eitaa logo
#به سوی نور(۷)
73 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
100 فایل
› اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و مسائلِ روز🍃 ‌ •ارتباط با ادمین : @ZAHRASH93
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 راه های پیشگیری از ترس کودک ✅ ۱. به کودک آگاهی دهید: آگاهی کودک از علل حوادث می‌تواند ترس او را از حوادث طبیعی کاهش دهد؛ ✅ ۲. در حضور کودک مشاجره نکنید: جر و بحث و درگیری اعضای خانواده به ویژه والدین، باعث از میان رفتن ااعتماد کودک به محیط اطراف می‌شود؛ ✅ ۳. او را تحقیر و سرکوب نکنید: کودکی که تحقیر و سرزنش می‌شود، محیط اطراف و دیگران را غیر قابل اعتماد و ترسناک می‌پندارد، و همیشه در انتظار سرزنش و ضربه خوردن است؛ ✅ ۴. کودک را بی دلیل نترسانید: برخی از والدین به اشتباه برای کنترل شیطنت کودک او را از اموری چون تاریکی یا پلیس می‌ترساند، که این کار باعث ترس کودک از این موضوعات در آینده می‌شود؛ ✅ ۵. شوخی‌های ترسناک را کنار بگذارید: روح کودک آسیب پذیر است و تاثیر ضربه روحی تا مدت‌ها در روان او باقی می‌ماند، مانند ترساندن کودک در تاریکی؛ ✅ ۶. نگذارید صحنه‌های ترسناک ببیند: دیدن صحنه‌های دلخراش برای سلامت روحی کودک و احساس ایمنی او زیان بار است ، صحنهه‌های تصادف یا قتل که به صورت حضوری یا به وسیله رسانه‌ها قابل دیدن هستند، لازم است از دیدن آنها برای کودکان جلوگیری شود؛ ✅ ۷. بازی و همکاری با همسالان را به او بیاموزید: کودک گوشه‌گیر و منزوی، عزت نفس پایینتری دارد، و در موقعیت ناآشنا، احساس آسیب را تجربه می‌کند. https://eitaa.com/besooyenour
‼️به بهانه اقدام اخیر روسیه در خصوص جزایر سه گانه،جا داره بپردازیم به ریشه های این مسئله‼️ 🔰 می گویند پهلوی اگر بحرین را از دست داد ، در عوض آن جزایر سه گانه را مال خود کرد و اینکه این جزایر الان مال ما هستند ، از صدقه سر او هست !!!😳😳😳 👈 یکی نیست به این افراد بگوید که جزایر سه گانه از اولش هم مال ما بود، حتی قبل بخشیدن بحرین!!! اما شاه با بخشیدن بحرین و دست کشیدن از مالکیت آن، در حقیقت به انگلیس باج داد که تورو خدا این جزایر را بگذار برای ما بماند!!!! بله وگرنه در هیچ جای تاریخ نداریم این جزایر برای کشوری غیر ایران باشد این از بی عرضگی شاه بود که عرضه حفظ جزایری که برای خودمان بود را نداشت و حتما باید باج می داد تا انگلیس دست از سر آن بردارد 👌 کمی تاریخ بخوانیم بد نیست 🔰انقلابی باید قوی شود🔰 http://eitaa.com/joinchat/4235001869C41c082b340 https://eitaa.com/besooyenour
♻️ بچه‌ها چگونه درس بخوانند؟! 🔰مراحل زیر به کودک کمک می‌کند تا درصد موفقیتش در امتحان بالا برود: پیشخوانی؛ از او بخواهید مطالب یک درس را یک بار به صورت کلی و سریع بخواند. ✅ سوال کردن؛ قبل از ورود به اصل مطالعه، سوالهایی مرتبط با مطلب طرح کند. ✅ خواندن؛ شروع به مطالعه کند و به گونه‌ای بخواند که پاسخ سوال‌هایش را در متن درس‌ها بیابد. ✅ تفکر؛ سعی کند با فکر کردن آنچه را می‌خواند به مطالبی که از قبل یاد گرفته ربط دهد و نکته‌های فرعی را نیز به مطالب اصلی درس ارتباط دهد. ✅ بسط معنایی؛ مطالبی را که می خواند با عبارتی خودمانی برای خود توضیح دهد. ✅ از بر خواندن؛ مطالبی را که لازم است به خاطر بسپارد، ابتدا با صدای بلند و بعد به صورت ذهنی از حفظ بگوید؛ در این مرحله می‌تواند از نوشتن نیز کمک بگیرد. ✅ مرور کردن؛ چند ساعت قبل از امتحان همه درس را با سرعت بیشتری مرور کند. https://eitaa.com/besooyenour
📌حسادت و غیرت یکدیگر را تحریک نکنید! من همیشه به مردهای جوان توصیه می‌کنم، که شما در معاشرت با نامحرم و حتی محارم کاری نکنید و حرفی نزنید که زنانِ خود را وادار به حسادت کنید .به دختران جوان هم سفارش می‌کنم، که در برخورد با مردهای بیگانه، کاری نکنید و حرفی نزنید که حسّ حسادت و غیرت شوهرانشان را تحریک نمایند. این حسادتها بدبینی می‌آورد و پایه‌های محبّت را سُست می‌کند و از ریشه می‌سوزاند توصیه رهبر معظم انقلاب در خطبه‌ی عقد مورخه‌ی ۱۳۷۹/۱۰/۹ مقام معظم https://eitaa.com/besooyenour
سلام روز بخیر کتاب منم یه مادرم روایت مادر شهید مصطفی احمدی روشن هست تازه شروع به خوندش کردم تا اینجاش نکات تربیتی زیادی داشته برای همین گفتم برای شما هم به اشتراک بزارم. https://eitaa.com/besooyenour
خلاصه کتاب مَنَم یه مادرم روایت مادر شهید مصطفی احمدی روشن (صفحه یک تا ۲۸ ) مادرشوهرش بهش میگفته هر موقع بچه‌هاتون جایی سرشون گرمه شما سرتون گرم نشه ازشون غافل بشین مرتب بهشون سر بزنید. مادر مصطفی برای اینکه مصطفی تابستون‌ها وقتش رو همش تو کوچه سپری نکنه و هم وقتش پر بشه میفرستادش درب مغازه خیاطی که مهارت یاد بگیره. مادر مصطفی روزی دوبار به مغازه خیاطی سر میزد که هم فکر نکنند که مصطفی بی کس و کار است و هم خودش دلواپس نباشه و مصطفی از لحاظ عاطفی تامین بشه چون هنوز به این محبت مادرانه نیاز داشت اینقدر بزرگ نشده بود که بدون پشتوانه عاطفی پشت چرخ زخمت خیاطی بشینه. فرستادن در مغازه خیاطی به این دلیل نبود که به پولش نیاز داشتیم بخاطر اینکه تنبل و بی عرضه بار نیاد. مصطفی با جمع کردن پولای خیاطی کل تابستون برای تولد خواهرش انگشتر خرید. مادرش، مصطفی دست‌ ودلباز رو بیشتر از مصطفی حسابگر می‌پسندید. توی خونشون خبری از خوردنی‌های قایمکی و سهمیه بندی نبود اینجوری بچه‌ها تربیت میشدند و توی مهمونیا نیاز به تهدید نبود که یکی بیشتر نخورین از در آمد پدرشون خبر داشتند از خرج و مخارج زندگیشون میدونستند و اینجوری متوجه میشدند که برای خواسته‌هاشون صبر کنند و هم متوجه میشدند پول در آوردن زحمت داره و دستشون به اسراف عادت نکنه. مادر بزرگ مصطفی بچه‌های یتیمش رو طوری ترییت میکرده که چشمشون دنبال خوراکی‌هایی که مردم تو قبرستان میدادند نباشه و لقمه هر کسی رو نباید خورد میگفته کسی که اینجوری باشه گدا بار میاد عادت میکنه چمشش دنبال دست این و اون باشه طوری این مسئله رو جا مینداخت که بچه‌هاش حتی نمیخاستند به خوراکی‌ها نگاه کنند. https://eitaa.com/besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🔴نتیجه بگومگوی بد را در این کلیپ کوتاه ببینید لطفا گاهی اوقات فقط یک حق با توئه معجزه می‌کنه https://eitaa.com/besooyenour
✨ ولایت مداری وفرزند اوری ✨ 🌷همسر شهید: آقا مهدی آنقدر ولایتمدار بودند که دوست داشتند تعداد بچه‌ها زیاد باشد، به فرزندآوری توصیه می‌کردند و می­‌گفتند فرزندان سبب روزی می‌شود، با اینکه خیلی­‌ها به ما می­‌گفتند شرایط جامعه خوب نیست هزینه­‌ها بالاست و باید به فکر مشکلات بعدی باشید اما آقا مهدی به شدّت با این حرف­‌ها مخالفت می­‌کردند. 🔸بعد از نهال زمانی که محمد یاسین فرزند سوممان متولد شد خیلی ها به آقا مهدی خورده می گرفتند که چرا اینقدر بچه می آورید. او هم می گفت: «چون سلامت روح و جسم داریم. هر کسی خودش می داند چند فرزند برای زندگی‌اش لازم است.» ✅این را داخل پرانتز لازم می‌دانم تأکید کنم: بعضی ها فکر می کنند امثال مهدی آرزویی ندارند یا دیگر به زندگی امید نداشتند، به همین دلیل رفتند جنگ. 💯این درحالی است که آنها صد در صد اشتباه می کنند. مهدی بسیار به زندگی امید داشت. ♨️حتی علاقه من را به داشتن بچه‌های زیاد می دانست و برای اینکه به رفتنش راضی شوم قول داد مجددا بچه دار شویم. 🍃به همین دلیل اناری پرک کردیم و دادیم به یک روحانی به آن دعا خواند تا بخوریم که وقتی از سوریه آمد فرزند دیگری بیاوریم. این یعنی او امید به زندگی داشت. 🌹شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی https://eitaa.com/besooyenour
✨شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند✨ 🌹شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. که حاجت روا می کند و معمولاً کسی دست خالی از سر قبرش برنمی‌گردد. 🌹شهیدی که قبل از تدفین، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. که هنگام تدفین، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. 🌹شهیدی که در سجده ها و قنوت نمازش، دعای کمیل را می خواند. که با همان لباس خاک آلود برگشته از مأموریت به خواستگاری رفت. 🌹شهیدی که روی قالی های خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالی‌ها مرا از یاد محرومان غافل می کند😔 که در هفته چند ساعت برای خود "کسر کار" می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. 🌹شهیدی که سلیمانی معتقد بود مزارش شفاخانه است و درباره اش گفت: «ما افتخار می‌کنیم شهید مغفوری که امروز قبرش امامزاده شهر ماست، برای استان کرمان است. که هیچ شبی نافله شبش قطع نشد. ما افتخار می‌کنیم به شهید مغفوری، او آن قدر در حفظ بیت‌المال حساس بود که حتی موقع وضع حمل همسرش، برای انتقال او به بیمارستان، از ماشین استفاده نکرد» 🌹شهیدی که پس از شهادتشان ، حاج قاسم پشت در اتاق عمل نوه شان ۴ ساعت منتظر و دعاگو ماند. ❤️❤️❤️ https://eitaa.com/besooyenour
🔸رئیس سازمان تبلیغات به مسؤولان تیکه انداخته که چطور اینستاگرام و توییتر رو فیلتر کردید ولی خودتون تو همشون فعالید؛ بابا واسه مردم احترام قائل بشید! 😄 https://eitaa.com/besooyenour
😊چرا میگیم به تعداد زیاد بچه بیارید! بمان https://eitaa.com/besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆بازنشر /سخنان طوفانی حجت الاسلام رفیعی در مراسم سالگرد سردارشهید حاج حسین بادپا علیه سخنان و اقدامات رذیلانه ی و ♦️ من تو دل شب نفرینشان می کنم. چون با همین انتخابات و در همین نظام به مسئولیت و ریاست جمهوری رسیدند. باهمین نظام به قدرت رسیدند. حالا ویدئو پر میکنند علیه رهبری و علیه نظام صحبت می کنند. حرفهایی که خودشون در اون زمان کسی جرات نمی کرد بهشون چیزی بگه. خدا ازشما نگذره . شما پیش خدا مسئولید. بترسید از خدا. جواب باید بدید روز قیامت. عجیبه که اینطور ادمها خودشون رو پیرو شهید سلیمانی میدونند. شهید سلیمانی که می فرمود والله والله والله عاقبت بخیری در گروی پیروی از ولایت فقیه هست. خجالت بکشید. 👆پ ن ؛ خدا حفظ کند حاج آقا رفیعی را که بدون ملاحظه و مصلحت و منفعت شخصی و جناحی اینطور مقتدرانه روشنگری می کند. روانی ترکیبی https://eitaa.com/besooyenour
خلاصه کتاب مَنَم یه مادرم روایت مادر شهید مصطفی احمدی روشن (صفحات ۳۱ تا ۴۲) مادر مصطفی میگه بچه‌ها که بزرگتر شدند باشون بزرگانه‌تر صحبت میکردم.می‌گفتم:اگه بگم از پول بدم میاد دروغ گفتم؛ولی آدم باید به اون چیزی که داره قانع باشه،هرچی پول بیشتر بیاد حرصتون برای پولدار شدن بیشتر میشه. یکی روز با مصطفی و پسرش رفته بودیم مزار شهدا، بچه مصطفی سر هر قبری که خوراکی میدید راهش به اون سمت کج میشد ،میگفتم مصطفی نمیخای بچه‌ت رو جمع کنی؟با خون‌سردی گفت خیرات شهدا فرق میکنه. بخاطر اینکه محله‌شون خیابوناش شیب خطرناکی داشت و مادرش نمیخاست که مصطفی سوار دو چرخه بشه بجای اینکه بگه دیگه سوار دوچرخه نشو بهش پیشنهاد خرید جوجه داد برای همین گفت باید دوچرخه رو بفروشیم تا بتونیم جوجه بخریم خیابونای اینجا هم امن نیست مصطفی هم قبول کرد.مادرش گفت اینجوری مقداری از پولت رو بانک پسنداز میکنی. حاجی از سر تجربه می‌گفت اگه بچه‌ها کاری خلاف میلت انجام دادند مستقیم و بی‌پرده باهاشون مخالفت نکن اون‌ها که از خواسته‌شون کوتاه نمیان اون کار فقط باعث میشه روشون باز بشه و قبح اون کار براشون بریزه. مادر مصطفی برای خرید لباس بچه‌ها که میرفتند برای اینکه نظرش رو تحمیل نکنه لباس رو که پرو میکردند به بچه‌ها میگفته ببینید کدوم لباس به شخصیتتون نزدیک‌تره همون رو انتخاب کنید،چون هر کی شما رو نمیشناسه از همین لباسا شما رو قضاوت میکنه. مامان مصطفی با رویا‌پردازی‌هایی که بچه‌ها میکردند قدم قدم پیش میرفت تا به چشم خودشون چاله و چوله‌های مسیر رو ببینند. زمان جنگ پدر مصطفی شهربانی کار میکرد براحتی به او مرخصی نمی‌دادند بارها و بارها مرخصی بدون حقوق میگرفت که خودش رو به منطقه برسونه. بعدازظهرها معمولا خونه همسایه‌ها دورهمی زنانه برگزار بود پدر مصطفی خوشش نمی‌آمد که مصطفی از همون بچگی عادت کنه توی جمع‌های زنانه بپلکد. وقتی مصطفی کوچک بود و با دخترای هم سن و سالش بازی میکرد مادرش نمیگفته که تو پسری و نباید با دخترها بازی کنی برای اینکه نمیخاسته به کنجکاوی مصطفی دامن بزنه میدونسته همراهی و همنشینی با پدر کار خودش رو میکنه کم کم به او میفهمونه که باید از جمع دخترها فاصله بگیره. توی دعوای خواهر و برادریشون دخالت نمیکرده به مصطفی جدا سفارش خواهرهاش رو میکرد به خواهرهاش هم جدا سفارش مصطفی ... مادرش با مذاکره پیش میبرد ولی پدرش با برخورد جدی‌تر و قاطع‌تر،آن هم سالی یک بار با یک چه خبره بچه‌ها ساکت میشدند حتی اگه میدونست مقصر کی بوده اسم نمیبرد اعتقادش این بود که بچه از نظر خودش که مقصر نیست دلالیل خودش رو داره. مادر مصطفی میگه چون با پدرشوهرم زندگی میکردیم حرمت‌ها رو حفظ میکردم هر لباسی رو نمی‌پوشیدم از همون صبح که بیدار میشدم اول گره روسری را روی سرم محکم می‌کردم. مصطفی هر چی بزرگ‌تر میشد کارهای مردانه رو ازش میخاستم حتی عمدی که متوجه بشه مرد شده است. وقتی پدرش از شهربانی بیرون اومد یه مینی‌بوس خرید مصطفی همراهش می‌رفت و هر کاری می‌تونست انجام می‌داد کرایه گرفتن،دستمال کشیدن ،پنچرگیری و.... به عرق کارگری ریختن برای پدر عادت کرده بود اصلاً به آن افتخار می‌کرد سرش را بالا می‌گرفت و می‌گفت توی سازمان انرژی اتمی هر موقع می‌دیدم دارند خرج اضافه‌ای می‌تراشند بلند می‌شدم و آستین‌هام رو بالا می‌زدم و می‌گفتم من افتخارمه که با این دست‌ها ماشین شستم برای بابام پنچرگیری کردم و روغن مینی بوس عوض کردم مثل مردم عادی زندگی کردم و نمی‌تونم چشمم رو روی یه سری ولخرجی‌ها ببندم. https://eitaa.com/besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره شهید «سیدرضی موسوی» ♦️خاطره شهید سیدرضی موسوی از فرماندهان بدون مرز سپاه در سوریه که امروز به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. https://eitaa.com/besooyenour
✅ درمان و 🍎 روش اول : پوست یک سیب کاملا رسیده شیرین را بکنید آن را رنده کرده و بمدت ۱۵ دقیقه صبر کنید تا رنگش قهوه‌ای شود سپس میل کنید ، مصرف این سیب مثل آب روی آتش عمل می‌کند و باعث می‌شود از دل‌پیچه خلاص شوید 🍏 روش دوم : کسی که از شکم درد رنج میبرد و هر چه درمان میکند درمان نمیشود دو عدد روی آتش بگذارد تا داخلش بریان شود سپس پوست آن را بکند و بخورد 👌بإذن الله سریعا دلدردش برطرف خواهد https://eitaa.com/besooyenour
✅ درمان 🔰 در رأس همه ی درمان ها بوی گرم 🍋 دود اسپند 🍋 بوی نوره 🍋 دود کندر 🍋 عطرهای طبیعی 🍋 گلاب 🌴 امام صادق(علیه السلام ) فرمودند: هرچقدر برای عطر هزینه شود اسراف نیست 🔰 در استفاده از گلاب افراط کنید بخصوص اسپری گلاب 🔰 شب برای سرمه ، روغن مالی ،غذاهای خوراکی و عطر بهتر هست چون جذب در شب بیشتر است 👌 عطر نرگس و محمدی و گلاب تر هستند و خواب آور 👌 عطر زعفران و نعنا خشک هستند و بی خوابی می آورند 🍏 خوردن به وسیب یا فالوده به و سیب در فصل خودش 🍎 و خارج از فصل ، بصورت خوردن چای به و سیب یا به صورت تنقلات خشک شده میل شود 🍏 خوردن شلغم همراه با آبی که داخلش پخته شده 🍎 همراه چای سیب و به دو قاشق غذاخوری گلاب به همراه کمی بهارنارنج و بیدمشک و... مخلوط کنید عالیست 🍊 افراط در خوردن انار شیرین 🍊 انگور سیاه عالی ست 🍊 بهترین سرکه،سرکه انگور است 🍊 بهترین شیره،شیره انگور است 🌴 خداوند متعال به حضرت نوح میفرمایند برای رفع هم وغم انگور سیاه بخور 🍐 عصاره گوشت کبوتر 🍐 بادرنجبویه 👈 بادرنجیویه برای کسی که بیماری دارد دو قاشق غذاخوری دم کرده و میل شود 👌کسی که 3قطره آبلیمو یا سرکه زیر زبان بریزد فوری فشار پایین می آید. 🍇 حجامت عام 🍇 گوشت وشیر 🔰 کندر را بجوید اما اگر صفراوی باشد بعد از غذا یک قاشق رب انار یا سرکه بخورد برای پایین آوردن صفرا ✅ برای ساکت شدن روزی یک ساعت کندر بجوید تا یک ماه ، آب میوه به هم فوق العاده ست. https://eitaa.com/besooyenour
🔺صله رحم🔻 👈بخش اول 🔝صله رحم باعث طولانی شدن عمر و قطع رحم باعث کوتاه شدن عمر میشه یکی از بدترین کارها که اثر وضعیش رو هم تو آخرت میبینیم هم تو همین دنیا، قطع رحمه. تاجایی که امام صادق علیه السلام فرمود. هیچ چیز مثل صله رحم عمر را کم و زیاد نمیکنه، تاجایی که شخص سه سال به پایان عمرش باقی مونده، صله رحم می‌کنه و سی سال به عمرش اضافه می‌شه و 33سال بعد از دنیا می‌ره. و کسی هم 30 سال از عمرش باقی مونده و قطع رحم می‌کنه و عمرش کوتاه می‌شه و 3سال بعد از دنیا می‌ره. 😱 🔝🔝 حالا چه‌جوری عمر زیاد میشه؟ اول عنایت خود خدا به وصل‌کننده ارحام. این سنت الهی هستش که صله رحم باعث افرایش عمر و برکت در زندگی میشه دوم، علاوه بر عنایت خدا، محققان اومدن بررسی کردن دیدن دلیل فیزیولوژی هم داره. وقتی آدم مادر، پدر یا خویشاوندانش رو میبینه در بدنش هم تغییراتی بوجود میاره، مثلا پمپاژ خونش تغییر می‌کنه، فلان هورمونش مترشح میشه، فعل و انفعالاتی در بدنش بوجود میاد که تو سلامتیش خیلی موثره مثلا شادی. البته اینم باز عنایت خداس. 🖇 برعکسشم هست. شما فقط بشین تو خونه‌ات. نه کسی بیاد خونه‌ات، نه خونه کسی برو. خودبه‌خود افسردگی میگیری میفتی معتاد میشی میمیری، عمرت کم میشه😆. اگه هم تاثیری روت نذاره و افسرده نشی، خدا عمرتو کم میکنه خلاصه این رسم و رسومات خوب ایرانی مثل یلدا، نوروز، سالی یکبار عمرهامونو طولانی میکنه. انقدر این رسم خوبه که وقتی یکی از ایرانی‌ها درباره عید نوروز جملاتی به پیامبر(ص) گفت، پیامبر فرمود، ای کاش همه روزها نوروز بود. ⚠️البته یه اشکالی هم داره این مدل مناسبت‌ها، مثل عید نوروز، رو مادر، روز پدر، شب یلدا. چه اشکالی؟ اگه صله رحم محدود به این روزها بشه. و بعبارتی صله رحم مناسبتی بشه. این خوب نیست. صله رحم بخاطر اهمیتش باید در طول سال جریان داشته باشه. البته این اشکال از خود ماست. نه مناسبت‌ها. برای ما که روزبه‌روز داریم از هم دور میشیم این مناسبت‌ها غنیمته. تا از جدایی کامل اقوام از هم، جلوگیری کنه. ولی باید اصلاح کنیم، اصلاح اساسی. ادامه دارد ... قطع رحم تحت هیچ شرایطی جایز نیست. در قسمتهای بعدی بیشتر به این موضوع میپردازم. https://eitaa.com/besooyenour
♨️ یکصدوشصت وچهارمین جلسه گفتگوی زنده تصویری سه شنبه شبهای گروه بصیرتی اهل البصر: 🔥موضوع: پرسش و پاسخ چالشی با حضور تعدادی از دانش آموزان عزیز ✅ با کارشناس مسائل سیاسی : جناب آقای محمدحسین دادخواه 🗓زمان: سه شنبه۵دیماه ساعت ۲۰:۳۰ 🎥پخش زنده جلسه در کانالهای اهل البصر ایتا و روبیکا: @ahlolbasar |
سلام به همراهان گرامی ☺️ به پیشنهاد بعضی دوستان قرار شد از امشب بجای خلاصه کتاب مَنَم یه مادرم متن خود کتاب رو در کانال قرار بدیم که دوستان بهره بیشتری ببرند. ان‌شاالله از امشب از اول کتاب شروع می‌کنیم.
قسمت_اوّل (روایت مادر شهید مصطفی احمدی روشن) مادرِ حاجی همیشه می‌گفت:" وقتی بچه‌هاتون جایی سرشون گرمه، شما سرتون گرم نشه. نکنه ازشون غافل بشین ها. مدام بهشون سر بزنین." اهل محله همه با هم فامیل بودند و غریبهٔ بینشان ما بودیم. از کوچک و بزرگشان، همه را می‌شناختم. آفتاب که می‌زد، کلی بچهٔ قد و نیم قد از در هر خانه می‌آمد بیرون. برای بچه‌های من در همان کوچهٔ چند متری، هم بازی کم نبود. مرضیه و مصطفی صدای جیغ و خندهٔ بچه‌ها را که از سوی حیاط می‌شنیدند، اجازه‌ای می‌گرفتند و جوابم را شنیده و نشنیده بِدو، راهی کوچه می‌شدند. با سکوت خانه، فرصتی دست می‌داد تا به کارهای خودم برسم و دستی به سر و روی خانه بکشم؛ ولی تا سرگرم کار می‌شدم، یاد حرف مادر شوهرم می‌افتادم. آب دستم بود زمین می‌گذاشتم، چادرم را از سر طناب برمی‌داشتم و می‌رفتم سمت در حیاط. چند لحظه‌ای از لای در نگاهشان می‌کردم. وقتی مطمئن می‌شدم از خانه دور نشده‌اند و بازی خطرناکی نمی‌کنند یا غریبه‌ای بینشان نیست، با خیال راحت در را می‌بستم و می‌رفتم تو. گاهی هم به بهانه‌ای تا سر کوچه می‌رفتم، چند لحظه‌ای تماشاچی بازی‌هایشان می‌شدم و دوباره برمی‌گشتم خانه. بازی چیزی نبود که بچه‌ها از آن خسته شوند و خودشان دست بکشند. من هم دوست نداشتم مصطفی از آن پسرهایی باشد که بیشتر از آنکه در خانه دیده شود، در کوچه جا خوش کرده باشد و علّاف توی محله بچرخد. با آمدن خرداد و تمام شدن امتحان‌ها، وقت خداحافظی مصطفی از دورهٔ دبستان فرا رسید. تابستان هم ساعت‌های بیکاری‌اش را خیلی بیشتر از قبل کرده بود. به سرم زد ترتیبی بدهم که اندازهٔ قد و قوارهٔ خودش کمی مزهٔ کار کردن و پول درآوردن را بچشد. به این بهانه، هم پایش از کوچه کنده می‌شد و هم دستش به مهارتی آشنا. چند تا از دوستانش در تولیدی پوشاک کار می‌کردند. بچه‌های خوبی بودند. پدرش بیشتر از من آنها را می‌شناخت. توی مسجد دیده بودشان و با آن‌ها سلام و علیکی هم داشت. همین آشنایی دلم را از سالم بودن محیط آن کارگاه قرص کرد.خیاطی هم که مهارت به درد بخوری بود.بی‌معطلی خودم سر صحبت را با مصطفی باز کردم:" تو این بچه‌هایی رو که تو خیاطی کار می‌کنن،می‌شناسی؟درسته؟ آخه می‌بینم هر وقت از جلوی مغازه‌شون رد می‌شی، به یه بهونه مسیرت‌رو کج می‌کنی و می‌ری پیششون." -خب مامان جان. تو که هر روز می‌ری پیششون. الان هم که تابستون شده و حوصلت تو خونه سر می‌ره، می‌خوای بری همون جا پیششون کار کنی؟ هم یه مهارتی یاد می‌گیری، هم وقتت پُر میشه... خودش تجربه‌ست دیگه. انگار پیشنهادم قِلقلکش داد. بدش نمی‌آمد حالا که دیگر اسم دبستانی از رویش برداشته شده است، قاتی بزرگ‌ترها شود و مرد شدن را تمرین کند. https://eitaa.com/besooyenour
سلام به همراهان گرامی معلمان و دانش‌آموزان عزیزی که در کانال هستین زحمت بکشید قسمت‌های داستان رو در گروهای دانش‌آموزی که هستین قرار بدین تا دوستانتون با سبک زندگی شهدای عزیز آشنا بشن. 🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا