eitaa logo
کافه تاریخ
293 دنبال‌کننده
162 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ گرایش افراطی به غرب در در عصر مشروطه بودند کسانی شعارشان این بود که ایران و ایرانیان باید سر تا پا غربی شوند و این مسئله را به طور جدی پی می گرفتند. پیشرفت غرب و عقب ماندگی ایران روی هم رفته سبب می شود تا نوعی نگاه افراطی در گرایش به غرب وجود داشت: «شاید بتوان گفت مهم ترین شاخصه گرایش تندرو جناح انقلاب، شیدایی به فرهنگ و تمدن اروپا بود. در آن برهه از تاریخ، و همچنان تا اواخر قرن بیستم میلادی، مدرنیسم اروپای فضای غالب بر اندیشه و عمل نخبگان سیاسی- فرهنگی چهان بود. کشورهای اروپایی اصرار داشتند تا به نخبگان دیگر کشورهای جهان بباورانند که تنها راه آنان برای توسعه و پیشرفت، پیمودن بدون کم و کاست فرایند مدرنیسم اروپایی است و راه دیگری وجود ندارد. به استثنای علمای دینی، بیشتر نزدیک به تمام رجال مشروطه خواه- اعم از میانه رو و تندرو- در چنین فضایی دم می زدند.»1 1-سید مصطفی تقوی مقدم، فراز و فرود مشروطه، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1391، چاپ دوم، ص 83 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ ائئلاف مطبوعاتی تجددگرایان در یکی از سنگرهای نخبگان سیاسی که‌ در‌ روی‌ کار آمدن نقش به‌سزایی داشتند، مطبوعات بود. از نگاه‌ تجددگرایان‌، رضا خان مرد عمل و مظهر اقتدار و صلابت، نظامی خشن، میهن‌دوست و عاشق اصلاحات بود.البـته ضـعف عمده‌اش‌ بی‌سوادی‌، ناآشنایی‌ با تمدن غرب، عدم تسلط بر زبان‌های خارجی و فقدان نقشه و برنامه‌ای مدوّن‌ برای‌ نوسازی‌ ایران بود که پیوند وی با تـجدیدگرایان را ضـروری می‌ساخت. بنیان‌های‌ فکری‌ انـدیشه‌ تـجدیدطلبی، متأثر از نگرش‌های مجله کاوه بود و گردانندگان آن، پیشتازان اصلاحات و نوسازی غربگرایانه در‌ ایران‌ شمرده می‌شدند. سید حسن تقی‌زاده، کاظم‌زاده، محمد علی جمال‌زاده، محمد قزوینی و ابراهیم پورداوود‌، از‌ راه بررسی انتقادی ارزش‌ها، مواریث اجتماعی- دینی باورهای ملی و اندیشه‌های رایج در کشور، به طرح‌ لزوم‌ اتحاد و یکپارچگی ملی، ناسیونالیسم ایرانی، حفظ تمامیت ارضی و نوسازی کشور پرداخته و در این‌ راه‌، به‌ انتشار مقالات تحقیقی درباره گذشته تاریخی، ادبی و میراث علمی ایرانیان پرداختند. بیشتر نویسندگان و گردانندگان این‌ نشریات‌ و در رأس آنها ، به‌عنوان معماران فکری و سیاسی در خدمت رضا خان‌ قرار‌ گرفتند‌ و فرآیند نوسازی و شبه مدرنیسم ایران را سرعت بخشیدند. مجله کاوه در تحکیم پایه‌های فـکری و تـجددگرایی‌ دورۀ‌ 1307‌-1302 نقش مـستقیم و آشکار داشت. منبع:ملایی‌توانی،علیرضا، مشروطه و جمهوری،تهران،نشر گسترده،1381، صص 159-160 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ حل و فصل اختلافات خانوادگی در حمام حمام های دوره قاجار در کنار مکانهایی مانند مساجد ، بازارها و قهوه خانه ها جزو فضاهای عمومی به شمار می آمدند؛ در چنین فضاهایی امـکان مـعاشرت مــردم بـا یکـدیگر فراهم بود. حمام فرصتی‌ برای‌ دیدار با دوستان و خبرگیری از آنها بود. یکی از بهانه هـایی که زنان میتوانستند برای خروج از خـانه بـیابند، حـمام بود. آنها بسیاری از اوقات با هم بـه صـورت دسـته‌ جمعی‌، برای رفتن به حمام قـرار مـی گذاشـتند. در واقـع زنـان آن عهـد، بـه بهانه هایی چون حمام ، دید و بازدید دوستان و آشـنایان، شـرکت در عروسی و تولد، زیارت امامزاده ها و... میتوانستند‌ از‌ خانه خارج شوند. از آنجا که آداب استحمام زنان ، ساعت ها و گاه تا نصف روز به درازا میکشید، آنها فرصت کافی برای گفت وگـو پیرامـون مـسائل مختلف و خـبرگیری از‌ یکـدیگر‌ در‌ اخـتیار داشتند. زنان‌ حتی فراتر از گفت وگوهای متعارف ، شرح اختلافات بـا هـمسرانشان را نـیز به حمام میبردند و در این زمان، حمام‌ به‌ صـورت‌ دادگـاهی زنانـه درمـی آمـد کـه ریاسـت آن، و وظـیفه ی حل اختلافات‌ ، برعهده گیس سفیدان بود. حمام های عمومی در شکل گیری پیونـد میان خانواده ها نـیز نـقشی موثر داشتند‌. به‌ خصوص‌ ، آنجا فرصت مناسبی بود تا بـا دختـران دم بخـت بـیـشتر آشــنا‌ شــوند‌ و آنهـا را بـا دقـت بیـشتری زیـر نظـر بگیرنـد. یکـی از سفرنامه نویسان آن عصر، در توصیف‌ زندگی‌ روزمره‌ مـردم تـهران مینویـسد: «افـراد طبقـه متوسط تقریبا همیشه در حال دویدن هستند‌. در‌ آغاز‌ روز برای دیدار با آشنایان به بازار می روندو ناشتایی را با آنها صرف میکنند‌. از‌ این‌ ساعت تا ظهر یا برای کسب اخبار جدید به حمام می روند و یا از دوستان‌ خود‌ دیدن میکنند...». منبع:ژوزف آرتور گوبینو، سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مـهدوی ، تهران: قطره ، 1383، ص221 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ نگاه تحقیرآمیز به ایرانیان غربیان و به طور ویژه نخبگان آنان همیشه نگاهی از بالا به پایین به ملل شرقی و به طور خاص مردمان خاورمیانه دارند و این چنین می اندیشند که همه باید همچون آنان باشند. این نگاه درباره مستشاران غربی که به ایران می آمدند نیز صادق است. من جمله میلسپو روایتی اینچنینی از ایرانیان دارد: «ایرانی از نظر هوش تند و چابک است، خوش صحبت و مجلس آرا و بذله گو است و در لحظات جدی تر یا برای فرار از واقعیات به تمرین فکری و در زمینه مقولاتی از قبیل فلسفه، شعر و هنر می پردازد. اما انسانی منطقی نیست. فاقد بلوغ فکری است. اصولا فاقد ساختمان مغزی است که ملل پیشرفته برای حل مسائل خود و نیل به پیشرفت لازم دارند. در طول تاریخ نادان، بیسوادی و فقدان تماس های روشنفکری آنان را از استفاده از منطق محروم ساخته است.»1 1-آرتور میلسپو، آمریکایی ها در ایران، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر البرز، 1370، ص 106 www.cafetarikh.com @cafetarikh
تلگراف علی اکبر افشار به مبنی بر اعلام خروج جنازه رابرت ایمبری از خاک ایران www.cafetarikh.com @cafetarikh
رهبر مذهبی آذربایجان به اتفاق جمعی از افسران روسی و مقامات محلی در اواخر حکومت www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ درخواست القاب و عناوین فرنگی در زمان این سند شامل نامه محمدولی خان تنکابنی رئیس الوزرا به احمدشاه قاجار مبنی برتقاضای اعطای رتبه پرنس و لقب سپهدار اعظم به حسین پاشاخان باتوجه به خدمات وی می باشد. www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ چشم ملل شرق به و برای ترکیه یک الگو بود. او بسیار مقلد راهی بود که آتاتورک پیموده بود. از همین رو بود که برای سفیر ترکیه در ایران احترام بسیاری قائل بود و او را در صدر مجالس می نشاند. با او در ارتباط بود و حتی مخفیانه با او دیدار می کرد: ملاقات من با رضاخان راس ساعت 3 انجام گرفت. رضاخان مرا بی آنکه در انتظار نگه دارد به حضور پذیرفت. از همان آغاز به ترکی سخن گفت. اظهار داشت که از مدتها پیش منتظر ملاقات با من بوده است. حال عصمت پاشا رئیس جمهورمان را جویا شد. من هم گفتم رئیس جمهور ما به شما سلام دارند. رضاخان گفت به وقتش در همه مسائل از او کمک خواهم گرفت و از محبت و توجه فوق العاده خود به او سخن گفت. من هم در جواب از صمیمیت و علاقه رئیس جمهورمان سخن گفتم. رضاخان با این جمله که «من در چشم ایشان اما ایشان در قلب من جای دارند» اظهار محبت کرد. در جواب گفتم من دوستی و محبت میان دو طرف را برای تمام ملل شرق به مثابه بشارتی بزرگ می بینم. در جواب پس از اظهار اطلاع از سرگذشت من در باکو گفت «اینک چشم تمام ملل شرق به دنبال من و جناب مصطفی کمال پاشا است.» 1-ممدوح شوکت بیگ، خاطرات تهران: یادداشت های سفیر ترکیه از ماجرای تغییر سلطنت، آبان- بهمن 1304، ترجمه: حسن اسدی، تهران، پردیس دانش، 1390، ص 37 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ عکس یادگاری داماد و اهل و عیالش امیرحسین سردار شجاع داماد ناصرالدین شاه به اتفاق جمعی از خادمین و چند تن از فرزندان خردسال خود www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ حمام های قجری در قامت تکنولوژی ها و وسایل ارتباط جمعی امروزی بعـد اجتمـاعی استحمام در زمان قاجار قابل تامل است ؛ به عنوان نمونه در روابـط اجتماعی ایرانیان در آن‌ عصر‌، زمـانی کـه‌ میزبانی قصد داشت تا رسم میهمـان نـوازی را بـه نحو احسن به جای آورد، میهمان خود را دعوت به‌ حمام میکـرد. آمـاده کـردن حمـام و دعوت میهمان به آن، نشانگر احترام‌ ویژه‌ میزبان‌ به میهمان خود بـود. در این گـونـه مـوارد، مـعمولا میهمانان جواب نه به این دعوت نمی دادند‌ و ‌‌با‌ آغوش باز از آن استقبال میکردنـد. در واقع ، حمام بهانه ای برای ابـراز‌ صمیمیت‌ و تحکیم‌ روابط بود. به ایـن ترتیـب حمـام در کنش اجتماعی برای مـرد و زن ایرانـی آن روزگـار‌ - که در کمتر فضای عمومی دیگری مثل حمام ها میتوانستند آزادانه و با آرامش‌ خاطر به معاشرت با‌ هـم‌ ‌ ‌بـپردازند - فرصت مناسبی برای دورهم نشینی ، احوال پرسی و خبرگیری از یکدیگر فراهم میآورد و نقش یک پاتـوق را در جـامعه ی عـصر قاجار ایفا میکرد. در واقع در غیاب وسـایل ارتبـاط جمعـی جدیـد‌، حمام ها با کارکردی شبیه بـه این وسایل ، هم امکان ارتباط گیری افراد با یکـدیگر را فـراهم میکردند و هم فضایی بـرای خبرپراکنی به شمار مـی آمدند. منبع:حسین قلی خان نظام السلطنه‌ مافی، خاطرات و اسناد حسینقلی خـان نظـام الـسلطنه مـافی ، ج١، به کوشش معصومه مافی، تهران: نشرتاریخ ایـران ، 1362، ص79 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ حاجی بابا اصفهانی و تحقیر ملی ایرانیان از جمله آثاری که در تاریخ ایران نگارش یافته و البته به وسیله خارجی ها نیز نوشته شده است، کتاب حاجی بابا اصفهانی است. مهمترین ویژگی این کتاب آن است که مبتنی بر تحقیر ملی ایرانیان نگاشته شده است: «کتاب حاجی بابا نوشته جیمز موریه-نمایندگان انگلستان در ایران- است. روی اینکه حاجی بابا چه کسی بوده، بحث است. یکی از کسانی که خارج رفته، حاجی بابا افشار است که طبیب است و خوش نام هم نیست. در تاریخ و در اسناد و مدارک مربوط به او درج است که طبیب بوده ولی بعدا به خدمت دستگاه قاجار درآمده است. یکی از نمایندگان خارجی می نویسد که دیده است او شرب خمر می کرد. وقتی به او گفته شد که شما مسلمان هستید چرا شراب می خورید، پاسخ داد که من طبیبم و اینجا هوا سرد است؛ می خواهم بدنم گرم شود. برخی می گویند این فرد همان حاجی بابا بوده است. او خودش هم وقتی این کتاب را دید، خیلی ناراحت شد. کتاب حاجی بابا نشان از یک جریان منحط داخلی و گویای تعبیر تحقیرآمیز خارجی نسبت به ایران می باشد.»1 1- و موسی فقیه ، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1393، چاپ نهم، ص 216-217 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ شکایت از فرآیند غربی شدن امورات مملکتی در دوره ی حکومت قاجارها، تمامی دولتها و حتی شاهان قاجار چـاره ی توسعه و پیشرفت کشور را در همانند شدن‌ با‌ غرب (به عنوان غـیر) می دانستند ؛ اما همین تقلاها نـیز از آن جــا که ریشه در عمق نداشت راه به جایی نمی برد: «اولین کار در این زمینه ، آشنایی با فنـون نظامی‌ بود‌. تازه در‌ همین اواخر بود که ضرورت این امر احساس شد که پای چنـد فـن از فنون غیرجنگی و مربوط‌ بـه زمـان صلح را نیز به ایـران بـاز کننـد. بـا بـی برنـامگی‌ و بی هدفیِ‌ دولت آن عهد (فتحعلی شاه )، اروپاییها درست مانند زرافه و فیل ها به این درد می خوردند که به معرض ‌‌نمایش‌ گزارده شوند! ایشان حقوق های گزاف مـی گرفتنـد امــا خـدمات آنـان بــه هـیچ وجـه‌ مـورد‌ اسـتفاده‌ قـرار نمـی گرفـت. » بی نتیجگیِ اقدامات تا جایی بوده که ناصرالدین شاه نیز از‌ آن شــکوِ ه داشـته اسـت : «مـا هزاران جور آدم را در پایتخت گرد آورده‌ و هر چیز مـسخره ای‌ کـه‌ عــرب هـا، تـرکهـا، مغول ها و فرنگیها داشته اند از آنان اقتباس کرده ایم . کوچک و بزرگ ، رئیس و مرئوس ، عاقل و دیوانه را مخلوط کـرده ‌ ‌و اسـم این معجون را حکومت اعلاء نهاده ایم » منبع: گروته ، هوگو ، سفرنامه گروته ، محمد جلیلوند، تهران : مرکز، 1369، ص 228 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ ایران؛ لهستانی دیگر برای ؟ ایران یکی از کشورهایی بود که مرز مشترک بسیار زیادی با شوروی داشت. به همین دلیل علاوه بر آنکه می توانست بسترهای نبرد علیه حکومت شوروی باشد، می توانست در زمینه جاسوسی نیز جغرافیای خود را در اختیار آمریکا و به طور کلی جهان غرب قرار دهد: «... در مسافرت اعلیحضرت به مسکو هم از این مقوله صحبت کرده بودند. آن قرارداد عبارت از این که ما تعهد کرده بودیم در هیچ دسته بندی ای علیه شوروی شرکت نکنیم. در آن زمان اتحاد شوروی سعی داشت قراردادهایی زیر عنوان قرارداد عدم تجاوز با همسایگان خود امضا کند. یکی از این قراردادها را شوروی با لهستان امضا کرده بود و البته وقتی منافعش اقتضاء کرد در سال 1939 آن قرارداد را نادیده گرفت و به لهستان حمله برد و قریب نصف کشور را به خودش ضمیمه کرد. اما چرا مذاکرات سال 37 به جایی نرسید؟.... دلیلش این بود که روسها همه این کارها را می کردند به امید این اینکه ما را از سنتو خارج کنند؛ ما هم ... مایل نبودیم نزدیکی مان به شوروی به قیمت تیرگی روابط مان با غرب تمام شود. به زبان خودمان، هم خدا را می خواستیم و هم خرم را.»1 1-احمد میر فندرسکی، در همسایگی خرس، تهران، گفتگو ا: احمد احرار، نشر پیکان، 1382، ص 104. www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ باند مطبوعاتی امیر عباس هویدا در حمایت از برنامه هایش امیرعباس ظـاهرا از اهالی قلم و مطبوعات بود و به همین سبب از ابتدای زمامداریش سعی داشت تا روابط ویژه و دوستانه ای با روزنامه نگاران ایجاد کند و از این رهگذر، خبرنگاران‌ و جراید را در‌ جهت اهداف و تائید برنامه های اجرایی فعال سازد. در راستای دستیابی به این هدف بود که وی بخشی‌ از بودجه و اعتبارات محرمانه نخست وزیری را صرف جذب و جلب خبرنگاران‌ میکرد‌ و به‌ بسیاری از آنان به صورت ماهانه و مستمر مبالغ قابل توجهی می پرداخت ، و به عده ای از مدیران جراید نیز کمک های مالی کلان و بلاعوض میکرد. یکی از افراد مورد حمایت دولت هویدا، محسن بود. هویدا پس از تعطیی مجله ، یکی‌ از‌ کاریکاتوریستهای معروف آن ایام به نـام محسـن دولـو را تشـویق بــه تـأسیس هـفته نامه ویژه‌ طنز‌ کرد‌ و دستور داد تا سریعا امتیاز مجله «کاریکاتور» را به نــام وی صـادر‌ کنند‌. دولو در کار انتشار مجله کاریکـاتور، سـبک و سـیاق دلخـواه هویـدا را کـاملا رعایت میکرد به این‌ معنی‌ کـه مـطلقا به مسائل سیاسی کاری نداشـت . او هـر هفتـه شخصـا کاریکاتوری‌ از‌ چهره هویدا تـهیه مـیکرد و بر روی جلد‌ ایـن‌ مجلـه‌ بـه چـاپ مــیرسـاند و صـفحات داخـل آن را‌ از‌ یک سلسله فکاهی های عامیانه و بدون رابطه با مـسائل سـیاسی کشور پر می کرد‌ . این‌ شیوه کار وحرف شنوی دولو، موجبات‌ رضایت‌ امیرعباس هویدا‌ را‌ فـراهم‌ کـرد و بـاعث شد نام او را‌ در‌ لیست کاندیداهای حـزب «ایران نـوین » برای نـمایندگی مـجلـس شـورای ملی قرار دهد‌ و وی‌ را به مجلس بـفرستد. منبع:اختریان‌، محمد، نقش امیرعباس‌ هویدا‌ در تحولات سیاسی اجتماعی ایران،تهران: عـلمی، ١٣٧٥، ص 76 1-احمد میر فندرسکی، در همسایگی خرس، تهران، گفتگو ا: احمد احرار، نشر پیکان، 1382، ص 104. www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ صدارت به سبک صدارت اعظم یکی از مهمترین مقامات کشوری در ایران عصر قاجار بوده است. به عبارتی دیگر پس از شاه همه جان و مال و ناموس مردم در دست صدراعظم بود. البته میان صدراعظم های دوره قاجاری تفاوت بسیاری بود. اما قطعا میرزا علی اصغر اتابک از مردان قدرتمند روزگار بود: میرزا علی اصغر اتابک اعظم «از صدراعظم های مطرح و قابل ذکر دوره قاجار است. او فردی باهوش، پرهمت و بااراده، چرب زبان، قدرطلب و دارای رفتاری ملایم بود که به مدت 16 سال صدراعظمی ایران را به عهده داشت. وی نشان عالی انگلیس معروف به «نشان حمام» را در سال 1306 ه. ق دولت انگلیس دریافت کرد. اتابک تا زمان قیام تنباکو، طرفدار انگلیس بود و بعد از آن به سیاست روس متمایل شد. وی سه دوره صدراعظم بود: یک دوره در زمان ناصرالدین شاه و یک دوره در زمان مظفرالدین شاه همزمان با تحولات مشروطه، در سال 1325 ه. ق، محمدعلی شاه وی را به صدرات منصوب کرد که این صدارت به وی وفا نکرد و پس از چهار ماه ترور شد.»1 1-موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1393، چاپ نهم، ص 189-190 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ با بوجه های گزاف حقوق مستخدمین خود را نمی دهد! مکاتبات وزارت دربار پهلوی ، مجلس شورای ملی ، محمدعلی فروغی ریاست وزرا ، ... راجع به شکایت عده ای از مستخدمین دربار سابق از بلاتکلیفی و تاخیر ایصال حقوق معوقه شان ، دستور تهیه و ارسال صورت جامعی از میزان حقوق دریافتی و مستمری شخصی و شهریه هریک از آنان جهت رسیدگی به سوابق آنها تشکیل کمیسیونی به منظور رسیدگی به سوابق خدمت اجزای دربار و ابلاغ به وزارت مالیه جهت اتخاذ ترتیبی موافق ماده دوم قانون مصوبه در موضوع پرداخت کسور تقاعدی آنان ، بانضمام صورت اسامی مستخدمین دربار سابق www.cafetarikh.com @cafetarikh
نمونه ای از کالسکه سلطنتی شش اسبی در زمان در محل میدان مشق در تهران www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ در دوره طلبکاران بدهی خود را چگونه پس می گرفتند! در این تصویر، عکس ساختگی از سر محمد کاظم ملک التجار بر تنه یک سگ توسط طلبکاران وی در دوره قاجاریه مشاهده می شود. cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ فاجعه ای که با ورود لهستانی ها در ایران اتفاق افتاد آسیب های فراوانی به جامعه ایران وارد کرد. بخشی از این آسیبها اقتصادی بود، بخش سیاسی و البته بخشی فرهنگی و اجتماعی. از جمله آسیب های اجتماعی و فرهنگی این جنگ را باید در ورود مهاجرین لهستانی به ایران جستجو کرد: «... دولت های متفق گروهی از آوارگان لهستانی را که بیشتر آنها را زنها و کودکان یهودی تشکیل می دادند و آنها را از چنگ مقامات نازی رهانیده بودند به اردوگاهی در شمال غربی شهر تهران انتقال داده بودند... یادم هست مردم به خصوص جوانها و جویندگان کامجویی و کامرانی به این اردوگاه که با سیم خاردار احاطه شده بود، می رفتند و با کسب اجازه از مسئولان اردو، زنها یا دخترانی را برای گشت گذار در شهر با خود همراه می بردند.... بیچارگی و درماندگی این مردم بی خانمان و در به در به حدی بود که گاهی به دلیل یک وعده غذا یا یک قوطی کنسرو تن به خودفروشی می دادند و چه بسا از آنها که از این راه دچار بیماری های آمیزشی و نابسانی های دیگر از قبیل بارداری و در به دری شدند. رفته رفته بیماری تیفوس که شایع بود آنها خود آن را به ایران آورده اند در میانشان و سپس در میان مردم شهر شیوع پیدا کرد و گروه پرشماری از آنها و ایرانیان را به کام مرگ درکشید.»1 1-حسین شهید زاده، راه بی بازگشت، تهران، انتشارات اطلاعات، 1390، ص 234-235 cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ سلام و احوال پرسی ایرانی ها به روایت خارجی ها سلام و احوالپرسی در عهد سبک و سیاق خاصی داشت و اغلب با الفاظ و تشریفات خاصی همراه بود. این القاب عمدتاً توسط مسلمان و در رابطه با آنان به کار گرفته می‌شد. آداب احوالپرسی در میان زیردستان و رؤسا هم با رسوم خاص خود همراه بود: «سلام کردن بین همه مسلمانان به یک نهج است. کسی که وارد می‌شود می‌گوید؛ «سلام علیکم» که در جواب آن می‌گویند و علیکم السلام و رحمت الله». به هنگام خداحافظی صاحبخانه می‌گوید: «خوش آمدی، صفا آوردی، مشرف، مزین. و کسی که می‌خواهد از خانه خارج شود می‌گوید: «لطف عالی کم نشود» یا «سایه شما کم نشود.» معمولاً این عبارات سلام و علیک را برای غیرمسلمانان بکار نمی‌برند، زیرا فکر می‌کنند که آثاری از مسلمانی در این عبارات نهفته است. پس در نتیجه با آنها با مشتی از کلمات و عبارات تعارف آمیز و پرسشهائی که متوجه حال مزاجی طرف صحبت است روبرو می‌شوند. زیردستان رؤسای خود را با حرکت دست از زانو به طرف قوزک پا به علامت عبودیت و فرمانبرداری سلام می‌گویند. در بسیاری از مناطق به جای سلام کردن به هم می‌گویند: اوغور باشد. حرص و ولع برای به کار بردن تعارفات و القاب در خطاب حد و حصری ندارد. به یکدیگر شریف، سرکار و جناب می‌گویند. حتی دو مستخدم که در خانه اعیان به کار مشغولند وقتی بهم می‌رسند از به کار بردن لفظ سرکار در حق یکدیگر دریغ نمی ورزند.» 1-یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1368، چاپ دوم، ص 23 cafetarikh.com @cafetarikh
تاریخچه تاسیس اولین موزه در ایران اولین ایران در سال 1293هـ.ق و پس از بـازگشت از سفر فرنگ در عمارت‌ گلستان تأسیس شد که هنوز با نام «موزه کاخ گلستان» فعال است‌. صنیع‌ الدوله در روزنامه ایران در سال 1293 ق دعوت عامی از مردم کرد تا جواهر گرانبها، اشـیای‌ نـفیس و قدیمه خود را جهت اتاق موزه‌ی همایونی،به‌ قیمت عادلانه در اختیار دار‌ الطباعه‌ قرار دهند‌. ‌‌دو‌ سال بعد در سال 1295ق در یکی از اتـاق‌های بـزرگ‌ عمارت قدیم معارف‌، در‌ قسمت‌ شمال مدرسه‌ دار الفنون محلی به نام موزه معارف یا«موزه ملی» تأسیس و شروع به‌ کار کرد. مدتی بعد و همزمان بـا تـوسعه فعالیتهای‌ باستان‌شناسی توسط اروپائیـان(در سـال‌ 1297 ه.ق دولت‌ ایران واحدی‌ به‌ نام «اداره عتیقات» تأسیس کرد. تا این‌ زمان کسی به ارزش آثار تاریخی در تعیین هویت ملی‌ ایرانیان و تعیین قدمت فرهنگ و تمدن ایرانی کمترین‌ توجهی نشان نمی‌داد. اما تـأسیس ایـن اداره‌ و اقدامات‌ متعدد دیگری هم که بعدا انجام شد نتوانست جلوی‌ غارت آثار تاریخی با ارزش ایران را بگیرد. این تاراج به‌ قدری وسیع بوده که امروز موزه کوچک یا بزرگی در‌ جـهان‌ وجـود ندارد کـه در آن یک یا چند اثر از میراث‌ ملی ما در آن‌ها به چشم نخورد. همین وضع در مورد بسیاری از کلکسیون‌های خـصوصی نیز مصداق دارد. منبع:حسن شهرزاد، مافیای قاچاق آثار فرهنگی و تاریخی ایران ، گزارش اردیبهشت 1373 ، شماره 39 ، ص 50 cafetarikh.com @cafetarikh