eitaa logo
برش‌ ها
412 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
452 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
احمد تشنه شهادت و همیشه نگران مردن در بستر بود. همیشه می گفت: نمی خواهم به غیر از وارد آن دنیا شوم. یک روز قبل از حادثه با احمد رفتیم دفتر عزیز جعفری. احمد بعد از آنکه جزئیات سقوط هواپیمای سی 130 ارتش را تشریح کرد، رو به من کرد و گفت: جعفر برایم دعا کن شهید شوم. با دل گرفتگی گفتم: تو حالا حالا ها باید خدمت کنی . وقتش که برسد شهید می شوی. عزیز جعفری خطاب به احمد گفت: دعا کن شهید شویم؛ اما نه با هواپیما و ماشین. احمد گفت: من فقط شهید شوم؛ حالا به هر طریق که باشد قبول است. فردا وقتی اخبار ضد و نقیض سقوط هواپیمای احمد را شنیدم، زنگ زدم به سردار رشید. گفت: احمد رفت پیش ؛ در نوزدهمین سالگرد عملیات کربلای پنج. راوی: سردار حسین علایی و سردار محمد جعفر اسدی ؛ یادداشت هایی درباره شهید احمد کاظمی/ خاطره نگار: محمد مهدی بهدار وند/ نشر شهید کاظمی/ نوبت چاپ: اول-تابستان 1405؛ صفحه 20 و 52. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بیدار بشوید یک قدری! این تلاش های احمقانه‌ای که اینها می‌کنند، خیال می‌کنند که به مجرد اینکه این افراد لایق را بردند از بین، ملت ما دیگر می‌رود کنار، در ملت ما افراد لایق هست و می‌آید جای آنها. آنها برای همین وارد شده بودند در جبهه، در این صحنه‌ها و ملت ما هم برای شهادت وارد شده است در صحنه.‌ اگر بنا بود که به مجرد اینکه یک امری واقع می‌شد ناگوار، ما کنار می‌رفتیم و ملت کنار می‌رفت، این از اول نمی‌آمد در صحنه. ملتی که بچه چند ساله‌اش با موتورسیکلت می‌زند به تانک و زیر تانک می‌رود، این به کشته شدن یک نفر یا دو نفر یا صد نفر یا هزار نفر کنار می‌نشیند؟! اینها باید به عدد افراد این ملت، به عدد افراد جوان و رزمنده این ملت بمب تهیه کنند، و الّا یک بمبی دزدکی زیر یک منزل گذاشتن و یک نفر، چند نفر ابرار را، چند نفر اشخاص متعهد به اسلام را، فداکار را از بین بردن، که ملت را از بین نمی‌برد. ملت یک دریای بزرگی است و این دریای بزرگ هست و به جای اشخاصی که از صحنه آنها با شهادت بیرون می‌روند و جنایتکاران آنها را از صحنه بیرون می‌کنند، به جای آنها باز افراد می‌آیند و این سیل خروشان هست تا اینکه را و سایر کشورهایی که می‌خواهند ما را طعمه کنند، قطع طمع همه آنها را بکنند. (هشتم تیرماه 1360) سخنرانی در جمع اعضای ستاد جهاد سازندگی (ره)، جلد14، صفحه ۵۱۸ تا ۵۲۸. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.bor
فاصله بین شوش تا #فکه یک ساعت و نیم است. در صندلی های عقب بین حسن و مجید نشسته بودم. محید همیشه یک قرآن جیبی همراهش بود و در هر فرصتی تلاوت می کرد. توی این فاصله داشت #سوره_فجر را حفظ می کرد. قرآنش را داد دست من و گفت: ببین درست می خوانم؟ من داشتم حفظ هایش را کنترل می کردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (27-30)»، رسیدیم به فکه. مجید به حسن گفت: نمی دانم چرا آیات آخر سوره را نمی تونم حفظ کنم. گیر دارد. نمی دانم گیرش چیست؟ حسن با خنده گفت: می دانی گیرش چیست؟ گیرش یک #ترکش است. گیرش یک لقمه #شهادت است. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست. راست می گفت حسن. گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصی های خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فکه با هم نوش جان کردند. #شهید_مجید_بقایی #سیره_عبادی_شهدا #حفظ_قرآن_شهدا راوی: مرتضی صفاری #کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 300-299. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
امام خمینی (ره): کسی که را زندگی دانست برای خودش، زندگی ابدی دانست برای خودش، این در مقابل غیر می‌ایستد و آخر نفس را می‌کشد و می‌کند. اما آن کسی که نظرش به همین زرق و برق و مادیات است و اصلًا ایمانی در قلبش نیست، آن البته از آنجا صدا بلند می‌شود، در تهران فرار می‌کند. امام خمینی (ره)؛ 23 خرداد 1358 ؛ سخنرانی در جمع درجه داران پادگانهای تبریز. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
روحانی قبلی گردان به خاطر عدم توجه رزمنده ها به سخنانش و صحبت در حین سخنرانی، ناراحت شده و رفت. علی شد امام جماعت و سخنران. بعد از نماز وقتی صحبتهایش شروع شد، باز بچه ها در حال صحبت بودند. گفت: نمی خواهم حرف های تکراری بزنم. می خواهم حرف هایی بزنم که وقتی دچار شک و تردید شدید و در فراموشاندن می کوشد، به دادتان برسد. بعد از سخنرانی برای تجدید وضو وقت هست، اگر کسی هم حرف مهمی دارد بیرون صحبت کند و برای نماز دوم بیاید. در آخر هم روضه حضرت رقیه (س) را خواند. فردا شب دیگر جایی در سالن نبود و عدهّ ای هم بیرون نشسته بودند. ، نویسنده و ناشر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۵؛ ص 113-114. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
محمد هادی شدیدا مراقبت چشمش بود. چه در زمانی که نوجوان بود و در #فلافل فروشی جوادین کار می کرد و چه در زمانی که مهاجرت به نجف کرد، و برای لوله کشی به خانه برخی از اهل نجف می رفت، مراقب چشمش بود. برش اول: در ان اواخر اقامت در ایران که در #حوزه_علمیه حاج ابوالفتح خان درس می خواند، رفتم دیدنش. موقع برگشت قرار شد باهم برگردیم. در مسیر برگشت چند خانم بد #حجاب را دید، با صدای بلند گفتک خواهرم حجابت را حفظ کن. در مسیر گفت: دیگ راز اینجا خسته شده ام. این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد. بعد از سفر #کربلا دیگر دوست ندارم توی خیابان بروم. من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی از چیزها را از دست می دهد. چشم گناهکار لایق #شهادت نمی شود. برش دوم: این اواخر وقتی می آمد ایران، در خیابان ها احساس راحتی نمی کرد و #چفیه اش را روی صورتش می انداخت. می گفت: از وضعیت حجاب خانم ها خیلی ناراحتم و در رفت و آمدها نمی توانم سرم را بالا بگیرم. معتقد بود اگر به نامحرم نگاه کند،از لحاظ معنوی خیلی عقب می افتد و راه شهادت بسته می شود. برش سوم: یک روز باهم از سامرا رفتیم بغداد. از من پرسید: وضعیت حجاب در #بغداد چطور است؟ گفتم: مثل تهران. گفت: برای رسیدن به شهادت باید از خیلی گناهان گذشت. باید مراقب چشم خودمان باشیم تاتوفیق شهادت را ازدست ندهیم. بعد چفیه اش را روی صورتش انداخت. در کل مدتی که بغداد بودیم،همین طور بود تا اینکه از شهر به سمت نجف خارج شدیم. #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری #سیره_تهذیبی_شهدا #نگاه_به_نامحرم #راهکار_شهادت #کتاب_پسرک_فلافل_فروش ؛صفحات: 19، 54، 60-61، 69، 89، 132. @boreshha
فرازی از وصیت نامه شهید حسن غازی اصفهانی: " " رفتن برای ماندن است و یافتن بقا در فناست و رسیدن به حضور دائمی، به قیمت غیبت موقت [است]. آن کس که است و کشته محبت، جامه تن بر روحش تنگ است و هر لحظه آمادگی رهایی و پرواز دارد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
سیب سرخی سر نیزه ست دعا کن من نیز این چنین کال نمانم، به برسم ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی ا زوصیت نامه شهید رحمت الله کرد نیرسی: #شهادت مرگی است که عاشق به #لقاء_الله آگاهانه آن را می پذیرد، مرگی نیست که کسی تحمیل کند بر عاشق . من خود را لایق این مقام (شهادت) نمی دانم و چنین هم می باشد؛ زیرا اگر داشتم تا به حال توفیق آنرا می یافتم. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #وصیت_نامه_شهید_رحمت_الله_کرد_نیرسی #شهید_رحمت_الله_کرد_نیرسی #شهادت_طلبی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
امام خمینی (ره): این قدرت خداست که به همه حس فداکاری داد و را برای خودشان فوز دانستند و پیش قدم شدند. برای ملتی که شهادت فوز عظیم است، برای ملتی که بچه خردسال و پیرمرد بزرگ آرزوی شهادت می‌کنند، باز حساب حسابگران باطل در می‌آید. ما شهادت را برای خودمان حیات می‌دانیم. دوستان ما شهادت را برای خودشان زندگی می‌دانند. مکتب این طور است. این مکتب اسلام است که شهادت را زندگی می‌داند. این مکتب اسلام است که این بچه را پیش من می‌نشاند و از حلقوم او می‌شنویم که ما برای شهادت حاضریم. این مکتب اسلام است. با مکتب اسلام ستیزه نکنید، نمی‌توانید بکنید. سخنرانی در جمع پرسنل شهربانی، و پاسداران نمونه کمیته منطقه نه تهران‌/ صحیفه امام جلد7، صفحه 190. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اي كه سرمستي زصهباي از دل و جان بشنو آواي شهيد شمع آسا گرچه ما خود سوختيم عالم حق را ولي افروختيم گشته از ، سرخ گر دامان ما ماند ليكن نام جاويدان ما اي كه مي‌خواهيد فخر نام ما بشنويد از جان و دل پيغام ما تا نپيماييد راه اتحاد بر شما راه ظفر مسدود باد پيروي بايد ز آل الله كر دست هر دژخيم را كوتاه كرد روي سلطاني به درگاه حسين گر طالبي راه حسين شاعر: ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید علی صیاد شیرازی: پروردگارا؛ رفتن در دست توست. من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم كه از تو باید بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده ات بجنگم تا به فیض #شهادت برسم. #وصیت_نامه_شهدا #وصیت_نامه_موضوعی #وصیت_نامه_شهید_علی_صیاد_شیرازی #شهید_علی_صیاد_شیرازی #شهادت_طلبی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اثر چه بسیار خون ها در محیط هایی ریخته می شود كه چون فقط جنبه ی خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است كه از نیروی مردم و ملت می كاهد و نفس ها بیشتر در سینه ها حبس می شود. اما هایی در دنیا هست كه به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد. شما در حالت فرد امتحان كرده و دیده اید كه بعضی از اعمال است كه قلب انسان را مكدّر می كند ولی بعضی دیگر از اعمال است كه قلب انسان را روشن می كند، صفا و جلا می دهد. این حالت عیناً در اجتماع هم هست. بعضی از پدیده های اجتماعی، روح اجتماع را تاریك و كدر می كند، ترس و رعب در اجتماع به وجود می آورد، به اجتماع حالت بردگی و می دهد، ولی یك سلسله پدیده های اجتماعی است كه به اجتماع صفا و نورانیت می دهد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می گیرد، جرأت و به او می دهد. بعد از شهادت امام حسین یك چنین حالتی به وجود آمد، یك رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امام حسین علیه السلام با حركات قهرمانانه ی خود، روح مردم مسلمان را زنده كرد، احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان عثمان و تمام دوره ی معاویه بر روح جامعه ی اسلامی حكم فرما بود، تضعیف كرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل كرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی داد. او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت كه بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت كرد. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 44-43. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید علی سیفی نسب: بارالها! قسم به عظمت خودت، اگر نبود اميدواري‌ام به رحمتت، هرگز آرزوي و لقايت را نمي كردم. زيرا از اعمال خود با خبر بودم و مي دانستم كه هرگز لايق اين نعمت بزرگ نبودم، ولي همين قدر مي دانم كه هر چند گناهان من زياد باشد، ولي عفو و بخشش بيكران تو، از گناهان من بسي عظيم و بزرگتر است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
یادداشتی از با عنوان بگذار گریه کنم... "دنیا همه اش غرور است ,خودنمایی است، ریاست. دنیا همه اش شرک است, آن هم این دنیای اعمال ما. وقتی همه چیز حتی محبت ها و عداوت ها برای خدا شد, وقتی که غم ها و شادی ها برای خدا شد, وقتی که سکوت و فریاد ها برای خدا بود, وقتی همه اش خدایی بود نه شیطانی، دنیا جلوه اش عوض می شود . اما حالا که این طور نیست. دنیا همه اش کجی است؛ همه اش شرک است ما همه دروغگوئیم. در گفته هایمان در تعریف هایمان دم از می زنیم؛ اما در میدان جنگ پایمان می لرزد. اما دروغ می گوئیم . وقتی در کارها عشق به خدا بود,دنیا عوض می شود. این همه رنج ها که می کشی , این همه زخم ها که می خوری ,این همه نا ملایمات که می بینی اگر برای خدا نباشد هیچ است هباء است. گفتنت ,شنیدنت,رفتن و امدنت ,بودن و نبودنت, خندیدن و گریستنت ,خوشحال وغمگین شدنت,فریادت ,سکوتت کدامش برای خداست ؟ هیچ کس نیست هیچ چیز نیست, در میقات وجود خسی هم نیست .همه اش خداست ,همه چیز خداست. دوستی ها , عداوت ها, حرکات و سکنات ,همه چیز و همه چیز از خداست .هر خوبی ,هر قوه ای و هر موثر در وجودی هست ,خداست." دربندی خان عراق 64/5/26 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مرگى است كه انسان با توجه به خطرات احتمالى يا ظنّى يا يقينى فقط به خاطر و انسانى و به تعبير قرآن «فى سبيل اللَّه» از آن استقبال كند. شهادت دو ركن دارد: يكى اينكه در راه خدا و فى سبيل اللَّه باشد؛ هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فداى هدف نمايد. ديگر اينكه صورت گرفته باشد. معمولًا در مورد شهادت، جنايت هم هست؛ يعنى عملى كه از جهت انتسابش به مقتول شهادت است و مقدس است، از جهت انتسابش به قاتل جنايت و پليدى است... ، ج‏24، ص: 449. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
به حكم اينكه عملى و اختيارى است و در راه هدفى است و از هرگونه انگيزه خودگرايانه منزه و مبراست، تحسين‏انگيز و افتخارآميز است و عملى قهرمانانه تلقى مى‏شود. در ميان انواع مرگ و ميرها تنها اين نوع از مرگ است كه از حيات و زندگى، برتر و مقدس تر و عظيم تر و فخيم تر است. پس شهادت، قداست خود را از اينجا كسب مى‏كند كه فدا كردن آگاهانه تمام هستى خود است در راه هدف مقدس. ، ج‏24، ص: 449-452. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
يكى از خصوصياتى كه در تاريخ صدر اسلام مشهود است، روحيه خاصى است كه در بسيارى از مسلمين صدر اول ديده مى‏شود. من نمى‏دانم نام اين روحيه را چه بگذارم؟ فكر مى‏كنم رساترين تعبير است. در رأس همه اين افراد على عليه السلام است. خودش مى‏فرمايد: وقتى كه اين آيه كريمه نازل شد: «الم. احَسِبَ النّاسُ انْ يُتْرَكوا انْ يَقولوا امَنّا وَ هُمْ لايُفْتَنونَ» دانستم كه تا رسول خدا در ميان ماست فتنه نازل نمى‏شود. از رسول خدا پرسيدم كه اين چه فتنه‏اى است؟ فرمود: يا على! فتنه‏اى است كه امت من بعد از من دچار آن مى‏گردند. گفتم: آيا شما در روز احُد آنگاه كه گروهى از مسلمين شهيد شدند و من از شهادت محروم شدم و اين امر بر من گران آمد، به من نفرموديد كه مژده بدهم به تو، شهادت تو در پيش است؟ فرمود: همين طور است، تو در پيش دارى. اكنون بگو در آن وقت صبرت چگونه خواهد بود؟ گفتم: يا رسول اللَّه! اينجا جاى صبر نيست، جاى و سپاس است. آنگاه پيغمبر راجع به فتنه‏اى كه بعد حادث خواهد شد، به من توضيحاتى داد. اين است معنى نشاط شهادت. على به اميد شهادت زنده بود. اگر اين اميد را از او مى‏گرفتند، خيرى در زندگى نمى‏ديد، زندگى برايش بى‏معنى و بى‏مفهوم بود. ما مردم به زبان، بسيار «على على» مى‏گوييم. اگر با حرف، كارها درست شود از ما شيعه‏تر در دنيا نيست، اما اگر تشيع، حقيقتى باشد- كه هست- و اگر تشيع به معنى على‏مآبى و على‏گونگى باشد كار خيلى مشكل است و همين، يك نمونه است. ، ج‏24، ص: 457-456. ✂️@boreshha
شهيد چه مى‏كند؟ تنها كارش اين نيست كه در مقابل دشمن مى‏ايستد، يا دشمن را مى‏زند يا از دشمن مى‏خورد؛ اگر تنها اين بود، بايد بگوييم آن وقتى كه از دشمن مى‏خورد و خونش را مى‏ريزند، خونش هدر رفته. نه، هيچ وقت هدر نمى‏رود، خون شهيد به زمين نمى‏ريزد. خون شهيد هر قطره‏اش تبديل به صدها قطره و هزارها قطره، بلكه به دريايى از خون مى‏گردد و در پيكر اجتماع وارد مى‏شود. لهذا پيغمبر فرمود: ما مِنْ قَطْرَةٍ احَبُّ الَى اللَّهِ مِنْ قَطْرَةِ دَمٍ فى سَبيلِ اللَّهِ. هيچ قطره‏اى در مقياس حقيقت و در نزد خدا از قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست. تزريق خون است به پيكر اجتماع؛ اين شهدا هستند كه به پيكر اجتماع و در رگهاى اجتماع- خاصه اجتماعاتى كه دچار كم‏خونى هستند- خون جديد وارد مى‏كنند. ، ج‏24، ص: 462-463. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اولياءاللَّه در دو صورت و در دو مورد است كه از خواستن صرف‏نظر مى‏كنند: يكى آنگاه كه احساس كنند وضعى دارند كه ديگر هرچه بمانند توفيق بيشترى در طاعت نمى‏يابند؛ برعكس به جاى تكامل، تناقص مى‏يابند. على بن الحسين عليه السلام مى‏فرمايد: الهى وَ عَمِّرْنى مادامَ عُمْرى بِذْلَةً فى طاعَتِكَ فِاذا كان مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ فَاقْبِضْنى الَيْكَ. خدايا مرا عمر عطا كن مادام كه عمرم صرف طاعت بشود. اگر بناست زندگيم چراگاه شيطان گردد، مرا هرچه زودتر به سوى خود ببر. صورت دوم، است. اولياءاللَّه مرگ به صورت شهادت را بلاشرط از خدا طلب مى‏كنند، زيرا شهادت هر دو خصلت را دارد: هم عمل و است- بلكه همان طور كه از حديث نبوى نقل كرديم هر عمل نيكى در نردبان تكامل، بالاتر هم دارد جز شهادت- و از طرف ديگر به جهان ديگر است كه امرى محبوب و مطلوب و مورد آرزوى اولياءاللَّه است. اين است كه مى‏بينيم مثلًا على عليه السلام آنگاه كه مى‏بيند مرگش به صورت شهادت نصيبش شده، از خوشحالى در پوست نمى‏گنجد. على عليه السلام در فاصله ضربت خوردن تا وفات فرمودند: به خدا قسم هيچ امر مكروه و خلاف انتظارى براى من رخ نداده است. همان رخ داده كه مى‏خواستم؛ به آرزوى خود كه شهادت است رسيدم. مثَل من مثَل كسى است كه شب تاريك در جستجوى آب در صحرايى مى‏گردد و ناگاه چاه آبى و يا سرچشمه‏اى پيدا مى‏كند. مثَل من مثَل جوينده‏اى است كه به مطلوب خود نائل شده باشد. مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏24، ص: 470-471. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha
♥️امام خمینی (ره): «رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله‌ای است که با قلب کوچک❣خود که ارزشش از صد‌ها زبان و قلم‌ ما بزرگ‌تر است با نارنجک💥خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت نوشید.» ✨روز نوجوان و بسیج دانش‌آموزی گرامی باد 🌹 ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا)👇🏻 🇮🇷@boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
🔺یک لقمه ترکش! 🔹در فاصله یک ساعت و نیمه بین شوش تا فکه، روی صندلی های عقب بین حسن و مجید نشسته بودم. مجید همیشه یک قرآن جیبی همراهش بود و در هر فرصتی تلاوت می کرد. توی این فاصله داشت را حفظ می کرد. 🌀قرآنش را داد دست من و گفت: ببین درست می خوانم؟ 🍁 من داشتم حفظ هایش را کنترل می کردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (27-30)»، رسیدیم به فکه. 🔸مجید به حسن گفت: نمی دانم چرا آیات آخر سوره را نمی تونم حفظ کنم. گیر دارد. نمی دانم گیرش چیست؟ 🔷حسن با خنده گفت: می دانی گیرش چیست؟ گیرش یک است. گیرش یک لقمه است. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست. ▪️راست می گفت حسن. گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصی های خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فک، ساعتی بعد از این مکالمه، با هم نوش جان کردند. راوی: مرتضی صفاری ؛ صفحه 300-299. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺راهکار شهادت 🔹حسن می گفت: «با جمعی از فرماندهان سپاه رسیدیم خدمت حضرت آیت الله بهاء الدینی و از مشکلات اداره امور جنگ گفتیم. ایشان فرمودند:«ما در ایران یک طبیب داریم که شفا دهنده همه دردهاست. چرا حاجت های خود را از (ع) نمی خواهید؟!». 🔸بعد از زیارت ایشان رفتیم، خدمت امام رضا (ع). یاد جمله آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که بهتر از چیزی نیست که از حضرتش بخواهم و خواستمش». ⚡️هنوز یک هفته از این زیارت نورانی نگذشته بود که امام رضا (ع) همه دردهای حسن را با شهادت التیام بخشید. (ع) (ع) ▫️راوی: محمد گلزاری 📚 ۳؛ خاطرات عشق شهدا به امام رضا (ع)؛صفحه ۵۵ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پاسخی کوتاه و کامل به یک شبهه مشهور ⁉️ چرا آرزوی می‌کنید؟! ♨️ بمانی و خدمت کنی بهتر است یا نباشی؟! 🎙حجت الاسلام راجی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🌹نامه شهیدمدافع حرم محسن حججی به امام رضا (علیه‌السلام) بسم الله النور، النور... به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا(ع) از :غلام رو سیاه، گنهکار 🌹سلام آقای خوبم از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم. 🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون... 🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم. 🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم... 🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست... 🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید... 🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و را امضاء کن. 🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)... 🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن. آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند. 🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم ضامنم باش ای رضا مانند آهو دِه پناهم... آقای من... مرا از درگاهت ناامید نکن الهی رضاً به رضاک لامعبود سواک دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6 حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه 01:34 بامداد محسن حججی