#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران در آخرالزمان
#قسمت_صد_و_ششم
⭕️ کنار چشمه
یکی از غول پیکرها پاکت را گشود و به دوستانش گفت:" ساعتی صبر کنید. او ذخیرهای در این پاکت دارد که میتواند قدر استراحت کند."
بلافاصله نسیم خنک و ملایمی صورت الهام را نوازش کرد. فضای اطراف کاملاً روشن شد. درختان زیبا چشم الهام را پر کرده بودند. احساس خوبی به او دست داد. بوی خوش عطر به او شادابی بخشید. نغمهٔ خوش پرندگان او را فرحناک کرده بود. با دیدن چشمهای زلال، خودش را به آن رساند و سرش را داخل آن گذاشت و خود را سیراب نمود. نگاهی به بدن خود کرد. هیچ اثری از زخم و درد در آن نبود.
ساعتی گذشت. ندایی خوش از آسمان به گوش رسید:"تو مرهون همان توشهای هستی که از شاد کردن فرزندت به همراه داشتی. اکنون در اینجا استراحت کن که دوباره باید به راحت ادامه دهی. تو هنوز مسیر سختی در راه داری و تا پاک شدن کامل روحت باید از این منازل سخت عبور کنی."
الهام به سرعت گفت:" تو کیستی؟ چرا من تو را نمیبینم؟"
ندا آمد؛" من راهنمای تو هستم و تا آخر سفر، مسیر را به تو نشان خواهم داد." الهام که میدانست اگر از این فضای زیبا خارج شود،باز دچار دشواریهای فراوان و منازل صعب العبور میشود، گفت:" خواهش میکنم به من توشهای بده تا در مواقع حساس از آنها استفاده کنم.من طاقت این شکنجهها را ندارم."
راهنما گفت:" این عذابها، حقیقت اعمال خودت در دنیا هستند و به ناچار باید آنها را تحمل کنی، اما من مأمورم چندین توشه که هر کدام داخل پاکت هستند را در کوله پشتیات بگذارم. در مواقع لزوم، وقتی به یاد این توشهها افتادی،میتوانی با نشان دادن آنها،مسیر را برای خودهموارتر کنی."
الهام که وجودش برای ادامهٔ مسیر پر از نگرانی بود، همزمان با حرفهای راهنما، امید در دلش زنده شد، اما همچنان ترس از ادامهٔ مسیر در چهرهاش موج میزد. راهنما گفت:" در سمت چپ باغ جادهای هست که باید از آن عبور کنی. اکنون زمان حرکت است. راه بیفت!"
مؤلف: روح الله ولی ابرقوئی
انتشار متن با لینک مجاز است.
ادامه در کانال👇
https://eitaa.com/besooyenour
#آیت_الله_حائری_شیرازی
📌لطیف تر از گُل...
تربیت یعنی کاری کنید که فطرت طرف آزاد شود. برای شکوفایی طبیعی انسان، باید مانع را برداشت. اینکه شما یک سری مطالب را به طرف تلقین کنید یا به او القاء کنید یا به او تحمیل کنید، این شکفتن نیست.
اگر شما گلی را به زور شکفته کنید، خودتان هم حاضر نیستید نگاهش کنید؛ خجالت میکشید؛ میگویید: حرامش کردم. این را باور کنید که بچۀ شما یا شاگرد شما از آن گل هم لطیفتر است. ما خیلی به این گلها ور میرویم و آخرش هم شکفتهشان نمیکنیم. شما گاهی تمرین کردهاید که گلی را زودتر از باز شدنش، باز کنید و میدانید چه به روز این گل میآید!
بسیاری از افراد که بچههایشان ضایع میشوند، به خاطر این است که خیلی به آنها ور میروند. خیلی به بچههایتان ور نروید. خیلی بچههایتان را نصیحت نکنید. خیلی در کار بچههایتان دقت نکنید و اگر هم دقت میکنید، سعی کنید نفهمند که در کارشان دقت میکنید؛ دورادور بپاییدشان. اگر عیب کم یا زیادی دارند، خیلی وسواس نداشته باشید که همان موقع ترکَش کنند. اینقدر فشار نیاورید که بچههایتان خیلی مؤدب شوند؛ چون بچههایتان منافق میشوند، دروغگو میشوند، متظاهر میشوند.
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
#اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وای بر کسانی که نیش زبان میزنند!
بسم الله الرحمن الرحیم
#صفحه_اول
از قیام حسینی تا قیام خمینی
(آزادی مهمترین عامل قیام امام حسین علیهالسلام)
سخنران: حجتالاسلام و المسلمین فخریان
چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔰 قبلا عرض کردیم رسالت انبیا و اولیاء (علیهمالسلام)، ایجاد تشکیلاتی برای یک مبارزه بیامان با طواغیت و همچنین فرماندهی این تشکیلات است.
✅طواغیت یا همان سلطهگران بیرونی، جز از راه ایجاد اختلاف طبقاتی در جامعه و نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر مردم، رگ حیاتی دیگری ندارند. اساساً طواغیت با سلطه زندهاند.
سلطه موجب میشود یک امت، ضعیف شوند و به راحتی به طاغوت سواری دهند.
آقای طاغوت! شما چرا جامعه را طبقهبندی میکنی؟ چرا نفوذ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی بر مردم ایجاد میکنی؟ چرا سوار گرده مردم میشوی؟ میگه آخه اگر من این کار رو نکنم این مردم قدرتشون اجازه نمیده که من به منافع شخصی خودم برسم.
✅ تنها عاملی که موجب میشود آقای طاغوت قدرت پیدا کند، ضعف امت است؛ هرچه امت ضعیفتر میشود، طاغوت قدرت سواری گرفتنش بیشتر میشود. قدرت سلطه فرهنگی، سیاسی، اقتصادیش؛ در یک کلام سلطه اجتماعیش بیشتر میشود؛ هرچه مردم کوتاه بیایند او قویتر میشود.
💢 یک جملهای خدمت شما عرض میکنم، اگر جا بیفتد نکته مهمی است خیلی از گرههای ذهنی آینده ما باز میشود: توجه ویژۀ یک امت فقط به اعمال عبادی، سلطهگر را قویتر میکند. چرا سلطهگر با نماز، روزه، حجاب... آدمهایی که تحت سلطه و نفوذ او هستند قویتر میشود؟ چون او میگوید چرا با من درمیافتید مگر نمیبینید مردم در حکومت من، نماز جمعه میروند حج میروند نماز میخوانند؟ اعمال عبادی مردم موجب میشود او پز بدهد، بگوید اگر من بد هستم پس این مردم چهجوری اعمالشان را انجام میدهند؟
✅ وقتی امام خمینی گفتند محمدرضا پهلوی باید برود، عدهای میگفتند محمدرضا پهلوی گفته، ما به حوزههای علمیه رسیدگی میکنیم. امام فرمود همین رسیدگی پهلوی به حوزههای علمیه، بزرگترین تضعیف حوزههای علمیه است. چون از کمکی که به شما میکند کسب مشروعیت میکند. تازه اگر یک ذره اصلاحات اجتماعی هم راه بیاندازد، سواری بیشتری میگیرد. میدانید بعد از قضیهای که پهلوی رفت بغداد و رفت رمِ ایتالیا دوباره برگشت. آمریکا به او دیکته کردند و گفتند وقتی که برمیگردی اصلاحات را راه بینداز. گفتند حالا که ما آوردیمت یه تکانی به خودت بده.
✅ من دو آیه امشب آماده کردهام محضر شما، به این دو آیه خیلی توجه کنید.
آیه ۴ سوره قصص میفرماید: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ»
آقای فرعون اراده کرده، سلطهگری کند، چگونه میخواهد سلطهگری کند؟
«وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُم»
در آیهای که خواندیم، فرعون میخواست سلطهگری کند تا به منافع شخصی خودش دست پیدا کند. چگونه؟ با تضعیف مردم و تضعیف مردم با نفی آزادی آنهاست. اما خدا در مقابل میگوید: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»
یعنی در قبال فرعون میخواهیم مستضعفین عالم را تبدیل به امام، رئیس و مدیر کنیم. آقا! من اینطوری آیه را میفهمم، اگر شما جور دیگری میفهمید به من تذکر بدهید. این وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً یعنی مردم سالاری. خدایا چه کسانی را میخواهی در جامعه امام کنی، رئیس و مدیر کنی؟ امت را، مردم را، اینها باید رئیس بشوند. ثمره آزادی چیست؟ قدرت. ثمره قدرت چیست؟ سالار بودن. پیغمبر به دنبال این است که امت را سالار کند. امامت امت، نه امامت شخص.
✅ خدا در مسائل اجتماعی چگونه دست ائمه را میگیرد؟ با نظارت مردم. خداوند مردم را به کمک حتی رفتارهای شخصی خود امام میفرستد. مردم سالارند. اسم این را ما امامت امت گذاشتیم و آن را از آیه ۵ سوره قصص گرفتیم. اینهایی که محروم شدند، تحت سلطه قرار گرفتند، باید از تحت سلطه دربیایند و بشوند امام.
خب شما که امام داری! میگوید نه، نه، آن امام کافی نیست آن امام آمده بود که مردم را امام کند.
💢 دیشب عرض کردم که امت وظیفهاش قدرت دادن به امام است، برای اینکه امام پیشقراول یک امت شود با نظام سلطه مبارزه کند. مبارزه با شخص طاغوت مطرح نیست، مبارزه با یک سیستم مطرح است. هر موقع شما با کلمه طاغوت مواجه میشوید سراغ شخص نروید سراغ یک سیستم بروید. فرعون خودش به تنهایی نمیتوانست این همه آدم را ضعیف کند. او یک سیستم راه انداخته بود. پس طاغوت یک سیستم است.
#شب_نهم
محرم ۱۴۴۵
@fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
27.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه ساعتی از روز عاشورا که هیچ کسی طاقت دیدن آن را ندارد
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین عالی در حضور رهبر انقلاب
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
⭕️ شانگهای و دلواپسی اصلاحطلبان
🔔 اصلاحطلبان که درگذشته مدعی بودند بدون پیوستن به FATF، ایران به عضویت شانگهای در نخواهد آمد، پس از اعلام رسمی عضویت ایران، با نادیده گرفتن اظهارات پیشین خود، اکنون مدعی هستند که بدون پیوستن به FATF، عضویت ایران در شانگهای، فایدهای نخواهد داشت. برجام و FATF دو ملاک مهم برای ارزیابی فعالیتهای کشور از نظر اصلاحطلبان است.
🔹 بالاخره مدتها پس از آغاز فرایند عضویت ایران در سازمان جهانی شانگهای، عضویت رسمی ایران از سوی ریاست دورهای آن یعنی هند، رسماً اعلام شد. این اقدام بازتاب وسیعی داشت و تحلیلگران مطرح بینالمللی آن را نشانهای از شکست انزوای ایران و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران دانستند.
👈 گرچه پروسه حضور رسمی ایران در این پیمان همکاری جمعی که آن را میتوان مهمترین سازمان آسیایی دانست، زمان زیادی طول کشید؛ ولی با تشکیل دولت سیزدهم، مراحل باقیمانده که زمانبندی روشنی از آن وجود نداشت، به سرعت به پایان رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سینما_تفکر
یک بار برای همیشه
پاسخ منطقی به کسانی که حجاب را به اختلاس و اقتصاد و تورم ربط میدهند...
#عفیفانه
#حرف_حساب
#صفحه_دوم
از قیام حسینی تا قیام خمینی
(آزادی مهمترین عامل قیام امام حسین علیهالسلام)
سخنران: حجتالاسلام و المسلمین فخریان
چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🔰 وقتی امام و پیغمبر وارد میدان میشوند، با سیستم طاغوتی رو به رو میشوند که در قرآن به آنها استکبار میگوید. مستکبرین یعنی کسانی که پاهایشان را فراتر از گلیمشان، درازتر میکنند. خب حالا من از شما میپرسم، آیا پیغمبر به تنهایی میتواند به جنگِ یک سیستم استکباری و طاغوتی برود؟ قطعاً نه، پس با چه کسانی میرود؟ با امت. خب مردم! شما میروید کمک به امام میدهیدکه امام به کمک شما تو دهن نظام سلطه بزند تا شما از تحت سلطه آزاد بشوید که چه بشوید؟ قوی، آزاد. بنابراین قدرت شما، پس از قدرت دادن به امام محقق میشود، چون شما تحت سلطهاید هنوز.
✅ نبی و امام رسالتشان فرماندهی تشکیلات است. این تشکیلات، برای آزادی اجتماعی میخواهند قیام کند. امام به مردم میگوید بیایید کمک بدهید با هم قیام کنیم. در آیه ۲۵ سوره حدید میفرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
مردم باید قیام کنند که رهبر این قیام عمومی کیست؟ نبی و امام. خب امام بازو نداشته باشد قدرت نداشته باشد پیش میرود؟ نه. پس تو کمکش میدهی برای یک جنگ تشکیلاتی، یک جنگ سیستماتیک بین حق و باطل، بین آزادیخواهان و سلطهگران. پس جنگ، جنگ حق و باطل است. بزرگترین حق چیست؟ آزادی. و بزرگترین باطل چیست؟ سلطه.
✅ بنابراین جنگ بین آزادیخواهان و سلطهگران در عالم جاری است و فرمانده سپاه آزادیخواهان عالم چه کسانی هستند؟ در رأسشان، انبیا و بعد ائمه (علیهمالسلام) و بعد ولی فقیه.
✅ پس ولی فقیه، فرمانده سپاه آزادیخواهان عالم در عصر است.
✅ ملاحظه کنید پیغمبر برای اینکه به جنگ طواغیت برود ابتدا ۱۳ سال، شبکهسازی کرده، آدمسازی کرده، یک سیستمی را ۱۳ سال ساخته است، بعد رفته مدینه، با این سیستم، یک پایگاه درست کرده. خب چرا پیغمبر نظم تشکیلاتی را در مردم به وجود میآورد؟ زیرا میخواهد به جنگ یک نظم تشکیلات سلطهگر برود، منهای شبکه منظم، نمیتواند به جنگ آنها برود.
بحث سیستم و شبکه و تشکیلات، در دین خیلی مهم است. چون ما با سیستم مواجه هستیم. ما با ۱۰ تا آدم خل و چل روبرو نیستیم. رفقا! این آیه را دوباره ببینید. آقای فرعون میگوید من، یا میگوید سیستم من قالب بر جامعه است؟ میگوید چون سیستم من قالب برجامعه است و من فرمانده این سیستم هستم، پس من رب و رئیس همه شما هستم. من میگویم کی، کجا وایسه. من میگویم کی نَفس بکشه، من میگویم تو جامعه کی شغل داشته باشه، من میگویم کی بشه رئیس جمهور. خداوند فرمود نخیر آزادی مردم رو تو محدود کردی. موسی برو با یک کار سیستمی و تشکیلاتی به جنگ آقای فرعون.
پس مبارزه انبیا یک مبارزه سیستمی بوده است. خب پس ما هم که میخواهیم برویم به جنگ سیستم طاغوت و سلطهگرها.
برای اینکه مبارزه سیستمی را یاد بگیریم میگوید در نماز جماعت تشکیلاتی بودن را تمرین کنید. در نماز جمعه تمرین کنید. ببینم چرا الان امام رفت رکوع شما دیر رفتی؟ وقتی امام میره رکوع برو رکوع، وقتی امام میره سجده برو سجده. حالا اگه نماز جماعت نروم چه میشود؟ اگه تمرین نکنی؟ در جنگ، جا میمونی. چرا نماز جماعت اینقدر ثواب داره؟ برای اینکه تو توی نماز جماعت، شبکهسازی را یاد میگیری. ولی به خدا این را به ما نگفتند، گفتند ثواب نماز جماعت به خاطر تعداد شماست. اگر میلیونها نفر باشید، نماز جماعت بخوانید، بعد از نماز جماعت، هرکسی برود دنبال کارش، این نماز، آن ثواب را که گفته شده، ندارد. ثواب مال شبکه است نه برای تعداد آدمها. آدمهایی که عین درخت ایستادند و خم و راست میشوند و بعد میروند سراغ کار خودشان، چرا باید به اینها ثواب زیاد بدهیم. اینها چه کار کردند؟ اما اگر این آدمها بیایند کنار هم، شبکهای تحت فرمان امام ایجاد کنند، آنوقت ثواب نماز جماعت زیاد میشود. تمرین کار تشکیلاتی در نماز جماعت، تمرین شبکهسازی و تبعیت از امام جامعه در نماز جمعه.
💢 سید علی خامنهای عزیز میفرماید ببینید فردیترین عمل عبادی دین را خدا تاکید میکند اجتماعی انجام بدهید. چرا؟ چون این نماز که اون شب گفتم خودش موضوعیت ندارد میخواهد تو رو به آزادی برساند که تو قدرت انجام کارهای بزرگ را پیدا کنی.
✅ امروز بزرگترین کاری را که باید انجام بدهی، مبارزه سیستمی و تشکیلاتی با طاغوت و با سلطهگرهاست. حالا چرا شما چند وقت است نماز جماعت نمیروی؟
#شب_نهم
محرمالحرام
@fakhrian_ir
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران در آخرالزمان
#قسمت_صد_و_هفتم
⭕️ باتلاق خون
الهام که اکنون قدر کوله پشتی را میدانست، به سرعت آن را برداشت و محکم به خود بست. جاده را گرفت و حرکت کرد. کم کم از فضای زیبای باغ خارج شد.
بیابانی لم یزرع مقابل چشمانش نمایان گشت. او مدام زیر لب از خدا کمک میخواست. هیچ وقت در عمرش مثل حالا نیاز شدید به یاد خدا نداشت. آرام آرام به راهش ادامه داد. هوا کم کم تاریک شد. الهام که از تاریکی هوا خاطرهٔ خوبی نداشت، دلهرهاش دوچندان شد. آرام آرام حس کرد راه رفتن برایش سخت شده است.
وارد زمینی شده بود که حالت باتلاق داشت.لحظه به لحظه احساس میکرد عمق باتلاق بیشتر میشود. هرچه نگاه کرد، متوجه نشد که داخل این باتلاق چیست؟ به تدریج بوی متعفنی در فضا پخش شد.
ناگهان صدایی به او گفت:" اگر بایستی،در این باتلاق غرق میشوی. باید حرکت کنی تا بتوانی از آن به سلامت گذر کنی."
الهام بیدرنگ گفت:" خواهش میکنم به من کمک کن. اینجا کجاست؟" صدا در ادامه گفت:" اینجا باتلاق خون بیگناهانی است که در دنیا به قتل رسیدهاند و چون نام تو در لیست قاتلان ثبت شده باید از این باتلاق متعفن عبور کنی."
الهام که حس میکرد داردبیشتر داخل باتلاق فرو میرود، ترس وجودش را گرفت و با گریه و زاری گفت:" قاتل ؟ چرا ؟مگر من قاتل هستم؟ من در عمرم آزارم به یک مورچه هم نرسیده."
کم کم دمای باتلاق زیاد شد. انگار دیگی روی آتش بود و قرار بود به نقطهٔ جوش برسد. بوی تعفن آن، حالش را بد کرده بود. الهام شروع کرد به عق زدن.
ندا آمد:" تو هنوز نسبت به قدم برداشتن برای سقط جنین، باید عذاب بکشی تا پاکیزه شوی. مگر نمیدانی که بعد از مرگ، اولین چیزی که خدا دربارهٔ آن حکم میکند، خونهای ریخته شده است؟"
الهام میدانست که باز در مخمصهای بزرگ گرفتار شده. بوی گند باتلاق بیشتر و بیشتر میشد. او مدام بالا میآورد. حس میکرد در آن تاریکی لختههای خون و تکههای گوشت از دهانش خارج میشود. او تا گردن در باتلاق فرو رفته بود. دستانش را بالا گرفته بود و تلاش میکرد غرق نشود. از شدت حرارت،خونهای باتلاق غلغل میکرد. پاها و بدن الهام در حال سوختن بود. ضجه و نالههای او بلند شد.
ناگهان صدایی خشن و درشت در بالای سرش طنین انداز شد که بلند نعره میزد:: آتش باتلاق را زیاد کنید! باید رودهها و معدهٔ این زن پخته شود. آنقدر بجوشد تا مغزش از دماغش خارج شود." یک دفعه به طور عجیبی باتلاق به آتش تبدیل شد. صورت الهام بریان شده بود. باز همان صدای خشن به گوش میرسید: آنقدر او را نگه دارید تا گوشتهای صورتش ذوب شود.صحنهای وحشتناک و فوقالعاده دردناک بود. الهام فقط داد میزد. ناگهان به یاد توشهٔ همراهش افتاد و صدا زد:" من توشه دارم... من توشه دارم ...من ثواب به همراه دارم. کمکم کنید! خدایا دستم را بگیر. توشهٔ مرا نگاه کنید. دیگر تحمل ندارم!"
مؤلف: روح الله ولی ابرقوئی
انتشار متن یا لینک مجاز است.
ادامه در کانال👇
https://eitaa.com/besooyenour
#کندوی_عنکبوت
داستان دهشتناک یورش نوین
شیاطین به ایران در آخرالزمان
#قسمت_صد_و_هشتم
⭕️ سجده ملیحه و شربت عسل
ساعتی بعد چشم را باز کرد. او که شب سختی را گذرانده بود، بلافاصله با باز کردن چشمانش به اطراف نگاه کرد. نه دردی احساس میکرد و نه بوی تعفنی وجود داشت. دستش را به صورتش کشید. دید گوشت صورتش سالم است. نگاهی به خود کرد. جامهای سفید و بلند بر تن داشت.
کنار چشمهای زلال روی تختی بلند که با ابریشم خالص فرش شده بود، نشسته بود. درختان بزرگ میوه، سایه و پناه خوبی برای او بودند. نگاهی به پیرامونش انداخت. چند نفر سبزپوش را در نقاط دوردست مشاهده کرد که در کنار قصرهای چشم نواز استراحت میکردند. در جوار خود ظرفی بلورین، پر از شربت عسل دید. آن را برداشت و سر کشید. طعمی عجیب و گوارا داشت.
الهام از جای خود برخاست.دوست داشت قدم بزند و از دیدن این منظرههای زیبا لذت ببرد. همین که خواست حرکت کند، صدای مهربان راهنما را شنید که گفت: "میبینم پس از یک شب سخت، در آرامش به سر میبری!"
الهام که گویا گمشدهٔ خود را پیدا کرده بود، گفت:"چقدر با صدای تو به آرامش میرسم! بله دیشب، شب هولناکی بود، اما الآن خوشحالم که اینجا هستم."
راهنما گفت:" میدانی علت اینکه مأموران عذاب، دست از ادامهٔ شکنجهات کشیدند، چه بود؟"
الهام با تعجب پرسید:" مگر قرار بود باز هم شکنجه شوم؟"
راهنما در جواب گفت:" بله، آن شکنجه بخش کوچکی از عذاب اصلیات بود، اما به مدد یکی از توشههایی که در کوله پشتیات داشتی، خلاصی یافتی."
الهام به سرعت پرسید:" کدام توشه؟ یعنی کدام عملم در دنیا مرا نجات داد؟" راهنما با همان لحن آرام خود گفت:" یکی از سجدههای دخترت ملیحه تو را نجات داد."
الهام با تعجب پرسید:" کدام سجده؟ او که سنش کم است و نماز نمیخواند." راهنما گفت:" او به همراه پدرش چادر نماز به سر کرد و ادای نماز خواندن درآورد. در یکی از سجدههایش از خدا خواست تا تو را شفا دهد. خدا نیز نظر رحمت و لطفش را شامل تو کرد و تو را از آن آتش مهیب نجات داد."
اشک در دیدگان الهام حلقه زد. همان دم سر به سجده گذاشت و از لطف و مهربانی ویژهٔ خدا قدردانی کرد. راهنما گفت: "فرزندان شما در دنیا، باقیات الصالحات شما هستند. بعد از مرگ به این باقیات الصالحات نیاز شدید پیدا میکنید. آنها هر کار نیکی در دنیا انجام دهند، اثر آن به شما خواهد رسید و مایهٔ رشد و ارتقای جایگاه شما در این دنیا و نجات از منازل سخت خواهد شد."
الهام گفت:" راستی آیا باز هم قرار است به خاطر تصمیمی که برای سقط فرزندم گرفته بودم، شکنجه شوم؟"
مؤلف: روح الله ولی ابرقوئی
انتشار متن با لینک مجاز است.
ادامه در کانال👇
https://eitaa.com/besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥#نماهنگ | انتخابات تامین کننده امنیت
🍃🌹🍃
#ایران_قوی
@ahlolbasarشاهچراغ.mp3
4.08M
🎧 #نشست_بصیرتی
👈🏼موضوع: نکاتی پیرامون تکرار اقدام تروریستی در شاهچراغ
👤کارشناس : محمدحسین دادخواه🌹🍃
◽️ ۲۲ مرداد ۱۴۰۲
#شاهچراغ
#شیراز_تسلیت
#جهاد_تبیین
#تکلیف_همگانی
@ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥#کلیپ | انتخابات مظهر قدرت ملّی
🍃🌹🍃
#انتخابات_مجلس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥#کلیپ | انتخابات مظهر قدرت ملّی
حرم ایستاده
۴۵ سال است به حرم حمله میکنند.
۴۵ سال است میخواهند حرم را خراب کنند.
۴۵ سال است در تلاشند تا هیچ نشانی از حرم نماند.
آن سالهای اول، خیلی وحشیانهتر، زن و کودک و مرد و پیر و جوان را در خیابان، مغازه، منزل، مسجد و... میکشتند، میکشتند تا حرمی نماند، قصدشان حرم بود، زائران بهانه. اما حرم ماند. دیدند اینجور نمیشود، باید کاری دگر کنند. همهشان جمع شدند تا یک هفتگی کار حرم را تمام کنند. یک هفتهشان شد ۸سال، زائران حرم ۸سال وحوش بینالمللی را پشت در حرم نگه داشتند، آخر سر خسته و دست از پا درازتر به غلط کردن افتادند. اما دست بردار نبودند. حملهها همچنان ادامه داشت و دارد. البته خسته شدند، خستهتر از همیشه. بیرمق شدند، بیرمقتر از همیشه. گاهی به مشهدِ این حرم حمله میکنند و گاهی به شاهِ چراغِ این حرم.
اما حرم پابرجاست.
حرم هست.
حرم زخمیست، اما خم نشد، نشکست، نریخت.
زخمیست، اما قوی، مثل سرو، مثل کوه.
حرم ایستاده...
@fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیستم محرم، سالروز شهادت حضرت شریفه بنت الحسن علیهماالسلام است.
...
توضيحات در کلیپ آمده است
#معرفی_مزار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دلیل اصلی حادثه شاهچراغ در 50 ثانیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وایرال شدن واکنش سریع، جسورانه و شجاعانه نیروی مدافع امنیت حرم شاهچراغ و دستگیری تروریست حادثه شیراز