بیسیمچی
خواستم در باره درد و رنج جانبازان بنویسم مانده ام کدام دردشان را بیان کنم؟!
جاماندن از قافله #شهدا را،
تاب نیاوردن را،
زجر کشیدن اطرافیان را،
دردهای پی در پی را،
فراموش شدنشان را،
بغض های سنگینشان را
و یا نگاههای سنگین بعضی از آدمها را؟!
از کدام جانباز بگویم؟!
از #جانبازان_شیمیایی با آن
سرفه های درد آلودشان،
عفونت های مکررشان،
زخمهای تاولشان،
چشم های پرخونشان،
خلطه های خونیشان،
یا از همنشینی با کپسولهای اکسیژنشان؟!
از #جانبازان_قطع_نخاعی بگویم؟!
از زخمهای بسترشان،
همنشینی با ویلچرشان،
سکوت سنگینشان
و درد پنهانشان؟!
از #جانبازان_اعصاب_و_روان بگویم؟!
از آنهایی که روی خود را با سیلی سرخ می کنند،
از سردردهای سرسام آورشان،
از ترس فرزندانشان،
از بهت همسرشان،
یا از نگاه بعضی ها به آنها بعنوان موجی؟!
از #جانبازان_نابینا بگویم؟!
از مظلومیتشان،
تاریکی شان،
از غربتشان...
از #قطع_عضویها بگویم؟!
یا از تیر و ترکش خورده ها؟!
یا از جانبازانی بگویم که سالهاست در انتظار نوبت کمیسیون تشخیص جانبازی هستند؟!
یا از آنهائی که سالهاست به جرم نداشتن صورت سانحه و مدرک بالینی همزمان باید خود و خانواده آنها بسوزند و بسازند؟!
از کمرنگ شدن اعتبارات درمانی جانبازان بگویم یا از عدم حمایت درمانی درست؟!
باید از همه اینها گذشت زیرا جانبازان و خانواده های آنها با این دردها و رنجها کاملا آگاه هستند ولی باید به یک چیز اعتراف کنم که امنیت تمامیت امروز من و کشورم مرهون ایثارگری و صبوری این جانبازان است اینچنین است که زبان قاصر و قلم ناتوان از بیان عظمت شماست و با تمام وجود سر تعظیم فرود می آورم به اینهمه غیرت، و دلاوری و از خداوند متعال برای همه جانبازان چه با درصد چه بدون درصد آرزوی سعادت و سلامتی خواستارم...
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار...
نوشته: اینستاگرام حاج حسن نقاش زاده
جانباز هفتاد درصد دفاع مقدس
@bicimchi1