Challenge Mallenge💥
اون عاشق ستاره ها بود،شایدم عاشق این بود که به جای اونا باشه،دور از آدم ها،درخشان و زیبا اما به نظر من اون واقعا یه ستاره بود متفاوت از همه ی آدم ها میدرخشید و شاید کسی اون درخشش رو نمیدید بجز من و معشوقه اش.
معشوقه اش همیشه میدونست که لایق عشق اون نیست اما اون بی قید و شرط عشق میورزید و گرچه گاهی قلبش به درد می اومد اما باز به عشق ورزیدن ادامه میداد.
یه روز معشوقه اش برای قدردانی از عشقی که همیشه اون بهش میده یه شال گردن براش بافت اگرچه کمی نامیزون بود اما با دست های خودش بافته بود و این کار برای اون با ارزش ترین کار بود .
اولین آرزوی wish list شما:
I wish she would come back this year and I could hug her again.
Challenge Mallenge💥
اون عاشق سیب قرمز بود،گونه هاش وقتی خجالت میکشید قرمز میشد،اون دوستش همیشه بهش میگفت اون یلدای قرمز منه. من معتقدم اون مهربون ترین و نازترین ادمیه که دیدم نه تنها من بلکه بقیه ی دوستاش هم این قضیه رو قبول دارن،برای همین همه ی دوستاش دست به دست هم دادن و هرکدوم یه بخشی از یه شالگردن قرمز بزرگ رو براش بافتن و در آخر شد یه شالگردن قرمز که روش طرح سیب داره.
اولین آرزوی wish list شما:
I wish I could receive a long letter from that special person this year.
Challenge Mallenge💥
قلبش رو از روی لبخند قشنگش میتونستم ببینم،مهربون بود خیلی مهربون،سادگیش باعث میشد احساس کنم امن ترین آدمیه که میتونستم پیدا کنم،موهای بلندش وقتی نور بهش میخورد از نادر ترین پدیده های روی زمین بود،من فقط این رو نمیگم،همه میگن.
یه روز وقتی یکی از دوستاش قلبش از همه چیز پر بود و شکسته شده بود اون رفت و بغلش کرد و دلداریش داد،باید بگم که تو دلداری دادن بی نظیر بود برای همین اون دوستش برای تشکر از اون یه شالگردن پاییزی براش بافت و یه روز وقتی حواسش نبود گذاشت تو اون کوله اش و اون هیچوقت نفهمید کی این شالگردن رو بهش داده.
اولین آرزوی wish list شما:
I wish my heart would break less this year and the right people would come into my life.