بیت الغزل
هوای کوی تو از سر نمیرود آری غریب را دل سرگشته با وطن باشد #حافظ #تک_بیتی @beytolghazal
🔴 عکسنوشته این پست رو میتونید اینجا ببینید👇👇👇
beytolghazal_insta
از سر لطف اگر نامهبر خویش خطابش کردی
پر در آورد تو در کسوت دلداده حسابش کردی
ناامید از در این خانه نرفتهست گدایی بیرون
کی گدایی به تو آورده پناه و تو جوابش کردی؟
انا عطشان تو شش ماه، فقط اشک به چشمش آورد
شب میلاد دلش گریه نمی خواست، مجابش کردی
شب میلاد شب شادی مادر پدر نوزاد است
شب میلاد شب گریه نبودهست، تو بابش کردی
جگر سوختهام شمع شب جشن تو را روشن کرد
حیف شد شمع تو خاموش نشد، سوخت! تو آبش کردی...
#ناصر_دودانگه
#غزل
@beytolghazal
بال فطرس را پر قنداقهات داد التیام
گریه بر تو شد دوای درد بی درمان من...
#سید_امین_غضنفری
#تک_بیتی
@beytolghazal
کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است
کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است
هنگام تماشای تو و وقت نماز
تکبیر علی به روی لب داشته است
ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین
کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است
گویند نقاب را که از چهره گرفت
یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است
یک روز پس از حسین به دنیا آمد
او قبل تولدش ادب داشته است
#سید_حسین_میرعمادی
#غزل
@beytolghazal
به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان
یزید آنجا که میگوید: الا یا ایّها الساقی!
#سید_حمیدرضا_برقعی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ناگهان پر میکشی دریا به دریا میروی
آه ای ابر کرامت تا کجاها میروی...
برنمیداری سرت را از بهشت سجدهگاه
کس نمیداند که هستی یا ز دنیا میروی
آنچنان لبریزی از شور مناجات و دعا
کز حضیض خاک تا اوج تماشا میروی...
یک صحیفه نور مینوشد دلم تا با توأم
من دلم میگیرد از این لحظهها تا میروی
صبر کن ای چشم بیدار تماشا لحظهای
آه... ما را هم ببر با خویش هرجا میروی..
#عباس_شاه_زیدی
#غزل
@beytolghazal
زدوده است سیاهی، گذشتِ عمر ز مویم
صفای آینه برهم خورَد ز دیدنِ رویم
چوبرگِ زرد، رهایی ز چنگِ مرگ ندارم
نه سبزهام که شوم خشک و در بهار برویم
نداشت ناله فروخوردنم نتیجۀ دیگر
جزآنکه بغض شد و تنگتر فشرد گلویم
ز اختیار برون است دل به عشق سپردن
وگرنه آبِ جوانی گذشته است ز جویم
دلم ملول ز کفر است و ناامید ز ایمان
ز هردو میگذرم تا که راهِ عشق بپویم
ز بویِ سنبل اگرسرکشم، شگفت نباشد
نسیمی از سرِ زلفت وزیده است به سویم
نشانیِ غلطم داد عقل و راه خطا شد
کجا روم؟ ز که پرسم؟؟ تو را چگونه بجویم؟!
ز صبر گفتی و گفتم که هیچ سود ندارد
هلاک میکندم هجر تو، دگر چه بگویم؟!
#محمد_قهرمان
#غزل
@beytolghazal
خود را چنان ز هجرِ تو گم کردهام که هست
مشکلتر از سراغِ توام جست و جوی خویش
#عرفی_شیرازی
#تک_بیتی
@beytolghazal
چنان که از قفسِ هم، دو یاکریم به هم
از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم
به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج
چنان دو نیمهی سیبی که هر دو نیم به هم
من و توایم دو پژمردهگل میانِ کتاب
من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم
شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است
شبیه بودن گلهای بیشمیم به هم
من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم
من و تو کوه شدیم و نمیرسیم به هم
بیا شویم چو خاکستری رها در باد
من و تو را برساند مگر نسیم به هم
#فاضل_نظری
#غزل
@beytolghazal
از عشق چه میگویی، از حُسن چه میپرسی؟
مجنونْ همهْ لیلی گیر، لیلیْ همهْ مجنونها...
#بیدل_دهلوی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر
#تک_بیتی
@beytolghazal
درخت خشک من از راز فصل بیخبر است
خزان هم از گل پژمردهام بهارتر است
کدام اجاق ستم خواب هیمه میبیند؟
که با شبم همه کابوس تیشه و تبر است
شکفتن از در این خانه تو نمیآید
بهار منتظر من همیشه پشت در است
قفس به غارت باد خزان نمیارزد
غنیمتش نه مگر خُرده ریز بال و پر است؟
تهیم تا نگذاری پناه میدهمت
میان برکه و باران جز این چه سرّ و سَر است؟
حریفِ سوختهنوبت چه طرف بربندد
ز یاوهای که چو شب رفت نوبت سحر است!
به رنج رنج جهان چاره جز شکیبم نیست
اگرچه این هم از آن صبرهای بیظفر است
فریب حاشیهٔ امن را نخواهم خورد
اگر چه متن سفرنامه خط به خط خطر است
چه غم که عشق به جایی رسيد يا نرسید
که آنچه زنده و زیباست نفس این سفر است
#حسین_منزوی
#غزل
@beytolghazal