فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورپرایز مسیحیان لبنان
ارامنه (مسیحیان) لبنان دیشب _شب پنجشنبه_ در جشن عید میلاد حضرت مسیح «علیهالسلام»، همه را با تمثال #سیدحسن_نصرالله غافلگیر کردند.
@bicimchi1
#خاطرات_شهید
بچّهها محاصره شده بودند....
نیروهای پشتیبانی نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
#شهید_محمدرضا_کارور
#درس_اخلاق
@bicimchi1
سه وعدهای که آیتالله خامنهای، قبل از انقلاب به فرزندانشان دادند....
رهبرانقلاب:
«بنده قبل از انقلاب به خانوادهمان گفتم که اگر انقلاب شد - حالا فکر انقلاب هم به ذهن کسی نمیگذشت- سه تا کار برايتان میکنم:
🔽يکی اين که میبرمتان #سينما.
🔽يکی اين که يک تفنگ برای بچهها میخرم؛ تفنگ بادی آن وقت معمول شده بود بچهها میخريدند، بچهها میگفتند بابا تفنگ، ما هم تعليق به محال کرديم.
🔽يکی هم گفتم میبرمتان مصر برای اينکه اين قراء را، #مصطفی_اسماعيل را ببينيد. آن وقت خيلی نوار [قرآن] توی خانهی ما [بود].
خانوادهی ما همين طور میگويند اين مصر، نشد؟ سينما هم نبردمشان، البته خودشان رفتند.» ۷۹/۳/۴
۵ دی ۵۷: درگذشت شیخ مصطفی اسماعیل، قاری بزرگ مصری
#زندگینامه_رهبر_انقلاب
@bicimchi1
همسر عزیزم!
فقط زهره را مواظب باش
و عوض من ده بار او را ببوس!
#شهید_محمد_جان_کاوه
@bicimchi1
#میاندار
رزمندهای که شفا گرفت
قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود، شب جمعه برادران درخواست کردند که برای خواندن دعای پر فیض کمیل در مسجد پادگان جمع شویم. یکی از دوستان نابینا بود و جایی را نمیدید. قبل از اعزام، هرچه تلاش کردند تا مانع از آمدنش به جبهه شوند موفق نشدند. میگفت: «میتوانم لااقل آب برای رزمندگان بریزم».
آن شب در اواسط دعا بلند شد. مدام صدا میزد: «یابنالحسن (عج)، مهدی جان کجا میروی؟ من نابینا هستم. من نابینای چشم بسته را از این گرفتاری و فلاکت نجات بده». در حال گریه به راه افتاد و 20 متری جلو رفت و فریاد زد: «خدا را شکر، خدا را شکر، چشمانش باز شد، بچهها دورش حلقه زدند و او را غرق بوسه کردند. آن شب همگی خدا را شکر کردیم که امام زمان (عج) به مجلسمان عنایت نمودند.».
راوی: جلال فلاحتی
#شهدا و امام زمان(عج)
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از خوردن نان خشک تا حضور سرزده در مناطق زلزلهزده بم توسط رهبرانقلاب با لباس مبدل
🗓 سالگرد زلزله بم
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه شیرین کاری هم از شهدا ببینیم بد نیست!😁
جوانی از جنس خودمون با همون شور و حال ...
#شهید_حسین_معز_غلامی
#شهدای_مدافع_حرم
@bicimchi1
تــوجان منے
میروے لااقل
دلـــم را به رسم
امانت بگیر
من اینجا به داغت
صبورم ولے
تـــــو آنجا برایم
#شفاعت بگیر
#شبتون_شهدایی
@bicimchi1
چه خورشیــد غزلخــوان قشـنگی
چه چشـم انــداز رقصــان قشنگی
شکفته پشت شیشه غنچه ی برف
عجـب صبــح زمســـتان قشــنگی
#شهراد_میدری
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_فأنا لا أملكُ فيالدنيا إلا
#عينيک و #أحزاني
_من چیزی از دنیا ندارم به جز
#چشمهایت و #غمهایم...
#شهید_محمد_رضا_الوانی
#ارسالی_همسر_بزرگوار_شهید
@bicimchi1
#مادرانہ
باید به روےِ
قبرِ شهیدان
اضافه ڪرد
با هر شهید،
مادری از بین
رفتهاست...
#سالگرد_شهادت
#شهید_ابراهیم_رزاقیان
@bicimchi1
#مقام_معظم_رهبری:
رفتن یک جوان به سمت جبهه و محل خطر،فقط مجاهدت او نیست
خود او به جبهه می رود،مدتی جهاد می کند و به شهادت میرسد،مجاهدت او تمام می شود
اما مجاهدت آن همسر جوان ادامه دارد
اینها که شکایت نمی کنند،اینها که این را پای خدا محاسبه می کنند،اینها که با این صبر و شکرخودشان گردونه ی مجاهدت را بین مردم ادامه می دهند...
@bicimchi1
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ ...
فقط خواستم بگویم
با آنهایی که دوستت ندارند
هیچ نسبتی ندارم ...
دوبيتى جا ندارد تا بگويم
چقدر #سيد_على را دوست دارم....
@bicimchi1
فرمانده لشکر فاطمیون به خیل یاران شهیدش پیوست
#فرمانده_لشگر_فاطمیون، مدافع حرم شهید #سید_محمدجعفر_حسینی به یاران با وفای حضرت زینب(س) پیوست.
جزییات مراسم تشییع آن شهید، متعاقبا اعلام خواهد شد.
#شهید_ابوزینب که بود؟
#سید_محمدجعفر_حسینی، متولد سال ۱۳۶۳ از نیروهای قدیمی فاطمیون بود که اولین بار پیش از تشکیل لشکر فاطمیون برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به همراه نیروهای ایرانی به سوریه رفت.
بعد از تشکیل لشکر فاطمیون به همت #ابوحامد عضو این لشکر شد و از همرزمان شهید #مصطفی_صدرزاده، ابوحامد، حجت و دیگر فرماندهان شهید این لشکر بود.
او از فعالان عرصه جهادی و فرهنگی در حوزه مهاجرین بود که با تشکیل ستاد ویژه خادمین در حماسه اربعین حسینی خدمت میکرد و با تشکیل هیأت شهدای گمنام افغانستانی و دورههای آموزشی ویژه مهاجرین قدمهای اثرگذاری را در جهت توانمندسازی دانشجویان و جوانان افغانستانی در ایران برداشت.
شهید حسینی در سال ۹۶ در اثر اصابت موشک به شدت مجروح شد که این سالها را با درد و رنج ناشی از مجروحیت سپری کرد تا سرانجام در سن ۳۵ سالگی به شهادت رسید. از وی دو فرزند به یادگار مانده است.
@bicimchi1
و پسری در کودکی مرد شد
کاش یادمان باشد
امنیت را به خون خریدیم
و بهای خون قابل محاسبه به ارزش دلار نیست
کاش یادمان نرود
دلتنگی آنان که همه چیزشان را دادند تا هیچ چیزمان آسیب نبیند
کاش حداقل یادمان بماند که زخم زبان نزنیم به ولی نعمتانی که عزیز، امید و عشقشان را تقدیم کردند تا...
@bicimchi1
#دلتنــــگ
ای هادی دلم...
☘️دريايي كه در آن گام نهادي پر بود از صيادان،
☘️ اما تو فقط خورشيد را مي ديدي و
پيش مي رفتي، 🍃اگر در دام اسيرهم مي شدي خود را
رها مي كردي كه باز پيش بروي.
🍃چه دستاني را كه نگرفتي و سوي روشنايي نبردي
🍀چه وجودهايي را كه از تور صيادان رها
نكردي و به دل دريا نسپردي
🍀چه زيبا رفتي ابراهیم....
گاه كه دلم مي گيرد ،
با خود مي گویم...
گفتنی نیست.....
.
.
گمنامیات را میخواهمُ بس....
#ابراهیم_دلها
#ابراهیم_هادی
#هادی_دلم
شبتان آرام و سرشار از یاد خدا و شهدا
@bicimchi1
بیسیمچی
فرمانده لشکر فاطمیون به خیل یاران شهیدش پیوست #فرمانده_لشگر_فاطمیون، مدافع حرم شهید #سید_محمدجعفر_ح
کسے بیاید
من را دعــوت ڪند
بہ رفـتــن....
بہ " رفـتـن" از تمـــام ڪسانے
ڪہ رفــتہ اند
و من هــنوز
در آنها مانـــــده ام!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_محمدجعفر_حسینی(ابوزینب)
#صبحتون_شهدایی🌷
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه بانوی لبنانی با شبکه المیادین که خشم و #عصبانیت_آمریکایی هارا به همراه داشت و فیلممصاحبه او ترند اول در لبنان شد
زهرا قبیسی خطاب به #سیدحسن_نصرالله:
🔹ما بخاطر یک چالش اقتصادی عزت نفس و غرورمان را کنار نمیگذاریم.
🔹هرچه پیش روی ما باشد، ما به شما امید داریم و شما حتما به ما امید دارید چون ما جوانان تنبل و ضعیف نیستیم، خدا خفظتان کند.
@bicimchi1
#بخشی_از_نامه_بهروز_به_خواهرزاده_اش :
جنگ به پيش ميرود و مدعيان دروغين خلق، در پس شعارهاي رنگ و وارنگ، استفراغِ اربابانِ خود را نشخوار ميکنند .
کرکسها و لاشخورها، در انتظارند تا روزي بر اين #انقلاب فرود آيند و هر کدام تکهاي را به يغما ببرند. و اين ما هستيم که با مبارزه خود، آرزوهاي آنها را به گور خواهيم فرستاد؛ و انشاءالله همۀ اين سختيها، سپري خواهد شد
و خدا کند که همه از اين آزمايش بزرگِ الهي، سربلند و پيروز بدر آييم؛ و به جاي پرداختن به منافع خود، به منافع انقلاب بپردازيم.
بجاي دعوت به رخوت و سستي، دعوت به استقامت و پايداري کنيم، و به جاي رندي و تهمت و افترا، دروغ و تقلب و خودخواهي، فداکاري و مردانگي و انصاف و مروت و مبارزه پيشه کنيم تا به ياري خدا نصرت و پيروزي حاصل شود .
#شهید_بهروز_مرادی
@bicimchi1
باید یـادمان بـماند..
سختـے سنگرهاے ڪمیݩ را..
هـور را..
نیـزارها را..
واخـلاص رزمنـده ها را..
تا مبـادا زمان ما را با خـود ببرد
مدیون چه ڪسانـے هستیـم..
@bicimchi1
چشمهایمان را مے بندیم کہ مبـادا #نگاهمـان بہ نگاهـش گره بخورد ...
کہ کم گذاشتیم برایشان
خیلی کم...
@bicimchi1
#خاطرات_شهید
پدرش میگفت: آخرین باری که آمده بود مرخصی خیلی حال عجیبی داشت.
نیمه شب با صدای ناله اش از خواب پریدم. رفتم پشت در اتاقش....
سر گذاشته بود به #سجده و بلند بلند گریه میکرد.
میگفت: خدایا! اگر #شهادت را نصیبم کردی، میخواهم مثل مولایم امام حسین (ع) سر نداشته باشم .مثل حضرت عبا (ع) بی دست شهید شوم ...
دعایش مستجاب شد و یکجا سر و دستش را داد...
راوی: پدر سردار بی سر
#شهید_ماشاءالله_رشیدی
@bicimchi1
و مظلومیت سهم علی بود از دنیایی که کاخ سبزش را دیگران داشتند و نعلین پاره اش را او...
و اقتدار هم مرام علی بود در دنیایی که خیلی ها او را ضعیف و شکننده میخواستند، اما طومارشان به اذن خدا در هم پیچیده شد...
تو مظلومی شبیه مولایمان علی،
و اما تو مقتدری شبیه مولایمان علی و چه دوست داشتنی، چه ستودنی، چه پشت و پناه محکمی هستند این علی ها...
#سحر_شهریاری
@bicimchi1
بیسیمچی
شهید ۱۳ ساله گیلانی را بیشتر بشناسیم
شهید «جمشید داداشی» در یک خانواده متدین در تاریخ ۱ تیر ۱۳۴۸ در شهرستان رودسر دیده به جهان گشود در سنین کودکی پدرش را از دست داد و او را برای فراگرفتن قرآن به مکتب فرستادم تا بتواند قرآن را به طور کامل فراگیرد.
این شهید بزرگوار بسیار مردم دوست بود و کوچکترین درآمد خود را در اختیار نیازمندان قرار می داد، بعد از اینکه به سنی رسیده بود که می توانست هدف و راه خود را انتخاب نماید عازم تهران شد در آن جا مدتی مشغول به کار بود.
زمانی که جنگ شروع شد شوق رفتن به #جبهه در او زبانه می کشید و چون سنش کم بود اجازه رفتن را نداشت برای همین بلیط اهواز تهیه نمود. به دوستان خود گفت خواهرم در اهواز است و می خواهم بروم و به او سری بزنم در حالی که او اصلاً خواهری نداشت.
بدین ترتیب او به جبهه رفت و مدت ۶ ماه در اهواز و جبهه بود. او در جبهه علاوه بر خدمت کردن درس نیز می خواند تا از نظر علمی نیز به پیشرفت بالایی دست یابد. به امام علاقه زیادی داشت و پس از حضور در عملیات فتح المبین منطقه شوش – اهواز در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۶۱ در سن ۱۳ سالگی به #شهادت رسید.
قبل از شهادتش خواب دیدم که دستش روی سرش است به او گفتم: چه اتفاقی برایت افتاده است؟ گفت: مادرم سرم درد می کند وقتی به سرش نگاه کردم دیدم زخمی شده و بعد از چند روز خبر شهادتش را همانگونه که به خواب دیده بودم برایم آوردند.
@bicimchi1