eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.4هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
Ramazan 1403.01.01 - Shab 10 - H-Sarollah.Rasht - Rehlat H-Khadijeh S - 10 - Abozar Biukafi - Shor I-Hosein A.mp3
7.65M
آزاده‌ای که کعبه‌ی عشق است کوی او دارند چشم اهل دو عالم به سوی او ای جان فدای همت آن عاشقی که بود در راه دوست کشته شدن آرزوی او عشق شیرینم یا اباعبدلله یار دیرینم یا اباعبدالله درد و تسکینم یا اباعبدالله دین و آیینم یااباعبدلله ذکر تلقینم یا اباعبدلله لحظه‌ی مرگم با دعای زهرا؛ تورو می‌بینم یا اباعبدالله ای یار و طبیب من حسین ای نعم الحبیب من حسین (نعم الحبیب من حسین) ای توتیای دیده‌ی جان خاک پای تو ریزم ز دیده‌ی اشک به بزم عزای تو حجاج راه کعبه گرفتند و عاشقان دارند همچنان هوس کربلای تو ای کس و کارم یا اباعبدلله دل و دلدارم یا اباعبدلله یار و غم‌خوارم یا اباعبدالله نور اذکارم یا ابا عبدلله من دوست دارم یا اباعبدلله توو شلوغی روز محشر آقا من تورو دارم یا اباعبدلله ای صبر و شکیب من حسین ای نعم الحبیب من حسین (نعم الحبیب من حسین) شاعر: آقای [شب دهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ز من مپرس که عمری چه کار می‌کردم گنه به محضر پروردگار می‌کردم بیا و آبرویم را بخر که بین همه به دوستیِ شما افتخار می‌کردم چو شمع سوخته در محفل محبت تو سرشک دیده‌ی خود را نثار می‌کردم یه یاد گُلشن روی تو فصل هر پاییز خزانِ باغ دلم را بهار می‌کردم طلوع ماه مُحرم غم نهانم را به جامه‌ی سهم آشکار می‌کردم برای سجده ز دوران خردسالی خویش همیشه خاک تو را اختیار می‌کردم ز کودکی چو نگاه‌م به آب می افتاد سلامت از جگر داغ‌دار می‌کردم اگر حرام نبود ای شهید ماه حرام به یاد تشنگی‌ات انتحار می‌کردم چو کودکی که به سوی پدر پناه بَرد به دامن تو زدوزخ فرار می‌کردم به شوق دیدن ماه رخت به بستر مرگ همیشه آرزوی احتضار می‌کردم از آن تخلّص خود را نهاده‌ام «میثم» که وصف منقبت هشت و چار می‌کردم شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
ای آفتاب زهرا عجل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجل علی ظهورک گُم‌گشته‌ی وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجل علی ظهورک بی‌تو غریب؛ قرآن، بی‌تو اسیر؛ عترت بی‌تو علی‌ست تنها، عجّل علی ظهورک نَه طاقتی نَه صبری، تا چند پشت ابری؟! ای مِهر عالم آرا، عجل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجل علی ظهورک کُند دعایت زهرا، زند صدایت حیدر الغوث یابن زهرا، عجل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بُریده گوید بر انتقام بازآ، عجل علی ظهورک هم عمه‌ها پریشان، هم جد توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجل علی ظهورک بر «میثم‌ت» نگاهی، از لطف گاه‌گاهی ای چشم حق تعالی، عجل علی ظهورک شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.04 - Shab 13 - H-Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - Monajat.mp3
4.51M
باز در خونه‌ت شده غلغله خدا!، دور و برت پُرِ گدا چون خونه‌ی امید سائلِ خدا، ما درهمیم نکن جدا ردم نکن، پیش تو کار بنده گیره، بس که گناه کرده اسیره می‌ترسه که بدون توبه، سر بذاره رو خاک بمیره ردم نکن، دریابم امروز فردا دیره، جوونی من داره میره نکه با یه توشه عصیان، جونمو عزرائیل بگیره (الهی العفو یا الله) «فاما السایل فلا تنهر» چی شد؟، گفتی گدا رو رد نکن گفتی گدا رو می خری، بخر...، چی شد؟ امشبو خوب و بد نکن من اومدم، هر چی که گفتی حاضرم من، خیلی پریشون خاطرم من باطنمو کسی نفهمید، بس که اسیر ظاهرم من من اومدم، می‌دونی که مسافرم من، توو دنیا حکم عابرم من به جان زهرا بپذیرم، اینجا نیام کجا برم من؟! (الهی العفو یا الله) حالا که رحمتت وسیع و عام شده، حجت به من تمام شده این نفس سرکش از دم تو رام شده، صاحب احترام شده خدای من؛ خطامو دیدی و ندیدی، زبون گناه کرد نشنیدی رفته بودم توو دام شیطان، اگه منو نمی‌خریدی خدای من؛ نگو که دیگه دیر رسیدی، نگو که از من دل بُریدی گناه منو انداخته از پا، جز تو ندارم هیچ امیدی (الهی العفو یا الله) شاعر: آقای [شب سیزدهم ۱۴۰۳.۰۱.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
اگرچه عاشق ناقابل شماست دلم بیا به خاهی خود منزل شماست دلم اگر که شیعه شدم از دل شماست دلم که از اضاهی آب و گِل شماست دلم من آفریده شدم تو دل مرا ببری طفیل هستی عقاند آدمی و پَری تو آمدی رمضان سفره‌ی ضیافت شد شب تولد تو تازه ماه رؤیت شد همین که در دو جهان کار تو کرامت شد خیال من دگر از روز حشر راحت شد به شکر آنکه برای خدا حسن شده‌ای چهار رکعت یومیه‌های من شده‌ای همیشه پشت در خانه‌ی تو مهمان است بیا ز خانه که در کوچه راه‌بندان است هر آن کسی که گدایت نشد پشیمان است الا که گوشه‌ای از سفره‌ی تو ایران است چه می‌شد اگر قبر تو در ایران بود شب ولادت تو صحن تو چراغان بود سه بار زندگی‌ات را به این و آن دادی جذامی آمده و روی خوش نشان دادی به آنکه گفت به تو ناسزا امان دادی گرسنه بود و به او قرص‌های نان دادی هزار سفره اگر هم فراهم آورده کرم کنار کریمی تو کم‌آورده ازل ندیده دگر تا ابد همانندت غزل چه هست به جز بندهای دربندت جمل شکسته شده فتنه‌اش ز ترفندت عسل شده ست چه شیرین ز کام فرزندت برای روز مبادا دوتا پسر داری دوتا پسر که نَه یک جفت شیر نر داری سفید نیست که سرخ است پرچم صلح‌ت و نیست صحبت سازش در عالم صلح‌ت نبود تیغ بُرنده‌تر از دم صلح‌ت بپاست کرب‌وبلا از مُحرم صلح‌ت سکوت تو ثمرش می‌شود قیام حسین شما امام حسن هستی و امامِ حسین تو اعتبار زمین، افتخار زهرایی قرار فاطمه‌ای، بی‌قرار زهرایی توئی که تا به ابد رازدار زهرایی میان کوچه فقط تو کنار زهرایی دوباره حرف تو شد نام مادرت بُردم مرا ببخش اگر خاطر تو آزردم شاعر: آقای [ولادت امام حسن (ع) ۱۴۰۳.۰۱.۰۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
می‌رسد باز به گوش دل ما این آواز چه نشستید که در‌های عنایت شد باز جاری از طور ولایت شده سر‌چشمه‌ی نور چشم دل خیره شد از دیدن این چشم‌انداز تا که از چرخ چهارم شنود «روح‌الله» سخنی روح‌افزا، زان دو لب روح‌نواز گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت زهره گردید هم‌آغوش جگر گوشه‌ی ناز به صفای قدمش ماهِ خدا گشت دو نیم؟! یا نبی آمد و شق‌القمر است این اعجاز؟! مکه در زمزمه‌ی آیه‌ی «فَاخلَع نَعلَیک» وادی قدس شد از جلوه‌ی خورشید حجاز ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد ای حقیقت که بوَد تحت شعاع تو مَجاز به خدا آینه‌ی حُسنِ رسول اللهی ای ظهور ازلی، ای ابدیّت‌پرواز به جمال ملکوتی تو هر کس نِگریست آفرین خواند بر آن صورت و صورت‌پرداز جز تو ای سید و سالار جوانان بهشت در سراپرده‌ی عصمت که شود مَحرم راز؟! کَرمت نامتناهی بوَد، ای چشمه‌ی فیض تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز همه‌ی سعی تو آن بود که کوتاه شود دست نامحرم از این مکتب محروم‌نواز آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود یک وفا‌پیشه و یک جان‌به‌کف و یک سرباز اُمت از دایره‌ی عشق تو بیرون رفتند ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز عرقِ شرم به پیشانی سجاده نشست چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک؟! خلق در شیب نشیب‌اند و تو در اوج فراز غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز تا مگر باز کند عقده‌ی دل را به بقیع هر گفتار غمی، سوی تو می‌‌آید باز شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بوَد عوض شمع دل فاطمه در سوز و گداز آرزوی «شفق» این است که گاهی او را به طواف حرم پاک تو بخشند جواز شاعر: آقای (شفق) [ولادت امام حسن (ع) ۱۴۰۳.۰۱.۰۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.06 - Shab 15 - H-Sarollah.Rasht - Veladat I-Hasan A - 03 - Abozar Biukafi - Sorod.mp3
6.25M
قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کُند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کُند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظه‌ی دیدار پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟! علی‌ست باب الهی علی‌ست حصن حصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهر قدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چنان مدیح علی از زبان پاک حَسن نشست بر دل کروبیان عرش‌سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار شاعر: آقای [ولادت امام حسن (ع) ۱۴۰۳.۰۱.۰۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.06 - Shab 15 - H-Sarollah.Rasht - Veladat I-Hasan A - 04 - Abozar Biukafi - Sorod.mp3
13.76M
قرص قمر زهرا، پسر مولا، اومد از راه به‌به به روی زیباش، به قد و بالاش، ماشاءالله بهترین شبی که توی تقویمه واسه‌ی گداها شب تکریمه دعوت خونه‌ی علی ولیمه نفس‌های ملائک دمِ «جانم حسنِ» میگه روح الامین، روح و روانم حسنِ ماه نمیه‌ی ماه رمضانم حسنِ (حسن جانم حسن) حاتم، می‌کنه اقرار، توی دربارش، حاجت‌منده امشب، توو مناجات‌ش، به کرامات‌ش، دل می‌بنده جبرئیل، شاد و لب‌ش خندونه میکائیل، همیشه خونه‌ش مهمونه اسرافیل، توی آسمون می‌خونه تپش‌های دلم هر زبانم حسنِ توی این شب‌ها اوج هیجانم حسنِ ماه نمیه‌ی ماه رمضانم حسنِ (حسن جانم حسن) رزمش داره آوازه، حماسه‌سازه، نوو معرکه وقتی، می‌کِشه شمشیر، می‌کِشن تکبیر، ملائکه انگاری علی اومده توو میدون دشمن از غضب نگاش روگردون صحرا از تیغ دودَمش شد حیرون علمدار جمل ورد زبانم حسنِ توو محشر همه‌ی امن و امانم حسنِ ماه نمیه‌ی ماه رمضانم حسنِ (حسن جانم حسن) [ولادت امام حسن (ع) ۱۴۰۳.۰۱.۰۶] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Ramazan 1403.01.07 - Shab 16 - H-Sarollah.Rasht - Veladat I-Hasan A - 01 - Abozar Biukafi - SherKhani #54.mp3
10.79M
به زعم خویش تا پایان دنیا زنده می‌ماند ولی این شب فقط تا صبح فردا زنده می‌ماند برای قدس خوابی دیده‌اند ابلیس‌ها امّا به رغم این همه کابوس، رؤیا زنده می‌ماند میان باد و باران، سیل و طوفان، ترکش و موشک دلم قرص است این سروِ شکیبا زنده می‌ماند تمام کودکان را هم اگر کشتند باکی نیست برای کشتن فرعون، موسی زنده می‌ماند اگر مکر خدا مکر است؛ خواهی دید ای شیطان! یهودا می‌شود مصلوب و عیسی زنده می‌ماند فرو می‌پاشد آری هیبت پوشالی صهیون کماکان غیرت طوفان‌الاقصی زنده می‌ماند شهادت را نمی‌فهمند، کورند و نمی‌بینند فلسطین دم‌به‌دم می‌میرد امّا زنده می‌ماند به قعر گور خواهد بُرد ابلیس آرزویش را بر اوج قلّه‌ها «اِنّا فَتَحنا» زنده می‌ماند شاعر: آقای [شام ولادت امام حسن (ع) ۱۴۰۳.۰۱.۰۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn