eitaa logo
چَنتِه 🗃
2.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
12 فایل
چَنته: واژه ای بهابادی به معنی ظرف پارچه ای بزرگ(دولو) که در آن تعدادی کیسه های کوچک قرار داده می شد و معمولا محتوی انواع داروهای گیاهی بود . چنته از ملزومات جهیزیه دختران در قدیم بود. پل ارتباطی 👇🏻 @mehdiabdollahian @Tayyebeee آگهی و تبلیغات 👇 @HOSSYN90
مشاهده در ایتا
دانلود
معلم ارجمند سرکار خانم دهقان: سلام بر اعضای محترم کانال چنته و خداقوت 🚩 مراسم روز هفتم شهیدان : جلال کاظمی، شهید جلیلی، شهید رفیعیان ◾ سادات جلیل القدر از راست : دایی بزرگوارم مرحوم سید داوود هدایتی ، پسر دایی بزرگوار مرحوم حاج سید محمد رضوی و دایی ارجمند و فقیدم : حاج سید ضیاء رضوی شادی‌ ارواح طیبه شهدا و عزیزان آسمانی که جاشون بسیار خالی در دلها می باشد حمد و سوره قرائت کنیم ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
معلم ارجمند سرکار خانم دهقان: 🚩 مراسم هفتمین روز شهادت شهیدان جلال کاظمی ، محمدرفیع رفیعیان و علی اصغر جلیلی 🌸 اون زمان در بهاباد مرسوم نبود به این شکل تاج گل درست کنن، بچه هایی که از کاشمر آمده بودن ، این جایگاه عکس را برای شهدا درست کردن 🔺شوهر خواهرم ، پسردایی، داداشم و همسرم . 🔻بچه های کوچک هم :خواهرزاده های دوقلوی من احسان نخعی (داماد آقای کلماتیان) ایمان نخعی که در مشهد هستن ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
جناب آقارضا شجاعی سلام یادمه یه تلمبه دستی و یک منبع زیرزمینی و همچنین حوض آب مشابه منزل دایی داوود، توخونه خدابیامرز بی بی سکینه (حاج حسین شجاعی) هم بود که سال ۷۴ رفت تو تعریض خیابان
چَنتِه 🗃
#بهاباد_قدیم ✍ جناب آقای محمدحسن لقمانی در مورد آب انبارهای بهاباد یا همان شیرها توسط آقای شیخ محمد
جناب آقای عباس حدادزاده سلام. جناب آقای محمدحسن لقمانی در مطلب مفیدی که ارسال کردن به اختصار به آب انبار مسجد انقلاب اشاره فرمودن. آب انبار مسجد انقلاب فعلی، که قدیم به «مسجد جامع و مسجد حاج آقا» معروف بود، منبع آن پر از آب بود و زمانی در تعریض خیابان، تخریب شد اما بُلدوزر نتوانست آن را تخریب کند و همچنان در وسط خیابان روبروی مسجد انقلاب وجود دارد که رویش را خاکریزی و آسفالت نمودند و خودم شاهد این ماجرا بودم.
جناب آقای سیدمحمد رضوی (سیدعلی) سلام یه آب انباری (شیر آبی) تو خونه ما بود معروف به «آب انبار سید علی همسایه» که همسایه ها از آن آب می بردند، درست در میدان شهدای فعلی
📷 آب انبار حاجی آباد بهاباد 📨 تصویر ارسالی از جناب حاج حسن قاسمی (بابسن) ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
سرکار خانم اقدس حاتمی سلام ضمن خسته نباشید و تشکر دوباره و هزاران باره از کانال پربارتون،در مورد آب انبارهای قدیمی که گفته شد، یکی هم در خانه ی امام حسینی جنب کتابخانه شهید جلیلی بود که من خودم کاملا یادم هست و چون مادربزرگ من «حاج رقیه» اونجا زندگی می کردن جزء به جزء خانه رو یادم هست که متاسفانه بخش زیادی از این منزل قدیمی و تاریخی بر اثر گذشت زمان و اینکه شاید ما نمیدانستیم چقدر باارزش است از بین رفته، از جمله آب انبار که منبع آن در باغ کوچکی جنب خانه بود که درخت انجیر بزرگی در وسط باغ بود و جوی آب که احتمالا از اونجا داخل آب انبار می‌شده بارها من با عمه ها این حوض را تمیز می کردیم تا دوباره از آب پر شود. شیر آن کنار صفه بادگیر قرار داشت(چون بادگیر در سقف این قسمت بود و محلی بسیار خنک مخصوصا تابستان و ماه رمضان که از کودکی روزهای بلند تابستان رو در این قسمت می گذراندیم ) تعدادی پله می‌خورد و پایین می رفتیم و از شیر بسیار بزرگی که داشت آب خنک بر می‌داشتیم. شیر حاج مهدی کنار مسجد جامع رو هم کاملا یادمه که پله های بسیار زیادی داشت، از اونجا هم ما آب می‌آوردیم. اگر اشتباه نکنم در حسینیه پشت مسجد جامع، منزل حاج میرزا حسن حسین زاده (خدا رحمت کنه) هم یادمه شیری بود که باید مرتب به طرف بالا و پایین حرکت می‌دادیم، آب زیادی از آن وارد ظرف آب میشد. فکر کنم اونجا چاه آب بود البته مطمئن نیستم ولی قشنگ تو ذهنمه ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
🍂🌺🍂🌺🍂🌺 📝خاطره ای تکان دهنده نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم. از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم... (استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند و تعریف میکند...) 🔹پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد، می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!... اما پدر گفت: خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، 🔸نباید فکر کنند که ما... 😔 حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم دست کردم توی جیبم، ۱۰۰ تومان بود کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم. روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم. 🔹آن سال، همه خواهر و برادرام از تهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان.... پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها ۱۰ تومان عیدی داد؛ ۱۰ تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد. اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس. بعد از کلاس، 🔸آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛ رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: "باز کنید؛ می فهمید". باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود! 🔹گفتم: این برای چیست؟ گفت: از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند." راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: 🔸این باید ۱۰۰۰ تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان! مدیر گفت : از کجا می دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین. در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد. روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، 🔸آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت : من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم؛ اما برای دادنش یک شرط دارم... 🔹گفتم: "چه شرطی؟" گفت : بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟! گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد...!! ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
باشگاه خبرنگاران جوان با انتشار فیلمی نوشت: نگرانی شهروندان از وجود سرعت گیر خطرناک در جاده اصلی بهاباد 😬 برای دیدن فیلم کلیک کنید 👇 بهــــــــــــــاباد 📨 ارسال از آقای عباس حدادزاده ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۱۴ آبان؛ سالروز درگذشت نعمت الله آغاسی نعمت‌اللّٰه آزموده با نام هنری آغاسی (۲۹ تیر ۱۳۱۸، اهواز – ۱۴ آبان ۱۳۸۴، کرج) بازیگر و از خوانندگان سرشناس موسیقی عامه‌پسند و کوچه‌بازاری پیش از انقلاب بود. آغاسی دو سال قبل از فوتش برای اولین بار پس از انقلاب اجازه یافت تا به تئاتر پارس در لاله‌زار، جایی که فعالیت هنری خود را آغاز کرده بود بازگردد و روی صحنه آواز بخواند. این برنامه چنان مورد استقبال قرار گرفت که مردم، خیابان لاله‌زار را بستند. آغاسی در روز شنبهٔ ۱۴ آبان ۱۳۸۴ بر اثر سکته مغزی در منزلش در کرج در سن ۶۶ سالگی درگذشت و در آرامستان امامزاده طاهر به خاک سپرده شد. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
#حاج سیدمهدی رضوی سلام آقامهدی یک شیر را یادشون رفت بنویسن: 💧قبل از انتهای باغستان و قبل از دروازه جلوی خونه مرحوم حاج سیدمحمد اخوان، ساباطی بود، قبل از ساباط سمت چپ هم شیری بود برای آب برداشتن 💧یکی هم بعد از خونه جوادابلسن (باقری نسب) کوچه خیلی عریض بود، خانه جواد صباح اینجا هم درست وسط کوچه یک آب انباری بود. 💧یکی دیگه آب انبار هم در خونه آمهدی حاج صادق حیصادقا بود که ما وقتی ملا می رفتیم، برای آب خوردن بچه ها از اون آب می‌آوردیم، جای این شیر الان جای خونه اسدالله اسماعیلی میشه ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
✍ ؟؟؟ سلام در رابطه با حوض و آب انبار بايد به عرض برسونم: 💧 یکی حوض در دَق پشت سپاه (ما بین شیخ محمد و کشت خوان بهاباد) به نام «حوض ملاغُنضا (غلامرضا)» 💧 و یکی حوض هم که در اوایل انقلاب اسلامی در کشت خوان بهاباد به نام «حوض آغا خمینی» ساخته شد. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
📷 این عکس زیبای دهه هفتادی هم چون که دیروز روز دانش آموز بوده 😍 معلمای عزیزمون آقایان حسین حسن پور(معلم ورزش) و علی رایگان اون موقع و رئوفی الان (معلم حرفه و فن) 🗓 زمستان سال ۷۲،کانون شهید بهشتی 💌 ارسالی از آقای علیرضا حسنیان 🔸یه عکس دیگه هم تو همین روز و همین جا از کلاس ما گرفته شد که قبلا تو این لینک گذاشتیمش👇 https://eitaa.com/chantehh/7493 ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
📷 جانباز عزیز جناب حاج حسن آقای قاسمی که همیشه با مستندسازی مطالب چنته، کار رو برای ما و خوانندگان راحت کردن، ضمن ارسال تصاویر سه آب انبار قدیمی، وضعیت فعلی شیرهای قدیم بهاباد را تشریح کردند. امیدواریم در پایان این مبحث خوبی که با همراهی شما عزیزان دنبال شد، مسئولین محترم شهر و میراث فرهنگی برنامه ای برای حفظ و صیانت از این میراث ارزشمند و تاریخی تدوین و اجرائی کنند.بابَسن عزیز نوشته اند: ۱-آب انبار مزار قلعه : تخریب ۲-آب انبار مزار باغستان :تخریب ( آب انبار مرحوم حاجی مدلیا "گلزاری" بوده است ) ۳-حوض ملاغلامرضا راه جنت آباد :تخریب ۴-آب انبار مرادا کوچه قاضی ها :تخریب ۵-آب انبارخانه مرحوم آقا سید احمدا قلعه: سالم ۶-آب انبار وقفی خانه حاج حسن حاتمی قلعه: سالم ۷-حوض خانقاه قلعه:تخریب ۸-حوض نزدیک خانه مرحوم قاسم خضری: تخریب ۹-آب انبار بزرگ نزدیک رباط: تخریب ۱۰-حوض معروف به خواجه ابول کشتخوان: سالم( بعدا تصویربرداری می شود.) ۱۱-حوض شیخ محمد: اگرسالم باشد تصویربرداری می‌شود. ۱۲-آب انبار حسینیه قلعه: تخریب (دهه چهل مرحوم آقای فخر مدیر دبستان روزی یک ریال -که میشد ماهی سه تومان- به اینجانب پرداخت می‌کردند و من با سطل یا آبپاش، آب دانش آموزان مدرسه ادیب را تامین می‌کردم.) ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
آقای محمدجعفر عابدی یه شیر برداشت آب در قلعه محمدآباد روبروی خونه مرحوم حاج علی اصغر جلیلی بود که اهالی قلعه: مرحوم حاج رضا پورخواجه(رضا ممدکبلعلی) و علی حدادزاده و علی مرزبون و حسین حیدری.حسین علی اوسسن و عموهای بنده، خدابیامرز حاج محمد و حاج علی عابدی از این شیر آب برداشت می کردن. لازم به توضیح است که لوله ی اون شیر هنوز موجود هست و بنده به عنوان پایه داربست انگور ازش استفاده می کنم.😁 ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
معلم ارجمند سرکار خانم بابائیان نوشته اند: عرض سلام و ادب و احترام خدمت همشهریان گلم ممنون از این مطالب زیبا و به یادماندنی شما درباره ی آب انبارها.آب انبارهایی که روزی روزگاری زندگی و حیات در آن جریان داشته است ...و بدون آنها زندگی ممکن نبوده است . من زیاد بهاباد زندگی نکردم شاید ۸سال و هیچ کدام از آب انبارهای بهاباد را ندیدم ولی این اطلاعات خیلی برایم جالب بود. چه داستان هایی از این آب انبارها شنیدم ،داستان دلدادگی ها و عشق هایی که در دل این آب انبارها بوجود آمد، داستان کوزه هایی که‌ در پله های بلند آن ها شکسته شد و در پی آن چه خاطراتی رقم خورد . داستان بچه هایی که از ترس جن از کنار آب انبارها هم رد نمی‌شدند و خودم هم هروقت آب انبار مسجدجامع یزد را می‌بینم یاد آن حکایت ها می افتم . و در این فکرم آیا واقعا در آب انبارها جن وجود داشته یا نه؟؟؟؟ ممنون و باز هم ممنون از همه مطالب خوب و پر خاطره ی چنته.🌺🌺🌺🌺
🔹بنای متعلق به ۱۵۰۰ سال پیش که در دوره بیزانس به عنوان آب انبار و در دوره عثمانی به عنوان انبار مخفی بایگانی استفاده می شد، در زیر کاخ ابراهیم پاشا در سلطان احمد استانبول کشف شد. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#پیام_شهروندان ✍ معلم ارجمند سرکار خانم بابائیان نوشته اند: عرض سلام و ادب و احترام خدمت همشهریان
سلام خواستم از شما و کانال خوب چنته تشکر کنم ،من تمام مطالب مربوط به آب انبارها رو با شوق میخونم در اين پيام آخر هم خانم بابایی خوب این موقع شب زهره ترک مان کردن👻👻👻 بنده خدا خانم بابائیان ظهر فرستادن، من این پیام رو نصف شب گذاشتم تا اگه الان مرتضی ما از کنار آب انبار دم خونشون رد شد بدونه که اونجا جن داره 😜😂
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 🔰صفحه ی هفتاد و هشتم قرآن کریم 📖 سوره نساء، جزء ۴ ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبح زیباتون بخیر وخوشی ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh
حالا که آب انبارهای بهاباد جن داره و دیشب بعضیا ترسیدن 😊 در عوض، سر صبحی این خبر مسرت بخش رو بخونین👇 ⚡️ مسابقات والیبال داخلی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان یزد "جام مدیریت مصرف برق" با قهرمانی برق بهاباد به پایان رسید. 🔹 تیم بهاباد که از بین ده تیم به مرحله پایانی صعود کرده بود در ورزشگاه تختی شهرستان تفت در یک بازی نزدیک و با نتیجه ۳ بر ۲ حریف قدرتمند خود برق ابرکوه را شکست داد و قهرمان شد. 🔹در دیدار رده بندی ، تیم "مهریز و بافق " در مقابل تیم " معاونت فنی و حوزه مدیرعامل " با نتیجه دو بر یک پیروز شد و به مقام سوم رسید. با تشکر از مدیریت اداره ورزش و جوانان آقای فرهادی و جناب اقای رضاپور که حمایت کامل رو برای اعزام تیم انجام دادند. ┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄ 🆔 @chantehh