#پزشکی
🩺 خانم دکتر مریم جلیلی بهابادی
اگر این علائم را دارید در منزل بمانید
◽️زهرا دوستی، متخصص بیماریهای گرمسیری: این روزها بیمارانی با علائم تب، آبریزش بینی، عطسه، گلو درد، سرفههای تک، گرفتگی بینی، تنگی نفس گاه با درد عضلانی-استخوانی به پزشکان مراجعه میکنند. این علائم معروف به کوریزا هستتند که به نظر میرسد این بیماری در شروع بر پایه ویروس ایجاد شود. به طور معمول علائم این بیماری از ۲۴ ساعت قبل از زمان علائم اولیه تا بهبود کامل بین سه تا یک هفته طول میکشد.
◽️بیماران خود را در خانه ایزوله و به مدت سه روز استراحت کامل کنند و به نزدیکان بیمار توصیه کرد که درها و پنجره ها را باز بگذارند تا هوا جریان داشته باشد. این کار سبب می شود تا فرد بیمار کمترین خطر را برای اطرافیان خود داشته باشد.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
چَنتِه 🗃
#بهاباد_قدیم #خاطره_قدیمی ✍ حسین عبداللهیان بهابادی 🔸گاهی اوقات که یه آهنگ رو گوش میکنم بی جهت یا
#یادمانه
#مردم_بهاباد
◾️دیروز ذکر خیری از اذان دلنشین مرحوم حاج علی عبداللهیان شد ، یادی ازشون بکنیم که خیلی کاردرست و به اعتقاداتشون پایبند بودن .
در فرصت بهتری مفصل ازشون می نویسیم و از کارهائی که ۲۴ ساعت قبل از وفاتشون انجام دادن میگیم.
از پسرعموها و دخترعموهای عزیز هم انتظار و خواهش داریم از مرحوم پدرشون عکس و خاطراتی بفرستن
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
May 11
#شهدای_بهاباد
🚩🚩🚩 شهدای امدادگر بهاباد که امشب در یزد به یاد و نام آنان یادواره برگزار خواهد شد .
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
✍ معلم عزیز ، علی آقای محمدی با ارسال این تصویر نوشتن :
وقت بخیر ، ان شاء الله یادی از والده بنده مرحومه کربلایی شهربانو عابدینی بشود که علاوه بر اینکه به شدت عاشق اهل بیت علیهم السلام بوده و خادمی مسجد را بر عهده داشتند ، در سنت گلاب و قهوه ریزی هم که در مراسم پرسه (ترحیم) انجام میشد حضور فعالی داشتند .
روح تمامی مسافران دیار آسمان ؛ بهشتی و متنعم باشد.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💔🍃
"پنج شنبه" كه می شود،
به طرز عجيبی دلتنگ می شوم
از همان اول صبح
دلم گير می دهد به نبودنهايی كه سر از تو در مياورند!
ميروم سراغ خنده هايی كه پيش تو جا مانده
هيچ چيز آرامم نمی كند
انگار روی دست دنيا باد كرده ام
زخم هايم دهان باز می كنند
پاهايم از من دور می شوند
همه تنهايی ام را تماشا مي كنند
با شتاب پرت ميشوم سمت تويی كه
هر صبح در آینه ميبينم
هزار بار به لهجه ی باران صدايت می كنم
در غروبی كه؛
شادی ام را با قاصدك تقسيم ميكنم
#رويا_اسداللهی
🍃💔🍃
چَنتِه 🗃
#یادمانه #مردم_بهاباد ◾️دیروز ذکر خیری از اذان دلنشین مرحوم حاج علی عبداللهیان شد ، یادی ازشون بکنی
#پیام_شهروندان
✍ جناب حاج حسن قاسمی(بابَسن)
هنوز صدای اذان ملایم مرحوم حاج علی عبداللهیان ( خادم مسجد مَدَلی استادحسین یا فاطمیه فعلی ) که هر روز سه بار از بلندگوی پشت بام مسجد پخش میشد در گوش من طنین انداز است.
ورودی مسجد سنگی قرار داشت که اینقدر سابیده شده بود که نظیر نداشت و همچنین یک ساباطی جلوی مسجد بود و آن طرف مسجد، خیاط خانه ای قرار داشت که مرحوم حاج محمد مهدی ترحمی و مرحوم حسین حاتمی فرزند حاج حسن حاتمی در آن خیاطی میکردند.
🕌 اگر کسی تصویری از مسجد قدیم فاطمیه دارد در کانال بگذارد همه ببینیم.
محسن بنگر: دروازهبان الجزایری پرسپولیس نشان داده بود چیزهایی در «چنته» دارد و در چند بازی اخیر نمایش خوبی داشت. او در بازی الاهلی هم به خوبی دو سه موقعیت مناسب حریف را مهار کرد که مهمترین آن قطعا پنالتی ریاض محرز بود.
✍ آقا هادی تیموری عزیز دلمون، با ارسال عکس و مطلب بالا پرسیدن: 👆
سلام
یه سوال داشتم علی آقا!
این چنته که تو متن این پست اومده همون کیسه چنته خودمون هست؟!!😂😂😂
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
#مردم_بهاباد
📨 آقا مسعود شجاعی زحمت ارسال این عکس رو کشیدن:
🔸از راست: سید حسن رضوی، مرحوم اکبر کلماتیان، مرحوم آسیدمحمود رضوی، آقای محمد لقمانی و مهندس حاج حسین لقمانی
🗓 نوروز ۱۳۷۴
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
✍ جناب سرهنگ غلامرضا محمدی نیا نوشتن:
« با تشکر و سپاس از کار خوب و زیبا و خیرتان که از اموات و درگذشتگان یاد می کنید عکس فوق پنجاه سال قبل در صحن حرم حضرت معصومه گرفته شده است.
◾️از چپ: مرحوم ابوی گرامی استاد علی محمدی نیا (علی ملک ) مرحوم والده ربابه قربانی مرحومه مادر بزرگ خانم سکینه حداد (سکینه فادمه ) و نفر آخر هم بنده غلامرضا محمدینیا به امید انکه ایندگان هم از ما یاد کنند.
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#یادمانه
✍ فریبا خانم شجاعی با ارسال تصویری از فرزند دلبندشون زنده یاد «سیدمیرعماد رضوی» نوشتن:
🍁 نمنم بارانِ گاه و بیگاه این روزها هم شهریورانه، بیتاب بازآمدن پاییزِ برگریز دلانگیز است که ارمغانآور کوچه باغهای شعر و شور و شیداییست؛ درست مثل من که بیتاب بازآمدن توام...
شمیم نسیم بازآمده از باغهای انگور و شلیل شمس و گلابی و نارنگیست و برگهای نیمه زرد و نیمه نارنجی و نیمه خردلی درختان پارکهای دور و برمان به فکر افتادن بر سنگفرش نمور پیاده روها هستند و من هنوز دارم به تو فکر میکنم که رفته ای با یک سبد بابونه و آویشن و رنگین کمان برگردی و هنوز خبری از بازگشت پروانه های روی پیراهنت نیست؛
پاییزِ جهان؛ همین روزهاست که با مهر آغاز شود برخلاف پاییز من که با بیمهری تو زودتر از برگهای تقویم، برگ برگ شادیهای مرا بر باد داده است...
💔همیشه منتظر: مادرت🍁
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#خوشنامان_گمنام_بهاباد
🔺 قسمت ششم
👤 حاج محمدمحمدی( مَحَدِ کافه چی )
✍ حسین عبداللهیان بهابادی
اوایل دهه شصت اگر دید و بازدیدها نوبتی هم بود ، نوبت بازدید از عمه خانم های مادرمان در بعدازظهرهای گرم تابستون بود . گرمای خورشید کلافه کننده بود ، ولی ، برای مادر که رفتن به درِ قلعه مصداق با یک تیر چند نشون زدن بود ، هیچ چیز نمیتوانست مانع باشد ، این که خورشید بود و گرمای ذاتیش . اما من و محمدرضا و علی که شب و روزمان بازی بود، رفتن به قلعه و دیدن مِرزِسِن که همیشه روی سنگی کنار عکاسی برهانی نشسته و انگاری نگهبان دائمی خندق بود و یا رفتن به شیر حاج مهدی فقط غروبها لذت داشت .
برادران محترم من از خودِ دانشگاه کندئو تا درِ قلعه که اون روزها هم به واسطه دکون های ردیف شده اش با مختار و حسن عبدالله( مطیعی) ، آقا سیداحمدا و حاج علی گلشن و . . . مرکز تجارت بهاباد بود پیاده می رفتند .
اما قصه برای منِ تنبل قلی خان فرق داشت و جلوی دانشگاه ساعتها می ایستادم تا شاید موتوری و یا ماشینی که در خیابانهای اون روز کمتر پیدا میشد دلش به رحم آید و تا در قلعه مرا سوار کند که آخرالامر هم مجبور میشدم در آن سن و سال کم تا درِ قلعه را گز کنم .
قد خیابون باباد از هر چیزی میشد گذشت الّا دکون جواد ابلَسَن که همیشه و الی الابد مزه کاناداهای شیشه ای خوشمزش زیر زبانمان خواهد ماند .
بعد از مختار و شرکت نفت حاج حسین طلایی به کافه محمدی می رسیدی که اون روزا با مَحَدِ کافه چی تنها و تنها رستوران چهارستاره بهاباد محسوب میشد که چهارستاره اش اما فراتر از گوجه و تخم مرغ و پیاز و ماست نمی رفت . پیاده روی تا قلعه اگر تنها حُسنش، سیاحت تک و توک مغازه هایی بود که در مسیر تماشایشان می کردی، کافه محمدی اما جور دیگری دلبری میکرد . نه اینکه تخم و گوجه تو خونه خودمون گیر نمیومد ، نه؛ نقل این حرفا نبود . اصلا هیبت محمد محمدی که اون روزا هنوز حاجی نشده بود و بهابادیا با لهجه خودشون «مَحَدِ کافه چی» صداش میزدن، دلبرانه بود. دلمون غنج می رفت برا اون بشقاب رنگ و رو رفته نیکلی که با انبردست از روی گاز برداشته بود و جلوی راننده خسته کامیونی می گذاشت که برای بار ، گذرش به بهاباد افتاده بود. اصلا دلمون میخواست فست فود اون روزای دهه شصتی ها رو تو کافه محمدی بخوریم .
همه تشکیلات کافه هم عبارت بود از یخچال رنگ و رو رفته ته کافه ، دوتا نیمکت فکسنی و دوتا میز که سماوری همیشه در حال تو سر زدن روی یکیشان خود نمایی می کرد ، به اضافه مردی لاغر اندام با قدی متوسط و چشمانی بسیار ضعیف که از پشت عینک بیشتر به فیلسوفها شبیه میشد تا مَحَد کافه چی!
بعدها اگر اشتباه نکنم محمد محمدی نمایندگی نوشابه بهاباد را که تا آن روز بر عهده حاج علی گلشن بود گرفت و توزیع نوشابه در بهاباد نظام مند شد😂
این، همه ی داستان مردی بود که با شرافت و استقامت و صبوری در یک شغل، بعد از گذشت بیش از چهل سال زحمت کشی ، حالا برای چندین نفر اشتغال ایجاد کرده و به قول ما از گُرده این انسان شریف چندین نفر نون میخورند.
قصه حاج محمد محمدی در بهاباد باید سرلوحه جوانان امروزی شهرمان باشد ، که با استقامت و صبوری و انصاف و اخلاق خوش در یک شغل میتوان پیشرفت کرد و در میان مردم خوشنام بود.
پس به احترام مرد کارآفرین و صبور و شریف شهرمان جناب حاج محمد محمدی ایستاده کلاه از سر برمیداریم و برایشان آرزوی تندرستی و عزت و سربلندی و عاقبت به خیری میکنیم .
🔹 برای مطالعه ی پنج قسمت قبلی این بخش، بر روی هشتگ 👇بزنین:
#خوشنامان_گمنام_بهاباد
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#خاطره_انگیز
#بهاباد_قدیم
#خوشنامان_گمنام_بهاباد
📷 اینم سند قدمت و سابقه ی «کافه محمدی» در راهپیمائی های اول انقلاب!
😍 چادرای رنگارنگ و گل گلی زنان بهابادی
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh
#خوشنامان_گمنام_بهاباد
🌹 حاج محمد محمدی (مَحد کافه چی)
📷 عکسها از حسن حاتمی بهابادی (حاج محمد یا اُس ممّد)
┄┅┅┅┅❁🌸❁┅┅┅┅┄
🆔 @chantehh