به وقت دل | رحمت نژاد
دیدارِ یارِ غایب دانے چہ ذوق دارد؟! چون اَبر در بیابان بر تشنہای ببارد(:
چِقدر به دیدارِ مَهدی مشتاقم :)🤍
#اللهمعجللولیکالفرج
تا حالا دندون پزشکی رفتین؟
اول دکتر چندتا سوزن میزنه تو لَثه تون بعد اون آنگِل(چیزی که شبیه مَته ست) رو می گیره دستش،
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار می دیم و اشک تو چشمامون جمع می شه، من حتی به خاطر حساسیت دارویی فشارم می افته و کار به آب قند و آبمیوه آوردن می کشه. . .
چرا نمی زنیم تو گوشِ دُکتُرُ؟ این همه دردُ تحمل می کنیم! این همه فِرِز، آمپول، کُندانسور، سوند، کاروِر و فایل
خُب اعتراض کنیم بهش دیگه، چرا اعتراض نمی کنیم؟ تازه وقتی کارمون تموم می شه کلی هم از دکتر تشکر می کنیم و بیرون که می خواهیم بیاییم می گیم: خانم دکتر ببخشید وقت بعدی کِی هستش؟
چِرا نمی خواهیم خُدا رو به اندازه یه دندون پزشک قبول داشته باشیم؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه، میدونیم یه حکمتی داره،
خُب آخه خُدا هم حکیمِ، بیایید وقتی دَرد و رَنجی رو تو زندگی ما فرستاد ازش تشکر کنیم و بگیم: خُدا جان نوبتِ بعدی کِی هستش؟
#صبر_زیباست #خُدا_حَکیم_است_و_عَلیم
Salar amp Ali Asghar Mohammadi - Khodaye Mani 128.mp3
5.48M
🎶 خداوندِ تبارک و تعالی که غَفور است و رحیم است، صبور است و حَلیم است، نصیر است و رئوف است و کریم است
🎵 تو خُدایِ مَنی،
مَن برای توام و تو بَرایِ منی
#ازاونآهنگقَشنگا👌🏾
به وقت دل | رحمت نژاد
تا حالا دندون پزشکی رفتین؟ اول دکتر چندتا سوزن میزنه تو لَثه تون بعد اون آنگِل(چیزی که شبیه مَته س
«خُدایِ مهربون! من همیشه منتظر تدبیر و برنامههای قشنگت برای خودم و زندگیم هستم. من هيچوقت از صبر کردن خسته نمیشم! چون میدونم برنامه هایی که برای من در نظر داری ارزش صبر کردن داره:).»
خُدایا! دنیا بدون آبجی کوچیکه خیلی کِسلکننده و بیروح میشُد. ممنون که خواهر رو آفریدی❤
#خواهرانه #تولد #یونیکورن #صورتی #ازدوستداشتنیها
سورپرایز خواهرِ کوچیکه وسط درس و کار🙈 #الهی_شکرت
وقتی که کوه گم شد (1).pdf
5.29M
📚 وقتی که کوه گُم شد/ pdf
زندگی حاج احمد متوسلیان
به وقت دل | رحمت نژاد
📚 وقتی که کوه گُم شد/ pdf زندگی حاج احمد متوسلیان
چونکه خیلی هاتون پیام دادین و pdf کتاب خواستین براتون گذاشتم،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاهایی که کم می یارم فقط این آیه آرومم میکنه .. 🌿
هدایت شده از به وقت دل | رحمت نژاد
هجدهمین سحرِ رمضان، دردناک ترین ساعات این ضیافت است!
آسمان و زمین، عجیب بوی درد گرفته اند.
میدانی... شق القمری در کوفه درپيش است
که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است.
حِصن حَصین زمین، آماده پرواز می شود.
و این اولین بار است که شیعه دردِ یَتیمی را به جان خویش می خرد!
تصورِ دردهای فردا، استخوان سوز است!
علی با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است، به محرابی میرود که قرار است ماه را در آن بشکافند.
وای که دردِ این ثانیه ها پایِ قلمم را لَنگ می کند!
یوسفم...
من نخستین بار، بویِ درد را از مَشام رمضان ادراک کرده ام. علی همه پناه من و همه پناه اهل زمین و آسمان است. من بی علی هزار بار یتیمی را تجربه کرده ام. فاجعه ای ست رمضان های بدون تو!
نميدانیم بر کدامین درد شکیبایی پیشه کنیم؟
بر هیبت آنکس که از دست میدهیم، یا بر غُربت آنکس که به دستش نمی آوریم؟
تو بگو شیعه چند سال دیگر به تحمل این درد محکوم است؟
لیلةالقدر در پیش است...
و من فقط یک نشانی از پیراهنت می خواهم!
تقدیر مرا به همین یک نشانه زیبا کن. . .
هدایت شده از به وقت دل | رحمت نژاد
رمضان، به پیچِ نهایی اش، نزدیک می شود!
و لحظه های قَدر از راه می رسند،
شب های قَدر، فُرصَتِ میوه چینی اند،
و ما برداشت می کنیم، همه آنچه را که یکسال در زمینِ قَلبمان، کاشته ایم،
️عُمرِ یکساله ام را که براَنداز میکنم، هیییچ نقطه روشنی، برای دریافت کرامتت نمی بینم! اما مهربانی یکساله تو را که مُرور می کنم دلم به لیلةالقدر این رمضان نیز، قرص می شود...
سالهاست که رسمِ میانِ من و تو، همین بوده است! من یکسال را خراب کرده ام و تو سال بعد را به نیکوترین تقدیر، نوشته ای،
چه رازی است؟ میانِ تو و اسمِ "رحمانت"
که از هر چه بُگذری، مِهر پاشیدن بر بندگانت را، رها نمی کنی؟
️سیاه دِل تر از همیشه و شکسته تر از هر سال، چَشم به راهِ لیلةالقدرت نشسته ام
و یقین دارم که سَهمِ عظیمی از "ع ش ق" را برایم، کنار گذاشته ای
️من،
بی تو،
تمام می شوم دلبرم
دفترِ تقدیرم را،
از هر چه خالی می کنی،
خیالی نیست،
اماتقدیرِ مَرا،
از لَمسِ وجودت خالی مَکن
من بدون تو یعنی...؛ تَماااام
تو، تنها ثروتِ قابلِ شمارشِ مَنی خُدا
و مَن به انتظارِ سَهم بیشتری از تو، گوشه سُفره رمضانت را، رها نکرده ام
رحمان مَگر جُز مِهر می داند؟
+لیلةالقدر ِ مَرا، به طوفانی از مِهرت تکان بده
یا رحمان، یا رحمانُ، یا رحمان
خُدایا به من صبر و آرامشی از جنس خودت عطا کن، آمین
اینهمه رنجها که میکشی،
اینهمه زَخمها که میخوری،
اینهمه ناملایمات که میبینی،
اگر برای خدا نباشد،
هیچ است، هباء* است.
گفتنت، شنیدنت، رفتن و آمدنت،
بودن و نبودنت، خندیدن و گریستنت،
خوشحال و غمگین بودنت، فریادت، سکوتت، کدامش برای خداست؟
ـــــــــــــــــــــــــــــ ❤️🌱 ـــــــــــــــــــــــــــــ
📚منبع: علیرضا کمری
در کتابِ حرمان حور نوشته است.
{دستنوشته های شهید احمدرضااحدی}
*هباء یعنی : غُبارِ بی ارزش.
بیایید امشب برای «جاهایِ خالی» دعا کنیم!
دعا کنیم جایِ خالیّ غذایِ خوب، سَرِ سُفره بعضیها، پُر بشه.
دعا کنیم یه عِشقِ خوب جایِ خالیِ قلبهامون رو پُر کنه.
دعا کنیم پولِ حلال، جایِ خالیِ حسابهامون رو پُر کنه.
دعا کنیم اون جاهایِ خالی که هرگز پُر نمیشن، مرهم پیدا کننُ جور دیگهای این خالی بودنشون، جبران بشه.
خدایا جاهای خالیِ روحی، جسمی، ظاهری، مالی ما رو با بهترین چیز و به بهترین نحو پر کن، تا بعد از این ماه رمضون تغییر رو توی زندگیمون حِس کنیم.
پی نوشت: بهترین دعاهایی که امشب به ذهنم رسیدن اینا بودن، بگید آمین
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ ...(جوشن کبیر)
با هر هزار نام زیبایت صدایت می کنم ...
يَا مَنْ أَضْحَكَ وَ أَبْكَي ...(جوشن کبیر)
وقتی اشک هایم جاری می شود
حس می کنم داری لبخند می زنی!
يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ
يَا صَرِيخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ (جوشن کبیر)
دارم یاد می گیرم فقط
پیش تـو حرف هایم را بزنم ...!
يَا غَافِرَ الْمُذْنِبِينَ ...(جوشن کبیر)
دلی که بخشیده میشود
خیلی خیلی سـاده تر میبخشد!
يَا مَنْ ذِكْرُهُ حُلْوٌ ...(جوشن کبیر)
یـادت که میکنم، زیـبـا مـیشـوم ...
يَا نُوراً لَيْسَ كَمِثْلِهِ نُورٌ (جوشن کبیر)
گلهای باغچه هم
با نام تـو قد می کشند ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یادِ آقایی که عشقشون تو دلمون نشسته از موقع تولد ،از همون موقع که تو گوشِمون اشهد ان علیا ولی الله میخوندن ...
مَحَبَّةً لا يُؤثِرُ على مَحَبَّتِي مَحَبَّةَ المَخلوقينَ
محبّتى از خودت را به من بده که محبت هیچ مخلوقی را ترجیح ندهم ...