eitaa logo
بین الحرمین
1.7هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من ولے خداوندقادرم همنام مصطفے وملقب بہ گنجینهٔ علوم الهے است سینہ ام از نسل سفره دارڪریم مدینہ ام بانے روضہ های غروب منا منم پرچم بہ دوش ماتم منم من بودمُ دیدم دریا را «لب تشنه» کنار سقا را من پای به پای ، بودم، دیدم «بر روی » «تلألو » را @bynolharamyn
«در روز هشتم محرّم سال ۶۱ ھجری، #آب در خیمه‌های‌ حسینی نایاب‌ شد، به ‌گونه‌ای که #کودکان از فرط‌ِ تشنگی، غش می‌کردند و از خنکای زیرینِ خاک برای رفع #عطش استفاده می‌نمودند (و شکم‌های خود را به خاک زیر محل نگهداری مشک‌های خالی آب که مقداری خنک‌تر بود، می‌چسباندند تا شاید از شدّت تشنگی‌شان کاسته شود).» 📚 معالی السبطین، ج ۱، ص ۳۱۹ «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي، وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثَّانِيَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ، اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ خَامِساً، وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ، وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً، وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.» @bynolharamyn
ای که ماهی روزه داری می کنی دین حق را نصر و یاری می کنی تشنه چون گشتی در این ماه خدا پس نما یاد از در تشنگی اصلش در آنجا بوده است بر و آل بوده است تشنگی و دیده اند و و دیده اند کن تصور تشنه ای بر جوی آب می کند از آب نوشین اجتناب تشنه لب بر ظرف آبی کن نظر یا ابوالفضلی بگو با چشم تر... @bynolharamyn
چون را مدار ابالفضل است روضه ی روزه دار اباالفضل است با همان مَشک خالی و پاره ساقی روزگار اباالفضل است ذکر ما تا به صبح ، و بینِ لیل و نهار اباالفضل است سوره ی فجر ما شده ست حسین سوره ی إنفِطار اباالفضل است در مواسات و در و اوّلْ آمـوزگار اباالفضل است نه فقط ما که ماه معترف است ماه شبهای تار اباالفضل است از ازل بوده است پا بر جا تا ابد برقرار ، اباالفضل است پیشِ برای مایه ی افتخار اباالفضل است همه بعد از ظهور می بینند که یار اباالفضل است "عَضُدِالحَیْدر"است یعنی کـه دست پروردگار اباالفضل است قوس ابرویِ او به ما فهماند الگــوی ذوالفقار اباالفضل است سَرو افتاده ای که برتن اوست زخم بیش از هزار اباالفضل است آنکه باریده تیر بر سر او از یمین و یسار اباالفضل است بر جبین حسین حک شده که علّت انکسار است @bynolharamyn
نغمه ام پر شور اما ، بیقرارم ،یاحسین طاقتی در چنته ی صبرم، ندارم یاحسین خسته ام من خسته از رنجِ فراقِ کربلا با همین تاب وتوانم زیر بارم یاحسین از سر دلتنگی خود پای صحبتهای دل می نشینم، سربه زانو می گذارم یاحسین همت شب زنده داریهای من بیهوده است دل به دست ِروزِ قسمت می سپارم یاحسین گویمت سیراب حاجت هستم ودارم پیش سقای حرم گیرست کارم یاحسین از همین حالا حسابش را بکن تا با چه شوقی لحظه ها را میشمارم ... @bynolharamyn
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه دلِ من از تو قدری دوا می خواهد روضه ی و گر چه ملول است و ولی دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد شب جمعه شد و به حرم آمده است وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا دلِ من جرعه ای از آبِ شفا  می خواهد کی شود قسمت من هم بشود کرببلا دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد @bynolharamyn
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده,نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط به کردم خواستم از روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام شد و روضه مرا میکشدم یاد آن تشنه لب میکشدم @bynolharamyn
در عبید الله بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی »، که از قبیله «بجیله » بود، فریاد برآورد: ای ! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‌ای از آن را نخواهی آشامید، تا از جان دهی! 🔅امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می‌آمد و آن را بالا می‌آورد و باز فریاد می‌زد: العطش! باز آب می‌خورد، ولی سیراب نمی‌شد. چنین بود تا به هلاکت رسید. 📚ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶ @bynolharamyn
: به دروغ می گویند در در خیمه گاه آب نبود ولی آب بود آخوندها به دروغ گفتند قحطی آب بود چون میخوان اشک مردم و دربیارن!!! ✅ پاسخ: 🔳 موضوع تشنگی امام حسین علیه السلام و اصحابشان در کربلا حقیقتی است که مورخان بسیاری آن را نقل کرده اند . طبری نقل می کند که عبیدالله به عمر سعد روز هفتم محرم چنین نامه نوشت: میان حسین و یارانش و آب مانع شو و قطره ای از آن نچشند.عمر بن سعد نیز عمرو بن حجاج را با پانصد سوار روانه کرد و بر آب راه فرات فرو آمدند تا میان حسین و یارانش و آب مانع شوند حسین نیز برای آنها نفرین کرد. 📚تاریخ طبری ج5 ص412 📚انساب الاشراف ج3 ص389 📚الارشاد ج2 ص86 📚روضه الواعظین ص201 📚اعلام الوری ج1 ص452 📚بحار الانوار ج44 ص389 📚تذکره الخواص ص247 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص243 📚الاخبار الطوال ص255 🔳 با توجه به آنچه گذشت مدت زمان محاصره و قطع راه ارتباط با آب از روز هفتم محرم بوده است. در این فاصله امام از راههای گوناگون آب مورد نیاز اردوی خویش را سعی کرد تامین می کرده است. بنابر روایت ابن اعثم وابن شهر آشوب امام در جلوی خیمه چاهی حفر کردند که آب گوارایی داشت. ابن اعثم می گوید: چون عطش بر ایشان غالب گشت تبری برگرفت و از سمت خیمه زنان نوزده گام به سوی قبله رفت و زمین را کند. چشمه آبی ظاهر شد آبی گوارا و شیرین سپس به اصحابش دستور داد آب بخورند و مشک هارا پر کنند" 📚الفتوح،ص893 📚مناقب ال ابی طالب،ج4 ص50 📚مقتل الحسین ج1 ص244 🔳 عبیدالله نامه ای به عمر سعد نوشت: اما بعد به من خبر رسیده که حسین و یاران او چاه کنده‌اند و آب بر می دارند لذا آنان را هیچ فرومایگی نیست. چون نامه من رسید حسین و یاران اورا از کندن چاه منع کنی و نگذاری به آب دست یابند ابن سعد تا آنجا که شد بر آنها سخت گرفت. 🔳 امام علیه السلام در دومین اقدام خود برای دست یابی به آب حضرت عباس را به همراه سی سوار و بیست پیاده مامور کرد تا به شریعه بروند و آب تهیه کنند و آنها نیز چنین کردند و آب مورد نیاز امام را تامین کردند. 📚الاخبار الطوال ص255 📚بغیه الطلب ج6 ص2627 📚المنتظم ج5 ص326 📚تاریخ طبری ج5 ص412 📚مقاتل الطالبین ص117 📚انساب الاشراف ج3 ص389 📚تذکره الخواص ص248 📚مقتل الحسین ج5 ص91 🔳 این آب تا شب آب مورد نیاز کاروان حسین را تامین کرد تا آنکه در شب عاشورا امام حسین را با سی سوار و پیاده برای آوردن آب فرستاد آنها آب را آوردند. امام به یارانش گفت برخیزید و آب بنوشید و وضو بگیرید و غسل کنید و لباسهایتان را بشویید که کفن هایتان می شود" 📚امالی صدوق ص220 📚بحار الانوار ج44 ص316 ح1 🔳 امام و یارانش از آن آب برای غسل و نوره کشیدن استفاده کردند. 📚الملهوف ص154 📚بحار الانوار ج45 ص1 📚تاریخ طبری ج5 ص423 🔳 با آغاز نبرد و کمبود آب بر حسین و یاران شدت گرفت لذا امام حسین دو مرتبه را برای آوردن آب فرستاد اما این مرتبه عباس شهید شد و نتوانست آب مورد نیاز را تهیه کند. 📚بحار الانوار ج45 ص41 📚ینابیع الموده ج3 ص67 📚اعیان الشیعه ج1 ص608 📚مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص117 🔳 امام نیز در روز به دنبال یافتن بود. اما هرگاه به سوی یورش می برد به او حمله می کردند تا او را از آب بازدارند. 📚الفتوح ج5 ص117 📚مقتل الحسین ج2 ص34 واین بود که امام با لب تشنه به شهادت رسید چنان که امام فرمود: این قبر حسین است که او را غریبانه و تشنه کشتند. 📚 الدمعه السابکه ج5 ص11 وفرمود: فرزند پیامبر لب شد" 📚الملهوف ص233 📚مسکن الفواد ص92 📚بحار الانوار ج45 ص149 @bynolharamyn
بردن نام شما دل نگران مے چسبد سختے و رنج و بُرده امان،مےچسبد بہ سرم باز زده حال و با لبِ عطشان رمضان مےچسبد @bynolharamyn
ای آبروی نخل، به دست زبان تو حرفی بزن که وسعت تاریخ، جان تو خرمای عشق از شجر آل چیدی و عالمی‌ست گرفتار خوان تو میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی‌ست شعرم دخیل بسته درِ آستان تو عالم تمام، حادثۀ عشق است عشقی که دود داده همه دودمان تو باید چشید به صحرای یا اینکه سوخت جان و تن خود بسان تو تا سر دهم کنار تو فریاد « » باید به جان طلب بکنم آرمــــان تو ذکر حقیقت مکتوم عصر ماست بیا، عجیب زمانه، زمان توست ... 🔆۲۲ذیحجه، سالروز شهادت مظلومانه سردار شهید اسلام، مدافع حریم و ، یار باوفای علیه‌السلام، سردار سربدار، جناب است @bynolharamyn