eitaa logo
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
18.6هزار دنبال‌کننده
782 عکس
403 ویدیو
7 فایل
عضو انجمن رمان آنلاین ایتا🌱 https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/7 رمان به قلم‌ زهرا حبیب اله #لواسانی جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم کپی از رمان حرام تبلیغ👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2009202743Ce5b3427056
مشاهده در ایتا
دانلود
زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾 🍁 #پارت_201 #رمان_آنلاین_ به قلم ✍️⁩ #زهرا_حبیب‌اله
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾 🍁 به قلم ✍️⁩ (لواسانی) مادر شوهرم نگاهی توی صورتم انداخت چی شده مریم، چرا رنگ و روت پرید؟ نفس بلندی کشیدم _چیزی نیست مامان _مربوط به این نامه میشه، نامه از طرف کی هست؟ لبم رو گاز گرفتم از طرف این پسره بی‌شعور هومن زد پشت دستش واای چه بچه نفهمی هست، حالا چی نوشته _من پایین نامه رو که نوشته هومن خوندم، متنش رو نخوندم نمیدونم چی نوشته _اگر علیرضا بفهمه قیامت به پا میکنه، بعدم میره سراغش، وااای چه دل‌شوره‌ای به دلم افتاد ببخشید مامان واقعا متاسفم نه دخترم تقصیر تو که نیست، حالا نامه رو بزار کنار بیا بریم، پدر مادرم منتظر تو هستند ناهار بخوربم _باشه بریم نامه رو نخونده گذاشتم توی کیفم، رفتیم توی اتاق، سلام گرمی به بابا جون ماماجون کردم، جواب گرمتر شنیدم، سفره انداختیم، مادر شوهرم یه بشقاب برام کشید، ولی من اشتهام کور شد، انگار گلوم رو قفل کردن، یه ملاقه از آشم رو برگردوندم توی دیگچه، بقیه‌اش رو به زور، بازی بازی کردم، خوردم، مادر جون رو کرد به من چرا نمی‌خوری دخترم تو که آش رشته خیلی دوست داری لبخندی زدم الان اشتها ندارم، یه کم با شماها خوردم، که به تنتون بچسبه، ان شاالله عصر میخورم. همه ناهار خوردن، سفره رو. جمع کردم، ظرفها رو شستم، کیفم رو برداشتم، نشستم روی مبل، نامه رو باز کردم سلامی چو بوی خوش آشنایی ببخشید مریم خانم، شما همه پل‌های ارتباطی رو به روی من بستید، من چاره‌ای جر اینکه با نامه حرفم رو به شما بزنم نداشتم. از همون روز اول که خواهرم هانیه رو آردم آموزشگا چششم افتاد به شما مهرتون به دلم افتاد، و تعریف های هانیه از شما دلیل بر مزیت شد، که علاقه ام به شما بیشتر بشه، هر بارکه میخواستم بیام نزدیکتون تا بهتون پیشنهاد آشنایی بدم، کسی همراهتون بود و نمیشد، من بیست و هشت سالمه، مدرک حسابداری دارم، و در یه شرکت، با سمت حسابداری مشغول کار هستم، سربازی رفتم، یه آپارتمان هشتاد و پنج متری هم دارم، ماشینمم، که خودت دیدی، اگر مایل باشید یه مدتی با هم مکالمه تلفنی داشته باشیم، گاهی با هم بیرون بریم، اگر اخلاقهامون بهم خورد، به خونواده‌هامیگیم، بنده میام خواستگاری رسمی، و ازدواج کنیم عصبی نامه رومچاله کردم، زیر لب گفتم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام نویسنده هستم🌹 هر کس میخواد پارت های رمان رو جلوتر بخونه توی کانال وی آی پی عضو بشه🌹 https://eitaa.com/joinchat/2124415010C2ac5b7a71a 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 ◾️کپی حرام است ⛔️پیگرد الهی وقانونی دارد❌ 👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/49516 ❣جمعه‌ها پارت نداریم❣ 🍁 🍁🌾 🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾 🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾