💡احسایی به سوی عتبات
▪️تا ۲۰ سالگی در زادگاه خود اقامت داشت، در این مدّت تنها از دو عصفور، شیخ احمد بحرانی دمستانی و شیخ موسی پسر کاشف الغطاء حضور یافت.
پیروان احسایی میگویند که شیخ احمد از غالب اساتیدش چون سید مهدی بحرالعلوم اجازه روایتی دریافت کرده، در حالی که خود مینویسند: سید بحرالعلوم گفت: امر شیخ بر من مبهم شد، ولی هنگامی که او را به خوبی شناخت در تکفیر او تردیدی به خود راه نداد.
▪️پیروان شیخ از صاحب جواهر به عنوان کسی که از شیخ احمد اجازه دریافت کرده نام برده اند، که او نیز یکی از کسانی است که به تکفیر شیخ فتوا داد.
📚 بحرانی، انوارالبدرین، ص ۴۰۶، چاپ نجف، ۱۳۷۷ ق.
📚 کرمانی، هدایة الطالبین، ص ۱۰۸.
📚 تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۴، علمیه، تهران، ۱۳۶۴ ش.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۱۳
#شیخیه
@BotShenasi
⚡️روز غدیر نزد اميرالمؤمنين حاضر شو
🔹 قَالَ الرضا علیهالسلام «يَا اِبْنَ أَبِي نَصْرٍ أَيْنَ مَا كُنْتَ فَاحْضُرْ يَوْمَ اَلْغَدِيرِ عِنْدَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِنَّ اَللَّهَ يَغْفِرُ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ ذُنُوبَ سِتِّينَ سَنَةً وَ يُعْتِقُ مِنَ اَلنَّارِ ضِعْفَ مَا أَعْتَقَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ وَ لَيْلَةِ اَلْفِطْرِ وَ اَلدِّرْهَمُ فِيهِ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ لِإِخْوَانِكَ اَلْعَارِفِينَ فَأَفْضِلْ عَلَى إِخْوَانِكَ فِي هَذَا اَلْيَوْمِ وَ سُرَّ فِيهِ كُلَّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ
🔸 امام رضا علیهالسلام فرمود اى پسر ابى نصر بزنطی! هرجا كه باشى سعى كن كه روز غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امير المؤمنين حاضر شوى، به درستى كه خدا در اين روز مىآمرزد از هر مرد مؤمن و زن مؤمنه و مرد و زن مسلمان گناه شصت سالۀ ايشان را و در اين روز آزاد مىكند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد كرده است در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر و يك درهم كه در اين روز به برادران مؤمن بدهى برابر است با هزار درهم كه در اوقات ديگر بدهى و احسان كن در اين روز به برادران مؤمن خود،و شاد گردان هر مرد مؤمن و زن مؤمنه را.
📚تهذيب الأحکام ج ۶، ص ۲۴.
@BotShenasi
سید_احمد_نجفی_اقرار_به_جبر_گرایی_با_استناد_به_محی_الدین_عربی.mp3
1.48M
سید احمد نجفی معروف به آقاجان و اقرار به جبرگرایی با تسمک به ابن عربی
#آقاجان_نجفی
@BotShenasi
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡سید احمد نجفی: رسول خدا صلی الله علیه و آله صوفی بود!
سید احمد نجفی معروف به آقاجان در کمال وقاحت با استناد به بیتی از شعر حافظ صوفی که گفته است:
آن تلخ وش كه صوفيام الخبائثش خواند
آیانسبت دادن صوفی به رسول خدا صلی الله علیه و آله با استناد به شعری از آدم معلوم الحال مثل حافظ کار صحیحی است؟ آن هم صوفیه که در لسان اهل بیت علیهم السلام لعن شده اند! شطحیات سید احمد نجفی و سخنان بی مبنا او باعث شده که چنین جسارتی به ساحت قدس گل سر سبد هستی کند. واقعاً باید حال مریدان او گریست که پیرو چنین شخصی هستند که چنین هتاکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله می کند. در ادامه هم می گوید از کلمه صوفی بدشان می آید، قطعاً بیزاریم زیرا ائمه علیهم السلام فرمودند: به قلب و لسان از آنها بیزاری بجویید. اما آقای نجفی صوفیه را دو بخش می کند، صوفیِ خوب و بد اما ایشان نمی داند که روایت شریف میفرماید: الصوفیة کلّهم من مخالفینا و طریقتهم مغایرة لطریقتنا
انحرافات سید احمد نجفی بر هیچ عاقلی پوشیده نیست. فریب اشک های او برای امام حسین علیه السلام را نخورید. اشک با عقیده صحیح ملاک آل الله است.
#آقاجان_نجفی #تصوف
@BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم از کفرگویی جدید صائمی در دیوانگان
در مقام نقد انحرافات عقیدتی در هیئت دیوانگان کاشان و مداح این هیئت اقای صائمی مطالب بسیار زیادی را بیان کرده ایم. تذکر و نقد فراوانی ارائه دادیم (کافیست کلمه دیوانگان را سرچ کنید) تا آنها از نسبت دادن الوهیت و ربوبیت به اهل بیت علیهم السلام بپرهیزند. اما گوش ایشان بدهکار نبود و و هر روز کفر جدیدی را ارائه دادند. پس بر هر عاقلی واضح و مبرهن است که ایشان عقیده بر الوهیت و ربوبیت اهل بیت علیهم السلام دارند. دیگر اینکه اشتباه می کنند و عقیده ایشان نیست، یک سخن گزاف و غیر قابل قبول است زیرا حتی احتیاط نکرده و کمی تحقیق نکردند و از این فضا دوری نکردند. بلکه هر روز آشکار تر الوهیت و ربوبیت را فریاد کشیدند.
نحنصنائع الله
#دیوانگان_کاشان #غلات
@BotShenasi
💡 از تحذیر تا تکفیر [شیخیه]
▪️به دنبال انتشار سخنان مبهم، گنگ، مخدوش و نامفهوم وی پیرامون: معاد، معراج، تفویض و دیگر شؤون امامان، بسیاری از علما مردم را از او بر حذر داشتند و چون او بر عقاید انحرافی خود اصرار ورزید، جمعی از فقهای نامدار شیعه او را کافر دانستند.
نخستین کسی که علناً او را تکفیر نمود، شهید ثالث بود.
▪️شهید ثالث همانند دیگر علمای قزوین به هنگام ورود شیخ احمد به قزوین از او تجلیل کرد و حریم او را حفظ نمود، ولی در مجلسی که احسائی به بازدید او رفته بود، از معاد جسمانی سخن رفت، شهید به او اعتراض کرد و به مجادله انجامید.
رکن الدّوله علی نقی میرزا حاکم قزوین محفلی برای آشتی ترتیب داد و علمای قزوین را دعوت نمود، در این محفل سخن بالا گرفت و به تکفیر وی منتهی شد.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه صفحه ۱۱۷
#شیخیه
@BotShenasi
💡مناظره و حکم کفر احسایی توسط رشتی
▪️پسر صاحب ریاض مرحوم شریف العلماء، مرحوم استرآبادی و سید کاظم رشتی را طلبید، دستور داد که شریف العلماء و استرآبادی در حضور او با سید کاظم مناظره کنند، آنها مواردی از کتاب شیخ احمد احسایی را برای سید کاظم خواندند و گفتند که این عبارتها ظاهرش
کفر است، سید کاظم گفت: آری ظاهر این عبارتها کفر هست، لکن شیخ چیز دیگری از اینها اراده کرده است و برای آنها تأویلی هست.
▪️سید مهدی به او فرمود: تو بنویس که ظاهر این عبارتها کفر است، او نیز نوشت و با مهر خود آن را مهر زد.
📚 تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۴.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۱۹
#شیخیه
@BotShenasi
🌺 الحَمْدُ لِله الَّذی جَعَلَنا مِن الْمُتَمَسِّکینَ بِولایةِ أمیرِالْمُؤْمنینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِبٍ وَ الأئمةِ المَعْصُومینَ علیهم السّلام 🌺
عید کمال دین و تمام نعمت ، هنگامه اعلان وصایت و ولایت أمیرالمؤمنین علیه السّلام را محضر مبارک حضرت صاحب الأمر عجّل الله تعالی فَرَجَه الشّریف تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
💡هُوَرقلیا (مقدمه)
▪️مهم ترین عامل تکفیر شیخ احمد احسائی اعتقاد او به: « هور قلیا » میباشد.
حاجی سبزواری از تنکابنی میپرسد: چرا شیخ احمد را تکفیر کردند؟ او در پاسخ میگوید: برای اینکه به جسم « هور قلیائی » قائل است.
▪️تنکابنی این واژه را « هُوَر قلیائی » با ضمه هاء و فتحه واو تلفّظ میکند، حاجی سبزواری میگوید: « هُور » به سکون واو است.
▪️تنکابنی میگوید: من از یکی از شاگردان ملاّ علی نوری شنیدم که آخوند ملاّ علی نوری میگفت:
« هُور » به سکون واو غلط مشهور است و صحیح آن « هُوَر »به فتح واو میباشد.
وی اضافه میکند که ملا علی نوری میگفت:
« هُوَر قلیا » لفظ یونانی است به معنای عالم دیگر.
دهخدا نیز آن را « هُوَر قلیا » ضبط کرده و گفته:
▪️این کلمه ظاهراً از کلمه ی عِبریِ: « هبل قرنیم » به معنای تشعشع بخار گرفته شده است.
دکتر معین نیز همان احتمال را استظهار کرده جز اینکه در ضبط آن، « هَوَر قلیا » را صحیح تر دانسته است.
▪️شهید ثالث به استناد اینکه معاد جسمانی است و بازگشت انسان در روز رستاخیز با همین بدن عنصری است، نه هُوَر قلیائی، و این از ضروریّات دین مقدّس اسلام است، به کفر شیخ احمد فتوا داد، آنگاه سیدمهدی پسر صاحب ریاض، ملاّ محمّد جعفر استرآبادی، صاحب فصول و سرانجام صاحب جواهر به کفر ایشان فتوا دادند.
▪️تا جایی که ما سراغ داریم اول کسی که واژه « هور قلیائی » را به کار برده، شیخ شهاب الدّین سهروردی، متوفای ۵۸۷ ق. میباشد.
▪️آنگاه شیخ احمد احسائی آن را به کثرت در آثار خود به کار برده است.
آنچه از توضیحات شیخ احمد، کرمانی و هانری کوربن استفاده میشود این است که: منظور از هور قلیا مثال قالبی است نه جسد عنصری.
📚 تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۵ و ۴۶، ۴۴
📚 دهخدا، لغت نامه، حرف هاء، ص ۳۳۵.
📚 معین، فرهنگ معین، ج ۴، ص ۵۲۲۱ ؛ 📚تبریزی، برهان قاطع، ج ۴، ص ۲۳۹۱.
📚 سهروردی، حکمة الاشراق، ص ۲۵۴، چ تهران، ۱۳۳۱ ش.
📚جوامع الکلم، ج ۵، قسمت اول، ص ۱۲۲ ؛ ج ۳، قسمت دوم، ص ۱۱۹، ۱۲۴ و ۱۳۴ ؛ ج ۲، قسمت دوم، ص ۱۰۳، چاپ سنگی.
📚حسائی، شرح الزیارة، ص ۳۶۵ ؛ کرمانی، شرح عرشیّه، ص ۱۱۹ ؛ ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، ص ۷۰۲، چ کرمان، ۱۳۶۷ ق.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه صفحه ۱۲۳
#شیخیه
@BotShenasi
💡هور قلیا از کجا آمده است؟
▪️در اینکه هور قلیا از چه زبانی اقتباس شده چندین نظر ابراز شده است:
۱) یونانی ؛که آن را تنکابنی از ملا علی نوری نقل کرده است.
ابراهیمی نیز آن را یونانی دانسته است.
ادوارد براون در ترجمه ی انگلیسی مقاله ی سیّاح مینویسد:
▪️این جسم لطیفی که شیخ احمد آن را جسم هور قلیائی مینامد و فرض شده که کلمه ی یونانی است و تصور کرده که در جوهر شبیه است به اشکال عالم مثال.
جمال زاده مینویسد:
▪️اگر این کلمه اصلش یونانی بود، ادوارد براون که یونانی را میداند، آن را متوجه میشد و تعبیر فرض شده را نمی آورد.
۲) سریانی ؛که شیخ احمد به آن تصریح کرده میگوید: و آن « هور قلیا » به تعبیر « سریانی » میباشد.
شیخ احمد در پاسخ ملا حسین اناری نیز به آن تصریح کرده است.
۳) عبری ؛دکتر محمّد معین در ضمن یک مقاله محقّقانه آن را عبری معرّفی کرده است.
▪️جمال زاده مینویسد: کاظم زاده ایران شهر نیز مدّتی در این وادی تلاش کرده و به این نتیجه رسیده که این واژه عبری میباشد و از همان کلمه ی « هبل قرنئیم » گرفته شده و به معنای اجسام لطیفه است و در علوم مخفیّه یکی از تجلّیات هفتگانه ی اجسام است.
▪️۴) فارسی عربی ؛برخی تصوّر کرده اند که ترکیبی از « هُور » فارسی به معنای خورشید و « قلیای » عربی به معنای « اَشخار » یعنی قلیای خورشیدی میباشد.
دکتر معین بر اساس اشتقاق آن از « هبل قرنئیم » آن را: « هَوَر قَلیائی » ضبط کرده است.
📚تنکابنی، قصص العلماء، ص ۴۵.
📚ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، ص ۷۰۲.
📚جمال زاده، قصه قصه ها، ص ۲۶، ۲۷ پروین، تهران، ۱۳۲۰ ش.
📚 احسائی، جوامع الکلم، ج ۱، ص ۷۱.
📚رشتی، رسائل، رساله شیخ به اناری، ص ۷۱، چ تبریز، ۱۲۷۷ ق.
📚 معین، مجله دانشکده ادبیات، سال اول، شماره ۲، فروردین ۱۳۳۳ ش. ص ۸۱. ۸۹
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - اشاره - صفحه ۱۲۵
#شیخیه
@BotShenasi
💡 هورقلیا چیست؟
▪️شیخ احمد احسایی که نشر دهنده این واژه در آثار خود میباشد در پاسخ اناری مینویسد:
لفظ هورقلیا به معنای « ملک آخر » است، زیرا مراد عالم برزخ متوسط بین عالم ملک و ملکوت است و آن عالم آخر است، پس آن ملک آخر باشد، یعنی: عالم اجسامْ عالم ملک است و این عالمْ ملکی آخر بود و وی در اقلیم هشتم است از جانب اسفل آن، بر محدّب محدّد الجهات، در رتبه نه در جهت، زیرا چیزی وراء محدّب محدّد الجهات نیست، و آن را ورائی نیست. امّا عالم هور قلیابخشِ اسفل آن بر بخش اعلای فلک اطلس است در رتبه و صورتی که در آیینه بینی از اسفل این عالم است.
آنگاه در تشریح جسم قلیائی و فرق آن با جسد معمولی مینویسد:
▪️انسان را دو جسم و جسد است:
۱) جسم اوّل که مرکب از عناصر زمانیّه است، این جسد مانند جامه ای است که انسان آن را میپوشد و از تن بیرون میآورد، آن را نه لذّتی است و نه المی، نه طاعتی و نه هور قلیائی هیچ ربطی به معاد جسمانی و معراج جسمانی ندارد، چون به نصّ کلام شیخ چهار عنصر تشکیل دهنده بدن عنصری (آب و آتش و خاک و باد) از آن جدا شده، چیزی از آن میماند که با چشم قابل رؤیت نیست.
روی این بیان کسانی که عقاید او را بر خلاف ضرورت دین و آیین تشخیص داده اند، ظاهراً مقصّر نیستند.
جالب توجّه است که شیخ احمد احسائی پوسیدن جسد در گور را حتّی شامل امامان و پیامبران دانسته میگوید:
حکم تباهی کالبد در قبر درباره پیامبر و امامان نیز صادق است، امّا این کالبد از جسم اصلی ایشان که در غایت لطافت
است جدا است و امری است عارضی، که دیدار و استفاده اشخاص را از آنها امکان پذیر ساخته است.
زمانی که خداوند در ابقای صورت ملموس آنها مصلحتی نبیند، قالب خاکی با مرگ تجزیه میشود و از میان میرود.
پس اگر در احادیث از بقای اجساد امامان در قبر سخن رفته است، مقصود جسدی است بدون صورت عنصری، یعنی همان جسد هور قلیائی که این جسد تنها برای امامان قابل مشاهده است.
▪️کرمانی نیز در مورد مؤمن خالص و کافر خالص مینویسد:
هر گاه بدن ما حض الایمانها و ما حض الکفرها بمیرد نفس برزخی و اخروی دارند، پس در غیبت این عالم که عالم هورقلیاست و عالم مثال باشد....
در شرح و تفسیر واژه هورقلیا به همین مقدار بسنده میکنیم، زیرا هر صاحب انصافی از این تعبیرهای صریح شیخ و پیروانش یقین پیدا میکند که هورقلیا ربطی به جسم ندارد و تا همه ی اجزای تشکیل دهنده عناصر از آن جدا نشود به آن هورقلیا نمی گویند. پس هر کس معاد یا معراج را هورقلیائی بداند، آن را جسمانی ندانسته و بر خلاف اعتقاد مسلمانانْ عقیده دیگری اخذ نموده است.
📚احسائی، شرح عرشیه، ص ۹۳، ۱۱۹، ۱۳۶ و ۱۵۳ ؛ ، شرح دعای جوشن کبیر، ص ۶۰، چ تهران، ۱۲۶۹ ق. و جوامع الکلم که قبلاً مواردی را از آن نقل کردیم.
📚 رشتی، رسائل، رساله شیخ به ملا حسین اناری، ص ۷۱.
📚 احسائی، شرح الزیارة، ج ۳، ص ۱۲۸، ۱۲۹ چ کرمان، ۱۳۵۵ ش.
📚کرمانی، ارشاد العوام، ج ۲، ص ۱۵۶.
شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۲۸
#شیخیه
@BotShenasi
🔍 آزردن امام صادق علیه السلام توسط غلات
⬅️ کا، [الکافی] عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: خَرَجَ إِلَیْنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ إِنِّی خَرَجْتُ آنِفاً فِی حَاجَةٍ فَتَعَرَّضَ لِی بَعْضُ سُودَانِ الْمَدِینَةِ فَهَتَفَ بِی لَبَّیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ فَرَجَعْتُ عَوْدِی عَلَی بَدْئِی إِلَی مَنْزِلِی خَائِفاً ذَعِراً مِمَّا قَالَ حَتَّی سَجَدْتُ فِی مَسْجِدِی لِرَبِّی وَ عَفَّرْتُ لَهُ وَجْهِی وَ ذَلَّلْتُ لَهُ نَفْسِی وَ بَرِئْتُ إِلَیْهِ مِمَّا هَتَفَ بِی وَ لَوْ أَنَّ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ عَدَا مَا قَالَ اللَّهُ فِیهِ إِذاً لَصَمَّ صَمّاً لَا یَسْمَعُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ عَمِیَ عَمًی لَا یُبْصِرُ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَرِسَ خَرْساً لَا یَتَکَلَّمُ بَعْدَهُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ قَتَلَهُ بِالْحَدِیدِ .
🌿 مالک بن عطیه گوید یکی از اصحاب حضرت صادق نقل کرد: که روزی امام علیه السّلام آمد و با خشم فرمود من ساعتی قبل کاری داشتم از منزل خارج شدم یکی از سودانیهای مدینه فریاد زد (لبیک یا جعفر بن محمّد لبیک). این سودانی امام را خدا گرفته بود بجای اینکه بگوید لبیک اللهم لبیک میگفت لبیک یا ابا عبد اللَّه.
أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را دو خدا بگیرید؟، با ترس و وحشت از این سخنی که او گفت فورا بمنزل برگشتم، برای خدا به سجده رفته و صورت بخاک مالیدم و اظهار کوچکی و خواری نمودم، عرض کردم خدایا من بیزار و متنفرم از آن حرفی که سودانی گفت. اگر عیسی بن مریم از حرفی که خداوند به او گفت بدش میآمد. چنان از گوش کر و از چشم کور و از زبان لال میشد که دیگر نه میشنوید و نه میدید و نه سخن میگفت، خدا ابو الخطاب را لعنت کند و او را با ضربه آهن بکشد.
▪️علامه مجلسی رحمه الله در ذیل روایت میگوید:
قال الجوهری رجع عودا علی بدء و عوده علی بدئه أی لم ینقطع ذهابه حتی وصله برجوعه.
✍ أقول: لعله کان من أصحاب أبی الخطاب و یعتقد الربوبیة فیه علیه السلام فناداه بما ینادی الله تعالی به فی الحج فاضطرب علیه السلام لعظیم ما نسب إلیه و سجد مبرئا نفسه عند الله من ذلک و لعن أبا الخطاب لأنه کان مخترع هذا المذهب الفاسد.
جوهری گفت: رجع عودا علی بدء و عوده علی بدئه یعنی هنوز کاملا نرفته بود که بازگشت.
می گویم: شاید آن سودانی از یاران ابو الخطاب بوده که اعتقاد به خدایی حضرت صادق علیه السلام داشت و در حج به جای لبیک به خداوند به امام صادق علیه السلام لبیک گفت، به همین دلیل امام از نسبت عظیمی که به ایشان زده شد مضطرب شده و نزد خداوند سجده کرده و از این گناه برائت جست و ابو الخطاب را که مؤسس این مذهب فاسد بود لعنت کرد.
📚 بحارالانوار، جلد ۴۷، صفحه ۴۳
#غلات #ابوالخطاب
@BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی که آیت الله وحید خراسانی در مقابل لغو تعطیلی شهادت امام صادق علیه السلام با تمام توان ایستادگی کرد.
#علما
@BotShenasi
💡سلمان زمان و ناطق دوران
▪️ابوالقاسم خان داستان ناطق را با دلایل هندسی اثبات کرده مینویسد:
برای هر عصری سلمانی لازم است که در اصطلاح او را ناطق گویند، زیرا که فرد اکمل در میان متعدّدین میباشد.
نقطه ی مرکز و قطب آنها یکی است، تعدّد مرکز محال است، نسبت مرکز نقطه به جمیع اطراف محیط علی السّویّه است.
آن نقطه به منزله ی قلب است که اشرف اعضاء میباشد.
📚ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۲۷، چ سعادت کرمان.
📚 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۳
#شیخیه
@BotShenasi
💡جایگاه ناطق واحد
▪️اوّل کسی که در میان رعیّت فرمان امام به او میرسد و اوّل کسی که از اراده امام مطّلع میشود آن ناطق واحد است.
این شخص نایب خاصّ امام، ناطق واحد و باب امام است.
باز هم برای خلط مبحث میافزاید:
▪️اما شخص ناطق واحد، یعنی باب اعظم و نایب خاصّ امام هیچ وقت مشایخ ما نفرموده اند که ایشانند یا غیر ایشان.
فقط وجود چنین شخصی را در هر زمان با ادلّه ی زیادی اثبات میکنند، نه معرفت شخصی او را، زیرا مکلّف به معرفت چنین شخصی به طور معیّن در زمان غیبت نیستیم.
📚ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۲۷،ص ۱۲۹. ، ص ۱۳۰.
📚 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۳
#شیخیه
@BotShenasi
💡وحدت در عین کثرت
▪️بر اساس اعتقاد ملاحده که با هر امامی ۱۲ نقیب و ۳۰ داعی معتقدند، ایشان نیز این اعداد را از آنها گرفته، بر اساس شرکت سهامی خدایان مسیحیان که وحدت در تثلیث را معتقدند، معجونی درست کرده مینویسد:
▪️حدیث دلالت میکند که با هر امام ۱۲ نفر یا ۳۰ نفر نقیب و ۱۰۰ نفرنجیب است، و حدیثی هم دلالت میکند بر جماعت کاملین که حال ذکر اسامی ایشان را ندارم، صوفیّه هم جمعی را میشمارند که قول ایشان محلّ اطمینان نیست.
خلاصه اینکه کسی منکر علما و فقها نیست، ایشان هم هستند، ولکن نایب خاصّ امام یک نفر است و در سلسله ی ما حامل علم شیخ هم یک نفر است.
▪️حاج زین العابدین کرمانی تلاش کرده که احادیثی جعل کرده، احادیثی را تأویل نموده، احادیثی را به هم خلط کند، تا این موضوع را به پیشوایان معصوم نسبت دهد و لذا به امام صادق علیه السلام نسبت داده که فرموده اند:
▪️۱) برای امامان ۱۲ باب است که مؤمنین از آنها وارد علم امام شوند.
▪️۲) هر کس بابی را انکار کند، خداوند هیچ فدیه ای از او نمی پذیرد.
▪️۳) برای ما با هر ولیّی گوش شنوا، چشم بینا و زبان گویایی هست.
▪️ابراهیمی در ادامه ی سخنان او گوید:
البته امام زمان هم بابهایی دارد.
امام بی نایب نمی شود.
خانه بدون در معنی ندارد.
▪️سپس گامی فراتر نهاده میگوید:
امام بدون مأموم نمی شود.
مأموم امام امثال ماها نیست.
ما اقتدا به امام ننموده ایم.
مأموم واقعی کسی است که از هر جهت اقتدا نموده باشد و نماینده صفات امام شده باشد.
اگر این چنین اشخاصی در ملک نباشند معلوم میشود که وجود امام العیاذ باللّه خاصیّتی نبخشیده و وجود امام لغو میشود.
محال است که امام باشد و مظهر و نماینده ای نداشته باشد.
در مقام اشاره به تعیین مصداق گوید:
▪️همه ی دوستان اهل بیت، خاصّه علمای اعلام و فقهای کرام و محدّثین عظام، معرفت همه ی آنها از رکن رابع است، چه مانعی دارد که معرفت عالم شیخی نیز از رکن رابع باشد.
▪️وی در جای دیگر با صراحت میگوید:
باب اعظم بلا واسطه از امام میگیرد و به دیگران میرساند.
📚کرمانی، مجمع الرسائل فارسی رساله به دوستان همدان ص ۲۳۴.
📚 کرمانی، مجمع الرسائل فارسی، ص ۶۳، چ کرمان، ۱۳۵۲ ش.
📚 ابراهیمی، فهرست کتب شیخ احمد احسائی، ص ۱۱۷. ص ۱۱۲.ص ۱۲۴.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۵
#شیخیه
@BotShenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جسمانیت خدا آن هم در هیئات!
آیا سوال نیست این نوع اشعار و این سخنان باطل و کفر در هیئات چه می کند؟ مگر خدا جسم است که پا داشته باشد؟ چه فرقی میان خدای معرفی شده توسط وهابیت و این شعر است؟
#مداحی
@BotShenasi
نظر مبارک شیخ کلینی و شیخ حر عاملی در باب خالقیت غیر خداوند متعال
#خالقیت
@BotShenasi
💡 یک بام و دو هوا
▪️آنچه در مورد رکن رابع و ناطق واحد تقدیم شد، کلاًّ پوچ و بی اساس بود و همه اش ضدّ و نقیض، از این رهگذر هیچ نیازی به نقیض و ابرام ندارد، ولی مناسب به نظر رسید که به نگاه دوگانه ی شیخیّه به مسأله ی بابیّت اشاره شود:
▪️محمّد کریم خان در ردّ علی محمّد باب مینویسد:
اگر جاهلی بگوید این نایب خاصّ است اوّلاً: نایب خاصّ، نصّ خاصّ میخواهد و آن در زمان غیبت ممکن نیست، به جهت اینکه هیچ کس به خدمت امام نمی رسد.
اگر نایب خاص نصّ خاصّ میخواهد و آن در زمان غیبت ممکن نیست، پس چگونه شیخ احمد و سید کاظم را نایب خاصّ میدانید و به خواب و خیال استدلال میکنید؟!
▪️اگر در زمان غیبت هیچ کس به خدمت امام نمی رسد، پس چگونه میگویید: باب اعظم بلاواسطه از امام میگیرد و قبل از همه از اراده امام مطّلع میشود؟!!
با توجّه به تناقض صریح اقوال رهبران شیخیّه نیازی به ردّ و نقد احساس نمی شود، مخصوصاً محمّد کریم خان در ردّ علی محمّد باب به صراحت مینویسد:
ابداً در آثار اهل بیت دیده نشده که در زمان غیبت نایب خاصّی خواهد آمد.
و به این وسیله به همه ی ادّعاهای ناطق واحد و نایب خاص و رکن رابع که خود پای فشرده خط بطلان کشیده است.
📚 کرمانی، تیر شهاب در راندن باب خسران مآب، ص ۱۹۶. ص ۹۵.
📚 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۴۶
#شیخیه
@BotShenasi
💡تفویض و غلوّ در شیخیه
▪️از دیگر عوامل تکفیر شیخیه اعتقاد آنها به غلوّ و تفویض است. قرآن کریم به اهل کتاب خطاب میکند و میفرماید:
« یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَی اللّه ِ إِلاَّ الْحَقَّ » ؛
هان ای اهل کتاب در دین خود غلوّ نکنید و از برای خدا جز حق نگویید.
غلوّ به معنای افراط و تجاوز از حدّ است. در فرهنگ اسلامی غالیان کافر و نجس میباشند. به کسانی که در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یا أمیرالمومنین علیه السلام جنبه ی الوهیّت قائل شده اند غالی میگویند.
بخشی از غلوّ تفویض نامیده میشود، مفوّضه به کسی گفته میشود که معتقد باشد خداوند امور خلق را به دست کسی سپرده و خود در جهان تأثیرگذار نمی باشد.
▪️فقهای امامیه غُلات و مفوّضه را کافر میدانند. از امام رضا علیه السلام در مورد غُلات و مفوّضه پرسیدند، فرمود:
غُلات کافر هستند و مفوّضه مشرکند، هر کس با آنها معاشرت، مجالست و مؤانست کند، به آنها دختر بدهد، از آنها دختر بگیرد، با آنها مشورت کند، با آنها سرِ یک سفره بنشیند، به آنها اعتماد کند، گفتار آنها را تصدیق کند، یا با شطر کلمه ای آنها را یاری کند، از ولایت خداوند و ولایت پیامبر اکرم و ولایت ما اهل بیت بیرون میرود.
امیرمؤمنین علیه السلام در این رابطه فرمود:
▪️از هرگونه غلوّ در حقّ ما پرهیز کنید، ما را بنده پروردگار بدانید، آنگاه در فضیلت ما هرچه خواستید بگویید.
▪️با توجّه به موضع گیری امامان معصوم علیهم السلام در برابر غُلات و مفوّضه عرضه میداریم:
هر دو عنوان غلوّ و تفویض بر شیخیّه منطبق است که در اینجا به شماری از سخنان غلوّآمیز بزرگان شیخیّه اشاره میکنیم. [ در بخش رکن رابع عمدتاً از کریم خانیها سند آوردیم، در این بخش عمدتاً از احقاقیها سند نقل میکنیم.]
📚 سوره نساء، آیه ۱۷۱.
📚 شیخ صدوق، عیون اخبار الرّضا، ج ۱، ص ۲۱۹، اعلمی، بیروت، ۱۹۸۴ ق.
📚علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۹۲.
📚 شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۵۳
#شیخیه
@BotShenasi
💡 علّت مادّی اشیاء
▪️میرزا موسی احقاقی سر سلسله احقاقیها میگوید:
بدان که چیزی در زمین و آسمان جز با چهار علّت پدیدار نشود و آنها عبارتند از: مادّه، صورت، علّت فاعلی و علّت غایی.
ظاهراً هیچ اشکالی نیست در اینکه ائمّه علیهم السلام علت مادّی پیامبران و شیعیان از انس هستند، اشکال در این است که آیا علّت مادی همه ی موجودات عالم از پیامبران تا جمادات هستند یانه؟
▪️شیخ احمد احسائی در شرح فراز « السّلام علی الدّعاة إلی اللّه » به تفصیل بحث میکند که ائمّه علیهم السلام علّت فاعلی، علت غائی، علت مادّی و علّت صوری عالم هستند.
📚میرزا موسی، احقاق الحق، ص ۲۲۳ و ۲۷۰.
📚احسائی، شرح الزیارة، ص ۵۹.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۵۵
#شیخیه
@BotShenasi
💡زنده میکند و میمیراند
▪️احقاقی مینویسد:
اگر بگوییم میکائیل روزی را تقسیم میکند، عزراییل میمیراند، جبراییل میآفریند و اسرافیل به اذن خدا زنده میکند، کسی وحشت نمی کند، در حالی که آنها خدمتگزاران ائمّه هستند، ولی اگر بگوییم امیرالمومنین علیه السلام میآفریند، روزی میدهد، زنده میکند و میمیراند به اذن خدا به آسمان میپرند و به زمین می افتند، گویی عقل خود را از دست داده اند.
▪️در مقام اثبات علم حضوری امامان میگوید:
چون ائمه علیهم السلام علّت فاعلی جهان هستند، آنچه از جواهر، اعراض، ذوات، صفات، کلیّات، جزئیّات، از آنچه قلمِ ایجاد بر آنها جاری شده، از آنها نشأت گرفته و به دست آنها جریان یافته است.
📚میرزا موسی، احقاق الحق، ص ۳۴۹. ص ۴۳۳.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۵۵
#شیخیه
@BotShenasi
قرآن کریم میفرماید:
« هُوَ اللّه ُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ » ؛
او خداوند آفریدگار، ایجادگر و تصویرگر میباشد.
▪️ولی سید کاظم رشتی امیرالمومنین علیه السلام را آفریدگار، ایجادگر و تصویرگر میداند.
📚 سوره حشر، آیه ۲۴.
📚رشتی، شرح الخطبه، ص ۳۴۹.
📚شهید ثالث و دفاع جانانه او از حریم تشیع در مواجهه با فرقه های شیخیه و بابیه - صفحه ۱۵۸
#شیخیه
@BotShenasi
💡آیت اللّه صافی گلپایگانی(حفظه اللّه):
▪️اولًا ائمه علیهم السلام مَشيّة الله نيستند؛بلكه وعاء وظرف مَشيّت اند،لذا روايات زيادى داريم كه ائمه ظرف مَشيّت خداوند هستند و «لميشأوا الا أن يشاء الله».
▪️بلى، يك حديث حافظ رجب برسى نقل كرده كه قابل استناد نيست. علاوه بر اينكه روايات كثيرى وجود دارد كه مشيةالله، حادث و به معناى ايجاد وإعمالِ قدرت پروردگار است.
▪️ثانياً بر حسب اخبار، ائمه(علیهم السلام) علت غايى خلقت عالم اند، نه علت فاعلى. بلكه همه ما سوى الله حتى ائمه(عليهم السلام) به مشيّت خدا خلق شدند و مَشيت، معناى مصدرى است و همان انجامدادن است. و خلق ماسوى الله،مستند به خداست؛به حسب آيات و اخبار كثيره.
✅خلاصه:خداوند نور اول را به مشيت و اراده آفريده و فاعليت خداوند نسبت به اشياء، به ذات نيست؛بلكه به مشيت و اراده است! و دو باب در اصول كافى در اين مطلب وجود دارد.
و نعم ما افاد العلامه المجلسى فى الاعتقادات: «لا تعتقد انهم خلقوا العالم بامر الله لأنا قد نهينا فى صحاح الاخبار عن القول به و لا تعتقد بما قاله البرسى فى مشارق الانوار من الاخبار الضعيفه.»
هذا ما ببالى من كلامه (ره)
📚معارف دين؛ج3؛ص۵۳-۵۲
#غلات
@BotShenasi