eitaa logo
بهتر بنویسیم
1.6هزار دنبال‌کننده
317 عکس
36 ویدیو
53 فایل
💡خیلی از ما نویسنده‌ایم؛ فقط باید تمرین کنیم تا #بهتر_بنویسیم. ارتباط با مدیر: @Pourjam
مشاهده در ایتا
دانلود
📚《حرفی برای گفتن》 لیوان پر از آب شود، سرریز می شود؛ بی آنکه مقدمه و ذی المقدمه را آموخته باشد. حرف داشتن، صاحب فکر بودن، ایده و خلاقیت را شکوفا ساختن، همان آب است که باید از لیوان افکار سرریز شود و بر جانِ کاغذ بنشیند تا نهال نوشتن رشد کند. در نویسندگی ابتدا باید بذر غنی شده «حرفی برای گفتن» را به 20درصد رساند؛ تا بشود از آن برق هسته ای، تغییر در نگاه مخاطب را ایجاد کرد. حرف در نوک قلب متفکرین آرمیده است. حرف در لابلای کتاب ها انباشه است. حرف در دست های پینه بسته ی کارگر است. حرف در جیب خالی انگیزه ی جوانان می چرخد. حرف روی سفره ی فقیران نشسته است. حرف در بازی کِلَش، می تازد. حرف در دانشگاه، دست به سینه نشسته است. حرف در بستر بیماری ابوریحان، مانده است. حرف در قفس طوطی مولانا، اسیر است. حرف در زیر آبیار علی علیه السلام جوشان است. حرف در کرب بلا، بالای نیزه قرآن می خواند. حرف در صفین و جمل و نهروان، می سوزد. حرف در اشک های زین العابدین، سرازیر است. حرف در غدیرخم، مانده است. حرف در کاخ های فرعونی شهر، محبوس است. حرف در غیبت بقیه الله ارواحنا فداه، نفس گیر شده است. حرف در مواد تراریخته مخلوط شده است. حرف در کاخِ رُژ لب زدهِ کرملین، فریاد می زند. حرف در زیر پوتین هیلتر است. حرف در بردگی مدرن اسیر است. حرف در لابی صهیونیسم می رقصد. حرف در ظهور است. حرف در انقلاب جهانی آقا روح الله است. حرف در آزادسازی خرمشهر است. حرف در مجاهدت افغان‌ها در سوریه است. حرف در حرم مصباح هدایت حسین است. حرف در حیات است. حرف در مرگ است. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📌 فوت‌وفن‌های نویسندگی 📚 "پنج نكته در ويرايش ساختاری" نكته چهارم: پرهیز از کلمات و جملات مبهم و نارسا ◽️ در نوشتن متن، باید توجه کنیم که از کلمات یا جملات مبهم و پیچیده استفاده نکنیم. استفاده از عبارت‌های نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و خیلی عامیانه نه تنها کمکی به فهم متن نمی‌کند، بلکه خواننده را دچار سردرگمی می‌کند. در مقام ویراستاری نیز، درصورتی‌که چنین اشکالاتی در متن باشد، وظیفه ویراستار، اصلاح آن‌ها است. ➖ نویسندگان برجسته‌ای همچون آقای «رضا بابایی» معتقدند ابهام از خطرهای مهلک و همیشگی زبان است. توجه به این قاعده، ما را در ساده‌نویسی کمک کرده و متنی روان و راحت در اختیار خواننده قرار می‌دهد. ▪️برای مثال: جمله «همه غلط‌هایی که از کتاب من گرفته‌اند، درست است.» دارای ابهام است. خواننده دچار ابهام می‌شود که غلط‌گیری‌ها درست است یا غلط نماها؟ یا در جمله «او، دوست بیست‌ساله من است.» این ابهام وجود دارد که: او بیست‌ساله است و با من دوست است یا با من، بیست سال دوست است. ر.ک. بهتر بنویسیم، رضا بابایی، ص ۱٧۱ ✍🏻 (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
《خوانندگی 》 💢نویسندگی بیش از آنکه با نوشتن هم قافیه باشد؛ با خوانندگی هم وزن است و هر نویسنده ای یک خواننده ارکستر سمفونیک هستی می باشد. کفش در کوهنوری، پارو در قایق سواری، زین در اسب سواری، فرمان و کلاج در ماشین سواری،‌ میخ و اره در نجاری، خوانندگی به همان میزان در نویسندگی شرط لازم و حیاتی است.برای بالارفتن از قله قلم، مهارت خوانندگی مهمتر از مهارت نوشتن است. 💢خواندن تابلوهای شهر،بیلبوردها، سردرب مغازه ها، نامهای کبابی ها، آپارتی ها، روسری فروشی ها، بستنی فروشی ها، کارتن پاره های نوشته شده حراجی کنار خیابانها؛ نوشته روی عکس های ام آر آی ، کارت های عروسی و عزا، نام مجتمع ها، قلیان خانه ها، کافی شاپ ها، پشت گلگیر کامیون ها، پشت پنجره پیکان ها، روی سنگ قبر ها، همان نت هایی هستند که برای خوانندگی نویسنده، مصرع و قافیه می سازد.فهمیدن زبان جامعه و حقیقی مردم، از پشت همین کارتها و تجارت خانه ها عیان می گردد. برای خوانندگی گام نخست خواندن و دانستن زبان قوم است. 🖍قلم کم باد را در آپاراتی رهگذر تنظیم کنید. 🖍شکم نحیف قلم را در کبابی حاج رمضان سیر کنید. 🖍درمجلس عروسی احمد و نرگس قلم را سرمست سازید. 🖍قلم را زیر دستگاه ام آر آی چکاپ کنید. 🖍بگذارید قلم در عزای دوست اشک بریزد. 🖍قلم را زیر سنگ قبر ها ببرید تا عالم برزخ را ببینند. 🖍قلم را به پشت گلگیر ماشین بچسبانید تا گل نشود. 🖍قلم را به یک فنجان قهوه در کافی شاپ مهمان کنید. 🖍قلم را در حراجی ها به فروش بگذارید تامشتری بیابد. 💢ضرباهنگ جمله سازی از آواز این واژگان تولید می شود و اصوات بهم پیوسته یک صدای تراشیده یا نخراشیده، زیر یا بم، انقلاب یا انتحار، تفرقه یا وحدت، جنگ یا صلح، دریدن یا پرده پوشی را می آفریند. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
"پنج نكته در ويرايش ساختاري" نكته پنجم: جملات كوتاه بنويسيد. جملات طولاني براي مخاطب: - خسته‌کننده است. - و مخاطب در فهم مطالب دچار سختي می‌شود. براي نوشتن جملات كوتاه به چند نكته توجه كنيد: الف) براي هر مفهوم از يك واژه استفاده كنيد و درصورتی‌که ضرورت ندارد، كلمات مترادف به كار نبريد. جمله «همه جمع خنديدند»، نادرست است، زيرا كلمه «همه» و «جمع» مترادف‌اند. ب) از به كار بردن كلمات زائد و بي نقش در جمله پرهيز كنيد. به‌جای عبارت «به‌راستی چرا» می‌توان گفت: «راستي چرا». همچنين به‌جای عبارت «در طول مسير زندگي» بهتر است بگوييم «در زندگي». ج) جملات بين 10 تا 35 كلمه باشند (حداكثر به‌اندازه تقريبي يك خط و نيم). نمونه جمله طولاني و نامناسب: تربيت از آن‌جايي كه در سنين كودكي و براي كودكان كم سن و سال با توجه به ظرفيت بالاي آن‌ها و عدم خوگیری به خصلت‌ها و عادت‌ها مؤثر بوده و می‌تواند اتفاقات مثبت زيادي را رقم بزند و آن‌ها را با مسائل زيادي آشنا نموده و در دوران بزرگ‌سالی نيز به كار آن‌ها بيايد و مورداستفاده آن‌ها در طول مسير زندگي قرار بگيرد. ✍🏻
📚« فروشگاه » 🔸بقالی های قدیم کم مشتری و زیان ده بوده اند و صاحب مغازه در نهایت یا تراز مالی نداشت و یا ورشکسته می شد. مهارت، فن بیان، دانستن شیوه خرید و فروش و هزاران فوت و فن را می دانستند، ولی جنس مغازه آنان جور نبود و تک محصولی فروشی نداشتند. نویسنده برای به صدا در آوردن جرینگ جرینگ سکه های رشد و موفقیت خود؛ ناچار است که بقالی نوشتار را به یک فروشگاه زنجیره ای چند منظوره تبدیل کند تا انبوه نگاه مخاطبان را جلب کلمات و صفحه های سیاه و سفید قلم نماید. 🔸فرایند دکه به بقالی؛ بقالی به مغازه؛ مغازه به فروشگاه، فروشگاه به سوپر مارکت، سوپر مارکت به هایپر مارکت، هایپر مارکت به فروشگاه های زنجیره ای، فروشگاه های زنجیره ای به فروشگاه های بین المللی چند منظوره؛ همان فرایند نویسندگی است. ♺نویسنده اگر روزی هزار بار یادداشت بنویسید در باب عرش و ملکوت؛ همان دکه روزنامه فروشی را می ماند که چند مشتری بیش ندارد! ♺نویسنده اگر شبانه روز در خط الهی نامه قلم بچرخاند؛ همان مغازه ای را می ماند که گه گاهی صدای پای مشتری سکوت را می شکند! ♺نویسندگی در یک خط، یک ریل، یک مسیر، یک روش، یک نگاه، یک حالت، همان اتوبوس خط تهران_مشهد را می ماند که سالها این مسیر را می پیماید. ♺نویسنده اگر دکان ذهن و افکار خود را به یک فروشگاه جهانی هزار منظوره مبدل نسازد؛ نویسنده نیست! یک رباط قلم به دست است. 🔹نویسنده ویترین فروشگاه کلمات و جملات خود را از هر نوع نوشتار پر کند.از هر موضوعی بنویسد.از هر دری بگوید.از هر تحلیلی قلم فرسایی کند. روزی یادداشت را براریکه کاغذ میخکوب کند. روزی شعری را بر برج افکار بنشاند. روزی دو کلمه حرف حساب بنویسد. روزی الهی نامه بنگارد. روزی رنج نامه مشق کند. روزی دستور العمل زندگی بدهد. روزی سیاست را پای چوبه قلم تیرباران کند. 🔹 دارایی یک نویسنده چیبس و پفک، تخم مرغ و آدامس خرسی نیست! دارایی یک نویسنده این است که برای هر نوع از مخاطب با هر سن و جنسیت، قیافه و هیکل، چاق و لاغر، شاغل و دست فروش ، مرد و زن، بچه و مادر، استاد و چوپان نوشته ای داشته باشد. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🔹فروشگاه خوب است، دکّه هم خوب است. 🌴 چرا دکه بد باشد! در نیمه‌شب، در تاریکی، سر یک کوچه، هوس یک نوشابه مشکی، برای یک رهگذر، مفید نیست! 🌴چرا دکه بد باشد! در روز، زیر سایه ابرویی دکه، نبش خیابان اصلی، در نزدیکی ساختمان‌های اداری، پزشکی و شلوغی‌های شهر، وقتی برای ایستادن کنار دکه و خواندن چند سطر تیتر خبرها، مفید نیست! 👈دکه در کنار فروشگاه لازم است، هرچند فروشگاه طرفدارش بیشتر است. 🌴انحصار رنج‌آور است. حتی در شیوه، در انتخاب، در عمل، در نوشتن و در خواندن 🌴 انسان آزادی را دوست دارد. پرواز از قیدها و انحصارها را دوست دارد. ✅خالقِ سبحان منحصر است اما او هم در خلقت، انحصار را نخواسته است. ✅ نویسنده، برای خلقت اثر، باید دقیق بخواند، عمیق بداند، لطیف بی اندیشد و متنوع بنویسد؛ چراکه سلایق متعدد و شیوه‌ها مختلفنویسنده رسالت دارد که مفید بنویسد؛ مفید برای مخاطب، مفید برای زبان و ادب ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📌 آیا مجازیم از علامت "ات" در کلمه‌های فارسی استفاده کنیم؟ نشانه جمع در عربی و فارسی متفاوت است. در فارسی برای جمع بستن از دو علامت "ها" و "ان" استفاده می‌شود. اما کاربرد این دو علامت، با یکدیگر متفاوت است. از "ها" برای جمع بستن هر کلمه‌ای که فارسی یا غیر فارسی، جاندار یا غیر جاندار باشد می‌توان استفاده کرد؛ مانند کتاب‌ها و مردها. اما از "ان" تنها در زمانی مجاز به استفاده‌ایم که کلمه، جاندار باشد؛ مانند مردان و درختان. ✍️علی فاطمی‌پور (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
«آتش کشیدن» 💥خرمن آتش تا پیله نویسندگی را نسوزاند، خاکستر نکند؛ پروانه نخواهد شد! بال در نمی آورد و نویسنده را به اوج نمی رساند. ♨️هر چه محصول از نخاع مغز شما می روید را به آتش بکشید! ♨️گندم قد کشیده حرفهای ناب خود را ریز ریز کنید! ♨️دست و پای صفحات کاغذ را بشکنید و به چوب مبدل سازید که آتش نمرودی لازم است! ♨️هر چه قلم فرسایی کرده اید را آتش بکشید! 💥نویسندگی در گرو آتش کشیدن انبار دست نوشته های شماست! 💥آتش بکشید، آتش برافروزید، هیزم بریزید، ✍گام نهایی برای نویسندگی تمرین آتش کشیدن بر دفترچه یادداشت است. این تمرین را شش ماه اول نویسندگی انجام دهید و بعد از آن هر سال خمس نویسندگی را با آتش زدن کاه و کله های خط خطی شده بپردازید. 🔹 بنویسید، با دقت بنویسید، همه آرایه های ادبی را رعایت کنید، ولی همه آن نوشته های دلربا را بسوزانید و نگذارید در همان قدم اول اثری از نوشته های شما باقی بماند. 💥مشعل آتش را زیر بند بند حروف برسانید تا اثری از نوشتار شما باقی نماند. نویسندگی نیاز به مهارت آتش کشیدن دارد. بعد از این مرحله شما یک نویسنده زبردست خواهید شد. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
«نامه نگاری» 🔹صنعت فضاپیمای نامه نگاری در کشاکش مدرنیته به سینه قبرستان نقل مکان کرده است و حلوای نوشتن نامه را جامعه خورده است. چشمه زمزمِ نویسندگی؛ نگارش نامه است. که هر قلم اسماعیلی را به پیامبری می رساند. نامه سرشار از محبت و شخم زدن عواطف انسانی است. نامه معدن استخراخ کلمات از انباری ذهن است. نامه کشاندن استدلال پای چوبه اعدام است. نامه گفتن از هر دری با هر نگاهی است. نامه عصاره وجود یک انسان است. نامه بیان مراد جدی نویسنده است. نامه گنجینه پر از سینه ریز های جملات هدفمند است. نامه آموختن احوال اخم و نارحتی، خنده و خوشحالی است. نامه رساترین ابزار مدرنیسم است. نامه جان بخشیدن به کالبد بی روح «از، به، است، که» است. نامه شکاندن یخ جمود است. نامه برافروختن شعله خلاقیت است. نامه کالبد شکافی پارگراف در میان صفحات است. نامه خطبه خواندن عقد میان عقل و عشق است. 🔴نویسندگی را با نوشتن نامه پیش چشم خود حاضر ببینید. نامه بنویسید به مادر و از گهواره تا گور حرف بزنید. نامه بنویسید، به خواهر و از دوران ناز و نیاز بگویید. نامه بنویسید، به فرزند و از آینده بسرایید. نامه بنویسید به ماشین و از تکنولوژی گلایه کنید. نامه بنویسید به خدا و از ناگفته های خود بگویید. نامه بنویسید به همسر و از سختی رفتن به قله قافیه بسازید. نامه بنویسید به استاد و از روش تدریس نپخته او انتقاد کنید. نامه بنویسید به دلار و از شکستن کمر پدران خانواده شکایت کنید. نامه بنویسید به بایدن واز قطرات خونین حنجره بچه های یمن اسلحه بسازید. نامه بنویسید به زن عموی روستایی و از دود و دم شهر فرار کنید. نامه بنویسید به رئیس اداره و از قطعی برق اعتراض کنید. نامه بنویسید به مرجع تقلید و سوال شرعی خود را بپرسید. نامه بنویسید به امام زمان و از غم هجران اشک بریزید. نامه بنویسید به مرگ و از دست های خالی خود فریاد بزنید. نامه بنویسید به عزرائیل و از راه دور سلام دهید. نامه بنویسید به شیطان و لعن های پیوسته را نثار او کنید. نامه بنویسید به شهیدان و از سرّ پرواز عاشقانه جویا شوید. نامه بنویسید به دنیا و از عروس هفت رنگ مردم را آگاه سازید. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
عنوان سلسه مباحث آموزش نویسندگی از برادر عزیزمان آقای سید جواد محمدزاده است. ✍ شیوه‌ ایشان در ارائه‌ بایسته‌های نویسندگی، نوین و پرحرارت است. آموزش مهارت و در ضمن استفاده از تجربه‌‌های ملموس برای پردازش نکات، از ویژگی‌های برجسته یادداشت‌های ایشان است. خداوند به قلم ایشان برکت و به مخاطبان کانال همت عطا کند.🤲 ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📌 پارسی بان «من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است.» اين يكي از دغدغه‌هایی است كه مقام معظم رهبري در بحبوحه جنگ اقتصادي و فرهنگي در 30 ارديبهشت 1398 می‌گویند. مگر اين مسئله چقدر اهميت دارد كه جزو نگرانی‌های ايشان محسوب می‌شود؟ آيا تأثير آن در آينده جهان آن‌قدر است كه رهبر انقلاب اسلامي و مجتهد جامع‌الشرایط، آن را جزو نگرانی‌های خود بشمارد؟ واضح است كه منظور از طرح اين بحث، سره‌نویسی و استفاده از كلمات نامأنوس در گفتار و نوشتار نيست. اما در مواردي كه کلمه‌ای جايگزين فارسي و مأنوس دارد؛ چرا از آن استفاده نمی‌کنیم؟ اگر کلمه‌ای مانند اينترنت، راديو، فيلم و سينما معادل فارسي ندارد و وجهه فرامرزي پیداکرده، استفاده از آن مجاز است. صحبت آنجایی است كه به ازاي كلمه بيگانه، معادل فارسي و مأنوس آن نيز وجود دارد. زبان را نمی‌توان از فرهنگ يك ملت جدا كرد. ازاین‌رو بايد گفت كار فرهنگي بدون توجه به حفاظت از زبان فارسي ناقص است. شايد دليل توصیه‌شان در همان جلسه كه فرمودند «نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود»، همين باشد. ✍ (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🔹《رژیم غذایی》 🔸**برای دستیابی به یک وزن صحیح در نویسندگی، رعایت اصول رژیم غذایی ضروری است. ⚄پرخوری نکنید افزایش ساعت مطالعه و نوشتن های بی حد و حصر، موجب چاقی و کم تحرکی فکر می شود و اسباب بیماری های افسردگی، دلزدگی، کسلی و بی حالی می گردد. با تنظیم ساعت مطالعه و اندازه صفحات، وزن کاغذ و قلم خود را در وضعیت نرمال نگه دارید.** ⚄هیچ وعده‌ای را حذف نکنید دخیل بستن به کتابهای اشعار هیچ نوآموزی را نویسنده نخواهد کرد. همچنانی که تنها نوشتن و نگارش کسی را روی عرشه کشتی نویسندگی نمی نشاند. برخی با حذف شعر یا حذف متون تاریخی یا حذف جغرافیا یا حذف نوشتن با قلم یا حذف گعده گفتگویی یا حذف تکنولوژی؛ نسخه نویسندگی را می پیچند ولی غافل از اینکه برای تعادل در وزن نوشتن هیچ گزینه ای را نباید حذف کرد. ⚄ غداهای پر کالری بخورید نویسندگی با انبوه کتابخوانی و نگارش هزاران صفحه به بار نمی نشیند. خوراندن غذاهای پر کالری به اجزای فکر و اندیشه، قدرت قلم را می افزاید. یک مثنوی مولوی، یک دیوان حافظ، یک غزل؛ یک یادداشت، یک دوبیتی باباطاهر، یک خط، می تواند معجون افکار را بسازد و یک نویسنده قهار بسازد. ⚄ با تردمیل ورزش نکنید خواندن کتابهای دستِ هزارم، همان دویدن روی تردمیل است. خواندن کتابهای عطار نیشابوری، سنایی غزنوی، سعدی و حافظ، مثنوی مولانا؛ قدم زدن در بوستان فدک است. ⚄**روزانه دو سیخ کباب بخورید** تن ضعیف و رنجور قلم را پای سفره نوشتن بکشانید و روزانه یک متن، یادداشت، الهی نامه، انتقاد، پیشنهاد، به دستگاه هاضمه کاغذ بپاشانید. این همان دو سیخ کباب است که قوت جان نویسنده خواهد شد. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📌 بالاخره يا سرانجام؟ ترکيب [بالاخره] در عربي به‌کار نرفته است و در فارسي نيز سابقهٔ طولاني ندارد. بهتر است که به‌جاي آن آخرالامر، (در) آخر، سرانجام، عاقبت گفته شود. با اين همه، «بالاخره» در شعر و نثر فارسي در چند قرن اخير به‌کار رفته و امروزه در زبان محاوره نيز رايج است و نمي‌توان آن را غلط دانست. منبع: کتاب غلط ننويسيم، ابوالحسن نجفی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
یکی از عوامل سست شدن نوشته های ما، حشو یا زیاده گویی🤐 است. پرداختن به عباراتی که حذف آن، هیچ خللی به متن ما وارد نمی کند و خواننده را خسته می کند😴 برخی از کلمات یا عبارات هرچند زائد اما مفیدند؛ مانند آنجا که کلمه یا عبارت رفع ابهام می کند، به متن، زیبایی و می‌دهد و به مخاطب انگیزه می بخشد.🤩 البته گاهی به دنبال همین ملاحظات، افراط یا تفریط می گردد که خود منجر به سستی متن می شود☹️. «حشو، علاوه بر آن که باعث سستی و نازیبایی کلام می شود، زحمت خواننده را بیشتر و ذهنش را نیز آشفته می کند. دور از واقع نیست اگر بگوییم یکی از مهم ترین و مؤثرترین دلایل برتری کلام پیشینیان، پاکیزگی آن از انواع حشو است؛ به طوری که آلودگی به حشو را باید از امراض عمومی نثر امروزیان دانست.» (رضا بابایی، بهتر بنویسیم، ص۱۰۹) ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
📌به متن زیر نگاه و غلط‌های آن را پیدا کنید: «پیرامون مسئله رضایتمندی مردم از انقلاب اسلامی، باید کنکاش کرد تا فهمید علل این میزان پایمردی مردم تاکنون به دلیل چه بوده است؟ بااین‌وجود که هنوز دشمنان به دنبال استفاده بردن از فشار تحریم برعلیه مردم هستند، باید از این مردم تجلیل و تقدیر کرد.» ◀️ یکی از عوامل ضعف نوشته‌ها، استفاده از کلمات نابه‌جا و بی‌معنا است. 🔹در متن بالا کلمه «پیرامون» به معنای گرداگرد است نه معنای «درباره» که مقصود نویسنده بوده است. 🔹«مسئله» زائد است. 🔹«کنکاش» به معنای مشورت و رایزنی است، نه کاوش و جست‌وجو. 🔹«پایمردی» به معانی پادرمیانی است، نه پایداری و مقاومت. 🔹«به دلیل» باوجود «علل» حشو است. «بااین‌وجود» غلط و «باوجوداین» درست است. 🔹«به» در «به دنبال»، زائد است. «استفاده بردن» غلط و «استفاده کردن» درست است و «سود بردن» درست و «سود کردن» غلط است. 🔹«بر» در «برعلیه»، زائد است و باید حذف شود. 🔹«هستند» فعل کاملی است که وقتی می‌خواهیم وجودی را به چیزی نسبت بدهیم، از آن استفاده می‌کنیم؛ مانند: خدا هست؛ یعنی خدا وجود دارد. بنابراین بهتر است جمله بالا به «علیه مردم‌اند»اصلاح شود. ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
💠《سیر و سلوکِ ویراستاری》 ▪️کلمات و جملات با دمیدن روح ویراستاری، به بیت المقدس قلب ها و افکار مخاطبان عروج می کنند. سامان بخشیدن به خطاهای دستوری، حشو، تکرار، گزافه‌گویی و عبارت‌های بی‌شیرازه و پریشان، آراستگی و علایم نگارشی؛ چگونه است؟ راه چیست؟ شیوه کدام است؟ 📚 کدام کتاب آیین نگارش، دست نویسنده را پُر ماهیچه و قدرتمند می کند؟ در کجای متن نقطه و ویرگول بگذاریم؟ بعد از چه کلماتی علامت تعجب قرار دهیم؟ پاراگراف را در کدامین منزل قیچی کنیم؟ کدام کلمات را صدر جمله، بنا نهیم؟ ویراستاری را چگونه بیاموزیم؟ ▪️یک روش سخت و دشوار مطالعه کتاب های قطورِ آیین نگارش است که نویسنده را تا مرز خودکشی نوشتن، می کشاند و پینی سیلین ویراستاری، بیش از آنکه نویسنده را متبحر و قادر سازد؛ روز به روز قلم چابک را نحیف تر می سازد. 💢قرآن بخوانید؛ 🕪قرآن خواندن شما را استادِ ویراستاری می کند. اعتقاد به قرآن و مفاهیم شرط لازم برای رسیدن به قله ویراستاری نیست، همچنانی که ندانستن ترجمه آیات ، ضرری به مهارت ویراستاری نخواهد زد. ویراستار، همان استاد ضرباهنگ است که باید طنین کلمات را به صدا در آورد و به گوش جان بسپارید؛ که این هنر در فراوانی قرآن خواندن آموخته می شود. 💢قرآن به شما می آموزد که؛ 📌 گاهی کوتاه بنویسید، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📌گاهی یک کلمه بنویسید، «مُدْهَامَّتَان» 📌 گاهی درون یک متن بلند، یک فراز آیه الکرسی بیاورید، «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» 📌گاهی بی مقدمه حرف بزنید بدون حشو،«بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ » 📌گاهی بی نقطه ادامه دهید، «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا...» 📌گاهی ویرگول بگذارید،«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» 📌 گاهی در متن علامت سوال بگذارید، «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ» 📌گاهی علامت تعجب قرار دهید، «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» 📌 گاهی حرفهای مهم را در قلب نوشته ها جاسازی کنید، «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ» 📌گاهی داخل گیومه بنویسید، «وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ» 📌 گاهی آراستگی متن را رعایت کنید، «وَالْفَجْرِوَلَيَالٍ عَشْرٍ...» 📌گاهی در متن بر آشوبید، «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ» 📌گاهی متن را شیرازه بندی کنید، «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ...» 📌 گاهی شیرازه متن را پاره پاره کنید، «لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا » 💢قرآن خواندن به شما ضرباهنگ می آموزد. 💢روزی پنجاه آیه بخوانید. 💢روزی یک جزء قرآن بخوانید. ویراستاری در سیر و سلوک قرآنی نهفته است. 🔹سوره واقعه هرشب، 🔹سوره یس هر صبح، 🔹و سوره الرحمن هر ظهر شما را ویراستار حقیقی می کند. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
《 فیزیوتراپی نویسندگی》 ریزگردهای تنبلی و بی حالی و رقص و پایکوبی تکنولوژی مدرن؛ توان حرکت انسانها را گرفته است! و صنعت فیزیوتراپی را پر مشتری گردانده است! غذای فست فودی، سخنرانی ام پی تری، ورزش تردمیلی ، کوه نوردی اینستاگرامی، کلیپ های یک دقیقه ای، زندگی کُنترلی؛ انسانهای عاشق نویسندگی را تا مرز جنون بی خیالی و راحت طلبی کشانده و ستون فقرات قلم را قطع نخاع کرده است! ⚄روخوانی کنید نهالِ نویسندگی را بدونِ دست گرفتن قلم و نوشتن روی کاغذ، به بار بنشانید. روزی یک غزل از حافظ بخوانید، یک داستان از مثنوی را روخوانی کنید،حفظ نکنید، تکرار نکنید، روخوانی کنید. روخوانی متون ادبی ، سلولهای نابارورِ مغز را مولّد می سازد و پاهای فلج افکار را فیزیوتراپی می کند. ⚄تیتر روزنامه ها را بخوانید مردمک چشم در اثر دیدنِ تکرار انسانها، به روزمره گی می رسد.برای فرار از این حالت، چشم را ورزش دهید. تیتر روزنامه را کنار دکّه یا داخل سایت بخوانید و تحلیل کنید. فرقی ندارد؛ روزنامه ورزشی، سیاسی، قرآنی باشد، یا مجلات، هفته نامه ها، فیلم و سینما باشد، یا خبرهای جنایی؛ تیتر را بخوانید تا چشمان شما دوره فیزیوتراپی را بگذرانند. در پایان دوره، نیازی به عصای قلم نخواهید داشت و با چشمان خود نویسنده خواهید شد و با هر نگاه یک کتاب می نویسید. ⚄حرف بزنید شیشه سکوت را بشکنید و بلند بلند حرف بزنید. با خودتان، با دوستان، خانواده، مردم، شاگردان، در ماشین، مترو، هواپیما، صف نانوایی، صف مرغ، میان قهوه خانه، بازار، سینما، کنار زمین فوتبال، درون استخر، بالای کوه، زیر زمین، روی سکوی غسالخانه، حرف بزنید. نگذارید افکار در ذهن شما به سیل تبدیل شود و خانه های برافراشته را با خود غرق کند. رابطه فکر با زبان همانند رابطه سر با بدن است که حیاتی و و اجب است. بافت مولکولی ذهن، با فیزیوتراپی زبان، گردش خون پیدا می کند و پلاسمای لغات و کلمات تولید می کند. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
✍️ آن‌ها که کم می‌نویسند یا اصلاً نمی‌نویسند، معمولاً نوشتن را خیلی سخت می‌دانند و خود را برای عبور از این قلۀ خودساخته، ناتوان می‌بینند. ✍️ نوشتن را مانند یک گفتگوی ساده و صمیمی بدانیم. اگر بخواهیم با یکی از نزدیکانمان سخن بگوییم، چگونه با او صحبت می‌کنیم؛ صمیمی، روان، بدون استفاده از کلمات پیچیده. در نوشتن نیز ساده و روان بنویسیم؛ به‌گونه‌ای که خواننده احساس کند، کسی روبه روی او، در حال گفت‌وگو است. ⚠️ فقط دو نکته! 💡 درست بنویسیم؛ کلمه‌ها را نشکنیم و مرزهای باریک خود را با گفتار حفظ کنیم. 💡 مراقب باشیم که خواننده نیز مانند شنونده از پرگویی و اضافه گویی خسته می‌شود. ✍️علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
❇️ باصوت و لحن بنویس !!! 🔖 هر نوشته چون از مقصود و منظور نویسنده سرچشمه می‌گیرد، در بردارنده مفاهیم و لحن‌های متفاوتی است. 🎙 بنابراین، باید آهنگ کلمات و جملات به گونه‌ای باشد که مفهوم حقیقی متن را به مخاطب منتقل کرده، منجر به اشتباه نشود. ‼️ به‌این‌منظور، علایم نگارشی، ابزاری است که می‌توان با استفاده از آن، حالات درونی و مفاهیم ذهنی نویسنده را بهتر به مخاطب منتقل کنیم. 🔆 یکی از آن علایم، نقطه ویرگول است که به طور کلی برای "درنگ" به کار می‌رود. 🔰 مرحوم رضا بابایی (۱۳۹۰)، در کتاب بهتر بنویسیم، چهار کاربرد برای آن بیان می‌کند: ۱. میان بخش‌های مستقل جملات طولانی، ۲. پیش از کلماتی که معمولاً در آغاز جملات توضیحی می‌آیند، ۳. میان منابع متعدد در پانوشت، ۴. میان اقسام مجزا از یک مجموعه. (ص۲۷۶-۲۷۷). ✍️ نویسنده: مصطفی جهانگیری 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🌐ترکیبات فعلی 🌳 کلمه‌ها و ترکیب‌هایی در زبان فارسی «سینه به سینه» گشته و دست ما رسیده است اما برخی ناخواسته «کمر بسته»اند تا این ترکیباتی را که شاید کمتر این روزها در مکالمات مردم شنیده می‌شود، به دست فراموشی بسپارند، هرچند کسی هم این اتفاقات را «گردن نمی‌گیرد». 🌳 یکی از خصایص کم و بیش از یادرفته زبان فارسی، در ترکیبات فعلی آن متجلی می‌شد. این ترکیبات فعلی اغلب به کمک عناصر مادی و ملموس ساخته می‌شد و این عناصر هر قدر به حیات انسانی و کارورزی او نزدیک[تر]، بهتر؛ در نتیجه اعضای بدن و اندامی که کاربرد بیشتری داشتند (مثل دست و پا و سر و چشم) و ابزار و مصالحی که در زندگی روزمره کارایی بیشتری داشتند (مثل تبر و تیر و تیشه و تیغ) و عناصر طبیعت که انسان‌ها با آن سر و کار داشتند (آب و باد و خاک و آتش) و جانوران وحشی و اهلی که همبازی زمینی او بودند (مانند شیر و گور و گوسفند و مرغ) در ساخته شدن این ترکیبات دخالت بیشتری داشتند. 🌳 یک مثال سردستی از «شاهنامه» فردوسی می‌آورم تا حرفم را روشن کرده باشم...: 🌱«فریدون برآشفت و بگشاد گوش/ ز گفتار مادر برآمد به جوش/ 🌱 دلش گشت پردرد و سر پر ز کین/ به ابرو ز خشم اندر آور چین/ 🌱 چنین داد پاسخ به مادر که شیر/ نگردد مگر به آزمایش دلیر/ 🌱 کنون کردنی کرد جادوپرست/ مرا برد باید به شمشیر دست/ 🌱 بپویم به فرمان یزدان پاک/ برآرم ز ایوان ضحاک خاک». می‌بینید تقریبا تمام افعال به‌کاررفته ترکیبی است و با عوامل و عناصر مادی و ملموس ساخته شده است: گوش گشاد کردن، دل پر درد گشتن، سر پر ز کین گشتن، به ابرو از خشم چین اندر آوردن. حتی در آن‌جا که به ظاهر نشانی از عنصر محسوس نیست، آن‌چه به ذهن متبادر می‌شود محسوس است؛ مثل «به جوش برآمدن» که از صفت آب، وقتی که گرما ببیند، گرفته شده است. 🌳 یا حتی اگر بخواهیم باریک‌نظری به خرج دهیم و مته به خشخاش بگذاریم، می‌توانیم در ریشه پوییدن دقیق بشویم که از واژه «پا» درست شده است. 🌳 به مرور، هرقدر که ما از سرچشمه زبان فارسی دور شدیم، از این جوهره هم دور افتادیم. مثلا به جای «گردن نهادن» گفتیم اطاعت کردن، به جای «چشم به راه بودن» گفتیم منتظر بودن و جای «دستگیری» گفتیم امداد و جای «چشم‌پوشی» گفتیم بی‌اعتنایی و جز این‌ها. همه آن‌چه ما به عنوان خصیصه و جوهر نام بردیم و جذابیت زبان فارسی از آن می‌آید سبب محسوس شدن زبان و تصویری شدن آن می‌شود. 🌳 به یمن این ویژگی، زبان فارسی در عیار خود، هم چشیدنی است، هم شنیدنی و دیدنی، هم بوییدنی است و هم بسودنی. این آن گوهر گرانبهایی بود که ما کم و بیش از دست داده‌ایم.» ✍️ بخشی از پیش‌گفتار کتاب «ایوب»، نشر هرمس، قاسم هاشمی‌نژاد 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🌀 نویسنده‌ میشوی!🌀 اگر می‌خواهی حس‌های منفی، را از خود، دور کنی! اگر می‌خواهی روحت را از بند غصه‌ها رها کنی، پس در آسمان کلمات، پرواز کن و بیندیش. 🌀کافی است هرروز بنویسی و درهر نوشته‌، حرفی برای گفتن داشته باشی. 🌀همه ما در تکاپوی زندگی و در جنگ میان خودمان با خود دیگرمان، نفس اماره و لوامه، تجربیاتی داریم که اگر از کنارشان، سرسری رد نشویم، حرف‌های زیادی برای گفتن خواهیم داشت. ✔️حوادث تلخی که از دل آنها یک شاخه نبات تجربه، خارج می‌شود. ✔️احساسات عمیق میهن پرستانه، پدرانه، مادرانه، عاشقانه، عواطف انسانی، ✔️تکاپوهای سیاسی، همه وهمه، می‌توانند سوژه‌هایی برای نوشتن و آموختن باشند. 🌀پس منتظر چه هستی؟ برای شروع، یک قلم و کاغذ یا همین صفحه کلید گوشی، کافی است. 🌀از امروز هرچه می‌بینی و حسی در تو برمی‌انگیزد، بنویس. 🌀 نویسنده خواهی شد. شک نکن. ✍️ باران نجاتی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
« چشمه» موسای کلیم، با خضر نبی همراه شد تا چاه علم را به چشمه تبدیل کند و رمز و رازهای شکافتن نیل را بیاموزد و به مقام هم‌سخنی با خدا نائل گردد. یوسف نبی، از دلِ چاه حسادت برادران به چشمه زلال معرفت رسید. قلم؛ چاه است و تا چشمه نشود، نجوشد؛ نغرّد؛ سیراب نکند؛ چشم ننوازد؛ نرقصد؛ دلربا نگردد و همانند زمزم چشمه زلال اندیشه نگردد؛ نویسندگی نیست! سیاه مشق است، کهنه نویسی است، ژنده نویسی است.قلم باید عیسی نبی شود تا کلمات مرده و بی جان را حیات بخشد. چاهِ افکار، روزی می خشکد! برکه کلمات، روزی می گندد! حوض جملات زیبا، روزی لجن می گیرد! آب زلال، روزی بوی تعفن می دهد؛ ولی چشمه همیشه زلال و جوشنده و جان بخش می ماند. 🔵 ☆راه چشمه؛☆ مجتهد شوید علم نویسندگی با استمرارِتقلید، میوه نمی دهد.بیل و کلنگ را بردارید و به جان کلمات بیافتید. جهد و تلاش کنید. شب و روز، سر سجاده کاغذ و قلم اشک بریزد. تضرع کنید. کتاب بخوانید. شعر بخوانید. بنویسید. با اشعار پروین هم نوا شوید. سوار قایق سهراب گشت زنی کنید؛ تا به اجتهاد برسید و برای خود فتوا دهید و صاحب رساله گردید. نویسندگی با تحول آفرینی از تقلید به اجتهاد، رخ می دهد. ⚄ همنشینی قلم را به دیدار ساکنان چشمه ببرید و بگذارید تا یک شکم سیر از چمن‌زار معرفت آنان بخورد و بیاساید. گِل ناچیز خود را به گُلِ معطرِ قلم‌ بدستانِ چشمهِ صفت، بچسبانید و چند صباحی هر صبح و شام با آنان هم‌قدم، هم‌کلام ، هم‌سخن و همراه شوید؛ تا کمال همنشین در شما اثر کند و چشمه جوشان فوران نماید. ⚄ سخاوت نویسندگی با ذخیره سازی نوشته‌ها، متن‌ها، سوژه‌ها در سیلوهای قطور دفتر و رایانه‌ها، نمی‌جوشد و حرکت نمی‌آفریند. ناب‌ترین جملات را زیر سنگ بخل، پنهان نکنید.سپرده بلند مدت نگذارید. دلهره فردایِ نیامده را نداشته باشید.حاتم طایی باشید و هر آنچه از محصول قلم، درو می‌کنید به گندم کلمات مبدل سازید و جان مخاطبان را از آنان سیر سازید. چشمه، سخاوتمندانه می‌جوشد و کام هر رهگذری را سیراب می‌‌‌کند. نویسندگی را بالای سکوی سخاوت جستجو کنید. ببخشید، بیاموزید. بسپارید به هر مرد و زن عاشق، به هر جوان تازه کار، به هر مادر باردار، به هر فقیر و ثروتمندی، یک بار ، ده بار، صدبار، هزار بار.نترسید هر چه بیشتر ببخشید از علم و دانش خود، خداوند چشمه قلم شما را پر آب تر می‌سازد. قارون هم باشید ولی از دست قلم شما آبی نچکد، زمین دهن باز خواهد کرد و شما را می‌بلعد. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
🔰این جمله را بخوانید: «می‌توان بقایای کوره‌ ذوب آهن در بخش‌هایی از این روستا را دید که سبقه‌ای تاریخی دارد.» 🌵 «سبقه» در اصل به معنای «سبقت گرفتن» است، اما در نوشته‌های امروز و به‌ویژه روزنامه‌نگاری به معنای «سابقه» و «پیشینه» نیز استفاده می‌شود. البته «صبغه» به معنای «رنگ» است و نباید با سبقه اشتباه شود. 🌵 بنابر این، باید دید در بافت جمله کدام واژه کاربرد دارد یا کدام، به مفهوم اصلی جمله نزدیک‌تر است. 🌵 در جمله بالا بهتر است به جای «سبقه» از «پیشینه» استفاده کرد که به معنای اصلی آسیب نزند. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
💦 اصطلاح گرگ باران دیده که کنایه است از، افراد کارآزموده که سرد و گرم روزگار را چشیده اند، یک غلط مصطلح است! چون اکثر گرگ ها در مناطق سردسیر زمین زندگی می کنند، در نتیجه از همان بدو تولد با برف و باران به خوبی آشنایی دارند، پس این اصطلاح نمی تواند به این شکل درست باشد، اما دو نقل قول صحیح برای آن وجود دارد که هر دو را ذکر می کنیم. 💧نخست اینکه، شکل صحیح آن "گرگ بالان دیده "بوده است، که بالان به معنای تله و دام می باشد و منظور گرگی بوده است که، چندین بار از تله و دام به سلامت نجات پیدا کرده است، از این رو به پختگی و کارازموگی رسیده است، ولی از آنجاییکه مردم عادی نمی دانستند معنای لغت بالان چیست؟! با گذشت زمان لغت باران را که بیشتر به گوششان آشنا بوده است، جایگزین آن کرده اند . 💧دوم اینکه این اصطلاح در حقیقت "کرک باران دیده "بوده، و منظور از در اینجا پوستین یا لباس چرمی بوده است که، مردمان در زمان گذشته برای حفاظت خود، از باران و سرما به تن می کردند و اگر قطرات باران برروی پوستین اثر نمی کرد، نشان دهنده این بود که لباس به خوبی درست شده و می توان مدت ها از آن استفاده کرد. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
« مزاج شناسی » لباس حکیمان و طبیبان بر تنِ قلم کنید و از او بخواهید تا برای بیماران نسخه بپیچد. یکی را آش سوپ، دیگری را چلوکباب، آن نفر را قیمه و آخری را روزه تجویز می کند. هر مخاطبی یک نگاه، یک ذائقه، یک نیاز، یک روش در فهم مطلب دارد. 🚩نویسندگی در گرو مزاج شناسی است. مزاج دانشگاهیان استدلال و برهان است. مزاج حوزویان، بهره از آیات و روایات است. مزاج جوانان، غرور و حماسه است. مزاج مادران، مهر و محبت است. مزاج کارگران، درد و رنج است. مزاج پزشکان، دارو و درمان است. مزاج کودکان، بازی و تفریح است. مزاج کهنسالان، سجاده و عبادت است. مزاج مهندسان، خطکش و نقشه است. مزاج معلمان، گچ و تخته است. مزاج بازاریان، سکه و دلار است. مزاج ورزشکاران، توپ و تور است. ✍️سید جواد محمدزاده (عضو هیئت تحریریه بهتر بنویسیم) 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim