eitaa logo
برش‌ ها
411 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
452 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
دوشنبه دوم آبان ۱۳۶۷بود که در کمپ ملحق تکریت بودیم. ظهر ستوان فاضل وارد کمپ شد. ولید و سعد که مقداری شکلات دستشان بود کنار ستوان فاضل ایستاده بودند. ستوان فاضل گفت: رئیس القاعد به مناسبت دوازدهم ربیع الاول صلی الله علیه و آله و سلم برای شما فرستاده او حتی به اسرای جنگی هم فکر می کند رئیس القائد صدام حسین این شکلات‌ها را شخصا دستور داده برای اسرا بیارن. به دستور او شکلات ها را بین بچه‌های بازداشتگاه تقسیم کردند رامین حضرت زاد که آدم باهوشی بود گفت: شکلات ها رو نخورید. نگه دارید برای روز تولد پیامبر اکرم بدیم به خود عراقی ها. سی چهل نفر از بچه‌ها شکلاتها را به رامین دادیم. دلم برای خوردن شکلات ها لک می زد. برای ما که مدتها شکلات نخورده بودیم، خوردن آن شکلات ها لذت داشت. رامین شکلاتها را نگه داشت. شنبه هفتم آبان ۱۳۶۷ تکریت کمپ ملحق امروز هفتم ابان 67، قرار بود رامین حضرت زاد سراغ نگهبان ها برود و به آنها شکلات تعارف کند. رامین رفت نگهبان ها تعجب کردند می دانستند این همان شکلات هایی است که چند روز قبل به مناسبت دوازدهم ربیع‌الاول به اسرا داده بودند. چند نفرشان خوردند ولید از رامین پرسید به چه مناسبتی این شکلاتها رو آوردی؟ رامین گفته بود به مناسبت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. رامین برای اینکه عصبانیت ولید حامد و موذن درجه‌دار استخباراتی را کم کند گفت: دوازدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت شیعه است ما توی تقویم سالانه مون هفته ای داریم به نام . این هفته از روز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به روایت اهل سنت شروع میشه و تا میلاد پیامبر اکرم به روایت شیعه ادامه داره. این هفته برای برای اینکه دشمنان نتونند تفرقه بین ما به وجود بیارن. موذن به رامین گفته بود: رهبر شما با همین تدبیرش تونست حکومت شاه رو سرنگون کنه و و شوروی رو عصبانی کنه. کتاب ، یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق چاپ شصت و دوم# صفحات صفحه ۳۹۶ و ۳۹۷و ۴۰۴ و ۴۰۵. @boreshha
بزرگداشت در زندان های عراق باز نشر به خاطر اهمیت و مناسبت👇
دوشنبه دوم آبان ۱۳۶۷بود که در کمپ ملحق تکریت بودیم. ظهر ستوان فاضل وارد کمپ شد. ولید و سعد که مقداری شکلات دستشان بود کنار ستوان فاضل ایستاده بودند. ستوان فاضل گفت: رئیس القاعد به مناسبت دوازدهم ربیع الاول صلی الله علیه و آله و سلم برای شما فرستاده او حتی به اسرای جنگی هم فکر می کند رئیس القائد صدام حسین این شکلات‌ها را شخصا دستور داده برای اسرا بیارن. به دستور او شکلات ها را بین بچه‌های بازداشتگاه تقسیم کردند رامین حضرت زاد که آدم باهوشی بود گفت: شکلات ها رو نخورید. نگه دارید برای روز تولد پیامبر اکرم بدیم به خود عراقی ها. سی چهل نفر از بچه‌ها شکلاتها را به رامین دادیم. دلم برای خوردن شکلات ها لک می زد. برای ما که مدتها شکلات نخورده بودیم، خوردن آن شکلات ها لذت داشت. رامین شکلاتها را نگه داشت. شنبه هفتم آبان ۱۳۶۷ تکریت کمپ ملحق امروز هفتم ابان 67، قرار بود رامین حضرت زاد سراغ نگهبان ها برود و به آنها شکلات تعارف کند. رامین رفت نگهبان ها تعجب کردند می دانستند این همان شکلات هایی است که چند روز قبل به مناسبت دوازدهم ربیع‌الاول به اسرا داده بودند. چند نفرشان خوردند ولید از رامین پرسید به چه مناسبتی این شکلاتها رو آوردی؟ رامین گفته بود به مناسبت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. رامین برای اینکه عصبانیت ولید حامد و موذن درجه‌دار استخباراتی را کم کند گفت: دوازدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت شیعه است ما توی تقویم سالانه مون هفته ای داریم به نام . این هفته از روز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به روایت اهل سنت شروع میشه و تا میلاد پیامبر اکرم به روایت شیعه ادامه داره. این هفته برای برای اینکه دشمنان نتونند تفرقه بین ما به وجود بیارن. موذن به رامین گفته بود: رهبر شما با همین تدبیرش تونست حکومت شاه رو سرنگون کنه و و شوروی رو عصبانی کنه. کتاب ، یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق چاپ شصت و دوم# صفحات صفحه ۳۹۶ و ۳۹۷و ۴۰۴ و ۴۰۵. @boreshha
هدایت شده از برش‌ ها
دوشنبه دوم آبان ۱۳۶۷بود که در کمپ ملحق تکریت بودیم. ظهر ستوان فاضل وارد کمپ شد. ولید و سعد که مقداری شکلات دستشان بود کنار ستوان فاضل ایستاده بودند. ستوان فاضل گفت: رئیس القاعد به مناسبت دوازدهم ربیع الاول صلی الله علیه و آله و سلم برای شما فرستاده او حتی به اسرای جنگی هم فکر می کند رئیس القائد صدام حسین این شکلات‌ها را شخصا دستور داده برای اسرا بیارن. به دستور او شکلات ها را بین بچه‌های بازداشتگاه تقسیم کردند رامین حضرت زاد که آدم باهوشی بود گفت: شکلات ها رو نخورید. نگه دارید برای روز تولد پیامبر اکرم بدیم به خود عراقی ها. سی چهل نفر از بچه‌ها شکلاتها را به رامین دادیم. دلم برای خوردن شکلات ها لک می زد. برای ما که مدتها شکلات نخورده بودیم، خوردن آن شکلات ها لذت داشت. رامین شکلاتها را نگه داشت. شنبه هفتم آبان ۱۳۶۷ تکریت کمپ ملحق امروز هفتم ابان 67، قرار بود رامین حضرت زاد سراغ نگهبان ها برود و به آنها شکلات تعارف کند. رامین رفت نگهبان ها تعجب کردند می دانستند این همان شکلات هایی است که چند روز قبل به مناسبت دوازدهم ربیع‌الاول به اسرا داده بودند. چند نفرشان خوردند ولید از رامین پرسید به چه مناسبتی این شکلاتها رو آوردی؟ رامین گفته بود به مناسبت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. رامین برای اینکه عصبانیت ولید حامد و موذن درجه‌دار استخباراتی را کم کند گفت: دوازدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت هفدهم ربیع الاول میلاد پیامبر به روایت شیعه است ما توی تقویم سالانه مون هفته ای داریم به نام . این هفته از روز میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به روایت اهل سنت شروع میشه و تا میلاد پیامبر اکرم به روایت شیعه ادامه داره. این هفته برای برای اینکه دشمنان نتونند تفرقه بین ما به وجود بیارن. موذن به رامین گفته بود: رهبر شما با همین تدبیرش تونست حکومت شاه رو سرنگون کنه و و شوروی رو عصبانی کنه. کتاب ، یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق چاپ شصت و دوم# صفحات صفحه ۳۹۶ و ۳۹۷و ۴۰۴ و ۴۰۵. @boreshha
برش‌ ها
🔺وقتی حاج قاسم خودش را سنی می خواند. 🔹بدون اینکه شعار دهد، در عمل قائل و عامل به #وحدت_بین_شیعه_و_س
🔺برش دوم: 💢در آزادی بوکمال مقرمان خانه یکی از اهالی بود که به امان خدا رها کرده بود. وقتی می خواستیم حاج قاسم دست به قلم شد تا از صاحب خانه برای تصرف بدون اجازه خانه اش عذرخواهی کند. ▫️«صاحب خانه عزیز و محترم ▫️سلام علیکم. 🔹من برادرتان قاسم سلیمانی هستم…. من شیعه هستم و تو سنی هستی؛ ولی ماهم به شکلی سنی هستیم. چون به سنت رسول خدا (ص) اعتقاد داریم و انشاء الله سعی می کنیم به راه و روش او عمل کنیم. 🔅تو هم به جهتی شیعه هستی؛ چون اهل بیت (ع) را دوست داری. من از قرآن کریم و کتاب صحیح بخاری و کتاب های دیگری که در خانه تان بود فهمیدم متدین هستید. 🔸اولا از شما می خواهم عذر ما را بپذیرید. چون بدون اجازه از خانه تان استفاده کرده ایم. ثانیا اگر خسارتی به خانه تان زده ایم حاضر هستیم بهای آن را بپردازیم… بنده در خانه‌ شما نماز خواندم و دو رکعت نیز به نیت شما خواندم و برای عاقبت‌به‌خیری‌تان دعا کردم. محتاج دعای شما فرزند و برادرتان سلیمانی». 🌀با اینکه داشت برای آنها می جنگید و آنها باید ممنون حاج قاسم می شدند که جانش را برای آنها به خطر انداخته، انگار دلش آرام نگرفت. باز هم دلش آرام نشد. در آخر نامه اضافه کرد: 🔷« اگر فکر می‌کنید بنده یا ما به خاطر استفاده‌ بی‌اجازه از خانه‌تان مدیون شما هستیم، این شماره‌ی بنده در ایران است. خواهش می‌کنم با ما تماس بگیرید و بنده حاضرم هر درخواستی داشته باشید انجام دهم. » بعد هم شماره تلفنش را پایین برگه سمت چپ نوشت. ▫️راوی: شیخ جابر رجبی (نماینده عصائب اهل الحق در ایران) 📚 ؛ گذری بر زندگی و رزم شهید حاج قاسم سلیمانی. نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی. ناشر: حماسه یاران. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۸٫ ؛ صفحات ۷۲ و ۱۹۲-۱۹۳. ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺مبارزه با تفکر شیعه انگلیسی 🔹می گفت:«نجف که بودم، سخت خودم را سرگرم درس و بحث کرده بودم و از حاشیه ها دوری می کردم. چند وقتی بود که یک نفر روحانی نما آمده بود در جمع طلبه و گویا تنهاترین وظیفه اش ایجاد تفرقه بین شیعیان بود. 🔸در هر بحثی مطلب به آیت الله خامنه ای می کشاند و همه کاسه و کوزه ها را سر ایشان می شکست و می گفت اگر شعار مرگ بر آمریکای ایرانی ها نبود، آنها کاری به ایران نداشتند. 🌀 خیلی جلوی خودم را گرفتم که چیزی بهش نگویم. هر چه سند از خیانت انگلیسی ها و آمریکایی در عراق ارائه کردم او مرغش یک پا داشت. ⚡️فردا هم دوباره آفتابی شد و دوباره بحث را کشاند به ولایت فقیه و شروع کرد به توهین به مقام معظم رهبری. من تذکر لسانی داده بودم، اما افاقه نکرده بود. برای برخورد عملی استخاره کردم. خیلی خوب آمد. 🍁هر چه با زبان خوش تذکر دادم فتیله توهین ها را کشید بالا. بسم الله را گفتم و تا می خورد زدمش. همان شد که دیگر در آن جمع طلبه ها آفتابی نشد. طلبه های دیگر این روی من را تا آن موقع ندیده بودند، خیلی تعجب کردند. برای آنها توضیح دادم که عالم نمایی چندین در انگلیس راه اندازی کرده و تنهاترین کاری که می کند ایجاد وهن در بین شیعه و اختلاف در بین فرق اسلامی است. ؛ صفحه ۷۲-۷۳٫ ؛ صفحات ۱۵۵-۱۶۰. ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺آب به آسیاب دشمن! 🔹سوریه که بودیم در روستایی مستقر بودیم که اکثر اهالی آن اهل سنت بودند و اسم خلیفه اول و دوم در سرتاسر دیواره های مسجد کاشی کاری شده بود. 🔸چند نفر از رزمندگان کج سلیقه رفته بودند بالای پشت بام مسجد و اذان شیعه را از بلندگو برای اهالی سنی پخش کرده بودند و می خواستند کاشی کاری ها را بشکنند. ⚡️سید اصغر تا شنید بر آشفت و به آنها گفت: «جبهة النصرة در تمامی سوریه علیه ما تبلیغات می کنند که می خواهیم سوریه را بگیریم و همه اهل سنت را از بین ببریم. الان شما دارید آب به آسیاب دشمن می ریزید». 🍁 «مگر نه این است که مقام معظم رهبری در مسئله وحدت بین شیعه و سنی حساس هستند و مخالف هر گونه اقدام وحدت شکن. این کار شما خلاف وحدت است. اگر مقام معظم رهبری را به ولایت قبول دارید در عمل نشان دهید». 🌀آن قدر گفت که آنها را از رو برد. 📚 ؛ خاطرات روحانی شهید مدافع حرم سید اصغر فاطمی تبار؛ نوشته: اعظم محمد پور. ناشر: خط مقدم، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۷٫ صفحه ۱۹۰. ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir