#مبلغ_غدیر_باشیم
همیشه ما فکر میکنیم باید برای این کار هزینه های کلان داشته باشیم 🤔
ما پیشنهاد براتون داریم 👇👇👇
خانم ها 👒
این روزای نزدیک عید #غدیر خونه رو تمیز کنید🏡
غذای مورد علاقه همسرتونو سر سفره بزارید 🍟
آقایون👑
یه هدیه هر چند کوچیک برای همسرتون بخرید 🎁
خانواده رو یه دور ببرید بیرون گردش و تفریح🚙
@chejorishod❣
چه جوری شد سر گرفت ؟
#مبلغ_غدیر_باشیم همیشه ما فکر میکنیم باید برای این کار هزینه های کلان داشته باشیم 🤔 ما پیشنهاد برا
بعد از انجام هر کدام از پیشنهاد ها با ما تصاویرش را به اشتراک بگذارید.
ادمین کانال👇👇👇
@chejorishodsarghereft
#ارسالی_کاربر
☘برنامه هایی که راجع به غدیر فرمودین رو تا حدی در حال اجرا هست ...
👕ما تو خونه چالش فروختن لباس های دست دوم بچه ها در حد نو رو داشتیم
#فقط_به_عشق_علی .
امروز یه سری لباس هایی که برای بچه ها بود و فقط یک یا دوبار تن خورده بود رو گذاشتم برای فروش تا از سود حاصل برای #غدیر خرج کنم...
.
🌹گلی نداشتم تا قلمه بزنم برای در و همسایه
💰انچنان پولی هم نداشتم که اطعام بدم
زمانی برای طراحی کارت فرهنگی نداشتم
⚗علمی هم نداشتم که رایگان در اختیار کسی بزارم
🚕ماشینی هم نداشتم تا رایگان مسافر کشی کنم
🍞نانوایی نداشتم که به عشق مولا خیرات کنم
🍩سوپرمارکتی هم نداشتم که به عشق مولا برخی محصولات رو صلواتی پخش کنم...
👔لباس هایی که در حال خاک خوردن بود و کمتر از نصف قیمت بازار بفروش رسید و ان شالله منم کاری برای #غدیر خواهم کرد ...
.
غدیر را دریابیم
غدیر را فراموش کردند که کربلا رقم خورد
فرزندانمان را غدیری تربیت کنیم
دغدغه غدیر سال آینده را داشته باشیم ، اینکه چگونه صدایش را به گوش جهانیان برسانیم؟؟؟
#همسرداری
#هردوبخوانیم
🗣نحوه ی بیان خواسته هایتان به همسرتان، بسیار تعیین کننده است.
📌اگر هنر سخن گفتن داشته باشید و بدانید که چگونه با کلمهها بازی کنید و از آنها استفاده بنمایید، به یقین به خواستههای خویش خواهید رسید.
حتی اگر آن خواسته، بسیار بزرگ باشد، کافی است دل او را به دست. بیاورید.
امام علی علیه السلام فرمودند:
هر که گفتارش نیکو باشدِ، پیروزی در برابر اوست.
📖 راز دلبری؛ مهدی صدری
@chejorishod❣
ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻃﺮﻑ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﻡ ﻋﺸﻖ، ﺟﻨﻮﻥ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻃﺮﻑ ﮐﻢ ﺩﺍﺭﺩ
#علی_صفری
@chejorishod❣
عاشق شدنم حاصل چشمان شما بود
از عشق سرودن همه از لطف خدا بود
عاشق که شدم دیدن رویت کوپنی شد
سهمیهی بیچاره دلم قهر و جفا بود
قلبم عملی شد، به تو معتاد شدم من
این عادت بد، تشنهی یک ذره وفا بود
من سادهتر از سادگیام، عکس شواهد
این سادگیام منشاء هر خبط و خطا بود
از غیرت مردانهی ما واهمه کردی
انگار که در غیرتمان مار بوآ بود
حالا که تو دل بردی و من غیرت محضم
یادت نرود وعدهی ما حجب و حیا بود
بیشوخی اگر دلبر و عشقم تو نبودی
دنیای من و آخرتم روی هوا بود
#محمدصادق_زمانی
#همسرداری #ازدواج
@chejorishod❣
چه جوری شد سر گرفت ؟
#مبلغ_غدیر_باشیم همیشه ما فکر میکنیم باید برای این کار هزینه های کلان داشته باشیم 🤔 ما پیشنهاد برا
از گذاشتن عکس های غذاهای خوشمزتون معذوریم 🍲🍜🍚✌👌
نوش جونتون🌹
سر و سامان بدهی😍
یا سر و سامان ببری🤕
دل من سوی شما میل تپیدن دارد💗
#شادترین_زوجها
#ازدواج
@chejorishod❣
#مجردانه
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟
بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟
انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست
سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی
من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی
غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی
حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟
حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟
نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
"احسان نصری"
#ازدواج
@chejorishod❣
#ازدواج
حالا ما نمے گوییم دختر هاے ما مثل حضرت فاطمہ (س) جهیزیہ بگیرند، نہ دختر هاے ما مثل ایشان هستند و نہ خود ماها مثل پدر ایشان!
.
.
❇️ما ڪجا و آنها ڪجا؟
زمین تا آسمان با هم فرق داریم!
.
.
🛣اما معلوم میشود راہ ،همان راہ است!
جهت، همان جهت است!
جهیزیہ را مختصر بگیرید!
بہ این و آن نگاہ نڪنید!
خرج زیادے نڪنید!
🚫ڪار را براے ڪسانے ڪہ ندارد مشڪل نڪنید!🚫
.
:
💟امام خامنہ ای⇦خطبهے عقد مورخهے ۵/فروردین/۱۳۷۲
#ازدواج_آسان
#عشق_پایدار
خانومی تعریف میکرد:
بعد از عقدم برای اولین بار در سالن با شوهرم گرم صحبت بودیم💑
مادرم اومد و یک کیک خوشگل خونگی برامون آورد، بعد از اینکه کیک رو خوردیم، از شوهرم پرسیدم کیک چطور بود؟ از لبخندش فهمیدم که از کیک خیلی خوشش آمده😋
بهش گفتم: اینو خودم درست کرده ام و انشالا بعد از عروسی خیلی از اینها درست می کنم☺️
شوهرم نگاهی بهم انداخت و چیزی نگفت! بخودم گفتم چه پر رو حتی تعریفی ازم نکرد😒
رفتم از مادرم پرسیدم، مامان اون کیکو از کجا آوردی؟ مادرم گفت شوهرت با خودش آورده بود😬
دیگه به سالن برنگشتم و به مادرم گفتم بجای من ازش خداحافظی کن و بگو روز عروسی می بینمت🙈🖐😂😂😂
🌜🌙⭐️💫🌟✨💫⭐️🌟✨🌙🌛
#خاطرات_شبانه
قسمت اول
... آقای حیدری و خانواده تشریف آوردند بعد از سلام علیک و آوردن چای خانواده ها سرگرم صحبت شده بودند که ناگهان خواهر کوچکم با موهای ژولیده از اتاق بیرون آمد و یک راست رفت و روی پای آقای حیدری کوچک نشست 😳
باورم نمیشد انگار با ما غریبه بود هر چه می گفتیم زینب جان بیا ، بیا بهت غذا بدهیم
انگار نه انگار 😒
🌱بلاخره بعد از بلند شدن زینب برای صحبت به اتاق رفتیم .
👱... آقای حیدری بعد از حرف های اولیه شروع به معرفی خود کردند
🏡بنده خانه ی جدا ندارم به خاطر همین چند سال اول باید در طبقه بالای خانه ی پدری ام زندگی کنیم
💵 لحاظ مالی هم به حمدالله خوب است اما چون کار ما آزاد است هر ماه ثابت نیست مثلا در ایام نزدیک عید فروش بالا می رود و گاهی هم فقط به اندازه ی کرایه مغازه و شاید کمتر روزی می رسد
درکل با برنامه ریزی میشود زندگی خوبی را داشت .
⚙🔩این چندسال بیشتر به دنبال خرید دستگاه های لازم برای کار بوده ام لذا تمام سرمایه را در این مسیر هزینه کرده ام
الان فصل باردهی سرمایه هاست و به همین خاطر تصمیم به ازدواج گرفته ام
📌درست است که الان خانه و ماشین و امکانات زیاد نیست اما خداوند وعده داده است که کمک می کند من هم دیدم اگر منتظر همه ی اینها بمانم ممکن است این فریضه قضا شود لذا بعد از اتمام زمینه سازی کار به سراغ ازدواج آمده ام .
#ادامه_دارد...
@chejorishod❣
🌜🌙⭐️💫🌟✨💫⭐️🌟✨🌙🌛
#خاطرات_شبانه
قسمت دوم
... بعد از شنیدن شرایط آقای حیدری شروط خودم را مطرح کردم ...
🚗بعد از رفتن آنها خانواده راهی خانه خاله شدند و قرار شد من کمی دیرتر بروم تا فکرهایم را بکنم .
🌠به نظرم کمبودهایش را طبع بلند و هدف های والایی که داشت ، پوشانده بود ...
🍰قندم افتاده بود یک شیرینی برداشتم وو به سمت درب خانه رفتم هنگام بستن درب فردی را دیدم که به سمت خانه ی ما می آید .
🍩توجه نکردم و شیرینی را در دهانم فرو کردم
بعد از رسیدن آن آقا و گفتن سلامش
شیرینی در گلویم گیر کرد که این دیگر که بود !!!
دقیق که نگاه کردم دیدم برادر بزرگ آقای حیدری بود .😅
🍪برادرشان گفتند یکی از بچه های همسایه گریه می کرده و من از صندوق عقب ماشین بسکویت درآوردم به او دادم که یک هو حواسم پرت شد و صندوق را بستم ناگهان متوجه شدم که کلید را در صندوق گذاشته بودم ، مجبور شدم بروم کلید یدک را بیاورم
بفرمایید برسانمتان ؟
-ممنون ، نزدیک است خودم میروم .
#ادامه_دارد...
@chejorishod❣
🌜🌙⭐️💫🌟✨💫⭐️🌟✨🌙🌛
#خاطرات_شبانه
قسمت پایانی
🌼خدا رو شکر همه چیز داشت خوب پیش میرفت و به روز عقد کنون نزدیک میشدیم .
💍قرار شد برای خرید انگشتر با همسرم به بیرون برویم .
گفتنش خیلی سخت بود 😖
رسیدیم در طلا فروشی 👑💍
از این طلا فروشی به آن طلا فروشی
-یعنی از هیچکدام خوشت نیامد ؟😕
-راستش یه پیشنهاد دارم 😍
در جریان هستید من هر هفته به یکی از مدارس مناطق محروم میرم اگه شما موافقید بجای انگشتر طلا یه انگشتر نقره بخریم و مابقی هزینه رو به اون مدرسه هدیه بدیم .🎁
-بله، حتما ❤️
خیلی هم عالی
حالا که نیت خیره ، پس منم کت و شلوار نمیخرم هزینه را میزاریم روی هزینه مدرسه ...🕴
مراسم عقد ما در کمال سادگی برگزار شد 😇
🌟 دعای خیر ما بدرقه راه شما🌟
@chejorishod❣