eitaa logo
کانال سردار شهید علی حاجبی
181 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
76 فایل
سلام ضمن خوش آمد گویی خدمت عزیزان منتظر راهنمایی و همکاری شما هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
سال66 وقتی حاج علی (ع) شد به خاطر سوء قصدهایی که به جانش می شد تصمیم گرفتند برای او بگذارند. اما حاجی قبول نمی‌کرد. می گفت: -من نیاز به محافظ ندارم. به همین دلیل تصمیم گرفتند مرا از حاجی کنند. هرجا می رفت دنبالش می رفتم و سعی می کردم در میدان دیدم باشد، یک شب در قرارگاه خاتم 3 دیدم حاجی رفت بیرون. اسلحه‌ام را برداشتم و رفتم دنبالش که مبادا دور شود و او را نبینم. ساده بودم و از این کارها بلد نبودم. ایستادم تا نگاهی بیندازم که دیدم کسی گوشم را گرفت و مرا از زمین بلند کرد و گفت: -تو اینجا چکار می کنی؟ نگاه کردم دیدم حاجی پشت سرم است. گفتم: اومدم مراقب تو باشم. -یکی باید مراقب خودت باشه. حدودا سه ماه این وظیفه بر عهده من بود تا این که یک روز در منزلمان سر سفره نشسته بودیم و حاج احمد غلامپور هم حضور داشت رو کرد به من و گفت: -می گم تو کار و زندگی نداری مثل سایه دنبالمی، فکر می کنی این پولی که داری می گیری حلاله؟ تو که همه‌اش دنبال منی. جریان چیه؟ -حاجی واقعیتش منو گذاشتن محافظ شما باشم. و گفت: -تو محافظ نیستی تو قاتل منی. بعد از نهار نامه ای به نیروی انسانی سپاه ششم نوشت که ظرف مدت 48 ساعت “عارف هاشمی” باید در کمین جزیره مجنون باشد و مرا به آن جا فرستاد. مسئول نیروی انسانی قبول نمی کرد. حاجی به او گفت: -اگر دلت به حال عارف می سوزد خودت هم با او برو. ✍ : عارف هاشمی برادر شهید 🌷 شادےروح شهدا