انقلاب واژگان.pdf
316.8K
انقلاب واژگان
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/7
🔹مستندات تاریخی فراوانی در دست داریم که نمونههای فراوانی از #شعر_سیاسی با مضامین اسلامی را به دست میدهد که در بستر حوادث #نهضت_امام_خمینی، در جای جای ایران سروده شدهاند. استفاده از زبان شعر، نقش مهمی در پیشبرد وقایع نهضت داشته، روح مبارزه با #مظالم_پهلوی را، چونان آتش زیر خاکستر در میان تودههای مردم، زنده نگاه داشته است. این نوشتار با بررسی تعداد زیادی از اشعار سیاسی منتشرشده و بعضاً منتشرنشده، در نهایت یک خط ممتد شعری را برای مخاطب ترسیم مینماید که هم مسیر #تحولات_انقلابی را نشان میدهد و هم نمایانگر ماهیت و آرمانهای قیام اسلامی مردم ایران است.
🔸بازخوانی تنوع مضمونی، زبانی و ادبی، گستره عظیم شعر انقلاب اسلامی را به رخ میکشد که در عین همه تکثراتش، گرد محور #امام_خمینی به عنوان یگانه راهبر مبارزات اسلامی مردم ایران، به وحدت میرسد. مرور موضوع و موضع شعر انقلاب اسلامی، بخش دیگری از این نوشتار است که تا حدودی عرصههای مختلف و افقهای آینده شعر انقلاب را نشان داده است.
ضمیمه: مقاله «انقلاب واژگان؛ مروری بر پیشینه تاریخی شعر انقلاب اسلامی»، سهراب مقدمی شهیدانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره56، تابستان 1397ه.ش.
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
افق امروز چرا سرختر است؟!
🔻قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/8
شعر نیمایی حجتالاسلام محمدحسین بهجتی یزدی(شفق) در وصف قیام پانزده خرداد که دومین سالگرد این قیام در نشریه «انتقام» منتشر شد:
افق امروز چرا سرختر است
سینهاش خونین است
میخراشد رخ و خون میریزد
دامنش رنگین است
یا رب این منظره چیست؟
راستی این بر و این بوم سیه، ایران است؟
پس چرا ویران است؟
این همان کشور آباد کهنسال بود؟
راستی بیشه شیران است این؟
پرورشگاه دلیران است این؟
نه، نه، نه! کو شکوه جمشید؟
کو جلال ابدیت که بر آن میزد موج؟
چه شد آن کاخ که زنجیر عدالت میداد
زینت ایوانش؟
دیگر این ایران نیست
محبسی ویران است
ملتی پای به زنجير و اسير
اندر آن مینالند
این افق نیست که بینی از دور
گرد این حبس، حصاریست بلند
که ز خون شهدا
جابه جا قرمز و خون آلود است
وه که این صحنه چه درداندود است
دیگر این ایران نیست
کورهای سوزان است.۔
افق امروز ملال انگیز است
میخراشد رخ و خون میریزد
در غم پانزده خرداد است
تا ابد ننگ از این حادثه برمیخیزد
نرود هيچ ز ياد
خون زند جوش هنوز
در تن پاک شهیدان غیور
خون آن مردم آزاد نيفتد از جوش
آری این شعله نگردد خاموش
هرگز آرام نگیرد این موج
تا ز بن بر نکند ریشه بیداد سیاه
به امید آن روز
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
خشم مقدس
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/9
قصیده زیبای مرحوم #محمدرضا_حکیمی در وصف اوضاع خفقانآور سیاسی و اجتماعی پس از پانزده خرداد:
خون شفق دوباره سر از بیکران کشيد
گردون لوای خون به فراز زمان کشید
شد منفجر ز سينه آفاق خون حق
وز رمز انقلاب خط ارغوان کشید
خونی نگاره گشت افق تا افق ز خون
رنگ شفق صلای جهادآوران کشید
روح زمانه خسته شد از سستی و سکوت
ناگه ز دل خروش چون کوه گران کشید
افسرده بود همت مردان حق و باز
مردانه همتی همه را در میان کشید
این گله را که گرگ زهر سو ربوده بود
در خط احتفاظ و خروش شبان کشید
***
آن آتش نهفته به چندین هزار نسل
زد باز بس شراره و تا آسمان کشید
دین خدا دوباره به سرلوحه زمان
خود را به دوش همت آن قهرمان کشید
فرزند پاک موسی جعفر کزين نسب
پا از شرف به فرقگه فرقدان کشید
آنکو که خود نمونه آن حشمت است و بس
کاین بار مکرمت خود از آن دودمان کشید
هارون پست کرد به زندان ورا و او
در راه حق و جامعه جور خسان کشید
***
ای پیشوای شیعه که تاريخ ما ز تو
از افتخار پا به سر کهکشان کشید
قم را شکوه نهضت تو در همه جهان
اندر شمار مکتب آزادگان کشید
قم جای درس بود و سکوتی خمودگان
وينک حماسهاش زتو تا هر کران کشید
ای پیشوای خلق که تاریخ انقلاب
نقش تو را به طاق بلند زمان کشید
خورشیدسان خروش تو از مرز خاوران
تا دورتر کرانه غرب جهان کشید
ای قرنها حماسه و ای سالها خروش
ای کز تو انقلاب سوی جاودان کشید
نام نو زنده است که خود دست روزگار
نام نو را چو خور به سر خاوران کشيد
صدآفرین به روح خمینی و نهضتش
کاین گونه خلق را به جهادی گران کشید
خشم مقدس همه آزادگان شرق
از جان پرخروش وی اینسان زبان کشید
ای بتشکن که شور تو این خلق خفته را
بیرون زخواب خویش چو سیل دمان کشید
کو تا تو را زمانه شناسد که کار تو
یکباره رو به جرگه پیغمبران کشید
رزم تو زنده کرد بسی نقشهای پاک
کز مصلحان زمانه به هر شارسان کشید
دین خدا به ورطه ذلت فتاد و باز
از یمن همت تو ازاین ورطه جان کشید
***
اسلام زنده گشت ز شور قيام تو
فريادها به راه تو نسل جوان کشید
ای کاوه مقدس بیدادگر، کنون
دست تو پرده از رخ ضحاکیان کشید
ضحاک است خون طلب ماردوش را
پرهيب مجدزاد تو اندر هوان کشید
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
دست ظلم شاه
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/10
شعر محمدعلی مردانی(مؤسس انجمن نغمهسرایان مذهبی در سال 1351ه.ش.) در توصیف قیام پانزده خرداد:
آن روز صبح مردم نستوه نامدار از گوشه و کنار
پیر و جوان و مرد و زن از خرد و از كبار
با عزت و وقار
از هر طرف چو موج خروشان که در بحار
در کوی و رهگذر خوشحال و شاد و خرم و قلب امیدوار
با گام استوار حق جوی و حق طلب همه با شعله گناه
با سوز اشک و آه تا قطع گردد از سرشان دست ظلم شاه
هستند دادخواه
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تندباد حادثه
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/11
شعر محمدعلی مردانی در وصف قیام پانزده خرداد:
بازم نه ديده خفت و نه اندیشه آرمید
نی زان امير قافله شب، خبر رسید
آن بامداد پرددی شب، که از افق
سر بر زد و به پرده شب گشت ناپدید
وآن آفتاب دانش و انصاف و مردمی
در شهر بند فتنه اهریمنی چه دید؟
بانگ سمند صاعقهافشان او چه شد؟
كاتش به دیو لاخ ستمگستری کشید؟
بس حلقههای آه به محراب صبحدم
زد آرزو به بوی تو ای قبله اميد
آن شاهباز نادره پرواز یک نفس
آراست بال و بر سر ایوانم آرمید
نیلوفر سپيده ز تالاب صبحدم
سر بر فراشت از افق عمر و بر دمید
چون یک بهار زمزمه و جلوه در خیال
گسترده بال و از سر ایوان من پرید
این بود، و هر چه بود، اگر صبح اگر که وهم
یا از جوانی به دروغی یکی نوید
خوابی شد و به سایه شب آشيان گرفت
یادی شد و به کنج فراموشی آرمید
یادی چگونه بید، که یک سر ز یاد رفت
خوابی چگونه خواب، که دیگر ز سر پرید
زین پس جدا از او من و بختی که یک نفس
بیدار مینیامد و چشمی که نغنوید
هيچ ار نبود بخت و جوانی چه شد کز او
باری، نه هیچ نام کسی برد و نی شنید
در انتظار چهر تو شب پای تا به سر شد سپید
چون تندباد حادثه انگیخت فتنهای
هر ذرهای مرا به دیاری پراکنید
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پردگی بامداد
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/12
مرحوم #مهرداد_اوستا از دیگر چهرههای شناخته شده ادبیات انقلاب است که از ابتدای نهضت ۱۵ خرداد با سرودن اشعار حماسی و انقلابی تا انتها در کنار انقلاب ماند. اوستا که برخی او را «پدر شعر انقلاب» می دانند افزون بر اشعار بسیاری که در حمایت از آرمانهای انقلاب ساخته, قصيدهای بلند و خوش قافيه با عنوان «پردگی بامداد» سرود» است.
این قصيده پنجاه و شش بیتی در اعتراض به #تبعید_امام بعد از حادثه ۱۵ خرداد نگاهی پرشکوه و لبریز از امید و انتظار دارد و به روشنی بازتابدهنده تمام واقعیتهای نهفته در قیام ۱۵ خرداد است که با کلماتی رسا و مستحکم و وزین در ادبیات شعرهای انقلابی قبل از وقوع انقلاب، میدرخشد. بندهایی چند از این قصيده زیبا را مرور می کنیم:
آن مرغ را چه بیم قفس، کش نماندهاند
آوایی و مجال كه زی گلبنی پرید
بر من خدای داند و پیغمبرش اگر
بیداد رفت و فتنه به مردم چهها رسید
سرمست هیچ باده نیاید کسی چو من
زین باده خدایی اگر جرعه ای کشید
با من به خون تپید اگر بیگنه کسی
ناگه به تیغ کینه به خون اندرون تپید
خونابهاش ز دیده من ریخت گر به قهر
خاری به پایِ برهَنهپایی فرو خلید
واپستر آمدم چو رسنتاب، هرچه بیش
تابید خاطر من و اندیشهام تنید
بالای آن درخت بنازم که آسمان
تا یکسرش به قهر بنشکست ناخمید
زان آتشی که سوخت مرا هیچکس نسوخت
وان محنتی که دیده من دید، کس ندید
بر سر ستاره خواهی اگر بایدت نخست
دستی که بر سر ستاره تواند همیرسید
روزی که ای امید دل مهر و مردمی
سر بر کشی ز دامن شبگیر همچو شید،
باری بپرس منتظران را کز اشتیاق
دور از تو وانتظار چه جانها به لب رسید
خورشید اگر نبود به چشمت نهان چرا
چون دیدگان گشودی ناگه سحر دمید
بخت مرا نکشت یکی گل که خود نشد
خار ندامتی که نه در پای جان خلید
چون غنچه پرده پرده دلم، خون شد از غمت
کش دیده قطره قطره به دامن فرو چکید
آزادگی چو خواست گزیند نژادهای
و آزادگی و کرامت حالی تو را گزید
ای چرخ داد، مردم آزاده را بگوی
انصاف را طلوع کدامین بود نوید
خورشید تو که از بر خاور گشود پر
یا مهر من که از افق باختر دمید؟
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
قسم به جان خمینی
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/13
یکی از شعرهای معروفی که در نخستین روزهای پس از قیام پانزده خرداد بر لبهای مبارزان جاری بود، شعر معروف «قسم به جان خمینی زعیم شرعمدار» است که توسط محمدعلی صاعدی سروده شده است. #محمدعلی_صاعدی با استفاده از آیات و روایات و با به کار بردن نمادهایی مانند «شهید» که پیش از این کمتر در شعر فارسی به چشم میخورد، به روایت تازهای از واقعه پانزده خرداد پرداخت:
قسم به جان خمینی، زعیم شرعمدار
به رهروان حقیقت، به حرمت احرار
به خون پاک شهیدان راه آزادی
به حق هر که کند با ستمگران، پیکار
به مادری که، جگرگوشهاش به خون غلتید
به کودکی که فکندش، مسلسل اشرار
که شاه خائن بیدادگر، اگر از کین،
هزار مرتبه کشتار را کند تکرار
ز دودمان وی و جمله جیرهخوارانش
به انتقام شهیدان برآوریم دمار
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سایبان شعله
قیام پانزده خرداد در آینه اشعار تاریخی
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/14
بهار آمد و از خرّمی نشانی نيست
گلی شكفته به دامان بوستانی نيست
سرشک ابر غباری نَشُست از رخ باغی
كه از طراوت و لبخند گل نشانی نيست
مگر زخلوت گل پر نمیكشد نكهت
كه گرم شور و نوا مرغ نغمهخوانی نيست
چه غنچهها كه شد از جور باغبان پرپر
خوش آن چمن كه گرفتار باغبانی نيست
سكوت مرگ چنان خيمه زد به دامن دشت
كه در خروش، در اين دشت كاروانی نيست
به گوش غنچه نسيم سحر نهانی گفت
درين چمن گل شاداب و شادمانی نيست
درين محيط چنان بسته لب ز بيم، صدف
كه غير ديده روشن گهر فشانی نيست
مكن اطاعت فرمان اهرمن ورنه
ترابه سر بجز از شعله سايبانی نيست
چنان گرفته دلم قدسی از وطن كه مرا
به غير گوشه ويرانه آشيانی نيست
منبع: بازتاب قیام 15خرداد در آثار پیشگامان شعر انقلاب، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش35، بهار1392
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سند کمتر دیده شده از ارادت مرحوم شهریار به مقام معظم رهبری
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/15
نوشته مرحوم شهریار خطاب به مقام معظم رهبری:
این کتابچه ناچیز بهعنوان برگ سبز بهوسیله حاج محسن دواچی (بانی خیر) بهمحضر حجتالاسلام و المسلمین حاجی سیدعلی آقا خامنهای ریاستجمهوری اسلامی ایران و امام جمعه تهران و #سردار_رشید_سپاه_ملی_ایران، با #کمال_افتخار در هشتاد سالگی تقدیم میشود.
تبریز- 63.2.4
سیدمحمدحسین شهریار
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سندی کمتر دیده شده از تقدیم منظومه کمنظیر «حیدر بابایه سلام» به مقام معظم رهبری
سالروز بزرگداشت شهریار و روز شعر و ادب فارسی/16
استاد شهريار به تاريخ 17 مرداد 1366(در هشتاد سالگی) یک نسخه از منظومه کمنظیر حيدربابا را تقديم حضرت آيت الله خامنه اى نمود. استاد در ديباچه اين كتاب كه دستخط آن در عکس ضميمه آمده است، چنين مینویسد و مىسرايد:
بسمه تعالی
...بر آستان ولای آیتالله خامنهای ریاست جمهوری اسلامی محبوب و امام جمعه بزرگوار تهران تقدیم و توفیق روزافزون ایشان و امام امت و رزمندگان اسلام را شب و روز بهدعا مسئلت مینمایم.
تبریز- 16امرداد1366
سیدمحمدحسین شهریار
رشگم آمد که تو حیدربابا
بوسی آن دست که خود دست خداست
راستان دست چپ از وی بوسند
که خدا بوسد از او دست راست
در امامت به نماز جمعه
صدهزارش به خدا دست دعاست
من بیان هنرم یک دل و بس
او عیان هنر از سر تا پاست
او شب و روز برای اسلام
پای پویان و زبان گویاست
او چه بازوی قوی و محکم
با امامی که ره و رهبر ماست
شهریارا! سری افراز به عرش
کاو نگاهیش به حیدرباباست
تبریز-دوم ذیالحجة 1407 هجری قمری مطابق با هفدهم امرداد1366 شمسی
سیدمحمدحسین شهریار در هشتاد و دو سالگی
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db