eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
905 ویدیو
632 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📸عکس تاریخی || شب‌نشینی مردم در مقابل سفارت آمریکا 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/1 تاریخ: 1363.8.7 مصاحبه شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی در آستانه سالگرد ۱۳ آبان 🔹س: در آستانه سالگرد سیزدهم آبان هستیم، بدین مناسبت خواهشمند است انگیزه تبعید امام به خارج از کشور در سال 43 را بیان فرمایید. 🔸ج: بسم الله الرحمن الرحیم انگیزه تبعید امام در سال 4۳ این بود که رژیم ایران و در پشت سرش دستگاه‌های امریکایی احساس کردند مبارزه روحانیت و مردم به رهبری امام خمینی یک مبارزه بنیانی و آگاهانه است و تا قبل از آن اگر چه شور و حماسه و مبارزه برای این دستگاه‌ها کاملا واضح بود، چون حماسه ۱۵ خرداد و قبل از آن ماجرای مدرسه فيضیه در دوم فروردین و چندین ماجرای خونین و حماسه‌آمیز دیگر را دستگاه‌ها از مردم و به خصوص از روحانیت مشاهده کرده بودند لكن تصور می‌کردند شعارهای روحانیت و انگیزه‌های این مبارزه عمومی صرفا به یک چند حکمی که مغایر با موازین شرعی است منحصر می‌شود، ولذا تصور نمی‌کردند که همه ابعاد یک مبارزه سیاسی را در بر بگیرد. 🔹وقتی در ماجرای کاپیتولاسیون و مصونیت مستشاران نظامی امریکا، امام آن سخنرانی تاریخی پر محتوا و پرمغز را کردند و مسأله کاپیتولاسیون را آن‌طور تشریح کردند که همه مردم به درستی می‌توانستند بفهمند مصونیت مستشاران نظامی امریکایی یعنی چه و تأثیر این حرکت در وابستگی ایران را بیان داشتند، دستگاه‌های وابسته به رژیم و همچنین دستگاه‌های امریکایی فهمیدند که مبارزه ایران به رهبری امام خمینی یک مبارزه ریشه‌دار عمیق و با ابعاد جهانی ست، لذا خطر این مبارزه برایشان بیش‌تر آشکار شد. 🔸البته مبارزات سیاسی در دنیا زیاد است و دستگاه‌های استعماری هم از آن‌ها چندان واهمه‌ای ندارند، حتی در بعضی جاها آنچنان مبارزاتی را که به سودشان هست می‌خواهند، اما آن مبارزه‌ای که با انگیزه‌های دینی‌ای توأم با ایمان عمیق مذهبی و با رهبری یک مرجع تقلید و یک عالم بزرگ، در سطح توده‌های مردم، همراه با ابعاد سیاسی و جهانی انجام می‌گیرد، به‌شدت برای دستگاه‌های استعمار خطرناک است، این چیزی بود که در انقلاب ما پیش آمد و دیدیم که چگونه برای دستگاه‌های استکباری جهان خطرناک بود تا به سقوط رژیم شاه که خیلی برای استکبار جهانی محترم بود منتهی شد و حتی به تشکیل نظام جمهوری اسلامی که فوق‌العاده برای استکبار جهانی خطرناک است رسید و وقتی امام آن سخنرانی را کردند، خوشبختانه برخلاف سخنرانی عاشورا که طنین واضحی از صدای امام در آن نوار مشهود نیست، در این سخنرانی نوارهای واضحی از امام باقی ست و ضمن این که سخنرانی مفصلی است، برای همه قابل استفاده می‌باشد. 🔹دستگاه که احساس خطر می‌کرد همان کاری را که در سال ٤٢ کرده بود مجدداً انجام داد، یعنی شبانه ریختند به منزل امام و امام را دستگیر کردند و مستقیم آوردند در فرودگاه تهران و همچنان‌که خاطره این دستگیری را یک وقتی امام خودشان برای ما نقل فرمودند، با یک هواپیمای ۱۳۰ – C نظامی امام را از تهران به ترکیه تبعید کردند، و لذا حادثه تبعید امام سرآغاز یک مرحله ی جدیدی از مبارزه است، یعنی تا آن روز مردم امام را در کنار خودشان می‌دیدند، و رهبری امام به یک شکل مستقیم و نزدیک انجام می‌گرفت. اما با ربودن امام از قم و تبعید ایشان به خارج از کشور از طرفی یک حالت یتیمی و بی‌سرپرستی در میان مبارزین مخصوصاً مبارزین حوزه علمیه پیدا شد و از طرف دیگر برای امام هم، فرصت‌های خوبی پیدا شد تا بتوانند برای مسائل آینده مبارزه فکر کنند و برنامه‌ریزی‌های آینده را در ذهن خودشان بپرورانند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/2 🔹 به یقین این مدت 14 سالی که از ۱۳ آبان سال 43 تا ۱۲ بهمن سال ۵۷ (یعنی روز ورود امام به ایران ) طول کشید در تمام مدت این 14 سال، هم ملت ما پختگی‌ها و قوام‌یافتگی‌های لازم را برای حرکت عظیم انقلاب ۲۲ بهمن به دست آوردند و هم امام این فرصت را پیدا کند تا برای رهبری چنین حرکت عظیمی، برنامه‌ریزی و آینده‌نگری لازم را بکنند و این تبعید هم مثل همه تدابیر شیاطین و دشمنان خدا که به قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمین طرح‌ریزی شده بود، در نهایت به سود اسلام و مسلمین و در جهت سیر طبیعی انقلاب اسلامی تمام شد و در آن هنگام که امام به ترکیه تبعید شدند، من در مشهد بودم و در همان روز، یعنی آن روزی که سحرگاهش امام را ربوده بودند، ما در مشهد یک اجتماع بزرگی از همه علما داشتیم که در آن جا جمع شده بودند و در باره این حادثه تبادل نظر می‌شد برای این‌که چه تدبیری بیندیشند و بالاخره آن مجلس با این تصمیم پایان پذیرفت، که اولا، همه نمازهای جماعت برای مدت یکی دو روز تعطیل باشد و فردای آن روز صبح زود همه علما در مسجد گوهرشاد به هیأت اجتماع متحصن شوند و خواسته‌هایی داشته باشند از جمله بازگشت حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی و ما با این تصمیم متفرق شدیم. اما فردا صبح زود وقتی من می‌خواستم طبق آن وعده به طرف مسجد گوهرشاد بروم، یک میهمانی داشتیم که در منزل پدرم بود و من هم آن وقت‌ها منزل پدرم بودم. سحرگاه، آن مهمان برای این که حرم مشرف شود از منزل بیرون رفته بود و در بازگشت وقتی دید من دارم می روم بیرون گفت شما نروید راه‌ها بسته است. 🔸از قرار معلوم در همان اذان صبح راه‌ها را بسته بودند و نیروهای پلیس خودشان را برای مقابله آماده کرده بودند، لذا هیچ‌کس را راه نمی‌دادند و طبعا ورود به مسجد هم امکان نداشت، ولی در عین حال من از منزل خارج شدم و گفتم بروم ببینم چه خبر است. وقتی آمدم، دیدم از فاصله‌های بسیار دور تا مسجد گوهرشاد مردم ایستاده بودند و مأمورین نمی‌گذاشتند هیچ‌کس به مسجد گوهرشاد نزدیک شود. لذا قضیه منتفی شد تا بعد از چند روز که یک اجتماع بزرگی از علمای مشهد به دعوت آیت‌الله میلانی در منزل آن مرحوم تشکیل شد و همه ما آن‌جا جمع شدیم برای یک امری که معلوم نبود آن چه امری است و ما احتمال می دادیم در آن مجلس آقای میلانی بخواهند بگویند مبارزه امکان‌پذیر نیست و نمی‌شود کاری کرد، چون در مقابل این حادثه ما راه چاره‌ای نداریم و به هر حال ما فکر می‌کردیم ایشان چنین چیزی را عنوان خواهد کرد و لذا قبلا به مرحوم آقا شیخ مجتبی قزوینی که از علمای بزرگ و مبارز و بسیار محبوب بین خواص بود مراجعه کردیم که قرار بر این شد اگر چنانچه آقای میلانی در آن مجلس به یک چنین اظهاراتی دست زدند، ایشان مخالفت خودش را با این حرف اظهار کنند و ما هم از اطراف به ایشان کمک کنیم، یعنی من و چند نفر دیگر از برادران‌مان که از جوان‌ها و در میان اهل علم معروف به شور و حماسه مبارزه بودیم ایشان را یاری دهیم، اما وقتی رفتیم به منزل آقای میلانی، بر خلاف تصورمان دیدیم نه تنها ایشان صحبت از این که نمی‌شود مبارزه کرد نکردند، بلکه یک نامه‌ای هم برای امام خمینی نوشته بودند به ترکیه که بسیار متن قوى و محکمی داشت و این نامه را می‌خواستند برای این جمع بخوانند و بگویند من این نامه را می‌خواهم برای آقای خمینی بفرستم؛ یعنی مطلب درست بر عکس آن تصور ما شد. لذا با این‌که ما هنگام ورود به آن مجلس نگران بودیم و فکر می کردیم آیا چه خواهد شد، اما از مجلس که خارج می‌شدیم خوشحال بودیم، زیرا جلسه خیلی خوبی بود و آن نامه را که خاطرم نیست خود ایشان یا کس دیگری از طرف ایشان خواند، بسیار نامه خوبی بود که در فقراتی از آن نامه اشاره به بعضی از روایات از جمله روایت: «السكوت اخ الرضا و من لم يكن معنا كان علينا» را برای اولین‌بار در آن جا از ایشان شنیدیم. در آن نامه خطاب به امام خمینی بود که من همان جمله‌ای را که جد ما سيد الشهدا (ص) به جناب ابی‌ذر فرمودند: 🔹«يا عم ان القوم منعوك دنياهم و منعتهم دينك» یعنی این کسانی که تو را تبعید کردند دنیایشان را از تو دریغ داشتند، اما تو دینت را از آن‌ها دریغ داشتی، و دنباله آن جملات دیگری هست که الان درست به یاد ندارم ولی به هر حال بسیار نامه خوبی بود و یک حالت جديد و حرکت جدیدی بین مبارزان مشهد به وجود آورد و در همه‌جا یک روح تازه‌ای در کالبد مبارزین دمید، که در تداوم آن، حرکات زیرزمینی و مخفیان، هم شروع شد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/3 🔹س: خطوط اصلی مبارزه در نهضت اسلامی را از ابتدا خواهشمند است بیان فرمایید. 🔸ج: باید بگویم که مبارزه با آمریکا در نهضت عظیم اسلامی ما یکی از خطوط اصلی ولاينفك این نهضت از آغاز تا تسخیر لانه جاسوسی که اوج این مبارزه به حساب می‌آمد بود و تا امروز هم هست. در سال 4۲ امام اعلان کردند رئیس‌جمهور آمریکا منفورترین مردم در نزد ملت ایران است، یعنی امام آن روز با این جمله یک حرکت سیاسی - تبلیغاتی عظیمی را برضد سیاست آمریکا در ایران انجام دادند و همچنان‌که شما می‌دانید، زمامداران جهانی خیلی مایلند در میان ملت‌ها وجهه داشته باشند و این را یک زمینه مناسب برای پیشرفت سیاست‌های خودشان می‌دانند، لذا آخرین چیزی که در یک مملکت از دست می‌دهند همان وجهه سیاسی است، یعنی آن‌ها سعی‌شان بر این است که اگر منافع اقتصادی‌شان را هم از دست می‌دهند لااقل آبرویشان را از دست ندهند و امام از آن روز این مبارزه صريح علنی با حیثیت امریکا را در ایران و در میان مردم شروع کردند. در طول این مدت ما همیشه احساس می‌کردیم طرف مبارزه ما شاه و آمریکا هستند؛ یعنی واقعا شاه را از آمریکا جدا نمی‌دانستیم، لذا هر حرکتی علیه رژیم انجام می‌دادیم احساس می‌کردیم داریم بر ضد امریکا انجام می‌دهیم و چنین تصوری در انقلاب جا افتاده و قطعی بود تا این‌که انقلاب پیروز شد و بعد از پیروزی انقلاب هم طبعا این روند وجود داشت، لذا با هر گرایش و انگیزه‌ای که اندکی جانبداری آمریکا در آن تصور می‌شد، به‌شدت مخالفت می‌کردیم. 🔹به خاطر دارم در جلسات هیأت دولت یک روز رئیس هیأت دولت موقت با عصبانیت به این مضمون و با ناراحتی در کمال تعجب گفت: چرا این مرگ بر آمریکا را مردم ول نمی‌کنند! ما که از ناراحتی و تعجب ایشان به‌شدت متعجب و ناراحت شدیم، به ایشان گفتیم این چه حرفی است که می‌گویی؟! مگر می‌شود شعار مرگ بر آمریکای مردم را که یک شعار طبیعی است و هیچ‌کس در ذهن مردم نگذاشته، بلکه فرهنگ مبارزه و انقلاب این را به آن‌ها یاد داده از ذهن مردم بگیریم و مگر چنین کاری جایز است؟ 🔸اگر به خاطر داشته باشید، در ماه‌های اول پیروزی انقلاب یکی از سناتورهای آمریکایی در مجلس سنای آمریکا یک چیزی برضد ایران اظهار کرده بود که در این‌جا تظاهرات عظیمی در همین میدان ۷ تیر فعلی بر پا شد که آقای هاشمی آن‌جا سخنرانی کرد و فردای آن روز هم به آقای هاشمی سوء قصد کردند، یعنی آن‌قدر حساس بودند. روی این قضیه که بلافاصله بعد از سخنرانی آقای هاشمی که سخنرانی خوبی هم بود، به ایشان سوء قصد کردند و در اسنادی که بعدا به‌وسیله دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از لانه جاسوسی بیرون آمد مشخص شد که سفیر آمریکا و نمایندگان سفارت آمریکا از آن روز و بعد از آن تظاهرات منتظر حمله به سفارت بودند و در آن روز نگران بودند که ممکن است به سفارت حمله شود تا این که در ۱۳ آبان سال 58 حرکت تسخیر لانه جاسوسی به وسیله دانشجویان پیرو خط امام انجام گرفت و مورد تأیید امام و عموم ملت و نمایندگان مجلس خبرگان و همه کسانی که در این میدان حضور داشتند قرار گرفت و این اوج مبارزات ایرانی و اسلامی بر ضد آمریکا بود. 🔹آمریکایی‌ها بعد از انقلاب امیدوار بودند که شاید بتوانند به یک کیفیتی، دست کم بخشی از منافع از دست رفته قبلی خودشان را در ایران تجدید کنند و این امید برای آن‌ها بی‌جا هم نبود، چون در دولت موقت، آن روز عناصری بودند که آشکارا از منافع آمریکا در ایران دفاع می‌کردند. و بعضی هم بودند که شاید خیلی آشکار دفاع می‌کردند، اما آنچه که قطعیت دارد این است که دولت موقت هیچ‌گونه حساسیت منفی در مقابل آمریکایی‌ها نداشت و از این‌که امریکایی‌ها بازهم بساط‌شان را در ایران پهن کند نگران نبود و فقط می‌گفت ما آن نوع روابطی را که با شاه داشتند قبول نمی‌کنیم و این طبیعی بود که وقتی امریکایی ها می‌خواهند وارد شوند نمی‌گویند ما نوع روابط شاه را با شما خواهیم داشت و دولت موقت هم حتی نگران نبود که این روابط ممکن است یک‌روزی منتهی به آن‌گونه روابط شود و در اثر سهل‌انگاری‌ها و ساده‌اندیشی‌ها باز مملکت بعد از یک چنین انقلاب و فداکاری‌هایی مجددا به دام استکبار اخراج شده از ایران بیفتد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/4 🔹من یک خاطره ای از شورای عالی دفاع دارم که آن را نقل می‌کنم. یعنی به طوری که یادم می‌آید، آن روزها در یکی از جلسات شورای عالی دفاع یک چیزی مطرح شد که برای من خیلی تعجب‌آور بود و شورای عالی دفاع در آن وقت تشکیل می‌شد از نخست‌وزیر و وزیر دفاع که از دوستان قدیمی نخست‌وزیر بود و رئیس ستاد وقت دو نفر نظامی به عنوان مشاور رئیس دولت و من. ...نبود که در آن جلسات به ما خیلی میدان بدهند... آن‌طور که یادم می‌آید دو نفر نظامی را آقای مهندس بازرگان انتخاب کرده بود که یکی سپهبد آذر برزین معاون نیروی هوایی زمان شاه بود، یکی هم یک سرلشکری از نیروی زمینی، به نام سرلشکر خزاعی بود که تصور می‌کنم این دو نفر جزو ارتشی‌های وابسته به دستگاه شاه و خیلی نزدیک به آن‌ها بودند و این‌ها جزو شورای عالی دفاع آن روز بودند با رئیس ستاد و احتمالا فرمانده نیروی هوایی آن روز که بعدا دستگیر و به زندان افتاد و دیگران هم بودند. 🔸یک‌روز در جلسه شورای عالی دفاع وقتی منشی جلسه دستور جلسه را می‌خواند این‌طور گفت و شرح داد که دفتر مستشاری امریکا در ایران چهار اسم برای دفتر نظامی خودشان در ایران پیشنهاد کرده‌اند و گفته‌اند قبلا دفتر نظامی ما که به‌نام مستشاری نظامی نامیده می‌شد و حالا آن دستگاه مستشاری با آن طول و عرض نیست، یکی از این چهار نام را برای آن دفتر پیشنهاد می‌کنیم. و بنده در آن‌جا ناگهان با کمال تعجب متوجه شدم که امریکایی‌ها هنوز در ارتش حضور دارند، در حالی که ما خیال می‌کردیم امریکایی‌ها به‌کلی ازاله شدند و از ارتش بیرون رفتند در صورتی که در آن جلسه معلوم شد امریکایی‌ها حضور دارند. لذا من با تعجب سؤال کردم چه اسمی و چه دفتری و چه مرکزی؟ مگر امریکایی‌ها در نیروی هوایی و در ارتش هنوز دفتر دارند؟ گفتند بله یک‌چنین دفتری هست. و لذا من گفتم چون از وجود چنین مرکز و دفتری خبر ندارم، بنابراین، این بحث نباید مطرح شود، لذا اول برای ما این سوال‌ها را پاسخ دهید که این دفتر کی تشکیل شده، اعضایش چند نفرند و چه کسی اجازه تشکیل آن را داده و چند تا سوال این چنینی کردم که حالا جزییات سؤال‌ها را به خاطر ندارم، اما به هرحال گفتم اول پاسخ این سوالات را برای ما بیاورید تا بعد پیرامون آن بحث کنیم. البته در آن جلسه هیچ‌کس جرأت نکرد با این سؤالات من مخالفت کند، و چون مسأله مربوط به امریکایی‌ها و خطرناک بود، می‌ترسیدند اگر مخالفت کنند برای خودشان بد باشد. غرض این است که برای رئیس دولت آن روز، خیلی راحت بود در شورای عالی دفاع که از حساس‌ترین ارگان سیاسی - نظامی مملکت است، راجع به‌نام دفتر امریکایی‌ها در ایران بحث شود و هیچ حساسیتی هم نسبت به آن نداشته باشد و لابد اگر من در آن جلسه نبودم یک اسمی هم برایش تعیین می‌کردند و می‌شد مثلا قانونی، یا شبه‌قانونی، که امریکایی‌ها دفتری هم در نیروی هوایی، یا ارتش داشته باشند. و لذا در یک چنین اوضاع و احوالی طبیعی بود که امریکایی‌ها امید برگشتن به ایران را داشته باشند و این امید خیلی بی‌جا و بی‌مورد هم نبود، ولی خوشبختانه ناگهان حرکت تسخیر لانه جاسوسی به وسیله دانشجویان پیرو خط امام واقع شد و این حرکت اگرچه ابتدا یک حرکت دانشجویی بود، اما بعد تبدیل به یک حرکت عمومی ملت و همگانی شد که امام هم تایید کردند و و مرحوم شهید آیت الله بهشتی نایب رئیس مجلس خبرگان هم از پشت تریبون مستقيم مجلس خبرگان این حرکت را تأیید کردند که همه شنیدند و همه دست اندرکاران نیز تأیید کردند و از روزنامه‌ها هم آن روزنامه‌ای که خیلی تأیید کرد و در در تأییدش پیگیری و اصرار داشت، تنها روزنامه جمهوری اسلامی بود. 🔹در داخل شورای انقلاب هم در حالی که بنی‌صدر و امثال بنی‌صدر و بازرگان که آن وقت جزو دولت بود همه مخالفت می‌کردند و این در حالی بود که ماها حمایت کردیم؛ یعنی تا آن آخر که مسأله لانه جاسوسی تمام شد، در داخل شورای انقلاب من و آقای هاشمی و مرحوم بهشتی و دو سه نفر دیگر همیشه طرفدار و پشتیبان دانشجویان و جریان لانه جاسوسی بودیم، از آن‌طرف هم بنی‌صدر و بازرگان و قطب‌زاده و بعضی دیگر از طیف و گروه لیبرال‌ها مخالف آن جریان بودند و با نق‌زدن خودشان در پی علاج آن زخم و جراحتی بودند که به وسیله دانشجویان بر پیکر روابط ایران و امریکا برای درازمدت به وجود آمده بود و دائما در این فکر بودند تا با شکلی این قضیه را از بین ببرند و این شکافی را که در سیاست مورد علاقه آن‌ها و سیاست آمریکا در منطقه و کشورمان به وجود آمده ترمیم کنند و تا آخر هم همین طور بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/5 🔹هنگامی که اصل حادثه واقع شد، ما در ایران نبودیم، یعنی ایام حج بود و من با آقای هاشمی مکه مشرف بودیم، آن‌طور که به خاطر دارم یک شبی [در] مکه در پشت بام بعثه نشسته بودیم رادیو گوش می‌کردیم ساعت ۱۲ شب رادیو ایران خبر داد دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سفارت آمریکا را تسخیر کردند و این مطلب خیلی برای ما مهم آمد و ضمن این‌که یک‌قدری هم بیمناک شدیم در فکر بودیم این‌ها چه کسانی و از کدام جناح و گروه هستند که این کار را کردند، چون احتمال داشت جناح‌های چپ برای استفاده‌های سیاسی خودشان بخواهند دست به یک حرکاتی بزنند و احيانا شعارهای براق و جالبی را به خودشان اختصاص بدهند، این بود که ما به‌شدت نگران بودیم، تا این‌که در اخبار ساعت ۱۲ شنیدیم که گفت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، و به مجرد این‌که اسم مسلمان و پیرو خط امام را شنیدیم خیال‌مان راحت شده که این‌ها چپ‌ها و منافقین و فرصت‌طلب‌ها نیستند، بلکه دانشجویان خودی و مسلمان هستند که این کار را انجام دادند، تا این‌که مراجعت کردیم که البته من و آقای هاشمی خیلی زود برگشتیم و سفر حج‌مان کلا ده روز طول کشید. یعنی از روزی که از تهران حرکت کردیم تا روزی که به تهران برگشتیم ده روز شد که فقط حج کردیم و برگشتیم 🔸وقتی هم برگشتیم به ایران، مواجه شدیم با غوغاهای روزهای اول و کشمکش عظیمی که از یک طرف هیأت دولت موقت به شدت ناراحت بود و می‌گفت این چه وضعی و چه حادثه‌ای ست، و از طرف دیگر مردم در شور و حماسه بودند که بالاخره منجر شد به استعفای دولت موقت و ما طبعا مسأله را از دیدگاه آن کسانی می‌دیدیم که به مبارزه با آمریکا به صورت واقعی و حقیقی معتقد هستند. و لذا در داخل شورای انقلاب از حرکت این بچه‌ها دفاع می‌کردیم و من همان وقت یک سخنرانی هم در لانه جاسوسی کردم و چون ایام محرم شد دانشجویان روضه‌خوانی راه انداختند و تمام دستجات تهران هر شب آن‌جا جمع می‌شدند سینه می‌زدند و مثل یک امامزاده و یک محل مقدسی اقامتگاه دانشجویان را احاطه می‌کردند و به سینه‌زنی و روضه‌خوانی می‌پرداختند، هر شب یک سخنران آن جا می‌آمد سخنرانی می‌کرد که یک شب هم من رفتم و یک سخنرانی گرم و گیرایی داشتم که الان نمی‌دانم نوارش در رادیو تلوزیون هست یا نیست ولی به هر حال سخنرانی خیلی پرشور و هیجانی بود و این مطلب را آن‌جا مطرح کردم و گفتم در این روزها که این حادثه اتفاق افتاده ما چه از دست داده‌ایم و امریکا چه از دست داده و گفتم که امریکا همه‌چیز را از دست داده، ولی ما در این ماجرا به ‌جز سود چیزی نداشتیم که این در حقیقت پاسخی بود به سیاستمداران لیبرال داخل شورای انقلاب چون دائما می‌گفتند با این حرکت انقلاب از بین خواهد رفت و ایران شکست خواهد خورد و آمریکا ایران را خواهد بلعید؛ یعنی آن‌ها از دریچه ترس و نومیدی با مسأله برخورد می‌کردند و لذا سخنرانی در واقع پاسخی بود به آن‌ها و اطمینان خاطر برای مردم چون نه فقط ما در این مبارزه با امریکا چیزی را از دست ندادیم، بلکه یک چیزی هم به دست آوردیم و ملت‌ها را امیدوار کردیم و به انقلاب شکوه بخشیدیم به نحوی که ملت ایران را در دنیا با عظمت جلوه دادیم و از این‌گونه مطالب که خیلی سخنرانی امیدبخش و خوبی بود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/6 🔹س: در رابطه با جریان تسخیر لانه ی جاسوسی، شورای انقلاب چگونه موضع‌گیری می‌کرد؟ 🔸ج: فکر می‌کنم در پاسخ به این سؤال من مطالبی را که باید بگویم مقدار زیادی گفتم، اما به‌طور کلی در شورای انقلاب دو گرایش وجود داشت: 🔹یکی گرایش مخالفت با این جمع و دیگر گرایش موافق با این‌ها که گرایش موافق با این جمع ماها بودیم؛ یعنی روحانیون شورای انقلاب و بعضی از غیر روحانیون، و مخالفين عمدہ بنی‌صدر و بازرگان و قطب‌زاده بودند که بنی‌صدر طبعا با این چیزها خیلی مخالف بود و بازرگان هم سیاستش سیاست مخالفت با این جریان و اصلا شکست خورده این جریان بود، قطب‌زاده هم که وزیر خارجه با آن روحیات بود و با آن دید سیاسی که قطب‌زاده داشت طبیعی بود با این جریان موافقت نمی‌کرد، لذا دائما سعی می‌کردند این بچه‌ها را کمونیست و وابسته به حزب توده معرفی کنند، حتی چندین‌بار قطب‌زاده در شورای انقلاب ادعا کرد که این‌ها تحت تأثیر توده‌ای‌ها هستند و من چون این‌ها را می‌شناختم و تنها کسی بوده که در آن جمع با رئوس این‌ها آشنایی داشتم و چون قبلا دفتر تحکیم وحدت با من جلسات متعدد داشتند و مؤسسین دفتر تحکیم وحدت همین بچه‌ها هم بودند که در لانه جاسوسی نقش بیش‌تر را ایفا کردند، لذا از این‌ها دفاع شدید می‌کردم و می‌گفتم این‌ها بچه‌های مسلمانی هستند و به هیچ‌وجه با توده‌ای‌ها ارتباطی ندارند، تا این‌که قرار شد شورای انقلاب نماینده‌ای بفرستد بین دانشجویان، تا هم مسائل دانشجویان را برای ما مطرح کند و هم مسائل ما را برای دانشجویان بیان دارد، که قطب‌زاده داوطلب شد و گفت من می‌روم، ولی من مخالف بودم، زیرا می‌دانستم بچه‌ها از دیدن قیافه قطب‌زاده بدشان می‌آید و او هرگز نخواهد توانست حرف‌های آن‌ها را بگیرد و برای شورای انقلاب بیاورد یا بالعکس. در عین حال چون دیدم آن طرفی‌ها به اتفاق کلمه روی قطب‌زاده تکیه کردند، نخواستم مخالفت خودم را ابراز کنم و گفتم حالا برو ببینیم چه می‌شود که همان‌طور هم شد و قطب‌زاده برای اولین‌بار که رفت اصلا نتوانست با آن‌ها ملاقات کند، زیرا بچه‌ها به او اعتنا نکرده بودند و ظاهرا بار دوم هم این اتفاق افتاد و منجر شد به این‌که دیگر قطب‌زاده نرود، لكن من گاهی می‌رفتم با بچه‌ها می‌نشستیم مسائل‌شان را می‌شنیدم و مطالبی با آن‌ها در میان می‌گذاشتم و مطالب آن‌ها را به دوستان خودمان در شورای انقلاب منتقل می‌کردم. 🔸حتی یک‌بار هم که قرار شد به خبرنگاران اجازه بازدید از گروگان‌ها را بدهند، بنا بود فردی از شورای انقلاب هم باشد که خود دانشجویان پیشنهاد کردند آن فرد من باشم، ولذا من رفتم با یکایک این‌ها از نزدیک همراه با خبرنگاران خارجی ملاقات کردم و یک مصاحبه و فیلمبرداری مفصلی در این رابطه انجام گرفت که نمی‌دانم فیلمش الان موجود است یا نه. به‌هرحال موضع شورای انقلاب یک چنین موضعی بود، اما روحانیون در همه جا مدافع این جریان بودند چه در تهران - اعم از روحانیون حزب و شورای انقلاب - و چه در قم، جامعه مدرسین و دیگر عناصر برجسته از روحانیون که در قم بودند و چه در مجلس خبرگان که رئیس مجلس خبرگان آیت‌الله منتظری و نایب رئیس هم مرحوم شهید بهشتی بودند، این‌ها هم خیلی صریح و روشن به نفع این جریان موضع گیری داشتند. 🔹بنابراین طرفداری‌ها موضع‌گیری‌های مثبت چهره‌های محبوب در بین مردم تأثير زیادی گذاشت در این‌که این حرکت به درستی جا بیفتد و در رأس همه هم تأیید امام بود که امام گفتند: این انقلاب بزرگ‌تر از انقلاب اول بود. و این انقلاب بزرگ‌تر فقط نفس تسخیر لانه جاسوسی نبود، بلکه به خاطر این بود که توطئه بازگشت تدریجی و آرام امریکا به ایران را خنثی کرد، چون انقلاب اول ما، در حقیقت انقلابی بود با امریکا، و امریکایی‌ها که از در رفته بودند و می‌خواستند خیلی آهسته و آرام از پنجره بخزند داخل، اما این حرکت مطلقا پنجره را بر روی آن‌ها بست که تا زمان‌های دور هم بسته خواهد بود، و لذا امام گفتند این انقلاب دومی است و حقیقت هم همین بود. والسلام منبع: مصاحبه‌ها، مجموعه مصاحبه‌های حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری 1364-1363، صص120-111) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/1 🔹 سؤال: در جریان هستید که جلد سوم کتاب آقای منتشر شده که در برخی موضوعات مثل شعار «مرگ بر آمریکا» مطالبی در این کتاب آمده که موجب واکنش های مختلف شده است. به نظر شما خاطرات نقل شده از آقای هاشمی در شرایط کنونی چه پیامی دارد؟ ایا این خاطرات سندیت تاریخی دارد؟ 🔸پاسخ: این نکته قابل تأمل است که خاطره‌نویسی در کشور ما به صورت مهار گسیخته‌ای پیش می‌رود و هر کس هر چه را که می‌خواهد می‌نویسد و سعی می‌کند کارهای خود و شخصیت خودش را برجسته کند و در نتیجه تاریخ می‌شود و خاطره‌نویسی در کشور ارزش و اعتبار خود را از دست می‌دهد. افرادی که با اغراق‌گویی و خلاف‌گویی و تحریف حقایق خاطره می‌نویسند هم اعتبار نوشته‌های خودشان را به زیر سؤال می‌برند و هم خاطره‌نویسی را به کلی بی‌اعتبار می‌کنند. 🔹اصولا” در خاطرات آقای هاشمی مسائل بسیار زیادی وجود دارد که جای نقد و بررسی دارد و من به یاری خداوند طبق وظیفه اسلامی به نقد خاطرات او خواهم نشست. اما اجمالا در نقد خاطره ایشان مبنی بر موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا دلایلی وجود دارد که به بعضی ها اشاره می کنم: 🔸۱- در مورد ادعای آقای هاشمی مبنی بر حذف شعار و موافقت امام، باید گفت این ادعا به یک شوخی نزدیک‌تر است، چرا که اولا موضع امام در برابر تا آن پایه ریشه‌ای، مبنایی و منطقی بود که نمی‌توان تصور کرد که امام در مقطعی در این موضع الهی ـ انقلابی خویش تجدید نظر کرده باشند. وقتی به زندگی سیاسی امام نگاه می‌کنیم، می‌بینیم از روزی که امام نهضت را آغاز می‌کنند تا روزی که دیده از جهان فرو می‌بندند، نسبت به استکبار جهانی، به ویژه امریکا، یک خط مستقیم، مشخص و روشنی دارند که هیچگونه تغییری در آن پدید نیامد و تا آخر عمر موضع قاطع خود را در قبال امریکا حفظ کردند و امریکا را منفورترین افراد بشر می‌دانستند. 🔹۲- به فرض اگر امام مصلحت اسلام و ایران را در حذف شعار «مرگ بر امریکا» تشخیص می‌دادند، بی‌درنگ آن را اعلام می‌کردند و در اعلام آن کوچک‌ترین تردیدی به خود راه نمی‌دادند. امام از آن کسانی نبودند که در راه مصالح اسلام و ملت، مجامله‌کار و متزلزل باشند و این دست، آن دست‌کنند و دچار تردید ‌شوند. امام به مصداق «لا تأخذه فی الله لومه لائم» بی‌پروا نظر خود را اعلام می‌کردند. امام(ره) مرد وظیفه بودند و در انجام وظیفه، قاطع، صریح و سریع عمل می‌کردند. 🔸۳- امام(ره) پنج سال پس از آنچه در خاطره آقای هاشمی آمده است در قید حیات بودند. با نگاهی به سخنرانی‌ها، پیام‌ها و نوشته‌های امام می‌بینیم که نه تنها کوچک‌ترین نشانه‌ای از تغییر مشی امام نسبت به شیطان بزرگ پدید نیامد، بلکه استوارتر و پایدارتر از گذشته بر ضد آن شیطان جهانخوار موضع‌گیری داشتند و دیگران را به خطر امریکا متوجه می‌ساختند و هشدار می‌دادند. در یادداشت شادروان مرحوم حاج (ره) به حاج آقای می‌خوانیم: 🔹« … حضرت امام فرمودند در جریان فریب امریکا چند مسأله باید کاملا روشن شود: باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه امریکا محفوظ باشد چرا که آن‌ها و سایر ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها تنها چیزی که فکر می‌کنند و قرآن و انقلاب اسلامی است.» 🔸امام تا آن پایه نسبت به شیطان بزرگ حساسیت داشتند که نگران بودند مبادا برخی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی که روی تاکتیکی به امریکا نزدیک می‌شوند، از خطر این شیطان شرور و دشمن بشریت غافل بمانند و به آن به عنوان یک انسان بنگرند. امام در پیام خود نوید می‌دهد:« امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده است.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵) 🔹ایا جنگ استضعاف و استکبار و جنگ حق و باطل بدون استنکار از شیطان بزرگ و شعار کاخ برانداز «مرگ بر امریکا» امکان پذیر است. امام در پیام دیگری آرزو می‌کنند: «… از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیسا‌های جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم…» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۷) 🔸راستی این موضع‌گیری‌های الهی ـ انقلابی با آن ادعای کذایی که در خاطره آقای هاشمی آمده است چگونه با هم همخوانی دارد؟ ایا این نشان از این واقعیت ندارد که حذف این شعار، نظر شخصی آقای هاشمی و برخی از راحت‌طلبانی بوده است که در پست‌های کلیدی نظام جا خوش کرده بودند و نامشان در کتاب خاطرات آقای هاشمی آمده است؟! 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/2 🔹۴- در خاطرات آقای هاشمی ، تاریخ گفتگو با امام(ره) و جلب به اصطلاح موافقت ایشان بازگو نشده است. آقای هاشمی که خاطرات خود را به صورت روزانه و لحظه به لحظه یادداشت می‌کند، چگونه آن روز و ساعتی را که با امام پیرامون حذف شعار «مرگ بر امریکا» گفتگو کرده است یادداشت نکرده و در کتاب خاطرات نیاورده است؟ حالا ممکن است بازگو کردن علل و عواملی که او را به این تصمیم واداشته که شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی حذف شود اکنون به مصلحت نباشد اما لااقل می‌توانست تاریخ مذاکره با امام در این مورد را بازگو کند. البته من نمی‌خواهم بگویم که این موضوع اصولا” با امام مطرح نشده است. من رد نمی‌کنم که ممکن است آقای هاشمی چنین موضوعی را با امام در میان گذاشته باشد، اما این سؤال برای من مطرح است که چگونه تاریخ آن در کتاب خاطرات نیامده است؟ 🔸۵- ادعای موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر امریکا» با آنچه در ۱۱ اسفند همان سال در خاطرات ایشان آمده که «نظر من این است که در صورت پیروزی در عملیات بدر، امام دستور بدهند شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر شوروی» از موضع قدرت حذف شود» چگونه همخوانی دارد؟ ایا این خاطره نیز تایید نمی‌کند که جریان حذف شعار مرگ بر امریکا نظر شخصی آقای هاشمی بوده و به امام ارتباطی نداشته است؟ 🔹۶- با شناختی که اینجانب از امام دارم و قریب ۱۵ سال در نجف اشرف در خدمت ایشان بوده‌ام می‌دانم که دأب امام این بود که در برابر بسیاری از پیشنهادات و نظریات افراد سکوت می‌کردند و پاسخی نمی‌دادند. این سکوت معانی متفاوتی داشت. گاهی پیشنهاد مطرح شده را تا آن پایه مبتذل و بیهوده می‌دیدند که اصولا” لزومی نمی‌دیدند که آن را رد کنند و به مصداق «و اذا مروا باللغو مروا کراما» از کنار برخی پیشنهادها و نظریات بی‌تفاوت می‌گذشتند. گاهی سکوت امام(ره) برای این بود که اصولا” مصلحت نمی‌دیدند درباره پیشنهاد مطرح شده نفیا” یا اثباتا” سخنی بگویند و اعلام موضع کنند. گاهی بر آن بودند روی پیشنهاد مطرح شده تأمل کنند و سپس تصمیمی بگیرند. 🔸من بعید نمی‌دانم که آقای هاشمی چنین پیشنهادی را با امام مطرح کرده باشد لیکن احتمالا” با سکوت امام(ره) مواجه شده و از سکوت امام برداشت موافقت کرده اند. 🔹۷- امام در وصیتنامه خود تأکید می‌کنند: اکنون که من حاضرم بعضی نسبت‌های غیر واقعی به من داده می‌شود و ممکن است در نبود من بر حجم آن افزوده شود. آنچه به من نسبت داده شد و یا می‌شود مورد تصدیق من نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد و یا تصدیق کارشناسان و یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم... متن کامل مصاحبه جهان‌نیوز با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تأیید تسخیر لانه جاسوسی توسط امام خمینی قدس سره الشریف امام خمینی قدس سره الشریف : 🔹آن مرکزی هم که جوان‌های ما رفتند گرفتند ـ آنطور که اطلاع دادند ـ ‏‎ ‎‏و مرکز توطئه بوده است. امریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهی‏‎ ‎‏هم اینجا برای توطئه درست کنند، و جوان‌های ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‌های فاسد‏‎ ‎‏به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتی بکنیم و جوان‌ها را بگوییم که شما بیرون بیایید از‏‎ ‎‏آنجایی که رفتند. 🔸جوان‌ها یک کاری کردند برای این‌که دیدند، آخر ناراحت کردند این‏‎ ‎‏جوان‌ها را. یک شاهی که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به‏‎ ‎‏چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است، و بالاتر از این، این‌قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومی کرده است، پانزده خرداد ـ آن‌طوری که معروف‏‎ ‎‏شد ـ پانزده هزار نفر کشته شده است. در روز پانزده خرداد و از آن وقت تا حالا شاید صد‏‎ ‎‏هزار نفر ما مقتول داشته‌ایم و چند صد هزار نفر معلول داشته‌ایم، که ما هر روز مواجه با‏ ‎‏این معلول‌ها هستیم...توقع دارند که یک کسی که پنجاه سال به این ملت آنطور کرده است و حالا‏‎ ‎‏امریکا با یک بهانه بی‌خود او را برده است نگه داشته در پناه خودش، و برایش وسائل‏‎ ‎‏آرامش تهیه کرده است، و به اسم مریض بودن یا به واقع مریض بودن ـ فرقی نمی‌کند ـ او‏‎ ‎‏را برده در آنجا و نگه داشته، و جوان‌های ما که آنجا اظهار مخالفت می‌کنند، آن‌ها را یا‏‎ ‎‏متفرق می‌کنند یا حبس می‌کنند. (صحیفه امام، ج10، صص492-491) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی و جنایت آمریکا 🎬فیلم|| سند دستورالعمل محرمانه آمریکا علیه ایران/ بازخوانی یک سند کمتر دیده شده آمریکای نفت‌خوار آمریکا؛ ناتوانی بازرگان و یاری ابراهیم یزدی اعتراف ایالات متحده به نفوذ گسترده امام خمینی وابستگی دولت موقت به آمریکا؛ به روایت اسناد بی‌آبرویی مطلق آمریکا بازرگان مدافع تمام قدّ سازش با آمریکا نگرانی امیرانتظام از تأثیر فوق‌العاده امام خمینی برنامه چند مرحله‌ای آمریکا برای تسلط بر بنی‌صدر مقام معظم رهبری: سیزده آبان هم تجسم شرارت آمریکاست و هم تجسم ضربه خوردن و مغلوب شدن آمریکا 📸عکس تاریخی || حمایت هوشنگ ابتهاج (سایه) از تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور اعضای ارتش و نیروهای نظامی در مقابل لانه جاسوسی 📸 عکس تاریخی || اعدام و آتش زدن مجسمه کارتر در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || ابراز احساسات مردم نسبت به پاسدار انقلاب اسلامی در مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || ابراز تنفر مردم از شاه در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || به آتش کشیدن پرچم آمریکا در محوطه لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور پاسدار مجروح در تظاهرات مردمی مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور و حمایت همافران از تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || حضور کودک ایرانی در تظاهرات ضدآمریکایی مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || دانش‌آموزی ایرانی در حال شعارنویسی در لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || شعار جوانان ایرانی در جریان تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || عکس برافراشته امام مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || لحظه ورود پیروان خط امام به لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || تقاضای 33 نفر از کارکنان دستگیر شده لانه جاسوسی از رئیس‌جمهور آمریکا برای تحویل شاه مخلوع به ایران 📸عکس تاریخی || شعار مردم علیه آمریکا مقابل لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || برخورد انسانی تسخیرکنندگان لانه جاسوسی با «تام شفر» وابسته نظامی آمریکا 📸عکس تاریخی || حمایت آیت‌الله سیدعبدالله شیرازی از تسخیر لانه جاسوسی 📸عکس تاریخی || شب‌نشینی مردم در مقابل سفارت آمریکا روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/1 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/2 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/3 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/4 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/5 روایت کم‌تر دیده شده از مقام معظم رهبری در خصوص کارشکنی لیبرال‌‌ها علیه تسخیر لانه جاسوسی/6 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/1 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/2 تأیید تسخیر لانه جاسوسی توسط امام خمینی قدس سره الشریف 🔻 🔻 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مقام معظم رهبری : «قم، حرم مطهّر و مضجع شریف حضرت فاطمه معصومه علیها سلام است؛ آن بزرگواری که این سرچشمه جوشان و خروشان نخستین بار از کنار مرقد او جوشید و برکاتش به همه عالم و بخصوص به دنیای اسلام رسید.» ۷۹/۷/۱۴ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید||پیش‌بینی مورخ خبیر انقلاب اسلامی در خصوص تبدیل اغتشاشات اخیر به تحرکات داعشی چهارشنبه 4آبان1401 خبری تلخ در خبرگزاری‌های داخلی و خارجی منتشر شد. تروریستی مسلح به حرم مطهر حضرت احمد بن موسی، شاه‌چراغ حمله کرد و جمعی از زائران سومین حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام را به شهادت رساند و گروهک تروریستی داعش پس از مدت کوتاهی این حادثه تروریستی را بر عهده گرفت. حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی تنها دو روز پیش از اقدام تروریستی داعش در شهر شیراز هشدار داده بود که آمریکا و اذناب او در حال تربیت نیروهای در ایران هستند... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی/1 نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/127 🔹در سال ١٣۴٢ همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى و يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده درباره سيدجمال‌الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكته درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‌نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانه «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏‌زدند؟! در مقدمه «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانه امين‌الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏‌الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آن‌ها را از ميان خزانه گران‌بهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشه جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانه گران‌بهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آن‌كه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‌هاى پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان‌دهنده فراماسونى بودن سيد مى‌باشد آورده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته است. 🔸در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لُج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه ١٢٩٣ 🔹با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه درباره اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‌هايى در خور بررسى و نگرش است: 🔸١. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‌هاى حوزه اسلامى سر بزند. 🔹٢. جمله «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جمله «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جمله نخستين به سبک و روش خاطره‌نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‌هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر به خاطره‏‌نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‌كرده است، آوردن جمله «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 🔸٣. نكته سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال‌الدين حسينى ١٢٧٧ » زده شده است! مهر زدن پاى جمله‌اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏‌شود، به هيچ‌وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همه يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اين‌كه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چک بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔹به‌راستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرک يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی/2 🔹«سند» ديگر نامه‌اى است كه در قاهره به شخصى به نام «‏_الدين» نوشته و به او خبر داده است كه در جلسه اعضاى لژ با اكثريت آرا به عنوان رئيس لژ براى يک سال برگزيده شده است درباره اين نامه نيز بايسته است نكته‏‌هايى يادآورى شود: 🔸١. اگر مقصود از « » سيد جمال الدين اسدآبادى است بايد با پيشوند «الشيخ» آورده مى‏ شد. در كشورهاى عربى عنوان «شيخ» براى روحانيان از اهميت ويژه‏اى برخوردار است و تنها در هنگام خوار داشتن از آوردن آن خوددارى مى‏شود. به ويژه اينكه لازمه محتواى نامه يادشده نيز تجليل بيشتر از سيد بوده كه به رياست لژ برگزيده شده است!! 🔹٢. اين نامه بدون آرم و سربرگ سازمان فراماسونرى است و در واقع نامه رسمى سازمان شمرده نمى‌شود. آيا باور كردنى است كه سازمانى با آن سيستم پيچيده و گسترده، براى شخصيتى كه به رياست يكى از لژهاى آن برگزيده شده است، نامه غيررسمى و فاقد عناوين معمولى بفرستد؟! 🔸٣. آنان كه ماسونى بودن سيد را مطرح كرده‏اند، خود اعتراف دارند كه سيد پس از پيوستن به فراماسونرى، ديرى نپاييد كه از آن بيرون آمد و يا بيرونش كردند، بنابراين چگونه پذيرفتنى است كه عضو تازه واردى را كه هنوز به‌درستى آزمايش نشده است، به رياست لژ برگزيده باشند؟! 🔹۴. تاريخ اين نامه سال ١٨٧٨ مى‏باشد در صورتى كه سيد در همين سال بنا بر فرمان ارباب فراماسون‏ها () از مصر بيرون شده بود و اصولاً در مصر حضور نداشت تا به مراسمى در لژ فراخوانده شود. 🔸برگ‏هاى ديگرى نيز پيرامون ارتباط سيد با فراماسون‏ها در اين «مجموعه» آورده شده است كه اگر ساختگى نباشد دست‏ كم نمى‏ تواند براى اثبات ماسونى بودن سيد گواه درخور توجهى باشد و چون در اين دفتر براى بررسى زندگى سيد جمال و نقش مزدوران استعمار در ناپسند نماياندن چهره سيد، مجالى نيست، ناگزير آن را مى‏گذاريم و مى‏‌گذريم و برآنيم كه به يارى خداوند در فرصتى مناسب به بررسى زندگى سيد و نوشته‏‌هاى ديگران درباره او بنشينيم و از روى دروغ‏پردازى‏ها و نيرنگ‏‌بازى‏ها و خيانت‌هايى كه پيرامون سيد انجام گرفته است پرده برداريم. 🔹ليكن نكته‌اى كه بايسته است پيرامون مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده... ناگفته نماند اين است كه سازمان فراماسونرى، هيچ‌گاه رخصت نمى‏‌دهد كه سندها، نوشته‌ها و ديگر نشانه‏‌هاى فراماسونى يكى از اعضاى سازمان، پراكنده شود و در دسترس مردم قرار گيرد، اكنون بايد ديد كه چگونه به اصطلاح «اسناد و مدارک» ماسونى بودن سيد را آشكارا چاپ و پراكنده ساختند؟! 🔹اسماعيل رائين آورده است: ... چون براى سيد بازماندگانى نبوده، نمى‏‌دانسته است كه نوشته‌ها، سندها و كتاب‌هاى سيد در كجا و در دست چه كسانى قرار دارد؛ از اين رو به آن دست نيافته و سرانجام آن سندها و نوشته‏‌ها چاپ و پراكنده گرديده است!! 🔸اين دسته از نويسندگان بر آن بوده‏‌اند، چاپ و پخش مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده درباره را بر خلاف سياست سازمان فراماسونرى بنمايانند و اينگونه وانمود كنند كه با پخش اين «مجموعه» در واقعيت فراماسون‏ها غافلگير شدند، ليكن آنچه كه اين دروغ را بر ملا و نيرنگ‌بازان را رسوا مى‏‌كند، اين است كه نه تنها حاج امين‌‌الضرب از اعضاى بوده است بلكه و كه «مجموعه» يادشده را دسته‏‌بندى كرده و در دسترس مردم گذاشته‏‌اند نيز از ماسون‏ها مى‏‌باشند و اصولاً بيشتر آنان كه سيد را فراماسون وانمود كرده‏‌اند، خود از سرسپردگان سازمان فراماسونرى مى‏باشند...(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۲-۸۸) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓15آبان1357 خبرنگار روزنامه یونانی مصاحبه‌ای در پاریس با امام خمینی صورت داد. امام در این مصاحبه به تظاهرات میلیونی مردم، تزلزل در نظام سلطنتی شاه و سیاست کشورهای بیگانه که اقتصاد ایران را بر هم زده و ارتش ایران را وابسته و فرهنگ ایران را آلوده کرده‌اند، اشاره کردند و با اعتقاد به پیروزی نزدیک ملت ایران فرمودند که این پیروزی سرمشق خوبی برای سایر ملل ستمدیده جهان به خصوص خاورمیانه خواهد بود که با اتکا به ایدئولوژی انقلابی اسلام، بر قدرت‌های عظیم فائق آیند. امام غیر از این مصاحبه با خبرنگار مجله عربی زبان و خبرنگار شبکه تلوزیونی به طور جداگانه گفت‌گو کردند. همچنین در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور سخنانی ایراد نمودند. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص397 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هم‌سو بودن تشکیل «نهضت آزادی» با سیاست‌های آمریکا نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/128 🔹اعضاى «نهضت آزادى» پيش از بنياد «نهضت»، از وابستگان به و همانند ديگر سردمداران آن جبهه، دنباله‏رو سياست امريكا در ايران بودند. در پى روى كارآمدن دمكرات‏ها در امريكا و در دست اجرا قرار گرفتن گروهى از اعضاى جبهه ملى كه رنگ مذهبى داشتند، از آنان جدا شده، به بنياد آزادى دست زدند و مى‏توان گفت كه جدايى آنان از جبهه ملى و پديد آوردن سازمانى نوين با پوشش مذهبى، با سياست امريكا نيز دمساز بود، زيرا: 🔸1. «جبهه ملى» به سبب يک سلسله ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها، نفوذ، پايگاه و شخصيت سياسى خود را در ميان ملت ايران از دست داده بود و ديگر نمى‏توانست در پياده كردن سياست نوين امريكا در ايران، نقش شگرف و به‌سزايى داشته باشد و ميتينگ «جبهه ملى» در سال 1339 در ميدان جلاليه تهران اين حقيقت را براى امريكا روشن كرد. 🔹2. «جبهه ملى» در ميان مذهبى‏ها و توده‏هاى دين‏باور هيچ‏گاه نفوذ و توانى نداشت و بايد گروهى به صحنه مى‏آمدند كه بتوانند در ميان مذهبى‏ها نيز پايگاهى به دست آورند. مهندس در نخستين نطقى كه به مناسبت اعلام موجوديت «نهضت آزادى» ايراد كرد چنين گفت: .🔸.. ساير احزاب ملى و اجتماعات صالح قابل احترامند و مؤسسين آن‌ها مردمان خوبى هستند اما اكثريت مردم در مرام و روش و سوابق آن‌ها، انعكاس عقايد و آمال خود را كاملاً نيافته‏اند و ممكن است بعضى‏ها در اصول مرامى و مبانى و فكرى «نهضت آزادى ايران» بهتر و بيش‌تر جواب مكنونات و معتقدات خود را بيابند. 🔹3. برخورد كوبنده و توفنده مرجع بزرگ آن روز، حاج‏آقا با و سياست امريكا در ايران، در واپسين سال‏هاى زندگى خود، نيز به سوگ نشستن جهان اسلام در مرگ آن مرجع توانا، امريكايى‏ها را به توانمندى و پايگاه شگرف مردمى جامعه روحانيت آگاه ساخت. آن‌ها دريافتند كه روحانيان با وجود ضربه‏هاى سنگينى كه در دوران ، و در دوران خورده‏اند، بار ديگر توانسته‏اند نيرو و توان خود را بازيابند و بر ناتوانى‏ها و نارسايى‏ها چيره شوند. از اين رو پيش‏بينى مى‏كردند كه به‌زودى نهضت روحانيت آغاز مى‏شود، چون به‌درستى آزموده بودند كه علماى شيعه در هر زمان كه توانمندى و پايگاه مردمى خود را بتوانند بازيابند در رويارويى با جهانخواران، زورمداران و دستياران آن‌ها درنگ نمى‏كنند. 🔸از اين رو براى پيشگيرى از نهضت «قريب‏الوقوع» علماى اسلام، لازم مى‏ديدند كه گروهى را با طرح اسلام يک‏بعدى ـ اسلامى كه در سياست خلاصه مى‏شود ـ به صحنه آورند و به دست آن‌ها توده‏هاى باورمند مسلمان را به سوى اسلام يک‏بعدى (اسلام امريكايى) بكشانند و پايگاهى براى اين گروه در ميان مذهبى‏ها پديد آورند، به گونه‏اى كه اگر حركتى و نهضتى از سوى علما و روحانيان آغاز شد خواه ناخواه دنباله‏رو سياست آن گروه قرار بگيرد. 🔹اگر در دوران مشروطه ماسون‏ها نهضت اسلامى علما را در آستانه پيروزى به كژراهه كشانيدند، در اين دوران كه نهضت اسلامى هنوز به‌درستى آغاز نشده است در دام دست‏افزارهاى امريكا بيفتد و به بيراهه كشيده شود. 🔸«نهضت آزادى» در ارديبهشت ماه سال 1340 (يک سال و اندى پيش از آغاز ) پا در صحنه سياسى ايران گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج3، صص174-173) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓16آبان1357 🔹200 نفر از طلاب علوم دینی پس از اجتماع در ایوان طلای حرم حضرت معصومه(س) شعارهایی علیه رژیم سر دادند. 🔸بنابر گزارش خبرگزاری پارس رسماً از روی کار آمدن در ایران حمایت نمود و برقراری نظم در ایران را به نفع مصالح بریتانیا اعلام کرد. 🔹به‌دنبال روی کار آمدن دولت نظامی و سخنان روز گذشته ، امام خمینی پیامی خطاب به ملت ایران فرستادند و در آن تأکید کردند که فریب‌کاری‌ها و نرمش لفظی و ارعاب عملی شاه صف فشرده ملت را در سرنگونی سلطنت متزلزل نخواهد کرد. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص408-409 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شريعتى در انديشه «پروتستان‏تيزم اسلامى» نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/129 🔹شريعتى [که تأثیرپذیری‌اش از اندیشه‌های چپ مستند و مبرهن است] بر آن بود كه اسلام را مانند ، دين ستيز، مبارزه و پيكار محض بنماياند كه گويا جز جنگ و مبارزه راه ديگرى براى پيشبرد ايدئولوژى خود نمى‏يابد!! او با تأثيرپذيرى از جوى كه ماركسيست‏ها ساخته بودند، مى‏كوشيد وانمود كند كه اسلام نيز مانند ماركسيسم، جريانى ديالكتيكى دارد و از ميان «اضداد» مى‏گذرد و براى زيست و پايدارى خود راهى جز جنگ و ستيز ندارد، بنابراين اسلام اصولاً دين مبارزه و انقلاب است و پيشواى اسلام بايد پيوسته در جنگ با مخالفان اسلام و پيشتاز حركت‏هاى چريكى و پارتيزانى باشد. 🔸بنا بر ديد او، آن دسته از علما، فقها و بزرگان اسلام مى‏توانند براستى رهبر «اسوه» و «الگو» باشند كه با مخالفان اسلام پيوسته به جنگ و ستيز برخيزند و كارهاى «ويت‏كنگ»ها و «چريک»ها را بكنند! ليكن آنان كه از راه‏ها، شيوه‏ها و تاكتيک‌‏هاى ديگرى با مخالفان اسلام رويارويى مى‏كنند، هر چند سنگين‏ترين ضربه‏ها را بر بنياد كفر و ظلم وارد كنند، نه تنها ـ از ديد او ـ رهبر و پيشواى اسلامى نيستند بلكه «آخوند دربارى»اند! و بايد كنار گذاشته شوند... 🔹او بر اين باور بود كه با بهره‏گيرى از جوّ انقلابى و رزم‌جويى كه به دنبال قيام خونين 15 خرداد در ايران پديد آمده و رو به گسترش است، اينگونه بنماياند كه اسلام جز مبارزه و ستيز معناى ديگرى ندارد و آيين اسلام تنها در نهضت و انقلاب مفهوم مى‏يابد و با اين شگرد، علما و روحانيان اسلام را يک‌‏باره از صحنه كنار بزند و خود را در جايگاه پيشتاز «انقلاب كبير و ناسيوناليستى» ايران بنشاند و همان‏گونه كه «مارتين لوتر» و ديگر روشنفكران فرانسه توانستند با شعار «مسيحيت آرى ـ قدرت مطلقه پاپ نه» كليسا و كشيش را از صحنه سياسى حذف كنند و به «پروتستان‏تيزم» دست بزنند، او نيز با اينگونه شعارها و موضع‏گيرى‏ها بتواند مسجد و مسجديان را از صحنه بيرون براند و «پروتستان‏تيزم اسلامى» را در ايران پديد آورد! 🔸چنانكه پيش‌تر آورده شد شمارى از نخستين ماسون‏هاى ايرانى مانند ، ميرزا آقاخان كرمانى، طالبوف و... براى پياده كردن تز اسلام منهاى روحانيت، طرح «پروتستان‏تيزم اسلامى» را كه از برخى از رهبران انقلاب فرانسه فرا گرفته بودند، سردادند و روى آن ساليان درازى پا فشردند، ليكن از اين ترفند نيز طرفى بر نبستند. شريعتى‏در پى گذشت نزديک به سده‏اى از آن جريان، بر آن بود كه به «پروتستان‏تيزم اسلامى» در ايران دست بزند و آرمان ديرينه ماسون‏هاى ايرانى را بر آورده سازد. از اين رو پيشنهاد داد: 🔹... روشنفكر بايد به ايجاد يك پروتستان‏تيسم اسلامى پردازد تا همچنان‌كه پروتستان‏تيسم مسيحى، اروپاى قرون وسطى را منفجر كرد و همه عوامل انحطاطى را كه به نام مذهب، انديشه و سرنوشت جامعه را متوقف و منجمد كرده بود سركوب نمود بتواند فورانى از انديشه تازه و حركت تازه به جامعه ببخشد... پس نقطه آغاز كار روشنفكر و مسئوليت او در احيا و نجات و حركت بخشيدن به جامعه‏اش ايجاد يک پروتستان‏تيسم اسلامى است تا... با ايجاد يک نهضت پروتستان‏تيسم اسلامى به‌ويژه تشيعى كه خود مذهب اعتراض است... روح تقليدى و تخديرى و مذهب فعلى توده را به روح اجتهادى تهاجمى اعتراضى و انتقادى بدل كند...‏. 🔸شريعتى براى پياده كردن اين ترفند، اسلام را مكتب «اعتراض»، پرخاشگرى و ستيزه‏جويى تنها مى‏نماياند، غافل از اينكه با اين روند همه امامان، پيشوايان و علماى اسلامى را كه در راه پيشبرد مكتب اسلام نتوانستند به ستيز و شورش دست بزنند و ناگزير شدند از شيوه‏ها و تاكتيک‏هايى بهره گيرند، به زير سؤال خواهد برد. او در ميان امامان و بزرگان اسلام، تنها على، فاطمه، حسين، زينب و ابوذر را بر مى‏گزيند و شايسته رهبرى و در خور پيروى مى‏داند و درباره ديگر امامان و بزرگان دين سخنى به ميان نمى‏آورد، ليكن با پرخاش و تاخت و تاز به علما و روحانيانى كه در راه دفاع از اسلام و پيشبرد آيين خداوندى ناگزير شدند راه حضرت رضا، حضرت صادق، سلمان، على‏بن يقطين و... را پى بگيرند، زمينه كوبيدن، به زير سؤال بردن و بدنام كردن عالمان دينى و يک‏بعدى نشان دادن اسلام را فراهم مى‏كند! (نهضت امام خمینی، ج3، صص294-292) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓17آبان1357 🔹فرهنگیان با صدور اعلامیه‌ای روی کار آمدن دولت نظامی را محکوم کردند و در ادامه افزودند تا برقرار شدن بر سر کار خود حاضر نخواهند شد. 🔸در پی پرتاب بطری‌های حاوی مواد آتش‌زا به خانه‌های امریکاییان در خبرگزاری فرانسه از قول منابع سفارت امریکا با تأیید این حملات نوشت سفارت امریکا از پلیس تهران تقاضا کرده است که از محله‌های امریکایی‌نشین محافظت کند. 🔹 بنابر گزارش بولتن خبرگزاری پارس روزنامه آلمانی زود دویچه سایتونگ به تحلیل روی کارآمدن دولت نظامی در ایران پرداخت و با توجه به سخنرانی شاه آن را شرم‌آور دانست و در گوشه‌ای از تحلیل خود آورد: «تا کنون هیج دولت نظامی موفق نشده است نابسامانی‌ها را ریشه‌کن کند... آرامشی که از طریق تفنگ به دست آید نمی‌تواند تجدید قدرت شاه باشد. انتصاب یک ژنرال به نخست‌وزیری نمی‌تواند این حقیقت را بپوشاند که دوران سلطنت شاه شاهان مرحله به مرحله به پایان خود نزدیک شده است.» منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص416-419 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓18آبان1357 🔹سولیوان سفیر امریکا در گزارشی زیر عنوان «فکر کردن به آنچه فکر نکردنی است» با تحلیل موقعیت سیاسی ایران و ناکارآمدی دولت نظامی پیش‌بینی کرد: «آیت‌الله خمینی پیروزمندانه به ایران باز می‌گردد و مرتبتی مانند به دست می‌آورد و در قانون اساسی جدید، رژیم سلطنتی به تبدیل می‌شود.» 🔸بنابر گزارش بولتن خبرگزاری پارس گروهی از دانشجویان ایرانی در امریکا در مقابل هتلی که رئیس‌جمهور آمریکا نشست مطبوعاتی داشت اجتماع کردند و شعار سردادند. این عده پس از انتقاد از حکومت ، کارتر را نیز که یکی از حمایت‌کنندگان شاه بود محکوم کردند. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص424-425 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓19آبان1357 🔹بعدازظهر امروز تظاهرات پراکنده‌ای در برپا شد و پلیس نسبت به پراکنده‌کردن تظاهرکنندگان اقدام کرد. در پایان امروز نیز، 100 نفر از مردم این شهر در صحن حرم حضرت معصومه(س) تظاهرات کردند. 🔸روزنامه چاپ فرانسه از سیاست‌های دوگانه دولت شاه خبر داد که از یک سو به دستگیری شخصیت‌های فاسد و تشکیل دادگاه برای رسیدگی به وضع آن‌ها پرداخته و برای مذاکره با مخالفان رژیم اظهار آمادگی می‌کند و از سویی دیگر به دستگیری مبارزان سیاسی می‌پردازد. 🔹به گزارش روزنامه در اروپا ، ، ، و دیگران با اعلام یک حساب بانکی، خواستار کمک به اعتصابیون ایران شدند. این روزنامه اضافه کرد که بازاریان ایران تاکنون به اعتصابیون کمک کرده‌اند اما ممکن است کافی نباشد. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص430-432 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓20آبان1357 تابلوی دبیرستان محمدرضاشاه شاهرود به دست دانش‌آموزان خرد شد و نام این دبیرستان به تغییر کرد. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص437 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓21آبان1357 🔹 در ایران با ارسال پیام بلند و ناامیدانه‌ای به گفت دولت امریکا باید با این واقعیت که حکومت شاه نمی‌تواند پابرجا بماند روبه‌رو شود. او با شدیدترین لحن به دولت خود توصیه کرد که دنبال جایگزین‌هایی برای شاه باشد و بی‌درنگ با افرادی که پس از سقوط شاه ممکن است به قدرت برسند، تماس گیرد. 🔸بنابر گزارش بولتن محرمانه خبرگاری پارس جیمی کارتر رئیس‌جمهور امریکا، در نخستین اظهارنظر خود پس از روی کار آمدن دولت نظامی در ایران گفت: «ما با شاه به عنوان یک دوست و یک متحد وفادار می‌نگریم و روابط حسنه‌ای که ایران با ما و سایر کشورهای دموکراتیک جهان با قدرت‌های غربی داشته است و اکنون نیز دارد، بسیار سازنده و ارزشمند می‌باشد» منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص440-441 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
گفتگوى امام با حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی پيرامون سازمان/1 نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/130 🔹امام با وجود رنج و نگرانى شديدى كه از كج‏انديشى‏هاى سازمان داشت و با آن‌كه از سوى بسيارى از مبارزان اسلامى براى يارى و پشتيبانى از بنيانگذاران و اعضاى سازمان، سخت زير فشار بود، از هرگونه سخنى بر ضد آنان به‌شدت خوددارى مى‏كرد. 🔸نگارنده* گاهى درباره سازمان با امام گفتگو كرد و پشتيبانى از مبارزه قهرآميز و مسلحانه را خواستار شد ليكن در بيشتر موارد امام با سكوت و خويشتن‏دارى از كنار مسأله مى‏گذشت، گاهى در پاسخ تنها به: «صلاح نيست» بسنده مى‏كرد و گاهى نيز پيرامون خيزش قهرآميز اظهارنظر مى‏كرد كه مبارزه مسلحانه بدون رهبرى و نظارت عالمان وارسته و آزموده و خيزشى فراگير و همه‏جانبه، مايه هرج و مرج و خون‌ريزى ناروا و از ميان رفتن افراد بی‌گناه خواهد شد و بُردى نخواهد داشت؛ ليكن درباره سازمان و اعضاى آن هيچ‏گونه سخنى نمى‏گفت و پاسخى نمى‏داد؛ ليكن نگارنده را از هر گونه تجليل و ستايش از كشته‏هاى سازمان نيز باز مى‏داشتند؛ از اين رو «ماهنامه 15 خرداد» كه از سوى اين نويسنده با همكارى شمارى از برادران روحانى پراكنده مى‏شد، از نخستين تا واپسين شماره كه از سوى رژيم بعثى عراق توقيف شد، در هيچ شماره‏اى از سازمان و اعضاى آن نامى و سخنى به ميان نيامد. 🔹البته ما از ماهيت سازمان هيچ‏گونه آگاهى و اطلاعى نداشتيم و تنها روى پايبندى به «ولايت» امام و باورمندى به اينكه امام مرد وظيفه و رهبرى فروهيده است و هرگز روى خواسته‏هاى مادى و نفسانى سخن نمى‏گويد، از رهنمودها و دستورات او بى‏چون و چرا پيروى مى‏كرديم ليكن در درون، از اينكه امام به ما رخصت نمى‏دهد تا از سازمان و كشته‏هايشان تجليل و ستايشى داشته باشيم افسرده و ناراحت بوديم، تا اينكه در سال 1353 دفترچه‏اى زير عنوان «شركت‏هاى صهيونيستى در ايران» از سوى سازمان به دست من رسيد. در اين دفتر نشانى شركت‏هايى كه از سوى اشغالگران فلسطين در ايران پديد آمده همراه با نام و اعضا و مديران آن آورده شده بود، اين نوشته چون در اصل تايپى و از روى آن فتوكپى شده بود. كم‏رنگ و ناخوانا بود، از اين رو دفتر يادشده را به نزد امام بردم و از او خواستم در صورتى كه صلاح بداند براى چاپ آن اقدام كنم. امام پس از مطالعه آن از آنجا كه نسبت به صهيونيست‏ها سخت خشمگين و از رخنه و نفوذ آنان در ايران به‌شدت نگران و انديشناک بود، با چاپ آن موافقت كرد. 🔸نگارنده آن را همراه با مقدمه‏اى زير عنوان «ايران، فلسطين ديگر» به چاپ رسانيد و پيش از پخش آن، بنا بر روش هميشگى، نخستين نسخه چاپ‏شده را به نزد امام فرستاد تا اگر نظرى و پيشنهادى روى آن دارد اعلام كند و چون از سوى امام بى‏درنگ واكنشى نشان داده نشد به گمان اينكه امام با پخش اين دفتر مخالفت ندارد به پراكندن آن دست زد و چند نسخه‏اى از آن را براى اتحاديه انجمن‏هاى اسلامى دانشجويان در اروپا و برخى ديگر از پارسى‏زبانان برون‏مرزى فرستاد. 🔹ديرى نپاييد كه امام نويسنده را به حضور فرا خواند و دستور داد كه از پخش اين دفتر خوددارى شود! نگارنده كه سخت شگفت‏زده شده بود از علت اين امر جويا شد: امام پاسخ داد: شما در مقدمه از سازمان ستايش كرده و نوشته‏ايد: «سازمان مجاهدين خلق كه خدا يارشان باد» و اين روا نيست! نگارنده با لحنى تأسف‏بار اظهار داشت: در اين شرايط كه كمونيست‏ها همه نوشته‏ها، اعلاميه‏ها و كتاب‏هاى «چريک‌‏هاى فدايى خلق» را به عربى و به زبان‏هاى ديگر ترجمه مى‏كنند و در دسترس همگان قرار مى‏دهند، ما روى پيروى از شما هيچ‏گونه پشتيبانى تبليغاتى از سازمان تاكنون نكرده‏ايم و در مقدمه اين دفتر نيز تنها وظيفه خود دانستيم كه براى آنان كه با نام خداوند يكتا به مبارزه با رژيم شاه برخاسته‏اند دعا كنيم، آيا دعا براى سازمانى كه با نام خدا حركت مى‏كند به نظر عالى نارواست؟! 🔸امام در پاسخ فرمود: «شاه نيز از خدا دم مى‏زند بنابراين براى او نيز دعا كنيد»!! اين سخن امام مانند پتكى بود كه بر سرم فرود آمد، با شگفت‏زدگى گفتم: «آخر ما درباره اين سازمان چنين بدگمانى نداريم». بى‏درنگ پاسخ داد: «نخير، داشته باشيد»! و اين جمله را دو بار تكرار كرد. 🔹اين نگارنده كه در بهت و شگفتى ژرفى فرو رفته بود، از امام خواست كه ديد خود را درباره سازمان براى اين نويسنده آشكار كند تا بيش از اين در تاريكى و ناآگاهى نماند و سرگردان نباشد. 🔸در پى اين درخواست، امام زبان به سخن گشود و درباره سازمان براى نخستين‏بار چنين گفت... * نگارنده کتاب نهضت امام خمینی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db