eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
712 ویدیو
598 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️فرقه انگلیسی/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: و 🔸امام خمینی را فرقه‌ای می‌داند که نه تنها بلکه نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالف‌اند. ایشان در جمع استان‌های و می فرماید: «وهابی را اهل سنّت هم قبول‌شان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهای ما آن‌ها را قبول ندارند».(صحيفه امام، ج‏15، ص454) بدیهی است که امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان یک عالم دینی و رهبری مبارز با جریان انحرافی مذهبی مثل وهابیت یا بهائیت مقابله کنند. 🔹به طور مثال آن‌گاه که سعودی فریاد مرگ بر و و در حج را خلاف اسلام اعلام کردند امام قدس سره الشریف آنان را « » توصیف کرد و به مبارزه صریح علیه این جریان پرداخت: « در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومی در مکه خوانده شود فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج. و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول اللَّه (ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند، گفت تأسّی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی، خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو ، فعل رسول اللَّه (ص) و امر خداوند را تخطئه می کنید و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می دانید و مراسم حج را از تنزیه می‌کنید و اوامر خدا و رسول را برای خود به طاق نسیان می سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر می‌دانید؟ (همان، ج18،ص86) 🔸ایشان با درایت و تیزبینی ریشه این انحراف در دنیای اسلام را به خوبی شناخته بود و آن را مرتبط با دانست و می‌فرمود: «مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه‌داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهان‌خوار می گذارند.» (همان، ج21، ص80) به عقیده امام خمینی (ره)، وهابیت و بهائیت و بابیت عامل نفوذی استکبار و وسیله‌ای برای تسلّط دست‌نشانده‌های خود بر کشورهای اسلامی است: 🔹«اسلام و مذهب مقدس جعفری، سدی است در مقابل اجانب و عمّال دست‌نشانده آنها و روحانیت که حافظ آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمی توانند به نحوی که دلخواه آن‌هاست، با و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن هاست که با نیرنگ‌های مختلف برای شکستن این سد نقشه می کشند: گاهی از راه مسلط کردن عُمّال خبیث خود بر کشورهای اسلامی، و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج " و و "، و گاهی از طریق . امروز که مکتب بی اساس با شکست مواجه است و بی پایگی آن برملا شده است، که خود بر ضد مکتب آن هستند، در ایران از آن ترویج می کنند. برای شکستن وحدت اسلامی و کوبیدن قرآن کریم و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی غیر انسانی خود نمی رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.»(همان،ج3، ص205) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️فرقه انگلیسی/2 🔹ایشان حتی پیش از نیز به نقشه‌های سیاسی شوم و تفرقه‌افکنانه فرقه وهابیت اشاره نموده و با آن مقابله می‌کردند: «در اين اجتماع بزرگ كه بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره‏بردارى شود، با كمال تأسف ديده مى‏شود كه بعضى قلم‌هاى مسموم عمال استعمار براى تفرقه صفوف مسلمين سال‌هاست كه بر خلاف مقاصد صاحب وحى در مركز وحى اوراقى را به اسم و امثال آن نشر مى‏دهند به كمك مى‏نمايند، و مى‏خواهند با دروغ و افترا يك جمعيت قريب صد و پنجاه ميليون نفرى‏ را از صفوف مسلمين جدا كنند. جاى تعجب است كه چگونه اجازه مى‏دهد اين اوراق گمراه‏كننده در مركز وحى پخش شود!»(بهمن1349، صحیفه ج2 ص323) 🔸عقاید منحط وهابیت محدود به مرزهای حجاز و کشورهای عربی نماند و گروهی از شبه‌روشنفکران و غرب‌زده‌های ایرانی ادبیات رهبر فکری وهابیت یعنی ابن‌تیمیمه را بازتولید کردند و به القای شبهه علیه مذهب تشیع پرداختند. نمونه تاریخی؛ اسرار هزار ساله حکمی‌زاده بود که امام خمینی قدس سره الشریف با کتاب کشف اسرار به آن پاسخ دادند. ایشان در ابتدای کتاب خود می‌نویسند: 🔹«اینک بعضی از نویسندگان برای خودنمایی و اظهار روشن‌فکری از افکار جاهلانه ابن‌تیمیه پیروی کردند. این‌ها به ادعای خود منورالفکرند و می‌خواهند از زیر بار تقلید بیرون روند و چنین پنداشتند که از زیر بار تقلید بیرون رفتن؛ از فرمان قرآن و اسلام سرپیچیده و به بزرگان دین ناسزا گفتن است. غافل از آن‌که ما می‌دانیم این‌ها از وحشی‌های نجد و شترچران‌های ریاض که از رسواترین ملل جهان و از وحشی‌ترین عائله بشری هستند پیروی و تقلید کردند.» (کشف اسرار ص5-4) امروز نیز دنباله‌های حکمی‌زاده و شبه‌روشنفکران مقلد شترچران‌های ریاض هستند که در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی به بازطراحی ادبیات وهابی می‌پردازند. 🔸امام خمینی قدس سره الشریف در مقابله با نیز مواضع قاطعی را داشتند. اما روش مبارزه ایشان تفاوتی اساسی با دیگران داشت. امام قدس سره الشریف با ریشه‌های واقعی این جریانات یعنی استکبار جهانی مقابله می‌کردند و نسبت به نفوذ سیاسی و حاکمیتی آنان(که ریشه همه مفاسد دیگر است) هشدار می‌دادند. به طور مثال ایشان در ابتدای نهضت و در مقابله با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به دولت اسدالله علم هشدار می‌دهند که حقوق ملت ایران را «زیر دست یک مشت که خود را به صورت بهایی درآورده‌اند پایمال ننماید.»(2آذر1341، صحیفه ج1 ص94) هم‌چنین: 🔹«اين‌ها مى‏خواستند با تصويب لايحه و الغاى شرط اسلام از رأى دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمين را به دست غير مسلمانان مانند ‏ بسپارند.»(9آذر1341 صحیفه ج1 ص104) «اين جانب، حسب وظيفه شرعيه، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى‏كنم قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه ست، كه در ايران به ‏ ظاهر شدند. و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مى‏كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏كنند.»(آذر1341 صحیفه ج1 ص110) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️فرقه انگلیسی/3 🔸امام خمینی قدس سره الشریف پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع رگ حیات در ایران و دستگیری و محاکمه سران جاسوس بهائیت؛ به فریادهای تصنعی آمریکا در حمایت از این فرقه توجه نکرد و فرمود: «آقاى ريگان مى‏گويد كه اين‏ بهايى‏ها، بيچاره‏ها مردم آرامى، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبى خودشان را بجا مى‏آورند و ايران براى خاطر همين كه اين‌ها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آن‌هاست گرفتند. اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى‏آمد. شما براى خاطر اين‌كه، اين‌ها يك دسته‏اى هستند كه به نفع شما هستند، و الّا ما شما را مى‏شناسيم، را هم مى‏شناسيم كه انسان‌دوستى‏اش گل نكرده است كه حالا براى خاطر 22 نفر بهايى‏ كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انسان‌دوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبّث شده است كه به فرياد اين‌ها برسيد. 🔹مردم شما را مى‏شناسند، شمايى كه عراق را وادار كرديد كه هر روز به سر اين كشور ما آن مى‏آورد كه مغول نياورد، و به سر كشور خودشان را هم همين طور...اگر دليلى ما نداشتيم به اين‌كه اين‌ها هستند جز طرف‌دارى از آنها و دليلى نداشتيم كه حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، كافى بود... ‏ها يك مذهب نيستند، يك حزب هستند، يك حزبى كه در سابق، پشتيبانى آنها را مى‏كرد و حالا هم دارد پشتيبانى مى‏كند، اينها هم جاسوس‏اند مثل آنها.»(7خرداد1362، صحیفه ج17 ص461-460) 🔸این دید و بصیرت عمیق امام خمینی قدس سره الشریف امروز نیز مورد نیاز است. هنوز هم هستند معممین و یا غافلی که پرچم حقوق شهروندی فرقه انگلیسی بهائیت را بالا برده‌اند و از این طریق، دانسته یا نادانسته در راه رسمیت‌یافتن فرقه‌ای جاسوسی و انگلیسی گام برمی‌دارند که امیدواریم با زنده نگه داشتن مکتب امام قدس سره الشریف این طرح‌های غافلانه یا خائنانه به ثمر ننشیند. 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
📸خاطرات خودنگاشت همسر امام (۲۰) ◀️ طعم شیرین مستقل بودن 🔹یادم هست که هیچ پولی نداشتم. از #تهران هم پولی نرسیده بود. یک مرتبه متوجه شدم که با خود می‌گویم حق این است که آدم باید شش قران از خودش داشته باشد. می‌دانید چرا شش قران؟ زیرا آن زمان‌ها وقتی دختر عروسی می‌کرد کسانی که سر و وضعی مثل ما داشتند لااقل یک کله قند و یک شیشه گلاب چشم روشنی می‌دادند، هر دو این‌ها شش قران می‌شد ... 🔸وقتی به گذشته‌ام فکر می‌کردم که در خانه‌ای بزرگ شدم که پدر مادرم خزانه‌دار شاه بود. خازن‌الممالک ... کسی بود که هرگاه خبر خوشی را می‌شنید کلفت‌ها و نوکرهایش را جمع می‌کرد و خود بر ایوانی می‌رفت و بر سرشان سکه طلا می‌ریخت ولی حالا یک مرتبه زندگی‌اش این‌گونه شده است که آرزوی شش قران را داشته باشد، شگفت زده می‌شدم. البته من هم کسی نبودم که هرگز از خویشانم تقاضای پول یا کمکی داشته باشم ... (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی ( همسر امام ) ص ۸۳) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹نگرش امام به قومیت، ملیت و از ظرافت خاصی برخوردار است، ایشان تا هنگامی به قومیت، و احساسات پاک ملی‌گرایانه ارج می نهد که ملی گرایی در برابر اسلام تعریف نشود. 🔸 (ره) معتقدند تعالیم اسلام است؛ در همین باب می‌فرمایند: «اسلام آمده است که بگوید همه نژادها با هم اند، هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه بر و نه عجم بر عرب و نه بر هیچ یک از این‌ها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضلیت ندارند. فضیلت با تقوا است، فضیلت با تعهد است.» (صحیفه امام ،ج 13، ص 88) امام خمینی به عنصر ملیت احترام می‌گذارند البته در محدوده و و ایشان بر همین اساس دفاع از میهن را از واجبات می داند و همواره بر حفظ و یک پارچگی آن تأکید می کردند: 🔹«ما ملت را و فداکاری در راه را در سایه اسلام می‌پذیریم. ما ملیت را در سایه تعالیم اسلام قبول داریم و ملت، ملت ایران است، برای هم، همه جور فداکاری می‌کنیم، اما در سایه اسلام، نه اینکه همه‌اش ملیت و همه اش گبریت. ملیت، حدودش حدود اسلام است.. دفاع از ممالک اسلامی جزء واجبات است،لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم و (پان ایرانیسم).»( همان، ج10، ص 123-124) 🔸در مجالی دیگر نیز امام با طرح اندیشه صحیح حب وطن و ملیت می فرمایند: «حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسأله‌ای است که در آن حرفی نیست.»(همان، ج 13، ص 209) 🔹با مروری در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره) در می یابیم که ایشان با ملی گرایی به معنای استقلال طلبی مردم یک سرزمین برای مقابله با قدرت های استعماری و مستکبران بیگانه، کاملا موافق‌ند اما که منشأ نژادپرستی دارد و ثمره ای جز تضییع حقوق انسان ها و دفاع از گروه خاصی را نداشته به شدت از سوی امام خمینی(ره) طرد و نفی شده است. 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹امام در مواجهه با طیف موسوم به ملی‌گرا و تهمت انحصارگرایی که آن‌ها به روحانیت وارد نمودند در سخنرانی ۵/۷/۵۸ موضع گیری می کنند و ملی گرایان را گروه‌های فرصت طلبی دانستند که از مبارزات و زحمات ملت به نفع خود بهره برده اند: 🔸«ملت و زحمت کشیده اند، اعلام وجود کرده اند آخر چرا در مقابل یک ملت نشسته اید‚ چهار نفر نشسته اید‚ چهار نفری که تا حالا نفس‌تان در نیامده حالا که روحانیون اسباب این شده اند که شما نفس بکشید‚ نفس بر ضد این‌ها می کشید‚ این صحیح است این انصاف است شما انصاف دارید که این‌هائی که شما را از آن کنج ها بیرون آورده و ظاهر کردند حالا اعلام وجود کرده اید و هیچ کس هم به شما اشکال نکرده‚ اینها زحمت کشیده اند و شما اعلام وجود کرده اید‚ ملت زحمت کشیده‚ این دسته از مردم بوده اند که ملت را دعوت کرده اند و ملت به عشق این کار را کرده اند.حالا شما از ملت می ترسید و از مذهب می ترسید و از انحصارطلبی مذهبی! چه انحصارطلبی کرده اند مذهبیون کجا کرده اند. (صحیفه امام ج 10 صفحه 144-143 ) 🔹امام همچنین به ضرباتی که مردم و اسلام و در گذشته از جریان به اصطلاح خورده اند اشاره می کنند: «ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم..در زمان آن کسی که این همه از آن تعریف می کنند ( )‚ چه سیلی به ما زد آن آدم‚ بروند کنار این‌ها! این‌ها! منحل باید باشند! »(همان، ج13،ص51)و در ادامه به خیانت های آنها اشاره می کنند«این ملی‌گراها و این‌ها که هی فریاد ملی ملی می زنند‚ همین‌هائی هستند که بعضی شان در این هم دخالت داشتند‚ بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران‚ همین ها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد هست دخالت در این امر داشتند»(همان، ج13، ص 76) 🔸امام خمینی در ادامه اندیشه ملی گرایی را در زمره محسوب می نمایند : این‌هائی که با اسم ملیت و گروه‌گرائی و ملی‌گرائی بین مسلمین تفرقه می اندازند‚ این‌ها لشکرهای شیطان و کمک کارهای به قدرت های بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند. (همان، ج 13 صفحه 444) و بعدها نقش مردم را در خشکاندن این ریشه موثر قلمداد می کنند: 🔹« چه شیرینی بالاتر از این که مردم عزیزمان ریشه های نفاق و و التقاط را خشکانیده اند ! و ان شاء الله شیرینی تمام ناشدنی آن را در جهان آخرت خواهند چشید»(همان، ج 21 صفحه 88) امام با زیر سئوال بردن عملکرد ملی‌گراها آنان را و پر ادعا ترسیم می نماید که هیچ کاری جز دروغ ندارند : «...آن که در مجلس مخالفت می کرد‚ جبهه ملی نبود بود‚ نبود مدرس بود که می ایستاد و بر خلاف آنجا. این‌ها آن‌وقت چیزی نبودند‚ کاری نداشتند به این کارها، خوب، آن‌ها حالا هستند ما کاری با آنها نداریم اما قضیه این است که تبلیغات بر دامنه دار بوده است و این تبلیغات برای خاطر این بوده است که آن‌ها می‌خواستند که این جناح روحانی را از مردم جدا بکنند تا نتوانند این‌ها با هم مجتمع بشوند و تا نتوانند منافع اینها را در اختیار بگیرند. این قضیه تز آن‌ها و جهات سیاسی و دیدهای علمی.... اینها دارند‚ یک همچو اشخاصی ذخیره دارند‚ یک اشخاصی خودشان را اگر ما غفلت بکنیم جا بزنند و یک مقامی را بگیرند‚ یا در مجلس شورا اشخاصی وارد بشوند که آن اهمیتش خیلی بیشتر است. «صحیفه امام ج7 صفحه 46-45» 🔸امام در ادامه به نقش بزدلانه آنان در رسیدن به قدرت اشاره می کنند و می فرمایند: « ملی گراها وقتی به قدرت می رسند برخلاف آنچه ادعا می کنند، عمل می کنند ..این بود که همه دیدید‚ از بود و جزء ملی گرایان و دیدید که با ملت چه کرد و اگر چنانچه قدرت های شما جلوی او را نگرفته بود‚ چه می کرد. از حرف ها گول نخورید‚ از ادعاها گول نخورید و این‌ها از حقوق بشر صحبت می کنند و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند. اسلام‚ هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می کند. (همان، ج 14 صفحه 69-68 ) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹امام مدعیان ملی گرایی را عمال غرب می دانند که به فکر قبضه کردن قدرت بودند: «این‌ها آمده اند با یک صورت ملی، هستند برای غیر و می‌خواهند وضع ایران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با یک صورت دیگری. این وظیفه ای است که الان برای شماها هست و نگذارید در این آلودگی ها پیدا بشود.» (همان،ج6 صفحه162 ) و آنان را طرفدار اندیشه باقی ماندن می دانند:« از همان وقت که دیگر سست شد‚ این جریان در کار افتاد. همان وقت که من در بودم ... همان وقت هم خواستند که را نگه دارند‚ به اسم این‌که او حکومت کند - کند نه حکومت‚ با این اسم می‌خواستند حفظش کنند و از همان وقت هم خواستند که بختیار را بیاورند و با ما آشتی بدهند. ما کانه نزاعمان با بختیار بود از این جریان... (همان، ج 15 صفحه 24 ) 🔸امام با ترسیم عقبه اندیشه مصدق را هم مساوی می دانند و پیروان آن را نیز تفاله های همان مرام و مسلک خطاب می‌کند: 🔹من از آن ریشه هایش می دانم از اولش هم مخالف(اسلام و روحانیت) بودند. اولش هم وقتی که مرحوم# آیت‌الله_کاشانی دید که این‌ها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد، اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک عینک به آن زدند اسمش را آیت الله گذاشته بودند. این در زمان آن بود که این‌ها فخر می کنند به وجود او ( ) ‚ او هم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت الله توی خیابان ها می گردانند‚ من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست‚ این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد. اینها تفاله های آن جمعیت هستند ( همان،ج 14 صفحه 465 ) 🔸در ادامه نیز با رو شدن ماهیت و اعتراض به حکم قرآنی ، امام خمینی قاطعانه حکم جبهه ملی را اعلام می نمایند و خطاب به هم پیاله های آنان از جمله ، خواستار مرزبندی با آنان می شود: «جبهه ملی محکوم به ارتداد است، جدا کنید حساب را از مرتدها و من نتوانستم و می خواستم و واقعا می خواستم و متاثرم از اینکه با دست خودشان این‌ها گور خودشان را کندند. جدا کنید حساب را از مرتدها‚ این‌ها مرتدند‚ از امروز محکوم به ارتداد است.»(همان، ج 14 صفحه 462 ) 🔹امام همچنین در اواخر عمر خود در پیام به مناسبت پذیرش (67/4/29) ملی گرایان را ؛ افرادی ضعیف النفس و خائن می دانند: «من به صراحت می گویم ملی گراها اگر بودند به راحتی در مشکلات و سختی ها و تنگناها دست و به طرف دشمنان دراز می‌کردند. و برای این که خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند‚ همه کاسه های صبر و را یک‌جا می شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می زدند. »(همان، ج 21 صفحه 98 ) و اهداف را بسیار فراتر از خیالات باطل ملی گراها ترسیم می نمایند : اینها خیالات باطل ملی گراهاست و ما هدفمان بالاتر از آن است. ملی گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است‚ ما می گوییم تا شرک و کفر هست‚ مبارزه هست و تا مبارزه هست‚ ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم‚ ما تصمیم داریم پرچم ((لا اله الا الله)) را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. (همان، ج 21 صفحه 88 ) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ زالوصفتان/۱ ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹حضرت امام، انقلاب اسلامی را انقلاب و می دانستند. در مقابل نیز را نا اهلان و نامحرمان با اندیشه انقلاب اسلامی قلمداد می کنند. از این رو بر این نکته تاکید می کنند که کسانی می توانند همراه و همگام با انقلاب اسلامی پیش روند که درد فقر و محرومیت را کشیده باشند. 🔸امام خمینی در طول یک دهۀ پرحادثه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قشرهای مستضعف را سهامداران واقعی انقلاب معرفی می کنند. به گونه ای که در تمام صحنه ها، از انقلاب حمایت جانی، مالی، سیاسی و اقتصادی کردند. از این رو امام با ترسیم و به زحمات این قشر اشاره می کنند: «بررسی کنید اشخاصی که در پانزده خرداد جان دادند، سنگ قبرهای آنها را ببینید، کی بودند اینها؟ اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجه های بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند، ولی پیدا نمی کنید. هر چه هست از این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مُسْلِمْ است، این کاسب مُسْلِمْ است، این روحانی متعهد است، هر چه هست از این قشر است، پس 15 خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ کردند و به تبع اسلام اینها نگهداری می کنند.»(صحیفه امام ج 7_ص 54_ 1358/3/15) در مجالی دیگر نیز می فرمایند:« این نهضت از برکت شما زاغه نشین ها و امثال شما، یعنی این طبقه محروم، به برکت شما پیش رفت نهضت، شما طبقه محروم، چه دانشگاهی و چه روحانی و چه زاغه نشین ها و کارگرها بودید که اینطور با وحدت کلمه و بانگ الله اکبر پیش بردید.» (همان ،ج 9 _ ص271) 🔹خدمت به محرومین و مستضعفین یکی از مسائلی است که مورد توجه حضرت امام بوده است. از نظر ایشان خدمت به این قشر ارزشمند، در وهله اوّل اعطای حق آنها به خودشان است. خدمتگزار باید خدمت به محرومان را یک وظیفه؛ و افتخار و خود را محتاج آنان بداند، نه محرومان را محتاج کمک خویش! در اینصورت است که احترام و شرافت محرومان محفوظ خواهد ماند. از نظر امام(س)، بی توجهی مسئولان کشور به منافع قشر مستضعف و بی تفاوتی نسبت به دردهای آنها، انحراف از اصول اسلامی و انقلابی تلقی می شود. «در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است.»« همان_ ج 16_ص205) 🔸توجه بخشی امام به در خدمات رسانی به اقشار محروم جامعه از نکات برجسته سیره امام خمینی است. «یکی دیگر رفتاری است که با مردم و با این توده های مستضعف می شود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است لکن گاهی برخورد با بعضی افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال می کند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این توده ها، بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کرده اند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بوده اند و شما می خواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید، مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را می کنید یک درشتی ای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند.»(همان_ ج 17_ ص 69 و 70 _ 1361/8/12) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ زالوصفتان/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹 امام خطر توجه نکردن به محرومان را در سیره مسئولان نظام هم مورد توجه قرار می دهند به گونه ای که ایشان از هشدارهای ایشان به کارگزاران توجه نمودن به اقشار ضعیف جامعه و جدا سازی خود از صاحبان قدرت و ثروت است. « همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی ست که نصیب اولیاء شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه می دهد که بحمد الله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.»(همان، ج 20، ص 129) 🔸ایشان در جایی دیگر نیز می فرمایند: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ سازگار نیست.» (همان_ ج 20_ ص129) 🔹در بخشی از بیانات حضرت امام مستضعفین و مستکبرین غالباً بعنوان دو قطب مقابل هم مطرح شده اند. «مستکبرین منحصر نیستند به ، منحصر نیستند به رؤسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی دارد. یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند یک مورد هم همین دولتهای جابر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند. هر فرد می شود که مستکبر باشد و می شود مستضعف باشد اگر من به زیردستهای خودم ولو چهار نفر باشند، تعدی و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبرم و او مستضعف و مشمول همان معنایی است که مستکبرین و مستضعفین هستند.»(همان_ ج 6_ ص272 و273) 🔸در منطق فکری امام مهمترین وظایف حکومت اسلامی خدمت به مستضعفان و محرومان جامعه و خارج کردن آنها از استضعاف و محرومیت است و این مهم تنها در کمک های امدادی و مقطعی خلاصه نمی شود بلکه وجه مهمتر آن، مبارزه ریشه ای با استضعاف و محرومیت است. مسئولان نظام در ابعاد سیاستگذاری، برنامه ریزی، قانونگذاری و اجرا باید ریشه کن نمودن محرومیت و را بعنوان یک اصل اساسی و روح حاکم بر کلیه قوانین و برنامه ها، مد نظر داشته باشند.از نظر حضرت امام(س) کمرنگ شدن و خدای ناکرده بی تفاوتی و بی توجهی نسبت به آنها، انحراف از اصول و معیارهای اسلامی و انقلابی است. «این مستضعفین و این مستمندان را انشاءالله ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشاءالله آنها را از این محرومیت ها نجات بدهید و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنیا و آخرت انشاءالله برسانید.»(همان_ ج 15_ ص284) 🔹در خصوص برداشت صحیح از بیانات امام دربارۀ جنگ فقر و غنا، دو مورد را می توان مطرح کرد که هر دو هم با رهنمودهای معظم له سازگار است. امام هیچگاه قائل به مبارزه با ثروتمندان و متمولین نبودند بلکه در ادبیات و اندیشه والای امام غنایی که در آن درد فقراء و محرومین لحاظ نشود طاغوت و محکوم به بطلان است «امروز جنگ حق و باطل، ، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم.»«همان ـ ج 21 ـ ص234 ) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✳️ زالوصفتان/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹علاوه بر این امام خمینی به وظایف علما و کارشناسان اسلامی برای ایجاد طرح هایی متناسب با رویکرد توجه به محرومان جامعه و لحاظ کردن حق آنان در دولت نیز می کوشد و می فرمایند: «این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدر آورند» (همان، ج20 ،ص340) 🔻امام با هجمه به اندیشه های متزلزل و نابخردانه های غیراسلامی با صراحت می‌گویند: «دشمن ما(در این مسیر) فقط محمدرضا نبود. هر کس مسیرش، مسیر اسلام نباشد دشمن ما است» (صحیفه امام، جلد 6 ، ص257) 🔸امام خمینی حتی در وصیت نامه خویش نیز به ترسیم خط واقعی اندیشه خود در قبال مستضعفان و محرومان می پردازند:« یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به‌طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند - گرچه بعض کج فهمان بی‌اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و ازمسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده‌اند (و باز هم دست برنداشته‌اند) که اسلام طرفدار بی‌مرز و حد سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده‌اند چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته‌اند - و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند با اختلاف زیادی که دوره‌های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در بر داشته.(همان، جلد 21 - ص444) 🔹ایشان همچنین در وصیت نامه خود را غیر از و ثروت قلمداد می کنند و آنان را مورد سفارش خود قرار می دهند.« به ثروتمندان و پول‌داران مشروع وصيت مي‌كنم كه ثروتهاي عادلانه خود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه‌ها برخيزيد كه اين خود عبادتي ارزشمند است و به همه در كوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت مي‌كنم كه خير دنيا و آخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهي و خان‌خاني در رنج و زحمت بوده‌اند و چه نيكو است كه طبقات تمكن‌دار به طور داوطلب براي و مسكن و رفاه تهيه كنند و مطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است كه يكي بي‌خانمان و يكي داراي آپارتمان‌ها باشد. (جلد 21 - ص444) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
📂امام و مقابله با سازش‌کاری دولت موقت ⚫️به مناسبت ارتحال جانسوز امام خمینی قدس سره الشریف ▪️ قدس سره الشریف در برابر فکر و تصمیمات شرق و غرب یکی از ویژگی‌های غیرقابل تردید ایشان بود. ویژگی که وجه تمایز ایشان با گروه‌های غرب‌زده یا شرق‌زده نیز بود. ◾️با پیروزی و پیشنهاد مسئولان میانی دولت موقت به ریاست مهندس شکل گرفت. طبیعی بود که مهندس بازرگان و سایر پرورش‌یافتگان غرب فرسنگ‌ها با این خصلت امام خمینی قدس سره الشریف فاصله داشتند و نمی‌توانستند فکر و عمل سیاسی مستقلی داشته باشند و حضور نفوذی‌هایی مثل به تعمیق این سازش‌کاری انجامید. ▪️امام با درایت و بصیرت شگفت‌انگیز خود این ویژگی را می‌دید و با سازش‌کاری « »، « » و « » دولت موقت مقابله می‌کرد. در ادامه به نمونه‌هایی از این تقابل تاریخی اشاره خواهیم کرد. ◀️پرونده ویژه تارنمای بنیاد تاریخ‌پژوهی؛ به مناسبت ارتحال امام خمینی قدس سره الشریف: 🔲 https://b2n.ir/382275 ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
📸خاطرات خود نگاشت همسر امام،: (۲۱) ◀️ سازگاری داشتن با شوهر! 🔹... من هیچگاه در طول زندگیم از آقا لباس نخواستم، هیچگاه درخواست نکردم، چرا که خیلی سختم بود که خدای نکرده پاسخ او منفی باشد. بارها جورابم را می‌کردم و لباس‌های کهنه‌ام بسنده می‌نمودم تا کم‌تر برای خانه هزینه شود. 🔸البته حداقل سالی یک جفت کفش، یک چادر نماز، یکی دو پیراهن برای خود و فرزندانم تهیه می‌کردم. من از این‌که چیزی از آقا بخواهم که میلش نباشد و یا امکاناتش اجازه ندهد، پرهیز داشتم ... 🔹آقا آدم مقتصدی بود، من هم اینگونه شده بودم ولی چاره نبود، می‌بایست می‌گفتم که بچه‌ها لباس لازم دارند و چون سؤال و درخواست برایم سخت بود تا لباسهایشان مندرس نشده بود نمی‌گفتم وقتی به آقا می‌گفتم بچه‌ها لباس ندارند واقعاً نداشتند. (زندگینامه بانو (همسر امام) ص112) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
✉️ نامه انحلال حزب جمهوری اسلامی و پاسخ امام خمینی قدس سره الشریف ⏱به مناسبت سال‌گرد انحلال بسم اللَّه الرحمن الرحيم. محضر مبارك مرجع عاليقدر و رهبر كبير انقلاب، - مد ظله العالى‏ 🔹همان طور كه آن رهبر عزيز اطلاع دارند، تأسيس « » از طرف هيأت مؤسس با مشورت آن و در شرايطى انجام شد كه نياز به يك در برابر انبوه مسائل در آغاز انقلاب و لزوم انسجام و انتظام نيروهاى آگاه و مؤمن و گسترش آگاهی‌هاى انقلابى و تربيت كادرهاى فعال و كارآمد براى و خنثى كردن توطئه گروهك‌ها و عوامل دشمن خارجى و ضد انقلاب داخلى بشدت احساس مى‏شد. 🔸اين حزب در طول سالهاى گذشته در حد توان خود به منظور تثبيت نظام جمهورى اسلامى و انجام تكاليف بزرگى كه بر دوش خود حس مى‏كرد، از هيچ كوششى فروگذار نكرد؛ و در كوران ‏هاى_چپ_و_راست با فداكارى و تقديم شهدايى كه بعضى از آنان چهره‏هاى برجسته و فراموش نشدنى انقلابند، از جمله ، نقاب از روى نفاق برانداخت و مظلوميت و حقانيت خط امام را به نمايش گذارد. 🔹در طول ، حزب جمهورى اسلامى در سراسر كشور به وظيفه اسلامى خود براى بسيج مردم و شركت فعال در ‏هاى_نور عمل كرد، و جمعى از كادرها و اعضاى آن در اين جهاد مقدس به افتخار نايل آمدند. تعبد افراد اين حزب به اسلام و اعتقاد راسخ آنان به ولايت فقيه، كه خود عامل مهمى در كينه‏توزى ضد انقلاب بود، ايجاب مى‏كرد كه در مراحل و مقاطع مختلف انقلاب، با كسب رهنمودهايى از آن مقام معظم، حركت حزب را تنظيم و سياستهاى آن را پى‏ريزى‏ نمايند. 🔸اكنون به فضل الهى نهادهاى جمهورى اسلامى تثبيت شده و سطح آگاهى و درك سياسى آحاد ملت انقلاب را از جهات عديده آسيب ناپذير ساخته و روشن‏بينى و توكل و قوّت اراده آن رهبر عاليقدر و فداكارى و آمادگى مردم توطئه‏هاى ضد انقلاب داخلى و استكبار جهانى را بى‏اثر و كم خطر نموده است. لذا احساس مى‏شود كه وجود حزب، ديگر آن منافع و فوايد آغاز كار را نداشته، و به عكس، ممكن است تحزّب در شرايط كنونى بهانه‏اى براى ايجاد و دودستگى و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد، و حتى نيروها را صرف مقابله با يكديگر و خنثى‏سازى يكديگر كند. لذا، همان طور كه قبلًا نيز كراراً عرض شد، شوراى مركزى پس از بحث و بررسى مبسوط و مستوفى با اكثريت قاطع به اين نتيجه رسيد كه مصلحت كنونى انقلاب در آن است كه «حزب جمهورى اسلامى» تعطيل و فعاليت‌هاى آن به كلى متوقف گردد. 🔹مراتب براى استحضار و كسب رهنمود عالى معروض مى‏گردد. و الامر إليكم، و ادام اللَّه بقائكم الشريف. سيد على خامنه‏اى- اكبر هاشمى رفسنجانى‏. «بسمه تعالى‏ جنابان حجتى الاسلام آقاى خامنه‌اى و آقاى هاشمى- دام توفيقهما موافقت مى‏شود. لازم است تذكر دهم كه حضرات آقايان مؤسسين محترم حزب، مورد علاقه اين جانب مى‏باشند. اميدوارم همگى در اين موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پيشبرد مقاصد عاليه اسلام و كوشا باشيد. ضمناً تذكر مى‏دهم كه اهانت به هر مسلمانى چه عضو حزب باشد يا نه بر خلاف اسلام و ‏اندازى در اين موقع از بزرگترين گناهان است. و السلام عليكما و رحمة اللَّه. 11 خرداد 66 روح اللَّه الموسوي الخمينى‏»(صحیفه امام ج20 ص276-275) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
📸خاطرات خود نگاشت همسر امام : (۲۲) ◀️پنجاه و چهار سال زندگی با رودروایستی 🔸خیال می‌کنید همین طوری یک مرتبه می‌گفتم بچه‌ها لباس ندارند؟ نه! واقعاً یک ماه فکر می‌کردم، سختم بود که هنوز هم سختم است، سعی می‌کردم به آرامی بگویم بچه‌ها لباس ندارند و او هم به آرامی جواب می‌داد: پول ندارم. دیگر اصرار فایده نداشت. من هم اهل اصرار نبودم می‌رفتم از گوشه و کنار چیزی تهیه می‌کردم یا مثلاً گوشه قبای مندرس خودش را و یا پیراهن کهنه خودم و یا لباس کهنه بچه‌های بزرگ‌تر را از هر کدام که امکان داشت لباس بچه کوچک‌تر می‌کردم و چون خیاطی بلد بودم دوخت و دوزش برایم سخت نبود... 🔹یادم هست یک هفته فکر کردم که بگویم کفش ندارم، باز نتوانستم. با خودم گفتم زن! نداشته باشی بهتر است یا اینکه بگویی در حالی که می‌دانی ندارد و جواب هم روشن است، دیدم نداشته باشم بهتر است و منصرف شدم. هنوز هم که پنجاه و چهار سال است از زندگی مشترکمان می‌گذرد و او امام است شخصیتم اجازه نمی‌دهد از او چیزی بخواهم. (زندگینامه بانو #خدیجه_ثقفی (همسر امام) ص ‭‭‭‭‭‭‭‭(111-112 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🔻مرزبندی حزب جمهوری اسلامی با احزاب و جریانات انحرافی/1🔻 ⏱به مناسبت سال‌گرد انحلال حزب جمهوری اسلامی 🔹حزب جمهوری اسلامی ٢٩بهمن١٣۵٧ و با توجه به اقتضائاتی که مؤسسین آن می‌دیدند اعلام موجودیت کرد و پس از 9 سال فعالیت در تاریخ 11خرداد1366 منحل گردید. 🔹این حزب با دغدغه‌ای اسلامی شکل گرفته بود و در مقابله نظام با ساختار وابسته و فاسد پدیده تحزب در ایران عصر پهلوی، بسیار مؤثر بود و همچنین در نیروپروروی و تربیت کادر اجرائی متعهد برای اداره نظام نیز مؤفق عمل کرد و شهدای عزیزی را تقدیم نظام اسلامی نمود. اگرچه امام خمینی بنا به دلایلی که در حوصله این نوشتار نمی گنجد با پدیده تحزب موافق نبودند و بررسی کارنامه حزب جمهوری اسلامی نیز نیاز به بررسی تفصیلی و محققانه دارد اما بازخوانی جزوه «مواضع ما» که به تبیین مواضع این حزب می‌پردازد ما را به شناخت هرچه بهتر این حزب اسلامی ،که از بدنه اجتماعی پرقدرتی برخوردار بود، می‌رساند و مرزبندی آن را با سایر احزاب و جمعیت‌های سکولار و غیرمذهبی آشکار می‌سازد: 🔸«احزاب و جمعیتهای اسلامی، غیر اسلامی و ضد اسلامی احزاب و جمعیتها بر سه گونه اند: اسلامی، غیر اسلامی که در موضع ضدیت با اسلام نباشد، و ضد اسلامی. 🔹احزاب و سازمانها و جمعیتهای اسلامی که براساس بینش اسلامی با برنامه های گوناگون برای اجرای تعالیم اسلام و در راه عینیت بخشین به نظام اسلامی به وجود ایند از آزادی کامل برخوردارند، به شرط آنکه همگی در راه صدق و راستی باشند و با یکدیگر مسابقه مثبت و سازنده داشته باشند و در تبلیغات و فعالیتهای خود به انحراف از اخلاف متعالی اسلامی گرایش پیدا نکنند ، وگرنه از کارهای انحرافی آنها طبق ضوابط قانونی که در بخش پیش از آن یاد کردیم باید جلوگیری شود. 🔸 احزاب و سازمانهای غیر اسلامی که زیربنای اسلامی ندارند ولی در موضع خصومت و روایرویی و ضدیت با اسلام نیستند، نیز با رعایت شرایط بالا آزادند و میتوانند فعالیّت کنند و وظیفه افراد و احزاب اسلامی است که با شیوه ای منطقی، ضعف مبانی آنها را برای عموم روشن کنند. 🔹احزاب و جمعیتهای ضد اسلامی که اصولا ایدئولوژی آنها نفی کننده اسلام است، اگر در موضع تخریب نباشند و صرفا به تبلیغ اکتفا کنند، با رعایت شرایطی که در بخش تبلیغ گفتیم آزادند. همین احزاب اگر در موضع تخریب باشند، ممنوعند و باید با قاطعیت از کار آنها جلوگیری شود. ولی مبارزه مردم و سازمانها و احزاب اسلامی، حتی با این نوع اخیر باید در حد روشنگریهای منطقی و سازنده محدود شود و هر نوع اقدام خشونت آمیز برای جلوگیری از کارهای تخیریبی آنها به وسیله افراد یا احزاب دیگر ممنوع است. 🔸جلوگیری قهر آمیز از کارهای خلاف و تخریبی این احزاب باید صرفا به وسیله نهادهای قانونی و حکومت صورت گیرد، زیرا اگر افراد و نهادهای غیر حکومتی بخواهند با آنها برخوردِ قهر آمیز شاته باشند، کار به هرج و مرج خواهد کشید و این برخلاف مصلحت کل جامعه و برخلاف تعالیم اسلام است. در مواردی که نهادی قانونی و مسئول، توانایی لازم را برای این نوع جلوگیری نداشته باشند یا در ایفای وظایف قانونی خود در برابر اعما تخریبی یا نظایر آن کوتاهی کنند، افراد و سازمانهای اسلامی به حکم وظیفه عمومی امر به معروف و نهی از منکر باید از مسئلان بخواهند که به وظایف قانونی خویش عمل کنند و آنها را در این راه یاری دهند و اگر این اقدام هم بی نتیجه بماند و نگران شوند که کارهای خلاف و تخریبی سازمانهای ضد اسلامی موجودیت و مصالح عالیه اسلام و امت اسلامی را تهدید میکند، همه افراد و احزاب و سازمانهای مسلمان و متعهد وظیفه دارند از رهبری مستقیما کسب تکلیف کنند و طبق دستور مستقیم ولی امر عمل نمایند تا بدین ترتیب، هم واجبِ مهمِ نگهبانی از جمهوری اسلامی زمین نماند و هم به راه هرج و مرج و خودسری کشانده نشوند. (مواضع ما، ص36-35، چاپ دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی) 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
⚫️انحراف با پوشش نفاق/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش ششم: شریعتمداری ▫️تلاش برای جلوگیری از سیدکاظم شریعتمداری، از همان سال‌های نهضت اسلامی آغاز شد. در سال1357، زمانی که امام در پاریس حضور داشتند، چهار نفر از روحانیون ماموریت یافتند نزد شریعتمداری رفته و برای جلوگیری از انحراف او بکوشند. آیت‌الله مرتضی مطهری، موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل زنجانی و چند تن دیگر مأمور به این کار می‌شوند ولی در این زمینه موفقیتی کسب نمی‌کنند.(خاطرات آیت الله مهدوی کنی ، ص 102) ▪️یکی از خطرناک‌ترین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر چتر حمایت شریعتمداری انجام گرفت؛ تأسیس بود. این حزب به فعالیت‌های ضدانقلابی و در آذربایجان مشغول بود. از جمله اقدامات حزب حلق مسلمان در تقابل با جمهوری اسلامی می‌توان به مخالفت این حزب با اساسی اشاره کرد. آن‌ها در این مسیر شریعتمداری را نیز حامی خود می‌دیدند، به گونه‌ای که پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی و حضور مردم در این همه‌پرسی، اعضای حزب، به بهانه دفاع از مرجعیت به ایجاد آشوب و اغتشاش در آذربایجان دست زدند. ▫️در همین زمان روزنامه در یکی از شماره‌های خود به نقل از شریعتمداری نوشته بود: «اگر توافق‌ها مو به مو اجرا نشود امنیت آذربایجان را تعهد نمی‌کنیم.»(کودتای نوژه، ص90) پس از این آشوب‌ها، آن‌ها دامنه فعالیت‌های خود را به شهرهای قم، مشهد و تهران نیز گسترش دادند.پس از این غائله، شریعتمداری با وجود سیل اعلامیه‌ها و نامه‌هایی که از او انحلال حزب را خواستار شدند، حاضر نشد این حزب را محکوم کند. ▪️افراط گرایی در حزب خلق مسلمان تا حد زیادی ناشی از احساس پشت گرمی به حمایت آمریکایی ها بوده است. شریعتمداری تا آخرین ماه های رژیم سلطنت راضی به تغییر رژیم نبود و ارتباط وی ،در شرایط از هم پاشیدگی ساواک، با ماموران اطلاعاتی ارتش ادامه یافته بود. ▫️اضطراب ناشی از این اعتیاد اطلاعاتی، مرحوم شریعتمداری را پس از سقوط رژیم سلطنت (به رغم ادعاهای علنی همراهی با نظام نوپا) در اولین ملاقات وی با « فرانک باروز» رئیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا می توان دید؛ آنجا که او از نداشتن اطلاعاتی دقیق از اوضاع به میهمان آمریکایی خود شکایت می کند و نتیجه گیری «گلگروف» مامور قرارگاه سیا در تهران ارز این ملاقات چنین است که تماس با شریعتمداری از طریق رابط های ایرانی بایستی گسترش پیدا کند. شریعتمداری در این دیدار با انتقاد از امام به خاطر دامن زدن به فضای مخالفت با آمریکا، احساسات ضد آمریکایی در ایران را نشانه ای از عدم حاکمیت عقل در اداره کشور دانست. این ملاقات در شرایطی انجام شد ه چاپ یک مقاله به قلم مرحوم صادق خلخالی در انتقاد به اقدام تشتت آفرین تشکیل حزب خلق مسلمان گردانندگان حزب مزبور را به راه اندازی اولین غائله در تبریز ترغیب کرده بود. آنها عوام فریبانه مقاله مرحوم خلخالی را با مقاله رشیدی مطلق در سال 56 علیه امام مقایسه می کردند.(نقش آفرینان عصر تاریکی ، ص 55) ▪️ارزیابی گلگروف از مجموع چنین وقایعی، این بود:«همان طور که ستاد متوجه خواهد شد شریعتمداری همراه با طالقانی و خاقانی، آیت الله بلند مرتبه خوزستان در بعضی مسائل بین خود و خمینی هرچه بیشتر (تمایز) قائل می شوند و محبوبیت شریعتمداری ظاهرا رو به افزایش است.»(اسناد لانه جاسوسی ،ج 6،ص 34) ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
⚫️انحراف با پوشش نفاق/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش ششم: شریعتمداری ▫️اولین تحرک حزب خلق مسلمان و نیز ابراز تمایل قلبی شریعتمداری به تغذیه اطلاعاتی از سوی آمریکایی ها، سبب شد از ماه اردیبهشت بیت او دائما محل تردد رابط های سازمان سیا باشد. ▪️قرارگاه سازمان سیا در تهران با تاکید بر این که « تماس مستقیم سفارتخانه آمریکا با شریعتمداری اعتبار محلی او را از بین خواهد برد.» (اسناد لانه جاسوسی، ج 6، ص278)در صدد تعیین رابط های ایرانی برای تبادل اطلاعات با شریعتمداری و احیانا کمک مالی به وی بر آمد. ▫️تحلیل های پی در پی ماموران سیا در این مورد نشان می دهد که التهاب آفرینی حزب خلق مسلمان در تبریز امیدواری فراوانی را برای آمریکایی ها ایجاد کرده است. در سند دیگری با اذعان به اینکه« واقعیت حاضر این است که سلاح ها و در نتیجه قدرت حقیقی در دست رادیکال هاست.»(اسناد لانه جاسوسی، ج6، ص273) ▪️بعد ها در کارشناس سفارت آمریکا تاکید می‌کند که علاوه بر بی‌کفایتی شریعتمداری بر تصدی رهبری این جریان امکان فاش شدن رابطه ی وی با رژیم سابق می تواند خطری برای وی و جریان میانه باشد «اگر او مزاجا و خلقا برای رهبری یک جناح مخالف سیاسی شایسته باشد (که او نیست). روابط گذشته او (شریعتمداری) با رژیم شاه او را به واسطه امکان افشاء این معاشرتها لکه‌بردار و زخم پذیر می سازد.»(اسناد لانه جاسوسی ، ج3، ص 472) ▫️در خلال این وقایع امام خمینی تلاش زیادی را برای نجات شریعتمداری از راه خطرناکی که در پیش گرفته بود به کار بستند. اما شریعتمداری هر بار به یک بهانه، از پذیرش خواسته امام طفره رفت. اینکه اطرافیان تا چه حد در تصمیم های شریعتمداری نقش داشتند، قابل بررسی است. به عنوان در آن زمان مامور قرارگاه سازمان سیا به مافوق خود این چنین گزارش داده بود:« درباره تصمیمات حزب، آن هویت(یکی از رابطان ایرانی سیا، مورد نظر است) می گوید که بیشتر تصمیمات را شریعتمداری می گیرد. اما گاهی اوقات با مشاورین حزبی خود مذاکره می کند»(همان،ج3، ص 492) ▪️ماموران سیا به دنبال استمداد شریعتمداری از آنان، حتی در مهره چینی برای این حزب دخالت داشتند. در روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ قرارگاه در تهران از فردی ایرانی سخن به میان می آورد که اگر لایق و مایل بود در نظر خواهیم گرفت که شاید بتواند با کارآیی، به عنوان مسئول تامین مالی یا سخنگوی روابط عمومی شریعتمداری عمل کند. (اسناد لانه جاسوسی، ج ۵، ص. ۵۲) ▫️با وجود انتقادات پشت پرده‌ای که علیه امام از ناحیه شریعتمداری وجود داشت، اما در ظاهر پیام‌هایی صادر می شد که امام نیز به آن پاسخ می گفتند؛ اگر چه از واقعیت‌ها اطلاع داشتند. امام در پاسخ به تبریک شریعتمداری هنگام بازگشت به ایران نوشتند: «بسمه تعالى. حضرت آيت اللَّه آقاى شريعتمدارى- دامت بركاته. مرقوم شريف در تفقد از اينجانب واصل، و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم. والسلام عليكم و رحمة اللَّه. روح اللَّه الموسوى الخمينى.»( صحيفه امام، ج‏6، ص: 54) ▪️در سال های بعد از انقلاب البته تنش هایی به وجود می آمد. از جمله اعتراض و راهپیمایی هایی بود که در اعتراض به انتشار مقاله صادق خلخالی علیه تأسیس حزب خلق مسلمان ایران و موضع شریعتمداری در روزنامه اطلاعات کلید خورد.( روزنامه اطلاعات 58/2/2) بعد از ناآرامی های تبریز و قم بود که امام چندین بار طی سخنرانی ها و پیام هایی، وحدت انقلابیون و پرهیز از ایجاد تفرقه را خواستار شدند. ▫️همچنین در اسناد سفارت آمریکا ذکر شده : مقدم ( استاندار دولت موقت در آذربایجان شرقی ) گفته است : خیلی ها از شریعتمداری به خاطر عدم رهبری انتقاد می کنند ، در صورتی که این انتقاد نابجاست و خمینی قدرتمندتر از آن است که شریعتمداری فعلا بتواند با او مقابله کند . ولی البته وقتش خواهد رسید ، او افزود که آذربایجان مترصد اشاره او ( شریعتمداری ) است. (اسناد لانه جاسوسی ، جلد ۶ ، ص157) ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
⚫️انحراف با پوشش نفاق/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش ششم: شریعتمداری ▫️در سند دیگری به فعالیت های شریعتمداری و فاصله عمیق او از انقلاب اشاره می شود: این سند به تاریخ 16 خرداد 1358 حاوی اظهارات یکی از ژنرال‌های ارتشی وفادار به شاه مخلوع است . او می گوید ارتش خود را آماده می کند تا سازماندهی شده و از خود در مقابل انقلاب دفاع کند . گروه الهی و بقیه امیدوارند که با شریعتمداری متحد شوند . بطوری‌که گفته شده رئیس سابق ستاد ارتش – ژنرال قره باغی – تحت حمایت شریعتمداری در خفا به سر می برد. این مسأله امید را به میانه‌روها داده است که وقتی شریعتمداری وضع را مناسب ببیند با آنها کنار خواهد آمد. (اسناد لانه جاسوسی ، ج 28 ، ص 59و60) ▪️بعدها با بالا گرفتن این تنش ها و حرف و حدیث ها در خصوص حزب خلق مسلمان بود که امام خواستار اعلام برائت شریعتمداری از آن شدند. لذا پیغام خصوصی خود را از طریق آقای فلسفی به وی رساندند .«به‌طور خصوصى از قول من به ايشان بگوييد اين كار را اجانب كرده‏ اند، شما كه اين مطلب را پذيرا شده‏ايد، يا آگاهيد يا ناآگاه. شما اين است كه فوراً در جرايد و راديو و تلويزيون اعلام كنيد كه از اين حزب بركنار هستيد و مسائل آن به هيچ وجه به شما ارتباط ندارد، تا حيثيت شما محفوظ باشد.»( صحيفه امام، ج‏11، ص:171) ▫️آقای فلسفی می گوید:« نزد آقاى شريعتمدارى رفتم ايشان گفت:«رفقاى من موافقت نكردند و گفتند هم در قم و هم در آذربايجان حيثيت افراد بسيارى از بين مى‏رود؛ ضربه بزرگى هم به شما مى‏ خورد؛ نبايد اصلاً پيرامون اين مطلب فكر كنيد! بنابراين من آن نوشته را نمى‌‌نويسم.» به منزل امام برگشتم و مطالب را به ايشان عرض كردم. امام متأثر شد. بعد هم پيشامدها آن شد كه همه مى‏دانند.(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص371) ▪️در نهایت البته شریعتمداری حدود یک ماه بعد در 15 دی ماه سال1358 اطلاعیه ای منتشر کرد و ناچاراً تعطیلی تمام دفاتر حزب و فعالیت‌های آن را اعلام کرد. ▫️شریعتمداری نه تنها از طراحی کودتا خبر داشت، بلکه این‌گونه برنامه ریزی شده بود که او بتواند بعد از کودتا در تلویزیون با مردم صحبت کند. جریان "نقاب"و عوامل کودتا برنامه ریزی عمیقی بر روی او کرده بودند. ایرج درخشنده از ساواکی های جذب شده به کودتا از قول احسان بنی عامری می گفت:«با علما و روحانیونی که طرفدار آیت الله شریعتمداری می باشند، دست به دست هم دادیم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم.»( کودتای نوژه- صفحه171) ▪️ با فاش شدن نقش شریعتمداری در این کودتا، وی با ظاهری مضطرب در صفحه تلویزیون ظاهر شد و ضمن استغفار، تعهد کرد دیگر در امور مشابه شرکت نداشته باشد. و در نهایت بود که ناگزیر به اعتراف و ابراز ندامت شد: «از اینکه فکر صحیح در این کار نکرده ام و این‌ها را راه داده ام و گزارش این‌ها را شنیده ام و به مقامات، به موقع اطلاع نداده ام، خودم را در پیشگاه خداوند مقصر می دانم و بسیار پشیمانم. اینکه به سید مهدی مهدوی پول فرستادم هرچند به عنوان قرض به ایشان داده شده است و این کار را نوعی تایید عملی از فرد توطئه گر تلقی کرده‌اند، پشیمانم و استغفار می کنم و استغفر الله ربی و اتوب الیه و از این قصور یا تقصیر به درگاه خداوند متعال استغفار می کنم...» (خاطرات محمدی ری شهری- جلد اول- صفحه259) ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
⚫️انحراف با پوشش نفاق/4 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش ششم: شریعتمداری ▫️پس از روشن شدن نقش شریعتمداری در کودتا بود که دیگر مدارای انقلابیون و نظام با او پایان یافت و او از جانب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد. در بیانیه آمده بود: «بنا به وظیفه شرعی بر خود لازم دانستیم که سقوط مشارالیه از شایستگی مرجعیت را بالصراحه اعلام نماییم تا افرادی از مسلمانان که در حالت تردید و دو دلی بودند، تکلیف خود را بدانند و احیاناً با تقلید خود به اسلام و انقلاب ضربه وارد نکرده باشند.»(پرتال جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) ▪️این اقدام بعدها تلویحا مورد تجلیل امام قرار گرفت و در منشور روحانیت بازتاب پیدا کرد: « آیا مدرسین محترم که ستون محکم انقلاب در حوزه‌های علمیه بوده‌اند ـ نعوذباللّه‌ ـ به اسلام و انقلاب و مردم پشت کرده‌اند؟ مگر همان‌ها نبودند که در کوران مبارزه حکم به غیرقانونی بودن سلطنت دادند؟ مگر همان‌ها نبودند که وقتی یک روحانیِ به ظاهر در از اسلام و انقلاب فاصله گرفت، او را به مردم معرفی کردند؟ آیا مدرسین عزیز از جبهه و رزمندگان پشتیبانی ننمودند؟ اگر خدای ناکرده این‌ها شکسته شوند چه نیرویی جای آنان را خواهد گرفت؟ (پیام امام خمینی به جامعه مدرسین3/12/1367) ▫️امام روز بعد از افشای جریانات طی سخنانی فرمودند:«ما از این امور{کودتا} نمی ترسیم. ما از قشرهای خودمان می ترسیم... شما ، هم ایدهم الله تعالی، اگر چنانچه کارهایی خدا نخواسته انجام دهید که از چشم ملت بیفتید، حتی در دراز مدت، آن روز است که دیگر فانتوم لازم نیست، خود ملت شما را کنار می زند... من خوفم از این است که ما نتوانیم، روحانیت نتواند آن چیزی که به عهده اوست صحیح انجام دهد.»( سخنرانی امام خمینی 1359/4/20 ،روزنامه کیهان- شنبه1359/4/21) ▪️ایشان همچنین در نامه ای که به مشهور شد با اشاره به این جریانات آوردند: «آنقدر كه اسلام از اين ضربه خورده است، از هيچ قشر ديگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلوميت و غربت اميرالمؤمنين- عليه السلام- كه در تاريخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ ها را بيش از اين تلخ نكنم. ولى بايد بدانند كه پرونده تفكر اين گروه همچنان باز است و شيوه و دين فروشى عوض شده است. شكست خوردگان ديروز، سياست بازان امروز شده‏اند. آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمى‏دادند، پشتيبان كسانى شدند كه تا براندازى نظام و كودتا جلو رفته بودند. غائله قم و تبريز با هماهنگى چپی‌ها و سلطنت طلبان و تجزيه طلبان كردستان تنها يك نمونه است كه مى‏ توانيم ابراز كنيم كه در آن حادثه ناكام شدند ولى دست برنداشتند و از سر در آوردند، باز خدا رسوايشان‏ ساخت.»( صحيفه امام، ج‏21، ص:281) ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
📂امام در مواجهه با جریان‌های انحرافی ▫️ قدس سره الشریف نماد منطق سیاسی اصیل اسلامی بود و وجود ایشان را می‌توان دانست. بر همین اساس جذب و دفع ایشان بر اساس نزدیکی یا دوری افراد به اسلام و مبانی عمیق آن بود. امروز نیز شناخت در جذب و دفع افراد و جریان‌ها ما را به بهبود شرایط روز و بستن راه نفوذ و یا جلوگیری از دفع و طردهای غیرمنطقی کمک می‌نماید. ▪️به طور خلاصه باید گفت امام خمینی قدس سره الشریف برای پیشبرد اهداف سیاسی-الهی خود هیچ‌گاه حاضر به تأیید جریان‌های انحرافی نبودند و عمل‌گرایی در این زمینه را نمی‌پذیرفتند. موضوع «امام در مواجهه با جریان‌های انحرافی» را در بخش‌های زیر پی می‌گیریم: 1. نهضت التقاطی: امام در مواجهه با 2. کاسبان نژاد: امام در مواجهه با 3. طایفه تحجر: امام در مواجهه با 4. فرقه انگلیسی: امام در مواجهه با و 5. ملی‌گراها بر ضدملت: امام در مواجهه با جریان 6. زالوصفتان: امام در مواجهه با جریان 7. انحراف با پوشش نفاق: امام در مواجهه با جریان ◀️پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی را در تارنمای رسمی مطالعه کنید: ▫️▪️https://b2n.ir/286585 ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🔻محمد هاشمی رفسنجانی و جدیدترین روایت ناروا علیه امام🔻 ⚫️تحریف امام؛ در آستانه رحلت امام ▫️تحریف خط و مکتب امام خمینی قدس سره الشریف پروژه‌ای قدیمی است که از تا و البته؛ نفوذی‌ها و ناآگاهان داخلی دنبال می‌شده است. یکی از شخصیت‌هایی که به واسطه جایگاه سیاسی‌ش به تولید روایت‌ها و خاطرات مختلف می‌پرداخت جناب آقای بود. سبک تاریخ‌سازی جناب رفسنجانی به گونه‌ای بود که خلط‌ها و اشکالات تاریخی مختلفی را ایجاد می‌کرد، «ادعاهای بی‌سند و متناقض، بیان مبهم و کلی، پرهیز از بیان دقیق تاریخ رویدادها، نقض انقلاب اسلامی، پرهیز از ذکر واسطه‌های نقل قول‌ها و محتوای دقیق جلسات و...»(روایت‌های ناروا ص125 و 176-173) برخی از اشکالات نقل‌های تاریخی وی بود. علاوه بر موارد ذکر شده؛ « از حوادث انقلاب اسلامی و محوریت دادن به نقش خویش، از مهم‌ترین نقدهای وارد به خاطره‌نویسی جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.»(روایت‌های ناروا ص111) ▪️جناب آقای هاشمی رفسنجانی از دار دنیا رفت اما ظاهرا هنوز زنده است. در جدیدترین روایتی که در خصوص ایشان و البته در راستای تولید شده؛ آقای (برادر جناب هاشمی رفسنجانی) ادعا نموده امام؛ قائم‌مقامی رهبری را به آقای رفسنجانی پیشنهاد داده ولی ایشان یک هفته گریه کرده و این پیشنهاد را، به خاطر اینکه دیگران می‌گویند عزل منتظری به خاطر جاه‌طلبی ایشان بوده، رد نموده است. ▫️این نقل تاریخی تقریبا تمام اشکالات ذکر شده به شیوه نقل تاریخ آقای رفسنجانی را دارد و ادعای بی‌سند است که وجوه متناقض فراوانی دارد. مبهم و کلی و غیر دقیق است و هیچ تاریخ دقیقی برای آن ذکر نشده است و مشهورات تاریخی را نقض می‌کند و در نهایت روایتی کاریکاتوری از انقلاب اسلامی است که در آن به آقای هاشمی رفسنجانی نقش محوری داده شده است. ▪️علاوه بر اشکال روشی، این خاطره از حیث محتوا نیز خلاف واقع است چراکه اساسا انتخاب قائم‌مقام رهبری فراتر از حوزه وظایف و اختیارات خبرگان بود و طبق تصریح بزرگانی هم‌چون مرحوم آیت‌الله مؤمن یک عمل غیرقانونی محسوب می‌شد که برخی دل‌سوزان نظام آن را مصلحت دیدند و انجام دادند.(روزگار قائم‌مقامی ص55) و سیره قطعی امام خمینی قدس سره الشریف عمل به مرّ قانون بود و تخلف از آن را جایز نمی‌دیدند و بنا به تصریح ایشان در نامه تاریخی 1/6 از ابتدا با انتخاب منتظری نیز مخالف بودند.(صحیفه امام ج21 ص331) ▫️علاوه بر این؛ قدس سره الشریف از ابتدای حرکت سیاسی الهی خود همواره تصمیمات‌شان را بر اساس مبانی مکتبی اتخاذ می‌کردند و طبیعتا کسانی را شایسته احراز مقام رهبری می‌دیدند که به این اصول پایبند باشد. اما جناب آقای هاشمی رفسنجانی در طول حیات سیاسی خود نشان داد که پایبندی چندانی به امام ندارد و در موارد مختلف؛ با وجود علم به نظر امام بر خلاف دیدگاه ایشان قدم برمی‌داشت. ▪️برای این مطلب قرائن فراوانی وجود دارد؛ از جمله اقدام برای جانشینی آقای منتظری علی رغم مخالفت امام و اطلاع آقای رفسنجانی به این مخالفت(روزگار قائم‌مقامی ص66-62) یا کمک وی به با وجود عدم حمایت امام قدس سره الشریف از منافقین و آشکار شدن انحراف آنان(روزگار قائم‌مقامی ص153) و یا مذاکره مخفیانه با آمریکا در ماجرای مک‌فارلین و... ▫️مجموعه این اقدامات نشان می‌دهد که جناب آقای رفسنجانی با وجود شناخت مسلک امام پایبندی به آن ندارد و از آن‌جا که امام مسلکی جدا از اسلام ناب محمدی نداشتند معنا ندارد که ایشان فردی را به عنوان گزینه رهبری پیشنهاد دهند که به سیاست عمیق اسلامی تعهد چندانی ندارد. ▪️در پایان باید گفت انحراف از خط امام قدس سره الشریف و یا خانوادگی یا نقل‌های جاهلانه امور بسیار خطرناکی در مسیر پرافتخار ملت ایران‌ند و نهادهای مسئول به ویژه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام می‌بایست با دقت و جدیت در مقابل تحریف‌گران مسلک امام قدس سره الشریف بایستند و اجازه سوء استفاده ندهند. ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
⚫️مواجهه امام با فرزندانِ آدمکشِ مهندس بازرگان!/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛بخش هفتم: مجاهدین خلق (منافقین) ▫️ از سال 1344 توسط سه تن از اعضای ایران تاسیس شده و فعالیت سیاسی خود را با مواجهه مسلحانه با رژیم شاه آغاز کرده بودند. اعضای مجاهدین خلق تفسیر و از اسلام را برگزیدند و تشکیلات خود را راه‌اندازی کردند. شعار "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما" در برخی ادوار فعالیت این سازمان زینت بخش نشریات و روزنامه های وابسته بدان بود. این سازمان بر سه اصل " "، "ضرورت تشکیلات" و "مکتبی یا ایدئولوژیک بودن مبارزه" تاکید داشت. ▪️مجاهدین خلق با اوج‌گیری نهضت به برخی تحرکات بر اساس خود پرداختند و البته مرزبندی آشکاری با تفکر سیاسی امام خمینی قدس سره الشریف، که مبارزه مسلحانه را نمی‌پذیرفتند و به اسلام ناب محمدی عقیده‌مند بودند، داشتند و بعد از پیروزی نیز زاویه‌گیری‌شان با آشکار و آشکارتر شد. سازمان مجاهدین خلق حاضر به پذیرش نشد و از همان روزهای نخست که بحث بر سر اصل ولایت فقیه شکل گرفت، سازمان به مخالفت پرداخت و این‌چنین بود که کم کم تفاوت رویکردها علنی شد. در عین حال رویکرد مارکسیستی سازمان نیز بر اختلاف نظرها می افزود. ▫️سازمان مجاهدین می کوشید تا از جایگاه به نفع خود بهره ببرد و از این راه تداوم مشروعیت خود را افاده نماید. سازمان مجاهدین می کوشید بین آیت‌الله طالقانی و روحانیون شکاف ایجاد کند و از قضایایی نظیر دستگیری دو تن از فرزندان آیت الله طالقانی نیز بهره سوء خود را می‌کردند. ▪️منافقین از که در پناه حکومت اسلامی به دست آورده بودند سوء استفاده کردند و امام در مقابل آن‌ها قاطعانه فرمودند: «آزادی آراء در اسلام از اول بوده است؛ در زمان ائمه ما (علیهم السلام) بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرف‌هایشان را می زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی ترسد؛ لکن توطئه را اجازه نمی دهیم. اینها حرف ندارند، توطئه می کنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید؛ مباحثه می کنیم با هم. تا حالا حاضر نشدند.»(صحیفه امام، ج6، ص 277) ▫️تحریک مرحوم طالقانی و دستاویز قرار دادن او برای رسیدن به مطلوب پروژه دیگری بود که در عین بی‌اعتقادی به او در آن زمان کلید خورد. مجاهدینی ها ایشان را قبول نداشتند، اما او را برای رسیدن به قدرت می خواستند. مرحوم در پی دستگیری فرزندش با حالتی قهرگونه از تهران خارج شده بود و مجاهدین خلق از این حرکت سوء استفاده کردند. امام در مقابل این تحرکات موضع گرفتند و تصریح کردند: «خود آنها با آقای طالقانی مخالفند. هر روزی که دستشان برسد سر او را می برند و سر امثال او را! لکن حالا بهانه دستشان افتاده است که مثلا آقای طالقانی رفته اند بیرون! این بهانه دستشان افتاده و آن بساط را در مدرسه های ما و در خیابانهای ما اینها درست کردند و برای کمیته ها شروع کردند تبلیغات سوء کردن. اینها یک دسته ای هستند که فردا هم یک چیز دیگر پیش می آورند»(همان، ج۷، ص۳۵ تا ۵۳) ▪️ویژگی دیگر منافقین؛ تفسیر به رأی قرآن کریم و استفاده از مفاهیم دینی برای پیشبرد اهداف سازمان بود. این خصوصت نیز دقیقا با شرایط کنونی مطابقت دارد و تداوم همان بر سر نی بردن قرآن در زمان امیرالمومنین است. کسانی که قرآن ناطق و ولایت را ندیدند و قرآن بر سر نی کردند تا بتوانند در مقابل علی بایستند. ▫️در ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ مجاهدین خلق اعلام جنگ مسلحانه کردند و رسماً وارد فاز مبارزه مسلحانه شدند. روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ روز طرح عدم‌کفایت بنی‌صدر در مجلس بود که سازمان اقدام به حملات مسلحانه و تظاهرات در جامعه به‌نفع بنی‌صدر به‌منظور فشار به مجلس نمود. درواقع هدف اصلی مجاهدین خلق تداعی تجربه تلخ کشته شدن‌های مردمی در دوران مبارزات انقلاب اسلامی و به گفته خودشان جلوگیری از « » علیه رئیس‌جمهور وقت بود.( سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴-۱۳۸۴ ، ص181). ▫️▫️▫️ Bonyadtarikhbook-ir ▪️▪️▪️ @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.