یاداشت های شهید دکتر محسن فخری زاده
بخش ششم
فلسفه فیزیک؛ چالش اساسی فیزیک جدید(4)
بسم الله الرحمن الرحیم
قول دادم که در باره اصل عدم قطعیت یا اصل عدم یقین و ارتباط آن با عدم شناخت ذاتی واقعیات طبیعی (حد اقل)توسط روش های فیزیکی بحثی داشته باشیم. بیان ساده این اصل این است:"برخلاف ادعای فیزیک کلاسیک، نمی توان کمیات وابسته به هم را برای یک ذره فیزیکی به طور همزمان با دقت صفر اندازه گیری کرد. اندازه گیری دقیق یک کمیت سبب عدم دقت به سمت بی نهایت کمیت وابسته دیگر می شود. مثلا دو کمیت وابسته بهم مکان و تکانه برای موجودی مثل الکترون را درنظر بگیریم اندازه گیری تکانه با دقت بالا سبب می شود که نتوانیم هیچ اطلاعاتی در رابطه با مکان آن بدهیم و بالعکس. همین موضوع را در مورد انرژی و زمان نیز داریم." دانشمندان زیادی در رد یا قبول این فرضیه صحبت کرده اند. از جمله نقادان این فرضیه دانشمند شهیر "انشتین" است و از متأخرین می توان از "کارل پوپر" نام برد. فرد اخیر در کتاب "منطق اکتشاف علمی" بحث مفصلی را در رد این نظریه دارد و به طرح آزمایشی در این رابطه می پردازد. از جمله تلاش ها برای جلوگیری از خطر ظاهری به وجود آمده از این اصل اختراع نظریه "متغیرهای پنهان" است که تا این لحظه بر اساس اطلاعات من اثباتی برای آن یافت نشده است.
دو نکته از این اصل مستفاد می شود. یک نکته نفی اصل علیت و نکته دیگر عدم شناخت دقیق واقعیات فیزیکی. نکته اول را باید به دو صورت تعبیر کنیم. صورت اول نفی قانون علیت نیوتنی و صورت دوم نفی علیت به صورت تبیین شده توسط فلسفه. به نظر من صورت اول نه تنها مانعی ندارد که می تواند پیشرفت در علم هم محسوب بشود. ولی صورت دوم از اساس غلط است. و با این اصل نمی توان اصل علیت را باطل کرد که حتی تقویت هم می شود.
و اما نکته دوم به نظرم نکته ای است اساسی که ناقدین محترم این اصل به آن توجه نکرده اند و شاید علت این امر این باشد که به دلایل ایدئولوژیک و شاید سیاسی بیشتر بر نکته اول به خصوص در صورت دوم این اصل بافشاری شد. شرح این نکته این است که عالِم برای شناخت طبیعت مجبور به دخالت در آن است و این دخالت سبب می شود که برای شناخت یک واقعیت آن را از حالت قبل از شناخت و یا نفس الامر خود خارج سازد، بنابراین موجود شناخته شده موجود قبل از شناسایی نیست. می گوید برای مشاهده یک الکترون باید از فوتون استفاده کرد، و این فوتون در برخورد با الکترون وضعیت آن را آن قدر به هم می زند که این الکترون دیگر آن الکترون قبل از برخورد نباشد. دقت کنید که در فیزیک کلاسیک هم این مطالب طرح می شد ولی چون اهمیت عملی قابل توجهی نداشت از کنار آن بی توجه می گذشتیم. در اندازه گیری دمای آب می گفتیم وقتی دما سنج را در آب قرار می دهیم دما سنح باید با آب هم دما شود و برای این کار قدری از انرژی آب را از آن می گیرد یا قدری به آن انرژی می دهد، بسته به آن که در دمای پایین تری باشد یا بالاتر.پس هیچ گاه دمای واقعی آب قابل اندازه گیری نیست. البته با کوچک کردن دماسنج نسبت به محیط مورد اندازه گیری این خطا را کاهش می دهیم ولی همواره وجود دارد. در قیزیک جدید می گوییم کوچک ترین ابزار مشاهده فوتون است و دخالت آن به حدی است که خطای وارد شده غیر قابل چشم پوشی است.
پس نکته اساسی این است: "ناظر و منظور یا عالِم و معلوم بر یک دیگر اثر می گذارند" و این مانع اساسی شناخت واقع و نفس الامر است. در این باره دانشمندان زیادی سخن گفته اند که به دلیل چلوگیری از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری می کنم و لی بخش قابل توجهی را در کتاب در دست تألیف،با ذکر منبع، آورده ام.
ادامه دارد ....
@usul121
۸ آذر ۱۳۹۹
یاداشت های شهید دکتر محسن فخری زاده
بخش هفتم
فلسفه فیزیک؛ چالش اساسی فیزیک جدید(4)
ادامه ....
ذکری از فلسفه رئالیستی با بیان صدرالدین شیرازی عذوبت این مطلب را صد چندان می کند. از دیدگاه این فیلسوفان ادراک به سه دسته حسي، خيالي و عقلي تقسيم ميشود. "بدين سان، بنابر نظريه تقشير يا تجريد، مراتب ادراک بر اندازه مبتني است. با تجريدي ناقص به ادراک حسي و با تجريدي بيشتر به ادراک خيالي و با تجريدي کامل به ادراک عقلي دست مييابيم. بر اساس اين راه حل، در مراحل ادراک نه مدرِک ارتقا مييابد و نه مدرک؛ بر خلاف نگرش صدرايي که در اين مراحل هم مدرِک و هم مدرک ارتقا مييابند. از منظر حکمت صدرايي آن چيزي که مانع ادراک است مقارنت يک ماهيت يا عوارض نيست، بلکه مانع ادراک نحوه واقعيتي است که ماهيت با آن موجود است. بر اساس نگرش وي، با ادراک حسي صورت خارجي به صورت محسوس و صورت محسوس به صورت خيالي و سپس به ادراک عقلي ارتقا مييابد و اين خود مستلزم اين است که وجود مدرِک نيز همراه با کمال و ارتقاي ادراک و مدرک ارتقا يابد." مطلب اخیر نقل شده از نشریه "معرفت فلسفی" شماره ۱۶ ص ۱۱ است.
پس دقت کنید که فیلسوفان هم با دریافت های فلسفی به این واقعیت رسیده اند که شناخت حقایق در واقع و نفس الامر ممکن نیست. و این عدم توانایی یک امر ذاتی است، نه عارضی و ربطی به محدودیت در ابزار ندارد آنچنان که انشتین می گفت، بلکه به تأثیر ناظر منظور در یک دیگر مرتبط است.
@usul121
۸ آذر ۱۳۹۹
🌀 پیام امام خامنهای درپی ترور دانشمند هستهای شهید محسن فخریزاده
بسمالله الرحمن الرحیم
دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید.
این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست.
دو موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند:
1️⃣ نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن،
2️⃣ و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت.
اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعهی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۸ آذرماه ۹۹
۸ آذر ۱۳۹۹
یاداشت های شهید دکتر محسن فخری زاده
بخش هشتم
ضرورت احیاء فلسفه اسلامی
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
دوستان سلام
مدتی این مثنوی تأخیر شد مهلتی بایست تا خون شیر شد
با یاری حق تعالی بر آن شدم که بار دیگر نوشتن مطلب را آغاز کنم. و اگر خدا بخواهد ادامه دهم و با یاری او و شما آهنگ زمانی مشخصی را برای درج مطالب رعایت کنم.
عنوانی که در بالا ذکر شد، شاید شگفتی آور باشد. شاید سؤال شود که مگر فلسفه اسلامی مرده است که نیاز به احیا داشته باشد. و نیز، چه نیازی به احیاء این فلسفه داریم؟
ابتدا به این سؤال می پردازیم که حیات چیست.
از دید این حقیر حیات یعنی قدرت ایجاد تعامل با محیط پیرامون و تأثیر گذاری بر آن و تأثیر پذیری از آن. و حیات متعالی وقتی است که این تعامل منجر به رشد دو طرف تأثیر گذار و تأثیر پذیر شود.
حال قضاوت را به اهل فلسفه می سپارم که پاسخ دهند که آیا فلسفه اسلامی در دوران حاضر با محیط پیرامون خود تعامل دارد؟ در حل کدام مسئله علمی تلاش کرده است؟ هر علمی اعم از علوم انسانی و علوم تجربی؟ اساسا فیلسوفان این عصر تن به رویارویی جدی با مسائل سنگین علمی می دهند؟
چند مقاله داریم که به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی پرداخته باشد؟ این فلسفه چقدر تأثیر پذیرفته است. روایت فلسفه امروز با روایت ملاصدرا تفاوتی کرده است؟
هنوز مقولات عشر با همان شکل و ترتیب و عناوین نقل می شود. هنوز از عبارات صده های قبل استفاده می شود. فلسفه اکنون همان است که ملای شیرازی می فرمود. شاید بعضی از مثال های آن تغییر یافته باشد.
مقایسه کنیم با فلسفه در مغرب زمین. چه تعامل چدی با علوم دارد. چالش ایجاد می کند و چالش می پذیرد. در پی این چالش ها نحله های مختلف به وجود آمده است. و مدام در حال رشد است. تأثیر جدی بر علوم دارد. و اساسا علاوه بر تأیر بر روند پیشرفت علوم نقش انطباق یافته های این علوم را با نحوه زندگی مردم بر عهده گرفته است.
در رشد علوم هم وضعیت روشن و واضح است. می گویند انشتین بعد از مدتی گفته بود که این نسبیت آن قدر پیشرفت کرده است که من دیگر قادر به فهم آن نیستم.
فکر می کنم تا این جای کار زنده نبودن فلسقه اسلامی را روشن کرده باشیم. و در یاد داشت بعدی به ضرورت احیاء می پردازیم. انشاءالله تا نوشته ای دیگر خدا نگه دار
+ نوشته شده در یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 14:27 توسط محسن فخری زاده | نظر بدهيد
@usul121
۸ آذر ۱۳۹۹
همه برای خدا کار کنیم - شهید فخری زاده.mp3
671.2K
🔰 همه برای خدا کار کنیم
🌷 به یاد شهید عزیز، دانشمند هستهای و دفاعی کشور، شهید محسن فخریزاده
▪️نه من برای شما کار میکنم، نه شما برای من! همه برای خدا باید کار کنیم
▪️برای خدا کار کنیم و او را در نظر داشته باشیم تا انشاءالله عاقبتمان ختم به شهادت شود
▪️بیحسرت از جهان نرود هیچ کس به در
الا شهید عشق به تیر از کمان دوست
#شهادت
#شهید_فخری_زاده
۱۰ آذر ۱۳۹۹
۱۲ آذر ۱۳۹۹
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
❇️سلسله نشست های توحیدی
نشست 3⃣
✅موضوع: الهیات اجتماع توحیدی
👨💻ارائه دهنده: حجه الاسلام والمسلمین موسوی(زید عزه)
🕤زمان: پنجشنبه ۹۹.۰۹.۲۰_ ساعت ۱۲.۳۰
🔽مکان: پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام
🌐https://www.skyroom.online/ch/fvtt_ir/hamandishi
۱۸ آذر ۱۳۹۹
نشست3-الهیات اجتماع توحیدی 99.09.20 (converted).mp3
43.63M
#صوت
موضوع :الهیات اجتماع توحیدی
استاد سید مهدی موسوی
قم. مرکز گفتمان توحید
99.09.20
۲۰ آذر ۱۳۹۹
۲۴ آذر ۱۳۹۹
۲۵ آذر ۱۳۹۹
160311_2259.mp3
40.24M
جایگاه و تاثیر مبانی حکمت متعالیه در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی
استاد: سید مهدی موسوی
مرکز آموزش تخصصی فلسفه اسلامی
۲۶ آذر ۱۳۹۹
۲۶ آذر ۱۳۹۹
❇️ تعالی علم در مکتب توحیدی
🔹پنج شنبه ۲۷ آذرماه ۱۳۹۹ اتفاقی مبارک در شهرستان الیگودرز رقم خورد و جمعی از حوزویان و دانشگاهیان با رعایت شرایط کرونایی به بحث و گفتگو پرداختند
🔹حجت الاسلام سید مهدی موسوی استاد حوزه علمیه قم سخنران ویژه نشست وحدت حوزه و دانشگاه در جمع حوزویان و دانشگاهیان شهرستان الیگودرز بود.
🔹این استاد حوزه و دانشگاه با گرامی داشت یاد شهیدان مطهری و مفتح به ذکر خاطراتی از شهید هسته ای دانشمند بزرگ دکتر محسن فخری زاده پرداخت و خون او را مویدی بر موفقیت بر گام دوم انقلاب اسلامی دانست.
🔹استاد موسوی در ادامه درباره وحدت حوزه و دانشگاه گفت برای آنکه اهمیت و ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه به درستی درک شود لازم است از علت جدایی و گسست آنها نیز گفتگو کنیم. ایشان در ادامه گفت: ریشه وحدت و گسست حوزه و دانشگاه در نوع تلقی و تعریف از علم است که در طول چند سده گذشته در جهان غرب و جهان اسلام مطرح شده است.
🔹 در تلقی مدرن از علم که محصول عصر رنسانس به بعد و تفکرات مادی عصر روشنگری در غرب است علم به ساینس ( علم تجربی) تقلیل یافت و از فلسفه و ما بعد الطبیعه و دین و معنویت و هنر اخلاقی جدا شد و همین جدایی باعث بی بنیانی علم و فاصله افتادن میان علم و واقعیت و معنا شد.
🔸ایشان با استناد به نظریههای برخی از فیلسوفان غربی همچون آگوست کنت، میشل، فوکو، فایرابند، برنو لاتور و جمع دیگری معتقد است: در عصر جدید غربی همان علم ساینس که قرار بود ناجی بشریت باشد و همه مشکلات بشر حل و فصل کند به تدریج به حضیض کشیده شد و سیاستمداران و کمپانی های اقتصادی و رسانهای مادی گرای غربی آن را به اسارت کشیده اند و به خدمت منافع استعماری کشاندند. به همین جهت، علم از حقیقت خود جدا شد و از معنا تهی شد و علم به خدمت قدرت و سیاست و منفعت و اقتصاد درآمد. (نیهلیسم) و پوچ گرایی نتیجه طبیعی و قهریِ (ماتریالیسم) و خودبنیادی و جدایی علم از واقعیت، متافزیک و دین است که امروز بسیاری از بشریت را به بحران در معنا و مفهوم زندگی کشانده است.
🔸حجت الاسلام موسوی نویسنده کتاب (الگوهای کلان علوم انسانی اسلامی) در ادامه به تلقی اسلامی از علم پرداخت. وی با استناد به برخی از ایات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) و میراث عرفانی و ادبی ایران اسلامی بیان داشت: در تلقی اسلامی علم یک حقیقت واحد نورانیست و از جنس نور و معناست و می تواند انسان و جامعه را نورانی کند و تعالی ببخشد. در این نگرش، قدرت و سیاست و اقتصاد تابع علم و معرفت و حقیقت است.
🔹حجت الاسلام موسوی که دانش آموخته دکتری فلسفه علوم اجتماعی نیز هست با استناد به بیانات گهربار امام خمینی به تبیین حقیقت علوم طبیعی و علوم غیر طبیعی از منظر اسلام پرداخت در جمع بندی مباحث خود گفت: وحدت حوزه و دانشگاه در تلقی نورانی و واقع گرایی از علم و بازگشت حقیقت علم به واقعیت و معنا و معنویت ممکن است و این تنها از طریق مکاتب الهی و مبتنی بر حکمت اسلامی ممکن است؛ چرا که اسلام به دنبال مهار همه علوم اعم از علوم طبیعی و علوم انسانی در جهت وحدت و توحید است.
🔸بنابراین وحدت حوزه و دانشگاه در گرو بسط اجتماعی توحید و نگرش الهی به علم و جامعه علمی است و از این طریق می توان از حقیقتِ اعلم پاسبانی کرد و علم را از ذلت و اسارتِ قدرت و سیاست و اقتصاد در آورد و به اوج تعالی و نورانیت رساند واز همه علوم در مسیر گسترش توحید و عدالت در جهان بهره گرفت.
@usul121
۲۸ آذر ۱۳۹۹