eitaa logo
کافه تاریخ
313 دنبال‌کننده
214 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ نظر امام درباره احتمال «شما می بینید که الان مرکز فساد امریکا را جوان ها رفته اند گرفته اند و امریکاییهایی هم که در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و امریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند و جوانها مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، بی خود صحبت اینکه اگر دخالت نظامی، مگر امریکا می تواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد، تمام دنیا توجه شان الان به اینجاست. مگر امریکا می تواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند؟ غلط می کند دخالت نظامی بکند. نترسید، نترسانید. همین تعبیرى که جوانهاى ما از روى باز احساسات جوانی کردند که اگر چنانچه امریکا بخواهد دخالت نظامی بکند ما چه خواهیم کرد. اصلا این اگرش را هم نباید بگویند. امریکا عاجز از این است که دخالت نظامی در اینجا بکند، اینها یک مسائلی در پیششان است، یک مطالبی در پیششان است که روى آن مطالب گرفتاریهایی دارند، نمی توانند این کارها را بکنند. اگر آنها میتوانستند دخالت نظامی بکنند، شاه را نگه می داشتند. با تمام قدرتشان، قدرتهاى تبلیغی چیز (تلاش) کردند که نگهش دارند و ملت ما اعتنا نکرد به آن و نه تنها او، همه قدرتها پشت سر هم ایستاده بودند که نگه دارند شاه را و نتوانستند نگه دارند براى اینکه ملت ما یک چیزى را که خواست نمی شود مقابل ملت بایستد کسی و چه بکند. هیچ ابدا. این مطلب را اصلا جوان هاى ما پیش نیاورند این مطلب را که دخالت نظامی، آنها همیشه دخالت هایشان دخالت هاى شیطنتی است، توطئه است. آنها اگر بخواهند یک کارى هم بکنند، وادار می کنند جوانهاى ما را که آنها تظاهر بکنند و در تظاهر اعمال آنها بیایند درگیرى بکنند یا اینها و یک غائله راه بیندازند که ما نتوانیم یک محیط آزاد پیدا بکنیم، یک محیط آرام پیدا کنیم و مسائلی را که می خواهیم طرح بکنیم و می خواهیم ایجاد بکنیم، بتوانیم. آنها از این راه شیطنت ها پیش می آیند. آنها شیطان هایشان را پیش همین جوانهاى صاف دل عزیز می فرستند تبلیغات می کنند. می نویسند به دیوار چه میکنند، چه، چه، چه. یک وقت می بینید که یک عده جوان را راه انداختند توى خیابان ها به یک تظاهراتی. تظاهرات بحق لکن آنها از همین تظاهرات بحق می خواهند استفاده ناحق بکنند». صحیفه ی امام جلد 10 صص 516- 517 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ بیکاری مردان به دلیل مقاومت همسرانشان در برابر قانون کشف حجاب گذشته از آنکه باعث نارضایتی بسیاری مردان و زنان گردید، موجب خانه‌نشین شدن نیمی از زنان نیز شد. از آنجا که بسیاری از زنان به دلیل تقید به چادر و پوشش اسلامی، حاضر نبودند بدون حجاب در محافل عمومی حاضر شوند، خانه‌نشینی و انزوا را به بیرون رفتن ترجیح دادند. این موضوع، گاه به از دست دان شغل همسران این زنان نیز منجر می‌شد: «خانم قهرمانی نخستین معلم زبان فارسی و دوست من از جمله افراد بسیار بصیری بود که به سؤالات فراوانم درباره فرهنگ با دقت پاسخ می‌داد. او در حالی که چشمانش برق میزد اظهار داشت که غیرقانونی کردن حجاب به وسیله رضاشاه ناراحتی فراوانی ببار آورد. پدر این خانم وکیل مجلس بود. رضا شاه دستور داده بود که تا بازگشائی مجلس هیچیک از اعضای دولت حق ندارند همسر خود را در چادر نگاه دارند. خانم قهرمانی میگفت طی دو ماهی که به باز شدن مجلس مانده بود در خانه آنها حالت هیجان زده ای حکمفرما بود. ضمن گفت و شنود و خنده، برای مادرشان لباس غربی تهیه می‌کردند. سرانجام روز موعود فرا رسید، مادرش لباس خود را پوشیده درشکه‌ای هم دم در حاضر شد. ولی به هیچ وجه قادر نبود بدون چادر از درگاه خانه قدم بیرون بگذارد. پدرش یکساعت زانو بر زمین زد و با زنش محاجه نمود، چون میدانست که اگر راضی نشود کار خود را از دست می‌دهد. ولی خانم راضی به رفتن نشد و آقای قهرمانی دو ماه بعد استعفا کرد.»1 1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، صص 135- 136 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ شدید مسکن در دهه 1350 در دهه 40 و 50 ش قیمت نفت بالا رفت و رشد اقتصادی کشور افزایش بی‌سابقه‌ای یافت. اما همراه با رشد، تورم نیز افزایش یافت و قیمت بسیاری از کالاها به یکباره افزایش یافت. تورم در بخش مسکن نیز بسیار بالا بود و مردم به خصوص قشرها و طبقات پایین جامعه، توانایی تهیه و اجاره یک خانه ساده را نیز نداشتند: «همراه با رونق، تورم هم از راه رسید. اگر می توانستید خانه ای سه یا چهار خوابه پیدا کنید، ماهی سه تا چهار هزار دلار اجاره بها داشت، هتلها برای ذخیره جا روش «فی‌المجلس» را بکار می‌بستند و اغلب اوقات زیر بار ذخیره جا از قبل نمی‌رفتند. برای مبارزه با این وضع شرکتها بطور دائم در هتلها اتاق می گرفتند. بسیار اتفاق می‌افتاد که دوستان و آشنایان با حال عصبانی تلفن میکردند و کمک میخواستند. خانمی از بانک جهانی پس از آنکه سه شب را در پستویی در هتل هیلتون سر کرده بود برای اقامت در سفارتخانه نزد ما آمد. مسکن برای ایرانیان متوسط الحال هم به صورت مشکل وحشتناکی درآمده بود. بهای مستغلات به اندازه باورنکردنی بالا رفته و کرایه خانه بطوری زیاد شده بود که خانه ای با کرایه پائین کمتر در دسترس بود. از نزدیک شاهد تلاش زجرآور خانواده ای بودم که میخواستند خانه ای بزرگتر از اتاقی که در آن زندگی میکردند پیدا کنند. در ۱۹۷۹ راننده اتوبوسی میگفت که خانه‌اش را که دارای دو اتاق کوچک و مستراح توی حیاط و بدون آب لوله کشی بود به سی هزار دلار میخرند. وسیله گرم کردن این دو اتاق کوچک هم به یک بخاری نفتی محدود می گردید. در اتاقی مجاور مستراح هم آشپزی می‌کردند و برای همه خانواده فقط یک اجاق نفتی وجود داشت. ولی از برق استفاده می‌کردند. مشکلات اقتصادی بر همه اثر گذاشت، ثروتمندان، البته، ثروتمندتر شدند. با اینکه حداقل دستمزد به دو برابر که مقدار معتنابهی بود افزایش یافت، تورم مانع تحقق انتظارات محرومین گردید.»1 1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، ص 199 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تصویری از حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور در سال 1334، نخست وزیر وقت پهلوی، تصمیم گرفت تا ایران را به پیمان استعماری سنتو ملحق سازد. این عمل بامخالفت فدائیان اسلام مواجه شد و آنان نیز ترور علاء را پیریزی میکنند. در 25 آبان به مناسبت درگذشت سیدمصطفی کاشانی، فرزند آیتاللَّه سیدابوالقاسم کاشانی رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، مراسمی در مسجد شاه تهران برگزار شد و در ساعت چهار بعداز ظهر، حسین علاء نخستوزیر پهلوی وارد مسجد شد. در شبستان مسجد، به طرف او شلیک شد ولی گلوله در لوله گیر کرد و خارج نشد. در نتیجه، ضارب با اسلحه به شدت به سر علاء کوبید که این عمل، خونریزی مختصری در سر او ایجاد کرد. : حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور ، با سر باند پیچی شده در مسجد شاه تهران cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ زدوبند با مقامات پهلوی نزدیکی به رجال با نفوذ، یکی از راه‌های ورود به مجالس عصر پهلوی بود. در سند زیر می‌بینیم که عباس شاهنده، از چهره‌های مطبوعاتی عصر پهلوی، از طریق ارتباط با منوچهر اقبال، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در سال 1342 به دنبال ورود به مجلس شورای ملی بوده است. در بخشی از سند می‌خوانیم «عباس شاهنده پس از ملاقات با دکتر اقبال به دوستان نزدیک خود اظهار داشته: که قریباً کرسی نمایندگی بیجار را اشغال خواهد کرد و عده‌ای از نمایندگان مجلس از جمله صادق احمدی معتقدند به مجرد تعویض دولت آقای علم، عباس شاهنده به مجلس خواهد آمد.» cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ تصویری از افتخارالسلطنه معشوقه افتخارالسلطنه دختر از عایشه خانم یوشی از زنان مورد توجه شاه بود. این دخترعلاوه بر وجاهت ذاتی، صاحب ثروت نیز بود زیرا تنها وارث مادرش عایشه و خاله اش لیلاخانم شده بود که به ملاحظه سوگلی بودن هر دو نزد شاه، دارای ثروت فراوانی بودند. او با پسردایی اش ابراهیم نوری ازدواج کرد و صاحب سه دختر و یک پسر شد اما چند سال بعد عاشق نظام الدوله خواجه نوری شد و همسر و فرزندانش را رها کرد و به خانه او رفت. نظام الدوله نیز ثروتش را به باد داده بود و پس از مرگش، افتخار السلطنه در اواخر عمر با عسرت زندگی کرد در حالی که از فخرالدوله امینی، برادرزاده اش کمک شهریه می گرفت. او دلدادۀ عارف قزوینی بود و عارف نیز بدو عشق سرشار داشت که به وصال نینجامید. عارف تصنیف «افتخار آفاق» را برای افتخارالسلطنه سروده است. cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ اخباری مخوف از دیکتاتوری #رضاخان پس از #اشغال_ایران توسط #متفقین در شهریور 1320 و تبعید رضا خان درباره قتل های صورت گرفته در دوران زمامداری دیکتاتور اخبار متنوعی منتشر شد که برخی از آنها حکایت از جنایتهای مهلکی دارد که جز در زندانهای مخوف استالین نمی توان نمونه های آن را یافت. در یکی از اخبار مربوط به این موضوع که در 12 دی ماه سال 1320 شمسی در «ستاره هفتگی» منتشر شده بود می خوانیم: «چندی قبل در عمارتی که تا سه ماه پیش در اجاره بهداری شهربانی در خیابان سوم اسفند بود بقایایی از اسکلت انسانی که مربوط به سه نفر می باشد در یکی از باغچه ها پیدا کردند. این بقایای استخوانهای که بوده است؟ چرا در آنجا چنین چیزی پیدا گردید؟ مگر بهداری شهربانی در عین حال قبرستان مجرمین هم بوده است؟ آیا این بقایای استخوانهای فرخی و امثال اوست که در آن محل نابودشان می کردند و برای اختفای جنایات در باغچه دفن می نمودند؟» cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ سهم خواهی و نتایج آن بر #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت سهم خواهی از قدرت همیشه افتی است که می تواند عرصه سیاست را تهدید کند. این درباره ایران عصر #مصدق نیز صادق است. ماجرایی که به روایت حسین مکی درباره عبدالقدیر آزاد و از خاطرات عمیدی نوری ذکر می شود، نمونه ای کوچک در این زمینه بود: «وقتی دکتر مصدق وزیر شد جلسه جبهه ملی را دستور داد در منزلش تشکیل شود. عبدالقدیر گفت من 8 وزیر باید در کابینه داشته باشم. دکتر مصدق گفت آخر نمی شود. گفت شهرداری مال من، دو وزیر را باید حتما بپذیری. یکی دکتر مباح یکی هم والا نژاد. من ]حسین مکی[ به او گفتم آقا ما داریم یک جنگ بزرگ میهنی با انگلیسی ها می کنیم باید نخست وزیر را آزاد در کارش بگذاریم که کابینه ای به نظر خود تشکیل دهد. عبدالقدیر گفت من نمی توانم این حرف را بپذیرم زیرا ما سالها مبارزه کردیم حالا که حکومت را بدست آوردیم اگر نمی بایستی در آن شرکت داشته باشیم چطور می توانیم از آن دفاع و حمایت نماییم؟ البته هیچ کدام ما به حرف او اهمیت ندادیم، او هم از همان روز از دکتر مصدف ناراضی شد و علاقه به مخالفت با او پیدا کرد...»1 1-ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشت های یک روزنامه نگار، جلد پنجم، به کوشش: مختار حدیدی و جلال فرهمند، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1396، ص 40 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ سند / پول تو جیبی #رضا_پهلوی در ایران چقدر بوده است؟ / ولیعهد ۱۷ ساله ۵۰۰ برابر هر ایرانی و ۲۴۰ برابر کارمندان عالیرتبه حقوق می گرفت! 40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاید گرد فراموشی بر خاطر تاریخی ما نشسته است. به یاد نیاوریم چرا همه ملت از حکومت #محمد‌رضا_پهلوی ناراضی بودند برای یادآوری آن ایام، سندی به دست ما رسیده است که نشان می‌دهد در بهمن ماه سال 1356 حقوق رضا پهلوی #ولیعهد 17 ساله ایران 600 هزارتومان بود و علاوه براین حقوق بودجه دفتر وی نیز 600 هزار تومان می‌شد. این در حالی است که تولید ناخالص داخلی در سال 57 معادل 498 میلیارد و 700 میلیون تومان بوده است. این رقم با احتساب جمعیت 35 میلیون نفری ایران در سال 57، نشان می‌دهد درآمد سرانه سالانه هر ایرانی در همان دوره معادل 14 هزار و 248 تومان بود براساس این آمار درآمد ماهانه‌ هر فرد ایرانی 1187 تومان بوده است. یعنی متوسط درآمد هر ایرانی در سال 57 معادل 1187 تومان بوده است. در حالی که درآمد ماهانه پسر 17 ساله شاه 600 هزار تومان در همون سال ذکر شده است. معادل 505 برابر متوسط درآمد سرانه هر ایرانی است. البته این مبلغ با توجه به سن ولیعهد پول تو جیبی منظور می ‌شده است که او نه همسری داشته و نه خرجی این درحالی است که کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه آن زمان 2 هزار و پانصد تومان حقوق دریافت می‌کرد با یک حسب سر انگشتی حقوق ولیعهد برابر با حقوق 240 کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه بود. #منبع آمار تولید ناخالص داخلی متعلق به بانک مرکزی است @iichs_ir
❌ نفوذ در ارتش شاهنشاهی رژیم بر موضوع نفوذ گرایشات چپ بر ارتش نگران بود؛ زیرا می‌دانست در درازمدت ممکن است بسیاری از افسران رده‌های پایین تحت تأثیر گرایشات چپ قرار گیرد. هرچند این طبقه از افسران درجات پایین، قدرت و نفوذ چندانی نداشتند، ولی موفقیت هریک از سازمان‌های مخالف رژیم در جلب آنها، اهمیت زیادی داشت، زیرا آنان فرماندهان بلاواسطه سربازان تحت امر خویش بودند و می‌توانستند در پشتیبانی از مخالفان و یا سرکوب آنها نقش اساسی ایفا کنند. بدین ترتیب، نارضایی در میان افسران جزء، در آن دوران تهدید بزرگی علیه رژیم شاه بود.» برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید؛ https://b2n.ir/027125 @cafetarikh
❌ تصویری از جولان دیپلماتهای #متفقین در #کاخ_سعدآباد در ایام #اشغال_ایران آندریویچ اسمیرنوف سفیر شوروی در تهران به اتفاق همراهان خود در محوطه کاخ سعدآباد در ایام اشغال ایران توسط متفقین cafetarikh.com @cafetarikh
❌ سیاست خارجی #رزم_آرا انتخابات شانزدهم مجلس ملی در سال 1328 برگزار شد؛ اما با کشته شدن هژیر انتخابات تهران مجدداً صورت گرفت و علی رزم‌آرا به عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد. وی در عرصه داخلی و خارجی چندین اصول را در پیش گرفت که نزدیکی با شوروی و دور کردن آمریکا از صحنه سیاست ایران در هماهنگی با سیاست انگلیس مهمترین آنها بود: «برنامه سیاست خارجی رزم آرا که در راستای سیاست بریتانیا بود در سه موضوع خلاصه می‌شد: رفع بحران و بهبود مناسبات با شوروی، بریدن پای آمریکایی‌ها از ایران و بالاخره به تصویب رساندن قرارداد الحاقی نفت و اجرای آن. رزم آرا در اجرای این هدف‌ها ابتدا وارد مذاکره با شوروی‌ها شد و تلاش‌های او به امضای موافقتنامه بازرگانی بین دو کشور در ۱۳ آبان ۱۳۲۹ و رفع تشنجات مرزی انجامید. سپس دست به اقداماتی زد که هدف آن خارج کردن امریکایی‌ها از صحنه سیاست ایران بود. قطع برنامه‌های فارسی صدای امریکا که از فروردین ماه آن سال از رادیو تهران پخش می‌شد، مخالفت با اعزام چند گردان از سربازان ایرانی به جبهه جنگ کره، بازگرداندن افسران ایرانی که برای گذراندن دوره تخصصی به ایالات متحد اعزام شده بودند، پایان دادن به خدمت ماکس تورنبرگ و سایر مستشاران آمریکایی سازمان برنامه و مهمتر از همه احتمالا فرار دادن سران حزب توده از زندان و نزدیکی با شوروی‌ها از جمله اقداماتی بود که آمریکایی‌ها را به ماهیت حکومت رزم آرا آشنا ساخت.»1 1. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، صص 32- 33 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ توجیه شاه برای فقدان در ایران شاه اعتقادی به دموکراسی نداشت. او به خوبی آگاه بود که اعمال و اجرای دموکراسی قدرت او را محدود خواهد کرد. از این رو در مواقعی با اذعان به این موضوع، با دلایل مختلف به توجیه عدم حکومت دموکراتیک در کشور می‌پرداخت و به نبود آن اعتراف می‌کرد: «شاه در نطقی که هنگام مسافرت اخیر خود (که هنوز هم در مسافرت است ایراد کرد)، دو نکته جالب به خبرنگاران گفت: یکی اینکه امریکا نباید برای همیشه پدربزرگ ملل کوچک باشد، دیگر اینکه ایران تا وقتی فقط ده درصد مردم آن بی‌سواد نباشند نمی‌تواند از دمکراسی غربی برخوردار باشد. این دو نکته در روز جمعه گذشته که بعضی از دوستان خصوصی قابل اطمینان من حضور داشتند مورد بحث قرار گرفته، من گفتم البته ایشان فعلاً بر مرکب غرور یکه‌تازی سوارند و هیچ مجال و امکانی برای بحث و انتقاد درباره نطقهای ایشان فعلا نیست. ولی اگر من روزنامه داد را مثل قبل از سال ۱۳۴۰ انتشار می‌دادم و به شیوه همیشگی خود در اطراف این دو نکته بحث می‌نمودم که اولاً برای ایشان که فعلاً خود را رهبر ملت ایران و مشغول سیاست کلی کشور بر خلاف قانون اساسی که از مصونیت مبری می‌باشند می‌دانند، صلاح نبوده و نیست که چنین حرفی بزنند. زیرا با این اعتراف که او پدر بزرگ ملل کوچک است در حقیقت تصدیق نموده‌اند که ایران کشور کوچکی است که آمریکا برایش پدربزرگی کرده است، یعنی ولایت بر ایران داشته است. در حالی که ما معتقدیم که ایران کشوری است مستقل که اختیار اداره آن را اراده ملی در دست دارد نه دولت خارجی، آن هم دولت امریکا»1 1.ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامه‌نگار، جلد 6، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، صص 709- 710 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ ثروتمند شدن علم از صدقه سری شاه از جمله افرادی بود که به قول خودش از صدقه سری شاه توانست ثروت فراوانی را گرد آورد. وی به بهانه مناسبت‌های مختلف هدایایی را از شاه دریافت می‌کرد و متقابلاً در روزها و مناسبت‌های مربوط به شاه، هدایای گرانقیمتی را به او اهدا می‌نمود. «با توجه به دستور اخیر شهبانو حاکی از اینکه در بار باید از هزینه‌های غیر ضروری بپرهیزد، عرض کردم که قصد دارم به مناسبت تولد ولیعهد یک اتومبیل رولز رویس به ایشان هدیه بدهم و اضافه کردم "امیدوارم علیاحضرت این هدیه را به عنوان عملی مذموم نسبت به والاحضرت تلقی نکنند. به همین جهت خواستم ابتدا از شما کسب تکلیف کنم." شاه در پاسخ گفت که پذیرفتن نوع هدیه به خود من مربوط است. از ایشان تشکر کردم. از صدقه سر شاه من مرد بسیار ثروتمندی هستم، سال گذشته به تنهایی بیش از ۵ میلیون دلار زمین به دولت فروختم. در چنین شرایطی دلیلی نمی‌بینیم که مانند یک گدازاده خسیس رفتار کنم... البته از اسراف کاری هم بدم می‌آید.»1 اسدالله علم، یادداشت‌های اسدالله علم ، ویراستار، علی‌نقی عالیخانی، بخش سوم ج 2، تهران، انتشارات مازیار- معین، 1377، ص 803 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ زنان بدقدمی که مجبور به ترک دربار هستند مردم عقاید و باورهای خاصی پیرامون نحسی و شومی داشتند. از این برخی از مسائل می‌توانست برای آنها خوش یمنی به ارمغان آورد و برخی هم بدیمنی. این موضوع هیچ گونه بار اعتقادی، علمی و مذهبی نداشت و برگرفته از ذهنیت خاص آنان، انتقال از پیشینیان و خرافات آنان بود. «عقیده به خوش یمن بودن و نبودن و «آمد» داشتن و نداشتن سه چیز در مردم رسوخ یافته است: زن و اسب و خانه. در مورد زن و اسب اصطلاح خوش قدم و بدقدم بودن هم بکار می‌رود. هر گاه ایرانی به هنگام تحصیل یکی از این سه با موفقیتی روبرو شود دیگر آن را به هیچ قیمت از دست نمی‌دهد؛ برعکس هر گاه دچار ناملایمی گردد می‌کوشد هر چه زودتر از شر آن خلاص شود. بعضی از زنان شاه فقط از آن رو ناگزیر از ترک حرم می‌شدند که «بدقدم» بودند. اسب‌هائی که پایشان سفید باشد شگون ندارند. عدد سیزده را بخصوص بد و نامیمون می‌شمارند. تاجرها به هنگام شمارش از ذکر آن اجتناب دارند و بعد از دوازده می‌گویند «زیاده» و پس از آن چهارده. هر قوم و قبیله‌ای برای خود در هفت روز هفته روزهای سعد و نحس خاصی دارد. ولی در هیچ کجا اعتقاد به ارواح و اشباح دیده نمی‌شود و برای آن نیز در زبان، لغت خاصی وجود ندارد. اغلب قصه‌هائی از غولهای آدمخوار بیابانی شنیده می‌شود که با آدم‌های گرگ شده قصه‌های اروپائی مطابقت دارد.»1 1.یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1368، چاپ دوم، ص 238 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ ترس از گسترش عکس امام خمینی در میادین و معابر الصاق عکس‌های حضرت امام خمینی (ره) در مساجد، مغازه‌ها ، خانه‌ها و... در سال 1342 در سراسر کشور به شدت در حال افزایش بود. این موضوع از یک طرف عشق و ارادت مردم را به امام خمینی (ره) به عنوان عالمی دینی نشان می‌داد و از سوی دیگری انعکاسی بود از حمایت مردم از مواضع سیاسی امام (ره) در مخالفتش با رژیم پهلوی. براساس سند زیر «[در] شهرستان کرج در اکثر مغازه‌ها عکس آیت اله خمینی (ره) به چشم می‌خورد» در ادامه‌ی همین سند علت این اقبال عمومی اینگونه مطرح شده است که نمی‌تواند دربرگیرنده‌ی همه‌ی حقیقت باشد. «اشتهار و سرشناسی که برای آیت اله خمینی به وجود آمده در اثر مخالفت‌های وی با لوایح شش گانه است» باید متذکر شد که مواضع سیاسی امام خمینی (ره) به پیش از دهه‌ی چهل باز می‌گردد و بسیاری با آرای ایشان از طریق کتاب‌های «ولایت فقیه» و «تحریر الوسیله» آشنایی داشتند، از دلایل دیگر شهرت و محبوبیت حضرت امام باید به تبحر ایشان در مباحث فقهی و کلامی و هم چنین تدین و تخلق اسلامی ایشان اشاره کرد. لذا محبوبیت و اشتهار امام را صرفاً ناشی از مواضع سیاسی ایشان در قبال اصلاحات ارضی دانستن چندان با واقعیت منطبق نخواهد بود. cafetarikh.com @cafetarikh
❌ اجرای "شوهر باید اینطور باشد" در تماشاخانه تهران در دورانی که خیابان‌های تهران را چاه‌های نفت رشد می‌دادند و ویترین‌های پر زرق و برق اروپایی باغ‌های توت و انگور را آهسته به حاشیه می‌راندند، سید علی خان نصر همراه با تعدادی از بزرگان تئاتر تهران هنرستان هنرپیشگی را در خیابان لاله‌زار تأسیس کرد. همچنین سالن نمایش "گراند هتل" را اجاره و در این محل "تماشاخانه تهران" را تأسیس کرد. در آن زمان باب جدیدی از نمایش‌های ایرانی به روی مردم گشوده شد که با همکاری عبدالحسین نوشین شکوفا شد. لاله‌زار در آن دوره به قلب تپنده کافه‌ها تبدیل شده بود و سینماها و دفتر روزنامه‌های مشهور و آتلیه هنرمندان برجسته در آن جای داشتند. در این دوران پُر رونق بود که "نصر" از تماشاخانه تهران رفت و احمد دهقان مدیر این تماشاخانه شد. cafetarikh.com @cafetarikh
❌ پایه گذار تشکیل ی پادشاهان چه کسی بود؟ اجتماع زنان در حرمسراهای عهد قاجار‌ به‌ دلایل سیاسی و تأمین آرامش انجام می گرفت . علاوه بر آن رسم تعدد‌ زوجات‌ در‌ جامعه آن روز چـندان نـاپسند و نادر نبود. زندگی در اندرون شـاهی بـا رعـایت سلسله مراتب‌ خاصی‌ در‌ جریان بود. حرمسرا کانون کشمکش میان زنان بود؛ تفاوت در اصل ونسب‌ ، احترام‌ نزد شاه و به دنیا آوردن فرزند ذکـور از جـمله عـوامل بحران بین زنان حرمسرا به حساب می‌ آمـد‌. انـجام امور مذهبی یکی از مهم ترین عرصه های حضور اجتماعی زنان‌ بوده‌ است . هم چنین حضور زنان در جشن‌ های‌ ایام‌ نـوروز، اعـیاد مذهبی نیز قابل توجه است‌. گردآوری‌ زنان‌ در‌ دربار، در زمان‌ آقامحمدخان‌ - اولین شاه این سـلسله ، بـا وجود این که وی مقطوع النسل بود- شروع شد؛ او از یکسو‌ مکرر‌ از‌ جانب نزدیکترین کسان و سرسخت تـرین دشـمنانش بـا‌ لقب‌ تحقیرآمیز‌ اخته‌ خان‌ مواجه‌ می گشت ؛ و از سوی دیگر سعی می کرد تا طبق یکـی از نـمودهای برجسته هر حاکم ایرانی ، صاحب حرمسرای وسیعی باشد. وی با بیوه های بـرادر خـود‌- جـهانسوز- گلبخت خانم و مریم خانم ازدواج کرد. افزون بر این ، در کنار زنان عقدی خود، زنان متعدد و بی نـام و نـشانی را در دربـار گردآورد و خشونت جانگدازی در مراوده با آنها‌ اعمال‌ می داشت.بعدها بر گستردگی نهاد حرمسرا در دوره فتحعلیشاه افزوده شد. منابع تـاریخی دورهـی قاجاریه از هزاران زن در دربار فتحعلی شاه سخن به میان آورده اند. در کتابهای تاریخی از ١٥٨ تن‌ از‌ این زنان و ٢٦٢ فرزند دخـتر و پسـر از فتحعلی شاه ذکر شده است . این کثرت زنان و اولاد وی جلب توجه زیادی نموده است . عضدالدوله، سلطان احمدمیرزا‌، تاریخ عضدی، به اهتمام حسین‌ کوهی‌ کرمانی ، تهران: مظاهری، 1328 78 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ تصویری از نمایشگاه عکس و کتاب ایرانی در هندوستان بازدید فرماندار و مردم مولتان هندوستان از نمایشگاه عکس و کتاب ایران در این شهر cafetarikh.com @cafetarikh
❌ وقتی اعدام و امری عادی می‌شود وضعیت شاه در زمینه حقوق بشر با ابهامات زیادی مواجه بود و علیرغم انکار رژیم، شواهد متعددی از شکنجه‌های غیرانسانی مخالفان گزارش شده بود: «با موقعیتی که قبل از انتصاب به سمت سفیر انگلیس در ایران در وزارت امور خارجه داشتم این امکان برای من فراهم بود که نظر وزارت خارجه انگلستان را درباره اوضاع ایران در اوائل دهه ۱۹۷۰ به آسانی دریابم. در پرونده‌های مربوط به ایران در وزارت خارجه چند نقطه منفی بچشم می‌خورد. سابقه رژیم شاه در مسائل مربوط به حقوق بشر بد بود. بازداشت‌های خود سرانه، زندانی کردن افراد بدون محاکمه، شکنجه و اعدام‌های سریع و آزار و تعقیب دانشجویان و کارگران مخالف و ناراضی یک امر عادی به شمار می‌آمد. ولی در ایران کسی اینطور نبوده و یا مگر در کشورهای دیگر این منطقه وضع بهتر از این است؟ آیا حکومت شاه از بسیاری کشورهای دیگر که روابط بسیار نزدیکی با انگلستان دارند بدتر بود و یا اینکه انگلستان می‌خواست ایران را با معیارهای غربی مورد سنجش و قضاوت قرار بدهد؟ اینها ابهاماتی بود که می بایست پس از رفتن خود به ایران آنها را روشن کنم.»1 1.آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه دکتر منوچهر راستین، انتشارات هفته، تهران، 1363، چاپ دوم، ص 18 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ سیاستمداری که از پشت پرده به صحنه علنی آمد بعد از حضور پررنگ آمریکا در صحنه سیاسی ایران و نقش آن در جریان کودتای 28 مرداد، برخی از قدرت‌طلبان سیاسی همچون با اتخاذ سیاست نزدیکی به آمریکا، تصمیم به قبضه قدرت و تضعیف حکومت گرفتند. امینی با برخی از اقدامات خود باعث شد تا شایعه کودتای او علیه شاه نیز قوت بگیرد: «دکتر امینی پس از وزارت عدلیه به سفارت امریکا به واشنگتن رفت وضع خود را در آنجا تحکیم نمود در ١٣٣٩ که به تهران از چندی قبل احضار شده بود بـه جـمع‌آوری دوستان خود پرداخت و آقاسیدنورالدین الموتی هم که از سال‌های قبل چنان که ذکر شد جزو محارم او شده بود به تقویت این امر می‌پرداخت زیرا دکتر امینی به او گفته بود به زودی نخست‌وزیر مبارزه با فساد می‌شوم. این مقدمات در اواخـر فـروردین ١٣٤٠ از پشت پرده به صحنه علنی سیاست در آمد و دکتر امینی با فشار سفیر امـریکا بـه شـاه یکمرتبه نخست‌وزیر مقتدری شد که مجلسین را پیشنهاد انحلال به شاه داد و فرمان آن صادر شد و کابینه خود را با عضویت وزارت دادگستری نورالدین الموتی تشکیل داده فوراً دستور بازداشت عده‌ای را صادر نمود و خود و آقانور به‌ ایراد نطق‌های انقلابی در مبارزه با فساد پرداختند و معلوم شد آقانور متهم و بلکه محکوم به کمونیستی در دوره رضاشاه و رئـیس کـمیته حزب توده در سـال ١٣٢٥ کـه مـرد مـتمول و صـاحب مقام در سال‌های١٣٣٠ به بعد شد در ١٣٤٠ عضو مؤثّر دولتی شد که امریکای ضد کمونیست آن را به وجود آورده بود.» 1 1-ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار، جلد 1،تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به کوشش مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، 1381، ص 353 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ پرداخت خمس و زکات برای حمایت از اعتصاب کنندگان در سال 1357 در این سند بار دیگر به اتحاد همه جانبه قشرهای مختلف مردم در حمایت از یکدیگر جهت ساقط نمودن حکومت پهلوی اشاره می شود. در این سند می خوانیم: خبر رسیده حاکى است که مورخ 22 / 8 / 57 جامعه روحانیون شهرستان جهرم با جمع‌آورى مبلغ پنج میلیون تومان از بابت خمس و زکوه قشریون به آن دسته از کسبه که در جریان تظاهرات اخیر که منجر به تعطیل محل کسبشان شده و از این لحاظ متحمل خساراتى شده‌اند، کمک مى‌نمایند و جمع‌آورى این مبلغ در مدت زمانى کمتر از 48 ساعت مؤید همکاری‌هاى بسیار زیادى از سوى روحانیون نسبت به اهالى در آینده مى‌باشد و خود عاملى است در جهت جلب اعتماد هر چه بیشتر و بالنتیجه کسب قدرت و اعمال نفوذ در تمام زمینه‌ها. cafetarikh.com @cafetarikh
❌ احتراماتی از جنس تعارف تعارف کردن یکی از رسوم و آداب خاص قاجاریان بود که معمولاً به منزله احترام به طرف مقابل نیز محسوب می‌شد. نوع تعارفات بر حسب مقام و منزلت افراد متفاوت بود و معمولاً افرادی که از جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردار بودند با تعارفات و برخوردهای متفاوت‌تری مواجه می‌شدند: «هنوز از صرف اولین صبحانه دلچسب خودمان فارغ نشده بودیم، که پیام‌هائی از سوی اشخاص سرشناسی که از ورود یک دکتر فرنگی به سفارت اطلاع پیدا کرده بودند به رئیس من رسید، در این پیام‌ها همه آن‌ها خواستار پی بردن به روز آغاز به کار من و محل استقرارم جهت طبابت شده بودند. تعدادی هم مربوط به دوستان سفارت مایل به آشنائی و دعوت از من به مهمانی بود. بدین طریق طولی نکشید که جریان دعوت ما به میهمانی‌های رسمی از طرف آنان آغاز گشت، درحالی‌که من هم باطناً شوق فراوانی نسبت به این نوع میهمانی‌ها و مشاهده رسوم و نحوه پذیرائی ایرانیان داشتم. شرط موفقیت در جلب نظر اشخاص در این نوع برخورد و معاشرت‌ها، آگاهی داشتن از نحوه برخورد و انجام تعارفات می‌باشد. چیزی که ایرانیان به آن پیش از نحوه صحبت کردن و اطلاعات اشخاص تکیه می‌کنند. این نوع انجام تعارفات نسبت به اشخاص متفاوت است و هر کسی موظف است بنابر پایه و عنوان اشخاص طرز برخورد و رفتار خودش را نسبت به موقعیت آنان تطبیق دهد. از طرفی این اظهار ادب و احترام نسبت به میزبان هم نباید بیش از آنی که شایسته اوست باشد در این‌صورت ممکن است باعث خود بزرگ‌بینی طرف و حقیر شمردن میهمان تازه وارد خود گردد و از شئوناتش در مقابل میزبان بکاهد. البته قبول کلیه این تشریفات و رعایت این همه اصول در تعارفات برای من تا حدودی ثقیل و غیرقابل قبول بود مثل گفتن کلمه "بسم الله" بهنگام تعارف غذا بدیگری، یا هنگام دعوت تازه واردی، به نشستن در کنار خودت. در همان اولین جلسه‌ای که در میهمانی که شرکت کردم، متوجه قائل شدن تفاوت زیادی در رفتار میزبان با اشخاص بهنگام ورودشان بمنزل، یا از طریق نحوه بلند شدن تمام قد و بطور کامل او در مقابلشان، و یا در صورت محترم‌تر بودن شتافتن، به استقبال تا سرپله‌ها یا حتی تا مقابل در منزل و با ادای احترام زیاد، تعظیم و تکریم و خوش آمدگویی فراوان آن‌ها را بداخل دعوت کردنش شدم. بهمین طریق بهنگام خاتمه میهمانی و انجام بدرقه و خداحافظی.»1 1.چارلز جیمز ویلز، سفرنامه دکتر ویلز (ایران در یک قرن گذشته) ترجمه غلامحسن قراگوزلو، تهران، اقبال، 1388، صص 64- 65 cafetarikh.com @cafetarikh
شدن با حداقل امکانات گذشته از آنکه ورزش‌های ساده و کم‌تنوع بود، وسایل ورزشی آنان نیز تنوع کمی داشت و در شکل ابتدایی بود. با این حال بسیاری از ورزش‌ها به صورت اصولی و جدی انجام می‌گرفت و تأثیر زیادی بر سلامتی و بنیه بدنی آنان داشت: «وسایل ورزشی ایران بسیار ساده است. من تمرینها و حرکات زیر را بیشتر دیده‌ام: پا زدن. تمام ورزشکاران دست را از آرنج خم می‌کنند و به صورتی که ساعد با محور بدن موازی می‌شود و دو بدو مقابل هم جست می‌زنند در ابتدا با تأنی و بعد با ضرب سریع تا اینکه تعداد حرکات به دویست تا سیصد برسد و یا اینکه به دیوار گود تکیه می‌دهند و با پائی که از زانو و کمر خم شده است مدتی به دیوار می‌کوبند و آنگاه نوبت به پای دیگر می‌رسد یا میل گرفتن. دو گرز چوبی را که وزن هریک بین پنج تا ده کیلو است به دور سر به دوران در می‌آورند؛ کار کشته‌ترها گاه یکی و گاه دیگری را به هوا پرتاب می‌کنند و با مهارت آن‌ها را دوباره می‌گیرند. این حرکات بخصوص عضلات بازوان و سینه را تقویت می‌کند و پهلوانان سرشناس و نام آور بخصوص بازو و سینه نیرومندی دارند. سنگ گرفتن. به پشت می‌خوابند. آن‌ها را قدری جمع می‌کنند دو تخته سنگین را بدست می‌گیرند که هر کدام حدود بیست و پنج تا سی و پنج کیلو وزن دارد که در وسط آن سوراخی است با چوبی به صورت مورب. این تخته‌ها را به روی سینه به داخل و خارج حرکت می‌دهند. این تمرین سخت خسته کننده، عضلات سینه و شکم و همچنین پشت را بسیار بکار می‌اندازد. شنا رفتن. چنان به روی زمین قرار می‌گیرند که فقط انگشتان پا و کف دست با زمین تماس داشته باشد و بقیه بدن آزاد بماند؛ آنگاه به تمرین آغاز می‌کنند و متناوبا ثقل بدن را روی انگشتان پا و دست قرار می‌دهند و به هنگام به جلو سریدن پیشانی همواره با زمین تماس پیدا می‌کند. دیدم پهلوانانی را که هشتصد بار پشت سر هم این تمرین فرساینده را تکرار کرده‌اند. در این تمرین عضلات پشت و بخصوص عضلات ناحیه پهلو به بهترین نحو به فعالیت می‌افتد.»1 1.یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1368، چاپ دوم، ص 136 cafetarikh.com @cafetarikh
رو به فروپاشی است؟! بعد از ، ، خواستار اختیارات بیشتری شد. برخی از این موضوع با عنوان قدرت‌طلبی مصدق یاد کرده‌اند؛ اما واقعیت آن است که این اختیارات جهت مقابله با مشکلات اقتصادی کشور بود که مخالفت شاه را به دنبال داشت: «اقتصاد‌ ایران رو به فروپاشی است. مهندسان ‌ایرانی قادر به راه‌‍انداختن تأسیسات آبادان نیستند. دستگاه‌های حفاری از کار افتاده‌‍اند، چربی و روغن دستگاه‌ها را مسدود کرده است و اسکله‌‌های بارگیری و بنادر بی‌مصرف افتاده‌‍ اند. همه جا فقر و فلاکت حکمفرماست. کمونیست‌های حزب توده هر روز تظاهرات راه می‌‌اندازند و در خیابان‌ها به جان هم می‌‌افتند. اطلاع می‌‌یابم که مصدق برای مبارزه با مشکلات اختیارات تام خواسته است. شاه از دادن اختیارات سر باز می‌زند و قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب می‌‌کند و او هم با موضع گیری در مقابل ملی کردن صنعت نفت مرتکب اشتباه می‌‌شود. جبهه ملی اعلام اعتصاب عمومی ‌‌می‌‌کند.‌ آیت‌الله کاشانی حکم جهاد می‌‌دهد و حزب توده نیز از آن طرف هوادارانش را متشکل می‌‌کند. جمعیت به خیابان‌ها می‌‌ریزند و با چوب و سنگ به تانک‌ها حمله می‌‌کنند، تیراندازی می‌‌شود و انسان‌ها کشته می‌‌شوند. وحشتناک است.»1 1.ثریا اسفندیاری بختیاری و لوئی والنتین، کاخ تنهایی،‌ترجمه نادعلی همدانی، تهران، مترجم، 1370، ص 152 cafetarikh.com @cafetarikh