برجام :
گفتـا یکـی پرمدعـا و پر افـاده
حل می کنم من مشکلات سخت و ساده
از آب خوردن تا انرژی ، چرخ صنعت
حل می شود با کدخدا حین رفاقت
بردارم این تحریم های ظالمانه
با گفتگوی برد برد و محرمانه
هی رفتن و هی گفتگوهای نفسگیر
هی تا وین هی تا ژنوهای نمک گیر
تا عاقبت زاییده شد نوزاد برجام
کی دیده نوزادی به این حد بدسرانجام
برجام مفهومی غنی و ناب دارد
تفسیر هر خطّش چه پیچ و تاب دارد
برجام یعنی گفتگو با گردن کج
برجام یعنی روز روشن با ولی لج
برجام یعنی حیف و میل مال مردم
یعنی ز سوراخی گزند بار چندم
برجام یعنی ترکمنچایی دوباره
برجام یعنی ما پیاده او سواره
یعنی نه تنها چرخ صنعت را نچرخاند
چوبی شد و در لای چرخ زندگی ماند
برجام یعنی عزت ملی و جدّه
برجام یعنی از پی تحقیر خنده
برجام یعنی قتل عامی در میانمار
یعنی که فرجام نَمِر باشد اسفبار
برجام یعنی شیخ زکزاکی و زندان
یعنی یمن در آتش یاران شیطان
برجام یعنی حصرغزه ، جنگ لبنان
یعنی که داعش آمده تا قلب تهران
برجام یعنی نردبان انتخابات
یعنی دوباره مردم و بازم خرافات
هم جای جلاد و شهیدان را عوض کرد
هم جای دیوار خیابان را عوض کرد
برجام حتی واژه ها را هم عوض کرد
خوانندگان بوعطا را هم عوض کرد
برجام یعنی وقتی از دشمن ببازی
یک قهرمان در جامعه از خود بسازی
یعنی برای هر شکستی شاد بودن
آماده و چالاک جیغ و داد بودن
با اینکه این باغ گلابی بی ثمر بود
در رأس هر اخبار سیما این خبر بود
تا اینکه با آب دهان مرطوب کردند
هم جسم آن هم روح آن معیوب کردند
حالا دگر دلواپسی معنی ندارد
برجام بدفرجام هم بانی ندارد
ما چونکه از اول به آن خوشبین نبودیم
همساز این برجام بی تضمین نبودیم
✍🏻علیرضا محمدرضائی
#از_روحانی_بگو
#فراموش_نکنیم
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
این یک انتخابات آزاد و واقعی نیست !!!
روشنفکری، اصطلاحی بود که تقریبا از زمان قاجاریه به لغت نامه ی جامعه شناسی در ایران افزوده شد . روشنفکران بخشی از جامعه بودند که انقلاب ها را در سراسر دنیا به ویژه در غرب دنبال می کردند و معتقد بودند استفاده از نتایج آن می تواند زمینه ساز توسعه و پیشرفت در ایران هم باشد . انطباق جامعه سنتی ایران با جامعه غربی کار آسانی نبود . رخنه این گروه در ارکان سلطنت ، خصوصاً در دوره پهلوی و تشویق و تقویت آنها توسط کشورهای غربی برای نیل به اهداف استعماری ، تقابل سنت گرایی و مدرنیته را بیشتر کرد .
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، رشته های این گروه و حامیان غربی آنها ، پنبه شد و دوباره باید همه چیز را از نو شروع می کردند . گروهی از آنها کشور را ترک کردند ، گروهی بر خواسته های خود به روش های مختلف پافشاری کردند و به نتیجه ی مقبولی نرسیدند و گروهی هم رنگ عوض کردند و انقلابیِ دوآتشه شدند . جنگ تمام شد ، آبها از آسیاب افتاد ، دوباره به میدان آمدند اما اینبار پشت همه ی شعارهای آرمانی انقلاب ، سنگر گرفتند و همان سنگرها را زدند . خود را ذیل انقلاب تعریف کردند و بخشی از سرمایه اجتماعی را گروگان گرفتند و با ساخت شعارهای هنجارشکن هر روز بر شکاف اجتماعی که تولید خودشان بود ، افزودند . و انتخابات را به عنوان پاشنه آشیل نظام ، سکوی پرش و صعود خود کردند . با شعار گفتگو ، آزادی ، آزادی بیان ، آزادی اجتماعی ، انتخابات آزاد و مثل اینها ، این سرمایه اجتماعی گروگان گرفته را به دنبال خود کشاندند .
نتیجه دو انتخابات گذشته نشان داد که بعد از چهار دهه دوقطبی سازی این گروه ، جمهوری اسلامی توانسته بخش زیادی از سرمایه ی اجتماعی خود را حفظ کند و حتی از نظر کیفی ارتقاء دهد و حالا این انتخابات سرنوشت ساز، غربگرایان را در یک تناقض آشکار گرفتار کرده و نمی دانند چگونه آنهمه سیاهیِ خود ساخته را از مقابل چشمان مردم بردارند . آیا دوباره مردم با آن شعارهای هنجارشکن فریب می خورند یا شعار صداقت را از آنان باور می کنند ؟ آیا دوباره شعور سیاسی مردم به سخره گرفته می شود ؟آیا در تشخیص درست و نادرست دوباره به خطا می روند ؟ آیا عمر سیاسی غربگرایان همچنان ادامه پیدا می کند و باز هم به کمک مردم برگرده همین مردم سوار می شوند ؟ نظر بنده حقیر این است که این اتفاق نمی افتد . پیشگویی نمی کنم اما آمار و ارقام نشان می دهد در بدترین شرایط اقتصادی ، ناامیدی مردم ، دوقطبی شدید و تحریم انتخابات ، حدود 40 درصد از واجدین شرایط ، در انتخابات شرکت می کنند و با هوشیاری رأی می دهند و خوب انتخاب می کنند . حالا اگر در بهترین شرایط این درصد به 75 هم برسد ، همه ی سرمایه اجتماعی گروگان گرفته شده غربگرایان بعلاوه آنچه که بتوانند از بقیه واجدین ، با خود همراه کنند ، باز هم به پای ثابت رأی دهندگان معتقد به صندوق و نظام نمی رسد . و این خطری است که به خوبی احساس کرده اند . و برای همین است تمام حیثیت خود را به میدان آورده اند و شمشیرها را از رو بسته اند که ثابت کنند ، اقلیت تمامیت خواه نیستند .
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
ما رأیمان را به ... می دهیم
هرچند که آقای قالیباف در هیچ مقطعی جزء گزینه های انتخابی بنده نبوده اما هم فردی انقلابی است و هم کارنامه ی درخشان و قابل دفاعی دارد و مواضع او هم روشن و هم صریح بوده . اما یک نکته در این ایام بسیار قابل توجه است . آقای قالیباف در مناظرات 96 در مقابل روحانی و جهانگیری موضع گیری شفافی داشت و برای هر بیننده ای مسجل بود که این، دو تفکرِ متفاوت است که در مقابل هم قرار دارد و بعد هم در تصویب قانون سیاست راهبردی، تبدیل به دشمن درجه یک غربگرایان شد. من بر این باورم که رای دهندگان به قالیباف هم او را با همین شخصیت می شناسند .
در روزهای گذشته ، اول یک دستورالعمل به ظاهر انقلابی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که اگر قالیباف انصراف دهد رأیم را به جلیلی و اگر جلیلی انصراف دهد رأیم را به قالیباف می دهم و در مرحله بعد یک آمار بدون پشتوانه ی جامعه شناختی منتشر شد که اگر قالیباف انصراف دهد بخش زیادی از رأیش به سبد غربگرایان منتقل می شود ولی اگر جلیلی انصراف دهد همه ی رأیش به سبد قالیباف منتقل می شود . مفهوم استنتاجی این دو مقوله این است که آهای مردمی که به جلیلی رأی می دهید ،بترسید ، فقط اگر او به نفع قالیباف انصراف دهد رأیتان در جبهه ی انقلاب باقی می ماند .
این اتفاق سه گزینه را به ذهن جامعه متبادر می کند .1 - یا دوستداران ایشان از فرط علاقه ترجیح می دهند از هر شامورتی بازی و روش زشتی برای مقبول جلوه دادن او استفاده کنند . 2 – یا واقعاً قرار است نقشی شبیه ولایتی بازی کند و با غربگرایان زد و بندی دارد 3 – و یا شعور سیاسی جامعه ایران به قدری افول کرده که تفاوت قالیباف و پزشکیان را متوجه نمی شوند . خروجی هر سه حالت به نفع جبهه ی انقلاب نیست .
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها در ایران چه خبر است ؟
نقد و بررسیِ آنچه در جریان انتخابات جبهه انقلاب اتفاق افتاد و هنوز هم ترکش هایی از آن مصدوم تولید می کند ؛ بماند برای بعد از مرحله ی دوم انتخابات . جامعه ایران در سال 92 از هر نظر آماده تغییرگفتمان بود و غربگرایان با اینکه به خوبی این موضوع را می دانستند، با اینکه در یک مشارکت خوب ،رأی قابل توجهی کسب کرده بودند ، با اینکه پشتوانه ی سابقه ی هاشمی را داشتند ، تمام شعار تغییرشان در مذاکره با کدخدا خلاصه شد . به نظر می رسید که ترجیح می دهند اهداف را گام به گام دنبال کنند و هرکدام را دستمایه ی رسیدن به بعدی قرار دهند . مذاکراتشان به دلایل متعدد خروجی دندان گیری نداشت . آقای رئیسی سکان را به دست گرفت تا این کشتی طوفان زده را که از سال 68 کیلومترها از مسیر خود منحرف شده بود به مسیر اصلی باز گرداند . مسیر درست را بازخوانی کرد و کشتی را به سمت هدف حرکت داد اما قبل از رسیدن به مقصد، پرواز کرد .
اگر این کشتی در مسیر درست حرکت کند، به زودی به مقصد خواهد رسید و تفاوت کاپیتان نقشه خوان و ناشی ، خیلی ها را رسوا خواهد کرد . پس به هر قیمت باید به مسیر انحرافی قبل برگردد . امروز غربگرایان نه آن پشتوانه ی انقلابی (بخوانید قلابی) را دارند ، نه آن پشتوانه ی مردمی را دارند و نه جامعه آمادگی یک انتقال گفتمانی دارد . اما اگر کمی دقت کنیم شعارهای رادیکالی تغییر و تحول بنیادین (بخوانید براندازی) را، هم در بیانیه ها و هم در همایش های انتخاباتیشان به وضوح می شنویم . آیا واقعاً خود را در آستانه ی پیروزی و رسیدن به هدف تغییر بنیادین می بینند ؟ آیا واقعاً به شخصیت بی ثباتی مثل پزشکیان، برای تغییر اعتماد دارند؟ آیا به فرض پیروزی در انتخابات، توان رویارویی با باورهای بخش زیادی از جامعه را دارند ؟ خیر. آنچه در حال رخ دادن است ، تلاش برای بدست آوردن جایگاهی است که بتوان از این مردم به راحتی انتقام گرفت. شک نکنید که با رسیدن به پیروزی چنان زندگی مردم را درهم می پیچند که تا ده ها سال کسی توان سامان بخشیدن به آن را نداشته باشد
اگر امروز نگران فردای فرزندانتان هستید ، اگر تصمیم دارید گامی بردارید و اثربخش باشید ، اگر کسی را می شناسید که هنوز خطر را حس نکرده ، اگر احساس می کنید که باید کاری می کردید ، این مطالب را با هر زبانی که قادرید به گوش دیگران برسانید .
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
33.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مستند را ببینید و در حد امکان منتشر کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
از دی که گذشت ،هر چه گویی خوش نیست
با اینکه رای اول تهران نبود ،با رای بالا رئیس مجلس شد ، چند روز بعد یعنی روز آخرثبت نام، آمد و برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد ، قالیباف را می گویم . به هردلیلی که آمد حضورش غنیمت بود ، در مناظرات شرکت کرد و مثل بقیه ی کاندیداهای جبهه انقلاب مواضع خودش را تشریح کرد و از عملکرد سه ساله رئیس جمهور شهید هم، البته قدری محافظه کارانه دفاع کرد . ظاهراً با توجه به نظرسنجی ها، بعد از دور اول مناظرات نقشش تمام شده به نظر می رسید و می توانست با برگشتن به مجلس اولین نقش پرشکوه را ایفا کند .اما تصمیم به ماندن گرفت . ماندنش شروع شکاف در جبهه انقلاب بود که روز به روز هم بیشتر شد . تحلیل انتخابات مجلس و رأی آقای جلیلی در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که نزدیک به 10 میلیون بود ، نشان می دهد که جبهه ی انقلاب مرزهای های جدیدی برای خود تعریف کرده و به شدت به آن پایبند است . ده میلیون نفر، فرهیخته و انقلابیِ واقعی که از اقشار مختلف جامعه ، تحصیلکرده و نکرده ، کارمند و بازاری ، باریش و بی ریش ، هنرمند و روحانی و ... تکلیفشان با خودشان ، نظام و نقششان در تمدن سازی روشن است . نه تنها گول آیه و حدیث های مناظراتی را نمی خورند بلکه حتی در تشخیص اصلح جبهه ی انقلاب هم بسیار قوی عمل می کنند و انطباق نواصوالگرایی و نولیبرالی را می فهمند . وقتی می بینند قالیباف توسط کسی حمایت می شود که خودش در شهرک شهید محلاتی ساکن است اما رأیش را در مسجد لرزاده به صندوق می اندازد نسبت به انقلابی بودن او شک می کنند .
با اینکه مثل روز روشن بود اقبال عمومی ندارد مورد حمایت قشر کثیری از مداحان و روحانیونی قرار گرفت که سالها برای مردم از موقعیت نشناسی سلیمان صرد خزاعی می گفتند و اصرار داشتند دست ما را بگیرند و تا ظهور همراهی کنند که خدای ناکرده ره گم نکنیم .جالب تر اینجاست که حتی بعد از مرحله اول هم، آنچنان که باید پای کار جلیلی نیامدند ، انگار هنوز اصرار دارند که به هر شکلی اصولگرایی و انقلابی گری را گره بزنند . لازم است همین جا به آنها توصیه کنم که از فردا عبا و میکروفون را کنار بگذارند و به کشاورزی مشغول شوند .(البته با عذرخواهی از کشاورزان عزیز )
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14 👈عضو شوید
https://eitaa.com/َAbidgoli14 👈 نظرات
بسم الله الرحمن الرحیم
دلم سوخت !!!
دلم سوخت برای شورای نگهبان
هرچه گشت در میان نمایندگان غربگرایان که وصل به پرونده ی فساد مالی نباشد ، غیر از پزشکیان پیدا نکرد .
دلم سوخت برای پزشکیان
که آمده بود جملاتی از نهج البلاغه را که در جوانی حفظ کرده برای مردم بخواند ولی از شانس بدش خرقه ی ریاست بر تنش کردند.
دلم سوخت برای قالیباف
که به وسوسه ی تعدادی از نمایندگان و همراهی تعدادی از مداحان ، سابقه درخشان مدیریت و خدمت خویش به تاراج داد .
دلم سوخت برای جلیلی
که مجبور بود برای تبیین برنامه ها ، در برابر جملات درهم برهم و کوچه بازاری رقیب ، از ادبیات نخبگانی استفاده کند و بیش از 16 میلیون نفر منظورش را متوجه نشوند.
دلم سوخت برای شانزده میلیون نفری
که به پزشکیان رأی دادند و هنوز جوهر انگشتشان خشک نشده ، تئوریسین غربگرایان گفت : اینها برای ما مثل خمیر بازی بچه ها هستند .
دلم سوخت برای آن 50 درصدی
که رأی ندادند و هنوز در دوران پیشاانتخاب زندگی می کنند .
دلم سوخت برای رئیسی
که زمین سوخته تحویل گرفت و آماده کشت تحویل داد تا در آن علف هرز بکارند .
دلم سوخت برای رئیسی
که میوه ی رساندن رشد منفی به 6 درصد را نچید و رفت .
دلم سوخت برای رئیسی
که برای مردمی زحمت می کشید که بیش از شانزده میلیون رأی دهندگانش ،حکومت دزدها را بیشتر می پسندند.
دلم می سوزد برای پزشکیان
که حامیانش از همین الآن برایش نسخه ی استعفا پیچیده اند .
دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی
که آزادترین نوع انتخابات را برگزار می کند و همیشه بدهکار است .
دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی
که باید بزودی پاسخگوی انتخاب نادرست مردم باشد.
دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی
که در آستانه جهش و تمدن سازی نوین اسلامی باز هم باید چوب دمکراسی بخورد .
✍🏻 علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
ما مجاهدان پنجشنبه ایم
خواستم از حسین علیه السلام بنویسم دیدم همه عزت است و غیرت است و شجاعت ؛ خواستم از عاشورا بنویسم دیدم همه عبرت است و حکمت است و معرفت ؛ خواستم از محرم بنویسم دیدم که همه سیاه پوشند و عزادار و همه مأجورند به قدر ظرف خویش ؛ خواستم از حسینیه وهیئت بنویسم دیدم به وسعت ایران است و قلم سست ؛ خواستم از عزاداران و حسینیان بنویسم دیدم همه مشغولند ، سینه می زنند و گریه می کنند و شفاعت می خرند ؛ خواستم از یزیدیان بنویسم دیدم همه مفلوکند و ملعونند و مغبون. کمی اندیشه کردم دیدم انگار اینقدر هم که فکر می کنم همه چیز سرجای خودش نیست . دوباره برگشتم تا از اول مرور کنم . از حسین علیه السلام شروع می کنم . آیا هیچ راهی برای رفع تحریم های ظالمانه و پایدارکردن دین جدش وجود نداشت که خودش و یارانش کشته نشوند ؟ آیا نمی شد با یک نرمش قرمانانه (بخوانید بیعت با یزید) برای بچه ها (بیماران پروانه ای)آب (دارو)تهیه کرد . ای حسین هرچند که تا به حال هیچ ظالمی با التماس و خودتحقیریِ مظلوم، دلش به رحم نیامده ولی اینهمه تندروی برای چه ؟ بعد از 1400 سال، از کربلای تو درس مذاکره می گیرند ولی تو ، خود وخانواده ات را به کشتن دادی . ای حسین این چه فنی است که شاگرد می داند و استاد نه ! ببین دین جدت را با کمی خفت پذیری ، کمی بی شرمی ، کمی دروغ ، کمی مردم فریبی و کمی خودشیفتگی هم می توان پایدار کرد .
ای حسین ! محرّمت را دوست داریم ، با شنیدن روضه ات احساسمان غلیان می کند ؛ مظللومیتت را می پسندیم ؛ کار نداریم که چرا به کربلا آمدی ، کارنداریم که چه می خواستی و چه می خواستند ، کار نداریم که از ما چه می خواهی ، فقط دلمان می خواهد گریه کنیم ، فقط برای تو و برای مظلومیتت ، هرجای تاریخ و هرجای عالم هر اتفاقی که می خواهد بیافتد ، روضه ات عشق است . محرّمت عشق است ، بدون اینکه از جایمان تکان بخوریم همه ی مشکلات کوچک و بزرگ عالم بشریت حتی ظهور فرزندت را با گریه بر تو حل می کنیم . به ما چه که در غزه چه خبر است ، تا دلت بخواهد برایت گریه می کنیم به شرطی که آب توی دل خانواده هایمان تکان نخورد . اصلاً شأن هیئت باید حفظ شود ، حرمت هیئت و حسینیه را نباید با حرف های سیاسی خدشه دار کرد ، هیئت را با سیاست چه کار ؟ ای حسین مگر تو سیاسی بودی ؟ مگر نه این است که تو و فرزندانت را در یک سفر تجاری و تفریحی محاصره کردند و مردانتان کشتند و زنان و کودکان را به اسارت بردند . ای حسین ! تا گریه هست عبرت از عاشورای تو به چه کارمان می آید ؟ چه فرقی می کند که بتوانیم دروغ را از راست تشخیص دهیم یا نه ؟ چه فرقی می کند در انتخابمان عزت بخریم یا تحقیرمان کنند ؟ چه فرقی می کند منتخبمان برای حل مشکلات بین مردم باشد، یا خرید از سوپر مارکت ؟ چه فرقی می کند در پی حل مسائل کلان باشد یا از این هیئت به آن هیئت شوآف کند ؟ چه فرقی می کند وقتی شیعه ی تو و پدرت علی علیه السلام هستیم و شعارمان حق است و عدالت ، امتیاز داشته باشیم یا نه ؟ چه فرقی می کند که مجاهدان جمعه (آنان که قبل از انتخابات پول خرج می کنند) یا مجاهدان شنبه (آنان که بعد از انتخابات کمک می کنند) چقدر سهم داشته باشند ؟ مهم این است که مجاهدان پنجشنبه(مردم) گرده هایشان آماده سواری باشد که ما هستیم ،
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
ما اگر با هم دعوا نکنیم و وفاق داشته باشیم ...!
این جمله ای است که در چند هفته گذشته به کرات از آقای پزشکیان شنیدیم و او بالاخره به کمک همین جمله و جملاتی شبیه آن رئیس جمهور ایران شد .
آقای پزشکیان ! مردم ایران ،روزِ بعد از انتخابات همانگونه زندگی می کنند که روز قبل از انتخابات.هیچ کس از نانوایش ، میوه فروشش ، قصابش ،تعمیرکار اتومبیلش نمی پرسد که به چه کسی رأی دادی و چرا رأی دادی . کافی بود به جای مخابره این جمله دشمن شادکن به دنیا ، پشت به تریبون می ایستادی و به همان چندنفری که پشت سرت ایستاده اند و همچنین به خودت توصیه می کردی که دعوای سهم خواهی هایشان را با انواع دروغ و تهمت به رئیس جمهور شهید، به جامعه نکشانند .
آقای پزشکیان ! حالا که به ریاست جمهوری منصوب شده اید .ما همان کاری را انجام می دهیم که آقایمان می پسندد . چرا که ما متهمیم به تبعیت ، و این تبعیت به ما بصیرت و قدرت تفقه می دهد چون نمی خواهیم مصداق کلمه ی کثیر در آیه 179 سوره ی اعراف باشیم . پس اگر لازم باشد حمایتت می کنیم ،تشویقت می کنیم ، تکریمت می کنیم ، دعایت می کنیم . اما به هر قیمتی تاییدت نمی کنیم .
آقای پزشکیان ! نزدیک به نیمی از رأی دهندگان، به شما رأی نداده اند . این بدان معنی نیست که با شما سر جنگ دارند ؛ از اول هم با شما دعوا نداشتند ؛ اما به این معنی هم نیست که به جای عیدی ، دعا کنند تا شما به اهدافتان برسید ؛ مگر اینکه اهدافتان همسو با منافع کل ملت ایران باشد . و از آن خسارت محض حاصل نشود .
آقای پزشکیان ! شعارهایتان با کسانی که دور خود جمع کرده اید و پول هایی که برایتان خرج کردند ،هیچ سنخیتی ندارد . مطمئن باشید آنها جز به منافع خود و عقده های فروخفته شان نمی اندیشند و اگر لازم باشد با لگدمال کردن آبرویتان ،از شما هم عبور می کنند .
آقای پزشکیان ! کارتان سخت است . قبل از شما رئیس جمهورهایی بودند که فقط با شعار و دوقطبی سازی کار خود را پیش می بردند اما جامعه امروزِ ایران رئیس جمهوری را دیده که فقط و فقط خدمت می کرد و به همین دلیل است که نهج البلاغه خوانی شما 14 میلیون نفر را قانع نکرد . پس برای اقناع آنها و وفاق واقعی ، روش دیگری اتخاذ کنید .
آقای پزشکیان ! شما با مردمی طرف هستید که استقلال را به معنای قرآنی آن می پسندند و جهانی شدن را به معنای هضم در معده قدرت های بزرگ نمی پذیرند اما آنهایی که شما را هدایت می کنند و به شما مشورت می دهند عکس آن را دوست دارند و شک نکنید که شما را به همان سمت خواهند برد .
✍🏻علیرضا محمدرضائی
https://eitaa.com/bidgoli14
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا گستره ی جفرافیای بدون مرز مقاومت، دست و پاگیر پزشکیان خواهد بود ؟
حضور بعضی از سران جبهه مقاومت در مراسم تحلیف ، نطق انقلابی آقای پزشکیان ، تقدیر و تشویق او توسط حضار ، تشکر ویژه شهید اسماعیل هنیه از او و ابراز احساسات متقابل ، نمایشی از هماهنگی سیاست های خارجی دولت جدید با عملکرد جبهه مقاومت را به جهان مخابره کرد . شهادت اسماعیل هنیه و مراسم بسیار باشکوه تشییع او در تهران و حضور میلیونی مردم ، این نمایش را واقعی تر و الزام آورتر نشان داد؛ اما یک روز پس از این حادثه، ظریف به عنوان معاون راهبردی رئیس جمهور جدید معرفی شد . اگر در خوشبینانه ترین حالت فکر کنیم که هدف از این انتصاب، ارسال هیچ پیامی به دشمن نبوده، اما از اثر منفی این دوگانگی بر اذهان نمی توانیم چشم پوشی کنیم . درشرایطی که جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، معتقد به خونخواهی مهمان عزیزش می باشد، شخصی به عنوان معاون راهبردی رئیس جمهور معرفی می شود که هیچ اعتقادی به این خونخواهی ندارد و قبلا هم به صراحت گفته : که سیاست خوب این است که مشکل فلسطین را به خودشان واگذار کنیم .
هرچند که امروز آقای پزشکیان رئیس جمهورِ جمهوری اسلامی ایران است اما آیا ناهماهنگی کادر سیاست های راهبردی او با عملکرد جبهه ی مقاومت ، ره را برای او هموار می کند و او دست پر از میدان سیاست خارج می شود و یا مقصرعدم دستیابی موفقیت خود را در شعارهای روی موشک و قانون راهبردی مجلس جستجو می کند ؟ نیم نگاهی به اتفاقات چندسال گذشته ،به این سوال جواب می دهد .
امروز جبهه ی مقاومت از فلسطین تا واشنگتن از هر زمان دیگری قوی تر است . اگر روزی نوشتن شعار بر روی موشک ها مذاکرات را به بن بست می کشاند ، امروز شلیک نشده ی آنها ، پرواز های تلاویو را تعلیق و بورس آمریکا را تضعیف می کند . اگر روزی بمب های چندتنی سعودی، هر روز یمن را عزادار می کرد امروز پهپاد رادارگریز یمن در قلب اسرائیل فرود می آید . اگر روزی با یک نگاه چپ آمریکا ، حکومت ها عوض می شد ، امروز مقاومت، گلوی حکومت جعلی صهیونیست ها را از هر طرف می فشارد و کاری از دست کدخدا ساخته نیست .
امروز به هر بهانه ای، خواه رفع تحریم و حل مشکل آب خوردن و یا خرج کردن از رأی مردم ، مقابله با جبهه ی مقاومت را به شکست می کشاند . این نگاه فقط می تواند مصرف داخلی داشته باشد که آن هم در ایام انتخابات کارایی دارد و عملکرد دولت را در عرصه ی کلان ، پشتیبانی نمی کند . آنها که ترور اسماعیل هنیه را در حد مزاحمت برای دولت پزشکیان تقلیل می دهند ، فقط جلو پای خود را می بینند و از یک نگاه راهبردی عمیق محرومند و بیچاره دولتی که تدوین سیاست های راهبردی خود را به آنها واگذار کرده .
✍🏻 علیرضا محمدرضائی
((لطفاً منتشر کنید ))
https://eitaa.com/Abidgoli14 نظر
https://eitaa.com/bidgoli14 عضویت