eitaa logo
بدایه الحکمه
225 دنبال‌کننده
62 عکس
14 ویدیو
27 فایل
✅ کانال اطلاع‌رسانی و آرشیو درس‌گفتارها، تقریرات و متون پشتیبان کلاس (بدایه الحکمه )
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌رسالت اجتماعی تفکر بخش اول: 🔹 ۱. جامعه مجموعه‌ای از اجزا و عناصری است که یک حلقه وصل دارند و به موجب آن ترکیب حقیقی میان آن عناصر متفرق ایجاد می‌شود و هویتی جدید به آنها اعطا می‌شود. 🔸 ۲. حلقه اتصال دهنده این عناصر، فکر و اندیشه است. به این معنا که انسان از طریق فکر و اندیشه افق‌های دور دست را می‌یابد و آرمان‌های بلند را انتخاب می‌کند و در نسبت با آن افق‌ها و آرمان‌ها، همه‌ی واقعیت‌های پیرامونی خود را معنا و نظم می‌دهد و به کنش‌های خود جهت و سامان می‌ببخشد. تفکر عبور از ظواهر پدیده‌ها و امور روزمره و نگریستن از یک افق بلند معنایی و آرمانی به واقعیات و پدیده‌ها است. نگرشی که از سطحی‌نگری، تقلیل گرایی و کوته‌بینی عاری باشد و با پویایی مستمر به عمق روابط و نسبت میان پدیده‌ها نفوذ کند و با ملاحظه گذشته و آینده از غایت و سرانجام خود و پدیده‌ها پرسش کند. خلاصه تفکر، تعالی و پویایی نگاه‌ها و از يک افق متعالی و فرازمانی_مکانی به پدیده‌ها و روابط میان آنها نگریستن است به نحوی که منتهی به جنبش و حرکت در مسیر آن آرمان‌ها و افق‌های متعالی بشود. 🔹 ۳. تفکر و اندیشه را نباید با علم و دانش خلط کرد و آنها را یکی دانست. علم و دانش برون‌داد و ظهورات نظام‌یافته مستقر در فرهنگ عمومی و مجامع علمی است. اما فکر و اندیشه، نوع خاصی از فعالیت ذهنی و عقلي آدمی است که در پی کشف حقایق و افق‌های معنایی متعالی و انتخاب آرمان‌هایی است که بینش‌ها و نگرش‌های کلان آدمی را به هستی، جهان و انسان تعین ببخشد. انسان فکور برخلاف انسان عالم بیش از آنکه به دنبال حرکت در ساختارهای تعین یافته علمی و دانشگاهی باشد به دنبال کشف حقایق و افق‌های دور دستی است که حتی ممکن است در علم ‌ و دانش جایابی نشده باشد. هر چند یافته‌های فکر و اندیشه در متن فرهنگ به‌صورت تدریجی استقرار می‌یابد و در ساختارهای علمی و دانشی راه پیدا می‌کند. 🔸 ۴. قوام جامعه به فکر و اندیشه ای است که در فرهنگ عمومی استقرار یافته باشد و به زندگی آدمیان معنا و به حرکت و کنش آنها جهت و نظام بدهد. به تدریج یافته‌های فکری در متن فرهنگ استقرار یافته و در قالب ساختارهایی همچون علم، زبان، اخلاق، هنر و صنعت آشکار و تعین می‌بابد. اما بعد از استقرار این تعینات ‌و ساختارها، همچنان باب فکر و اندیشه بسته نمی‌شود بلکه می‌بایست باب بحث‌ها و گفتگوها در جهت افق‌گشایی برای تفکر و اندیشه گشوده باشد تا موجبات ارتقا یا اصلاح ساختارهای تعین یافته فراهم شود. 🔹 ۵. اگر فکر و اندیشه عنصر اتصال دهنده‌ی اجزا و قوام بخش جامعه است پس متفکران و اندیشه‌ورزان می‌بایست محور و نماد جامعه باشند نه حاکمان و دولتمردان و یا تاجران و مهندسان و پزشکان مگر از حیث متفکر بودن آنها. در حقیقت هر جامعه و تمدنی بواسطه متفکران افق‌نما و افق‌گشا و آرمان‌ساز شناخته می‌شود. هر چند تاریخ را پادشاهان و حاکمان نوشته اند اما این متفکران هستند که جاودانه شده اند. امروز یونان باستان با متفکران آن همچون سقراط و افلاطون و ارسطو شناخته می‌شود نه صدها حاکم و دولتشهرهای آن. آنچه از قرون وسطای مسیحی به یادگار مانده متفکران و الهیدانان متفکر آن است. شرق جهان را به کنفوسیوس و بودا و امثال آنها معرفی می‌کنند. غرب جدید را هم با ماکیاولی، بیکن، دکارت، روسو، کانت و هگل می‌شناسیم. در فرهنگ و تمدن اسلامی هم این متفکران و انذیشه‌ورزان هستند که از قرون نخستین تا به امروز، راهنما و افق‌گشا بوده‌اند. همه‌ی اینها نشان می‌دهد که این متفکران و اندیشه‌ورزان هستند که معلمان جامعه و راهنمایان به سمت آرمان‌ها و افق‌ها هستند و باقی کنشگران اجتماعی همچون عالمان و ادیبان و هنرمندان و دولتمردان و کاسبان و صنعتگران را جهت داده اند و با تفکر و اندیسه‌ورزی افق‌هایی جدیدی را گشوده‌اند و در آن افق همه‌ی ساختارها همچون علم، هنر، زبان، صنعت و مانند آن را به جنبش و حرکت در آورده‌اند. 🔸 ۶. از این‌رو در فرهنگ اسلامی، حاکم جامعه می‌بایست اهل تفکر و اندیشه‌ورزی باشد که مدیریت او مدیریت تفکر بنیان و تدبّرمحور باشد تا پیش و بیش از هر کاری به اگاهی‌بخشی و رشد عقلانی مردمان جامعه اهتمام بورزد. چرا که جامعه‌ی متفکر و رشد یافته می‌تواند افق‌های دوردست را به درستی بنگرد و به جنبش و حرکت درآید و در آن مسیر به چپ و راست منحرف نشود. از این منظر، امر حکومت در درجه‌ی اول از جنس و تدبیر است نه از جنس پلیتیک و ساختارهای تعین یافته‌ی حاکمیتی. 🔴 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر بخش دوم 🔹۷. اگر متفکران در جای خود قرار گیرند و نقش اصلی در هدایت و برانگیختن عقول و اصلاح جامعه و ساختارهای آن را بر عهده داشته باشند و در فرهنگ عمومی و رسانه‌ها این مهم به رسمیت شناخته شود به نحوی که از مرجعیت فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشند و دیگر کنشگران در ادامه آنها نقش خود را تعریف کنند چنین جامعه‌ای رو به صلاح و پیشرفت خواهد داشت. چرا که افق‌ها و آرمان‌ها را متفکران و اندیشه‌ورزان تعیین می‌کنند و مسیر فکری و نظری جنبش و حرکت را هموار می‌سازند و به علم و زبان، هنر و سیاست، صنعت و قانون خلاصه به همه مطالبات و ساختارها معنا و جهت می‌دهند. از این مهمتر اینکه اهل فکر و اندیشه‌اند که می‌توانند در راه طی شده به درستی تأمل کنند و مسیر آینده را پیش‌بینی و تدبیر کنند. 🔸 ۸. در چنین جامعه‌ای، اتحاد و همبستگی، اتصال و هماهنگی، انسجام و همکاری، حکم‌فرما می‌شود. همگان در جایگاه خود ایستاده و به نقش خود واقفند و بر پایه درک عمیق از منافع عمومی، مسئولیت‌های اخلاقی و اجتماعی در جهت آرمان‌ها و افق‌های ‌متعالی حرکت می‌کنند. تعالی هر جامعه‌ای به رشد تفکر و اندیشه‌ورزی کنشگران آن جامعه وابسته است هر چقدر تفکر و اندیشه‌ورزی در جامعه‌ای عمیق‌تر و در فرهنگ عمومی گسترده‌تر باشد تقاضاها و مطالبات از افق بالاتری برخوردار است و ارزش سرمایه‌های مادی و معنوی، اخلاقی و اجتماعی بیشتر شناخته‌ می‌شود، منافع عمومی بر منافع شخصی،حزبی و قومی ترجیح می‌یابد، تصیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها در جهت حفاظت بهتر و بهره‌برداری مسئولانه از همه‌ی سرمایه‌ها در جهت منافع عمومی و تعالی و پیشرفت همه جانبه جامعه خواهد بود. 🔹 ۹. در جامعه‌ای که تفکر کردن و اندیشه‌ورزی در آن ارزش معيار و فرهنگ عمومی و گفتمان رایج باشد امکان گفت و گو و تحمل یکدیگر و شنیدن حرف مخالف وجود دارد و همچنین امکان رشد علمی، هنری، فناوری فراهم است. و الا در جامعه‌ای که تفکر کردن ارزش عمومی و همگانی نباشد، داد و بی‌داد، جنجال و هیاهو، تقلید و تحجر، قبیله‌گرایی سیاسی و فساد اجتماعی حکمران است. 🔸۱۰. لاجرم هر جامعه‌ای آرمانی، تمایزی و مرزی با سایر جوامع دارد و هر آرمان و مرزی دوستی دارد و دشمنی. نمی‌توان جامعه‌ی انسانی در این کره خاکی را تصور کرد بدون آنکه مخالفان و دشمنانی داشته باشد که باید با دشمنان مرزبندی کرد و با احتیاط با آنها تعامل داشت، لکن گاه این مرزها و تمایزها، دوستی‌ها و دشمنی‌ها خلط می‌‌شود و جای دوست و دشمن عوض می‌شود و به تبع منافع عمومی و مسیر پیشرفت و تعالی جامعه مختل می‌شود. اما بواسطه تفکر و اندیشه‌ورزی است که مرزها و تمایزهای حقیقی از تمایزهای وهمی شناخته می‌شود، دوست از دشمن، رفیق از نارفیق، خیرخواه از بدخواه مشخص می‌شوند. 🔹۱۱. بازخوانی دوباره هویت در جهان پيچيده‌ی پساحقیقت و طرحواره‌ی دهکده‌ی جهانی و جهانی‌شدن از دیگر رسالت‌های تفکر و اتخاذ تفکر پیچیده در مواجهه با موقعیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. چرا که جهان پیچیده‌ی امروز را نمی‌توان همانند جهان ساده گذشته دانست و هویت را مقوله‌ای ارتکازی و طبیعی قلمداد کرد. بلکه در جهان معنایی امروز، حجم کثیری از معانی و طرح‌ها در فرهنگ عمومی تکثیر شده است وهویت‌های سنتی و مرزبندی های هویتی به چالش کشیده شده و هویت مدرن وپسامدرن جایگزین آنها شده است ویا اینکه همه‌ی هویت‌های پیشین را درنظم معنایی جدیدی به کار گرفته است. فهم این تمایز هویتی پیچیده هجمه‌های هویت مدرن غرب عليه نظام هویتی و ارزشی سایر جهان‌های اجتماعی و جانمایی هویت درروایت ما ازواقعیت اجتماعی نیازمند بهره‌گیری ازتفکر واندیشه‌ورزی بنیادین دربنیادهای هویت وفرهنگ است. 🔸 ۱۲. اگرمتفکران اصیل جامعه به هربهانه‌ای گوشه نشین شوند واز حوزه‌ی عمومی کنار گذاشته شوند ویا مورد اقبال مردم و رسانه‌ها واقع نشوند، بر اریکه منبر ورسانه‌ها واجتماعات تکیه می‌زنند وباحرفهای شبه‌فکری وشبه‌اندیشه‌ای افراد راجذب، ذهن آنها رادرگیر وجان آنان رابیمار می‌کنند. به تعبیر دیگر وقتی تفکر وخرد ازجامعه‌‌ای رخت می‌بندد داعیه تفکر و خردمندی باقی هست. شبه‌متفکران، چهره‌های مشهوری هستند که نه به جهت عمق فکر ویا اندیشه‌ورزی حکیمانه بلکه به جهت جذابیت‌های شخصیتی همچون زیبایی سخن، جذابی چهره، بازیگری تردستانه مورد توجه برنامه‌سازان سیاسی، اجتماعی وفرهنگی قرار می‌گیرند وبه استخدام آنها در می‌آیند تا درجهت تأمین منافع آنها نقش بازی کنند. لذا دریک فرابند پرهزینه‌ی رسانه‌ای وبا شگردهای جذاب تبلیغاتی نامدار و نشانه می‌شوند وبا اعتماد به نفس درنقش متفکر واندیشه‌ورز ظاهر می‌شوند وجذب طرفدار مرید می‌پردازند. 🔴 ادامه دارد https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر بخش سوم 🔸 ۱۳. عموم شبه‌متفکران نه اهل تخصص‌اند و نه اهل تعمق؛ نه ریشه در سنت عمیق معارف و علوم اسلامی دارند و نه تلمذ و بهره‌گیری واقعی از استادان و متفکران و متخصصان. بلکه بیشتر بر مهارت خطابه و بازی‌گری تکیه دارند و از ترجمه مقالات مجلات خارجی توسط مریدان و گروه‌های پیرامونی بهره می‌گیرند و همان‌ها را با آب و تاب به خورد جامعه می‌دهند. شبه‌متفکران با القابی پر لعاب و اصطلاحاتی دهن‌پر کن در اجتماعات عمومی ظاهر می‌شوند و در هر خطابه‌ای کل زمین و آسمان را به هم پیوند می‌زنند و هر امر بی‌ربطی را به هم ربط می‌دهند و روایتی ماجراجویانه از وقایع تاریخی می‌سازند و وضع امروز را ساخته و پرداخته‌ی شیاطین و انجمن‌های سری و نیروهای نظامی و امثالهم معرفی می‌کنند و نهایتا به تجویز نسخه‌های درمانی می‌پردازند. 🔹۱۴. رمز موفقیت شبه‌متفکران در پرگویی، کلی‌گویی، دمیدن در اتش تضادهای اجتماعی و دوقطبی سازی جامعه است یک طرف را سفید و طرف دیگر را سیاه مطلق و شر غالب جلوه می‌دهد. آنها با بهره‌گیری از احساسات افراد در جامعه‌ی احساسی، اساس جامعه را تضاد و تقابل معرفی می‌کنند و همواره به دنبال مقصر جلوه‌دادن دیگران و ویژه نشان دادن خود هستند. 🔸 ۱۵. این افراد با پرگویی، کلی‌گویی، بی‌ربط گویی، تضادپروری نه تنها مخاطبان خود را به تفکر و اندیشه‌ورزی دعوت نمی‌کنند و بر کتاب‌خوانی و مطالعه‌ی آنان اصراری ندارند بلکه بر تعطیلی عقل و اندیشه اصرار می‌ورزند و مخاطبان و جامعه را در وضعیت جنگی، تضاد و احساسی نگه می‌دارند و به سطحی‌نگری و ظاهر‌بینی و باورمندی مقلدانه و احساسی افراد جامعه دل خوش دارند و از آنها در جهت منافع حزبی و سیاسی، اقتصادی و شخصی بهره‌برداری می‌کنند. هر چند با شگردهای جذّاب تبلیغاتی و ابزار متنوع رسانه‌ای چنین جلوه می‌دهند که این خیر و صلاح آنهاست و آنها هم تنها خیرخواهان و اصلاح‌گران جامعه هستند. 🔹 ۱۶. بنابراین جامعه‌ی احساسی محصول غلبه شبه‌متفکران درجامعه وفرهنگ عمومی و کنار زدن متفکران واندیشه‌ورزان حقیقی ازعرصه‌های عمومی ورسانه‌ای است که به تضعیف یا تعطیلی اندیشه‌ورزی، عاقبت بینی و تدبیر امور و مسئولیت‌پذیری و همچنین گسترش احساسات، هیجانات و سطحی‌نگری و ظاهر بینی ومسئولیت‌گریزی منجر می‌شود. با غلبه‌ی احساسات، پشتوانه‌ی فرهنگ، اقتصاد و سیاست هم کنار می‌رود 🔸 ۱۷. مهم‌ترین ابزار شبه‌متفکران بهره‌گیری حداکثری ازرسانه‌ها و شگردهای تبلیغاتی وارتباطی است. درحقیقت بزرگترین رقیب تفکر و اندیشه‌ورزی درجهان پساحقیقت وعصرارتباطات، رسانه‌ها وفن‌اوری‌های پیچیده‌ی نوین هستند که به تعطیلی عقل عمومی وتضعیف حافظه‌ی انسانی وواگذاری همه محفوظات انسانی ومحاسبات زندگی به رایانه‌ها وفناوری‌های برآمده ازهوش مصنوعی تمرکز دارند. 🔹 ۱۸. براین اساس نیاز به تفکر ورسالت اندیشه‌ورزی بیش ازهر دورانی مهم و پیچیده است تابدین واسطه انسان‌ها بتواند ازاسارت‌های شناختی واحساسی رهایی یابند وبر حاکمیت مطلق العنان رسانه‌ها وفناوری‌های شناختی غلبه کنند و آنها را تحت اراده‌ی عاقلانه واندیشه‌ی حکیمانه درجهت گفتمان‌سازی، اقناع‌گری، و حرکت درمسیر افق‌های متعالی وزندگی بهتر رام وتسخیر سازند. 🔸 ۱۹. برای پیروزی دراین میدان پیچیده و معرکه‌ی پر آسیب جنگ شناختی، بیش از هر زمانی به تفکر عمیق افق‌گشا واندیشه‌ورزی اصیل وراه‌نما نیازمندیم. فقط یا تفکر و اندیشه‌ورزی و خردمندی است شرایط ولوازم سفر فراهم می‌شود وموانع شناخته و می‌توان مهیای برای رفع موانع وهمواره ساخت راه حرکت شد. بدون تفکر نمی‌توان شرایط ماتقدم تعالی و موانع پیشرفت را وامکانات وسرمایه‌ها واقتضائات فعلیت آنها دربستر زمان ومکان راشناخت. 🔹 ۲۰. بدون تردید راه تفکر واندیشه‌ورزی نیزمراجعه به اندیشه‌ورزان اصیل واستادان ومعلمان تفکری است که ریشه درتراث فکری و فرهنگی خود دارند وبا غور در تاریخ فکر و اصول اندیشه و نظرگاه‌های مختلف فکری و نظری راهنمای آینده هستند. تفکر و اندیشه‌ورزی قوام بخش جامعه و پشتوانه‌ی فرهنگ، سیاست و اقتصاد است. 🔸 ۲۱. ۱. شناخت این متفکران، ۲. انس با آثار و میراث فکری و معرفتی آنان، ۳. فهم نسبت آنها با عقل، علم و جامعه و همچنین ۴. کشف روش‌های اندیشه‌ورزی، مسئله یابی و پاسخ گویی آنها مقدمه‌ی متفکر شدن امروز ماست. 🔹 ۲۲. و ۱. آزاد سازی فرهنگ عمومی و رسانه‌ها از سلطه‌ی فکری وفرهنگی شبه‌متفکران ونشاندن آنها درجایگاه خود، ۲. بازگشت جامعه به متفکران اصیل واستقبال از معلمان اندیشه و تفکر، ۳. بازیابی هویت اجتماعی برپایه تفکرات عمیق افق‌گشا واندیشه‌های اصیل راه‌نما، ازجمله مقدمات گفتمان‌سازی تفکر واندیشه‌ورزی درجامعه است. 🔴 ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر بخش چهارم 🔸 ۲۳. تفکر و اندیشه‌ورزی محصول قوه عقل است که می‌بایست به عقلانیت منتهی شود. میان عقل و عقلانیت باید تفاوت گذاشت. عقل جوهره نفس آدمي و قوه ادراکی انسان است که اگر به کار گرفته شود موجب تفکر و اندیشه‌ورزی می‌شود، ولی عقلانیت، نگرشی نظام‌مند به هستی و انسان در بستر زمان و مکان است که در درون یک نظام فکری و دستگاه محاسباتی، همه‌ی کنش‌های علمی، گرایشی و بدنی انسان سامان می‌یابند و حرکتی منسجم و به هم پیوسته را در عرصه‌های متنوع زندگی به بار می‌آورد. بنابراین تفکر و اندیشه پشتوانه‌ی عقلانیت و نظام عقلانی زندگی و دستگاه محاسباتی انسان در مواجهه با پدبده‌های زمان‌مند و مکانمند اجتماعی است. تفکر و اندیشه‌ورزی می‌بایست شرایط عقلانیت و نظم عقلانی زندگی را در زمانه‌ای که در آن به سر می‌بریم مهیا کند. لذا متفکران و اندیشه‌ورزان جامعه با هر گرایش و تخصصی می‌توانند معلم تفکر و مربی خرد مردم باشند و عقل آنها را مستحکم کنند و از فروریختن عقل و غلبه‌ی فروبست‌ها بر جامعه جلوگیری کنند و راه آینده را هموار سازند. 🔹 ۲۴. شرایط و ویژگی‌های تفکر و اندیشه ورزی هرگونه فعالیت ذهنی را نمی‌توان تفکر و اندیشه دانست بلکه تفکر نوع خاصی از فعالیت ذهنی است که دارای ویژگی‌ها و شرایطی است. ۱. پرسش‌گری، واقعیت‌یابی و حقیقت‌جویی و سنجش منطقی یافته‌ها و پرهیز از مغالطات و غلبه‌ی احساسات و تمایلات و آرزوها؛ ۲. جامع نگری و توجه به همه‌ی لایه‌ها و سطوح و ارتباطات واقعیت و پرهیز از تقلیل گرایی و کوته بینی؛ ۳. تعمق در حقیقت اشیا و روابط وجودی میان اشیا (از طریق تجرید، ترکیب و تعمیم) و پرهیز از سطحی‌گرایی و ظاهرگرایی؛ ۴. انعطاف، پویایی، خلاقیت و نوآوری و پرهیز از مطلق گرایی عام، کهنه‌گرایی، تعصب محوري؛ ۵. شکیبایی، حلم و تأنی در فهم مسائل، حرکت گام به گام و فرایندی ذهن برای حل مسئله و پرهیز از شتاب و عجله و ارائه پاسخ‌های تخیلی و توهمی؛ ۶. موقعیت سنجی و توجه به هدفهای بلند و شرایط و اقتضائات زمان و مکان حال و آینده(آینده‌‌نگری) و پرهیز از ثابت‌پنداری متغیرها و اعتباریات، ۷. انسجام، نظام‌مندی و شبکه سازی و پرهیز از نگرش جزیره‌ای و کشکولی، تشتت و پریشان‌گویی(از هر دری و در هر موضوعی سخن گفتن)؛ ۸. زندگی‌گرایی، مسئله‌یابی، حل مسئله و توجه به‌ کارآمدی در عرصه‌های مختلف زندگی و عمل و پرهیز از انتزاعی‌اندیشی محض و رویایی نگریستن به زندگی، کلی‌گوی در گفتار و نوشتار؛ ۹. انتقادی و راهبردی به معنای توجه همزمان به قوت‌ها و ضعف‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها؛ ۱۰. شنیدن کامل نظرات مختلف، تأمل دقیق در سخن مخالفان و نقد ناقدان، بررسی منطقی و انتقادی اندیشه‌ها و پرهیز از جمود روانی، خود مطلق‌پنداری، نقدناپذیری. 🔴 پایان. https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت تفکر در انقلاب اسلامی ♦️بخش اول 🔸 وقوع هر انقلابی معلول یک سلسله تحولات در تقاضاها و مطالباتی مردم و همچنین تغییرات اجتماعی است که وضع موجود را ناکارآمد و غیر قابل تحمل احساس می‌کند و تمنای وضع جدیدی می‌یابد. 🔹اما نکته مهم در همه‌ی انقلاب‌ها، نقش محوری تفکر و اندیشه‌ورزی در بنیان‌های وضع موجود و ترسیم طرح مطلوب است. به تعبیر دیگر، اگر بخشی از مردمان جامعه اهل فکر و اندیشه نباشند و طرحی نو برای زندگی متفاوت در نیندازند هیچ‌گاه مسیولیتی احساس نمی‌شو تا انقلابی و تغییری صورت پذیرد، انقلاب‌ها محصول تفکرات پویا و اندیشه‌ورزی‌های بدیع و درانداختن طرح‌های نوین و ایجاد تعهد انقلابی و مسئولیت اجتماعی است. لذا در هر انقلابی نقش متفکران و اندیشه‌ورزان در افق‌گشایی و خودسازی انقلابی جامعه بسیار پررنگ و جدی است هرچند ممکن است متفکری عمرش کفاف ندهد و پیروزی انقلاب را نبیند اما همواره تفکر و اندیشه او زنده است و درس آموز آیندگان می‌تواند باشد. 🔸 برخی از انقلاب‌ها ریشه سیاسی دارد و مردمان آن جامعه دغدغه آزادی و نحوه حکمرانی دارند و با همین شاخصه به سنجش وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب می‌پردازند. برخی از جوامع مشکلات اقتصادی دارند و از این منظر در پی تغییر معادلات حاکم و درانداختن طرحی نو برای زندگی بهتر هستند. اما برخی از جوامع دغدغه فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی و هویتی دارند و مشکلات سیاسی و اقتصادی موجود را نیز در دوری از فرهنگ و هویت اصیل می‌دانند. این مردمان در جستجوی فرهنگ و هویت اصیل و رهایی از هویت‌های بیگانه هستند و بدین منظور به تغییر مناسبات اجتماعی روی می‌آورند تا در پرتو احیای هویت اصیل خود، مسیر جدید زندگی را بپیمایند. 🔹 انقلاب اسلامی از جمله انقلابهایی است که در درجه اول معلول تحولات فرهنگی و تغییرات هویتی پس از مشروطه و دوران پهلوی است. تغییراتی که با عنوان ترقی و مدرنیته بر جامعه‌ی ایرانی تحمیل شد و موجب شکل‌گیری تضادهای فرهنگی میان خواص و عوام شد. منورالفکران با تقلید از روند توسعه‌ در جهان غرب، تنها مسیر ترقی ایران را غربی شدن پنداشتند و به حذف فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی و مذهبی و یا بازسازی آنها به مثابه جاده صاف کن تجدد روی آوردند و با زور و دستور جامعه را بدان سمت کشاندند. نتیجه این مدرنیزاسیون دستوری ایجاد شکاف‌های عمیق هویتی در جامعه ایرانی شد. جامعه‌ای که بسیار به فرهنگ و مذهب خود تعلق خاطر داشت و تمام "بود" خود را در فرهنگ خود و متمایز بودن از ساير فرهنگها تعریف می‌کرد. 🔸 گسست هویتی بزرگترین معضله جامعه‌ی ایرانی شد: گسست نسلی میان نسل جوان با نسل سنتی، گسست علمی میان حوزه و دانشگاه، گسست سیاسی میان دولت و ملت، گسست فرهنگی میان طبقه روشنفکر و طبقه‌ی مذهبی. 🔹در دوره رضا خان پهلوی بر دامنه و عمق این گسست ها و تعارض‌ها افزوده می‌شد و پس از وی نیز محمدرضا و دولتمردان و روشنفکران وابسته همان مسیر را با قدرت ادامه دادند. در این دوران، بسیاری از تحصیل‌کردگان جدید به سمت مدرنیزاسیون میل داشتند و با تغییر در معانی مستقر در فرهنگ، افراد جامعه را بدان سو دعوت می‌کردند و برخی از جریانات سنتی به تقابل با مدرنیته روی آوردند و مردم را به نفی آن و بازگشت به سنت‌های گذشته می‌خواندند، اما بخشی از دغدغه‌مندان و دلسوزان در پی جمع سالم میان دو طرف دعوا بودند. بدین جهت از دهه ۲۰ به بعد جمعی از دغدغه‌مندان و متفکران جامعه برای خروج از این وضعیت دست به کار شدند و به تفکر و اندیشه‌ورزی روی آوردند تا بتوانند این گسست‌ها و تضادها را درمان کنند. 🔸 این متفکران به تدریج با معانی متکثر حاکم بر روابط انسانی و پیچیدگی‌های معادلات اجتماعی عصر جدید و تنوع طرح‌واره‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و رقابت‌های جنگ افروزانه‌ی ابرقدرت‌ها آشنا شدند و دانستند که به راحتی نمی‌توان از طرد و یا جمع سخن گفت، بلکه به تفکر عمیق افق‌گشا و اندیشه‌ی دقیق را‌ه‌نما نیاز است و ضرورت دارد که دوباره خود و متعلقات فرهنگی و هویتی خود را بازخوانی کرد و از موقعیت خود در جهان معاصر و آینده‌‌ی این جهان پرسش کرد. پرسش‌هایی که افق زندگی، عناصر سازنده‌ی هویت و مسیر حرکت را در این جهان پیچیده و متفاوت نشان می‌دهد. 🔹 انقلاب اسلامی محصول تفکر و اندیشه‌ورزی متفکران مسلمان در سه دهه قبل پیروزی است که در قالب کتاب، مقاله، اعلامیه، سخنرانی و خطابه به سمع و نظر مردم می‌رسید و آرام آرام به خلق یک جهان معنایی جدید تبدیل شد و موجب تحول باطنی مردم و انقلاب درونی آنها شد. در حقیقت این انقلاب قبل از آنکه یک کنش سیاسی و یا مطالبه اقتصادی و اجتماعی باشد یک انقلاب درونی در فکرها و ذهن‌ها بود. 🔴 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
📌 رسالت تفکر در انقلاب اسلامی ♦️بخش دوم 🔹 در فرایند انقلاب اسلامی، متفکران و اندیشه‌ورزان انقلاب، به این نکته پی بردند که جامعه‌ی ایرانی بیش از هر چیزی به ارتقای سطح تفکر و اندیشه نیاز دارند تا بتوانند از سطح احساسات بالاتر روند و از منظری عمیق‌تر و دقیق‌تر به پدیده‌ها بنگرند، لذا مخاطب خود را ذهن و عقل مردم قرار دادند و سعی کردند با رشد عقلي و خردورزی مخاطبان، آنها را به تفکر و اندیشه‌ورزی وا دارند تا بهتر و عمیق‌تر به هویت خود و متعلقات فرهنگی خود بنگرند و از این افق به زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و وقایع و حوادث درون نظر کنند و از میان طرح‌واره‌های متکثر، متنوع و گاه متعارض بهترین را انتخاب و عملياتي کنند. این متفکران با تلاش معرفتی و نظری خود، صورتی از تعهد و مسئولیت اجتماعی را تعریف و ترسیم کردند که به خودسازی و جنبش انقلابی ‌بیانجامد. 🔸 به اعتقاد ایشان رشد فکری افراد و قوت پرسش‌گری در جامعه و ایجاد احساس نو و ادراک نو، نشانه‌ی رشد جامعه است. جامعه اگر رشد فکری داشته باشد آماده شنیدن حرف حساب و معارف متعالی می‌شود. 🔹 در این نگرش، اگر جامعه بخواهد رشد فکری پیدا کند نوعی اصلاح عمیق در منطق و زبان و محتوا لازم است؛ به تعبیر دیگر باید با منطق و زبان روز و همچنین مکاتب و افکار روز آشنا شد و از همان افق با افراد جامعه و بخصوص نسل جوان و تحصیل کرده سخن گفت. 🔸در فرهنگ سیاسی انقلاب اسلامی، مفهوم پرسش و کنش پرسش‌گرانه به یک ارزش عمومی تبدیل شد. شک و پرسش نمونه‌ی رشد و اعتلای دستگاه فکر و اندیشه است که اولین گام خروج از جهل و حماقت است.《سؤال و پرسش در عين اينکه خوب است و مظهر رشد و کمال انسان است، مقدمه چيز ديگر است: يا مقدمه تحقيق است يا مقدمه عمل.》(مطهری بیست گفتار ص۱۸۹) بر همین مبنا، متفکران انقلاب از پرسش‌گری نسل جوان و بیان شبهات آنها استقبال می‌کردند و آن را محملی برای گفتگو و مباحثات جدی قرار دادند. این گفتگوها گاه به صورت شفاهی و در جلسات دانشجویی و میان استادان و تشکل‌های اجتماعی بود و گاه صورت مکتوب به خود می‌گرفت و در مطبوعات و کتاب‌ها پیگیری می‌شد؛ بدین نحو که دانشجو و یا استادی شبهه و یا پرسش خود را قالب يادداشت و یا کتاب و جزوه منتشر می‌کرد و متفکران و اندیشه‌ورزان جامعه هم سعی می‌کردند در همان قالب و در برخی موارد در همان مجله و روزنامه، پاسخ مناسب را برای اقناع مخاطب عرضه کنند. 🔹 در اندیشه متفکران اصیل انقلاب، زمان و مکان نقش مهمی در شناخت متون و احکام شرعی دارد و هر بیشتر در زمان و‌مکان و موقعیت‌هایی که در آن قرار داریم تفکر و اندیشه شود باب های جدید فهم و علم برای انسان گشوده می‌شود و حقایق جدیدتری آشکار می‌شود. اما اگر تفکر و اندیشه‌ورزی نباشد، انسان به فهم پیشینیان اکتفا می‌کند و امکان دست یابی به حقایق بیشتر را منکر می‌شود. 🔸از آنجا که یکی از کارویژه‌های تفکر و خردورزی، بازشناسی متعلقات فرهنگی خود و نگاه انتقادی به روند تکون و بسط آنها در تاریخ و فرهنگ است یکی از مهمترین اقدامات اندیشه‌ورزی در جریان تفکر انقلاب اسلامی، بازخوانی دوباره اسلام و آسیب‌شناسی جامعه اسلامی و مناسک و نهادهای دینی و‌همچنین پاسخ به شبهاتی بود که عموم آن‌ها ناشی از عدم درک تاریخی از دین است. متفکران انقلاب به مردم کمک کردند تا به طور دقیق به جوهره و حقیقت دین راه یابند و از خصوصیات تاریخی و فرهنگی عارض شده بر دین و مناسک دینی مطلع شوند و بتوانند میان این دو وجه تمایز قائل شوند و ازاین طریق به اسلام حقیقی راه یابند و هویت خو را در ارتباط و نسبت با آن، باز تعریف کنند. تعریفی که به بازسازی مفاهیم مهم مسئولیت‌آور، جنبش‌زا وحرکت‌خیز ازمتن دین، جامعه وتاریخ منتهی شد. 🔹 اگراین نکته به درستی فهم شود روشن می‌شود که انقلاب اسلامی ایران محصول تفکر واندیشه‌ورزی وخروج از سطح احساسی‌نگری و سطحی‌شدگی و پراکندگی است. این مهم توسط متفکران واندیشمندان انقلاب اسلامی درجامعه ترویج شد وبدین جهت بخشی از مردم رشد عقلانی پیدا کرده وخودسازی انقلابی روی آوردند وانقلاب پیروز شد، حال اگربه دنبال ادامه انقلاب وپویایی و پایایی آن هستیم تا به اهداف متعالی خود نائل شود می‌بایست در رشد عقلانی وتعمیق تفکر وگسترش اندیشه‌ورزی درسطح جامعه ونسل‌های جدید تلاش زیادی صورت گیرد و مانع بازگشت و غلبه‌ی احساسات وسطحی‌نگری وپراکنده‌گویی شد بخصوص در سطح خواص جامعه همچون مسئولان، مربیان، خطیبان و هنرمندان که ازطریق آنها سایر افراد جامعه متأثر می‌شوند وکنش‌های خود راهماهنگ می‌سازند. 🔸 اگر جامعه‌ی رشد یافته انقلابی که اهل تفکر واندیشه‌ورزی بود ازاین خصیصه‌ی مهم تهی شود وبه سطح احساسات فرو غلطد آغاز عقبگرد است. 🔴 پایان https://eitaa.com/hekmat121
📌 آرمان و طلبه 🔸 شهادت دردناک طلبه آرمان علی‌وردی یک بار دیگر پرسش از را در ذهن دغدغه‌مندان زنده کرد. این ماجرا نشان داد که ما با جریان مسلک روبرو هستیم که با تعطیل عقل شعار عدالت و آزادی می‌دهند و داعشی‌وار به جان ناموس و مال مردم افتاده اند. 🔹 حال در این عصر فروبست تفکر برای طلبه آرمان‌خواه چند پرسش اساسی در این زمینه وجود دارد که می‌بایست به آن پاسخ مناسب و کاربردی داد: ۱. در عصر فروبست تفکر و اندیشه چیست؟ ۲. طلبه در زمانه‌ی فتنه و اغتشاش چیست؟ ۳. برای پر کردن خلأهای آموزشی و تربیتی طلاب برای حضور فعال و تأثیرگذار در اجتماع چه باید کرد؟ https://eitaa.com/hekmat121
⚜بسم الله الرحمن الرحیم ⚜ ‼️کانال موسسه مطالعات اجتهاد بنیان محکمات تاسیس شد. ☑ یقینا امروزه مهم ترین دغدغه نخبگان حوزوی دست یابی به یک نظام فکری درست و متقن برای فهم درست دین و خدمت به انقلاب و اسلام است. ✅دست یابی به منظومه فکری اسلام و طراحی و تبیین الگوی علوم انسانی اسلامی و ساخت جامعه و تمدن نوین اسلامی نیازمند برخورداری از نظام اندیشه اسلامی و دستگاه معرفتی جامع و هماهنگی است که تحقق این اهداف و آرمان ها را تا رسیدن به نقطه مطلوب پشتیبانی کند. ❇رسالت موسسه محکمات تبیین و ترویج نظام جامع اندیشه اسلامی براساس آثار متفکران انقلاب اسلامی است. 🌐 برای دسترسی به اخبار و مطالب مرتبط با موسسه، ما را دنبال کنید. https://eitaa.com/mohkamatqom https://rubika.ir/mohkamatqom
📌دين مسؤول فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: (مسيحيت قرنها عليه اسلام تبليغ کرد که اسلام دين امر به معروف است پس ضد آزادي است و همچنين دين جهاد است پس ضد آزادي است. جواب اين است که اسلام است، و مسئوليت بدون درگيري با غاصبان حقوق اجتماع و با آنان که به تعبير قرآن «صادّ» عن سبيل اللَّه مي‌‌‌‌‌باشند معني ندارد.) منبع: یادداشت‌های استاد ج۷ ص۸۷. https://eitaa.com/hekmat121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آشنایی با رشته فلسفه در حوزه علمیه جلسه اول موضوع: انواع علوم در حوزه علمیه استاد: سید مهدی موسوی قم، آذرماه ۱۴۰۱ https://eitaa.com/usul121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آشنایی با رشته فلسفه در حوزه علمیه جلسه دوم موضوع: مفهوم شناسی "فلسفه" استاد: سید مهدی موسوی قم، آذرماه ۱۴۰۱ https://eitaa.com/usul121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آشنایی با رشته فلسفه در حوزه علمیه جلسه سوم موضوع: مفهوم شناسی اعتباریات استاد: سید مهدی موسوی قم، آذرماه ۱۴۰۱ https://eitaa.com/usul121
📚 درآمدی بر نظام اندیشه اسلامی بر اساس آراء امام و رهبری ✍️ نویسنده: سیدمهدی موسوی ویژه‌ طلاب حوزه‌های علمیه 📤 مشاهده و دریافت فایل کتاب🔻 https://hojre-nama.ir http://hojre-nama.ir/wp-content/uploads/2022/12/t-222.pdf https://eitaa.com/usul121
کار خطرناک فرهنگستان آیت الله العظمی امام خامنه ای ❇️ بیانات بسیار مهم و تذکرات جدی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای به حجت‌الاسلام میرباقری و اعضای دفتر قم در ۱۳۸۹/۴/۱۴ : ❗️در آموزش‌های بنیانی با طلبه ها سر و کار دارد، دست زدن به پایه های اساسی است، می‌کنید؟ ❗️چه در زمینه‌ی منطق، چه در زمینه‌ی اصول، چه حتی گاهی در زمینه‌ی نحو و ادبیات. ❗️یک وقت آدم می‌بیند که به یک پایه‌ای دست می‌زنند و یک چیزی کنارش درست می کند این پایه‌ها طاقت نمی آورد و سقف می‌آید پایین. یعنی خیلی باید به این داشت. ❗️چون پایه‌ها هم در طول سال‌های متمادی و با تراکم اذهان بسیار برجسته و پیچیده و والا به وجود آمده. 🔆یعنی واقعاً "" را هیچ نمی شود دست کم گرفت، 🔆یا فرض کنید "" را 🔆یا مثلاً فرض کنید در زمینه مسائل عقلی منطق "" را 🔆یا "" را 🔆یا "" را. 🔆اینها بودند 🔆آنی هم که الان دست ماست این محصول و این کار متراکم و در هم تنیده مجموعه‌ی این هاست. ❗️اگر چنانچه بنا کنیم این پایه ها را کردند یک وقتی می‌بینیم که نتوانستیم آن پایه‌ی مناسب محکم را کنارش درست کنیم آن وقت سقف می‌آید پایین؛ یعنی به این باید بشود! ❗️دو سه سال قبل از این، بعضی از این نوشته ها را (که نمی دانم مربوط به منطق بود یا چی بود) آوردند پیش من، به نظرم این معنا آمد و منتظر بودم یک وقتی با جنابعالی ملاقات بشود و این را عرض بکنم. خیلی خوب، حالا غرض همین؛ مهم است؛ این که این را بکنید. منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶ و۷. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است. حدود 1-2 ماه پیش، در خبرگزاریهای داخلی متنی به نقل از تارنمای رسانه ای آمریکایی المانیتور منتشر شد که یکی از اندیشمندان معاصر متعلق به جریان انقلاب را به عنوان جانشین فکری آیت الله مصباح یزدی معرفی میکرد. برخی رسانه ها در گزارش خود این چنین آوردند: سایت آمریکایی المانیتور: آیت الله میرباقری قوی‌ترین متفکر نزدیک به انقلابی‌های ایران برای رهبری فکری جریان انقلابی بعد از آیت‌ الله مصباح است. اما کانال بیداری ملت در پستی با اشاره به پیشینه علمی استاد میرباقری در نهایت این گونه نتیجه گیری کرد: «عالم اخلاقی که تواضع اش در برخورد های ابتدایی مشهود است. فقیهِ طراز انقلاب اسلامی، آیت الله استاد حاج سید محمد مهدی میرباقری؛ او که بعد از رحلت علاّمه مصباح یزدی(ره)، قرار است جای خالی علاّمه طباطبایی (ره) و شهید مطهری (ره) را در این دوران سخت و نیاز به تبیین، برای ما پُر کند.» (https://eitaa.com/bidariymelat/99575) پ.ن: متن اصلی المانیتور به قلم روح الله فقیهی برادر مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب است که در تاریخ اول ژوئن 2018 یعنی بیش از سه سال پیش از این، در سایت المانیتور به دو زبان انگلیسی (yun.ir/ght436) و عربی (yun.ir/ntb4t3) منتشر شد، یعنی رسانه های داخلی با بی توجهی به منبع اصلی، در موضوعی چنین سترگی و حساس، یعنی تشخیص نظریه‌پرداز کلیدی و استاد فکر جمهوری اسلامی ناخواسته دنباله‌رو یک یادداشت‌نویس سایتهای خارجی شده‌اند. اما آنچه مهمتر است مدعای کانونی این نوشته و مؤیدان داخلی آن است. 🔹بی‌تردید استاد میرباقری از مروّجان علوم اسلامی و چهره‌های تأثیرگذار در جبهه فکری انقلاب و جمهوری اسلامی هستند. آنچه محل نظر است، این ادعاست که ایشان بناست جای خالی علامه طباطبایی، شهید مطهری و استاد مصباح را برای جریان انقلاب و جمهوری اسلامی پر کنند. این مدعا دست کم از دو جهت محل مناقشه است: 🔺مناقشه نخست: علامه استاد مصباح یزدی جاگاه ویژه‌ای در رهبری فکری جریان انقلاب اسلامی داشتند. قوت و استحکام اندیشه‌های والای ایشان و دغدغه‌مندی عمیق ایشان در دفاع از ساحت معرفت دینی و بصیرت افزایی ایشان در میدان مبارزه فکری سبب شد رهبر فرزانه انقلاب بارها ایشان را به عنوان مرجع فکری جبهه انقلاب معرفی کردند و بی تردید تعابیر و ستایشهای رهبر انقلاب در خصوص ایشان را نسبت به هیچ اندیشمند دیگری از بزرگان دین و جبهه انقلاب نمی‌توان یافت. نتیجه آن که، اگر قرار است کسی به عنوان جانشین ایشان در عرصه فکری و سیاسی معرفی شود، باید خود مقام معظم رهبری به ما معرفی کنند، نه یادداشت‌نویس المانیتور!!! یا سربازان هرچند دلسوز و مخلص جبهه انقلاب. 🔺مناقشه دوم: بر اهل فن و آگاهان از مبانی استاد مصباح یزدی و اندیشه استاد میرباقری (که استمرار اندیشه‌های استادشان سیدمنیرالدین الهاشمی بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی است) کاملا آشکار است که به هیچ روی نمی‌توان استاد میرباقری را امتداددهنده مکتب فکری و نظام اندیشگی علامه مصباح یزدی دانست؛ چرا که نگرش استاد میرباقری و به طور کلی فرهنگستان علوم اسلامی در مبانی معرفت‌شناختی، هستی شناختی و دین‌شناختی تفاوتهای بنیادین و اساسی با نگرش استاد مصباح دارد. اندیشه استاد مصباح متعلق به مدرسه فلسفه اسلامی است که در دوران معاصر اندیشمندان بزرگی چون علامه طباطبایی، امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی دیگر نمایندگان آن شمرده می‌شوند، در حالی که جریان فکری فرهنگستان علوم اسلامی از اساس با نگرش فلسفه اسلامی همراهی ندارد. بر این اساس، نگرش استاد میرباقری را نمی‌توان و نباید استمراربخش اندیشه های علامه مصباح یزدی دانست. ✅ نکته آخر آن که، استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است. با وجود عروج آن روح متعالی از میان ما خاکیان، تلألؤ اندیشه‌های درخشان آن اندیشمند فرزانه هنوز در حجاب معاصرت و پرده کینه‌توزیها و دشمنی‌ها مستور مانده است. با کنار رفتن این پرده‌ها، دوران بهره‌مندی شایسته اهل نظر و فرزندان انقلاب از این افکار تازه آغاز خواهد شد. عصر اندیشه‌های مصباح تازه در آغاز راه است و هنوز جبهه انقلاب از این نعمت الهی به قدر شایسته و کافی بهره‌برداری نکرده است. بر اهالی اندیشه در جبهه انقلاب فرض است که با دریافت دقیق و ادراک صحیح از این اندیشه‌ها، سودای استمرار گامهای بعدی این مسیر را داشته باشند. هیچ نیازی به جایگزینی و تغییر مسیر اندیشگی نیست، بلکه به خطا رفتن است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
📌 مدرسه برگزار می کند! 💢 موضوع: ♦️ چیستی و ضرورت علوم انسانی اسلامی ⭕️ با حضور 🔻استاد حجت الاسلام احمد حسین شریفی 🔻استاد حجت الاسلام مهدی موسوی 🔻استاد حجت الاسلام محمد هاشمی 🔻استاد حجت الاسلام امین اسدپور ⭕️ برای اطلاعات بیشتر 🆔 @saeed_karimdadashi ⚛ ۰۹۳۳۰۲۶۵۲۲۵ ⭕️ برای ثبت نام https://formafzar.com/form/wu3wu لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌تقدم جامعه بر سیاست و اقتصاد (چرا و چگونه جامعه‌شناسی متولد شد) ✍ سید مهدی موسوی 🔹هنگامی جامعه‌شناسی شکل گرفت که اندیشمندان غربی از حل بحرانهای اجتماعی توسط دانش سیاست و دانش‌های اقتصاد ناامید شدند و نیاز به صورتی جدید از آگاهی و معرفت را احساس کردند که بحران‌ها را نه در ساختارها و روبنا‌ها بلکه در سطوح زیرین فرهنگ و اگاهی‌های اجتماعی به نحو اندامواره تحلیل و تبیین کند. در چنین شرایطی جامعه‌شناسی متولد شد. 🔸 بحرانهای عصر جدید نه نتیجه دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی بلکه معلول تغییر جهان اجتماعی انسان معاصر و "از جا کندگی" اوست. تغییری که در لایه‌های بنیادین فکر و فرهنگ به وجود آمد و به تبع سیاست و اقتصاد را نیز دگرگون کرد. لذا جهان دیگری با سازوکارهای متفاوتی به وجود آمد که دانش سیاست و دانش اقتصاد به تنهایی قادر به تبیین و تحلیل آن نبودند با ظهور جامعه‌شناسی، صورتی جدید از آگاهی آشکار شد و درکی متفاوت از عالم و آدم نظم یافت و تعریف نوین از جامعه و زندگی سامان پیدا کرد که توانست قفل‌های سیاست و اقتصاد را باز کند و زبان جدیدی به این دو دانش کهنسال ببخشد. پس از این بود که "سیاست مدرن" و "اقتصاد کلان" برای محافظت و نظام بخشی بهتر به این جهان جدید در قالب "علوم اجتماعی" و سپس "علوم انسانی" شکل گرفت. 🔹پس از انقلاب علمی - صنعتی انگلستان، بیانیه حقوقی _ قانونی استقلال آمریکا و انقلاب سیاسی - الهیاتی فرانسه، ساختار جامعه سنتی غرب به یکباره دگرگون شد و نظم اجتماعی سابق کنار رفت و جوامع غربی دچار بی‌ثباتی و تضاد درونی شدند و نیاز به نظم اجتماعي جدیدی بود که بتواند فهمی دقیق و هماهنگ از عناصر دخیل در تحولات جدید یعنی علم، صنعت، حقوق، سیاست و الهیات مدرن داشته باشد. چرا که دانش سیاست و دانش اقتصاد هر کدام فقط به وجهی از تحولات جدید می‌توانست توجه داشته باشد و ساير وجوه و عناصر از دایره‌ی مباحث آن خارج تلقی می‌شد. البته این پردازش، نمی‌توانست جزیره‌ای و پراکنده باشد بلکه لازم بود لایه‌ای کشف شود که آن لایه زیرساخت سیاست، اقتصاد، الهیات، مدیریت، حقوق و قانون و هنجارهای اجتماعی باشد که تغییر و دگرگونی آن موجب سایر دگرگونی‌ها شده است. این لایه همان چیزی است که از آن به "جامعه" تعبیر می‌شود. از این رو، خود جامعه - و نه صرفا ظهورات آن- متعلق شناسایی شد. البته پیش از آن سیر تاریخی حیات اجتماعی در دستور کار عالمان بود اما در این مرحله جدید جامعه به عنوان امر ایستا، ثابت، مستقل و اندام‌واره و پیچیده موضوع دانش تجربی قرار گرفت. 🔸اوگوست کنت با الهام گبری از پیشرفت‌های دانش‌های تجربی همچون فیزیک و زیست در کشف واقعیت‌های طبیعی و قوانین عام حاکم بر جهان طبیعی، "فیزیک اجتماعی" را تاسیس کرد و سپس آن را "جامعه‌شناسی" خواند. هدف جامعه‌شناسی شناخت اندام‌‌وارگی و پیچیدگی‌های جامعه و تبیین چرایی تغییر و چگونگی ثبات جامعه به مثابه زیرساخت سایر ظهورات و تجلیات انسانی همچون سیاسی، اقتصاد و الهیات است. 🔹 جامعه‌شناسی صورت جدیدی از آگاهی انسان مدرن است که مجموع گزاره‌ها و معارف پیشین انسانی را در صورت و نظم جدیدی بازخوانی و باز تعریف کرده است. این "صورت از اگاهی" محصول دستگاه فکري و فلسفی جدیدی بود که جرقه‌های اولیه آن از رنسانس زده شد اما توسط امانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی به یک دستگاه متافیزیکی منسجم تبدیل شد. همچنان که کانت در "تمهیدات" متذکر شد که هر علمی در جهان مدرن در چارچوب متافیزیک او ممکن است. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چرا جامعه‌شناسی متولد شد؟ بررسی چرایی تقدم جامعه بر سیاست و اقتصاد سید مهدی موسوی قم: دی ماه ۱۴۰۱ مخاطبین : طلاب مدرسه الهادی قم ✅ https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اردوی آموزشی تربیتی💠 🌹سطح یک نظام جامع اندیشه اسلامی🌹 بر اساس نظام فکری اندیشمندان تراز انقلاب اسلامی ویژه طلاب پایه های 3-6 مدراس علمیّه قم (برای ثبت نام به معاون تهذیب مدرسه خود مراجعه فرمایید.) ✅دبیرخانه نظام جامع اندیشه اسلامی ✅معاونت تهذیب حوزه های علمیّه ✅کارگروه گفتمان توحید پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه السلام 🌐مراجعه مدیران و معاونان تهذیب مدارس: @Nezamandishe1401 ❇️اطلاعات بیشتر در کانال نظام جامع اندیشه اسلامی https://eitaa.com/andisheh_tahzib
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭 از مکتب امام خمینی رحمه الله تا نظام جامع اندیشه اسلامی ⚜ارائه : حجه الاسلام سید مهدی موسوی 🔱دوره نظام جامع اندیشه اسلامی مکان : مدرسه علمیه امام صادق اصفهان تاریخ: دوازدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ @mohkamatqom
📌هدف فلسفه در اولین دیدار و گفتگوی میرداماد و ملاصدرا ملاصدرا، که جوانی بیش نبود، هنگام عصر که موقع تدریس میرداماد بود در مدرسه حاضر شد سپس نزدیک استاد شد. سلام گفت و خود را معرفی کرد و از استادخواست که وی را در محضر درس خویش بپذیرد و از علوم برخوردار کند. میرداماد در آن موقع مردی جوان بود و هر کس او را می دید، حیرت می کرد چگونه مردی به آن جوانی درمدرسه خواجه، مدرس حکمت شده است. میرداماد بعد از این که از جوان شیرازی شنید که قصد دارد نزد او حکمت تحصیل کند.پرسید: «ای محمد آیا تو برای تحصیل حکمت آماده هستی؟» ملاصدرا گفت: «بلی ». میرداماد گفت: «آیا می دانی که برای چه می خواهی حکمت را تحصیل کنی؟» جوان شیرازی گفت: «برای این که اهل معرفت شوم.» میرداماد پرسید» «چرا می خواهی اهل معرفت شوی؟» محمد از سؤال مزبور حیرت نمود و گفت: «برای این که انسان اگر معرفت نداشته باشدارزش ندارد.» میرداماد گفت: «امروز من راجع به فایده حکمت صحبت خواهم کرد. در جلسه درس حاضر شو و آنچه می گویم بشنو و آن گاه فکر کن که آیا می توانی حکمت بیاموزی یا نه؟» ملاصدرا گفت: «اطاعت می کنم و در جلسه درس حاضر خواهم شد.» بعد از این که درس شروع شد استاد جوان گفت: «من در گذشته گفتم که منظور طالب علم از تحصیل حکمت چه باید باشد و امروز به مناسبت این که دوستی جدید پیدا کرده ایم که ازشیراز آمده و می خواهد تحصیل کند آن موضوع را به طور دیگری می گویم. منظور ازتحصیل حکمت باید عمل کردن به آن باشد و عمل کردن به حکمت مستلزم این است که دردرجه اول خود را پاک کنیم تا بتوانیم به مقامات بالا برسیم - حکمت عملی -». پس از ادای مقدمه ای مستوفا در این باره میرداماد بحث آن روز را که راجع به نظرافلاطون در باب علم بود مطرح کرد. بعد از آن که درس خاتمه یافت و طلاب مدرسه خواجه مباحثه را آغاز کردند.  میرداماد جوان شیرازی را فراخواند و از طلاب کناره گرفت. او رابا خود به سوی حوض مدرسه برد و در کنار حوض نشست و به ملاصدرا گفت بنشیند. پس از این که محمدبن ابراهیم نشست میرداماد گفت: «ای محمد! من امروز گفتم کسی که می خواهد حکمت را تحصیل کند باید حکمت عملی را تعقیب نماید و اینک به تو می گویم که حکمت عملی در درجه اول دو چیز است: یکی به انجام رسانیدن تمام واجبات اسلام و دوم پرهیز از هر چیزی که نفس بوالهوس برای خوشی خود می طلبد. به انجام رسانیدن تمام واجبات دین اسلام از این جهت ضرورت دارد که طلبه وقتی واجبات را به انجام می رساند از هر یک نتیجه ای می گیرد که به سود اوست. هر دستوری که جزء واجبات دین اسلام می باشد دارای فایده ای است جسمی یا روحی، و عمل کردن به آنهاسبب می شود که طلبه از نظر جسم و روح برای ادراک حقایق حکمت آماده گردد. روش دوم که باید از طرف کسی که مطیع نفس اماره شد و مشغول تحصیل حکمت هم گردید به احتمال قوی از صراط مستقیم ایمان منحرف خواهد گردید و گرفتار بدبینی خواهدشد. تو هم ای جوان شیرازی اگر خواهان تحصیل حکمت هستی نباید از هوای نفس پیروی کنی و خواهشهای نفس اماره را برآوری. نفس اماره در آغاز هوسهای کوچک می کند و بعداز این که هوسهایش برآورده شد، درخواستهای بزرگتر می کند و کسی که خواهان رسیدن به مرحله کمال است باید از تامین کوچکترین هوس نفس اماره سرکشی کند و نفس سرکش وقتی دریافت که به هوسهای او اعتنا نمی کنند از بوالهوسی صرف نظر می کند و دیگر چیزی نمی خواهد و از آن به بعد بر اثر سکوت نفس اماره، وسوسه گناه از بین می رود و چون طالب عمل، مرتکب گناه نمی شود، روحش برای ادراک حقایق حکمت آمادگی پیدا می کند. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵پادکستمقام خلیفه اللهی انسان استاد حجه الاسلام سید مهدی موسوی دوره سطح یک نظام جامع اندیشه اسلامی - اصفهان بهمن ماه ۱۴۰۱ @mohkamatqom
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠 💢دوره پیشرفته سطح یک نظام جامع اندیشه اسلامی💢 ویژه طلاب سطوح عالی حوزه علمیّه قم (پایه 7 و بالاتر)   🗓10 تا 12 اسفند 1401 دو روز کامل درسی محل برگزاری: 🌐مجمتع علمی حوزوی شهید صدوقی قم فاز 2   ✅لینک ثبت‌نام فردی: http://rbo.ir/forms/andishe.aspx   💠برای ثبت نام گروهی با تخفیف ویژه با این آدرس در ارتباط باشید:   @Nezamandishe1401 💠اطلاعات بیشتر در: @andisheh_tahzib
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیر مطالعاتی روشی آثار شهید مطهری و متفکران انقلاب اسلامیاستاد حجه الاسلام امین اسدپور @mohkamatqom