eitaa logo
『‌ سـٰآحـݪ‌خُـدآ ‌』
438 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
74 فایل
بهـ‌نام‌او !🌱 آدما ازش راضے بودن حالا فقط مونده بود خدآ :) #مَحبوبِ‌من :) از ¹⁴⁰⁰/⁰⁶/¹²خآدِمِـیم✋• کپۍ..؟! باذکࢪصلـواٺ‌؛نوش ِجانت^^!💜 میخوای‌لفت‌بدی؟بده‌ولی‌لطفا‌قبلش‌برای‌فرج‌آقا‌‌دعای فرج‌بخون‌وبرو...💚 https://harfeto.timefriend.net/172478796574
مشاهده در ایتا
دانلود
『‌ سـٰآحـݪ‌خُـدآ ‌』
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی‌سید #پارت_هفتادو‌هشتم کدوم شهر میری؟
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی‌سید چندروز‌گذشت‌ محمددیگه‌زنگ‌نمیزد زنگ‌که‌میزدم‌بهش‌جواب‌نمی‌داد دیگه به‌شدت‌مظطرب‌شده‌بودم بچه‌هاروسپردم‌به‌مادرم‌و‌رفتم‌حوزه دم‌درحوزه‌‌یه‌طلبه‌جلومو‌گرفت -بفرمایید؟ -بامدیرحوزه‌کاردارم -امرتون؟ -به‌خودشون‌میگم -همینجوری‌نمیشه‌رفت‌‌پیش‌مدیر باید دلیلی داشته باشید -خانم‌آقای‌موسوی‌هستم -آقامحمد؟ -بله -بفرمایید‌تاراهنماییتون‌کنم پیش‌‌مدیر‌حوزه‌که‌نشستم‌گفتم آقا‌همسرمن‌اعزام‌شده برای‌غسل‌و‌تکفین‌بیماران‌کرونایی درحال حاضر نه‌تماس‌میگیرن نه‌تماس‌های‌منو‌پاسخ‌گوهستند! لطفا پیگیری بکنید -چند لحظه ای صبر کنید تا تماس بگیرم .. و‌سط‌تماسش‌گفت چند‌روزه‌که‌تماساتون‌رو‌جواب‌نمیده؟ -دو روز -پشت‌تلفن‌شروع‌کرد‌به‌شدت‌دعوا‌کردن‌ با‌اون‌طرف منم‌دلم‌هزارجارفت برای‌تسکین‌خودم‌صلوات‌میفرستادم سه‌روز‌دیگه‌نیمه‌‌ی‌شعبان‌بود قول‌داده‌بود‌برگرده‌وپیشم باشه.. -خانمم‌واقعا‌ازکوتاهی‌پیش‌اومده معذرت می‌خوام باید زود تر به شما خبر می‌دادیم محمد آقا به شدت درگیر کرونا شدن امون ندادم بهش و گفتم -این بشرررر آسم داره !!! -آروم باشید لطفاً -حالش چطوره؟؟ -خوب نیست -من باید ببینمش - امکانش نیست ، بیمارستانه -کدوم بیمارستان؟میرم -اینجا نیستن ، شهر اراک هستن -یه شماره ای به من بدید تا مرتب بتونم حالشو بپرسم -بله چشم از حوزه زدم بیرون هرروز دعا میکردم حالش بهتر بشه به مادرم هیچی نگفتم خودم شبانه گریه میکردم دعا میکردم .. میخواستم‌وقتی‌اومد‌ سونوگرافی رونشونش‌بدم همون‌جور‌که‌دوست‌داشت بچه‌ها دوقلو‌بودن.. 🌾🌸 ⭕️ 🌼
『‌ سـٰآحـݪ‌خُـدآ ‌』
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی‌سید #پارت_هفتادونهم چندروز‌گذشت‌ محمد
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی سید هرروز‌حالشو‌میپرسیدم هیچی‌نمیگفتن میدونستم‌حالش‌بده آلرژی داره احتمالش‌هست‌که‌دیگه‌برنگرده همین فکرا‌ داشتن دیوونه ام میکردن زنگ زدم به مسئول مربوطه و گفتم همین الان من باید برم پیش محمد وگرنه یا یه بلایی سر خودم میاد یا بچه‌ی توی شکمم!! از من اصرار از اون انکار با هر ترفندی بود راضیش کردم یه ماشین فرستاد برام تا برم هی مادرم پرسید کجا میخوای بری؟ هی پیچوندم ، جواب سر بالا دادم .. رسیدم دم در بیمارستان اون آقا اومد جلوم -خانم موسوی نمیشه برید داخل اینجا بیمارستانه براتون خطر داره!! -بیرون هم بمونم برام خطر داره -اونجا همه بیماران تستشون مثبته بد حالن -مرگ و میر دست خداست اینهمه پرستار اونجان کلی لباس پوشیدن تا مریض نشن و نشدن ، لباس ایزوله میپوشم چیزیم نمیشه.. بلاخره با هزار حرف و حدیث و اصرار تونستم برم تو و اولین و آخرین عشق زندگیم رو ببینم پشت شیشه ایستادم چشام دیگه امون نمی‌داد چشمای عسلی خوشکلش رو نمی‌تونستم ببینم چشاش بسته بووود یه لوله تو دهنش گذاشته بودن همون دهنی که روز اول خودم عسل گذاشتم توش همون دهنی که جز حرف های خوب ازش نشنیدم جز برای رضایت خدا و یه جاهایی جز خوشحالی من ازش استفاده نکرد کلی سرم و دم دستگاه دورش بود این محمده منه؟ همون محمدی که همیشه خدا رو دور خودش میدید حالا چرا این دم و دستگاه ها دورشو گرفتن؟ همون محمدی که موقع نمازاش گاهی می‌دیدم چجور گریه می‌کنه چجور میلرزه همون محمد خودم همون هدیه ی حضرت زهرا محمد اینجا چرا ؟ امروز نیمه شعبانه ها؟ من اومدم پیشت .. چرا برعکس شد؟ محمد بچه هات دوقلو ان دیدی خواستی ، خدا بهت داد(: این دستگاه ها رو بردار از دور و برت چشاتو باز کن بیا منو نگاه کن دلت میاد؟؟؟ محمد دلم برات یه ذره شده برای اون صدای قشنگت برای مداحیات برای قرآن خوندنت کجاست اون محمد رشیدم؟ کجاست اون تکیه گاه من؟؟ کجاست تنها عشق زندگیم زود نیست؟ محمد زود نیست؟ کجا میخوای بری؟ از اول زندگی تا حالا باهم بودیم رنگ جدایی ندیدیم حالا تنها تنها میخوای بری؟ رها کن خودتو محمد .‌. درد داره؟(: محمد برو ولی بیا منم ببر منو با این همه بچه کجا میزاری میری؟ تو سرباز خدا بودی و عبد خدا عااشق خدا بخدا عاشقی رو از تو یاد گرفتم چقدر درس ازت یادگرفتم دیگه نمیخوای بمونی درسم بدی؟ یادم بدی؟ من با تو زندگی کردم تازه باتو عاشقی کردم چون تو رو میدیم خدا یادم می آومد محاسنت رو بِرم چه خوشگل شدی تووو یادم نمیاد تا حالا عین آدم خوابیده باشی اولین باره که راحت میبینم خوابی بخواب محمدم دیگه پاهام تحمل نداشت افتادم زمین .. چشمامو که باز کردم روی تخت بودم یه سِرُم هم زده بودن برام خانمه اومد بالا سرم -بیدار شدی؟ باید بیشتر مراقب خودت باشی تو بارداری از شکمت معلومه چند قلوهه ماشالا آنقدر حرس شوهرتو نزن بابا -آخه اینکه شوهر نبود یه قدیس بود یه فرشته ی آسمونی اصلا اهل این زمین نبود نه من تونستم درکش کنم نه اطرافیان فقط خدا میشناختش و خدا -اوووه چقدر شلوغش می‌کنی همه مردا مثل همند -نه مرد من مرد خوبی ها بود مجمع خوبی ها .. -منم اوایل زندگیم فکر می کردم شوهرم خاصه بهترینه شاخ ترینه و.. -من اوایل زندگیم نیستم من قریب به ده سال از زندگیم گذشته.. هر روز عاشق ترش شدم چون هرروز بهتر میشد دوست داشتنی تر میشد جذاب تر میشد نمیتونستم عاشقش نباشم بوی خدا رو میداد.. 🌾🌸 ⭕️
『‌ سـٰآحـݪ‌خُـدآ ‌』
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی سید #پارت_هشتادم هرروز‌حالشو‌میپرسیدم
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریه‌‌ی‌سید من میدونستم محمد بر نمیگرده.. از بیمارستان خارج نشدم میدونستم اگر پامو بزارم بیرون دیگه نمیزارن برگردم محمدمو ببینم زنگ زدم مادرم و بهش گفتم محمد حالش بده و براش دعا کنه .. مامانم هق هق گریه می کرد آرومش کردم و گفتم خوب می شه ان شاءالله دعا کن مامان .. رفتم نماز خونه بیمارستان فکر کردم اگر برگرده که زندگی برای خودش سخت میشه کلی کار درمانی و.. باید بره محمد چند روزه که بیهوشه .. دعا کردم شهید شه شهید .. اون لایقش بود برای مسلموونایی که بی دفاع بودن واقعا بی دفاع بودن از کمترین حق مسلمونی که غسل و کفن بود محروم بودن دفاع کرد حالا هم جونشو خدا ازش میگیره چون عاشقش شده خدا قول داده عاشق هرکی بشه شهیدش کنه محمد اگر بمیره برای خدا مرده .. خوشحالم از اینکه اگر شهید بشه میشه یه شهیدی که حتی سهمیه هم نداره برای آخرین بار رفتم پشت شیشه نگاهش کردم به کم راضی نشدم گفتم می‌خوام برم دستاشو بگیرم چون باردار بودم و ماه های آخرم بود باهام راه میومدن رفتم کنارش دستاشو گرفتم .. فشار دادم گفتم یادته محمد روز اول دستامو فشار دادی گفتی نترس، گریه نکن.. حالا حرفی نمیزنی؟ سینه ی تو که کرونا درگیرش کرده سینه ای بود که واسه حسین‌ع خرجش کردی همین الان امام حسین رو قسم میدم به دادت برسه صدای بوق دستگاه نوار قلب در اومد نشستم سر صندلی ای که گوشه ی اتاق بود و لبخندی زدم محمد دلت آروم نگرفت من باید میومدم تا میرفتی؟ چرا آنقدر تنت رو زجر دادی بخاطرم؟ محمد خیلی دوستت دارم به اندازه عشق بین علی‌ع و فاطمه‌س دوست دارم آنقدر زیاد .. محمدم شهادتت مبارک💔.. 🌾🌸 ⭕️
https://abzarek.ir/service-p/msg/466864 نظرات ،اعنتقادات خود رادرمورد رمان ی_سید درلینک ناشناس به اشتراک بگذارید😁☺️
روز عقد سیدمحمدوهانیه خانم😍😍
رمانش خیلی قشنگه.اجرکم عندالله ممنونم دست نویسنده گلمون درد نکنه🌷 واقعا قسمت آخر رمان بغضم گرفت که محمد مرد🥲🖤 خوشا به سعادتشون😢😔
••: 🥀 تو بچگے یہ تصادف شدید میکنہ و تا مرز مرگ میره مادرش نذر میکنہ اگہ خوب بشہ سرباز حضرت‌عباس{؏} بشہ🙃 تو سوریہ فرمانده و موسس لشگر فاطمیون بود یہ روز قبل از عملیات میگہ : ان شاءالله تاسوعآ پیشِ عباسم صبح تاسوعآ رفت پیش عباس.. شهیدمصطفےصدرزاده🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‹‌‌♥️🖇› ‌ ‌خدایـٰامی‌شود..؟ درتیترنیـٰازمندۍهاۍ روزگـٰارت‌بنویسۍ بہ‌یڪ‌‌نوڪرسـٰادھ‌جھت شَہید‌شدن‌نیـٰازمندیم(•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منـم یه مادرم پسرم‌و دوسش دارم ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم🌱✨ حال و هوای منزل شهید حججی در اوایل شهادت ایشون✨
😌💜 ‏بانو بی خردان معتقدند که اگر حجاب برداشته شود! زن آزاد است! چه کسی به نام آزادی دیوار خانه اش را برمیدارد؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
oooO ( ) Oooo \ ( ( ) \_) ) / (_/ oooO ( ) Oooo \ ( ( ) \_) ) / (_/ oooO ( ) Oooo \ ( ( ) \_) ) / (_/ بیکار بودم گفتم یه قدمی بزنم توی کانال😊 الحمدلله همه خوبن؟ از هیشکی صدا در نمیاد 😂✋️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ + خنده 💓
🦋🦋²✨ ☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ☀️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. 🦋🦋 « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ» برای ظهور امام مهربان و هم چنین رهایی از بیماری کرونا و شفای بیماران دعا میکنیم🤲 الهی آمین💓
تومۍٖ‌داٰنۍٖ..⁦ حتۍٰ‌اگر‌کــنارت‌باشم‌باز‌هم‌، دلتنگ‌تواَم❤️:)...
💔🚶🏿‍♂
آقاوقت‌اذانه... میدونم‌این‌دم‌اذانی‌صدامو‌میشنوی...!:) پس‌اللهم‌الرزقناحرم‌به‌برکت‌نام‌خودت‌حسیـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ میدونۍمَفهومِ‌گناه‌چیہ‌‌؟! هَرچیزۍڪِہ‌‌بِہ‌‌روح‌و‌جِسمِ‌تو‌ ضَرر‌بِرسونہ‌‌،گناهہ‌... هَـــرچیزۍ... بَرا‌هَمینہ‌ڪِہ‌میگن‌گناه‌ڪَردن، یَعنۍخود‌زَنۍڪردن... رِفیق‌...! خُدا‌انقَدر‌دوستِت‌داره‌ڪِہ‌ نمیخواد‌هیــچ‌ضَرری‌ بِہ‌‌تو‌بِرسہ((:♥️ بَراۍهَمین‌بَعضۍڪارهاروڪِہ‌ انجام‌دادنِشون‌باعث‌میشہ‌ ضَرر‌ببینے،گناه‌اعلام‌ڪَرده‌‌... حواسِت‌باشہ هیچ‌گناهۍرو, ڪوچیڪ‌بِہ‌‌حساب‌نَیـٰار. وخودتو‌گول‌نَزن... گناه،گناهِہ‌ ‌‌ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
بگذارکوچه‌ها‌و‌خیابان‌ها..!! 
زیرگام‌های‌نجیب‌تو...☝️🏻
احساس‌غرور
‌کنند😌 🌱