eitaa logo
بهشتیان 🌱
31.6هزار دنبال‌کننده
159 عکس
52 ویدیو
0 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها زبان‌عشق اوج نفرت یگانه منتهای عشق تمام تو، سهم من روزهای تاریک سپیده کنار تو بودن زیباست تبلیغات👈🏻    @behestiyan2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 💫کنار تو بودن زیباست💫 نیم نگاه دلخوری به امیرعلی انداخت و داخل برگشت مرتضی با سر به داخل اشاره کرد _تشریف ببرید داخل نفس سنگینی به خاطر ناراحتی مریم و پرو بازی مرتضی کشیدم و رو به امیرعلی گفتم _دستت درد نکنه.‌زحمت کشیدی. امیرعلی هم به خاطر نگاه مریم حسابی تو هم رفت. لبخند کمرنگی زد _خواهش میکنم. برو به سلامت خداحافظی گفتم و از کنار مرتضی رد شدم _تو نمیای داخل؟ _نه. به عمه سلام برسون میرم با مامان و بابام میام. کفشم رو درآوردم و سمت خونه رفتم. صدای مرتضی رو از پشت سر شنیدم _غزال وایستا ببینم! اهمیتی بهش ندادم و وارد خونه شدم. با دیدن خاله که گوشه‌ی خونه با رنگ و روی پریده توی رختخوابش خوابیده بود. خوشحال به خاطر اینکه خونه‌ست و ناراحت از حالش جلو رفتم. _سلام خاله جونم.‌ بی حال لبخند زد _سلام عزیز دلم دو زانو کنارش نشستم و بغلش کردم _چقدر دلم براتون تنگ شده بود. خدا رو شکر که برگشتید. مرتضی عصبی گفت _مگه من با تو نیستم عین یابو سرت رو میندازی پایین‌میری! لب هام‌رو بهم فشار دادم و خواستم از آغوش خاله بیرون بیام که دستش رو دور کمرم سفت کرد و کنار گوشم گفت _به خاطر من هیچی نگو بزار شر بخوابه کلافه نفسم رو بیرون‌دادم _چشم دست هاش رو شل کرد _الهی دورت بگردم نگاهم رو به مرتضی که دست به کمر طبلکار وسط خونه ایستاده بود دادم _کاری داری الان بگو طلبکار تر از قبل گفت _کی به تو اجازه داده با این راه بیفتی بری این ور و اون ور؟ مریم‌با چشم های اشکی لیوان آبی رو با قرص جلوی مادرش گذاشت و سمت اتاق خواب رفت. _آقا مرتضی دلیلش به تو ربطی نداره تهاجمی قدمی سمتم برداشت _تو مثل اینکه زبون آدمیزاد حالیت نیست! برای اینکه هم مراعات خاله کنم هم جلوی پیش روی مرتضی که ازش احساس خطر کردم رو بگیرم‌ کمی کوتاه اومدم و لحنم رو عوض کردم _جلوی در دانشگاه اومد دنبالم. منم به خاطر دایی سوار شدم. یکم دلم تنگ بود گفتم بریم بهش زهرا. زود هم برگشتیم با حرص گفت _الان زودته! خاله پنهانی دستم رو گرفت و ملتمس کمی فشار داد. _خیلی خب ببخشید دیگه نمیرم حسابی از این‌کوتاه اومدنم دور برداشت گفت _بار آخرته ها! دفعه‌ی دیگه‌ من میدونم با تو سرم رو پایین انداختم که بره پارت زاپاس وی ای پی راه افتاد😍 شرایط👇 الان‌پارت ۲۴۰ هستیم😋 https://eitaa.com/joinchat/475201981C8aab07ad4f 🖊 : فاطمه علی‌کرم 🍂 هدی‌بانو🍂 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💫🍂════╗       @behestiyan ╚════💫🍂═╝ 💫 🍂💫 💫🍂💫 🍂💫🍂💫 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂