eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) خوش به حالش،
داستان سریالی "ط" ( ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) - داداش، داداش -بله خواهر جان؟ -حواست کجاست، کجا رفتی؟ -ببخشید یه لحظه به فکر فرو رفتم، راستی محسن از برنامه ات خبر داره؟ بگو برای قم بلیط پرواز بگیره. -نه داداش هر جا خواستم برم با اتوبوس می رم، نمی خوام پول بیت المال خرج هزینه پرواز من بشه. باور نمی کردم مکتب شیعه با حنانه، یه همچین شخصیتی رو بسازه. هر کی اسم و عنوان شیعه بودن رو با خودش داشت حس و حال عجیبی داشت، مثل سید عبدالله که تو چشم من بیشتر از کل دار و ندار داعش و بزرگان داعش ارزش داشت. حنانه باهام خداحافظی کرد و راهی قم شد. چند روزی بیمارستان خوابیدم تا اینکه کم کم تونستم سر پا بایستم و راه برم، و کارای خودمو خودم انجام بدم. اخباری که توسط من به دست جبهه مقاومت رسیده بود کار خودشو کرده بود و با کمترین هزینه جنگی و فقط با از دست دادن چند شهید تونسته بودند قرارگاه الرحالیه رو هم منهدم کنند و جبهه مقاومت تونسته بود تسلط کافی به الانبار داشته باشه... ادامه دارد... نویسنده: ❌انتشار داستان بدون ذکر منبع مورد رضایت نیست. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 پیشگویی عجیب 17 سال پیش مرحوم دشتی (مترجم کتاب نهج البلاغه در زمان حکومت صدام) که محقق شده است از فتح عراق و سوریه به دست ایرانیان تا ازادی بیت المقدس و دادن پرچم به امام مهدی(عج) ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
، ! 🌷یک روز، گربه ای آمد توی اردوگاه. یکی از بچه ها آن را گرفت و برد داخل اتاق. یک کلاه نظامی مثل کلاه سربازهای عراقی، اندازه سر گربه دوخت و گذاشت سرش! هنگامی‌که نگهبان می‌خواست از پشت پنجره رد شود، گربه را ول کرد جلوی پایش. نگهبان که جا خورده بود مدتی به گربه نگاه کرد، بعد رفت که بگیردش.... 🌷....گربه از ترس فرار کرد. نگهبان داد زد بقیه هم آمدند و افتادند دنبال گربه. یکی از نگهبان‌ها داد می‌زد: «بگیرینش، بگیرینش، این کلاه، شرف ماست؛ اون رو از سر گربه بردارین.» آنها می‌دویدند، گربه می‌دوید. بیچاره ها یک ساعت دنبالش دویدند تا گرفتندش. بچه ها به این صحنه نگاه می‌کردند و می‌خندیدند.... راوی: آزاده سرافراز نعمت‌الله پورمحمدی منبع: سایت ترمز بلاگ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✅مینویسم خمینی میخوانم خامنه ای... 🔹ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻬﯿﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﺎﺳﺖ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ 🔸 ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔹ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﻪ ﺻﺒﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔸 ﺩﺷﻤﻦ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﻋﺼﺎﺏ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔹ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺳﻌﯿﺪ ﺷﺎﻫﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺎﺧﺘﻨﺪ، ﺑﺮﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔸 ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﻤﺖ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺳﻠﻢ ﻟﻤﻦ ﺳﺎﻟﻤﮑﻢ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔹ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻤﺖ ﺧﻮﺍﺏ “ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ” ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺣﺮﺏ ﻟﻤﻦ ﺣﺎﺭﺑﮑﻢ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ. 🔰 ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺤﺶ ﺩﻫﺪ ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮ ﻣﺪﺡ ﻣﯽ ﮐنیم ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌸 🌸 سلام من تا چند ماه قبل حدودا یک سال قبل ... خب حجابمو رعایت نمیکردم و هر روز که یه چیز دیگه میومد و همه انجامش میدادن مثل همین شلوار کوتاه که الان همه میپوشن و رو مده خب منم نه اینکه خیلی بی حجاب اینا باشم نه ولی خب موهامو بیرون میزاشتم و اینجور چیزا یا مثلا اگه یکی از فامیلای پسرمون یکدفعه میومد میگفتم چه اشگالی دارع خب پسر خالمه یا ..... ولی بعد از اینکه تو این چند تا کانال مذهبی و اینا عضو شدم دیدم دخترهای هم سن و سالام که توی این کانال ها هستن چقدر ادمای بهتری ان چقدر ادم حالش خوب میشه وقتی باهاشون حرف میزنه .... یا همین رمان هایی که توی کانال قرار میدین که دوتاشون واقعا خیلی روی من تاثیر داشت (بچه مثبت،مدافع عشق) که حتما بخونید. واقعا دیدم اینکه موهامو نزارم بیرون یا کار دیگه ای رو که الان بعضی از هم سن و سالام انجام میدن رو انجام ندم واقعا برام نه چیزی داره نه ازم چیزی کم میکنه پس تصمیم گرفتم اونجوری که خدا دوست داره و اونجوری که خودم ارامش بیشتری دارم باشم ... خب شاید اون اولا یا همین الان خیلیا بگن چیه داری با این روسری خودتو خفه میکنی ،یا چقدر حجاب میکنی شاید اون اولا یکم ناراحت میشدم ولی الان به خودم میگم من دارم به خواست خدا عمل میکنم ... البته در مورد نمازمم بگم... من تا یه سال پیش نمازمو دو روز میخوندم یه هفته نمیخوندم یا کلا یه ماه نمیخوندم ... ولی یه شب وقتی تصمیم گرفتم حجابم رو داشته باشم شبش واقعا دلم خیلی گرفته بود دقیقا وقتی بود که رمان*مدافع عشق*رو خونده بودم . و شب بود که یهو گریم گرفت نمی دونم یه حالی داشتم ..همونجا به خدا ،به امام زمان و خودم قول دادم که نمازم رو کامل بخونم ... خب شاید بعضی وقت ها یادم رفت ولی حتما غضاش رو خوندم یا قراره بخونم😅 اینم قصه تحول من☂🍓 راستی بعد اینکه عوض شدم خودم هم ادمین یکی از کانال هایی شدم که با خود کانال عوض شده بودم✨ یا علی 👋
30.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋از تا 🦋 🌷داستانی تحول اقا عادل. روزی الکل میخورد. خالکوبی داشت. و همزمان چنتا دوست دختر. ولی ...🌷 😍پیشنهاد ویژه دانلود😍 "شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از مامان دکترجان
هدایت شده از مامان دکترجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاطمه خانم فرشته کوچک زیبا😍😍 فدای تو فرشته امام زمانی 😍🌸 ماشالله «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم»  خیلی قشنگه این فرشته کوچولو به زبان خودش همخوانی میکنه 💚 کلیپ های خودتون رو برای ما بفرستین تا با اسم خودتون توی کانال قرارش بدیم🌹👇🏻 🗣 @kooowsar سلام فرمـــانده
ستاره ها، گل لبخند را روی لبانت نقش می زنند، نقره فام و من آرامش را می نوشم از زمزمه مهتابی چشمانت ... شهید جلال ملک محمدی🌷 هدیه به روح پاک و معطر شهـدا صلوات ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
«کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی ظاهر خود را به نمایش نمی گذارد» ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷روایت شهید حاج قاسم سلیمانی از کار بزرگ امام خمینی (ره) ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخرین نماز عاشقانه ی امام خمینی🍃 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
میگفت‌قبݪ‌از‌شوخے نیت‌تقـرّب‌ڪن‌و‌تودݪت‌بگوــ "دݪِ‌یہ‌مؤمنُ‌شادمیڪنم،‌قربہ‌اِلےاللّٰه" - این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت ... (:"💜 شهید حسین معزغلامی🌿 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
می خواستم خبر فوت پسرش را بدهم ولی گریه امانم را برید . تا آمدم حرف بزنم ، آقا مهدی گفت : نمی خواد خودت رو اذیت کنی .. مگه در مورد فوت سعید نمی خوای بگی ؟ :…ب…بله گفت سعید پیمانه عمرش پر شده بود و صلاح خدا بوده که از دنیا بره . سعید امانت خدا بود ، خودش داده و خودش پس گرفت . برو بگو خانواده ام رضایت بدهند که راننده آزاد بشه تا به کاراش برسه . بگو سعید امانت بوده و کسی حق نداره گریه کنه . یه چیز دیگر هم بگو .. بگو پشت مهدی از این خبر شکست ولی خم به ابرو نیاورد تا دشمن شاد نشه. شهید مهدی زندی نیا "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه ای که شهید باقری در میان رزمندگان خواند و همه را به گریه انداخت ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
مسجدی‌ها چشم‌ انتظار فرمانده بزرگ جنگ بودند، یکی با یک موتور گازی🏍 درب و داغان و دست‌های روغنی جلوی در پارک کرد، پاسدارها 👮‍♂گفتند برود جلوتر، موتوری بلافاصله رفت جلوتر و پارک کرد، چند دقیقه بعد مجری گفت: در خدمت فرمانده جنگ حاج‌آقا برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان 🏍کمی دیر رسیدند. 🌷 شهید عبدالحسین برونسی🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
: اگر امام نبود، مي‌بايست در سالن‌هاي قمار به دعوا بپردازيم، در صف سينماها به سروكول هم بزنيم. امام افتخار دين و ملت ماست. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارتش آرمانی 🔶 روایتی از سپاه قدس و سردار حاج قاسم سلیمانی "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ماجرای شنیدنی تذکر حاج قاسم به محافظش؛ برو اونطرف بشین و از روضه استفاده کن ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
سعید دوستی‌ صمیمی‌ به‌ نام شهید ابوالفضل راه‌چمنی داشت، از بچگی‌ با هم‌ بودند وَ همه‌ جا حتی‌ سوریه‌🕌 نیز با هم‌ بودند، وقتی‌ که‌ دوستش‌ در سوریه‌ شهید❣ شد، می‌گفت‌ تا سالِ‌ او نشده باید‌ منم‌ شهید بشوم، من‌ به‌ او می‌گفتم: پسرم، هر کسی‌ یک‌ قسمتی‌ دارد، چرا این‌ حرف‌ را می‌زنی؟ اما دقیقاً‌ خواسته‌ سعید محقّق‌ شد و به‌ سالگرد‌ شهید‌ راه‌چمنی‌ نرسیده، خودش‌ هم‌‌ در سوریه‌ شهید ❣شد و به‌ کاروان شهدای‌ مدافع‌ حرم‌ پیوست. 🌷 📎 به روایت مادر شهید ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
رهبر انقلاب: جز برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمیتواند مشاهده کند که مادر دو شهید بچّه‌هایش را خودش داخل قبر بگذارد و گریه نکند! ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌷رويش شقايق ها اواخر سال 69 مى خواستيم در منطقه اى شروع به كار تفحص كنيم كه مشكلاتى داشت و مى گفتيم شاید مجوز كار به ما ندهند. بحثى در آن زمان پيش آمده و سپاه گفته بود شما راهى كه داريد اين است كه يك شهيد بياوريد تا مشخص شود در آن منطقه شهيد هست. شش روز آن محدوده را گشتيم، اما چون به شهيدى برنخورديم و منطقه را هم توجيه نبوديم، دلشكسته خواستيم برگرديم صبح نيمه شعبان بود; گفتيم: "امروز به ياد امام زمان(عج) مى گرديم" اما فايده نداشت. تا ظهر به جست و جو ادامه داده بوديم و بچه ها رفتند براى استراحت در حال خودم بودم، گفتم: «يا امام زمان يعنى مى شود بى نتيجه برگرديم؟» همين كه در اين فكر بودم، چشمم به چهار - پنج شقايق افتاد كه بر خلاف جاهاى ديگر كه تك تك مى رويند، در آنجا دسته اى و كنار هم روئيده بودند. گفتم: «حالا كه دستمان خالى است، شقايق ها را مى چينم و مى برم براى بچه هاى معراجع تا دلشان شاد شود و اين هم عيديشان باشد.» شقايق ها را كه كندم، ديدم روى پيشانى يک شهيد روييده اند. او نخستين شهيدى بود كه در تفحص پيدا كرديم. شهيد «مهدى منتظر قائم» اين جست و جو در منطقه شرهانى بود و با آوردن آن شهيد، مجوزى داده شد كه به دنبال آن هم 300 شهيد در آن منطقه شناسايى شد. شهدايى كه هر كدام داستانى دارند ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مادر شهیدی که در خواب فرزندش را با حوری بهشتی دیده بود✅ حتما ببینید🙏 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌸 ﷽ 🌸 🔰تکبیر 🔶سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه؛ آقای «فخرالدین حجازی» آمده بود منطقه برای دیدار دوستان.🍃💐 🔹طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند: «من بند کفش👞 شما بسیجیان هستم.»😳 🔸یکی از برادران نفهمیدم خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد، از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تأیید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت.🙃🤔 جمعیت هم با تمام توان الله‌اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند!👌😂😂 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"