▪️زیارتنامه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) ▪️
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی
الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،
وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،
وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی
طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،
وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ
مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،
اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،
وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ،
وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً
بِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِر
وَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،
وَبِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،
اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،
یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ،
اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،
فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،
اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،
فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،
وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،
اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا
وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ،
وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ،
وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،
وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
*
@Chaadorihhaaa
میبینمت که بر تپههای سوخته، ثانیههای مصیبت را تاب میآوری و از خیمههای عطشان، شعله میتکانی.😔
میبینمت، سرفراز و نستوه. آغوشت، خونآلود حنجری بریده است و دلت، تکه تکه حادثه گودال.😩
تو همانی که بیهراس از ارتفاع شمشیرها، حقانیت عشق را به تفسیر نشستی و خواب راحت را از چشمان بی عدالت کفر، ربودی.😞😞
تو زینبی، او که روح اسطورهای اش، عصیان بادها را به سخره میگیرد.😍😢
ریگزاران تشنه میشناسندت، وقتی که مرهم بالهای زخمی پروانهها میشوی. دستان جهان، افول زنجیرهایش را مدیون تو است.😢
نیزههای بیداد را از نفس انداختی. مگر چشمان حماسه را غروبی است که من سوگوار تو باشم؟🙁
یا زینب! اتفاق تو را شنباد هیچ حادثهای، دفن نمیتواند کرد. شکوه ایستادنت، تاریخ است. نگاهت، پنجرهای است گشوده بر دوردست آینه و عرفان.
جانت، پرندگی را هجا به هجا، آسمان میشود. با توام که تقویم حقیقت شیعه را به شهادت ایستادی تا قرنهای پس از تو، زلال آفتاب را تجربه کنند. ایستادی؛ وقتی که از سر و روی شهر، دیوار نخوت میبارید و این چنین، نیزههای بیداد را از نفس انداختی.
حالا تو رفتهای و در دورهای مه آلود، پنهان شدهای. رفتهای؛ با کفشهایی از باران و ابریشم و مسیر عبورت را چراغهای شکوفه، روشن کردهاند.😫
میروی و پنجرههای آسمان، به پیشوازت گشوده میشوند. میروی و ما، مچاله داغ سترگت، روزهای بیتو را میگرییم.😭
ببین چگونه شانههای بیپناهمان را توفان کوچت میلرزاند؛ چگونه خورشید بی قرار چشمان روشنت، بر کوههای زمین مویه میکند؟😞
ای بزرگ! اگرچه نیستی، اما باور حسینی ما را خللی نیست. میمانیم و در تقاطع آتش و خنجر، شکوه فاطمیات را پاسداری میکنیم.
معصومه داوود آبادی
▪️صلی الله علیک یازینب کبری▪️
@Chaadorihhaaa
سلام رفقا و همراهان همیشگی✋
.
.
ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت زینب (س) 🖤
.
شما میتونید #از_دل_نوشته هاتون رو درباره ی شهادت بی بی زینب با ما به اشتراک بزارید ما با #هشتگ نام خودتون منتشرشون خواهیم کرد🖤
.
تشکر از قلم زیبای اعضایی که برامون قبلا فرستادن...
منتطرتونیم☺️
❌ به آیدی زیر ارسال کنید لطفا👇🌹
.
@mah35karimi
.
✿[ @chaadorihhaaa]✿
چـــادرےهـــا |•°🌸
سلام رفقا و همراهان همیشگی✋ . . ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت زینب (س) 🖤 . شما میتونید #از_دل_نوشته هاتو
🖤...
.
.
#از_دل_نوشته
#ارسالی_از_شما
#ازشمابهمارسیده
.
.
صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است/احترام عشق هم از احترام زینب است
داوری بنگر که در بیداد گاه شهر شام/با حسین همدست گشتن اتهام زینب است
مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت/این حسین فرمانده ی عالم امام زینب است
گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است/بعد زهرا رتبه ی برتر مقام زینب است
به نام بانوی بانوان حضرت زینب(س)
زینب(س) تو کیستی که این همه ادم مدافع حرمت شدند...
میلیون ها ادم فداکار برای محافظت از حرمت کیلومترهااز خانواده خود دور شدند و برای تو امدند.. برای عشقی که به تو دارند..
یا زینب همه ی مارا شفاعت کن و در اخرت کمک حالمان باش...
شهید محمدحسین محمد خانی یکی از عاشقانت از زن و بچه ی کوچکش گذشت ..به خاطر تو... به خاطر عشقت....به خاطر محبتی که نسبت به بی بی دو عالم دارد..
#خادم_حضرت_زینب(س)
✍ #فاطمه_بانو....
.
▪️[ @chaadorihhaaa]▪️
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
استاد #شهید_مطهری:
وقتی #زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرئت نمی کنند متعرّض آنها شوند.
جوانان ولگرد همیشه متعرّض زنان جلف و سبک و لخت و عریان می گردند. وقتی که به آنها اعتراض می شود که چرا مزاحم می شوی، می گویند اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی آید.
📚منبع: مسئله ی حجاب، ص ۱۶۲
#پویش_حجاب_فاطمے
🌺 به رسم هر روز 🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈--◽️
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
Mhshid:
❤️🍃....
.
#تلـــنــگـــــــراݩہ_امــــروز
#شهدا
#حجاب
.
فضا حال و هوای سنگینے دارد. یعنی باید خداحافظے کنم؟
از خاکی که روزی قدمهاب پاک آسمانے آن را نوازش کرده... با پشت دست اشکهایم را پاک میکنم.
دوربین را مقابل صورتم میگیرم و شما را میبینم، اکیپے از ۱۴ تا ۵۰ ساله در آن در تلاطم بودند، جنب و جوش عاشقے.... و من در خیال صدایتان میزنم.
_آهای #معراجی_ها....
برای گرفتن یک عکس از چهره های معصومتان چقدر باید هزینه کنم؟....
و نگاه های مهربان شما که همگے فریاد میزنند: هیچ... هزینه ای نیست! فقط حرمت #خون ما را حفظ کن... حجب را بخر، حیا را به تن کن. نگاهت را بدزد از نامحرم....
آرام میگویم : یک..دو..سه...
صدای فلش و ثبت و لبخند خیالے شما
لبخندی که #طعم_سیب میدهد
شاید لبهای شما با سیب حرم ارباب رابطه ی عاشق و معشوق داشته....
دلم به خداحافظے راه نمیدهد، بے اراده یک دستم را بالا می آورم تا...
اما یکی از شما را تصور میکنم که نگه غمگینش را به دستم میدوزد...
_با ما هم خداحافظی میکنے؟!
خداحافظے چرا؟؟...
تو هم میخوای بعد رفتنت ما رو فراموش کنے؟؟.. خواهرم تو بی وفا نباش!
دستم را پایین می آورم و به هق هق میفتم؛ احساس میکنم چیزی در من شکست.
#ریحان_قبلی_بود
#غلطهای_روحم_بود...
نگاه که میکنم دیگر شما را نمیبینم....
#شهدا بال و پر #بندگی هستند
و خاکے که زمانے روی آن سجده میکردند عرش میشود برای #توبه...
#تولدم_تکرار_شد...
کاش کمکم کنید که پاک بمانم....
شما را قسم به سربندهای خونی تان...
کمکم کنید...
#راهیان_نور
.
برگرفته از رمان📚 #مدافع_عشق
نوشته ✍ #محیا_سادات_هاشمی
.
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══ ❃🌸❃ ═══
🌺 به رسم هر روز 🌺
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨
◾️◈◆--💎--◆◈--◽️
✨السلام علیڪ یابقیة الله یا
اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریڪ القرآن ایهاالامام
الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان✨
🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══✼🌸✼══
چـــادرےهـــا |•°🌸
🌸🍃.. #پروفایل #راهیان_نور #چادرانہ . ✿[ @chaadorihhaaa]✿ ═══ ❃🌸❃ ═══
🌸🍃 ....
.
#تلـــنــگـــــــراݩہ_امــــروز
#چادرانہ
#شهدا
.
بسمه تعالی...
زیر لب به خود غر میزند که چرا قبول کرد به این سفر بیاید...😫
مگر همیشه کسانی را که به اینگونه مسافرت ها میرفتند تمسخر نمیکرد...😏
باز هم به خود غر میزند...😣
_درد بگیری دختر... نونت کم بود، آبت کم بود چادر سر کردنت توی این گرما چی بود؟؟!!!😣
همانطور که غر میزند و روی رمل های فکه راه میرود چشمش کاروانی را میگیرد...
به صورت گروهی در زیر سایه بانی نشسته اند...
راوی برایشان صحبت میکند...
دختر قصه ما فاصله اش زیاد است و صدا را نمیشود...
با دیدن ان سایه بان قدم تند میکند تا از شر این گرمای جان سوز نجات پیدا کند...😌
آرام گوشه ای مینشیند و ناخوداگاه حواسش به صحبت های راوی جمع میشود...
روای دارد از شهدا میگوید...
شهدا... :)
برای دختر قصه ما این واژه غریب بود...🙁
او از اینگونه جمع ها فراری بود اما حال بدون اجبار کسی حواسش جمع حرف های راوی است...
راویی که خود این جنگ را با دیدگانش نظاره گر بوده...
واقعیت را میگفت...
.
به خودش می آید...
صورتش را اشک های مروارید مانندش پوشانده...😢
برایش عجیب است...
او برای چه گریه کرد؟!!!
او برای که گریه کرد؟!!!
اصلا چه کسی او را به این محفل و جمع کشانده است؟!!!
جواب سوالاتی که در ذهنش رژه میرود برایش گنگ است...
چشمان اشک آلودش را ناخوداگاه به سمت چپ می چرخاند و با تابلویی مواجه می شود که بر روی ان نوشته شده بود:
.
_شرهانی یعنی تفحص، نه تفحص شهدا. تفحص خودت، وجودت، زندگیت، شرهانی را باید لمس کرد...✋
.
بغض گلویش را بست...🥺
انگار همین تلنگر برایش کافی بود...
انگار همین تلنگر ضربه ای که باید میزد را زد...😭
بدون آنکه خودش بخواهد، در همان گوشه، با همان بغضی که به گلویش چنگ زده بود شهدا را مورد خطاب قرار میدهد...
گریه میکند...😭
درد دل می کند ...💔
کمک می خواهد...😔
شدت اشک هایش هر لحظه بیشتر میشد...😭
انگار واقعا شرهانی را لمس کرده است... :)
انگار تفحصش را شروع کرده است... :)
بعد از ساعت ها گریستن آرام میگیرد... :)
از همیشه آرام تر... :)
چشمانش را میبندد... :)
لبخندی از جنس ارامش بر لبانش نقش بست... 😌
حس پرنده ای را داشت که از قفس آزاد شده...
هبچ وقت فکرنمیکرد روزی فقط در چند ساعت آنهمه تغییر درش ایجادشود...
آن هم با نوشته ای برروی یک تابلو...
حال جواب سوالاتش را که در ذهنش مدام مثل بوم رنگ تکرار میشدند و از اول به آخر و از اخر به اول می آمدند را پیدا کرده است...
جواب همه آنها یک کلمه است؛
شهدا...
#راهیان_نور
.
نوشته : ✍ #زهرا_هوشیار
.
✿[ @chaadorihhaaa]✿
═══ ❃🌸❃ ═══