مورخ صیهونیست: پروژهی صهیونیستی نفسهای آخر خود را میکشد. ما در آغاز، پایان رژیم صهیونیستی هستیم.
به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید، آنها زندهاند...
اطراف این آیه بحثی از جنگ و قتال نیست. هیچ قرینهای در این آیه وجود ندارد.
راه پیشرفت نظام جمهوری اسلامی راه خداست. آقای رئیسی در راه اعتلای کشور کشته شدند و مشمول این آیه هستند. این همان تعبیری است که برای شهدا وجود دارد. اینها شهدای خدمت هستند، همان که مردم گفتند...
رهبر انقلاب، هماکنون در حرم مطهر امام خمینی:
🖤 درباره رئیس جمهور عزیز ما، همه اعتراف کردند مرد کار و خدمت و صفا و صداقت بود
صبر یعنی ایستادگی در مصیبت
از مصیبت یک فرصت و حماسه بسازد.
از حادثه تلخ نتایج شیرین بگیرد.
ملت ایران این دومی انتخاب کرد.
یک پیام این تجمعات این بود که مردم طرفدار #شعارهای_انقلاب هستند. مرحوم رئیسی مظهر شعارهای انقلاب بود.
انتخاباتی که پیشروی ماست کار بزرگی است. این انتخابات یک پدیده پردستاورد است.
بعد از این حادثه تلخ مردم جمع بشوند با آراء بالا مسئول بعدی را انتخاب کنند، این انعکاسش در دنیا خیلی زیاد است.
این انتخابات مکمل کاری است که در بدرقه شهیدان خدمت کردید.
در رقابتهای پیشرو اخلاق حاکم باشد.
بدگویی، تهمت، لجنپراکنی کمکی به کشور نمیکند
صحنه انتخابات، صحنه خدمت است نه کشواکش.
بغض قلم
آقا جان بگو تا به گوش جان بشنویم ❤️ هماکنون شروع بیانات حضرت آقا در مرقد امام خمینی
آقا من قول میدم
به رئیسجمهوری
رای بدم
که در مناظرهها
به جای لجنپراکنی و تهمتزدن
به رقبا
دنبال ارائه برنامه و راهکار برای خدمت به مردم باشد. #ادب مرد به ز دولت اوست
هدایت شده از کانون دخترانه امام مهربانی ها🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم برای رئیسی سوخت...
که چقدر رسانه مهمه....
@emame_mehrabaniha
کاش کمی به حرف امروز رهبری
که هنوز جوهرش هم خشک نشده
گوش کنیم و ما هم که طرفدار هر
کاندیدایی هستیم
با اخلاق و ادب حرف بزنیم..
از ایتا که محل حضور مذهبیهاست
توقع بیادبی و بیاخلاقی نداریم.
به نظرم
آنچه شهید رئیسی را به این جایگاه رساند
ادب بود و اخلاق....
915K
📒مروری بر کتاب آینهداران آفتاب
🔹قسمت پنجاه و دوم/ منزل بیست و یکم/ منزل ذو حُسم
مردم بندگان دنیا هستند
و دین تنها بر زبانهایشان میچرخد
🖌استاد محمدرضا سنگری
👇شناختی نو از یاران امامحسین
#از_مبعث_تا_عاشورا
#بعثت_حسین
#آینهداران_آفتاب
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
03.Ale.imran.134.mp3
1.47M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۱۳۴ | سوره آلعمران | الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: ۵min
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
خودم را میان صحن امامزاده جعفر پیشوا میبینم. بیرقهای سیاه محرم بر در و دیوارها آویزاناند.صدای شیون و گریهی مردم بلند شده و همه منتظر هستند مردان طایفه بنی اسد بیایند و پیکرهای شهدای دشت کربلا را به خاک بسپارند اما مردی با عجله پیش میآید و چند جملهای در گوش تعزیهخوان میگوید و عقب عقب میرود. چهرهی تعزیهخوان درهم کشیده میشود. بیمعطلی رو به مردم میگوید: آهای مردم! خبر رسیده این ظالمان از خدا بیخبر دیشب آیتاللهخمینی را دستگیر کردهاند، امروز کربلای ما تهران است. باید برویم و از آقا حمایت کنیم. وِلولهای بین مردم می افتد.
دسته دسته به سمت خانههایشان هجوم میبرند و هر کدام داس و قمه به دست، همسایه یا دوستی را با خود همراه میکنند و به سمت جاده خروجی شهر راه میافتند. جمع بزرگی از ورامینیها که تازه با خبر شده اند به آنها می پیوندند.
در صفوفی به همه پیوسته، دستدردست هم گره کردهاند و با سینههای ستبر که انگار هیچ چیز جلودارشان نیست به سمت تهران در حرکت اند. زمین زیر پایشان میلرزد. کم کم به پل باقرآباد نزدیک میشویم. کیلومترها پیاده روی کردهایم اما اصلا احساس خستگی نمیکنم.
از دور سایههایی میبینیم که راه را بند آورده اند. خبرچین ها به نیروهای ژاندارمری ندا دادهاند.
جمعیت بیتوجه به آنها پیش میروند.
سرهنگی فریاد میزند: برگردید خونههاتون.
اما دریای خروشان جمعیت به سمتش موج بر میدارد. وحشت زده میشود.بلندتر فریاد میزند: اگر برنگردید خونتون پای خودتونه.. و شلیکها شروع می شود.
📒کتاب جامانده از پسر / مرضیه نفری / سورهمهر
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
📒 کتاب موهای تو خانهی ماهیهاست
🖌محمدرضا شرفی خبوشان
👇شهرستان ادب
#رمان_نوجوان
این رمان عاشقانه داستان پسری را در حوادث قیام ۱۵ خرداد روایت کرده است. پسر، دختری از غاضریه سال ۶۱ هجری را هم میبیند. کمتر رمانی توانسته داستان ۱۵ خرداد را برای نوجوانها تعریف کند.
داستان کمی شاعرانه است و برای هر نوجوانی جذاب نیست.
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔 @bibliophil
- اینجا اومدی چیکار؟
- منم اومدم نی ببرم.
- تو؟ خوب نیست دختر بیاد اینجا. با کی اومدی؟
به من گفت که از غاضریه اومده؛ پرسیدم: غاضریه کجاست؟ گفت: میفهمی! گفتم: فقط برای نی اومدی؟ گفت: غروب میفهمی. گفتم: با کی اومدی؟ گفت: تنها.
نیها را باد بهم زد؛ صورتش را ندیدم اما خودش گفت که دختر است. دختر بود، من از صدایش فهمیدم. چون همان اول که دیدمش، یک پارچه، یک ملافه و یک کرباس سفید دیدم که بالای نیهای سرم تکان میخورد. بعد فهمیدم سر دارد، تن دارد. ترسیده بودم اول؛ لای آن نیها با آن جوری که باد میخورد و تکانش میداد، آدم بزرگها را هم میترساند چه برسد به من. تازه باد یک دفعه آمد؛ نمیدانم باد کجا بود که آمد؛ انگار آمده بود که نیها را تکان بدهد؛ انگار با تکان نیها بود که میشد دیدش.
📒موهایتوخانهیماهیهاست
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔 @bibliophil