eitaa logo
شــهرِکـتـʙᴏᴏᴋ ᴄɪᴛʏــاب
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
334 ویدیو
510 فایل
┄┅✧﷽✧┅┄ °تو بگو من گوش میدم(: @Nashenas_ketab_baz °اینجا را بِکاوید✆: @tablighatbookcity 4k••••🚎•3k °مطآلب کانآل‌را کپی‌نکنید✐خدآونـد فـوروآرد را آفرید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ژانر: رده سنی: این رمانْ داستان زن‌ و شوهری به نام پاتریشیا و ایتن را به تصویر می‌کشد که در ششمین ماه ازدواج خود هستند که به‌دنبال خانه‌ی رؤیاهای خود و به پیشنهاد مشاور املاکشان، راهی جاده شده‌اند. در جاده برف سنگنی می‌بارد و سیگنال مکان‌یاب آن‌ها از کار افتاده است. تریشیا اصرار دارد برگردند و قید بازدید از خانه را بزنند، اما ایتن تا کارش را به انجام نرساند، دست‌بردار نیست. بالاخره خانه را پیدا می‌کنند، یکی از چراغ‌های آن به‌طرز مشکوکی روشن است، اما کسی در خانه نیست و هیچ ماشینی در اطراف خانه دیده نمی‌شود. تریشیا با دیدن خانه حس بدی پیدا می‌کند. او احساس می‌کند که اتفاق وحشتناکی در این خانه رخ داده است پاتریشیا و ایتن به خانه وارد می‌شوند. در کمال تعجب، اسباب و اثاثیه‌ی خانه کامل است، اما مشخص است مدت زمان‌ زیادی هیچ‌کس در خانه زندگی نکرده. کتابخانه‌ی بزرگی توجه تریشیا را جلب می‌کند. تا زمانی که کولاک متوقف شود و مشاور املاک سربرسد، تریشیا ترجیح می‌دهد با کتابی خودش را سرگرم کند. پرتره‌ی آویخته‌شده به دیوار و چند کتاب روان‌شناسی در قفسه‌ی کتاب‌خانه از روان‌شناسی به نام دکتر ادرین هیل، تریشیا و ایتن را به این فکر فرو می‌برد که این خانه متعلق به دکتر هیل بوده است؛ روان‌شناسی که مدتی پیش خبر ناپدید شدن و قتل او در صدر اخبار قرار گرفته بود و در نهایت نیز نتوانسته بودند قاتل او و جنازه‌اش را پیدا کنند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5949278661357080337.mp3
6.6M
🎻چگونه انکارت کنم - حسین فرهادی " 1:40 چرا انکارت کنم وقتی چشم هایت طی شدن بیراهه بود در تازگی دوباره زندگیم چگونه انکارت کنم پس از اینکه تمام راه ها به مرگ ختم می‌شدند چگونه انکارت کنم . . . ؟ "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ او احتیاج داشت که مهربانی خودش را به کسی ابراز بکند، برایش فداکاری بنماید. حس پرستش و وفاداری خود را به کسی نشان بدهد، اما به‌نظر می‌آمد هیچکس احتیاجی به ابراز احساسات او نداشت؛ هیچکس از او حمایت نمیکرد و توی هر چشمی نگاه میکرد بجز کینه و شرارت چیز دیگری نمی‌خواند! ✍️🏻منسوب به صادق هدایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا