یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پی معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
::
در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر خیابان به خیابان گشتم
آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست
::
در اوج، خدا را سر ساعت خواندند
ما را به تماشای قیامت خواندند
از کوچ پرندگان سخن گفتی و من
دیدم که نمازی به جماعت خواندند
::
آن مست همیشه با حیا چشم تو بود
آن آینه ی رو به خدا چشم تو بود
دنیا همه شعر است به چشمم اما
شعری که تکان داد مرا چشم تو بود
::
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند..
...............................
« امروز از آخر مجلس ...بی ادعای دیگری ...
از قافله شهدا آمد ...
شهید سعید ...سعید شهید ...سعید مجیدی ...
دخترش چه زیبا دیشب در مصلی ،
پدر قهرمان را توصیف کرد ....
مدعیان صف اول بشنوید ....»
✍️#شعر
📚@befarma_sher
Eitaa.com/befarma_sher
کلاغو..
«کلاغو» روی کاجی خسته خسته
سیاه و زشت و لنگ و پا شکسته
به سمت کوه مشهد پر کشیدند
کبوتر های چاهی، دسته دسته
نشست و شست بازم جامه هاشو
گرفت عطر عجیبی شانه هاشو
نشست و هی نوشت و هی نوشت و
کبوترها نبردند نامه هاشو
یه شب آخر هوایی شد «کلاغو»
پر از شوق رهایی شد «کلاغو»
درخت کاج را ول کرد و کوچید
دلش گنبد طلایی شد «کلاغو»
شبی با عطر شب بو، رفت مشهد
رها از هر هیایو، رفت مشهد
صدا پیچید بین کوچه باغا
خبر اومد کلاغو رفت مشهد
به چشمش فرصتی کوتاه نمی دین
به پرهایش یه تیکه ماه ندیدین
آهای آهای کبوترهای خوشبخت
«کلاغو» را به گنبد راه نمی دین
هوا ابری، هوا بارون، «کلاغو»
دلش زخمی، دلش داغون، «کلاغو»
کبوتر های ابری هی می گفتن
برو بیرون، برو بیرون «کلاغو»
شب سرما و باد افتاد برخاک
دلو از دست داد افتاد برخاک
هفت هشت تا چرخ زد بالای گنبد
در باب الجواد افتاد برخاک
فقط یه شاخه بید و یاد داره
هوای صبح عید و یاد داره
میگه چیزی نمی دونه «کلاغو»
فقط دستی سفید و یاد داره
یه چیز دیگری شد در خراسان
سفید پاپری شد در خراسان
همش زیر سر باب الجواده
«کلاغو»، کفتری شد در خراسان
شده حالا سر و سرور «کلاغو»
گرفته لونه بالا سر «کلاغو»
شنیدن کی بود مانند دیدن
شده طوقی، شده پاپر «کلاغو»
شاعر بسیجی ایوب پرنداور
✍️#شعر
📚@befarma_sher
Eitaa.com/befarma_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا بھ حال شماها
کہ شاعࢪے بلدید..🙃🌱💞
سخت است قَلَم باشی و دلتنگ نباشی
با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی...
سخت است دلت را بتراشند و بخندی
هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی...
از دردِ دلِ شاعرِ عاشق بنویسی،
با مَردم صَدرنگ هماهنگ نباشی...
مانند قلم تکیه به یک پا کنی، اما
هنگام رسیدن به خودت لنگ نباشی...
سخت است بدانی و لب از لب نگشایی
سخت است خودت باشی و بیرنگ نباشی...
وقتی که قلم داد به من حضرت استاد
میگفت خدا خواسته دلتنگ نباشی...
🖊شعر: نغمه مستشار نظامی
#روز_قلم_مبارک
#قلم ها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتد #مسلسل ها کنار می رود و اگر برای خدا و خلق خدا نباشد #مسلسل_ساز میشود .
#امام_خمینی_رحمة_الله_علیه
۱۴تیر روز قلم بر صاحبان قلم و اندیشه به ویژه بر شما مبارک باد .
یه جمله ترکی هست که میگه؛
"گتمه گوزوم نن گدرم اوزوم نن!"
یعنی: از جلو چشمم دور نشو که، مجنون میشم! :))😇😇💞
بزن کف مرتضی داماد گشته
بزن کف قلب زهرا شاد گشته
👏👏👏
بزن کف در قدوم ماه داماد
بزن لبخند تا حق را کنی شاد
👏👏👏
چنین داماد را باشد عروسی
که هستی آیدش بر پای بوسی
👏👏👏
عروسی دختر ختم رسولان
عروسی مصطفی را راحت جان
👏👏👏
عروسی مریم و هاجر کنیزش
عروسی کو خدا دارد عزیزش
👏👏👏
عروسی هستی هستی فدایش
عروسی خلق داماد از برایش
👏👏👏
چه دامادی که فخر کائنات است
چه دامادی خداوند ثبات است
👏👏👏
چه دامادی سراپا فخر و عزت
چه دامادی خدای عشق و غیرت
👏👏👏
چه دامادی محمد ساق دوشش
ملائک هم غلام حلقه گوشش
👏👏👏
حلول ماه ذی الحجه و سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه ( س) مبارک باد
جان به جانان کیرسد جانان کجا و جان کجا.mp3
725K
"جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، این کجا و آن کجا
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبهای
ورنه پای ما کجا وین راه بیپایان کجا
ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب
تا در آن وادی مرا از تن برآید جان کجا
جسم غم فرسود من چون آورد تاب فراق
این تن لاغر کجا بار غم هجران کجا
در لب یار است آب زندگی در حیرتم
خضر میرفت از پی سرچشمهٔ حیوان کجا
چون جرس با ناله عمری شد که ره طی میکند
تا رسد هاتف به گرد محمل جانان کجا"
#هاتف_اصفهانی
✍️#شعر
📚@befarma_sher
Eitaa.com/befarma_sher