عظمت حضرت قاسم (ع)
قضایای كربلا قضایای روشنی است و سراسر این قضایا هم افتخارآمیز است، ولی ما آمده ایم چهره ی این حادثه تابناك تاریخی را تا این مقدار مُشوَّه كرده ایم! بزرگترین خیانت ها را ما به امام حسین علیه السلام كرده ایم.
اگر امام حسین علیه السلام در عالم ظاهر هم بیاید ببیند، به ما چه می گوید؟ می گوید: آن كه در آنجا بود كه این نیست؟ شما كه به كلی قیافه را تغییر داده و عوض كرده اید، آن امام حسینی كه شما در خیال خودتان رسم كرده اید كه من نیستم! آن #قاسم بن الحسنی كه شما در خیال خودتان رسم كرده اید كه آن برادرزاده ی من نیست! آن علی اكبری كه شما در مخیله ی خودتان درست كرده اید كه جوان با معرفت من نیست! آن یارانی كه شما درست كرده اید كه آنها نیستند، پس شما چه می گویید؟ !
ما آمده ایم قاسمی درست كرده ایم كه آرزویش فقط #دامادی بوده، آرزوی عمویش هم دامادی او بوده است. این را شما مقایسه كنید با قاسمی كه در تاریخ بوده است.
آن وقت (در شب عاشورا وقتی امام حسین (ع) خبر شهادت اصحابش را داد) همین نوجوانی كه ما این قدر به او ظلم می كنیم، آرزوی او را دامادی می دانیم، تاریخ می گوید خودش گفته آرزوی من چیست.
یك بچه ی #سیزده_ساله معلوم است در جمع مردان شركت نمی كند، پشت سر مردان می نشیند. مثل اینكه پشت سر نشسته بود و مرتب سر می كشید كه دیگران چه می گویند؟ وقتی كه امام فرمود همه ی شما كشته می شوید، این طفل با خودش فكر كرد كه آیا شامل من هم خواهد شد یا نه؟ با خود گفت آخر من بچه ام، شاید مقصود آقا این است كه بزرگان كشته می شوند، من هنوز صغیرم.
یك وقت رو كرد به آقا و عرض كرد: «وَ أَنَا فی مَنْ یُقْتَلُ؟ » آیا من جزء كشته شدگان هستم یا نیستم؟ حالا ببینید آرزویش چیست؟ آقا جوابش را نداد، فرمود: اول من از تو یك سؤال می كنم جواب مرا بده، بعد من جواب تو را می دهم. شاید (من این طور فكر می كنم) آقا مخصوصاً این سؤال را كرد و این جواب را شنید، خواست این سؤال و جواب پیش بیاید كه مردم آینده فكر نكنند این نوجوان ندانسته و نفهمیده خودش را به كشتن داد، دیگر مردم آینده نگویند این نوجوان در آرزوی دامادی بود، دیگر برایش #حجله درست نكنند، جنایت نكنند.
آقا فرمود كه اول من سؤال می كنم. عرض كرد: بفرمایید. فرمود: «كَیْفَ الْمَوْتُ عِنْدَكَ» ؟ پسركم، فرزند برادرم، اول بگو مردن، كشته شدن در ذائقه تو چه طعمی دارد؟ فوراً گفت: «اَحْلی مِن الْعَسَلِ» از عسل شیرین تر است؛ من در ركاب تو كشته بشوم، جانم را فدای تو كنم؟ اگر از ذائقه می پرسی (چون حضرت از ذائقه پرسید) از عسل در این ذائقه شیرین تر است، یعنی برای من آرزویی شیرین تر از این آرزو وجود ندارد. ببینید چقدر منظره تكان دهنده است!.
اینهاست كه این حادثه را یك حادثه ی بزرگ تاریخی كرده است كه تا زنده ایم ما باید این حادثه را زنده نگه بداریم، چون دیگر نه حسینی پیدا خواهد شد نه قاسم بن الحسنی.
این است كه این مقدار ارزش می دهد كه بعد از چهارده قرن اگر یك چنین حسینیه ای به نامشان بسازیم كاری نكرده ایم، و الّا آن كه #آرزوی_دامادی دارد، كه همه ی بچه ها آرزوی دامادی دارند، دیگر این حرفها را نمی خواهد، وقت صرف كردن نمی خواهد، پول صرف كردن نمی خواهد، برایش حسینیه ساختن نمی خواهد، سخنرانی نمی خواهد. ولی اینها #جوهره_انسانیت اند، مصداق «إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً» هستند، اینها بالاتر از #فرشته هستند.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 75-72.
#شهید_مرتضی_مطهری
#حضرت_قاسم
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
یاران دروغین امام حسین (ع)
اگر سید الشهداء علیه السلام بیاید و ببیند (او در عالم معنا كه می بیند، اگر در عالم ظاهر هم بیاید ببیند) چه می بیند؟ می بیند ما برای او اصحاب و یارانی ذكر كرده ایم كه او اصلاً یك چنین اصحاب و یارانی نداشته است. مثلاً در كتاب مُحرِق القلوب- كه اتفاقاً نویسنده اش عالم و فقیه بزرگی است ولی در این موضوعات اطلاع نداشته- نوشته است یكی از اصحابی كه در روز عاشورا از زیر زمین جوشید #هاشم_مرقال بود و یك #نیزه_هجده_ذرعی (تقریبا نه متر) هم دستش بود. آخر یك كسی هم گفته بود سنان ابن أنس كه به قول بعضی سر امام حسین را برید (بیشتر هم می گویند او سر حضرت را برید) نیزه ای داشت كه شصت ذرع (30 متر) بود. گفتند آخر نیزه ی شصت ذرعی كه نمی شود! گفت خدا از بهشت برایش فرستاده بود!
محرق القلوب نوشته است كه هاشم بن عتبه ی مرقال با نیزه ی هجده ذرعی پیدا شد. درحالی كه این هاشم بن عتبه از اصحاب حضرت امیر بوده و در بیست سال پیش كشته شده بود. برای امام حسین یارانی ذكر می كنیم كه نداشته است. #زعفر_جنّی جزء یاران امام حسین است؛ دشمنانی ذكر می كنند كه [امام چنین یاری ] نداشته است. در كتاب اسرار الشهاده نوشته است كه در كربلا #یك_میلیون_و_ششصد هزار نفر لشكر عمر سعد بود. آخر اینها از كجا پیدا شدند؟ اینها هم همه از كوفه بودند. مگر چنین چیزی می شود؟
در آن كتاب نوشته است امام حسین در روز عاشورا #سیصد_هزار_نفر را با دست خودش كشت. با بمبی كه روی هیروشیما انداختند، تازه شصت هزار نفر كشته شد. من چند روز پیش حساب كردم كه اگر فرض كنیم كه شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یك نفر كشته شود، سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. دیدند كه جور درنمی آید، چه بكنند؟ گفتند روز عاشورا هم #هفتاد_ساعت بود. [همچنین نوشته است ] حضرت أبو الفضل #بیست_و_پنج_هزار_نفر را كشت. حساب كردم شش ساعت و پنجاه و چند دقیقه و چند ثانیه وقت می خواهد اگر در هر ثانیه یك نفر كشته شده باشد. پس باور كنیم حرف این مرد بزرگ حاجی نوری را كه می گوید: امروز اگر كسی بخواهد بگرید، اگر كسی بخواهد ذكر مصیبت كند، بر مصائب جدیده ی أبا عبد اللّه باید بگرید، بر این دروغ هایی كه به أبا عبد اللّه علیه السلام نسبت داده می شود. اینها كه عرض می كنم نمونه های كوچكی است.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 71-70.
#شهید_مرتضی_مطهری
#یاران_دروغین
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
از خدمت همه اعضای محترم کانال مخصوصا دوستان عزیزم در این شبهای عزیز التماس دعای ویژه دارم.
دعا کنید خدا بخت ما را هم باز کنه.
نشان به آن نشان که فرمود: یا اخا! قد سئمت من الحیات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 معجزهها و ناگفتههای کرامتهای حضرت ابوالفضل(ع) از زبان کلیددار حرم قمربنیهاشم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#مکن_ای_صبح_طلوع
امشب شهادت نامه ی
عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان
این دشت دریا می شود
امشب کنار یکدگر،
بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان
چون قلب زهرا می شود..
#مكن_اى_صبح_طلـوع
امشبی را شه دین
در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش
زیر سم اسبان است
▪#مکن_ای_صبح_طلوع
امشب گرفته در میان
اصحاب،ثار الله را
فردا عزیز فاطمه
بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دین
باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان
این حلقه یغما میشود
▪اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
▪وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن
▪ِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن
▪ِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
▪عاشورای حسینی تسلیت باد
در واقعه ی تاریخی كربلا تحریفاتی صورت گرفته است، چه از نوع لفظی و چه از نوع تحریف معنوی، و همین تحریفها سبب شده است كه این سند بزرگ تاریخی و این منبع بزرگ تربیتی برای ما بی اثر و یا كم اثر بشود و احیاناً در مواقعی #اثر_معكوس ببخشد. عموم ما این وظیفه را داریم كه این سند مقدس را از این تحریفها كه آن را آلوده كرده است، پاك و منزه كنیم.
عوامل تحریف:
یک: اغراض دشمنان
همیشه اغراض دشمنان خود یك عاملی است برای اینكه حادثه ای را دچار تحریف كند. دشمن برای اینكه به هدف و غرض خودش برسد، تغییر و تبدیل هایی در متن تاریخ می دهد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ می كند .در حادثه ی كربلا هم این نوع از عامل دخالت داشت، یعنی دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. همان طوری كه در دنیا معمول است كه دشمنان، نهضتهای مقدس را به افساد و اخلال و تفریق كلمه و ایجاد اختلاف و امثال اینها متهم می كنند، #حكومت_اموی خیلی كوشش كرد برای اینكه چنین رنگی به نهضت حسینی بدهد.
از همان روز اول چنین تبلیغاتی شروع شد. ...شما یك نفر مورخ و یك نفر صاحب نظر را در دنیا پیدا نمی كنید كه این گونه اظهار نظر كرده و گفته باشد حسین بن علی، العیاذ بالله، قیام نابجایی كرد، آمد تا كلمه ی مردم را تفریق كند، اتحاد را از میان ببرد؛ خیر، این تحریف اثر نكرد كه نكرد. پس دشمن نتوانست در حادثه ی كربلا تحریفی ایجاد كند. در حادثه ی كربلا با كمال تأسف هرچه تحریف شده است، از ناحیه ی #دوستان است.
دوم: تمایل بشر به اسطوره سازی
عامل دوم، تمایل بشر است به #اسطوره_سازی و #افسانه_سازی. این هم باز در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. در بشر یك حس #قهرمان_پرستی هست، یك حسی هست كه درباره ی قهرمانهای ملی و قهرمانهای دینی افسانه می سازد. بهترین دلیلش این است كه مردم برای نوابغی مثل بوعلی سینا و شیخ بهائی چقدر افسانه جعل كردند!
....حاجی نوری، این مرد بزرگ، در #كتاب_لؤلؤ_و_مرجان انتقاد می كند، می گوید: برای #شجاعت_ابوالفضل در جنگ صفّین- كه اصل شركت حضرت هم معلوم نیست، اگر هم شركت كرده یك بچه ی پانزده ساله بوده است- نوشته اند أبو الفضل العباس مردی را پرتاب كرد به هوا، یكی دیگر را پرتاب كرد، یكی دیگر را، تا هشتاد نفر. هشتادمی را كه پرتاب كرد، هنوز اولی به زمین نیامده بود. اولی كه آمد به زمین دونیمش كرد، دومی را دونیم كرد، سومی را و. . . از این افسانه ها! .در حادثه ی كربلا، یك قسمت از تحریفاتی كه صورت گرفته است معلول حس اسطوره سازی است. مبالغه ها و اغراقهایی شده است. مخصوصاً اروپایی ها می گویند در تاریخ مشرق زمین [مبالغه و اغراق ] زیاد است، و راست هم می گویند.
#ملاّ_آقای_دربندی در #اسرار_الشهادة نوشته است عدد لشكریان #عمر_سعد سواره ی آنها ششصد هزار نفر بود، پیاده ی آنها دو كرور و مجموعشان یك میلیون و شش صد هزار نفر بود، همه هم اهل كوفه بودند. آخر كوفه مگر چقدر بزرگ بود؟ كوفه یك شهر تازه سازی بود. هنوز سی و پنج سال بیشتر از عمر كوفه نگذشته بود، چون كوفه را در زمان عمر بن الخطّاب ساختند و كوفه مركز سپاهیان اسلام بود. عمر دستور داد این شهر را در اینجا بسازند برای اینكه لشكریان اسلام در نزدیكی ایران یك مركزی داشته باشند. همه ی جمعیت كوفه معلوم نیست در آن وقت آیا به صد هزار نفر می رسیده یا نمی رسیده است. آن وقت یك میلیون و ششصد هزار نفر سپاهی در آن روز جمع بشود و حسین بن علی علیه السلام هم سیصد هزار نفر آنها را بكشد، این با عقل جور درنمی آید.
این حس اسطوره سازی خیلی كارها كرده است. ما كه نباید یك #سند_مقدس را در اختیار افسانه سازها قرار بدهیم. «وَ اِنَّ لَنا فی كُلِّ خَلَفٍ عُدولاً یَنْفونَ عَنّا تَحْریفَ الْغالینَ وَ انْتِحالَ الْمُبْطِلینَ» . ما وظیفه داریم اینها را از چنگ این افسانه سازها بیرون بیاوریم.حالا برای هرات هر كه هرچه می خواهد بگوید. اما برای حادثه ی عاشورا، حادثه ای كه ما دستور داریم هر سال آن را به صورت یك #مكتب زنده بداریم، آیا صحیح است كه در این داستان این همه افسانه وارد بشود؟ !
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 82-77.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
عامل سوم [تحریف واقعه عاشورا] یك #عامل_خصوصی است. این دو عاملی كه عرض كردم، یعنی غرضها و عداوتهای دشمنان و حس اسطوره سازی و افسانه سازی، در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. ولی در خصوص حادثه ی عاشورا یك عامل بالخصوصی هست كه این عامل سبب شده است كه در این داستان بالخصوص، جعل واقع بشود. آن عامل چیست؟ .پیشوایان دین از زمان پیغمبر اكرم و زمان ائمه ی اطهار دستور اكید و بلیغ داده اند كه باید نام حسین بن علی زنده بماند، باید #مصیبت_حسین بن علی هر سال تجدید بشود، چرا؟ بحث در این «چرا» است. این چه دستوری است در اسلام؟ چرا این همه ائمه ی دین به این موضوع اهتمام داشتند؟ چرا برای زیارت حسین بن علی این همه اهتمام و ترغیب است، این همه تشویق است؟ ما باید به این «چرا» دقت كنیم.
ممكن است كسی بگوید: «این برای این است كه #تسلی_خاطر ی برای حضرت زهرا باشد. » آیا این حرف #مسخره نیست كه بعد از هزار و چهار صد سال، هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟ در صورتی كه به نصّ خود امام حسین و به حكم ضرورت دین، بعد از شهادت امام حسین دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یكدیگر هستند. این چه حرفی است؟ ! مگر حضرت زهرا بچه است كه بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائماً به سر خودش بزند، گریه كند، بعد ما برویم به ایشان سرسلامتی بدهیم! این حرفها دین را خراب می كند.
حسین مكتب عملی در اسلام تأسیس كرد. حسین علیه السلام نمونه ی عملی قیام های اصلاحی است. خواستند #مكتب_حسین زنده بماند، خواستند حسین سالی یك بار با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور پیدا كند، فریاد كند: «أَ لا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقّاً». خواستند «اَلْمَوْتُ اَوْلی مِنْ رُكوبِ الْعارِ» (مرگ از زندگی ننگین بهتر است) برای همیشه زنده بماند. خواستند «لا اَرَی الْمَوْتَ اِلاّ سَعادَةً وَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلاّ بَرَماً» برای همیشه زنده بماند. زندگی با ستمكاران برای من خستگی آور است؛ مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست. خواستند آن جمله های دیگر حسین: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جِیدِ الْفَتاةِ» زنده بماند، «هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» زنده بماند. مردی كه می آید آنجا در مقابل یك دریا [انسان ] ، سی هزار نفر، می ایستد، آن طور مردانه، در حالی كه در نهایت شدت گرفتار است از ناحیه ی شخص خودش، از ناحیه ی خاندان خودش، مرد و مرد وار- كه چنین مردی دنیا به خودش ندیده است- و می گوید: «اَلا وَ اِنَّ الدَّعِیَّ بْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَكَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَی اللّهُ ذلِكَ لَنا وَ رَسولُهُ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ» ، خواستند اینها زنده بماند، مكتب حسین زنده بماند، #تربیت_حسینی زنده بماند، پرتوی از روح حسینی در این ملت بتابد.
فلسفه اش خیلی روشن است. گفتند نگذارید این حادثه فراموش بشود. حیات و زندگی شما بستگی به این حادثه دارد، انسانیت و شرف شما بستگی به این حادثه دارد، اسلام را با این وسیله می توانید خوب زنده نگه دارید.پس ترغیب كردند به این كه مجلس عزای حسینی را زنده نگه دارید. راست است عزاداری حسین بن علی واقعاً فلسفه دارد، واقعاً فلسفه ی صحیح دارد، فلسفه ی بسیار بسیار عالی هم دارد. هرچه ما در این راه كوشش كنیم، به شرط اینكه هدف این كار را تشخیص بدهیم به جاست. اما متأسفانه عده ای این را نشناختند، خیال كردند كه بدون اینكه مردم را به مكتب حسین علیه السلام آشنا كنیم، به فلسفه ی قیام حسینی آشنا كنیم، عارف به مقامات حسینی كنیم، همین قدر كه مردمی آمدند و نشستند و یك #گریه ای را نفهمیده و ندانسته كردند، دیگر #كفاره_گناهان است!
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 83-82.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
استفاده از وسیله ی نامقدس برای هدف مقدس
از این [مطلب ] یك مطلب بالاتری پیدا شد و آن این است كه عده ای آمدند گفتند #گریه_بر_امام_حسین ثوابش آن قدر زیاد است كه از هر وسیله ای برای این كار می شود استفاده كرد. یك حرفی را امروزی ها در آورده اند- در مكتب #ماكیاول و امثال او- كه می گویند #هدف_وسیله_را_مباح_میكند ؛ هدفت خوب باشد وسیله ات هرچه شد، شد. اینها هم گفتند: ما اینجا یك هدف مقدس و منزه داریم و آن گریستن بر امام حسین علیه السلام است.حالا این گریستن روی چه فلسفه ای است، كاری به آن ندارند؛ باید گریست. بسیار خوب، باید گریست. به چه وسیله بگریانیم؟ به هر وسیله كه شد. هدف كه مقدس است، وسیله هرچه شد، شد.
اگر یك #تعزیه های اهانت آور هم بسازیم درست است یا درست نیست؟ گفتند: اشكی جاری می شود یا جاری نمی شود؟ همین قدر كه اشك جاری می شود، هر كاری كردید كردید. شیپور بزنیم، طبل بزنیم، معصیت كاری كنیم، به بدن مرد لباس زن بپوشانیم، #عروسی_قاسم درست كنیم، جعل و تحریف كنیم. گفتند: در دستگاه امام حسین این حرفها مانعی ندارد. #دستگاه_امام_حسین علیه السلام از دستگاه دیگران جداست. اگر اینجا دروغ گفتی، بخشیده است؛ جعل كردی، بخشیده است؛ تحریف كردی، بخشیده است؛ شبیه سازی كردی، بخشیده است؛ به تن مرد لباس زن كردی، بخشیده است؛ هر گناهی كه اینجا كردی، بخشیده است. هدف خیلی مقدس است. در نتیجه یك افرادی در این قضیه دست به جعل و تحریف زده اند كه انسان تعجب می كند.
در ده پانزده سال پیش رفته بودم اصفهان. مرد بزرگی آنجا بود، مرحوم آقا شیخ محمد حسن نجف آبادی اعلی الله مقامه. من تازگی در جایی یك روضه ای شنیده بودم كه تا آن وقت نشنیده بودم و آن روضه خوان- كه اتفاقاً #تریاكی هم بود- این روضه را كه خواند، به قدری مردم را گریاند كه حد نداشت، و خیلی هم عجیب بود. داستان یك پیرزنی [است ] كه در زمان #متوكّل می خواهد به #زیارت_امام_حسین علیه السلام برود و آن وقت دستها می بریدند و چنین و چنان می كردند. این زن بارها می آید و خلاصه آخرش رساند به آنجا كه این زن را بردند در دریا انداختند تا او را غرق كنند. در همان حال این زن فریاد كرد: یا أبا الفضل العباس! عن قریب كه داشت غرق می شد، سواری آمد در همان دریا و گفت كه ركاب اسب مرا بگیر. ركابش را گرفت. پیرزن گفت تو چرا دستت را دراز نمی كنی؟ گفت آخر من دست در بدن ندارم. خیلی مفصل گفت و خیلی هم گریه گرفت.
من این را برای مرحوم آقا شیخ محمد حسن نجف آبادی نقل كردم. ایشان گفت كه بیا تاریخچه ی این [داستان ] را من به تو بگویم كه از كجاست. گفت یك روزی در اصفهان در حدود بازار و مدرسه ی صدر مجلس روضه ای بود كه بزرگترین مجالس اصفهان بود، حتی مرحوم حاج ملا اسماعیل خواجویی كه از علمای بزرگ اصفهان بود در آنجا شركت می كرد. (این قصه قبل از زمان ایشان بوده، ایشان هم از اشخاص معتبری نقل كردند. ) واعظی را اسم برد، از معاریف هم بود، گفته بود كه من در آن جلسه خاتِم بودم و قرار بود آخری باشم. منبری ها كه می آمدند، هنر خودشان را برای گریاندن مردم اعمال می كردند. هركس كه می آمد روی دست دیگری می زد، و بعد هم كه از منبر پایین می آمد، می نشست، می خواست هنر شخص بعد از خودش را ببیند. تا ظهر طول كشید. من دیدم هر كسی هر هنری داشت به كار برد، اشك مردم را گرفتند، فكر كردم من چه بكنم؟ همان جا نشستم و این قصه را جعل كردم. رفتم گفتم، كربلا كردم، بالا دست همه زدم. عصر همان روز وقتی كه رفتم در چهارسوق، مجلس روضه، دیدم آن كه قبل از من است، همین داستان را دارد بالای منبر می گوید، همین كه من پیش از ظهر جعل كردم. طولی نكشید كه در كتابها هم نوشتند و چاپ كردند.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 85-84.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
برای دسترسی به #فهرست خاطرات #شهدای_شهریور_ماه کانال می توانید از هشتگهای ذیل استفاده بفرمائید.♡
(فهرست به تدریج به روزرسانی میشود)
پاسداشت 10850 شهید شهریور ماه
✅#شهید_سید_علی_اندرزگو ( 2 شهریور)
❌#شهید_علی_قدوسی ؛ دادستان کل کشور (4 شهریور)
❌#شهید_ناصر_کاظمی فرمانده سپاه پاوه (6 شهریور)
❌#شهید_سید_محمد_باقر_حکیم (7 شهریور)
✅#شهید_محمد_علی_رجایی (8 شهریور)
✅#شهید_محمد_جواد_باهنر (8 شهریور)
❌#شهید_محمد_حسین_نواب (8 شهریور)
✅#امام_موسی_صدر (9 شهریور)
❌#شهید_الله_یار_جابری (10 شهریور)
❌#شهید_محمود_کاوه (11 شهریور)
✅#شهید_سید_اسد_الله_مدنی (20 شهریور)
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام♡
🇮🇷@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
این موضوع كه دستگاه حسینی یك دستگاه جدایی است و از هر وسیله ای برای گریاندن می شود استفاده كرد، این خیال، این توهم دروغ و غلط، یك عامل بزرگی شد برای جعل و تحریف. مرحوم حاجی نوری می گوید: اگر این حرف درست باشد كه هدف وسیله را مباح می كند، پس دیگر اساساً چیزی در دنیا باقی نمی ماند؛ من اینجور می گویم: یكی از هدفهای اسلامی #ادخال_سرور در قلب مؤمن است، یعنی انسان كاری بكند كه یك مؤمنی خوش حال بشود. این هست یا نه؟ می گوییم: بله. می گوییم هدف وسیله را مباح می كند؛ من برای اینكه فلان مؤمن خوش حال بشود، در حضورش غیبت می كنم چون از غیبت خیلی خوشش می آید. به من می گویند: داری گناه مرتكب می شوی! می گویم: خیر، هدف من مقدس است. من كه غیبت می كنم می خواهم كه او را سر گرم كرده باشم، می خواهم خوش حالش كرده باشم.
بالاتر، یك كسی یك زن بیگانه را می گیرد و می بوسد. می گوییم حرام است، چرا این كار را می كنی؟ می گوید: نه، من با این كار این خانم را خوش حال كردم. ادخال سرور در قلب مؤمن مستحب است. دیگر به زنا هم می شود گفت، به شراب هم می شود گفت، به لواط هم می شود گفت. می گوید این چه غوغایی است؟ ! این چه حرف شریعت خراب كنی است كه از هر وسیله ای جایز است برای گریاندن بر امام حسین استفاده كرد؟ به خدا قسم بر خلاف گفته ی امام حسین است.
امام حسین علیه السلام شهید شد كه اسلام بالا برود (وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ و آتَیْتَ الزَّكاةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ المُنْكَرِ وَ جاهَدْتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ) امام حسین كشته شد كه سنن و مقررات و #قوانین_اسلامی زنده شود، نه اینكه بهانه ای شود كه پا روی سنن اسلامی بگذارند. ما امام حسین را به صورت- العیاذ باللّه- #اسلام_خراب_كن درآورده ایم. امام حسینی كه ما در خیال خودمان درست كرده ایم اسلام خراب كن است.
حاجی نوری در كتابش نوشته است یكی از علمای نجف كه اهل یزد بود برای من نقل كرد، گفت من در جوانی یك سفری پیاده و از راه كویر به خراسان می رفتم. (شاید محرم بوده است. ) در یكی از دهاتِ حدود نیشابور و تربت مسجدی بود، من چون جایی نداشتم به مسجد رفتم. یك مردی آمد آنجا پیش نمازی كرد، مردم هم نماز خواندند. بعد رفت منبر برای مردم صحبت كند. یك وقت من با كمال تعجب دیدم كه فراش مسجد یك دامن سنگ آورد بالای منبر تحویل این آقا داد. حیرت كردم كه برای چیست؟ تا رسید به روضه و گریز. دستور داد چراغها را خاموش كردند. چراغها را كه خاموش كردند، دیدم شروع كرد به سنگ پراندن به مستمعین. فریاد آخ سرم، آخ دستم، آخ سینه ام بلند شد، غوغا شد. بعد چراغها را روشن كردند. دیدم سرها مجروح شده و باد كرده و مردم در حالی كه اشكشان می ریزد، بیرون می روند. رفتم سراغ او و گفتم آقا این چه كاری بود كردی؟ ! گفت من امتحان كرده ام، اینها با هیچ روضه ای گریه نمی كنند. چون گریه كردن بر امام حسین علیه السلام اجر و ثواب زیادی دارد و من دیدم راهش منحصر به این است كه با سنگ به سر اینها بزنم، از این راه اینها را می گریانم؛ چون هدف وسیله را مباح می كند. هدف، گریه بر امام حسین است و لو اینكه آدم یك دامن سنگ به سر مردم بزند! .
پس این یك عامل خصوصی در این قضیه بوده است كه در این جعلها و تحریفها دخالت داشته است.اینها بوده است كه انسان وقتی كه در تاریخ نگاه می كند، می بیند كه به سر این حادثه چه ها آورده اند! به خدا قسم حرف حاجی حرف راستی است. می گوید امروز اگر كسی بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبت هایش باید بگرید، بر این تحریفها و مسخها و دروغ ها باید بگرید.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 87-85.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وضعیّت اسفبار کودکان یمنی
شمارهگیری کد روی موبایل :
۱۲۱۲#*۷۲۴*
شماره کارت :
۵۰۲۲۲۹۱۹۰۰۰۵۶۶۵۴
درگاه اینترنتی:
http://enfaagh.iuuu.ir/fa/form_data/add/form_id=5
اتحادیه بینالمللی امتواحده
ملا حسین كاشفی و كتاب «روضة الشهداء»
كتابی است معروف به نام #روضة_الشهداء از ملا حسین كاشفی. حاجی فرموده بود كه این داستان #زعفر_جنّی و داستان #عروسی_قاسم ، اول بار در كتاب این مرد آمده است.
حقیقت این است كه من این كتاب را ندیده بودم. خیال می كردم در آن یكی دو تا از این حرفهاست. بعد كه این كتاب را- كه به فارسی هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است- [خواندم دیدم از این داستانها زیاد است. ] ملا حسین كاشفی مردی است كه واعظ هم هست، اتفاقاً این بی انصاف مرد باسوادی هم بوده است، كتابهایی هم دارد، صاحب انوار سهیلی [است ] كه خیلی عبارت پردازی كرده و می گویند كلیله و دمنه را خراب كرده است. به هر حال مرد باسوادی بوده است.
تاریخش را كه انسان می خواند، معلوم نیست كه او شیعه بوده یا سنی، و مثل اینكه اساساً یك مرد #بوقلمون صفتی هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یك شیعه ی صد در صد متصلّبی نشان می داده و در میان سنی ها خودش را حنفی نشان می داده است. اصلاً اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مركز تشیّع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب در تشیّع. اینجا كه در میان سبزواریها بود، یك شیعه ی صد در صد شیعه بود. بعد می رفت هرات. (می گویند شوهر خواهر عبد الرحمن جامی یا باجناق او بود. ) آنجا كه می رفت، به روش اهل تسنن بود.
این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذكر مصیبت می كرد. كتابی نوشته است به فارسی. اولین كتابی كه در مرثیه به فارسی نوشته شده همین كتاب روضة الشهداء است كه در پانصد سال پیش نوشته شده است، چون وفات كاشفی در 910، اوایل قرن دهم، بوده است و این كتاب یا در اواخر قرن نهم هجری نوشته شده است یا در اوایل قرن دهم. قبل از این كتاب مردم به منابع اصلی مراجعه می كردند.
شیخ مفید (رضوان اللّه علیه) ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است. ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه كنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. [در] تواریخ اهل تسنن، طبری نوشته است، ابن اثیر نوشته است، یعقوبی نوشته است، ابن عساكر نوشته است، خوارزمی نوشته است.
من نمی دانم این بی انصاف چه كرده است! من وقتی این كتاب را خواندم، دیدم حتی اسمها جعلی است؛ یعنی در میان اصحاب امام حسین اسمهایی را می آورد كه اصلاً چنین آدمهایی وجود نداشته اند؛ در میان دشمن ها اسم هایی می برد كه همه جعلی است؛ داستانها را به شكل #افسانه در آورده است. چون این كتاب اولین كتابی بود كه به زبان فارسی نوشته شد، [مرثیه خوانها] كه اغلب بی سواد بودند و به كتابهای عربی مراجعه نمی كردند، همین كتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است كه امروز مجلس عزاداری امام حسین را ما «روضه خوانی» می گوییم. در زمان امام حسین #روضه_خوانی نمی گفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان امام حسن عسكری هم روضه خوانی نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضی هم روضه خوانی نمی گفتند، در زمان خواجه نصیر الدین طوسی هم روضه خوانی نمی گفتند.
از پانصد سال پیش به این طرف اسم این كار شده «روضه خوانی» . روضه خوانی یعنی خواندن كتاب روضة الشّهداء، همان كتاب دروغ. از وقتی كه این كتاب در دست و بالها افتاد، دیگر كسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نكرد و شد افسانه سازیِ روضة الشهداء خواندن. ما شدیم روضه خوان، یعنی روضة الشهداء خوان، یعنی افسانه ها را نقل كردن و به تاریخ امام حسین توجه نكردن.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 88-87.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
ملا آقای دربندی و «اسرار الشهادة»
گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اُخْری » ؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم #ملا_آقای_دربندی پیدا شد. تمام حرفهای #روضة_الشهداء را به اضافه ی یك چیزهای دیگر، همه را یكجا جمع كرد كه دیگر وا ویلاست! واقعاً به اسلام باید گریست.
حاجی نوری نوشته اند: ما در درس مرحوم حاج #شیخ_عبد_الحسین_تهرانی بودیم- كه مرد بسیار بزرگواری و استاد حاجی نوری بوده است- و از محضر ایشان استفاده می كردیم، یك سید روضه خوانی اهل حِلّه آمد و یك كتاب مقتلی به ایشان نشان داد كه ایشان ببینند معتبر هست یا معتبر نیست. این كتاب نه اول داشت و نه آخر، فقط یك جایش نوشته بود كه تألیف فلان ملاّی جبل عاملی از شاگردان صاحب معالم است. مرحوم آقا شیخ عبد الحسین این كتاب را گرفت كه مطالعه كند. اولاً در احوال آن عالم نگاه كرد، دید چنین كتابی به نام او ننوشته اند. ثانیاً خود كتاب را مطالعه كرد، دید #مملوّ_از_اكاذیب است. به آن سیّد گفت این كتاب همه اش دروغ است، مبادا این كتاب را بیرون بیاوری، یا از این كتاب چیزی نقل كنی كه جایز نیست و اساساً این كتاب از آن عالم نیست، مطالبش هم همه دروغ است.
حاجی می نویسد همین كتاب به دست صاحب اسرار الشهادة افتاد، از اول تا آخرش را نقل كرد.
اینها گریه دارد، خدا می داند گریه دارد. این حكایت را هم برایتان نقل كنم، كه تأثرآور است.
باز ایشان نقل می كنند، نوشته اند یك مردی رفت خدمت مرحوم صاحب مقامع [آقا محمد علی، پسر مرحوم وحید بهبهانی] و گفت من دیشب خواب وحشتناكی دیدم. گفت چه خواب دیدی؟ گفت: خواب دیدم كه با این دندانهای خودم گوشتهای بدن امام حسین علیه السلام را دارم می كَنم.
این مرد عالم لرزید، سرش را پایین انداخت، یك مدتی فكر كرد، گفت: شاید تو مرثیه خوان هستی؟ گفت: بله آقا.
گفت: دیگر بعد از این یا اساساً #مرثیه_خوانی را ترك كن یا از كتابهای معتبر نقل كن. تو با این دروغ هایت داری #گوشت_بدن_امام_حسین را با این دندان های خودت می كَنی. این لطف خدا بوده كه لااقل در این رؤیا به تو نشان بدهد.
اگر كسی تاریخ عاشورا را بخواند، می بیند از زنده ترین و مستندترین و پرمنبع ترین تاریخ هاست. ما احتیاجی [به این دروغها] نداریم. حالا گذشته از این كه اصلاً دروغ جعل كردن كار غلطی است، احتیاجی نیست، آن قدر راست هست كه همانها را اگر بگوییم كافی است.
مرحوم آخوند خراسانی می گفته است اینهایی كه دنبال روضه ی نوِ نشنیده هستند بروند روضه های راست را پیدا كنند كه آنها را احدی نشنیده است؛ و این طور است.
باز عرض كردم، خطبه هایی كه امام حسین در مكه و در حجاز به طور كلی، در بین راه و در كربلا خوانده است، خطابه هایی كه اصحابش خوانده اند، سؤال و جوابهایی كه با حضرت شده است، نامه هایی كه میان ایشان و دیگران مبادله شده است، نامه هایی كه میان خود دشمنان مبادله شده است، علاوه بر نقل كسانی كه حاضر وقعه ی عاشورا بوده اند، چه از دشمنان و چه از دوستان، [همه ی اینها جزئیات این حادثه را روشن كرده است. ]
سه چهار نفر از دوستان امام حسین بودند كه جان به سلامت بیرون بردند. از جمله غلامی است به نام عَقبة بن سمعان (یا عُقبة بن سمعان) و این مرد از مكه همراه امام بود و وقایع نگار قضیه ی كربلا بوده است از لشكریان ابا عبد الله. در روز عاشورا هم گرفتار شد ولی چون گفت غلام هستم، آزادش كردند. این مرد وقایع را نوشته است.
مرد دیگری است به نام #حمید_بن_مسلم كه وقایع نگار لشكر عمر سعد بوده است، او هم نوشته است. همچنین دیگران كه حاضر وقعه بوده اند، نوشته اند.
یكی از حاضرین وقعه شخص امام زین العابدین علیه السلام است. ایشان خودشان از حاضرین وقعه بودند. تمام جزئیات را از اول تا آخر [شاهد] بوده اند و همه ی قضایا را نقل كرده اند. نقطه ی ابهامی در تاریخ امام حسین وجود ندارد.
پس بیاییم #توبه كنیم، واقعاً باید توبه كنیم. بیاییم از این جنایت و خیانتی كه نسبت به ابا عبد الله الحسین علیه السلام و اصحاب بزرگوارش و یارانش و خاندانش مرتكب می شویم و همه ی افتخارات اینها را از میان می بریم، توبه كنیم و پس از این، طور دیگری باشیم كه از این مكتب تربیتی استفاده كنیم.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 91-88.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
تحریف معنوی در نهضت امام حسین (ع)
اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی كنیم، چگونه تحریف می كنیم؟ حوادث و قضایای تاریخی، از یك طرف علل و انگیزه ها دارد، از طرف دیگر منظور و هدفها دارد.
تحریف یك حادثه ی تاریخی به این است كه یا علل و انگیزه های آن حادثه را چیزی بگوییم غیر از آنچه كه بوده است و یا هدف و منظور را طوری تفسیر كنیم غیر از آنچه كه بوده است.
در حادثه ی تاریخی عاشورا كه از یك طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظورهای عالی، ما مسلمانها، ما شیعیان حسین بن علی تحریف كردیم، همان طوری كه معاویة بن ابی سفیان جمله ی پیغمبر را كه در باره ی عمار فرمود: «تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» تحریف كرد؛(وقتی شامی ها می آمدند اعتراض می كردند، می گفتند معاویه چه می گویی؟ ما عمار را كشتیم! و پیغمبر فرمود: «تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْباغِیَةُ» .می گفت اشتباه كرده اید؛ درست است، پیغمبر فرمود كه عمار را آن فئه ی سركش، طایفه ی سركش، لشكر سركش می كشد، ولی عمار را كه ما نكشتیم! می گفتند: ما كشتیم، لشكریان ما كشتند. می گفت: نه، عمار را علی كشت كه او را به اینجا آورد و موجبات كشتنش را فراهم كرد. هركس كه می آمد اعتراض می كرد، معاویه و عمرو عاص با چنین توجیهی ذهن او را راضی می كردند و او را به لشكر برمی گرداندند. ) یعنی حسین یك انگیزه ای داشت، ما چیز دیگری برایش تراشیدیم؛ حسین هدف و منظور خاصی داشت، ما یك هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم.
حسین می گوید من نهضت كردم برای #امر_به_معروف، برای اینكه دین را زنده كنم، برای اینكه با مفاسد مبارزه كنم. نهضت من یك نهضت اصلاحی اسلامی است. ما آمدیم یك چیز دیگری گفتیم.
دو تا تحریف معنوی بسیار عجیب و ماهرانه در اینجا كردیم. (نمی دانم بگویم ماهرانه یا جاهلانه) . یك جا گفتیم حسین بن علی قیام كرد كه كشته بشود برای اینكه #كفاره_گناهان_امّت باشد، كشته شد برای اینكه گناهان ما آمرزیده شود. حالا اگر بپرسند آخر این در كجاست؟ خود حسین چنین چیزی گفت؟ پیغمبر گفت؟ امام گفت؟ چنین حرفی را چه كسی گفت؟ می گوییم ما به این حرفها چه كار داریم؟ امام حسین كشته شد برای اینكه گناهان ما بخشیده شود.
نمی دانیم كه این فكر را ما از دنیای مسیحیت گرفته ایم. ملت مسلمان خیلی چیزها را ندانسته از دنیای مسیحیت بر ضد اسلام گرفت. یكی همین است. یكی از اصول معتقَدات مسیحی مسأله ی [به ] صلیب رفتن مسیح است برای اینكه فادی باشد. الآن «الفادی» لقب مسیح است. این از نظر مسیحیت جزء متن مسیحیت است. می گویند عیسی به دار رفت و این به دار رفتن عیسی كفاره ی گناه امت شد، یعنی گناهان خودشان را به حساب عیسی می گذارند. فكر نكردیم این حرف مال دنیای مسیحیت است و با روح اسلام سازگار نیست، با سخن حسین سازگار نیست.
به خدا قسم #تهمت به ابا عبد الله است. واللّهِ اگر كسی در روز ماه رمضان روزه داشته باشد و این حرف را به حسین بن علی نسبت بدهد و بگوید شهادت حسین برای چنین كاری بود و از او نقل كند، روزه اش باطل است. دروغ بر حسین است. ابا عبد الله كه برای #مبارزه_با_گناه كردن قیام كرد، ما گفتیم قیام كرد كه سنگری برای گنهكاران بشود. ما گفتیم حسین یك #شركت_بیمه تأسیس كرد، بیمه ی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه كردم. در عوض چه می گیرم؟ شما برای من اشك بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران می كنم، اما شما هرچه می خواهید باشید، ابن زیاد باشید، عمر سعد باشید.
ما می گوییم یك ابن زیاد در دنیا كم بود، یك عمر سعد در دنیا كم بود، یك سنان بن انس در دنیا كم بود، یك خولی در دنیا كم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیها الناس هرچه می توانید بد باشید كه من بیمه ی شما هستم!
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 103-98.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
🔴 پیام رهبر انقلاب در پی اهانت یک نشریه فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اعظم
✔️ حضرت آیتاللهخامنهای در پیامی، اهانت اخیر یک نشریه فرانسوی به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را محکوم کردند.
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمهتعالی
گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریّهی فرانسوی در اهانت به چهرهی نورانی و قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) بار دیگر عناد و کینهی شرارتبار دستگاههای سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعهی مسلمانان را آشکار ساخت.
🔹بهانهی آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوامفریبانه است.
🔹 سیاستهای عمیقاً ضدّ اسلامی صهیونیستها و دولتهای استکباری عامل اینگونه حرکتهای دشمنانه است که هر چند یکبار بُروز مییابد.
🔹این حرکت در این برههی زمانی میتواند، نیز به انگیزهی منصرف کردن ذهن ملّتها و دولتهای غرب آسیا از نقشههای شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند. ملّتهای مسلمان بویژه کشورهای غرب آسیا، ضمن حفظ هوشیاری در مسائل این منطقهی حسّاس، باید هرگز دشمنیهای سیاستمداران و سردمداران غربی نسبت به اسلام و مسلمین را فراموش نکنند.
والله غالب علی امره
سیّدعلی خامنهای
۹۹/۶/۱۸
شرایط تقدس یك نهضت
#اولین_شرط تقدس یك نهضت این است كه منظور و هدف آن نهضت، شخصی و فردی نباشد، بلكه كلی، نوعی، انسانی باشد. یك وقت یك كسی نهضت می كند به خاطر شخص خودش. یك وقت كسی نهضت می كند به خاطر اجتماع، به خاطر انسانیت، به خاطر حقیقت، به خاطر حق، به خاطر توحید، به خاطر عدالت و مساوات، نه به خاطر خودش، و در واقع به خاطر همه ی انسانها. در آن وقتی كه او نهضت می كند، دیگر خودش، خودش به عنوان یك فرد نیست، اوست و همه ی انسانهای دیگر. به همین جهت كسانی كه در دنیا، حركاتشان، اعمالشان، نهضت هایشان به خاطر شخص خودشان نبوده است، بلكه به خاطر بشریت بوده است، به خاطر انسانیت بوده است، به خاطر حق و عدالت و مساوات بوده است، به خاطر توحید و خداشناسی و ایمان بوده است، همه ی افراد بشر آنها را دوست دارند.
همه می گویند: «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» . همین طوری كه پیغمبر فرمود: «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» ما اینطور می گوییم: «حُسَیْنٌ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْ حُسَیْنٍ» چرا؟ می گوییم برای اینكه حسین در 1328 سال پیش برای ما و به خاطر ما و به خاطر همه ی انسانهای عالم قیام كرد؛ قیامش قیام مقدس و پاك بود و از منظورهای شخصی بیرون بود.
#شرط_دوم اینكه قیامی مقدس باشد این است كه آن قیام با یك بینش و درك قوی و با یك بصیرت نافذ توأم باشد؛ یعنی چه؟ یك وقت هست مردمی، اجتماعی، خودشان در غفلتند، بی خبرند، نمی فهمند، جاهلند؛ یك آدمی پیدا می شود بصیر، چیزفهم، با درك، درد این مردم را از خود این مردم صد درجه بهتر می فهمد، دوای این مردم را از خود این مردم بهتر می فهمد. در وقتی كه دیگران هیچ نمی فهمند و هیچ چیزی را درك نمی كنند، در ظاهر هم نمی بینند و به اصطلاح آن چیزی را كه مردم دیگر در آینه نمی بینند او در خشت خام می بیند، قیام و نهضت می كند. پنجاه سال می گذرد، تازه ملت بیدار می شوند كه فلان شخص قیام كرد، حركت كرد، فلان اقدام را كرد، نهضت كرد چون منظورهای مقدسی داشت، ولی ما در سی سال پیش و پدران ما در پنجاه سال پیش ارزش این [كار] را درك نمی كردند.
نهضت حسینی چنین نهضتی است. امروز است كه ما درست می فهمیم حكومت یزید یعنی چه، معاویه چه كرد و نقشه ی امویها چه بود؟ ولی صدی نود و نه ملت مسلمان در آن روز درك نمی كردند، مخصوصاً با نبودن وسائل اطلاعاتی كه امروز هست و در گذشته نبود. همان مردم مدینه درك نمی كردند. مردم مدینه روزی فهمیدند یزید چه كسی است و خلافت یزید یعنی چه كه حسین بن علی كشته شد. بعد كه حسین بن علی كشته شد، اینها تكان خوردند: چرا حسین بن علی كشته شد؟
یك هیئت اعزامی از اكابر مردم مدینه به شام فرستادند. در رأسشان مردی است به نام عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه. اینها وقتی فاصله ی میان مدینه و شام را طی كردند و به دربار یزید رفتند و مدتی ماندند، تازه فهمیدند قضیه از چه قرار است. وقتی كه برگشتند مردم گفتند چه دیدید؟ گفتند: این قدر ما به شما بگوییم در مدتی كه ما در شام بودیم می گفتیم خدایا نكند كه از آسمان به سر ما سنگ ببارد. گفتند چه خبر بود؟ گفتند ما با خلیفه ای روبرو شدیم كه شراب را علنی می خورد، قمار می كرد، سگبازی می كرد، یوزبازی می كرد، میمون بازی می كرد، حتی با محارم خودش هم زنا می كرد. بعد برای اینكه ثابت كنند كه از روی حقیقت می گفتند، همان عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه هشت پسر داشت، رو كرد به مردم مدینه و گفت مردم مدینه! من چیزی فهمیدم، شما قیام بكنید یا نكنید من قیام می كنم و لو با همین هشت پسر خودم باشد، و همین طور هم بود، در قیام حرّه علیه یزید، این هشت پسرش را قبل از خودش [به میدان] فرستاد و شهید شدند، بعد خود این مرد شهید شد.
این عبد الله بن حنظله ی غسیل الملائكه سه سال پیش از آن، كه ابا عبد الله از مدینه خارج می شد، آن روزی كه حسین می گفت: «وَ عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» (من می دانم اگر یزید خلافت اسلامی را به دست بگیرد چه بر سر اسلام می آید) كجا بود؟ آن روز نبود؛ باید حسینی كشته بشود، جهان اسلام تكان بخورد تا تازه آقای عبد اللّه بن حنظله ی غسیل الملائكه و صدها نفر دیگر مثل او در مدینه و در كوفه و در جاهای دیگر چشمهایشان را بمالند و باز كنند، بگویند حسین حق داشت كه چنین حرفی زد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 101-99.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/