eitaa logo
بیت‌ الغزل
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
15 ویدیو
33 فایل
🌺عکس‌ها و اشــــعار زیبا🌺 جهت دریافت عکس‌ها به صورت خام و با کیفیت اصلی پیام دهید🍁 👇👇👇 @SlmnFarsi
مشاهده در ایتا
دانلود
از سر لطف اگر نامه‌بر خویش خطابش کردی پر در آورد تو در کسوت دلداده حسابش کردی ناامید از در این خانه نرفته‌ست گدایی بیرون کی گدایی به تو آورده پناه و تو جوابش کردی؟ انا عطشان تو شش ماه، فقط اشک به چشمش آورد شب میلاد دلش گریه نمی خواست، مجابش کردی شب میلاد شب شادی مادر پدر نوزاد است شب میلاد شب گریه نبوده‌ست، تو بابش کردی جگر سوخته‌ام شمع شب جشن تو را روشن کرد حیف شد شمع تو خاموش نشد، سوخت! تو آبش کردی... @beytolghazal
بال فطرس را پر قنداقه‌ات داد التیام گریه‌‌ بر تو شد دوای درد بی درمان من... @beytolghazal
کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است هنگام تماشای تو و وقت نماز تکبیر علی به روی لب داشته است ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است گویند نقاب را که از چهره گرفت یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است یک روز پس از حسین به دنیا آمد او قبل تولدش ادب داشته است @beytolghazal
به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می‌گوید: الا یا ایّها الساقی! @beytolghazal
ناگهان پر می‌کشی دریا به دریا می‌روی آه ای ابر کرامت تا کجاها می‌روی... برنمی‌داری سرت را از بهشت سجده‌گاه کس نمی‌داند که هستی یا ز دنیا می‌روی آن‌چنان لبریزی از شور مناجات و دعا کز حضیض خاک تا اوج تماشا می‌روی... یک صحیفه نور می‌نوشد دلم تا با توأم من دلم می‌گیرد از این لحظه‌ها تا می‌روی صبر کن ای چشم بیدار تماشا لحظه‌ای آه... ما را هم ببر با خویش هرجا می‌روی.. @beytolghazal
خدای بعد تو آن قدر شد به ما نزدیک که جای نبض، رگ گردنم تپش دارد @beytolghazal
زدوده است سیاهی، گذشتِ عمر ز مویم صفای آینه برهم خورَد ز دیدنِ رویم چوبرگِ زرد، رهایی ز چنگِ مرگ ندارم نه سبزه‌ام که شوم خشک و در بهار برویم نداشت ناله فروخوردنم نتیجۀ دیگر جزآنکه بغض شد و تنگ‌تر فشرد گلویم ز اختیار برون است دل به عشق سپردن وگرنه آبِ جوانی گذشته است ز جویم دلم ملول ز کفر است و ناامید ز ایمان ز هردو می‌گذرم تا که راهِ عشق بپویم ز بویِ سنبل اگرسرکشم، شگفت نباشد نسیمی از سرِ زلفت وزیده است به سویم نشانیِ غلطم داد عقل و راه خطا شد کجا روم؟ ز که پرسم؟؟‌ تو را چگونه بجویم؟! ز صبر گفتی و گفتم که هیچ سود ندارد هلاک می‌کندم هجر تو، دگر چه بگویم؟! @beytolghazal
خود را چنان ز هجرِ تو گم کرده‌ام که هست مشکل‌تر از سراغِ توام جست و جوی خویش @beytolghazal
چنان که از قفسِ هم، دو یاکریم به هم از آن دو پنجره ما خیره می‌شدیم به هم به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج چنان دو نیمه‌ی سیبی که هر دو نیم به هم من و توایم دو پژمرده‌گل میانِ کتاب من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است شبیه بودن گل‌های بی‌شمیم به هم من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم من و تو کوه شدیم و نمی‌رسیم به هم بیا شویم چو خاکستری رها در باد من و تو را برساند مگر نسیم به هم @beytolghazal
از عشق چه می‌گویی، از حُسن چه می‌پرسی؟ مجنونْ همهْ لیلی گیر، لیلیْ همهْ مجنون‌ها... @beytolghazal
درخت خشک من از راز فصل بی‌خبر است خزان هم از گل پژمرده‌ام بهارتر است کدام اجاق ستم خواب هیمه می‌بیند؟ که با شبم همه کابوس تیشه و تبر است شکفتن از در این خانه تو نمی‌آید بهار منتظر من همیشه پشت در است قفس به غارت باد خزان نمی‌ارزد غنیمتش نه مگر خُرده ریز بال و پر است؟ تهی‌م تا نگذاری پناه می‌دهمت میان برکه و باران جز این چه سرّ و سَر است؟ حریفِ سوخته‌نوبت چه طرف بربندد ز یاوه‌ای که چو شب رفت نوبت سحر است! به رنج رنج جهان چاره جز شکیبم نیست اگرچه این هم از آن صبرهای بی‌ظفر است فریب حاشیهٔ امن را نخواهم خورد اگر چه متن سفرنامه خط به خط خطر است چه غم که عشق به جایی رسيد يا نرسید که آنچه زنده و زیباست نفس این سفر است @beytolghazal