✳️ « #دختر_لر » محصول مشترک ایران و هندوستان
28 آبان 1312 شمسی/ 9 نوامبر 1933 میلادی، فیلم دختر لر اثر عبدالحسین سپنتا به عنوان نخستین فیلم ناطق ایران که با امکانات کمپانی امپریال فیلم بمبئی در هند ساخته شده بود، در سینما مایاک تهران به نمایش درآمد. فیلم دختر لر را یک نفر هندی و یک نفر ایرانی به نام عبدالحسین سپنتا ساخته اند. عبدالحسین سپنتا جوانی که تحصیلاتش را در ایران در مدرسه سن لویی فرانسوی و کالج امریکایی به پایان رسانده بود و شیفته فرهنگ ایران باستان بود در سفری پژوهشی به هندوستان با اردشیر ایرانی از پارسیان هند و صاحب موسسه فیلمسازی امپریال فیلم آشنا می شود. این آشنایی با مقدمه ای که سپنتا به تئاتر و بازیگری داشت و مهری که در دل اردشیر ایرانی به زادگاه اجدادش بود، او را مصمم به تهیه یک فیلم ناطق فارسی می کند. تهیه فیلمنامه و ایفای نقش اول به عهده سپنتا واگذار می شود. تلاش سپنتا برای پیدا کردن زن فارسی زبانی که حاضر به بازی در فیلم شود، به جایی نمی رسد و بناچار دست به دامن همسر راننده اردشیرخان می شود. صدیقه سامی نژاد که یک اشکال عمده هم داشت و آن لهجه غلیظ کرمانی اش بود. سپنتا با وسوسه «اولین هنرپیشه زن تاریخ سینمای ایران شدن» او را راضی می کند.
جمال امید، عبدالحسن سپنتا: زندگی و سینما،تهران، فاریاب، 1363، صص 11-13
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ «کله پاچه» و جایگاه طبقاتی ایرانیان
در زمان های گذشته مشتریانی که به مغازه های کله پزی مراجعه می کردند، مطابق میل خود هر نوع نانی را که دوست داشتند و معمولا نان سنگک بود با خود به مغازه کله پزی می بردند . صاحب مغازه آنها را به نشستن بر روی یکی از تختها راهنمایی می کرد. و آنها بر روی آن مینشستند. پس از آن یک سینی یا مجمعه که وسط آن ظرفی از آب کله بود توسط شاگرد مغازه برای او برده می شد و او نان را در آن تلیت می کرد. اگر مشتری از افراد والامقام یا درباری بود، خود صاحب مغازه، نان ها را داخل ظرف خرد می کرد و با دست بر روی آن فشار می آورد تا تکه های نان خیس شود و آب اضافی آن را می گرفت و پس از آن به شکل مخروطی در می آورد و مقداری روغن و مغز بر روی آن گذاشته و آن را به مشتری برمی گرداند.
البته دو، سه لقمه ای که مشتری از غذا می خورد، شاگرد مغازه ظرف غذا را از جلویش برمی داشت و دوباره با اضافه کردن روغن و کمی مغز، به او باز می گرداند. پس از آن، نوبت به خوردن گوشت می رسید و صاحب مغازه بنا به شخصیت مشتری، ظرفی از چشم، بناگوش، پاچه و زبان تهیه می کرد و بر روی آن روغن و دارچین می ریخت و به مشتری می داد. در این جا هم اگر مشتری دارای شخصیت والایی بود، دست و اگر از افراد معمول بود، پای گوسفند بر روی ظرف قرار می گرفت. البته مبلغی به آب کله تعلق نمی گرفت و مغازه دار فقط پول گوشت را دریافت می کرد .
قیمت یک وعده این غذا، از سه شاهی تا ده شاهی بود و دو، سه شاهی نیز جهت نان دریافت می شد. مشتری کله پزی ها اکثرا افراد دست به جیب و به قول امروزی ها آدم های لارج بودند ولی این صنف دارای مشتری های فقیر و بی پول هم بود که بعضی های شان به خوردن همان آب کله اکتفا می کردند ولی عده ای با چانه زدن و سماجت، کمی هم روغن، مغز و گوشت نیز دریافت می کردند.
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ عبدالحسین #فرمانفرما ، غلام حلقه به گوش #رضاخان
چرایی ساخت کاخهای پهلوی اول در زمینهای مفت فرمانفرما
عبدالحسین میرزا فرمانفرما در کودتای 1299 در زمره رجالی بود که به بند و زنجیر کشیده شد و در تمام دوران حکومت سید ضیاء در زندان به سر می برد. روزی که سید ضیاءالدین از ایران رفت و احمدشاه کلیه زندانیان سیاسی را در کاخ فرح آباد به حضور پذیرفت و نخست وزیری قوام السلطنه را به آنها مژده داد هر یک از رجال و معاریف در حضور شاه سخنی گفتند. عین الدوله و سپهسالار تنکابنی و فرمانفرما از سخنگویان آن جمع بودند. فرمانفرما سخن خود را با تجلیل از سردار سپه آغاز کرد و شمه ای از صفات عالیه و وطن پرستی او را ستود. وی از قدیم با رضاخان دوستی و آشنایی داشت. زمانی هم که والی کرمانشاهان بود رضاخان جزء محافظین منزل والی بود و در دستگاه فرمانفرما رفت و آمدی داشت. وی بعد از رهایی از زندان روابط خود را با سردار سپه حفظ کرد و جزء محارم او شد. کاخهایی که رضاخان درست می کرد همه زمینهای آن متعلق به فرمانفرما و فرزندانش بود.
باقر عاقلی، نصرت الدوله فیروز، از رویای پادشاهی تا زندان شاهی، تهران، نشر نامک، 1373، ص 28
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ #سفارت_انگلیس ، حمایت از گرانفروشان و تعیین کدخدای قلهک!
عجز دولت ایران در برخورد با قصاب های گرانفروش تحت حمایت سفارت انگلیس!
یکی از جنبه های بسیار شگفت انگیز حق کاپیتولاسیون در دوران قاجار این بود که در تهران قصابانی بودندکه تحت الحمایه دولت انگلیس به شمار می رفتند و نرخ گوشت را بی رضایت و موافت سفارت انگلستان نمی توانستند تعیین نمایند. از طرفی دولت نیز به دلیل حمایت سفارت انگلستان از این قانون شکنان، توان مقابله و مجازات آنها را نداشت، لذا خیلی از قانون شکنان داخلی برای فرار از کیفر و مجازات به سفارت انگلستان متوسل می شدند. جایگاه تابستانی سفارت انگلستان در قلهک بود و سراسر آن آبادی جزء خاک انگلستان شمرده می شد و نه تنها شهربانی ایران حق دخالت در اموارت آنجا را نداشت حتی کدخدای قلهک را نیز سفارت انگلستان عزل و نصب می کرد. جایگاه تابستانی سفارت روسیه تزاری هم در زرگنده بود و آن سفارت نیز همان امتیازات را در آنجا داشت.
سعید نفیسی، تارخی معاصر ایران، تهران، کتابفروشی فروغی، 1345، 12-13
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ خاطره #مسعود_انصاری از تمسخر #هویدا در حضور شاه
خاندان سلطنتی بسیار اهل خوش گذرانی بود. برخی از این خوش گذرانی ها هم در قالب برنامه های شب نشینی اتفاق می افتاد. جالب اینکه بسیاری از خوانندگان برون مرزی امروز! هم در این شب نشینی ها حضوری فعال داشتند؛ برای آنکه دل اعلی حضرت و خانواده او خوش باشد. این شادی حتی می توانست به قیمت به طنز کشیدن اعضای کابینه و نخست وزیر هم باشد و این نشان می دهد که شوخی ها چقدر می توانست مبتذل و پیش پا افتاده باشد:
«شاه در زمستان ها معمولا در کاخ نیاوران به سر می برد و تابستان ها، غیر از ایامی که به شمال می رفت به کاخ اختصاصی سعدآباد می رفت و معمولا کمتر شبی بود که گذران شبانه در کاخ اختصاصی توام با برنامه سرگرم کننده نباشد. به طور معمول هفته ای سه شب میهمانی خصوصی در دربار برگزار می گردید که در این میهمانی های خصوصی تنها همان افرادی که به عنوان حلقه خصوصی دوستان شاه و فرح نام بردیم شرکت می کردند. تا آنجا که به خاطر دارم برای شرکت و به قول معروف هنر نمایی در این مجالس بیشتر از خوانندگان معروف آن دوره دعوت می شد که ستار و کوروس سرهنگ زاده بیشتر از هر خواننده ای دعوت می شدند. از گوگوش و هایده هم دعوت می شد. از جمله کسانی دیگری که دعوت می شد عبدالکریم اصفهانی بود که در رادیو ادای خواننده ها و هنرپیشه ها را در می آورد و تقلید صدای آن ها را می کرد، اما در میهمانی های دربار به تقلید صدای رجال می پرداخت و مخصوصا تقلید از طرز حرف زدن هویدا در میان حاضران طرفدار داشت و معمولا خود شاه نیز خوشش می آمد که رجال دولتش توسط هنرپیشه ای دست انداخته شوند و این اواخر که هویدا هم در میهمانی های خصوصی دعوت می شد گاهی در حضور خودش ادایش را در می آوردند.» 1
1- احمدعلی مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی، تهیه و تنظیم: محمد برقعی و حسن سرافراز، تهران، نشر البرز، 1371، چاپ دوم، ص 73
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ تلگراف همسر سوم #رضاشاه به شاه مخلوع برای مساعدت مالی
عصمتالملوک دولتشاهی دختر غلامعلی میرزا مجللالدوله دولتشاهی همسر سوم رضاخان است. او به هنگام تبعید رضاشاه، همراه وی به جزیره موریس رفت و پس از چند ماه به تهران بازگشت. وی از ابتدا وارد سیاست نشد اما از نفوذ خود در به کار گماردن اقوام خویش در پستهای پر درآمد استفاده شایانی کرد. پس از مرگ رضاخان در ویلای شخصی خود در شمیران اقامت کرد. پس از انقلاب اسلامی در تهران ماند و در سال 1374 شمسی در سن 90 سالگی درگذشت.
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ رستوران داری که به مناسبت مرگ #استالین غذای مجانی داد+عکس
مرگ مشکوک و معماگونه استالین در نهم مارس سال 1953 میلادی را باید یکی از معماهای تاریخی ای دانست که هنوز هم به رغم گذشت بیش از یک قرن از وقوع آن اسرار آن هویدا نگشته است. فارغ از چگونگی مرگ این دیکتاتور نکته دارای اهمیت آن است که به محض انتشار خبر درگذشت استالین مردم بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای غربی از شنیدن این خبر خوشحال شدند. در تصویر ذیل تابلویی را می بینید که در آن صاحب رستوران به مناسبت مرگ استالین یک روز غذای مجانی به مشتریانش می دهد:
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ رفتار عجیب #محمدعلی_شاه که مخالفینش را شوراند!
تاریخ مشروطه ایران بیانگر آن است که بسیاری از مصائب و مشکلاتی که می توانست از طریق گفتگو و رایزنی و توافق حل شود، بر زمین ماند و از همین رو به جای تعامل، خشونت جایگزین شد. این رفتار در دو سوی موافقین و مخالفین جنبش مشروطه و به عبارتی دیگر در هر دو گروه سلطنت طلب و مشروطه خواه دیده می شود. به عنوان مثال:
«در 28 دی 1285، محمدعلی شاه در مراسمی با حضور وزرا، علما، اعیان و سفرای کشورهای خارجی تاجگذاری کرد. در این مراسم اگرچه صنیع الدوله رئیس مجلس، سعدوالدوله و آقا میرزا محسن از نمایندگان مجلس حضور داشتند، اما چون از مجلس شورای ملی و نمایندگان آن برای شرکت در مراسم دعوت به عمل نیامد، حضور افراد یاد شده از مجلس در آن مراسم، نتوانست این نقیصه را جبران کند و بنابراین، مجلسیانآن را نشانه بی اعتنایی شاه به مجلس و سوء نیت او به نهضت دانستند. البته اگر شاه جدید در آغاز سلطنتش از نمایندگان مجلس نیز دعوت می کرد، خردمندی و تدبیر او را نشان می داد، چون این اقدام می توانست در نگهداری همان وحدت ظاهری دربار و مجلس موثر باشد. اما روشن نیست چه دستی در کار بود و به القای چه کس یا کسانی چنین کاری نشد و در نتیجه پیامدهای ناگوار آن بهره نهضت شد.»
منبع: سید مصطفی تقوی مقدم، فراز و فرود مشروطه، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1391، چاپ دوم، ص 104
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ عکسی دیده نشده از ماهرترین نی زن دوره #قاجار
نایب اسدالله، نی زن مشهور اصفهانی فرزند نایب حسین خان از بطن مادری بنام صاحب جان در اصفهان حدود سال1230ش پا به عرصه وجود نهاد. در مورد دلیل اشتهار او به نایب استاد جلال الدین همایی معتقد بود چون وی از اوایل زندگانی جزو مستخدمین در خانه یعنی دستگاه حکومتی بوده او را نایب میگفتند. از وی به عنوان معروفترین و ماهرترین نی نواز عصر قاجار نام برده شده است. او در اواخر عهد قاجار میزیسته و از خدمات او همین بس که این ساز جالب و خوش آهنگ را با استادی و مهارت در نواختن، مورد توجه همگان قرار داده و به آن اعتبار و حیثیت بخشیده است.
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ برخورد تند امیرکبیر با امام جمعه تهران به دلیل رابطه با سفارت روس
#امیر_کبیر صدراعظم لایق و کاردان #ناصرالدین_شاه علاوه بر اقدامات اصلاحی خود، نسبت به تحرکات و اقدامات مداخله جویانه سفارتخانه های خارجی در ایران بسیار حساس بوده و برای اینکه از جزئیات اعمالی که در سفارتخانه ها انجام می گرفت مطلع گردد عده ای از منهیان تربیت شده را روانه خدمت سفرای خارجی می کرد و هر یک از رجال ایرانی که محرمانه با سفرای روس و انگلیس و گاهی عثمانی و فرانسه سر و سری دشتند جاسوسان امیر بلافاصله به وی گزارش می دادند. به عنوان مثال امیر کبیر پس از اطلاع از ارتباط میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران با سفارت روسیه و دریافت هدیه از سفیر روسیه سخت برآشفته می شود و ضمن اطلاع دادن موضوع به ناصرالدین شاه برخورد تندی با امام جمعه تهران می کند، به گونه ای که امام جمعه دست به دامن کلنل شل وزیر مختار انگلستان شده و از وی استمداد می نماید. اما نمی تواند کاری از پیش ببرد. امیرکبیر سرانجام شغل او را تنزل داده و وی را به عنوان پیش نماز مشجد شاه تعیین می نماید.
منبع:
غلامرضا ورهرام، تاریخ سیاسی و سازماهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، تهران، نشر معین،1385، ص 167
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ شاهی که برای افکار عمومی غرب بیشتر از افکار عمومی کشورش اهمیت قائل بود
من دیکتاتور هستم، آیا دزد هم هستم؟
#محمدرضا_پهلوی همیشه به رای و نظر افکار عمومی دنیای غرب و همچنین اخباری که درباره وی و سلطنتش در مطبوعات خارجی انعکاس می یافت حساسیت زیادی داشت و به کوچکترین اشاره مطبوعات خارجی در تمجید و یا نکوهش سلطنتش واکنش نشان می داد. یکی از سفیران شاه که از دانشگاههای امریکا فارغ التحصیل شده بود روزی ضمن دیداری که با محمدرضا شاه داشت متوجه شد که شاه سرشار از خشم و هیجان نسخه ای از یک روزنامه محلی امریکایی را که در دانشگاه میشگیان غربی منتشر می شد در دست دارد که در یکی از صفحات آن نامه دانشجویی را چاپ کرده که در آن نامه #شاه متهم به #دزدی شده است. شاه که فی الواقع از خواندن این نامه ماتم گرفته بود با عصبانیت به سفیرش می گوید «دشمنان من، مرا دیکتاتور، خودمختار، مبتلا به جنون بزرگ نمایی و حرفهایی از این دست ردیف می کنند اما آیا من دزد هستم!؟»
منبع:
#جهانگیر_آموزگار ، فراز و فرود دومان پهلوی، ترجمه اردشیر لطفیان، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1375 ، ص580
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ روایت سیاح غربی از قشونی که به بخاطر غذا به هموطنانش حمله میکرد!
نیروهای نظامی و قشون هر کشور نمایندگان اجرای امنیت در یک کشور هستند. آنان فضایی را مهیا می کنند که در پرتو آن رشد و شکوفایی و پیشرفت ممکن می گردد. به عبارتی دیگر امنیت اولین و مهمترین مولفه پیشرفت و انباشت سرمایه در هر مملکتی می باشند. از همین روست که در برهه های حمله دشمن خارجی، مسئله پیشرفت نیز به حاشیه می رود. اما این مشکل آن زمانی حادتر است که نیروهای نظامی یک سرزمین خود مخل در امنیت باشند؛ امری که متاسفانه در تاریخ ایران معاصر سابقه دارد:
«در دوران قاجار روستاییان از سکونت در محل گذر جاده ی اصلی به خصوص معبر عبور قشون، خوداری میکردند. روستاییان واقع در سر راه قشون در فقر به سر می بردند چرا که بدون این که خودشان بخواهند محصولات آن ها به یغما برده می شد و اجازه ی هیچ گونه شکایتی نیز نداشتند. روستاییان در صورت خبردار شدن و آگاهی از نزدیک شدن قشون سعی می کردند تا جایی که بر ایشان امکان دارد، دار و ندار منقول خویش را برداشته و به کوهستان پناه ببرند. همان طور که در این سفرنامه مشاهده می گردد، سربازان مانند اجل بر این افراد وارد شده و آن ها را زیر مشت و لگد و شلاق می گرفتند تا نشانی از دارایی ها از قبیل مرغ ، گوسفند، برنج، گندمو غیره در اختیارشان قرار دهند.»1
1-ریچارد گیبونز، سفرنامهی ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی، ترجمه: امید شریفی، تهران، انتشارات ایران شناسی، 1394، ص 65 – 66
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ گواهینامه خلبانی #فاطمه_پهلوی
فاطمه پهلوی، کوچکترین فرزند #رضاشاه_پهلوی ، در ۸ آبان سال ۱۳۰۷ در تهران متولد شد. مادرش عصمتالملوک دولتشاهی دختر مجللالدوله از نوادگان فتحعلی شاه قاجار بود. در اوان زندگی بسیار لوس و ننر و کله شق بود. رضا شاه و عصمتالملوک دولتشاهی علاوه بر فاطمه، چهار پسر دیگر به نامهای عبدالرضا، احمد رضا، محمود رضا و علی رضا داشتند. فاطمه پهلوی بعدها با یک امریکایی به نام «وینسنت هیلر» آشنا شد که این آشنایی به ازدواج آن دو انجامید. ظاهرا هیلر پس از آشنایی با محمودرضا به ایران رفته و در آنجا با فاطمه آشنا شده بود. آشنایی محمدرضا پهلوی و ارتشبد محمد خاتمی موجب گردید تا خاتمی پس از طلاق فاطمه از هیلر، به وی پیشنهاد ازدواج بدهد. شاه و دربار نیز آن را پذیرفتند. در روز سیام مرداد ۱۳۳۸ این ازدواج صورت گرفت. فاطمه از این ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای داریوش و کیوان شد.
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ روایت #هویدا از توهم شاه درباره خودش
#جشن_های_2500_ساله از آن حیف و میل های بودجه عمومی بود که قطعا حتی در همان دوره پهلوی هم تعداد منتقدین داخلی و خارجی اش بیشتر از طرفدرانش بود. با همه این احوال شاه علاقه زیادی به برگزاری جشن هایی این چنینی داشت. او که بسیار علاقه داشت خود را کوروش ثانی بداند، تلاش می کرد تا مبدا تحولاتی را که فکر می کرد در ایران رقم زد، به کوروش برساند! همچنان که انقلاب سفید خود را همچون انقلاب کوروش می دانست. او می خواست کشور خود را به تمدن بزرگ برساند، همچنان که به قول خودش کوروش، در یک نسل ایران را متحول کرد. عباراتی که در پایین می آید نشان می دهد استبداد و تخیلات شاه راه را بر هرگونه کار علمی و نقشه سامان مند برای توسعه کشور بسته بود:
«شاه اصرار عجیبی داشت به همه مدعوین جشن های دو هزار و پانصد ساله بقبولاند که برگزاری این مراسم نشانی است بر تجدید حیات ایران و مفهومی ندارد جزء حراست از میراث امپراتوری عهد هخامنشیان. ضمن آنکه گه گاه خطاب به اطرافیان خود نیز می گفت: «انقلاب سفید ما نه تنها از دوران سلطنت کوروش مایه گرفته، بلکه دقیقا ما را به جهتی می کشاند که بتوانیم در راستای برنامه های کوروش حرکت کنیم» شاه در عین حال که می کوشید جشن های دو هزار و پانصد ساله را نوعی میعاد با تاریخ برای مردم ایران جلوه دهد، بیشتر مشتاق بود که مردم آن را نشانه ای از تولد دوباره کشور به حساب آورند. ولی گفتنی است که مردم اصلا در جریان این جشن ها حضور نداشتند و اصولا نیروی پلیس و ارتش چنان حفاظتی در اطراف تخت جمشید به وجود آورده بودند که به احدی اجازه نزدیک شدن نمی دادند. بخصوص آنکه هدف شاه از این جشن ها و بازگشت به ایران باستان هم هرگز نمی توانست مورد قبول روحانیون که فقط تعالیم پیغمبر مسلمانان را معتبر می دانند قرار داشته باشد.»
«شاه به قدری فریفته ایران باستان بود که در مصاحبه اش با «کارانجیه» (روزنامه نگار هندی) گفت: «امروز سرزمین باستانی ایران که مادر تمدن ها است و اولین امپراتوری را در جهان تاسیس کرده شاهد تولد دوباره تمدن درخشان خویش است و انقلاب سفید ما هم ریشه در همان انقلاب دارد که دو هزار پانصد سال پیش توسط کوروش به وجود آمد و بر اساس آن، کوروش توانست امپراتوری خود را فقط طی یک نسل به چنان قدرت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مبدل سازد که الگوی زندگی و ارزش های انسانی، اخلاقی و اجتماعی برای دنیا شود.» 1
1-فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه: ح.ا. مهران، تهران، انتشارات اطلاعات، 1386، چاپ نهم، ص 119-120
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
پاسپورت دوره ناصری
تذکره (پاسپورت داخلی ) یک اتباع خارجی هنگام مسافرت از جلفا به تبریز در دوره ناصری
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
سندی درباره دستور #پرویز_ثابتی به #ساواک قم مبنی بر ایجاد اختلاف میان «ترکها» و «فارسها» در این شهر.
@cafetarikh
کافه تاریخ
سندی درباره دستور #پرویز_ثابتی به #ساواک قم مبنی بر ایجاد اختلاف میان «ترکها» و «فارسها» در این شه
✳️ اختلاف افکنی پهلوی میان «ترکها» و «فارسها»+سند
درباره تلاشهای دولت پهلوی برای سرکوب اقوام مختلف ایرانی مباحث متنوعی مطرح شده است. این اقدام از دوران رضا خان و با هدف ترویج باستان گرایی و حمایت از فارس گرایی برای از بین بردن دیگر اقوام ایرانی در دستور کار قرار گرفت در دوران محمدرضا نیز دنبال شد. سند زیر دستوری است از طرف « #پرویز_ثابتی » به سازمان اطلاعات و امنیت قم مبنی بر ایجاد اختلاف میان «ترکها» و «فارسها» در این شهر. در حاشیهی سند آمده است :«توسط منابع و عوامل دیگر نسبت به پیاده کردن این دستور اقدام شود.»
👇 #کافه_تاریخ را به دوستانتان معرفی کنید👇
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ جذابترین مراسم ایرانیان به روایت سیاح غربی
کارلا سرنا در سفرنامه خود به مراسم عمومی ایرانیان توجه داشته و درباره مراسم آتش بازی در شبهای عید و جشن می نویسد: «شرقی ها به طور کلی هر نوع نمایش چشم نواز را دوست دارند و برای ایرانیان هیچ چیز خوشایندتر از آتش بازی نیست. هر رویداد خوشی به آتش کردن فشفشه ها جشن گرفته می شود؛ خواه روزهای برگزاری سه عید بزرگ ملی نوروز، روز تولد شاه و یا سالگرد جلوس وی بر تخت سلطنت باشد و خواه اعیاد مذهبی یا جشنهای خانوادگی . در هر صورت در تمامی این مراسم آتش بازی در صدر برنامه هاست. حتی فقیرترین خانواده ها هم دست کم چندشاهی برای خرید ترقه پول خرج می کنند. همانطور که مسابقات اسب دوانی انگلیسی ها را به هیجان می آورد و مبارزه قایق سواران ونیزی ها را سرگرم می کند و یا تماشای صحنه های گاوبازی تفریح مورد علاقه اسپانیایی هاست؛ همانطور هم تهرانی ها از آتش بازی لذت می برند. خود شاه هم به اینگونه سرگرمی ها علاقه دارد و کسانی که به هر دلیلی وسایل آتش بازی با شکوه ترتیب می دهند همانقدر که مردم را خوشحال می کنند، موجبات رضایت شاه قاجار را نیز فراهم می آورند.
منبع: کارلا سرنا، سفرنامه: آدمها و آیین ها در ایران، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، نشر زوار، 1362، ص 220
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ نمائی از گنبد غازان خان و منار بسطام در دوره ناصری
منطقه سمنان، مجموعه تاریخی بایزید بسطامی در شهر تاریخی و قدیمی بسطام شهرستان شاهرود، در برگیرنده مجموعه آثاری از دوران سلجوقی به بعد را شامل میشود و در کنار آن مرقد و خانقاه «ابو یزید طیفور بن عیسی بن سروشان بسطامی» ملقب به «سلطان العارفین» و از عرفای نامی و مشهور ایران در قرن سوم هجری قمری قرار دارد. مرقد ابو یزید چیزی جز یک قبر ساده در گوشه جنوبی صحن، در مجاورت گنبد و ایوان غازان خان نیست، کل مجموعه بایزید بسطامی شامل خانقاه، مساجد، مناره، برج، امامزاده و... است.
www.cafetarikh.com
@cafetarikh