eitaa logo
بغض قلم
737 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
429 ویدیو
42 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر @Adminn_behesht ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بهشت ثامن الائمه (ع)
_ صبحانه نخوردی بی جان میشی . _ من که پس شبی ( سحری) خوردم . _ دیروزم همی گپَ زدی ( حرف زدی) ، تو هنوز طلفکی ( کوچکی) . حالا پی چی می‌گردی ؟ _ تاریخ داریم ، کتابمو ندیدی . _ اونجاست دَ اتاق سفیده ، روی میز . _ آها پیدا کَدُم . _ حالا بیا یه چی بخور ، می‌خوای مکتب ( مدرسه) بری جانت ناخوش نشه ( حالت بد نشه) . _ روزه‌ام ، پس شبی ( سحری) خوردم . _ بزار بزرگ بشی می گیری . _ از کجا معلوم بزرگی دیدم ، دادا علی ( داداش ) مگه بزرگ شد. _ سر صبح ناخوش حرف نزن آمنه ! دلم رو درد نده . خدا لعنت شون کنه. راه ت سفید ( سفرت بخیر). صدقه تو شونُم (دوستت دارم) . تو قرار سال ها بود و باش کنی ( زندگی کنی) خانم داکتر ( دکتر) بشی، صبح به صبح بری شفاخانه ( بیمارستان ) ناخوش ( بیمار ) درمان کنی . آرزوها برات دارم طلفک . سیل کو ( نگاه کن) آمنه ! الان برو مکتب ( مدرسه ) ، بعد برات چاشت ( خوراکی ) میارم . مواظب خودت باشی ! ..... _ این قال و مقال ( سر و صدا ) چیه ؟ دم مکتب چرا عاجل ( اورژانس ) صف کشیده. _ بی بی آمنه ! جلوتر نمیشه رفت. میگن مکتب ( مدرسه ) ، انفلاق ( انفجار ) ، شده . _ چی میگی! آمنه من می خواست داکتر بشه . چاشت ( خوراکی ) آوردم براش جان بگیره . سیل کو( نگاه کن ) کتاب تاریخ آمنه میان کوچه چه می کنه ؟ ؟ با تشکر از مترجم عزیز @tayebe.bazpoor تقدیم به شهیده آمنه بنت غلام علی که صبح و شب درس می خواند تا دکتر شود. @beheshtesamen