eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
697 ویدیو
597 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir ارتباط با مدیر کانال و خرید آثار: @nasrollahabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/٢ 🔹سال ١٣٧٩ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در زندگی حکومتی خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بی‌اغماض و بی‌گذشت بود. ماهم باید همین‌طور باشیم. 🔸سال ١٣٨٠ در زمینه آنچه که ما در سال ٨٠ باید به عنوان شعارهای اساسیِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح می‌کنم: نقطه اوّل، اقتدار ملی است. اقتدار ملی برای یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست...نکته دوم و نقطه‌ی اساسی دیگر - که بیشتر به دستگاههای اجرایی ارتباط پیدا می‌کند - مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش برای ایجاد اشتغال مفید و مولّد قرار دهیم. 🔹سال ١٣٨١ مسأله مبارزه با فساد هم یک عنصر حقیقی و اساسی در اصلاح امور کشور است. مبارزه با فساد، وظیفه همه است؛ اما در درجه اوّل، وظیفه مسؤولان کشور است. مبارزه با فساد باید با جدیّت، دقّت، بی‌نظرىِ کامل و دور از تندروی و زیاده‌‌روی باشد. 🔸سال ١٣٨٢ همه‌ی مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتی را برای خدمت‌رسانی به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامه‌ها را در پیش‌رو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمت‌رسانیِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازده‌تر محسوب می‌شود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهای مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد. 🔹سال ١٣٨٣ سال ۸۳ آخرین سال دولت خدمتگزار کنونی است؛ همچنانکه در اواسط سال ۸۳ مدت مسؤولیت پنج ساله‌ی اول رئیس قوه‌ی قضائیه به پایان می‌رسد و در اوایل همین سال هم مجلس ششم شورای اسلامی دوران مسؤولیت خودش را به پایان می‌برد؛ همان‌طور که برخی از دستگاه‌های مهم و تأثیرگذار کشور دوره‌هایی را طی می‌کنند و به پایان دوره‌ی مسؤولیت‌های خودشان می‌رسند و دوره‌های جدیدی آغاز خواهد شد.آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهای مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتی که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایسته‌ای را برای مردم انجام داده‌اند. 🔸سال ١٣٨۴ سالی که در پیش داریم، سال مهمی است؛ هم از این جهت که در آغاز این سال انتخاباتی برگزار می شود که برای ملت ایران و سرنوشت کشور در یک دوره ی چهارساله حایز اهمیت است، و هم از این لحاظ که سال شروع سند چشم انداز بیست ساله یی است که نظام برای آینده ی خود پیش بینی کرده است. 🔹سال ١٣٨۵ عزم انقلابی بر آن است که به حول و قوه‌ی الهی، از تلخی‌ها، پلکانی به سوی شیرینی‌ها بسازیم و سختی‌ها را به سختکوشی‌ها تبدیل کنیم؛ این درس اسلام و درس پیامبر عظیم‌الشأن اسلام است. 🔸سال ١٣٨۶ ملت ما هدف روشنی دارد؛ هدف بزرگ ملی ما «استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت» است. همه‌ی اینها به برکت اسلام و ایمان اسلامی تحقق‌یافتنی است. 🔹سال ١٣٨٧ ما باید آنچه را که در گذشته ـ در دروان حکومت طاغوتها ـ از دست داده‌ایم و دچار عقب ماندگی شده‌ایم، جبران کنیم؛ این ایجاب می‌کند که ما تلاشمان را هرچه می توانیم بیشتر و بیشتر و جدی‌تر کنیم. در عرصه‌ی داخلی آنچه مورد نیاز است، پیدا کردن راههای میان‌بر همراه با تدبیر و درایت و حکمت است؛ ما نمی‌توانیم آرام و معمولی حرکت کنیم؛ باید با شتابی حساب‌شده و منظم و منضبط پیش برویم. 🔸سال ١٣٨٨ سال جاری که از این لحظه آغاز میشود، سال مهمی است و امیدواریم که ملت ایران بتواند بر تجربیات گوناگون این سال هم با قدرت خود - که از ایمان به خدا سرچشمه گرفته است - غلبه کند و ان‌شاءاللَّه حوادثی را که در طول یک سال ممکن است در سطح جهان و منطقه و کشور اتفاق بیفتد، همه را به سود خود تمام کند. 🔹سال ١٣٨٩ تفسیر کوتاهی که از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه می‌شود ارائه کرد، عبارت از این است که دشمنان کشور و دشمنان نظام جمهوری اسلامی بعد از گذشت سی سال، همه‌ی تلاش خود و توان خود و نیروهای خود را متمرکز کرده‌اند برای اینکه بتوانند این انقلاب را از درون شکست بدهند. ملت در مقابل این توطئه‌ی بزرگ، این حرکت خصمانه، با آگاهی و بصیرت و عزم و ایستادگیِ بی‌نظیری توانست دشمن را به شکست بکشاند. تجربه‌ای که در این هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این کشور گذشت، تجربه‌ای پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایه‌ی سربلندی ملت ایران است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/٣ 🔹سال ١٣٩٠ آنچه که در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال 90 باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. 🔸سال ١٣٩١ به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ی با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ی چالش مهم در همین سال جاری - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه‌ی اقتصادی است. جهاد اقتصادی چیزی نیست که تمام‌شدنی باشد. مجاهدت اقتصادی، حضور جهادگونه در عرصه‌های اقتصادی، برای ملت ایران یک ضرورت است. 🔹سال ١٣٩٢ البته آن‌چه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ‌ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه‌ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهایی هم انجام گرفت، منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی، یک مسأله‌ی بلند‌مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمی‌رسد. خوشبختانه در نیمه‌ی دوم سال ۹۱ سیاست‌های تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد. یعنی درواقع این کار ریل‌گذاری شد که بر اساس آن، مجلس و دولت می‌توانند برنامه‌ریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند. 🔸سال ١٣٩٣ در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهم‌تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله‌ی اقتصاد و دیگری مسئله‌ی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق‌پذیر نیست. 🔹سال ١٣٩۴ در سال ۹۴ آرزوهای بزرگی برای ملّت عزیزمان داریم که همه‌ی این آرزوها هم دست‌یافتنی است. آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در این سال، پیشرفت اقتصادی است؛ اقتدار و عزّت منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ جهشهای علمی به معنای واقعی است؛ عدالت قضائی و اقتصادی است؛ و ایمان و معنویّت است که از همه مهم‌تر و پشتوانه‌ی همه‌ی آن سرفصل‌های دیگر است. به نظر ما همه‌ی این خواسته‌ها و آرزوها دست‌یافتنی است؛ هیچ‌کدام از اینها چیزهایی نیست که از ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام بیرون باشد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/۴ 🔸سال ١٣٩۵ آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک‌ سال همه‌ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه‌ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه‌های آن را مشاهده خواهیم کرد. 🔹سال ١٣٩۶ اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطه‌ی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همه‌ی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند؛ به نظر من علاج در این است که این نقطه‌ی کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. 🔸سال ١٣٩٧ درباره‌ی سال ۹۷ -سالی که از این لحظه آغاز میشود- آنچه مهم است، این است که همه باید سخت کار کنند. بنده در شعارهای سالها معمولاً مخاطب را مسئولین قرار میدادم؛ امسال مخاطب، همه‌ی آحاد ملّت و از جمله مسئولین خواهند بود. 🔹سال ١٣٩٨ در مسئله‌ی اقتصاد مسائلی که داریم زیاد است: بحث کاهش ارزش پول ملّی یک مسئله‌ی مهم است، بحث قدرت خرید مردم همین جور، بحث مشکل کارخانه‌جات و کم‌کاری و احیاناً تعطیل بعضی از کارخانه‌جات از این قبیل است. اینها مشکلات است. آنچه من مطالعه کردم و از نظر کارشناس‌ها استفاده کردم، کلید این همه، عبارت است از «توسعه‌ی تولید ملّی». 🔸سال ١٣٩٩ و اما سال ۹۹، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خدای متعال میخواهیم که این سال را سال پیروزی‌های بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) که ناخدای این کشتی او است، عرض میکنیم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت کند، کمک کند. به ملّت ایران هم عرض میکنم همان طور که در طول این سالهای متمادی -نه فقط سال ۹۸- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحیه برخورد کردند، بعد از این هم با روحیه و با امید برخورد کنند با همه‌ی حوادث، و مطمئن باشند که تلخی‌ها خواهد گذشت، و «اِنَّ‌ مَعَ العُسرِ یُسرًا».قطعاً یُسر در انتظار ملّت ایران است؛ در این تردیدی نیست. 🔹سال ١۴٠٠ این سال -سال ۱۴۰۰- سال حسّاس و مهمّی است: هم به خاطر انتخاباتی که در اوّل این سال هست که ما در خرداد ۱۴۰۰ انتخابات مهمّی در پیش داریم که این انتخابات میتواند تأثیر مهمّی در اوضاع کشور و حوادث کشور و آینده‌ی کشور بگذارد؛ مدیریّتهای جدیدی بر سر کار خواهند آمد، احتمالاً تازه‌نَفَس، با انگیزه‌های گوناگون قوی ان‌شاءالله وارد مدیریّت اجرائی کشور بشوند. 🔸سال ١۴٠١: ما در مقابله‌ی با تحریم دو راه میتوانیم برویم: یکی اینکه برویم سراغ تحریم‌کننده و از او خواهش کنیم، بگوییم «آقا شما ما را تحریم کردید، ما خواهش میکنیم که حالا مثلاً شما این تحریم را کم کنید یا بردارید»، او هم بگوید خیلی خب حرفی ندارم، این کارها را انجام بدهید -چند خواسته‌ی استکباری روی میز بگذارد، بگوید این کارها را انجام بدهید- من یک مقدار از تحریم را کم میکنم؛ این یک راه است که در واقع راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقب‌ماندگی است. یک راه دیگر هم این است که نیروی داخلی خودمان را فعّال کنیم... ملّت ما این راه دوّم را انتخاب کرده؛ یعنی واقعاً این جور است. من میبینم ملّت عزیز ما این راه دوّم را انتخاب کرده و موفّقیّتهای بزرگی هم به دست آورده که آخری‌اش همین موفّقیّتهای مربوط به مسئله‌ی کرونا است. 🔹سال 1402: شعار سال را اینجور اعلام میکنم: «مهار تورم، رشد تولید»، این شعار سال است. یعنی باید همه‌ی همّت مسئولین متوجّه این دو موضوع باشد. در درجه‌ی اوّل مسئولین، در درجه‌ی بعد همینطور که گفتم فعالان اقتصادی و فعّالان مردمی و کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند و فعّالان فرهنگی، صدا و سیما که باید فرهنگ‌سازی بکند در این زمینه‌ها، همه‌ی اینها باید متوجه این دو نکته‌ی اصلی باشند، در درجه‌ی اول مهار تورّم، یعنی واقعاً تورّم را مهار کنند و کاهش بدهند تا آنجایی که ممکن است کاهش بدهند و مسئله‌ی تولید را افزایش بدهند. بنابراین [شعار سال] شد مهار تورّم و رشد تولید. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 پخش زنده دیدار نوروزی اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب، امروز چهارشنبه اول فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ 📣  سخنرانی نوروزی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز چهارشنبه اول فروردین ۱۴۰۳ در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار می‌شود‌. 🗓 این برنامه که با حضور اقشار مختلف مردم تهران از ساعت ۱۶:۳۰ امروز اول فروردین‌ماه آغاز می‌شود، بصورت زنده از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های صدا و سیما پخش خواهد شد. 🔹️ شایان ذکر است دیدارهای نوروزی رهبر انقلاب در سالهای گذشته در حرم مطهر حضرت ثامن‌الحجج علی‌ ابن موسی‌ الرضا علیه‌السلام برگزار می‌شد که امسال با توجه به تقارن آغاز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی با ایام ماه مبارک رمضان در تهران برگزار می‌شود. 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک داستانِ شنیده نشده زندگی پرماجرای شهید بهمن حجت کاشانی و همسرش؛ قسمت اول 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🏴عزای عید شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/1 🔹امام خمینی قدس سره الشریف با هماهنگی سایر علمای عظام فروردین سال 1342 را به علت جسارت به قرآن کریم، توطئه علیه اسلام و اهانت به دین و علمای اسلام عزای عمومی اعلام کرد. ایشان در روز چهارشنبه 29اسفند1341 که روز پایان درس امام در آن سال بود فرمود: 🔸امسال ما عيد نداريم و اين عيد را عزاى ملى اعلام مى‏‌كنيم، نه به خاطر اين‌كه مصادف است با شهادت حضرت صادق ـ‏‏سلام ‏اللّه‏ عليه‏‏ آن حضرت مقامش عالى و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحكيم و پيشرفت اسلام است... 🔹ما در اين عيد عزاداريم براى مصيبت‌‏ها و لطمه‏‌هايى كه در اين سال به اسلام وارد شد. اين سال، سال خوشى براى مسلمين نبود، سال خوبى براى روحانيت نبود. در اين سال به اسلام تجاوز شد، علماى دين و روحانيون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در اين سال استعمار توطئه‌‏هايى را عليه اسلام تدارک ديد، عمال پليد استعمار به قرآن جسارت كردند، براى پايمال كردن احكام نورانى قرآن نقشه‌‏ها كشيدند، برنامه‌‏ها ريختند، طرح‏‌ها دادند. اگر مسلمين بدانند كه چه توطئه‌‏ها و نقشه‏‌هايى عليه عزت اسلام، سعادت ملت‏‌هاى مسلمان و استقلال ممالک اسلامى در دست اقدام است، ديگر هيچ‌‏وقت عيد نمى‏‌گيرند بلكه قيام مى‌‏كنند به وظايف دينى كه بر عهده دارند. (نهضت امام خمینی ج1 ص335) 🔸سال 1341 خورشيدى همراه با يک دنيا رنج و مصيبت براى ملت ستم‌ديده و محروم ايران و هتک و اهانت نسبت به علما و روحانيان، تجاوز به اسلام، قانون‌‏شكنى‌‏ها، بيدادگرى‏‌ها و هزاران جنايت و خيانت از طرف رژيم شاه و ... پايان پذيرفت و بهار 42 همراه با نسيم روح‌‏بخش انقلاب اسلامى كه به دست تواناى امام خمينى پى‌‏ريزى شده بود آغاز شد. 🔹مردم مسلمان ايران، برخلاف همه‌‏ساله كه با شادى و شعف به استقبال عيد نوروز مى‌‏رفتند، با قلبى اندوهگين، دلى آزرده، چشمى گريان، روحى خشمگين و عصيان‌‏بار، سال نو را آغاز كردند. عيدى نداشتند تا از آن استقبال كنند. خودكامگى‌‏ها، بيدادگرى‌‏ها، قانون‌‏شكنى‏‌ها و تجاوزات پى‏ در پى رژيم شاه، شادى، شعف و آسايش را از مردم سلب كرده بود و با احساس خطر براى اسلام و استقلال وطن، ديگر دل شاد و خرمى نبود تا به استقبال عيد برود. مردم مسلمان، علما و روحانيان در برخورد و ملاقات، به جاى عرض تبريک و شادباش، به يكديگر تسليت مى‏‌گفتند و آيه شريفه انا للّه‏ و انا اليه راجعون را مى‏‌خواندند. كارت‌‏هايى به چاپ رسيده بود كه برادران مسلمان را به علت ضايعاتى كه بر اسلام و جامعه اسلامى وارد آمده است تسليت مى‌‏داد. 🔸مردم از آن كارت‏‌ها خريدارى كرده، براى يكديگر ـ به جاى كارت تبريک عيد ـ مى‌‏فرستادند. در بسيارى از مساجد، حسينيه‌‏ها و منازل علما، مجالس عزا برپا بود و سخنگويان مذهبى در بالاى منابر، ضرباتى را كه از طرف هيأت حاكمه ايران بر اسلام، روحانيت و ملت ايران وارد آمده بود بازگو مى‏‌كردند و خطراتى را كه متوجه اسلام و استقلال ايران بود يادآور مى‌‏شدند. در شهر قم، بالاى درب بعضى از مدارس دينى پرچم سياهى ديده مى‏‌شد كه روى آن با خط درشت نوشته شده بود: «امسال مسلمين عيد ندارند». در مدرسه فيضيه نيز پلاكاردى كه عزادار بودن ملت ايران و تجاوزات رژيم شاه به اسلام، قانون اساسى و حقوق مردم را بيان مى‌‏كرد نصب شده بود. بسيارى از روحانيان و محصلين حوزه علميه قم نوار سياه‌رنگى كه سوگ و اندوه را نمايان مى‌‏كرد، بر سينه زده بودند. 🔹امام، گويندگان مذهبى شهر قم را به حضور طلبيد و از آنان خواست كه در آن هنگام كه بسيارى از مردم دهات و شهرها، از دوردست‌‏ترين نقاط ايران براى زيارت به قم مى‌‏آيند، از فرصت استفاده كنند و در مجالسى كه به مناسبت شهادت حضرت امام صادق (ع) تشكيل مى‌‏شود، در راه بيدارى و آگاهى توده‌‏هاى روستانشين و باخبر ساختن آنان از اوضاع نابسامان كشور و خيانت شاه به ايران و كشاورزان و نابودى كشاورزى و زراعت كشور به اسم «اصلاحات ارضى»! و ... تمام نيروى خود را به كار اندازند و در انجام رسالت مقدسى كه برعهده دارند، كوتاهى نورزند.(نهضت امام خمینی ج1 ص364-363) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻روش‏‌هاى مبارزاتى در حوزه قم شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/2 🔹هنگام تحويل سال نو، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعيتى كه براى گذراندن ساعت اول سال در كنار آن آستانه مقدسه راهى قم شده بودند، موج مى‏‌زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم كه مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحويل سال بودند. 🔸به محض آن‌كه چراغ‌‏هاى حرم مطهر به علامت تحويل سال، براى لحظه‌‏اى خاموش شد، موج اعلاميه‌‏ها و تراكت‌‏هايى كه بازگوكننده جنايات رژيم و عيد نداشتن ملت ايران بود، فضاى صحن و حرم را سفيد كرد و ميان مردم ريخته شد. 🔹اين رهروان راستين راه خمينى و محصلين حوزه قم بودند كه براى نخستين‏ بار از تاريخ تأسيس آن حوزه، به چنين كار انقلابى دست مى‌‏زدند و طبق قرار قبلى ده‌‏ها نفر با انبوهى اعلاميه و تراكت، پيش از تحويل سال، وارد صحن و حرم شده، در لا به ‏لاى انبوه جمعيت، هريک در جاى معينى كه از پيش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحويل سال نو يک‌باره اعلاميه‌‏ها و تراكت‌‏ها را به هوا ريختند و شور و هيجانى در ميان مردم ايجاد كردند. 🔸در ميان اعلاميه‌‏ها، اعلاميه امام، با عنوان درشت «روحانيت امسال عيد ندارد» جلب‏ نظر مى‏‌كرد.محصلين حوزه قم با آنكه براى اولين ‏بار بود كه به اينگونه مبارزه دست مى‏‌زدند و مهارت و ورزيدگى كافى نداشتند و از طرفى قواى جهنمى «ساواک» با تمام نيرو بسيج شده بود و همه ‏جا را تحت‏ نظر و در كنترل خود داشت، توانستند با موفقيت كامل، بدون باقى گذاشتن كوچكترين اثر و ردپايى از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بيرون روند. لشكر گارد شاهى در قم 🔹شاه از اين مبارزه گسترده و همه ‏جانبه علما، به‌كلى گيج و آشفته شده بود از‏‏اين ‏‏رو بر آن شد نقشه‏‌هاى فاشيستى خود را كه مدت‌‏ها بود در سر داشت به مرحله اجرا درآورد و به خيال خود، چنان «ضرب ‏شستى» به روحانيان نشان دهد كه تا چند نسل ديگر به خود جرأت ندهند كه به يک پادشاه ايران زمين بگويند: «بالاى چشم شما ابروست»! و چنان ترس و وحشتى در دل مردم ايجاد كند كه هرگز دست از پا خطا نكنند. او روزهاى اول سال نو را كه شهر قم شلوغ و پر ازدحام است، براى پياده ‏كردن نقشه غيرانسانى خود، مناسب مى‌‏ديد. 🔸صبح روز دوم فروردين 1342 كه مصادف با 25 شوال 1382 سالگرد شهادت حضرت امام صادق(ع) بود، ماشين‌‏هاى شركت واحد، يكى پس از ديگرى وارد قم شد و سرنشينان خود را پياده كرد. كسى نمى‌‏دانست كه سرنشينان آن چه كسانى هستند و روى چه غرض و انگيزه‌‏اى راهى قم شده‏‌اند؟! بسيارى گمان مى‌‏كردند اتوبوس‏‌ها و سوارى‌‏هايى كه در خط تهران ـ قم كار مى‌‏كند ـ به علت ازدياد مسافر ـ نتوانسته جوابگوى مراجعين و مسافرين باشد و از ماشين‌‏هاى شركت واحد كمک گرفته‏‌اند! غافل از آن‌كه سرنشينان آن، شه‌‏پرستان جلادى هستند كه به منظور ريختن خون پاک مبارزان روحانى راهى قم شده‏‌اند. ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
لشکر گارد شاهی در قم شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/3 🔹به دنبال آمدن ماشين‏‌هاى شركت واحد، ناگهان ده‏‌ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‌‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‌‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانه امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. توده مردم كه از دوردست‏‌ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏ بود‏‏ دقيقه‌‏شمارى مى‏‌كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامه روشنگرانه حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفته ايران و خيانت‏‌هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى ‏در پى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‌‏هايى در مجلس شد. 🔹به دنبال آمدن ماشين‌‏هاى شركت واحد، ناگهان ده‌‏ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‌‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‌‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانه امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به‌طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. توده مردم كه از دوردست‏‌ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏ بود‏‏ دقيقه‏‌شمارى مى‏‌كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامه روشنگرانه حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفته ايران و خيانت‏‌هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى ‏در پى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‌‏هايى در مجلس شد. 🔹مسئول امور بيرونى، فوراً به حضور امام خمينى شتافت و تشنج، ناآرامى و حركت‌‏هاى مرموزانه در مجلس را به آگاهى ايشان رسانيد. امام بى‏‌درنگ به بيرونى آمد و با استقبال گرم و پرشور مردمى كه در آنجا ازدحام كرده بودند روبه‌‏رو شد و در كنار منبر ـ‏‏در جايى كه تقريباً همه شركت‏‌كنندگان در آن مجلس بتوانند ايشان را ببينند‏‏ نشست. سخنگوى روحانى كه در بالاى منبر بود، سخنان خود را دنبال كرد و به بازگو كردن توطئه‌‏ها و نقشه‏‌هاى ضداسلامى و غيرملى دولت ايران پرداخت، ليكن بار ديگر صداى صلوات نابجا و مرموزانه، سخنان او را قطع كرد! امام، آقاى شيخ صادق خلخالى را كه در آنجا بود، به حضور طلبيد و به او به طور سرگوشى سخن‏‌هايى گفت. نامبرده فوراً پشت ميكروفن قرار گرفت و اعلام داشت: «توجه بفرماييد. حضرت آيت‌‏اللّه‏ مى‌‏فرمايند: به افرادى كه مأموريت اخلالگرى و ايجاد هرج و مرج در اين مجلس را دارند، اتمام حجت مى‌‏كنم كه اگر يک‌‏بار ديگر، حركت سوء و ناشايسته‌‏اى كه موجب اخلال در نظم و آرامش مجلس باشد، از خود نشان دهند و خواسته باشند از رسيدن سخنان آقايان خطبا به گوش مردم جلوگيرى كنند، فوراً به طرف صحن مطهر حركت مى‏‌كنم و در كنار مرقد مطهر حضرت فاطمۀ معصومه(ع) سخنانى را كه لازم است به گوش مردم برسد، شخصاً ايراد خواهم كرد.»... 🔸به دنبال اين برخورد قاطع، ديگر صدايى برنخاست، اخلالى روى نداد، نَفَس‌‏ها بريد! و سكون و آرامش، مجلس را فراگرفت و توطئه‌‏اى كه از طرف «ساواک» براى برهم زدن مجلس ترتيب داده شده بود، بدين‏گونه خنثى شد. گويندگان روحانى يكى پس از ديگرى منبر رفتند تا آنچه را كه لازم بود به گوش مردم برسانند و به بهترين نحو سخن گفتند و از روى جنايت‏‌ها و خيانت‌‏هايى كه رژيم شاه به اسلام و ايران كرده و مى‌‏خواهد بكند پرده برداشتند.(نهضت امام خمینی ج1 ص367-364) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻جريان مدرسه فيضيه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/4 🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در مدرسه فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسه مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مى‌‏باشد‏‏ مجلس مزبور با ازدحام كم‏‌نظيرى تشكيل شده بود. تمام صحن حياط، بالكن‏‌هاى طبقه دوم و شبستان‌‏هاى مدرسه از جمعيت انباشته بود. 🔸در ميان شركت‏‌كنندگان همه‌‏گونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشه‌‏ور، كشاورز و ... به چشم مى‏‌خورد؛ ليكن اكثريت شركت‌‏كنندگان را دهاتى‌‏ها و روستانشينانى تشكيل مى‌‏دادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا به‌كلى بى‌‏اطلاع بودند و يا آن‌كه خيلى سردر نمى‏‌آوردند. 🔹قيافه‌‏هاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آن‌ها شرارت و هرزگى مى‌‏باريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلب‌‏نظر مى‌‏كرد و بنا به گفته يك زائر، بوى زننده الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامه‌‏ها را مى‌‏آزرد و انسان را به ياد میكده‏‌هاى قديم تهران مى‌‏انداخت! 🔸كاميون‏‌هاى نظامى مملو از سربازان مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوق‏‌زدن‌‏ها و گازدادن‌‏هاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوش‌خراش و سرسام‌‏آور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسه فيضيه ايستاد. عنوان «لشكر گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميون‌‏ها نوشته شده بود، جلب‌‏نظر مى‏‌كرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مى‌‏زد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركت‏‌هاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مى‏‌پذيرفت، وجود افرادى با چهره‏‌هاى ناآشنا، خشونت‏‌بار، رعب‏‌انگيز كه بوى شراب از دهان‌شان بيرون مى‌‏زد، رفت ‏و آمدهاى غيرعادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يک نوع توطئه خطرناكى مى‌‏كرد كه در شرف وقوع بود. 🔹در اين هنگام آقاى انصارى ـ‏‏گوينده معروف قم‏‏ بر عرصه منبر قرار گرفت و راجع‏ به زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوشش‌‏هاى دائم و دامنه‌‏دار آن حضرت در آگاه‏ ساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنى‌‏هاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آن گاه از حوزه علميه قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانه امام زمان» سخن به ميان آورد و رشته سخن را به نقش حوزه‌‏ها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يک‌باره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بى‏‌اعتنا به اين صلوات بى‏‌مورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشه‏‌اى كه در كار بود نشده بود و به گمان اين‌كه مردم روى عدم تشخيص و توجه و به‌‏طور اتفاقى صدا به صلوات بلند كرده‌‏اند! از شنوندگان درخواست كرد كه بي‌جا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آن‌كه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند! 🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم «سيدرضا موسوى اردستانى» كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مى‌‏كند، به گمان آن‌كه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يک‌باره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن سيد روحانى فرود آمد كه به‌كلى او را گيج و از خود بی‌خود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشت‏‌هاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!(نهضت امام خمینی ج1 ص368-367) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻فاجعه فیضیه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/5 🔹مردم كه متوجه روی دادن حادثه‏‌اى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر می‌كشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمی‌خاستند و می‌كوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذله‏‌گويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارت‏‌بار به او خيره شده‏‌اند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم ‌زدن مجلس و آشوبگرى به آن‌جا آمده‏‌اند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوب‌گرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شده‏‌ايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى می‌زنيم، سخنى می‌گوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملک و ملت را ...» صداى صلوات بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادن‏‌ها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يک‌باره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمان‏‌هايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمده‏‌ايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمی‌دهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه می‌ديد به هيچ‏‌وجه نمی‌تواند سخن بگويد و اوضاع وخيم‌تر از آن است كه فكر می‌كرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد. 🔸به محض آن‌كه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفه‏‌شو! 🔹مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانه‏‌وار و وحشت‏‌انگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را به‌كلى كلافه و حيرت‌زده كرده بود! كسى نمی‌دانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركت‏‌كنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازه‏‌اى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت می‌گرفت و خارج شدن را دشوار می‌كرد. هركس می‌كوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! 🔸ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عده‏‌اى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خون‏‌آشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره می‌زدند و حمله می‌‌كردند. 🔹دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز می‌كرد، يک شكل و يك قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباس‌‏هاى دهاتى شكل، هيكل‏‌هاى وحشت‏‌انگيز و زمخت همانند خوک پروارى، با چشمانى شرارت‏‌بار و خون‏‌گرفته، مست و مخمور، مشت‏‌ها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو می‌دويدند و عربده «جاويد شاه»! می‌كشيدند! 🔸اين «گروه بی‌پدران» بنابر اظهار افراد وارد، غالباً زاييده آميزش نامشروع مردها و زن‏‌هاى فريب‏‌خورده، هوسران و آلوده هستند كه پس از رها شدن در كنار كوچه و درب مسجد به شيرخوارگاه‏‌هاى شهردارى برده می‌شوند و در آنجا پرورش يافته، در دامان مزدوران بيگانه، درس شه‏‌پرستى می‌گيرند و آنگاه وارد ارتش شده، در گارد شاهنشاهى گمارده می‌شوند؛ و از آنجا كه از خدا، مذهب و اصالت و نجابت انسانى و خانوادگى خبرى ندارند و بی‌پدر و مادر واقعى می‌باشند، تنها گروهى هستند كه در ارتش به شاه وفادارند و تا سرحد پرستش نسبت به او عشق می‌ورزند. 🔹این گروه تحت تربيت جاسوس‏‌هاى امريكايى و اسرائيلى درس شه‏‌پرستى آموخته، از خداپرستى، وطن‌خواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمی‌دانستند، به اصطلاح افسران و درجه‏‌دارانى بودند كه عمرى از دسترنج توده‏‌هاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاک وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسان‏‌ها، به قم آمده بودند و به آن وحشی‌گری‌ها و درندگی‌هاى غيرانسانى دست می‌زدند.(نهضت امام خمینی ج1 ص370-368) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻حماسه فیضیه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/6 🔸رياست آن «گروه بی‌پدران» برعهده جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه متأسفانه در يک سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب فاجعه خونين فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار می‌بيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات می‌باشد. 🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد به عنوان علامت‏‏ در زاويه ايوان يكى از حجره‏‌ها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى می‌كرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد. 🔸شه‏‌پرستان خون‏‌آشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنه‌‏اى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حمله‏‌ور شدند و با چوب‏‌هاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بى‌‏دفاع افتادند! 🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچ‌‏گونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمى‌‏دانستند كه غرض و انگيزه آن وحشی‌هاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدن‏‌ها چه می‌باشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حمله‏‌ور شدند. 🔸بارانى از سنگ و پاره‏‌آجر از طبقه دوم و پشت‏‌بام مدرسه به سوى شه‏‌پرستان باريدن گرفت، خون از سرهاى بسيارى از آنان فوران كرد، هيكل‌‏هاى زمخت و اهريمنى بعضى از آنان همانند لاشه خوک به زمين افتاد. آنان با آن‌كه همگى به «كلت» و «پارابلوم» مسلح بودند، از آنجا كه توطئه ملوكانه بر آن تعلق گرفته بود كه آنان را «دهقان»! و «كشاورز»! جا بزند، از به‏‌كار بردن آن خوددارى مى‏‌ورزيدند و فقط از چوب‏‌ها و دشنه‏‌هايى كه همراه داشتند، مجاز بودند استفاده كنند و نظر به آن‌كه روحانيان از طبقه دوم و پشت‌‏بام، آنان را با سنگ و آجر مورد هدف قرار می‌دادند، استفاده از آن دو اسلحه گرم ممكن نبود. 🔹«گروه بی‌پدران» از هر سو راه گريز در پيش گرفتند! عربده‏‌هاى مستانه به‏‌ آه و آخ و ناله تبديل شد! فرياد «تسليم، تسليم»، جاى «جاويد شاه» را گرفت. جالب قيافه سرهنگ بديعى (رئيس ساواک قم) بود كه دست‏‌ها را بالاى سرش گرفته بود و مرتب داد می‌زد: تسليم، تسليم! 🔸قهرمانان روحانى، بی‌اعتنا به اين «زوزه‏‌هاى عاجزانه» به حمله‏‌هاى دليرانه خود ادامه دادند و بارانى از سنگ و آجر براى لحظه‏‌اى قطع نمی‌شد، تا آنجا كه دژخيمان شاه، مجبور به عقب‏‌نشينى شدند و به شبستان شرقى مدرسه كه بين دو راهرو و درب خروجى قرار دارد پناه بردند؛ ليكن در آنجا نيز با سنگ‌باران جوانان دانش‏‌آموز دبيرستان دين و دانش قم (كه در اتاقى كه به شبستان مزبور اشراف داشت سنگر گرفته بودند) مواجه شدند و به ناچار به راهروى خروجى كه سرپوشيده و محفوظ بود، پناه بردند و پس از لحظه‏‌اى با تنظيم و تشكل خاصى در حالى كه به شيوه ويژه خود، غريو مى‏‌كشيدند و صدا را از ته حلق بيرون می‌دادند با يورشى برق‏‌آسا به وسط صحن مدرسه ريختند و كوشيدند به هر طورى كه شده خود را به طبقه دوم برسانند و روحانيانى را كه آنجا سنگر گرفته بودند، از پاى درآورند؛ ليكن بارانى از سنگ و آجر آنان را به عقب‏‌نشينى مجبور كرد و عده‏‌اى از قهرمانان روحانى از طبقه دوم پايين آمده، با سنگ و چوب، شه‏‌پرستان زبون را تعقيب كردند و چيزى نمانده بود كه آنان را از مدرسه بيرون برانند و درب را ببندند كه غريو گلوله‏‌هاى مأموران انتظامى صحنه را عوض كرد! (نهضت امام خمینی ج1 ص372-371) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db