کدام چای به گرمای مهربانی توست؟
کدام قند به اندازۀ تو شیرین است؟!
#سجاد_نجاری
☕️@chaykhaneoshagh
زیر اجاق غصه را با شوق لبخندت
با هر مکافاتی برایم داشت کم کردم
دیگر برای ما دو تا لطفی ندارد چای
در قوری قلبم برایت عشق دم کردم
#عضوکانال🌱
#زینب_نجفی
☕️@chaykhaneoshagh
نمِ باران، شب گیلان، نشستی بر لب ایوان...
کنار استکان خود برایم استکان بگذار
#عضوکانال🌱
#بانوی_ایهام
☕️@chaykhaneoshagh
جرعهجرعه چای مهرِ مادرم نوشِ من است
پرتوِ عشقِ نگاهش روزنِ جان و تن است
#عضوکانال🌱
#محبوبه_احمدی
☕️@chaykhaneoshagh
آمدی و در تبات حل شد همه تنهاییام
ای شروع تازهی من، کی تو پایان منی؟!
باز هم یک روز ابری، شمعدانی، حوض آب
نیتی با فال قهوه، روی ایوان منی
#منیژه_تقیخانی
☕️@chaykhaneoshagh
میگفت:
جوانتر که بودم
عشق برایم، برف بود
سالی یکبار میآمد
مینشست به ذهن و زبانم
و آب میشد و میرفت...!
اما حالا مثل کوهی مستحکم
نشسته در اعماق وجودم!
به او گفتم:
من از وقتی عاشق شدهام
شعر میخوانم...
چای مینوشم...
و غزل مینویسم...
که در آن از 'عشق' بگویم...!
تو چه میکنی؟!!
به قاب عکس روی دیوار نگاهی کرد
فنجان چاییاش را برداشت
و اشکهایش را پاک کرد....
📸عکاس: #مصطفی_محمدی
#دلنوشتهکویر
☕️@chaykhaneoshagh
هیاهوی گنجشکها
شبنم روی شیشه
ترمه طلادوز خورشید
عطر چای هل
و حضور تو ...
صبح، خودش زیبــاترین شعر است ...
#یوسف_آذرتـاش
☕️@chaykhaneoshagh
دلتنگ که شدی
برای دو نفر چای بریز!
سهم خودت را بنوش
و بگذار سهم من
به عادت همیشگیاش
از دهن بیفتد..
#محمدمسعود_کرمی
☕️@chaykhaneoshagh
پاییز بود و نم نم باران و چشم من
پاییز بود و کافه، دو فنجانِ روی میز
پاییز بود و سلطهی اندوهِ بیشمار
من بودم و نبود کسی روبهروی میز...
#عضوکانال🌱
#بانوی_ایهام
☕️@chaykhaneoshagh