در #عملیات_والفجر_هشت با حمید رضا آشنا شدم. مردی جذاب، شوخ طبع و شجاع بود.
مدتی بود که حمید رضا دنبال #ذره_بین می گشت. در چند روز مرخصی هم نتوانسته بود پیدا کند. یک بار که چادرمان آتش گرفت، همه وسایل از جمله دوربین های مان سوخت. ذره بین دوربین های سوخته را با اجازه برداشت. متوجه شدم با ذره بین لانه #مورچه ها را نگاه می کند و آیات #سوره_نمل را می خواند و گریه می کند.
یک روز بغلش کردم و بوسیدم. گفتم: اگر شهید شدی شفاعتم می کنی؟ گفت: حتما. وقتی از هم جدا شدیم، خیلی از او دور نشده بودم که صدای گلوله ای آمد. بر گشتم. حمید رضا پر کشیده بود.
#شهید_حمید_رضا_جعفر_زاده
#سیره_اعتقادی_شهدا
#توحید_و_اخلاص_بندگی
راوی: حمید شفیعی
#کتاب_رندان_جرعه_نوش ؛ خاطرات حمید شفیعی، نویسنده و راوی: حمید شفیعی، تدوین گر: محمد دانشی، ناشر: سماء قلم، نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۴؛ صفحه 153-154.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
یادداشتی از #شهید_احمدرضا_احدی با عنوان بگذار گریه کنم...
"دنیا همه اش غرور است ,خودنمایی است، ریاست. دنیا همه اش شرک است, آن هم این دنیای اعمال ما.
وقتی همه چیز حتی محبت ها و عداوت ها برای خدا شد, وقتی که غم ها و شادی ها برای خدا شد, وقتی که سکوت و فریاد ها برای خدا بود, وقتی همه اش خدایی بود نه شیطانی، دنیا جلوه اش عوض می شود . اما حالا که این طور نیست.
دنیا همه اش کجی است؛ همه اش شرک است ما همه دروغگوئیم. در گفته هایمان در تعریف هایمان دم از #شهادت می زنیم؛ اما در میدان جنگ پایمان می لرزد.
اما دروغ می گوئیم . وقتی در کارها عشق به خدا بود,دنیا عوض می شود. این همه رنج ها که می کشی , این همه زخم ها که می خوری ,این همه نا ملایمات که می بینی اگر برای خدا نباشد هیچ است هباء است.
گفتنت ,شنیدنت,رفتن و امدنت ,بودن و نبودنت, خندیدن و گریستنت ,خوشحال وغمگین شدنت,فریادت ,سکوتت کدامش برای خداست ؟
هیچ کس نیست هیچ چیز نیست, در میقات وجود خسی هم نیست .همه اش خداست ,همه چیز خداست. دوستی ها , عداوت ها, حرکات و سکنات ,همه چیز و همه چیز از خداست .هر خوبی ,هر قوه ای و هر موثر در وجودی هست ,خداست."
دربندی خان عراق
64/5/26
#دست_نوشته_شهیدان
#سیره_اعتقادی_شهدا
#توحید_و_اخلاص_بندگی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/