هدایت شده از بغض قلم
📍 وقتی عراق به تهران حمله کرد،
امام منع زدن بغداد رو برداشتن
و به قرارگاه گفته شد که #موشکی رو برای
زدن به مناطق حساس بغداد آماده کنن؛
اما خب ما اون موقع موشک خاصی نداشتیم.
🤔 خب پس باید چیکار میکردیم؟
✅ ۱۳ نفر به سوریه اعزام میشن
تا در دورهای کوتاه و فشرده
🚀 ابتداییترین نکات مربوط به #موشک رو یاد بگیرن
از طرفی در همین موقع
داره یه سری رایزنیهایی
👌 با قذافی رهبر لیبی صورت میگیره
تا بشه ازش موشکهای «اِسکادبی» رو گرفت
🚀 قذافی به یک شرط به ما #موشک داد
که نیروهای خودش،
موشکها رو پرتاب کنن.
📍 نیروهاش اول موشکها رو پرتاب
ولی بعد مدتی کوتاهی کردن
و بهونه میآووردن.
👌 از این نقطه، خودکفایی ما استارت خورد
و خود بچههای یگان موشکی
دست به کار شدن.
این شاید
خلاصهترین شکل ممکن
از کتاب #خط_مقدم بود
که واستون تعریف کردیم.😉
📖 کتابی که #فائضه_غفار_حدادی
روایتی مستند
از تشکیل یگان #موشکی ایران رو
با محوریت #شهید_طهرانی_مقدم برای ما شرح میده.
از مرداد سال ۶۳ تا دی ماه سال ۶۵.
✨ و در پایان اینکه،
از کتاب «خط مقدم»
در هفدهمین دوره انتخابِ
بهترین کتاب سال #دفاع_مقدس تقدیر شد
🖨️ و #چاپ_هفدهمش هم چند وقتیه تموم شده.
چه تقارنی😊
👇سفارش کتاب
https://eitaa.com/Manvaketab_info
🆔 @bibliophil