فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وقت بندگی 😍❤️
شبتون قشنگ
دلتون پر از نور
کانال داستان های عبرت انگیز👇👇
@cafedastan
اونی که گفته دوری و دوستی...
یا طعم دوستی رو نچشیده...
یا درد دوری رو نکشیده...
#امام_زمان
#امام_حسین
#شب_جمعه
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
💎 توصیهای برای برداشت توشه
🔻امام حسن مجتبی (علیهالسلام):
یا ابنَ آدَم! إنّكَ لَم تَزَلْ فی هَدمِ عُمرِك مُنذُ سَقَطْتَ مِن بَطنِ أُمِّكَ فَخُذ مِمّا فی یَدَیكَ لِما بَینَ یَدَیك.
❇️ای آدمیزاد!
از آن زمان که از شکم مادر بیرون شدی، مرتب در حال انهدام و ویرانی عمر خود بودی، تو [امروز را غنیمت بدار] و آنچه در وُسع و اختیار داری برای بعد از مرگ خود توشه بردار.
📚 تحفالعقول، ص ١١٢
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
29.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚«ابن عَرَندَسِ حلّی» از امام زمان ارواحنا فداه می گوید...
🎙استاد حامد کاشانی
❌پیشنهاد دانلود
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
#داستان
40 سال پیش گروه روانشناسی دانشگاه استنفورد آزمایش جالبی را بر روی تعدادی از کودکان انجام دادند.
آنها به هر یک از بچه ها یک شیرینی می دادند و می گفتند اگر آن شیرینی را تا بازگشت دوباره مربی به اتاق نخورد شیرینی دیگری را نیز به او خواهند داد.
سپس او را در اتاق تنها می گذاشتند و رفتار او را زیر نظر می گرفتند، بعضی از بچه ها به سرعت مقاومتشان را از دست داده و شیرینی را خوردند و بعضی دیگر تا رسیدن شیرینی دوم صبر کردند.
حالا با گذشت 40 سال از آن آزمایش، آن بچه ها بزرگ شده اند و هرکدام سرنوشتی پیدا کرده اند.
جالب است بدانید در این سالها کودکانی که توانسته بودند شیرینی دوم را به دست بیاورند نسبت به گروه دیگر موفقیتهای بسیار بیشتری کسب کرده اند .
" قاعده بازی این است که انسان برای کسب موفقیتهای بزرگ باید گاهی از لذتهای کوچک چشم بپوشد "
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
#حکایت
مردی عصایی به زنش زد و زن به خاطر خوردن آن عصا درگذشت که قصدکشتن در آن بود، چون مرد از قبیله زن ترسید پیش کسی رفت و با او مشورت کرد .
وی گفت:علاجش در این است که جوان خوشگل و زیبارویی را به منزل ببری و به قتل رسانی و پیش همسرت بیندازی و بگویی که زوجه ام با این جوان زنا میکرد و من دیدم ،لذا هردو را به قتل رسانیدم، پس مرد ساده لوح کلام آن مرد را تصدیق نمود و رفت درخانه اش نشست دید جوان زیبایی از راه میگذرد او را طلبید با زور به خانه اش برد طعامش داد و ناغافل او را به قتل رسانید و پیش همسرش خوابانید،
قبیله زن چون این ماجرا شنیدند گفتند کارخوبی کردی که آنها را در این حال به قتل رساندی ... آن مردی که مورد مشورت بود رفت درب منزل مرد ساده لوح گفت: نصیحت مرا گوش کردی گفت: آری گفت:جوان را بیاور ببینم چگونه است؟ تاسر جوان را دید به سرش کوبید وای این جوان که فرزند من است .
آنچه بر ما میرسد آن هم ز ماست.
(مولوی)
از مکافـات عمل غافـل مشو گندم زِ گندم بروید جو زِ جو
(مولانا)
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
#تلنگر
همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد !
در دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود .
گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛
پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها .
در مواقعِ سختی ، نا امید نباش .
برایِ آرزوهایت بجنگ .
و محکم تر از قبل ، ادامه بده ...
چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، که به مرداب ختم می شوند ،
و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛
که به زیباترین باغ ها می رسند .
تسلیم نشو ... !
شاید پله ی بعد ؛
ایستگاهِ خوشبختی ات باشد ...
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
#سرگذشت
"سرگذشت زیبای میرداماد"
شبی شاه عباس اول در شهر اصفهان از همسر خود سخت عصبانی شده و خشمگین میشود، در پی غضب او، دخترش از خانه خارج شده و شب برنمیگردد، خبر بازنگشتن دختر که به شاه میرسد، بر ناموس خود که از زیبائی خیره کنندهای بهره داشت سخت به وحشت میافتد، ماموران تجسّس در تمام شهر به تکاپو افتاده ولی او را نمىیابند.
دختر به وقت خواب وارد مدرسه طلاّب میشود و از اتفاق به در حجره محمدباقر استرآبادی که طلبهای جوان بود میرود، در حجره را میزند، محمدباقر در را باز میکند، دختر بدون مقدمه وارد حجره شده و به او میگوید از بزرگ زادگان شهرم و خانوادهام صاحب قدرت، طلبه جوان از ترس او را جا میدهد، دختر غذا میطلبد، طلبه میگوید جز نان خشک و ماست چیزی ندارم، میگوید بیاور . غذا میخورد و میخوابد.
وسوسه به طلبه جوان حمله میکند، ولی او با پناه بردن به حق دفع وسوسه میکند، آتش غریزه شعله میکشد، او آتش غریزه را با گرفتن تک تک انگشتانش به روی آتش چراغ خاموش میکند، مأموران تجسّس به وقت صبح گذرشان به مدرسه میافتد، احتمال بودن دختر را در آنجا نمیدادند، ولى دختر از حجره بیرون آمد، چون او را یافتند با صاحب حجره به عالی قاپو منتقل کردند .
عباس صفوی از محمدباقر سئوال میکند دیشب، در برخورد با این چهره زیبا چه کردی؟ وی انگشتان سوخته را نشان میدهد، از طرفى خبر سلامت دختر را از اهل حرم میگیرد، چون از سلامت فرزندش مطلع میشود، بسیار خوشحال میشود، به دختر پیشنهاد ازدواج با آن طلبه را میدهد، دختر نیز که از شدت پاکی آن جوانمرد بهت زده بود، قبول میکند. بزرگان را میخوانند و عقد دختر را براى طلبه فقیر مازندرانی میبندند و از آن به بعد است که او مشهور به میرداماد میشود و چیزی نمیگذرد که اعلم علمای عصر گشته و شاگردانی بس بزرگ هم چون ملا صدرای شیرازی تربیت میکند .
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وقت بندگی 😍❤️
شبتون قشنگ
دلتون پر از نور
کانال داستان های عبرت انگیز👇👇
@cafedastan
هدایت شده از محجوبه
🔴 توجه توجه توجه
✅ تجمع مردمی و جشن و خروش امت حزب الله در حمایت از تنبیه رژیم حرام زاده اسرائیل در حمله موشکی سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ...
⏰ زمان :امروز یکشنبه ۱۶:۳۰
📍مکان: شیراز محوطه بیرونی ارگ کریم خان
#نشر_حداکثری
💎 صفات مؤمن
🔻پیامبر خدا صلياللهعليهوآلهوسلم:
مَثَلُ المُؤمِنِ كَمَثَلِ النَّحلَةِ ؛ لا يَأكُلُ إلّا طَيِّبا ، ولا يَضَعُ إلّا طَيِّبا
❇️ مؤمن مانند زنبور عسل است؛ جز پاك و پاكيزه نمىخورد و جز پاك توليد نمىكند.
📚 شعب الإيمان: ج ۵ ص ۵۸ ح ۵۷۶۵
کانال داستان های عبرت انگیز👇
@cafedastan