eitaa logo
بغض قلم
641 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
318 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
خوش آمدی به وطن ای شهید ِ غربت شام به قدّ و قامتت ای سرو ِ استوار سلام 🆔 @bibliophil
آیین تشییع و تدفین پیکر شهید مدافع حرم آقا بهروز واحدی جمعه ۱۰ فروردین بعد از اقامه نماز جمعه کرج از مصلی امام خمینی (ره) تا آستان مقدس امامزاده حسن(عليه‌السلام) 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.mp3
17.32M
📖ترتیل جزء هفدهم 🎙استاد پرهیزگار 🆔 @bibliophil
4_181315072352584658.mp3
3.83M
📖 (تندخوانی)، جزء هفدهم 🎤 استاد معتز آقایی 🆔 @bibliophil
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 بریم سراغ بازی بعدی : _:"دختره اینجا نشسته گریه می‌کنه از برای من پرتقال من یکی رو بده یکی رو بگیر " و انفجار همه را از دخترک گرفت حتی جانش را !😭 ✍محدثه حبیبی 👇 خانم حبیبی به تازگی کانال‌شون رو در نرم‌افزار "بله" راه‌اندازی کردند، از داستانک‌های زیبا‌شون با موضوع غزه حمایت کنیم👇 https://ble.ir/shkofeh_anar 🆔 @bibliophil
📒*روزنوشت های پیچائیل 🖌فائضه‌غفارحدادی نُهِ یکِ سه* دیروز صبح که از آن حرمِ شبه خارجِ نزدیک تهران بیرون آمدم، از طرف اداره تقسیم وظایف عرش و حومه یک ماموریت ویژه بهم دادند. نکند مسئولیت گرفتن در عرش هم مثل ایران "به سفارش" انجام می شود؟ چون حدس می زنم سیدالکریم سفارشم را کرده بود. من فقط دو شیفت اختیاری بال‌هایم را زیر پای زائرانش پهن کردم. توقع سفارش و اینها که نداشتم. به هر صورت یک دفعه‌ای شدم سفیر چهارشنبه‌های امام رضایی. ماموریتی نبود که بخواهم بپیچانم. خیلی از فرشته‌های آزاد آرزو دارند که یک روزی ماموریتشان به چهارده معصوم ربط داشته باشد. چون بعدش تا روزها نورانی می‌شوند و حتی ممکن است ارتقاهای خارج از تصور بگیرند و دسترسی‌های ویژه پیدا کنند. یک جورهایی میانبر است. آدرس جاهایی که باید برای جمع کردن سلام ها و توسلات و ثواب اعمال اهدایی مراجعه می‌کردم را گرفتم و راه افتادم. تا غروب داشتم جمع می کردم و تمام نمی شد‌. چقدر مردم ایران امام رضایی هستند و چقدر در اعمال اهدایی شان خلاقیت دارند. مادرهایی که برای خانواده خودشان افطار می پختند ولی نیتشان نذری امام رضا بود، کسبه ای که چهارشنبه ها به مشتری ها به اسم امام رضا تخفیف می دادند، پزشکانی که چهارشنبه ها ویزیت صلواتی داشتند، رسانه هایی که مردم را یاد امام رضا می انداختند، کارمندانی که به نیت امام رضا به ارباب رجوع لبخند می زدند و خیلی موارد دیگر. خسته و کوفته رسیدم حرم. نصف مردم ایران هم قبل از من آنجا بودند! قبلا بارها حرم امام رضا امده بودم. البته برای زیارت و نه ماموریت‌. ولی هیچ وقت حرم را به این شلوغی ندیده بودم. پرس و جو کردم و گفتند ایرانی ها خیلی دوست دارند سال تحویلشان را با امام رضا باشند. ولی مگر هشت نه روز از سال نمی گذشت؟ شاید خیلی هایشان برای اینکه بتوانند روزه بگیرند قصد اقامت ده روزه کرده باشند. با همان بار سنگین چرخی در صحن ها زدم. به اذان مغرب چیزی نمانده بود. رواق شیخ حر عاملی را سفره های بلند انداخته بودند و بسته های افطاری ساده را هم بین صف های نماز در جاهای دیگر حرم پخش می کردند. این ماجرای افطاری ساده هم رسم خوبی است بین ایرانی ها. دیده ام که در خیلی از مسجدها هم رایج شده و حتی در بلوار کشاورز تهران هم چیزی به اسم "افطارخونه" علم کرده بودند برای این کار. چقدر هر شب جمعیت جمع می شد دورش و همه را افطار ساده می دادند. محو تماشای زائران بودم که فرشته هایی آمدند برای گرفتن بار و بندیلم. اگر یک هفته پیشم بود حتما تحویلشان می دادم و می رفتم. اما توی این هفته از ایرانی ها یاد گرفته ام که زرنگ باشم. گفتم اینها امانتی اند. می خواهم به خود امام تحویل بدهم. کمی چانه زدند و عاقبت قبول کردند. ولی گفتند باید تا سحر صبر کنم. استرس شدید گرفته ام. بروم کمی عبادت کنم که پیچائیل بودنم پیش امام تابلو نباشد. الیس الصبح بقریب؟ دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://ble.ir/dimzan 🆔 @bibliophil
ما انسان‌ها گاهی محبت می‌کنیم ولی اطرافیان‌مون متوجه محبت ما نیستند اون لحظه ما فرو می‌ریزیم و شاید دیگه نه تنها محبت نکنیم بلکه با بدی هم انتقام بگیریم. داشتم فکر می‌کردم خدایی که این همه محبت بی‌دریغ به تک تک ما داره چقدر صبور که وقتی نافرمانی و ناشکری می‌بینه از بنده بازم دست از محبت برنمی‌داره و باران محبت‌ش همیشگی سپاس خدایی که با من دوستی ورزید درحالی که از من بی‌نیاز است 🆔 @bibliophil
اموات در روز جمعه‌ی ماه رمضان به سراغ فرزندان و بستگان خود میروند و جلوی آنها می‌ایستند و هرکدامشان را با صدای محزون و چشمان گریان صدا می‌زنند و می‌گویند: لطفا چیزی به ما بدهید و به ما رحم کنید تا خدا هم به شما رحم کند یاد ما باشید و برایمان دعا کنید به ما و به غربتمان رحم کنید ما در زندان تنگ و تاریک در غمی طولانی و در سختی فراوان هستیم. به ما رحم کنید و از دعا و صدقه برای ما کوتاهی نکنید شاید خدا به ما رحمی کرد. وااای! زمانی ما هم مثل شما امکاناتی داشتیم ولی از آنها درست استفاده نکردیم! با صدقه دادن به مقداری پول یا تکه‌ای نان یا قطعه‌ای گوشت به فکر ما باشید. خیییلی نزدیک است آن روزی که مثل ما جز گریه‌ی بی فایده کاری از دستتان برنیاید! پس قبل از آن روز به فکر باشید. 📚 مستدرک‌الوسائل 🆔 @bibliophil
من دلم تنگ شده برات😭 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5909266526984208519.mp3
12.89M
📖 جزء هجدهم 🎙استاد پرهیزگار 🆔 @bibliophil