eitaa logo
چَنتِه 🗃
3.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
26 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی @HOSSYN90 @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست بر خوردن از درخت امید وصال دوست بَختم نخفته بود که از خواب بامداد برخاستم به طالع فرخنده فال دوست از دل برون شو ای غم دنیا و آخرت یا خانه جای رخت بُود یا مجال دوست صبحتون بخیر و به شادی 🌻 📷 روستای زیبای دیدرکوه در بهاباد 🆔 @chantehh
‍ اینجا مردم قدرِ صبح را نمی‌دانند. با بیدار باشِ زنگ ساعت که همچون تیشه‌ای خوابشان را قطع می‌کند، به طرز خشنی از خواب برمی‌خیزند و بلافاصله خود را به دستِ تعجیلی شوم می‌سپارند. می‌توانی به من بگویی روزی که با چنین عملِ خشنی شروع شود چگونه روزی خواهد بود؟ باور کن همین صبح‌هاست که خلق و خوی آدم را تعیین می‌کند. (مهمانی خداحافظی) 🆔 @chantehh
✍ زندگینامه "سرلشکر شهید حاج محمد جلیلی بهابادی "به قلم و روایت همکلاسی و هم دوره ای خود جناب سرهنگ غلامرضا محمدی نیا بهابادی 👇👇 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#شهدای_بهاباد ✍ زندگینامه "سرلشکر شهید حاج محمد جلیلی بهابادی "به قلم و روایت همکلاسی و هم دوره ای خ
شهید سرلشکر حاج محمد جلیلی بهابادی در روز عید قربان سال ۱۳۳۲ شمسی، کودکی در بهاباد و در خاندان بزرگ جلیلی متولد شد که او را «حاج محمد» نام نهادند. حاج محمد تحصیلات ابتدایی را در بهاباد گذراند و برای تحصیل در مقطع متوسطه و دبیرستان به شهر یزد رفته و در دبیرستان اسلامی رسولیان به تحصیل پرداخت. بعد از اخذ دیپلم ، در شهریور ماه ۱۳۵۲ وارد دانشکده افسری شده و مدت سه سال در دانشکده افسری به آموزش علمی و رزمی پرداخت در این دوره با شهید امیر نامجو آشنا شد و بوسیله ایشان در جلسات عقیدتی در مسجد المصطفی شرکت کرد . با لو رفتن این جلسات ، او و شهید نامجو به زندان افتاده و شهید جلیلی با دو سیلی و اخذ تعهد بوسیله رکن دو دانشکده آزاد شد . وی پس از فارغ‌التحصیلی به رسته توپخانه منتقل و جهت آموزش تکمیلی و خدمت به مرکز توپخانه و موشکی اصفهان رفت . در اردیبهشت سال ۱۳۵۹ که احزاب کومله و دمکرات کردستان را به آشوب کشیده بودند بصورت داوطلبانه به کردستان اعزام و در پادگان سنندج مستقر شد. در بحبوحه غائله ضدانقلاب در کردستان، به لشکر ۲۸ پیاده کردستان منتقل شد تا در کنار دیگر همرزمان خود، این توطئه شوم را خاموش سازد. وی به گردان ۳۵۸ توپخانه منتقل و در آنجا به‌ عنوان معاون آتشبار دوم گردان مشغول خدمت شد. شهید محمد جلیلی بهابادی ظرف مدت یک‌سال در این منطقه به مبارزه با ضدانقلاب پرداخت و در بیشتر عملیات‌های پاک‌سازی کردستان ایفای نقش کرد. در ۳۱ مرداد ۱۳۵۹ حین درگیری با ضد انقلاب در تپه‌های اطراف سنندج، در حمله غافلگیرانه کومله به پادگان سنندج در حالیکه جهت کمک به همرزم خود از سنگر خارج شده بود مورد هدف تیر مستقیم قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پس از تصرف پادگان ، دشمن اجساد شهدا را دفن می کند و بعد از چند روز که نیروهای جمهوری اسلامی با فرماندهی شهید چمران ،پادگان را بازپس می گیرند اجساد مطهر شهداء را از خاک خارج و کار شناسایی آغاز می شود. مرحوم حاج حسین جلیلی پدر بزرگوار شهید ، جهت شناسایی به سنندج می روند و به گفته خود ایشان _ در آخرین دیدار بنده با آن مرحوم _ چون بدن متورم بوده دچار تردید می شوند و اعلام عدم شناسایی می‌کنند . آن شهید سعید سرانجام به نام شهید گمنام در کنار همرزم خود شهید مصطفی یداللهی که از دوستان زمان دانشجویی بود و بسیار صمیمی بودند در بهشت زهرای تهران دفن می گردد . روحش شاد باد . 🆔 @chantehh
شهید حاج محمد جلیلی بهابادی نخستین شهید بهاباد ✍ جناب سرهنگ غلامرضا محمدی نیا بهابادی 📷 نفر دوم از سمت چپ 🗓 مهرماه ۱۳۵۲ این عکس مربوط به زمانی است که ما تازه به دانشکده افسری وارد شده بودیم و هنوز سردوشی نگرفته بودیم. سمت راست شهید بزرگوار، من هستم و نفر کنار من ایستاده اهل اردکان بود که به رحمت خدا رفته است. روح هر دو همکلاسی عزیزم شاد 🆔 @chantehh
📷 نفر اول سمت چپ: شهید بزرگوار حاج محمد جلیلی بهابادی 🔹 نفر اول سمت راست: آقای غلامرضا محمدی نیا بهابادی 🆔 @chantehh
🥋 ورزشکاران باشگاه کونگ فو شیران بهاباد به مربیگری آقای عباس حسن‌پور در مسابقات استانی که روز جمعه دوم شهریورماه در ورزشگاه محمدآباد یزد و یادبود شهید مدافع امنیت حسین سرسنگی برگزار شد ، به مدالهای رنگارنگی دست یافتند : 🥇 مقام اول : مرتضی ملکیان ، محسن گنجی ، امین کریمی و حسین زینلی 🥈 مقام دوم : امیرعلی طاهری ، امیررضابابایی ، عليرضا زینلی ، امیرحسین صیاد و ابوالفضل حسن پور 🥉 مقام سوم : سبحان نورزی 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نوستالژی #مردم_بهاباد ✍ آقای عباس عالمی زاده ♦️ سلام بر آقای کربلایی حسین عبداللهیان و همه عوام
خانم زهرا هوشمند 🔻خدا بیامرزه حاجی اسد الله و سکینه خاتون را مادرم میگن اسدالله خیلی خوش رو بودن ، همیشه میگفتن من چشم راست و پای راستم درد می کنه می گفتیم چرا ؟ می گفتن هر وقت می خوام برم یزد ( اون موقع ها مثل الان نبود هی برن یزد و بیان) هر کی میاد میگه اسد الله برام این وسیله را بیار ، اون وسیله را بیار ، من هم می زنم رو چشمُم و میگم چشم 😂 یک ماهه که چشمُم درد می کنه وقتی هم میام هی میان میگن برامون آوردی ؟ می زنم رو پام که : ای داد بیداد ، یادُم رفت یه ماهه که پامم درد می کنه. 🤣🤣🤣 🔺یکی دیگه هم اینکه : همیشه تعریف می کنن اسدالله می گفتن هر کی کتاب به کسی قرص داد باید یه دستش را قطع کنند ، هر کی هم که کتاب را پس داد دو تا دستش را باید قطع کنند 😍😆 🆔 @chantehh
📨 ارسالی از خانم زهره حاتمی 🔺از چپ: آقایان حسین دهقان(فرزند شیخ علی)، علی توسلی و آقای جباری 🆔 @chantehh
خانم دکتر مریم جلیلی بهابادی 🧠✨️ شش عادتی که باعث تحلیل رفتن انرژی روانی شما میشن : 🔻 غرق شدن تو فضای مجازی 🔻 زندگی کردن تو گذشته 🔻منفی بافی 🔻 بیش از حد فکر و خیال کردن 🔻 خوراک ناسالم 🔻خواب نادرست 🔹 مورد اول و دوم را خانم دکتر گفتن اگه برای «مرور خاطرات گذشته تو چنته» باشه اشکالی نداره که هیچ، خاصیتم داره☺️😉 🆔 @chantehh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📸 از وقتی دوربین اومده تو بهاباد و عکسهای قدیمی ثبت شده ، اگه بخوایم رو چند تا عکس دست بذاریم که بخش مهمی از تاریخ بهاباد باشه یکیش اینه، در نهایت زیبایی 😍 ▪️زنده در یادها: جواد آقا صالحی ، تقی خان ، جلیل آقا جلیلی و حاج حسین جلیلی ▪️پشت سر: علی اصغر صالحی و اکبر آقا جلیلی 🆔 @chantehh