✳️ حق تقدم در همه کارها با #اشرف_پهلوی است!
در این سند نامه #اسدالله_علم وزیر دربار به #پرویز_راجی سفیر ایران در انگلیس مبنی بر لزوم اهتمام در انجام کلیه امور ارجاعی اشرف پهلوی تاکید شده است. اشرف پهلوی به دلیل فعالیتهای گسترده غیرقانونی در داخل و حتی خارج از کشور نیازمند حمایت دولتی بود.
https://eitaa.com/cafetarikh
✳️ هزینه 100 هزار دلاری حضور #اشرف پهلوی در کمسیون حقوق بشر
نامه #اسدالله_علم وزیر دربار به #هویدا نخست وزیر مبنی بر درخواست حواله نمودن مخارج سفر #اشرف #پهلوی رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد به امریکا جهت شرکت در کمیسیون مذکور
www.cafetarikh.com
https://eitaa.com/cafetarikh
✳️ رضایت آمریکا؛ شرط ارتباط با دیگر کشورها
وابستگی سیاسی شاه به آمریکا تا جایی بود که معمولاً ارتباط با سایر کشورها نیز در گروه رضایتمندی و یا اجازه آمریکا قرار داشت. بر این اساس در صورتی که بدون اطلاع آمریکا ارتباطاتی برقرار میشد، شاه با بهانهتراشی تلاش میکرد آن را توجیه نماید تا مورد شماتت آمریکا قرار نگیرد:
«{شاه} باز از سیاست آمریکا گله فرمودند که این گلهها را یک جوری به اطلاع سفیر آمریکا برسان. من میدانم شاهنشاه فوقالعاده با فتانت و مدبر است. قبلاً این گلهها را میکنند تا اگر با روسها زیاد جلو برویم به آمریکاییان بفرمایند که قبلاً (آنها) را آگاه کرده بودند که اقدامات (آنها) جوابگوی تقاضاها و احتیاجات ما نیست. چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار! عرض کردم با همه این تفصیل رادیوهای اقمار شوروی دائماً به ما فحش میدهند. فرمودند چارهای ندارند. به علاوه برای ما خوب است؛ زیرا میفهمیم برای ما چه در نظر دارند... من این نکته را به همه سفرا اقمار شوروی که پیش من میآیند من باب شوخی میگویم که شاید منعکس کنند، ولی نتیجهای نمیدهد.»1
1-امیر #اسدالله_علم ، گفتوگوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران، طرح نو، 1371، ج 2، ص 8
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ #محمدرضا_شاه در جایگاه اسب شرط بندی امریکاییها!
تصویری که #اسدالله_عـلم از #محمدرضا_پهلوی در یادداشت های خود نشان می دهد، دقیقا همان یـک نفری است که جز او، کس دیگری در کشور منشأ اثر نیست ؛ نه مجلس ، نه دولت و نه هیچ چیز دیگری قدرتی نـدارند. عـلم ضـمن بیان گفتگوی خصوصی خود و شـاه بـه نـکتـه مهمـی در ایـن مورد اشاره کـرده اسـت :
امـروز بـه مـن فرمودنـد، کـسی چـه مـی دانـد؟ اگـر موفقیت های من نبود (و نمی خواهم خودستایی کـنم ، فـقط بـه تو می گـویم )، نـه تنهـا از خـانواده #پهلوی و تـمام زحـمات و مشقات پدر من اسمی نبود... و من اینجا باید به تو بگویم که آن قـدر امریکایی ها و انگلیسی ها با من [دودوزه ] بـازی کـردند کـه صدمه این کار هزاران بار عظـیم تـر از حمله مستقیم شوروی بـه من بود. این ها به خیال خودشان روی چند اسب شرط بندی می کننـد و با این اطلاع ناقص آن ها از کشور، بـخصوص از امـریکایی هـا، کشنده است ». نشانه شناسی تحولات آینده حکومت پهلوی به ویژه در سالهای دهه 1350 نشان داد که شاه در این گفتگو اعتراف بزرگی کرده است ؛ چـون در آینـده ای نه چندان دور برای نزدیکـی بـه آمریکایی ها او می خواهد همان اسب موردنظر آن ها باشد.
منبع: گفتگوهای من با شاه: خاطرات محرمانۀ امیر اسد اللّه علم،گـروه مترجمان، تهران، انتشارات طرح نو،1371،ص ٢٥٦-٢٥٥
www.cafetarikh.com
@cafetarikh
❌ ثروتمند شدن علم از صدقه سری شاه
#اسدالله_علم از جمله افرادی بود که به قول خودش از صدقه سری شاه توانست ثروت فراوانی را گرد آورد. وی به بهانه مناسبتهای مختلف هدایایی را از شاه دریافت میکرد و متقابلاً در روزها و مناسبتهای مربوط به شاه، هدایای گرانقیمتی را به او اهدا مینمود.
«با توجه به دستور اخیر شهبانو حاکی از اینکه در بار باید از هزینههای غیر ضروری بپرهیزد، عرض کردم که قصد دارم به مناسبت تولد ولیعهد یک اتومبیل رولز رویس به ایشان هدیه بدهم و اضافه کردم "امیدوارم علیاحضرت این هدیه را به عنوان عملی مذموم نسبت به والاحضرت تلقی نکنند. به همین جهت خواستم ابتدا از شما کسب تکلیف کنم." شاه در پاسخ گفت که پذیرفتن نوع هدیه به خود من مربوط است. از ایشان تشکر کردم. از صدقه سر شاه من مرد بسیار ثروتمندی هستم، سال گذشته به تنهایی بیش از ۵ میلیون دلار زمین به دولت فروختم. در چنین شرایطی دلیلی نمیبینیم که مانند یک گدازاده خسیس رفتار کنم... البته از اسراف کاری هم بدم میآید.»1
اسدالله علم، یادداشتهای اسدالله علم ، ویراستار، علینقی عالیخانی، بخش سوم ج 2، تهران، انتشارات مازیار- معین، 1377، ص 803
cafetarikh.com
@cafetarikh
❌ توصیه اسدالله علم جهت کنترل مخالفان
روزی یکصد ضربه شلاق برای عاقل شدن مخالفین!
با استناد به یادداشتهای #اسدالله_علم در خصوص آراء و دیدگاههای محمدرضا نسبت به رای و نظر مردم، انتخابات آزاد ، تحمل مخالفین و... در دستگاه تحلیلی شاه ایران، موضوعاتی نظیر آزادی بیان وآزادیهای سیاسی محلی از اعراب نداشتند. اسدالله علم در بخشی از یادداشتهای خود در این باره می نویسد: « گفتگویم با نمایندة اسرائیل را گزارش دادم. شاه خیلی تردید دارد که اتحادیة یهودیهای مورد بحث شامل روزنامه نگاران مهمی چون آنهاییکه به نیویورک تایمز و واشینگتن پست وابسته اند باشد. سر شام شاهدخت شهناز و شاه بر سر خشونتهای اخیر توسط متعصبین اسلامی (من آنها را دیوانگان محض می نامم)، که سر خود به قتل یا به گفتة آنها «اعدام» قربانیان بیگناه پرداخته اند بگومگو کردند؛ به عنوان مثال دختر پروفسور عدل و شوهرش که پیش از اینکه کشته شوند تعدادی کشاورز و ژاندارم بیچاره را به قتل رساندند. من اظهار عقیده کردم که حرمت زندگی انسان اساس هر مذهبی است. آنهاییکه منکر این اصل می شوند هیچ مجوزی برای این کار ندارند، مگر عقیدة خودشان. حقشان این است که یا در آسایشگاه روانی بستری شوند، یا اینکه در یک زندان نظامی روزانه یکصد ضربه شلاق بخورند تا عقلشان سر جایش بیاید. اینکه دیگر جای بحث ندارد. این حرف والاحضرت را سر جایش نشاند و ترجیح داد موضوع را عوض کند و شاه هم نفس راحتی کشید...»
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ معاملاتی که ناباب و ناپاک از آب درآمد
فساد مهمترین شاخصه حکومت شاه بود و وجه شاخص آن در اطرافیان شاه و در امور اقتصادی به چشم میخورد. در این رابطه بسیاری از نزدیکان شاه با روشهایی چون ثبت شرکتها و نهادهای صوری، دست به معاملات کثیفی میزدند که منبع آن از جیب مردم و پول بیتالمال بود:
«والاحضرت #اشرف در یک معامله زمین شرکت کردهاند که ناباب و ناپاک از آب درآمده باعث کدورت خاطر شاه شده. فرمودند: به خواهرم بگو شما چه لزومی دارد از یک طرف در کارهای کثیف شرکت بکنید و از طرف دیگر بنیاد اشرف پهلوی درست کنید؟ آخر این چه حرکاتی است که میکنید؟ بر فرض بنیاد اشرف درست کردید، مردم نخواهند پرسید که شما فلان مبلغ را از کجا آوردهاید؟ چرا این قدر مرا ناراحت میکنید؟ من که همه چیزم را وقف بر کشور کردهام. به هر صورت این معامله باید لغو و اقاله شود، هر قدر برای شما ضرر داشته باشد. من که نمیتوانم بگویم جلوی کثافتکاری دیگران را میگیرم ولی خواهرم هر... میتواند بخورد. در دلم به شاه آفرین گفتم، حالا مطلب را من چه جور برسانم، آن دیگر گرفتاری من است!»1
1 . #اسدالله_علم ، یادداشتهای علم، تهران، انتشارات کتابسرا، جلد 4، ص 390
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ اگر من نبودم ایران هم نبود!
شاه خود را منشأ همه امور میدانست و با خودستایی، معتقد بود که برترین و بهترین قدرت است و جز او قدرت دیگری وجود ندارد. او با ستایشهای مکرر از اقدامات خود و پدرش بر این باور بود که قدرتش باید فراتر از قدرت مجلس و سایر نهادهای دموکراتیک باشد:
«امروز به من فرمودند، کسی چه میداند؟ اگر موفقیتهای من نبود (و نمیخواهم خودستایی کنم، فقط به تو میگویم)، نه تنها از خانواده پهلوی و تمام زحمات و مشقات پدر من اسمی نمیبود و ایران هم نمیبود. زیرا اگر من در غائله پیشهوری و فتنه مصدق از بین رفته بودم حزب توده بر ایران مسلط میشد و کشور دموکراتیک ایران به زعامت شوروی به وجود میآمد. انگلیسیها و آمریکاییها هم قسمتی از جنوب ایران را اشغال میکردند. بعد جنگ شمال و جنوب درمیگرفت و ممکن بود قسمتهای نفتخیز در دست غرب باقی بماند، ولی به هر صورت دیگر ایرانی وجود نمیداشت....»1
1 - #اسدالله_علم ، یادداشتهای علم سال 1355- 1356، به کوشش علینقی عالیخانی، جلد ششم، تهران، کتابسرا، 1393، صص 447- 448
cafetarikh.com
@cafetarikh