شخصی در مسیر یک نانوایی نشسته بود و از شدت ضعف گریه می کرد. مرد خسیسی #نان به دست به او رسید و از علت گریه اش جویا شد. گفت: از شدت #گرسنگی گریه ام گرفته. مرد هم نشست کناارش و شروع کرد به گریه کردن.
نفر سومی که از مسیر می گذشت، با دیدن دو نفر گریان تعجب کرد.
از نفر اولی پرسید برای چه گریه می کنی؟
گفت: گرسنه ام.
از نفر دومی پرسید: تو برای چه گریه می کنی؟
گفت برای گرسنگی او.
گفت: #مردک شیرین عقل! یکی از نان هایت را به او بده تا مشکل حل شود. تو هم برو پی کارت.
گفت: اگر تا شب بخواهی برایش گریه می کنم؛ اما یک لقمه از نانم را به او نمی دهم.
این داستان وصف حال برخی از #سلبریتی های ماست. در این شرایطی که کشور از نظر فکری و اقتصادی و امنیتی درگیر #کروناست، طرف آمده به قول خودش برای انگیزه دادن به مردم و پرستاران #چالش_رقص راه انداخته.
کسی نیست به این آقا بگوید که این چالش شما که نان و آب، ماسک و مواد ضد عفونی مردم نمی شود. اگر خیلی مردی، بیا مثل همان طلابی که رفته اند توی دل بیمارستان ها و به بیماران مبتلا خدمات رسانی می کنند، خدمت کن. این قدر هم ازت بر نمیاد، مبلغی را بگذار وسط و از اعتبارت استفاده کن اقلام مورد نیاز را تهیه کن و به #بیمارستان ها برسان.
شما #ابر_چالش_رقص هم که درست کنی، مشکل حل نمی شود. مشکل با یک جو #مردانگی و شجاعت حل می شود.
می ترسم اینقدر از این چالش ها درست کنی، تو #سیاه_چالش گیر کنی هزار تا انسان عاقل هم نتوانند کاری برایت بکنند.
جمله آخر هم اینکه: الا بذکر الله تطمئن القلوب. #آرامش واقعی در یاد خدا و توسلات و اذکار است نه در این ابر چالش های دل خوش کنک. وگر نه این کارهای بچه گانه علاوه بر اینکه آرامش را به کادر درمانی بر نمی گردانند، نمکی هم می شود بر زخم های خانواده های داغدار در این بحران.
#نیش_نوشت ؛ نوشته های پراکنده
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/