#نوستالژی
#بهاباد_قدیم
📷 میدونستین " کافه محمدی " سابقه ش - مستند به این عکس - میرسه به راهپیمائی های اول انقلاب شایدم بیشتر ؟
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ورزش
فکر کن بری المپیک، سوم بشی، بری رو سکو و مدال برنز رو روی گردنت بندازن و از روی سکوی همسرت رو نگاه کنی و همسرت روی پلاکارد نوشته باشه
«رایان بچهمون دختره»
چقدر خوشحال میشی؟ این قشنگترین جشنی بود که میشد برای گفتن جنسیت بچه برگزار کرد. رایان شناگر آمریکایی چند ماه دیگه پدر میشه و چقدر دیدن این عشقی که خانوادهاش داره لذت بخشه ❤️
🆔 @chantehh
#پیام_شهروندان
✍ آقای اصغر جعفری
سلام وعرض ادب خدمت همگی دوستان
به مناسبت زادروز شیرپسر دیارمان رضا عالمی عزیز خاطره ای ازدوران تحصیل که افتخارهمکلاس بودن با این شهید عزیز را داشتم عرض میکنم:
🔸تا جاییکه ذهنم یاری میکنه سال اول یا دوم دبیرستان بودیم دریکی از ساعات ورزش در روزی سرد از زمستان همگی به سالن پینگ پنگ رفته کاپشن ازتن درآورده و مشغول بازی شدیم . آخر ساعت ورزش همه به طرف جالباسی رفتیم که کاپشن پوشیده و عازم کلاس بعدی شویم. اماجالباسی خالی بود همه متعجب مونده بودیم چه اتفاقی افتاده از سالن زدیم بیرون متوجه یک آدم تنومند شدیم که وسط محوطه مدرسه قدم میزنه بر تعجب ما افزوده شد.😳😲
رفتیم طرفش تا به سمت ماچرخید رضا را دیدیم که بانقشه ای ماهرانه ۱۲ کاپشن را از سایزکوچیک روی هم پوشیده بود😡 و حدس بزنید آخرین کاپشن مال کی بود....؟
بله کاپشن آقای رضا اخوان بود که اونزمونا هیکلی درشت و تنومند داشتن و برای استتار کاپشنها مناسبترین انتخاب بود...😂
بالاخره همه افتادیم دنبال رضا و اونم که فرز و زرنگ بود در حال فرار یکی یکی کاپشنها را بیرون می آورد و به سمت ما پرتاب میکرد....😂
تولدت مبارک همکلاسی شهیدم🌺
🆔@chantehh
#پیام_شهروندان
#ذره_بین_در_شهر
✍ آقای علی دادگر (هاشم)
گلایه از مسئولان
سلام حسین آقا زحمت شما
از شهرداری یه گلایه ای بکند این وسایل بازی بچه ها را، در پارک استخر محمدآباد یِ تعمیراتی روش انجام بده
#شهدای_بهاباد
به لطف خدا آرشیو خوب و کاملی از بیش از ۳۰۰۰ قطعه عکس رزمندگان و شهدای مناطق مختلف بهاباد داریم که به مرور منتشر خواهیم کرد .
🆔@chantehh
#نوستالژی
#ارسالی_شهروندان
🔹 آقایان رحمت و علی یوسفی خانه قدیم روبروی مسجد صاحب الزمان
🔸 ارسالی از آقای عباس یوسفی
🆔@chantehh
#پیام_شهروندان
🔸سلام آقای عبداللهیان اسم گروهتونابزاریدچنته باغستونیا
همش عکس وخاطره ازباغستونیاخودتون میزارد😑
فقط اگه خواستدبزاردتوگروهتون آیدی من معلوم نشه🤦♀😂
#پاسخ_چنته
🔸امروز برای دوست عزیزم جناب اصغر جعفری که اتفاقا در محله قلعه بهاباد زندگی میکنند ، به رسم دوستی مطلبی نوشتم و در پایان اون مطلب گلایه کردم که چرا دوستان ما در قلعه با اینکه عضو کانال هستند اما کمتر با ما همراهی میکنند و از ایشون خواستم ، راهکاری بیندیشند که این عزیزان هم عکس و مطلب بفرستند .
البته من به اصل انتقاد شما نقد دارم و اون هم اینکه : ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم .
اینکه هر کدام از ما در محله ای از این شهر دوست داشتنی زندگی میکنیم به جای خود . اما فراموش نکنیم همه ما سالهاست که با هم رفاقت داریم ، من دوستان خوبم همه قلعه ای هستند ، آقایان حسین زاده( به غیر از حمیدشون 😂 ) ، گلشن ، حاتمی ، قاسمی ، محمدی نیا ، ابوالحسنی ، رضوانی، کاظمیان ، نظری ، جلیلی ، وارسته ، بهرامیان ، برهانی ، امین زاده ، مطیعی ، خواجه ای ، قربانی ، خادمی و . . . ( بازم بگم یا بسه . . . 😂 ). پس ثابت شد چنته ما( منظورم همه بهابادیهاست ) اصلأ اختصاصی نیست و فرا مرزی عمل میکنه و قطعأ متعلق به هر کسیست که ما رو همراهی میکنه . پس لطفا اجازه بدید سالم کار کنیم و دنبال اختلافات محله ای نباشیم.
مطلب بعدی اینکه اتفاقا ما زیاد از دوستانمان در محلات دیگر عکس و فیلم و مطلب گذاشتیم و نمونه اینکه چند روز پیش از آقای عابدی که اهل محمدآباد بودند به واسطه همکاری زیادشون تقدیر کردیم. و حتی ما گفتیم برای اینکه بتونیم هدایایی به همراهانمون بدیم تبلیغ میپذیریم . در صورتیکه تمامی کانالها برای منافع خودشون تبلیغ میپذیرند و این به این معناست که فقط اومدیم بدون منت دور همیه ( الان حسین امینی پور غلط املایی میگیره🤣 ) با حالی داشته باشیم، من وقتی از حسن کبللی ننو و معصومه اُملی و دیگران مینویسم ، یعنی با خاطراتشون لذت میبرم .
پس دست تک تک دوستانم را در همه جای سرزمینم شهرستان بهاباد را به گرمی میفشارم و خواهش میکنم برای کانال خودتون مطلب و عکس قدیمی بفرستید تا در شادیهای هم سهیم باشیم .
باور کنید با این مطلبتون آزرده خاطر شدم ، چون حتی یک درصد تفکر من و خواهر و برادرای گلم این نیست ، و ما دو برادر اصلا بهاباد زندگی نمیکنیم که به این مطالب بی اهمیت فکر کنیم .
همه همشهریان دسته گلمون رو دوست داریم و در غم و شادی تک تکشون شریکیم .
لطفا ما رو از خودتون بدونید .🙏🌺🌹❤️
عزت زیاد✋
حسین عبداللهیان بهابادی
این هم مطلبی که قبل از اینکه پیام این دوستمون به دستم برسه برای آقای اصغر جعفری فرستاده بودم.
آفتاب آمد دلیل آفتاب👇👇
جناب اصغر آقا سلام علیکم
از اینکه ما رو قابل میدونید . سپاسگزار
فقط اگر لطف کنید . مطالب رو ویراستاری هم بفرمایید بسیار ممنون میشم .
یعنی ، نقطه ، ویرگول، استیکر ، و فاصله بین کلمات رعایت بشه خیلی عالیه .
ضمنا قلم شما هم عالیه و بعید میدونم ویرایش بخواد ، فقط لطفا حتما برامون بنویسید .
یه مطلب مهمتر اینکه:
متاسفانه بچه های قلعه کمتر همراهی میکنند. یعنی عضو کانال هستند ولی حریف نمیشیم برامون خاطره و مطلب بنویسند ، دلمون میخواد خاطرات کوچه و محله و مدرسه و . . . رو بنویسند .
یه راهکاری بیندیشید رفقای قلعه را بیاریمشون تو بازی .😂
۸ ژوئن، ۱۵.۱۴ (2).aac
15.8M
سلام و روزبخیر
هنری به قدمت دستهای زنانه
نوشته اختر عبداللهی
🎙حسینی پور
🆔@chantehh
#جوک
طرف ﺯﺑﻮﻧﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﻪ، ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻦ ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﻚ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﺮد؟
ﻣﻴﮕﻪ: ﻛﺎﺭﺗﻢ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺖ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ
ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻄﻬﺮ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺩﮐﺘﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﺗﺎﻻﺭ ﻭﺣﺪﺕ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﻐﺰﯾﻬﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮﺍ ﺗﺸﯿﻊ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ 😑😂😂
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
😀 ارسالی از خانم فاطمه حاتمی زاده
چَنتِه 🗃
«هوالحی الذی لایموت» ◾️متاسفانه باخبر شدیم جناب حاج محمد طیبیان و خانواده بزرگ و بزرگوار ایشان در مص
#پیام_شهروندان
⬛️ من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
با نهایت احترام و رعایت ادب و در کمال تواضع و ارادت و با عرض سپاس، بدین وسیله مراتب قدردانی و تشکرخود را از یکایک شما سروران، دوستان، آشنایان، بستگان و مسئولان ارجمندی که در مراسم تشییع،تدفین،مجالس ترحیم خواهر عزیزمان شرکت نموده و با ارسال پیامک ابراز همدردی نموده وموجب تسلی خاطرمان شدیدصمیمانه تقدیر و سپاسگزاری مینماییم.
امیدواریم خداوند بزرگ عنایت فرماید تا بتوانیم لطف و زحمات یکایک عزیزان را جبران نماییم.
لطفتان مستدام 🌹
طیبیان
چَنتِه 🗃
#ارسالی_شهروندان 📷 تصاویر قشنگی که آقامحسن هوشمند فرستادن از دورهمی های اکیپ جوانهای قدیم بهاباد که
#ارسالی_شهروندان
📷 از این دورهمی و اکیپ جوونهای قدیم قبلا چند تا عکس منتشر کردیم که آقا احسان حاتمی هم دوباره چند تا عکس جدید برامون ارسال کردن
🆔 @chantehh
#علمی
✅ راهیابی دانش آموزان عزیز:
🌺 مبینا باقرزاده
🌺 مبینا توکلی
🌺 حدیث گنجی
به مرحله کشوری تورنی تیم ریاضی را به ایشان و خانواده محترم این عزیزان و دبیران گرامی بخصوص سرکار خانم نجمه دهقان دبیر فعال و سختکوش آموزشگاه تبریک و تهنیت عرض می کنم.
به امید موفقیت این دانش اموزان ساعی در مراحل بعدی و تمامی مراحل زندگی👏👏
#دبیرستان_توسلی
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#نوستالژی #جشنهای_دهه_فجر_بهاباد داستان نوستالژیک دهه شصتیای بهاباد ✍ حسین عبداللهیان بهابادی 🔺قس
#نوستالژی
#جشنهای_دهه_فجر_بهاباد
✍ حسین عبداللهیان بهابادی
🔺قسمت: چهارم
... و اما ادامه داستان
🎙🔦 نور و صدا : سید حسین شفاهی
سید حسین شفائی در بهاباد به «حسین آقا شفاهی» مشهورن ، دارای قدی متوسط ، لاغر اندام ، سری تقریبا خلوت ، جربزه ای وسیع 😂 و هیبتی ترسناک ( البته برای دانش آموزاشون و اختصاصا نسوان محترم )
قبل از اینکه به دهه فجر بپردازیم ، اجازه بدید کمی با شخصیت یکی از مردان اول اون روزای دهه فجر و دبیرستانهای بهاباد بیشتر آشنا بشیم:
جناب شفاهی بر خلاف آنچه که در فیزیکِ اندامی و چهره نشون می دادند ، بسیار با شکوه و جبروت بودند و به واقع واهمه ای از ایشون همیشه در دلهای همچون گنجیشک دانش آموزان وجود داشت و در مدرسه و خارج از اون باید از این شخصیت باحال حساب میبردی .
اما برای ما اهالی محله دانشگاه کندئو شخصیت دیگری از این استاد بزرگوار برجسته تر بود و از اونجا که دانشگاه کندئو در تاریخ بشر یک استثنا بود و دانشجوی کوچیک و بزرگ رو با هم داشت ( درهم و برهم بود😂 ) ماها علاوه بر درس و مدرسه گاها در دانشگاه محله نیز از افاضات این بزرگوار مستفیض می شدیم ، به طوریکه میدونستیم در پس این چهره خشن ( البته برای دانش آموزان ) ، شخصیتی بسیار مهربان ، دل رحم ، بزرگوار و شوخ طبع قرار دارد.
از جمله معروفات اینکه ؛ طبق شواهد و قرائن جناب شفاهی که دبیر زبان انگلیسی هم بودند ، هیچ وخت عادت به تصحیح اوراق بچه ها نداشتند . مثلا فردای روزی که از بچه های چهارم انسانی امتحان گرفته بودند ، طبق معمول بادی به غبغب نداشتشون انداخته و وارد کلاس شده و تعدادی نمره رو کردند و به احمد آقا رضوانی - که اتفاقا فامیلشون هم بود - داده و امر فرمودند : بخوان پسر ، بخوان تا ملت بدونن چه گندی زدن به درس و مشق و مدرسشون 🥸
احمد آقای رضوانی علی رغم داشتن جثه ای چون شیر😂😂😜 ، ترسان و لرزان برگه را از استاد بگرفته و اینچنین قرائت نمودند :
✖️ رضوانی ۸
✖️ عشقی به زور ۱۰
✖️گلشن ۱۰
- آقا اجازه؟
این صدای حسن گلشن بود که دل را به دریا زده و جرأت کرده بود اجازه بگیرد .
و آقای شفاهی که مشخص بود سیگارشون هم دیر شده ، سری به نشانه رضایت تکان داده و گفتند : بگو
حسن آقای گلشن با خنده افاضه نموده بود : آقا ما دیروز غایب بودیم و اصلا امتحان ندادیم که حالا ۱۰ شدیم 🤣🤣🤣🤣
و آقای شفاهی با همان هیبت اوقات تلخ همیشگی و بدون اینکه ذره ای رفتارشون تغییر کنه جواب داده بودند : بنشین سر جات فلون فلون شده ، بَرِی من زبون در اُهُورده ، بِرو خدا رو شکر کن که نبودیو شدی ۱۰ ، اگر بودیو امتحان داده بودی حتما شش هم نمیشدی😂😂😂😂
بله به همین راحتی ، حسن آقا را مجاب کردن که بر جایشان میخکوب شوند و حسن آقا که به خیال خودشان خبر فتح الفتوح بزرگی را خدمت استاد داده بودند ، به ناچار بر جای خود بنشسته و با خوشحالی به سایر دوستان که همگی امتحان داده و نمراتی زیر ده گرفته بودند فخر میفروختند .😄😄😄.
از آنجائیکه طولانی شد ،
نور و صدای آقای شفاهی باشه برای قسمت بعد . . .😂🌺
ادامه دارد..
🆔 @chantehh