#نکته در #تصویر
نابودی #اسرائیل در بیانات دیروز مقام معظّم رهبری ـ دامت برکاته الوافرة. ـ با شیخ ابراهیم زکزاکی
@benisiha_ir
🔴 #نوشتار_کوتاه
فریادِ عطش...، سوختن چلچلهها
افتاده میان سر و تنْ فاصلهها
میگفت گلوسوختهْ بیمارستان:
این حرملهها، حرملهها، حرملهها...
(از: میلاد عرفانپور.)
لعنت خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ ، اولیاءالله و اهل ایمان بر رژیم ددمنش اسرائیل که با بیرحمی مطلق، حتّی «بیمارستان» المعمّدانی را که «پناهگاه» «زنان» و «کودکان» فلسطینی شده بود، بمباران کرد!
ای خدای منتقم! هرچهزودتر اسرائیل را رسوای جهانی و نابود کامل بفرما!
«و سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبونَ؛ و کسانی که ستم کردند، بهزودی خواهند دانست که به کدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.» (شعرا: ۲۶، ۲۲۷).
#اسرائیل، #فلسطین
@benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #زندگینامۀ مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت ۲۰۰:
🔸... گرفتارى دیگر من که موقّت بود، از آنجا آغاز شد كه شبى در تهران مهمان خویشاوندی بودم. فرزندانش با او درِ گوشی سخن گفتند و او گفت: «اجازه بدهيد که تلويزيون را روشن كنيم؛ چون امشب فیلم "مرادبرقى" دارد و بچهها دوست دارند که آن را ببینند و دستبردار نیستند.»
🔸من، چون مهمان بودم، نمیتوانستم جلو بچهها را بگيرم؛ پس، سرم را به عنوان تأیید تكان دادم؛ امّا صحنههايى از آن فيلم ديدم كه مبتذل و بیمحتوا بود؛ مثلاً: یک مرد در نقش دو نفر، به خواستگارى دخترى رفت.
🔸دریافتم که مردم با صَرف وقت برای چنين چيزهایی، دچار بردگى میشوند!؛ برای همین، پس از برگشتن به قم، كتابی به نام «بردگى يا بندگى؟» نوشتم و چون براى چاپكردنش پول نداشتم و شايد به آن، اجازۀ چاپ هم داده نمیشود، چند تا از آن، كپى كردم و به دوستانم دادم.
🔸روزی دوستی گفت: «فُلان سرهنگ که در تهران است، کتاب "بردگی یا بندگی؟" را خوانده و چند صفحه از آن را کپی کرده و به عنوان مدرک نگه داشته و میخواهد براى تو پاپوش درست كند.» گفتم: نگران نباش؛ من در آن، چيزى ننوشتهام كه باعث گرفتاریام شود و فقط بعضی از عقايد پست و پليد اسرائيلیها و موانع اندیشیدن درست را نوشتهام؛ همچون: خرافهپرستى، تقليد كوركورانه، سينما، راديو، تلويزيون، هواپرستى، خودخواهى، کوتاهی و زیادهروی، و تحميل عقيده و سليقه.
🔸گفت: «ديگر میخواستى چه بنويسی؟! واژهبهواژۀ هر کدام از اينها، گرفتاری میآورد. خيال نكن که شيرخدايى و هر چه بخواهى، میتوانی انجام دهی و هر چه به اندیشه و قلمت آید، میتوانی بنويسی. اکنون زمانۀ گرفتاریها است و اختناق، همهجا را فراگرفته و هر كسی که حرف حق بزند، او را میگيرند و پدرش را درمیآورند. مگر نشنيدهاى كه چقدر روحانی و دانشجو زندانی شدهاند و حاجآقا "فلسفى" ممنوعالمِنبر شده است؟»؛ سپس گفت: «من، چون به تو علاقهمندم، به قم آمدهام تا بگويم که حواسّت را خوب جمع كن و بعضی از مطالب را ننويس یا منتشر نكن و بگذار تا زمان مناسب برای انتشار آنها فرارَسد.»
🔸سخنانش دلسوزانه بود و من در ظاهر پذیرفتم. در هنگام خداحافظى گفت: «اگر بتوانی، مدّتی به تهران نيا تا مبادا سرهنگ، تو را گرفتار کند.»
🔸پس از چهار ـ پنج ماه، به تهران رفتم. برادرم گفت: «برای شما اخطار آمده كه خودتان را به فُلان سرهنگ معرّفی كنيد.» پرسیدم: نمیدانی دربارۀ چيست؟ گفت: «نه؛ ولی فُلان خویشاوندمان میگفت: "قبل از اين كه برادرت پيش او برود، با من تماس بگیرد."»
🔸من شمارۀ تلفن آن شخص را از برادرم گرفتم و با او تماس گرفتم. گفت: «من از سرهنگ خواهش كردم که گزارش تو را پس بگيرد و كپى صفحات کتابت را هم از او گرفتم. تو هر گاه بخواهی که پیش او بروی، به من خبر بده.» گفتم: من كه نمیروم؛ مگر اين كه مرا با دستبند ببرند.
🔸در تهران زیاد نماندم و به قم برگشتم. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۲۷۳ ـ ۲۷۵.
#اسرائیل، #بردگی، #تفکر، #خرافه، #خودخواهی، #سینما، #فیلم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت:
🔶 ظلم را زائل بکن همراه جهل
🔶 ظالمان را غرق در غَرقاب کن
(زائل بکن: نابود کن. جهل: نادانی. غرقاب: جای غرقشدن، جای عمیق در آب.)
📖 امید آینده، ص ۲۴۰.
💻 مشاهدۀ ابیات مهدوی دیگری از ایشان:
http://benisiha.ir/353/
#امام_زمان (علیه السّلام)، #ظلم، #نادانی، #اسرائیل
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_معنوی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ
دربارۀ خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ :
🔸بشر را با شَرافت آفريده
🔸نبايد پس رَسَد از او شَرَر، هيچ
(شرافت: بزرگواری. شرر: پارۀ آتش که به هوا بپرد. مقصود، بدیکردن است.)
🔸ـ شَرارت، آدمى را تلخ سازد
🔸ز تلخى، كس نديده نیشَکر، هيچ
(شرارت: بدیکردن.)
🔸 «بِنیسی» هست دور از هر شرارت
🔸به عمر خود نبوده خيرهسر، هيچ
(خیرهسر: خودسر، گستاخ.)
💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#اسرائیل، #بزرگواری، #شرارت، #شرافت
@benisiha_ir
هدایت شده از چند لحظه با یک طلبه | Benisiha.ir
🔴 #خاطره
🔴 #نکات_خواندنی
🔹گاهی مرحوم پدرم، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ این رباعی را میخواندند:
در مَسلَخ عشق جز نِکو را نکُشند
روبَهصفتان زشتخو را نکشند (۱)
گر عاشق صادقی، ز کشتن مگریز
مردار بوَد هر آن که او را نکشند
آری؛ باید شهید شد تا نمرد!
خوشا به حال کسانی که آرزوی شهادت داشته باشند و سرانجام به شهادت برَسند!
خدایا شهادتِ برای خودت و در راه خودت را نصیب بنده و همۀ آرزومندانِ شهادت بفرما.
۱) مَسلَخ: محلّ سلّاخی، محلّ قربانیکردن. نِکو: نیکو، خوب. روبَه: روباه.
#استاد_بنیسی، #اسرائیل، #شهادت
@benisi
🔴 #شعر_معنوی
🔴 #مطالب_مناسبتی (#مرگ_بر_اسرائیل)
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸امان از دست دولتهاى ظالم!
🔸كه در دستانشان مردم، اسيرند
🔹خداوندا! بسوزان قلبشان را
🔹در آن حالت بسوزند و بميرند
🔸همیشه دیدهام که پادشاهان
🔸تبهکار و ستمکار و شَريرند
(شریر: شرارتکننده، بدیکننده.)
🔹شرارت ريزد از دست و زبانِ
🔹كسانى كه به ظالمها اجيرند
🔸اگرچه میخورند از مال مردم
🔸كجا از خوردن اموال، سيرند؟
🔹در اين عالَم اگرچه دینفروشند
🔹در آن عالَم، تهیدست و حقيرند
🔸به باطن، دشمن خلق و سخنچين
🔸به ظاهر، يا وكيل و يا وزيرند
🔹همه خسته شديم از دست آنان
🔹چنين گويند آنان كه خَبيرند:
(خبیر: دانا، آگاه.)
🔸«خدايا! ریشهشان را برکَن از لطف
🔸كه آنان بين ملّتها نَفيرند»
(نفیر: منفور، موردنفرت.)
🔹رسان بر شیعیانْ صاحبْزمان را
🔹که تا ببينند همراه امیرند
🔸عدالت را كند برپا به هر جا
🔸غنى گردند آنان كه فقيرند
(غنی: بینیاز، دارا.)
🔹چه خوش باشد حباب زندگانى
🔹در آن دوران به آنان كه بصيرند!
(بصیر: بابَصیرت، روشنبین، دانا.)
🔸همهْ گلهاى هستی باز گردند
🔸چو از نور ولايت، نور گيرند
🔹«بِنیسی»! در زمان حضرت او
🔹ببينى پیروانش بىنظيرند
💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#اسرائیل
#ثروت، #دین_فروشی، #سخن_چینی، #شیعه، #عدالت، #ظلم، #ظهور، #ولایت
@benisiha_ir