eitaa logo
شــهرِکـتـʙᴏᴏᴋ ᴄɪᴛʏــاب
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
334 ویدیو
510 فایل
┄┅✧﷽✧┅┄ °تو بگو من گوش میدم(: @Nashenas_ketab_baz °اینجا را بِکاوید✆: @tablighatbookcity 4k••••🚎•3k °مطآلب کانآل‌را کپی‌نکنید✐خدآونـد فـوروآرد را آفرید
مشاهده در ایتا
دانلود
ژانر: همه چیز با کنجکاوی نورا  برای دانستن مسیر سرنوشتش شروع شد. او این فرصت را پیدا می‌کند که بفهمد قصه زندگی‌اش چطور پیش‌رفته است و اگر انتخاب‌های دیگری می‌کرد چه سرنوشتی در انتظارش بود. نورا همیشه در زندگی‌اش احساس بدبختی و پشیمانی دارد اما رفتن به این کتابخانه فرصتی برایش می‌سازد تا اوضاع زندگی‌اش را تغییر دهد..  او می‌تواند مسیر زندگی‌اش را در این کتابخانه نیمه شب تغییر دهد. او می‌تواند روابط شکست‌خورده و مسیر شغلی‌اش را تغییر دهد. نویسنده با داستانش یاد می‌دهد که نباید تاثیر دیگران بر زندگی‌مان را نادیده بگیریم. این کتاب به شنونده یاد می‌دهد همه چیز در زندگی مهم است حتی اگر خیلی کوچک باشد.. کتاب کتابخانه نیمه شب مناسب چه کسانی است؟ علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی و تخیلی.. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: فرانکنشتاین نام دانشمندی کنجکاو با آمال و آرزوهای بزرگ است که از کودکی به دنبال کشف چیز‌های خارق‌العاده در دنیای اطرافش می‌گردد. همین خصوصیت اخلاقی او سبب می‌شود تا روزی تصمیم بگیرد به وسیله‌ی تکه‌های اعضای بدن مردگان و اعمال نیروی فشرده‌ی برق به آن‌ها، موجودی زنده که شبیه به انسان است خلق کند. موجودی مشابه انسان اما با جثه‌ای بزرگ‌تر و ظاهری ترسناک که ماحصل ده‌ها تکه از مردگان مختلف بوده و رد بخیه حاصل از به هم دوختن تمامی اعضا در کلیه بدن او کاملاً مشهود است. ساخت این موجود تغییری عجیب بر روی زندگی خالقش می‌گذارد و داستان جایی به اوج خود می‌رسد که فرانکنشتاین خود نیز نمی‌تواند هیولای ساخته‌ی دست خود را کنترل کند. کتاب فرانکنشتاین (Frankeshtein) با تاثیری بسیار زیاد بر روی جامعه زمان خود سبب شد تا بعدها کلمه‌ی فرانکنشتاین به شکل سرواژه‌ای در فرهنگ لغات آورده شود. در این رمان، خالق و مخلوق هر دو ذاتاً یک هیولا هستند. هیولای ساخت دست فرانکنشتاین نخست هیچ اسمی ندارد، اما بعد از چندی با نام همان خالق خود شهرت می‌یابد. هیولایی نابودگر که حتی خالقش قادر به مهار او نیست. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: هری پاتر مجموعه کتاب های ۷ جلدی از نویسنده انگلیسی، جی.کی. رولینگ به سبک فانتزی است. هری پاتر نام نوجوانی است که وارد مدرسه جادوگری هاگوارتز می‌رود. بخش اصلی ماجراهای این کتاب درباره تلاش‌های هری پاتر و دوستانش برای غلبه بر جادوگر سیاه یعنی لرد ولدمورت است. لرد ولدمورت هدفش نابود کردن همه کسانی است که در مقابلش ایستاده‌اند و در این راستا سعی می‌کند همه غیر جادوگران را با خود متحد کند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رمانی تکان دهنده که با بهره از مسائل ماوراءالطبیعه و شیاطین و اقتباس از افسانه ای از کتاب مقدس تخیل خواننده را به تکاپو وامی دارد و او را با حوادث دلهره آور داستان و شخصیت ها همگام می کند. یک سیاستمدار آمریکایی به نام رابرت تورن پس از اینکه فرزند تازه متولد شده اش را در بیمارستان از دست می دهد، برای جلوگیری از آزار روحی همسرش، پسری را به سرپرستی قبول می کند. پس از بزرگ شدن دیمین رفتارهای عجیبی از او سر می زند که باعث نگرانی مادرش می شود. کشیش که دیمین را فرزند شیطان می داند سعی در فهماندن این موضوع به والدینش دارد، اما آن دو پذیرای این موضوع نیستند تا اینکه همسر رابرت به طرز مشکوکی می میرد. اکنون که رابرت به حرف های کشیش مطمئن شده به دنبال راهی برای خلاصی از دست پسرش می گردد، اما… 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: هری پاتر و فرزند نفرین شده هشتمین داستان از مجموعه‌ی جذاب هری پاتر است. هری‌پاتر و فرزند نفرین شده داستان زندگی فرزند هری‌پاتر است که از پدرش ناراضی است. این کتاب اولین داستان رسمی از هری پاتر است که به صورت نمایشنامه و برای اجرا بر روی صحنه تئاتر توسط جی.کی. رولینگ، جک ثورن و جان تیفانی نوشته شده است. داستان کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده، در بزرگسالی هری پاتر می‌گذرد. یعنی نوزده سال بعد از ماجرای هری پاتر و یادگاران مرگ. در حقیقت شخصیت‌های اصلی داستان آلبوس، پسر هری پاتر و اسکورپیوس، پسر دریکو مالفوی هستند. هری پاتر حالا کارمند وزارت جادو است. او و همسرش می‌خواهند فرزندشان آلبوس را به هاگوارتز بفرستند. آن‌ها برای بدرقه بچه‌ها به ایستگاه معروف نه و سه چهارم آمده‌اند. اما در این میان مشکلی وجود دارد. آلبوس از پدرش راضی نیست. او و اسکورپیوس تصمیم می‌گیرند که زمان را تغییر بدهند و به گذشته برگردند. با ساختن یک خط زمانی جدید آن‌ها به زمان دیگری سفر می‌کنند و با مشکلات عجیبی رو به رو می‌شوند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: تصورم این بود عشقی که به او حس می‌کردم متعلق به گذشته است و دختر احمق و تنهایی که هرگز نمی‌خواستم دوباره همان شوم. سعی کردم آن دختر و عشقی را که حس می‌کرد دفن کنم، همان‌طور که پیش‌ترسعی کرده بودم قدرتم را دفن کنم، اما نباید این اشتباه را دوباره تکرار کنم. اولین بار که وارد قلمروی سایه شدم از تاریکی و مرگ خودم می‌هراسیدم. حالا تاریکی دیگر برایم معنایی نداشت و می‌دانستم مرگ زودرس نیز می‌توانست همچون هدیه‌ای به شمار آید. این حقیقتی است پشت یک چهره‌ی جذاب و قدرت‌هایی اعجازگونه، حقیقتی که در فضای خالی و مرده‌ی بین ستارگان بود. سرزمین بایر و برهوتی که توسط هیولاهایی مخوف اشغال شده بود. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: قدرت آلینا استارکوف رشد کرده است. اما او و مل نمی توانند برای مدت طولانی از دشمنان خود پیشی بگیرند. تاریکی بیش از هر زمان دیگری مصمم است که جادوی آلینا را ادعا کند و از آن برای گرفتن تاج و تخت راوکان استفاده کند. آلینا که راه دیگری ندارد، از یک فرد بدنام کمک می گیرد و برای رهبری ارتش گریشا تصمیم می گیرد. آلینا تصور می‌کند، می‌تواند گذشته‌اش را فراموش کرده و از سرنوشتش بگریزد، ولی نمی‌تواند. مل امیدوار است برای حمایت از دختری که عاشقش است همه کارکرده باشد، ولی نکرده است. دارکلینگ، بسیار قدرتمندتر از پیش، تشنه انتقام است. او به آلینا نیاز دارد. به‌زودی آلینا باید بین کشورش، قدرتش و پسری که عاشقش است یکی را برگزیند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: آلینا فرصت زیادی ندارد. برای نابودی دارکلینگ باید مرغ آتش بی‌جا و مکان را هرچه سریع‌تر بیابد. قدرت دارکلینگ در حال افزایش است ولی ارتباطش با آلینا چگونه است؟ آیا آلینا می‌تواند از سلطه و چنگ او رهایی یابد؟ آیا می‌خواهد؟ مل تنها کسی است که آلینا می‌تواند در این دنیای کاملأ بی‌ثبات به او اعتماد داشته باشد، اما آیا پذیرش اتصال و ارتباط بین این دو می‌تواند مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین تصمیم باشد؟ 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: طوفان های مرگبار برای نسل ها سرزمین مینا را ویران کرده است. سیل تمام روستاها را با خود می برد، در حالی که جنگ های خونین بر سر منابع معدود باقی مانده به راه افتاده است. مردم معتقدند که خدای دریا که زمانی محافظ آنها بود، اکنون آنها را با مرگ و ناامیدی نفرین می کند. در تلاش برای دلجویی از او، هر سال یک دوشیزه زیبا به دریا می اندازند تا به عنوان عروس خدای دریا خدمت کند، به این امید که روزی "عروس واقعی" انتخاب شود و به این رنج پایان دهد. بسیاری بر این باورند که شیم چئونگ، زیباترین دختر دهکده - و معشوق جون برادر بزرگتر مینا - ممکن است عروس واقعی افسانه ای باشد. اما در شبی که قرار است چئونگ قربانی شود، جون به دنبال چئونگ به دریا می‌رود، حتی می‌داند که دخالت کردن حکم اعدام است. مینا برای نجات برادرش، به جای چئونگ خود را به آب می‌اندازد. مینا که به قلمرو روح، شهری جادویی از خدایان کوچکتر و جانوران افسانه ای، رفته، به دنبال خدای دریا می گردد، اما او را در خوابی مسحورآمیز می یابد. مینا با کمک یک مرد جوان مرموز به نام شین - و همچنین گروهی متشکل از شیاطین، خدایان و ارواح - تصمیم می گیرد تا خدای دریا را بیدار کند و یک بار برای همیشه به طوفان های قاتل پایان دهد. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: کتی، که حالا 31ساله است، کودکی خود را در مدرسه ای خصوصی به نام هیلشام گذراند؛ مدرسه ای در حومه ی خوش منظره ی یکی از شهرهای انگلیس و جایی که از کودکان در برابر دنیای بیرون از مدرسه محافظت می شد. کودکان هیلشام، با این فکر تربیت می شدند که آن ها خاص و استثنایی هستند و سلامت روحی و جسمی شان، نه تنها برای خودشان، بلکه برای جامعه ای که در آینده به آن وارد می شوند، بسیار مهم و حیاتی است. سال های زیادی کتی این گذشته ی رویایی را پشت سر گذاشته و فراموش کرده بود، اما وقتی دو نفر از دوستانش در هیلشام به زندگی او بازمی گردند، او مقاومتش در برابر این خاطرات را از دست می دهد. رمان هرگز ترکم مکن با سادگی فریبنده ی داستانش، به آرامی، طنین و عمق عاطفی فوق العاده ی خود را آشکار می سازد و جای خود را در زمره ی بهترین آثار ایشی گورو باز می کند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: در این اثر داستان زوجی را روایت می‌کند که ارتباط عاطفی خوبی با یکدیگر ندارند و پس از یک دهه زندگی مشترک، به بن‌بست رسیده‌اند. آن‌ها برای فرار از روزمره‌ها و کلیشه‌های زندگی‌شان راهی یک سفر ماجرجویانه به قصد طبیعت‌گردی شدند تا غبار کدورت‌ها را دور بریزند و رنگی تازه به زندگی‌شان بدهند. یک روز پیش از راهی شدن نوا و کلیر به سفری که با دوستان‌شان ترتیب داده بودند، فرزندشان به آن‌ها گفت به این سفر نروید! من خواب دیده‌ام که هیولایی شما را نابود می‌کند! آن‌ها این حرف را ناشی از تخیلات کودکانه فرزند خود می‌بینند و به این صحبت اعتنایی نمی‌کنند. روز سفر فرا می‌رسد و شش دوست که در حقیقت سه زوج بودند به قصد اقامت در جنگلی بکر و مرموز، شهر را ترک می‌کنند. پس از اتفاقات هولناکی که طی این روزها رخ می‌دهد، در نهایت درمی‌یابند که یک قاتل در میانشان است و از این جمع تنها یک زوج به خانه برمی‌گردند 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
ژانر: رده سنی: سرزمین سحرآمیز، مجموعه ‌ای از داستان ‌های تخیلی است که شخصیت‌ های اصلی آنها، نیل، اریک و جولی، مدام با حوادثی جادویی، مکان ‌هایی خطرناک، هیولاها و شرارت‌ ها رو به ‌رو می ‌شوند. 📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ