eitaa logo
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
279 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
27 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) تارنمای ایشان: benisiha.ir. کانال‌های دیگرم: ـ @benisi ـ @ghatreghatre. صفحۀ شخصی‌‌ام: @dooste_ketaab.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ▪️امروز بیست‌ویکمین سالگرد رحلت مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ است. ▫️لطفاً بزرگواری کنید و برای شادی روح ایشان، صلوات بفرستید و حمد و سوره بخوانید و اگر می‌توانید، بر سر مزار ایشان حاضر شوید. ▪️نشانی مزار: شهر مقدّس قم، گلزار شهدا، روبه‌روی حسینیّۀ داخل آن، ردیف سوم قبور، حدود وسط آن‌ها. ▫️ برای مطالعۀ مطالب این کانال دربارۀ ایشان یا از ایشان، روی این هشتک‌ها کلیک کنید: ـ ـ ـ ـ . @benisiha_ir
🔴 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🔸هر زمانى ز من اى خسته‌دلان! ياد كنيد 🔸با همان ياد، دل و جان مرا شاد كنيد 🔹كوچه‌دركوچۀ اشعار مرا معنى هست 🔹وزن اگر راست نباشد، به من ايراد كنيد 🔸من كه صرّاف نِيَم، نقد كنم گوهر را 🔸می‌شناسيد اگر شعر، خودْ امداد كنيد (۱) 🔹قصدم اين بود: كنم خدمت دين و ميهن 🔹اين دو از همّت خود، بيش‌تر آباد كنيد 🔸شيعه‌بودن به على، فطرت و آيين من است 🔸پور خود را به سوى مذهبش ارشاد كنيد (۲) 🔹به «بِنيسى» كه دگر نيست ميان مردم 🔹رحمتى خوانده و از او به خوشى ياد كنيد (۳) ۱) صرّاف: گوهرشناس. نِیَم: نیستم. نقدکردن: ظاهرکردن عیب‌ها و محاسن چیزی. ۲) فطرت: ویژگی ذاتی، طبیعت. پور: پسر. مقصود، فرزند است. ۳) مقصود از «رحمت»‌خواندن، قِرائت‌ سوره‌های مبارکۀ حمد و توحید است. 💠 بعضی از اشعار ایشان دربارۀ خودشان را در این نشانی بخوانید و با «شخصیت ایشان از نگاه خودشان»، آشناتر شوید: http://benisiha.ir/148 ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 ی ۸۷ 🔴 دربارۀ پدرم، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ : ✍️ اسماعیل داستانی بِنیسی 🔹روز شنبه، ۱۰ / ۳ / ۱۴۰۴،‌ روحانی عزیزی بنده را به گلزار شهدا برد. 🔸پس از این که در آن‌جا بر سر مزار مرحوم پدرم حاضر شدیم، به او گفتم: بعضی‌ها به بنده گفته‌اند که سورۀ مبارکۀ یس را خواندیم و ثوابش را به روح مرحوم پدرتان هدیّه دادیم و حاجت گرفتیم. شما هم هر گاه حاجت یا مشکلی داشتید، می‌توانید این کار را انجام دهید. 🔹پرسید: «آیا این کار را باید همین‌جا، سر قبر ایشان، انجام داد؟» گفتم: لازم نیست؛ ولی به‌تر است. 🔸پرسید: «آیا می‌شود الان بخوانم؟» گفتم: بله. لطفاً بلند بخوانید تا بنده هم با شما بخوانم. 🔹او سورۀ مبارکۀ یس را با قِرائت صحیح و صدای زیبایش تلاوت کرد و بنده هم همراهی کردم. 🔸این کلید حاجت‌گرفتن را به شما، عزیزان، هم پیشنهاد می‌کنم؛ دست خوبان در عالَم برزخ، بازتر است. ، ، ، ، @benisi
در سایه‌سار خورشید.pdf
حجم: 389.2K
📁 متن PDF مقالۀ «در سایه‌سار خورشید» 🔍 موضوع: زندگی‌نامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) 🖊نویسنده: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی ، ، @benisi
مردی از جنس بهشت.pdf
حجم: 713.8K
📁 متن PDF نوشتار «» 🔍 خاطرات و نِکات نابی از مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی (رضوان الله تعالی علیه) 🖊نویسنده: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی ، ، @benisi
معرّفی آثار حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی.pdf
حجم: 823.4K
📁 متن PDF نوشتار «معرفی_آثار حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی» 🖊نویسنده: حاج‌آقا اسماعیل داستانی بنیسی ، ، @benisi
اشعار حضرت استاد بِنیسی دربارۀ خودشان و آثارشان.pdf
حجم: 430.7K
📁 متن PDF نوشتار «اشعار حضرت استاد بنیسی دربارۀ خودشان و آثارشان» 🔍 «تعدادی» از اشعار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ دربارۀ زندگانی و آثارشان ، @benisiha_ir
🔴 ی ۹۰ 🦋 هدیبّه‌دادن ثواب هدیّه‌دادن! ✍️ اسماعیل داستانی بِنیسی 🔹امروز، سه‌شنبه، ۱۳ / ۳ / ۱۴۰۴، شخصی که نمی‌دانم کیست، به بنده پیام داد: برای رضای خدا می‌نویسم و به شما پیام می‌دهم تا خوشحال شوید: دیروز که سالگرد رحلت پدر بزرگوارتان بود، این کارها را انجام دادم: ـ هم برای شادی روح آن عالم فرزانه و هم برای شفای مادر عزیزتان، زیارت ناحیۀ مقدّسه را خواندم ـ برای عرض تسلیت به خانم حضرت معصومه ـ سلام اللّه علیها. ـ به حرم رفتم و ثواب همۀ این کار، از زمانی که از خانه راه افتادم تا برگشتم، را به ايشان اهدا کردم ـ به توصیۀ شما کتاب «ادب زندگی» را خریدم ـ و آن را به همسرم که کتاب‌دوست هستند، هدیّه دادم و عرض کردم که ثواب این هدیّه‌دادن را به روح پدر حاج‌آقا داستانی اهدا می‌کنم؛ شما هم ثواب خواندش را هدیّه دهید. او از پیشنهادم خوشحال شد. 🌷 🔸برایش نوشتم: چقدر مهربانی و لطف! از شما برای این‌همه بزرگواری ممنونم. همچنین از همسرتان. ما را یاد کردید؛ خدا یادتان کند، به شما خیر دهد و شما را حاجت‌روا فرماید. چنانکه در خاطره‌‌ای نوشته و بارگزاری کرده بودم، هر گاه حاجتی داشتید، سورۀ مبارکۀ یس را بخوانید و به روح شریف مرحوم پدرم ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ اهدا کنید؛ طبیعتاً به شما «بیش‌تر از دیگران» نظر خواهد شد. ، ، ، ، ، ، ، @benisi
🔴 دربارۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 🖊 اسماعیل داستانی بِنیسی: سخنان شگفت ایشان دربارۀ حضرت امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ : 1️⃣ چه کسی می‌تواند عرفان امام خمینی را درک کند؟! 2️⃣ یک روز داشتم پیاده راه می‌رفتم که دیدم امام خمینی در ماشینی نشسته است. چنان حالتی به من دست داد که آرزو کردم آن ماشین از روی من بگذرد! 💻 مشاهدۀ خاطرات و نکات خواندنی دیگر دربارۀ ایشان: http://benisiha.ir/289/ ، ، ، ، 🆔 @benisi| 💻 benisiha.ir
🔴 🦋 او از ما است 🔸امروز، سه‌شنبه، ۲۰ / ۳ / ۱۴۰۴، عزیزی مرا با ماشینش به گلزار شهدا برد. 🔹هنگامی که وارد شدم، دیدم که آقای غلامحسین خانی دنبال قبر مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ می‌گردد. پیش او رفتم و با هم به مزار ایشان رفتیم. 🔸او که رانندۀ تاکسی است، گفت: «به چهل‌اَختَران که در خیابان آذر است، مسافر بردم و آن‌جا به دلم افتاد که به زیارت پدرتان بیایم.» گفتم: امروز همین به دل بنده هم افتاد. 🔹از او خواستم که خاطره‌ای از ایشان نقل کند. گفت: «روزی به فُلان مغازه‌ رفتم و کاپشن خریدم. ایشان که آن‌جا نشسته بودند، به من فرمودند: "اگر من به جای تو بودم، کاپشن نمی‌خریدم و پالتو می‌خریدم." گفتم که برای برادرم می‌خرم که کودک است؛ نه خودم. ایشان کارت نشانی و تلفنشان را به بنده دادند و گفتند: "صبح‌های جمعه در منزل ما یک ساعت، درس اخلاق هست و سپس دعای توسّل خوانده می‌شود." جمعۀ اوّلِ بعد از آن رفتم. شب جمعۀ بعد در خواب دیدم که در دشت سرسبزی همراه کسی راه می‌روم؛ ولی او را نمی‌بینم. او به من گفت: "تو که با این اسدالله دوست شده‌ای، می‌دانی که او کیست؟" گفتم: نه؛ با ایشان تازه آشنا شده‌ام. گفت: "او از ما است. دوستی‌ات با او را قطع نکن." از خواب بیدار شدم، فهمیدم که وقت اذان صبح است، به او علاقه‌مند شدم و اکنون افسوس می‌خورم [که از ایشان استفادۀ علمی و معنوی بیش‌تری نکردم]. زمانی ایشان شما و بعضی از اهل آن مجلس را به امامزاده‌داوود ـ علیه السّلام. ـ برد. در آن سفر به ایشان گفتم که من دربارۀ شما خوابی دیده‌ام و نمی‌دانم که آن را به شما بگویم یا نه. گفتند: "بگو." پس از این که خوابم را بیان کردم، گفتند: "پس صبح عید سعید غدیر امسال بیا تا با هم عقد اخوّت ببندیم."» 🌷 🔸از آقای خانی پرسیدم که آیا مدّت ارتباط شما با ایشان، به ۱۰ سال رسید؟ گفت: «نه.»؛ پس چه‌بسا این خواب و...، در سال‌های پایانی عمر ایشان اتّفاق افتاده است. 🔹شاید نکتۀ این که در یک زمان، هم به دل او و هم به دل بنده افتاد که به زیارت قبر ایشان برویم، این بوده است که بنده با دیدن او درخواست خاطره‌ کنم و او به یاد خاطره‌ای بیفتد که به عید سعید غدیر هم مربوط است؛ عیدی که زمانش نزدیک است: شنبۀ آینده. ، (علیه السّلام)، ، ، ، @benisi
🔴 🔴 🔹روزی مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به دیگران فرمودند: «نه‌ آن‌قدر به علما نزدیک شوید که [نتوانید آنان را درک کنید و] بسوزید و نه آن‌قدر از آنان دور شوید که [از معارف آنان بی‌بهره بمانید و] یخ بزنید.» ، @benisi
🔴 🔴 🔹گاهی مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ این رباعی را می‌خواندند: در مَسلَخ عشق جز نِکو را نکُشند روبَه‌صفتان زشت‌خو را نکشند (۱) گر عاشق صادقی، ز کشتن مگریز مردار بوَد هر آن که او را نکشند آری؛ باید شهید شد تا نمرد! خوشا به حال کسانی که آرزوی شهادت داشته باشند و سرانجام به شهادت برَسند! خدایا شهادتِ برای خودت و در راه خودت را نصیب بنده و همۀ آرزومندانِ شهادت بفرما. ۱) مَسلَخ: محلّ سلّاخی، محلّ قربانی‌کردن. نِکو: نیکو، خوب. روبَه: روباه. ، ، @benisi