من خیلی جاها جواب دندون شکن دارم اما میدونم ممکنه به جای دندون دل بشکنه واسه همونه که سکوت میکنم !
#توییت
@CafeYadgiry🤓
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
روتین مرور کردن درسها:
#روتین #توصیه #ایده
•زمانهای مرور:قبل از خواب،فردا صبحش «یا ۲۴ ساعت بعد»،۳روز بعد،۱هفته بعد،۱ماه بعد💕
•مرور یعنی همون مطلبی که خوندی رو دوباره بخونی نه مطلب جدید!🌸🍈
•هر مطلبی که میخونی باید ۲۴ ساعت بعدش مرور کنی🍚🦋
•مرور کردن میتونه با زدن تستهای یه بخش از درس باشه✨☘
•نکات حاشیه نویسی شده توی کتاب و خلاصه های نموداری که نوشتی رو مرور کن🐛💚
•تمرین کن که وسواس رو هر دفعه بذاری کنار و سریع بخونیش🦄✨
🌼@CafeYadgiry🌼
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
" دلارامᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_295 کیفمو از روی جاکفشی برداشتم و اخمی کردم ! +گفتم که ! من میرم.! _آرا
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_296
اخم کوچیکی کرد و گفت:
_خداروشکر !!!
اما نمیشه شمارو با این وضعیت بفرستیم !
+خواهش میکنم !!!
اگر حامد چیزی نفهمه من میتونم خیلی تمیز وبی سر و صدا کارمو انجام بدم!
_حامد چیزی نمیفهمه !
یعنی.. اگه بخوای بفهمه هم نمیفهمه !
رادین: ینی چی؟ ینی پرونده رو داده به شما؟ ول کرده رفته؟
_دقیقا ! حدود سه چهار هفته ست نیومده !
حتی یه بارم سر نزده بهمون !
شماها ازش خبری ندارید؟
+ی..یعنی چی که نیومده؟
مگه میشه؟
م..مرخصی گرفته؟
_نه ! اصن مرخصی درکار نبوده !
هرچی هم زنگ میزنم گوشیشم خاموشه !
به خانوادش دودل بودم که زنگ بزنم یانه !
+رادین !!
نگاه نگرانمو به رادین دوختم که پوزخندی زد!
_اون مث سگ صدتا جون داره !
_رادین !!
آقامحمد چشم غره ای بهش رفت که ساکت شد!
+خیلی براتون مهمه که اتفاقی برام میوفته یا نه؟
سوالی نگام کردن که گفتم؛
+من یه نفرم !
ولی اون دخترای بیچاره که به دست چندتا مرتیکه فریب میخورن و از آیندشون خبر ندارن، بالای صدنفرن !
آقامحمد گوشیشو به دست دیگش سپرد و گفت:
_به یک شرط!
+هوم؟
_ما وظیفمون این بود که نزاریم برید ماموریت!
اما شما میخوای بری !
پس تمام مسئولیت کارها و همه چی به پای خودت!
_آقا اینجوری که نمیشه !
+میشه رادین!!... باشه ! قبول !
_پس تشیف بیارید اینارو امضا کنید!!
تموم برگه هایی که گفت امضا زدم و نشستم ...
_به خانوم فهیمی الان میگم بیان ...
سری تکون دادم و چشمامو آروم گذاشتم روهم...!
دلهره داشتم!
نه برای خودم!
برای حامد !
حامدی که باید با ذرهبین دنبالش میگشتی!
کجا بود؟
چیکار میکرد؟
با فکری که به ذهنم خطور کرد سریع آقامحمدو صدا زدم!..
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۴ آبان ۱۴۰۳
۲۵ آبان ۱۴۰۳
" منحیثلایحْتسب🙂"
خدامیگه : یہجور؎ کــمکـــتمیڪنم ؛
كفڪرشمنڪنــی ! دیگہنگــــرانچــــی هســــــتی!
#آیه_گرافی
#انگیزشی
#پروف
@CafeYadgiry💘
۲۵ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از " دلارامᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
294.2K
۲۵ آبان ۱۴۰۳